بحث:مبانی و روشهای تفسير قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سلام شبیه به درسهایی از نهج البلاغه | سلام شبیه به [[بحث:درسهایی از نهج البلاغه|درسهایی از نهج البلاغه]] | ||
(یقموری عزیز سلام،1- خود میدانی که در این مختصر باید محتوای کتاب گزارش شود و در شروح، شیوه شرح و ورود و خروج نویسنده به بحث و کیفیت آن بیان شود و تعریف و تمجید ها(در صورت لزوم) به نهایت خلاصه، بیاید من این معنا را در نوشته های حضرتعالی از جمله این مقاله کمتر میبینم بنده میدانم و میدانم که بهتر از این میتوانید بنویسید. 2- منظور از بیان موضوع در پاراگراف اول موضوع متادیتا نیست بلکه منظور موضوعی است که کتاب حول آن نوشته شده است در اینجا «شرح و توضیح نهجالبلاغه» کفایت میکند. 3- خود بهتر می دانید که، چه کسی چاپ کرده یا چطور چاپ کرده یا چه کسی گفت چاپ بشه(که معمولا در تبیین موضوع کتاب دخیل نمیباشند) در این مختصر نمیگنجد.) | |||
سلام. موارد شباهت بعینه مشخص شود لطفا. | |||
درباره این موارد در صفحه بحث آنجا توضیح دادهام. نظر بازبین محترم در آنجا ملاک تصحیح در اینجا نیز خواهد بود. | |||
عرض سلام خدمت جلال عزیز، هیچیک از این مطالبی که خواهید دید، ضرورت ندارد بلکه برخخلاف شیوهنامه است: | |||
چاپ حاضر، ششمین چاپ از این اثر است که در سال 1387 ش. توسط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به چاپ رسیده است. این شماره از چاپ، در واقع تکرار چاپ پنجم این اثر است. | |||
در مقدمه چاپ پنجم در توضیح درباره این چاپ از این اثر میخوانیم: هنگامی که برای اولین بار جزوه درسی مبانی و روشهای تفسیر قرآن را در سالهای دهه چهل مینگاشتم تصور نمیکردم روزی این نوشته تنها کتاب مرجع در تبیین روشهای تفسیری مورد توجه علاقهمندان و محققان قرار گیرد. چاپ کتاب در اوایل دهه شصت هر چند با تکمیل اضافات همراه بود لکن در چاپهای بعدی نیاز به اصلاحات آشکار گردید و هر بار ناگزیر بر حجم مطالب کتاب افزوده شد. | |||
سلام گزارش محتوای کتاب را مشاهده نمیکنم. این مقاله باید در صدد گزارش مطالب کتاب باشد و تفصیل چاپ ها و کمبود چاپ ها بیانگر محتوای کتاب نیست. | |||
این که به دلیل کمیاب شدن نسخ چاپ چهارم کتاب، مدیریت محترم انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدد تجدید چاپ برآمده لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که به رغم تأکید فراوان در مقدمه کتاب بر تفاوت آشکار شیوهها و رویکردهای تفسیری با مبانی و روشهای تفسیری هنوز هم مشاهده میشود که حتی برخی از نویسندگان نیز این دو را یکسان تلقی میکنند.<ref>ر.ک: مقدمه چاپ پنجم کتاب، ص6</ref> | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده دی 01]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۷
سلام شبیه به درسهایی از نهج البلاغه (یقموری عزیز سلام،1- خود میدانی که در این مختصر باید محتوای کتاب گزارش شود و در شروح، شیوه شرح و ورود و خروج نویسنده به بحث و کیفیت آن بیان شود و تعریف و تمجید ها(در صورت لزوم) به نهایت خلاصه، بیاید من این معنا را در نوشته های حضرتعالی از جمله این مقاله کمتر میبینم بنده میدانم و میدانم که بهتر از این میتوانید بنویسید. 2- منظور از بیان موضوع در پاراگراف اول موضوع متادیتا نیست بلکه منظور موضوعی است که کتاب حول آن نوشته شده است در اینجا «شرح و توضیح نهجالبلاغه» کفایت میکند. 3- خود بهتر می دانید که، چه کسی چاپ کرده یا چطور چاپ کرده یا چه کسی گفت چاپ بشه(که معمولا در تبیین موضوع کتاب دخیل نمیباشند) در این مختصر نمیگنجد.)
سلام. موارد شباهت بعینه مشخص شود لطفا.
درباره این موارد در صفحه بحث آنجا توضیح دادهام. نظر بازبین محترم در آنجا ملاک تصحیح در اینجا نیز خواهد بود.
عرض سلام خدمت جلال عزیز، هیچیک از این مطالبی که خواهید دید، ضرورت ندارد بلکه برخخلاف شیوهنامه است: چاپ حاضر، ششمین چاپ از این اثر است که در سال 1387 ش. توسط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به چاپ رسیده است. این شماره از چاپ، در واقع تکرار چاپ پنجم این اثر است.
در مقدمه چاپ پنجم در توضیح درباره این چاپ از این اثر میخوانیم: هنگامی که برای اولین بار جزوه درسی مبانی و روشهای تفسیر قرآن را در سالهای دهه چهل مینگاشتم تصور نمیکردم روزی این نوشته تنها کتاب مرجع در تبیین روشهای تفسیری مورد توجه علاقهمندان و محققان قرار گیرد. چاپ کتاب در اوایل دهه شصت هر چند با تکمیل اضافات همراه بود لکن در چاپهای بعدی نیاز به اصلاحات آشکار گردید و هر بار ناگزیر بر حجم مطالب کتاب افزوده شد.
سلام گزارش محتوای کتاب را مشاهده نمیکنم. این مقاله باید در صدد گزارش مطالب کتاب باشد و تفصیل چاپ ها و کمبود چاپ ها بیانگر محتوای کتاب نیست.
این که به دلیل کمیاب شدن نسخ چاپ چهارم کتاب، مدیریت محترم انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدد تجدید چاپ برآمده لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که به رغم تأکید فراوان در مقدمه کتاب بر تفاوت آشکار شیوهها و رویکردهای تفسیری با مبانی و روشهای تفسیری هنوز هم مشاهده میشود که حتی برخی از نویسندگان نیز این دو را یکسان تلقی میکنند.[۱]
- ↑ ر.ک: مقدمه چاپ پنجم کتاب، ص6