قاعده لا ضرر و لا ضرار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
    جز (جایگزینی متن - 'قاعده لا ضرر (ابهام زدایی)' به 'قاعده لا ضرر (ابهام‌زدایی)')
     
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}  
    }}  
    {{کاربردهای دیگر|قاعده لا ضرر (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|قاعده لا ضرر (ابهام‌زدایی)}}
    '''قاعده لا ضرر و لا ضرار''' مشتمل بر درس‌های [[امامی کاشانی، حسین بن حسام‌الدین|آیت‌الله حسین امامی کاشانی]] (متوفی 1423ق) است که در سال 1376ق در شهر قم تدریس می‌شده است. این رساله به زبان عربی و حجم قریب به بیست صفحه منتشر شده است.
    '''قاعده لا ضرر و لا ضرار''' مشتمل بر درس‌های [[امامی کاشانی، حسین بن حسام‌الدین|آیت‌الله حسین امامی کاشانی]] (متوفی 1423ق) است که در سال 1376ق در شهر قم تدریس می‌شده است. این رساله به زبان عربی و حجم قریب به بیست صفحه منتشر شده است.



    نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۲۳

    ‏قاعده لا ضرر و لا ضرار
    قاعده لا ضرر و لا ضرار
    پدیدآورانامامی کاشانی، حسین بن حسام‌الدین (نويسنده)
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1376ق,
    موضوعفقه - قواعد قاعده لا ضرر
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏1‎‏69‎‏/‎‏52‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ق‎‏2‎‏*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    قاعده لا ضرر و لا ضرار مشتمل بر درس‌های آیت‌الله حسین امامی کاشانی (متوفی 1423ق) است که در سال 1376ق در شهر قم تدریس می‌شده است. این رساله به زبان عربی و حجم قریب به بیست صفحه منتشر شده است.

    ساختار

    مطالب کتاب در چهار مقام مطرح شده است: مدرک قاعده، معنای افرادی قاعده، معنای ترکیب قاعده و نسبت بین آن و سایر قواعد.

    گزارش محتوا

    یکی از مشهورترین‌ قواعد‌ فقهی که در بیشتر ابواب فقه مانند عبادات، معاملات و... به آن استناد می‌شود، قاعده «لا ضرر» است که مستند بسیاری‌ از‌ مسائل‌ فقهی می‌باشد. اهمیت قاعده مذکور به حدی است که بسیاری‌ از فقها از گذشته دور و نزدیک در تألیفات و تقریرات خود رساله مستقلی را به آن اختصاص داده‌اند[۱].

    رساله حاضر در قریب به بیست صفحه به این موضوع پرداخته است. این قاعده از جهت چهار مدرک فقهی قرآن، روایات، عقل و اجماعی ثابت و مسلم است. در رابطه با قرآن در آیات فراوانی در 233 سوره بقره «لا تضار والدة بولدها و لا مولود له بولدة» و یا آیه 231 «لا تمسکوهن ضرارا» و یا آیه 282 همان سوره «لا یضار کاتب و لا شهید» از جمله آیاتی است که دلالت بر عدم جواز ضرر زدن شخص به خود و به مفهوم موافق دلالت بر عدم جواز اضرار و ظلم به دیگران می‌کند. عقل نیز به فراست حکم به‌دشواری زندگی اجتماعی بلکه غیرممکن بودن آن می‌کند اگر ضرر زدن به دیگران و تحمل ضرر به‌عنوان مانع و منطق اجتماعی انسانی وجود نداشته باشد. درباره ضرر زدن که بدیهی است اما تحمل ضرر دو قسم است: تحمل ضرر از دیگری که مخالف قوانین اجتماعی و سبب راحتی و آزادی ستمگران است؛ و تحمل ضرر به خود که با حکمت وجود انسان منافات دارد؛ چراکه تنها خداوند مالک مرگ و زندگی است و برای هیچ‌کس جنایت و ضرر به خود جایز نیست. در رابطه با اجماع نیز به‌طورقطع می‌گوییم که جمیع فقهای امامیه و اهل سنت متفق بر معنی این قاعده هستند همچنان که علامه فتوای مالک و احمد را دراین‌باره نقل کرده است[۲].

    روایات در این رابطه به چند بخش تقسیم می‌شوند:

    1. روایاتی مستقل بدون این‌که در ضمن قضیه‌ای از قضایا بیایند؛ مانند روایتی که علامه در تذکره در مسئله اول خیار غبن آورده تا آنجا که می‌گوید: «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام». ابن اثیر هم همین تعبیر را در النهایة آورده است.
    2. آنچه در قضیه سمرة بن جندب آمده است؛ این قضیه معروف در کتبی چون أصول الامامیة نویسنده و مکاسب شیخ انصاری در قاعده لا ضرر و لا ضرار و فرائد الأصول وی در آخر اشتغال و كفاية الأصول علامه خراسانی (آخوند خراسانی) ذکر شده است.
    3. آن روایاتی که در ضمن قضیه‌ای از قضایا ذکر شده است: به‌عنوان نمونه عقبة بن خالد از امام صادق(ع) نقل کرده که رسول‌الله(ص) بین شرکای زمین‌ها و خانه‌ها به شفعه حکم کرد و گفت «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»[۳]. یا در روایت دیگری‌ هارون‌ بن حمزه غنوی از امام صادق(ع) که آن حضرت به استناد قاعده لا ضرر به علت تغییر‌ شرایط‌ و اوضاع‌ و احوال به بطلان توافق سابق حکم فرمود‌: در مورد شخصی که شتر مریضی را دید که می‌فروختند و آن شتر را به ده‌ درهم‌ خرید و شخص دیگری را در مقابل دو درهم در سر و پوست آن شتر شریک کرد. اتفاقاً آن شتر از بیماری بهبودی یافت و قیمت آن به چندین دینار رسید. امام‌(ع) فرمود‌: آنکه دو درهم داده در یک‌پنجم قیمت شتر شریک است و اگر بگوید من همان سر و پوست شتر را می‌خواهم چنین حقی ندارد چراکه «ضرار» است[۴].

    نویسنده در رابطه با معنای افرادی قاعده چنین می‌نویسد: صحاح «الضر» را خلاف «النفع» دانسته است. «ضِرار» بر وزن «فِعال» مصدر باب مفاعله است. باب مفاعله دلالت بر اعمال طرفینى می‌کند. پس «ضرار» که مصدر باب‌ مفاعله‌ است‌ مبین امکان ورود ضرر بر‌ دو‌ جانب‌ و طرفین است، برخلاف «ضرر» که همیشه ازیک‌طرف علیه طرف دیگر وارد می‌شود[۵].

    در رابطه با نسبت بین قاعده و سایر قواعد، شیخ انصاری در رسائل این قاعده را حاکم بر همه عموماتی می‌داند که دلالت بر تشریع حکم ضرری دارد. نویسنده سپس به دیدگاه صاحب کفایه اشاره کرده و توضیح مطلب را متوقف بر تفسیر الفاظ متداولی مانند حکومت، تخصیص، ورود و توفیق (جمع) عرفی می‌داند و با استناد به کتاب دیگری «اصول امامیه» هر اصطلاح را توضیح می‌دهد[۶].

    در انتهای رساله و در ادامه مباحث ضرر و ضرار، موضوع تعارض ضرر به خود با ضرر به دیگری مطرح شده است. ادله ضرر دلالت بر ترجیح یکی از این دو نمی‌کند؛ لذا به قواعد دیگری باید رجوع کر؛ مثلاً اگر ظالمی امر به اضرار به شخصی کرد و وعده اضرار به مأمور را در صورت ترک آن کرد، مأمور جایز است که به غیر اضرار وارد کند و واجب نیست که تحمل ضرر کند تا از دیگری رفع شود[۷].

    وضعیت کتاب

    کتاب فاقد هرگونه فهرست و پاورقی است.

    پانویس

    1. ر.ک: نصیری جهان‌آباد، عنایت‌اله و دیگران، ص18
    2. ر.ک: متن کتاب، ص3-2
    3. ر.ک: همان، ص4
    4. ر.ک: نصیری جهان‌آباد، عنایت‌اله و دیگران، ص21؛ متن کتاب، ص4
    5. ر.ک: همان، ص22؛ همان، ص10
    6. ر.ک: همان، ص16
    7. ر.ک: همان، ص23-22

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. نصیری جهان‌آباد، عنایت اله و دیگران، «تبیین قاعده لا ضرر و لا ضرار در مباحث فقهی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: پژوهش ملل، آبان 1396، دوره دوم، شماره 23، صفحه 17 تا 30.

    وابسته‌ها