کتاب الیقین: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'قديمي' به 'قدیمی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رده:علی بن ابیطالب(ع)' به 'رده:امام علی(ع)') برچسبها: واگردانی دستی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۱۱
کتاب الیقین | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عربی، محمد بن علی (نویسنده) عبدالفتاح، سعید (محقق) |
ناشر | دار اخبار اليوم للتراث |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | [--13] |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2ي7 / 37/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کتاب الیقین اثر محیالدین ابن عربی (متوفی 638ق)، رسالهای است مختصر در بررسی دیدگاه ابن عربی پیرامون مفهوم «یقین» که با تحقیق سعید عبدالفتاح به چاپ رسیده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب بدون تبویب و فصلبندی خاصی عرضه شده است. در انتهای کتاب، دو فصل، بهمنظور اشاره به انگیزه تألیف و وجهتسمیه کتاب، افزوده شده است.
گزارش محتوا
موضوع کتاب
یقین از مقامات اصلی سیر و سلوک است؛ از آن به مرکب راه سلوک تعبیر شده و آن را پایان درجات عوام و گام آغازین خواص دانستهاند. برای یقین سه درجه درنظر گرفته میشود:
- علم الیقین: پی بردن از شاهد به غایب؛
- عین الیقین: درک بیواسطه و مشاهده مستقیم حقیقت؛
- حق الیقین: فنا در حقیقت یقین.
از یقین در مقابل ظن، به روح ایمان نیز تعبیر شده است.
گاهی مراد از یقین، معرفت است و عبارتهای اهل معرفت و اهل یقین درباره اهل کشف به کار میرود. همچنین، از یقین به سرمایۀ دین و تمام ایمان تعبیر شده است.
فیض کاشانی یقین را مشترک لفظی و دارای دو معنای متفاوت میداند:
- مقصود اهل استدلال و متکلّمان از یقین، عدم شک است که چهار مقام دارد؛
- اهل عرفان و تصوف از آن، سیطره و غلبۀ باور در قلب را اراده میکنند.
غزالی یقین را معرفتی ویژه میداند که موضوع آن اموری است که در شریعت وارد شده است. بهاینترتیب که آدمی در حالت یقین تمام اشیا را از مسببالاسباب میبیند و به وسایط توجه نمیکند.
ابن عربی در ادامۀ سنّت عرفانی، سه مرتبۀ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین را تفکیک مینماید. او در تعریف عین الیقین، آن را به کشف و مشاهده تعبیر میکند. همچنین، دلیل نامگذاری با واژه «عین» را شباهت شدت لذّت دیدار معبود با لذّت بصری میداند.
ابن عربی در موضع دیگری، تفاوت میان سه مرتبۀ یقین را چنین تقریر میکند:
- علم الیقین: آنچه برای آن دلیل داریم و شک و شبههای در آن نیست؛
- عین الیقین: شناختی که حاصلشده و کشف معلوم است؛
- حق الیقین: شناختی که از علم در قلب حاصل میشود.
دیدن ملکوت آسمانها و زمین نوعی مشاهده با دیده یقین است.
بر این اساس، میتوان برای این ترکیبات طیفی از معانی عام و خاص در نظر گرفت؛ بهگونهای که شامل معرفت عقلانی و استدلالی و نیز شناخت عرفانی و کشف باطنی باشند. همچنین، میتوان ادعا کرد که این ترکیبات گاهی بهصورت مترادف و بهجای هم و گاهی بهصورت خاص و جداگانه به کار میروند.
اما با بررسی دو موضع از کتاب «التدبیرات الالهیه» با نوعی از کاربرد دقیق این عبارتها روبهرو میشویم که نه در دیگر آثار ابن عربی از آن نشانی هست و نه در سایر آثار عرفانیِ همسطح با آن.
ابن عربی میگوید که خداوند در ساحت قلب دارای دو دیده است: 1. دیده بصیرت؛2. دید ة یقین. دیده بصیرت همان علم الیقین، و شناخت از روی دلیل و برهان است. دیده دومِ قلب، عین الیقین است که بهوسیلۀ آن به کشف و عیان دیده میشود. اساس تفکیک میان این دو دیده (دیده بصیرت و دیده یقین) آن است که خداوند را دو نور است:
- نور بصیرت: نوری که خدا بهوسیلۀ آن هدایت میکند؛
- نور یقین: نوری که خدا بهسوی آن هدایت میکند.
«دیده بصیرت» ناظر به نور بصیرت (عقل) است و «دیده یقین» ناظر به نور یقین.
ابن عربی در توضیح دیدگاه خویش به دو آیه استناد میکند:
- و یجعل لَّکُم نُورا تَمشُونَ بِه (حدید: 28).
- یهدی اللَّه لِنُورِهِ من یشَاء (نور: 35).
آیۀ نخست به نوری اشاره میکند که خداوند بهوسیلۀ آن مردمان را هدایت می کند (نور یهدِی بِه)؛ بنابراین، این آیه به نور بصیرت اشاره دارد؛ اما آیۀ دوم به نوری اشاره دارد که خداوند کسانی را که میخواهد، بهسوی آن، هدایت میکند (نور یهدِی اِلَیهِ) و این همان نور یقین است. مسلم است که مرتبۀ این نور بالاتر از مرتبۀ نور نخست است. بر همین اساس، مرتبۀ دیده یقین (عین الیقین) بالاتر از دیده بصیرت (علم الیقین) است.
ابن عربی معتقد است نور یقین از جانب عقل بر ساحت قلب افاضه میشود. او باب هجدهم «التدبیرات الالهیه» را به شناخت این مطلب اختصاص میدهد... از نفس حیوانی نوری از جانب دهلیزی از قلب که روح در آن قرار دارد، پرتو میافشاند و به دورترین نقاط بدن میرسد. ابن عربی این نور را «نور حیات» مینامد. سپس آن نور، بازتاب یافته، به مغز میرسد و به عقل میپیوندد (نورعقل).
نور نفس حیوانی نیز با بازتاب بر عقل، دیده بصیرت را بینا میکند. سپس، این نور از دیده بصیرت بر ساحت قلب منعکس میشود؛ در نتیجه دیده بصیرت شگفتیهای ملکوت را مینگرد و با انوار الهی پیوند مییابد.
بر اساس تفکیک میان دو نور الهی و دو دیده، بصیرت و یقین، که محل هر دو در قلب است، میتوان نتیجه گرفت که شناخت قلبی عام است و شامل علم الیقین و عین الیقین میشود؛ بنابراین، گاهی شناخت برهانی و استدلالی است و گاهی معرفت کشفی و شهودی. پس معرفت قلبی دو گونه است:
- نظر و برهان (عین البصیرة)؛
- کشف و عیان (عین الیقین).
دیده دل هنگامی به دیدار ملکوت باز میشود که هر دو دیده بصیرت و یقین بینا باشد و پردههایی که مانع دیدار میشود، کنار رود [۱].
مقدمات
در مقدمه محقق، ابتدا به تحقیق مفهوم «یقین» پرداخته شده و این واژه، از جنبههای زیر، مورد بررسی قرار گرفته است:
- در لغت: که به معنای علم، از بین بردن شک و تحقیق امر آمده است[۲].
- در اصطلاح قرآنی: به معانی مختلفی استفاده شده است، از جمله به معنای روز قیامت در آیه 47 سوره مبارکه مدثر: «و کنا نکذب بیوم الدین حتی أتانا الیقین» و به معنی مرگ در آیه 99 سوره مبارکه حجر: «حتی یأتیک الیقین»[۳].
- در اصطلاح اهل تصوف: که آن را به سه قسم «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» تقسیم کردهاند[۴].
- در اصطلاح ابن عربی: که از آن به «مقر العلم فی الخلد» تعبیر شده است و برای آن چهار رکن روحانی و چهار رکن لفظی قائل میشود[۵].
در ادامه مقدمه، اقدامات پژوهشی صورت گرفته در کتاب توضیح داده شده[۶] و سپس، به توصیف نسخ خطی کتاب پرداخته شده[۷] و نمونههای از صور خطی کتاب، در اختیار خواننده قرار گرفته است[۸].
در مقدمه مؤلف، به حمد و ثنای الهی پرداخته شده است[۹].
متن کتاب
ابن عربی، یقین را مقامی شریف میان علم و طمأنینه میداند و آن را در لغت، مشتق از «یقن الماء» یعنی آرام گرفتن آب در حفره و در اصطلاح، استقرار علم در قلب بهگونهای که زوال نداشته باشد، معنا کرده و در ادامه، به توضیح این امر پرداخته است[۱۰].
در ادامه، دو فصل در موضوعات زیر، مطرح شده است:
فصلی در ذکر سبب تألیف کتاب: ابن عربی در این قسمت، به انگیزه تألیف کتاب اشاره کرده و آن را چنین بیان نموده است: «پس از زیارت مزار حضرت ابراهیم(ع)، به همراه دو تن از دوستان به نام صاینالدین ابوالعباس احمد بن ابراهیم بن عبدالملک بن مطوف المری و عفیفالدین ابومروان عبدالملک بن محمد بن حفاظ قیسی، به قصد زیارت مرقد حضرت لوط(ع) حرکت کردیم که در راه به مسجد «الیقین» رسیدیم و خداوند در آن مسجد، در ذهن و خاطرم، انگیزه نوشتن کتابی در موضوع یقین را قرار داد»[۱۱].
در فصل بعدی، به وجهتسمیه کتاب و اینکه چرا به آن جایگاه و مسجد، «مسجد الیقین» گفته شده، اشاره شده است[۱۲].
در انتهای کتاب، متون و مطالبی که مربوط به مبحث یقین میباشد، تحت عنوان «ملاحق و نصوص خاصة بمقام الیقین عند بن عربی»، آورده شده است که به ترتیب، عبارتند از:
- باب صدوبیست و دوم از کتاب «الفتوحات المکیة» درباره شناخت مقام یقین و اسرار آن[۱۳].
- باب صدوبیست و سه در شناخت مقام ترک یقین و اسرار آن[۱۴].
- باب دویست نودونه در شناخت علم الیقین[۱۵].
وضعیت کتاب
فهارس کتاب، شامل فهرست آیات؛ احادیث نبوی؛ منابع مورد استفاده محقق و فهرست مطالب، در انتهای آن جای گرفته است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۱۶]، به اختلاف نسخ اشاره شده است[۱۷].
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- زمانی، مهدی؛ قاسمی، محمدجواد، ««عین القلب»، «عین البصیرة» و «عین الیقین»، در آثار محیالدین ابن عربی»، نشریه ادبیات عرفانی، سال دوم، شماره 4، بهار و تابستان 1390.