اصول فلسفه و روش رئالیسم (صدرا): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'روش (ابهام زدایی)' به 'روش (ابهام‌زدایی)')
     
    (۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۸: خط ۸:
    |زبان
    |زبان
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    | کد کنگره =    
    | کد کنگره =
    | موضوع =
    | موضوع =
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر = صدرا
    | ناشر = صدرا
    | مکان نشر = ایران - تهران
    | مکان نشر = ایران - تهران
    | سال نشر =
    | سال نشر =  
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE64490AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE64490AUTOMATIONCODE
    | چاپ = 1
    | چاپ = 1
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر|روش (ابهام‌زدایی)}} 
    '''اصول فلسفه و روش رئالیسم'''، از آثار نوشتاری [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه سید‌ ‎محمدحسین طباطبایى]]، به زبان فارسی است که با شرح و توضیحات [[مطهری، مرتضی|استاد شهید مرتضى مطهرى]] از سوی انتشارات صدرا منتشر شده است.


    '''اصول فلسفه و روش رئاليسم'''، از آثار نوشتاری [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه سيد‌ ‎محمدحسين طباطبايى]] به زبان فارسی است كه با شرح و توضیحات [[مطهری، مرتضی|استاد شهيد مرتضى مطهرى]] از سوی انتشارات صدرا منتشر شده است.
    ازآنجاکه متن اصلی کتاب [[اصول فلسفه رئالیسم (سید هادی خسروشاهی)|اصول فلسفه و روش رئالیسم]] و نیز [[اصول فلسفه و روش رئالیسم|متن اصلی کتاب]] همراه با پاورقی‌ها و توضیحات استاد مطهری و همچنین ترجمه عربی [[أصول الفلسفة|اصول فلسفه و روش رئالیسم]] قبلا معرفی شده، در اینجا فقط ویژگی‌های نسخه حاضر و برخی مطالب که در کتاب‌شناسی‌های مذکور نیامده، بیان می‌شود.


    ازآنجاکه  متن اصلی کتاب [[اصول فلسفه رئالیسم (سید هادی خسروشاهی)|اصول فلسفه و روش رئالیسم]] و نیز  [[اصول فلسفه و روش رئالیسم|متن اصلی کتاب]] همراه با پاورقی‌ها و توضیحات استاد مطهری و همچنین ترجمه عربی [[أصول الفلسفة|اصول فلسفه و روش رئالیسم]]  قبلا معرفی شده، در اینجا فقط ویژگی‌های نسخه حاضر و برخی مطالب که در کتاب‌شناسی‌های مذکور نیامده، بیان می‌شود.
    اثر حاضر شامل 5 جلد و 14 مقاله به این ترتیب است:


    اثر حاضر شامل 5 جلد و 14 مقاله به این ترتیب است:
    ==فلسفه چیست؟==  
    فلسفه، موجودات واقعى را از موجودات پندارى جدا می‌کند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=37&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ج1، ص37]</ref>.
    ==فلسفه چيست؟==
    فلسفه، موجودات واقعى را از موجودات پندارى جدا می‌کند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=37&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ج1، ص37.]</ref>


    ==فلسفه و سفسطه (رئاليسم و ايده‌آليسم)==  
    ==فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده‌آلیسم)==  
    [[سقراط]] و [[افلاطون]] و [[ارسطو]] مغالطه‏‌هاى سوفسطائیان را آشكار ساختند و ثابت كردند كه انسان می‌‏تواند حقیقت را بشناسد و قواعد منطق به همين منظور تدوين شد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=57&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ج1، ص57. ]</ref>
    [[سقراط]] و [[افلاطون]] و [[ارسطو]] مغالطه‏‌هاى سوفسطائیان را آشکار ساختند و ثابت کردند که انسان می‌‏تواند حقیقت را بشناسد و قواعد منطق به همین منظور تدوین شد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=57&viewType=pdfر.ک: همان، ص57]</ref>.


    ==علم و ادراک==  
    ==علم و ادراک==  
    چون صورت ادراكى ما خواص عمومى ماده (انقسام، عدم انطباق بزرگ به كوچك) را ندارد، مادى نيست.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=99&viewType=html متن کتاب، ج1، ص99. ]</ref>
    چون صورت ادراکى ما خواص عمومى ماده (انقسام، عدم انطباق بزرگ به کوچک) را ندارد، مادى نیست<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=99&viewType=htmlر.ک: همان، ص99]</ref>.  
    ==علم و معلوم (ارزش معلومات) ==
    خطا در احكام عقليه به واسطه مداخله قوه خيال است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=214&viewType=html متن کتاب، ج1، ص214. ]</ref> 


    ==پيدايش كثرت در ادراكات==  
    ==علم و معلوم (ارزش معلومات)==
    اصل امتناع تناقض تكيه‌گاه تمام احكام بديهى و نظرى ذهن است. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=2&pageNumber=123&viewType=html متن کتاب، ج2، ص123.]</ref>
    خطا در احکام عقلیه به‌واسطه مداخله قوه خیال است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?pageNumber=214&viewType=htmlر.ک: همان، ص214]</ref>.
     
    ==پیدایش کثرت در ادراکات==  
    اصل امتناع تناقض تکیه‌گاه تمام احکام بدیهى و نظرى ذهن است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=2&pageNumber=123&viewType=htmlر.ک: همان، ص123]</ref>.  
     
    ==ادراکات اعتبارى==
    انسان می‌‏تواند هر سبک اجتماعى را که روزى خوب شمرده روز دیگر بد بشمارد، ولى نمی‌‏تواند از اصل اجتماع صرف نظر نموده و یا اصل خوبى و بدى را فراموش نماید<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=2&pageNumber=200&viewType=pdfر.ک: همان، ج2، ص200]</ref>.
     
    ==واقعیت و هستی اشیاء==
    تا ذهن را نشناسیم نمی‌‏توانیم فلسفه داشته باشیم<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=3&pageNumber=10&viewType=html&query=%D8%AA%D8%A7%20%D8%B0%D9%87%D9%86%20%D8%B1%D8%A7ر.ک: همان، ج3، ص10]</ref>.
     
    ==ضرورت و امکان==
    در مسئله «جبر و اختیار» چه از جنبه فلسفى و چه از جنبه کلامى و چه از جنبه اخلاقى وارد شویم، نظر صحیح همانا نظریه «امر بین امرین» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=3&pageNumber=183&viewType=pdfر.ک: همان، ص183]</ref>.


    ==ادراكات اعتبارى==
    انسان می‌‏تواند هر سبک اجتماعى را كه روزى خوب شمرده روز ديگر بد بشمارد ولى نمی‌‏تواند از اصل اجتماع صرف نظر نموده و يا اصل خوبى و بدى را فراموش نمايد.  <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=2&pageNumber=200&viewType=pdf متن کتاب، ج2، ص200.]</ref> 
    == واقعیت و هستی اشیاء ==
    تا ذهن را نشناسيم نمی‌‏توانيم فلسفه داشته باشيم. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=3&pageNumber=10&viewType=html&query=%D8%AA%D8%A7%20%D8%B0%D9%87%D9%86%20%D8%B1%D8%A7 متن کتاب، ج3، ص10.]</ref> 
    ==ضرورت و امكان== 
    در مسأله «جبر و اختيار» چه از جنبه فلسفى و چه از جنبه كلامى و چه از جنبه اخلاقى وارد شويم نظر صحيح همانا نظريه «امر بين امرين» است‏.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=3&pageNumber=183&viewType=pdf متن کتاب، ج3، ص183.]</ref> 
    ==علت و معلول==  
    ==علت و معلول==  
    علت فاعلى قطع نظر از علت غائى فاعل بالقوه است نه بالفعل و ناقص است نه كامل و با علت غائى است كه فاعل تمام و علت تامّه می‌‏شود. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/3325?volumeNumber=3&pageNumber=255&viewType=html&query=%D8%B9%D9%84%D8%AA%20%D9%81%D8%A7%D8%B9%D9%84%D9%89%20%D9%82%D8%B7%D8%B9%20%D9%86%D8%B8%D8%B1 متن کتاب، ج3، ص255.]</ref>  
    علت فاعلى، قطع نظر از علت غایى، فاعل بالقوه است نه بالفعل، و ناقص است نه کامل و با علت غایى است که فاعل تمام و علت تامّه می‌‏شود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3325?volumeNumber=3&pageNumber=255&viewType=html&query=%D8%B9%D9%84%D8%AA%20%D9%81%D8%A7%D8%B9%D9%84%D9%89%20%D9%82%D8%B7%D8%B9%20%D9%86%D8%B8%D8%B1ر.ک: همان، ص255]</ref>.
    == قوه و فعل ، امکان و فعلیت ==
     
    هيچ چيز بدون استعداد قبلى به وجود نمی‌‏آيد. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/3325?volumeNumber=4&pageNumber=15&viewType=html&query=%D9%87%D9%8A%DA%86%20%DA%86%D9%8A%D8%B2%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%20%D9%82%D8%A8%D9%84%D9%89 ر.ک: متن کتاب، ج4، ص15. ]</ref>  
    ==قوه و فعل، امکان و فعلیت==
    ==قِدَم و حدوث ==
    هیچ چیز بدون استعداد قبلى به وجود نمی‌‏آید<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3325?volumeNumber=4&pageNumber=15&viewType=html&query=%D9%87%D9%8A%DA%86%20%DA%86%D9%8A%D8%B2%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%20%D9%82%D8%A8%D9%84%D9%89ر.ک: همان، ج4، ص15]</ref>.
    در سلسله حوادث مادى هر حادثه‌‏اى كه معلول علت تامّه خود می‌‏باشد نسبت به علت تامّه خود حدوث علّى داشته و علت نامبرده نسبت به آن، قديم علّى (نه ‏زمانى) است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3325?volumeNumber=4&pageNumber=266&viewType=html&query=%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87%20%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%89 ر.ک: متن کتاب، ج4، ص266.]</ref>  
     
    ==وحدت و كثرت==
    ==قِدَم و حدوث==  
    هر وحدتی، وحدت عددى نيست بلكه وحدت عددى يكى از افراد وحدت است و وحدت و كثرت، اقسامى دارد. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=4&pageNumber=142&viewType=pdf  ر.ک: متن کتاب، ج4، ص142.]</ref>
    در سلسله حوادث مادى هر حادثه‌‏اى که معلول علت تامّه خود می‌‏باشد نسبت به علت تامّه خود حدوث علّى داشته و علت نامبرده نسبت به آن، قدیم علّى (نه ‏زمانى) است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3325?volumeNumber=4&pageNumber=266&viewType=html&query=%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87%20%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%89ر.ک: همان، ص266]</ref>.
    ==مهيت، جوهر، عرض==  
     
    وجود به خودى خود وجود است و ماهيت به واسطه وجود داراى وجود. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=4&pageNumber=150&viewType=html&query=%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%20%D8%A8%D9%87%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%89%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%20%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%20%D9%88%20%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%8A%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%87%20%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%89%20%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF. ر.ک: متن کتاب، ج4، ص150.]</ref>  
    ==وحدت و کثرت==  
    هر وحدتی، وحدت عددى نیست، بلکه وحدت عددى یکى از افراد وحدت است و وحدت و کثرت، اقسامى دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=4&pageNumber=142&viewType=pdfر.ک: همان، ص142]</ref>.
     
    ==مهیت، جوهر، عرض==  
    وجود به‌خودى‌خود وجود است و ماهیت به‌واسطه وجود داراى وجود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=4&pageNumber=150&viewType=html&query=%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%20%D8%A8%D9%87%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%89%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%20%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%20%D9%88%20%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%8A%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%87%20%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%89%20%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AFر.ک: همان، ص150]</ref>.
     
    ==خداى جهان و جهان==  
    ==خداى جهان و جهان==  
    علت فاعلى بايد داراى كمالى باشد كه به معلول خود می‌دهد پس بخشاینده هستى همه كمالات هستى را داراست<ref> [https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=5&pageNumber=163&viewType=pdf  ر.ک: متن کتاب، ج5، ص163.]</ref> ‏
    علت فاعلى باید داراى کمالى باشد که به معلول خود می‌دهد؛ پس بخشاینده هستى همه کمالات هستى را داراست<ref> [https://noorlib.ir/book/view/64490?volumeNumber=5&pageNumber=163&viewType=pdfر.ک: همان، ج5، ص163]</ref>.


    ==پانویس==
    <references/>


    ==پانویس ==
    <references/>
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    متن کتاب.


    مقدمه و متن کتاب.
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[الميزان في تفسير القرآن]]
    [[مجموعه آثار استاد شهید مطهری]]
    [[یادداشتهای استاد مطهری]]


    [[اصول فلسفه و روش رئالیسم]]
    [[اصول فلسفه و روش رئالیسم]]
    خط ۸۱: خط ۹۷:
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات آبان 01 خردمند]]
    [[رده:مقالات آبان 01 خردمند]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده آبان 01]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1401]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1401]]
       
       
    خط ۹۱: خط ۱۰۷:


    [[رده:آثار فلسفی]]
    [[رده:آثار فلسفی]]
    [[رده:آثار مرتضی مطهری]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۷

    ‏اصول فلسفه و روش رئالیسم
    اصول فلسفه و روش رئالیسم (صدرا)
    پدیدآورانمطهری، مرتضی (نويسنده)
    ناشرصدرا
    مکان نشرایران - تهران
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اصول فلسفه و روش رئالیسم، از آثار نوشتاری علامه سید‌ ‎محمدحسین طباطبایى، به زبان فارسی است که با شرح و توضیحات استاد شهید مرتضى مطهرى از سوی انتشارات صدرا منتشر شده است.

    ازآنجاکه متن اصلی کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم و نیز متن اصلی کتاب همراه با پاورقی‌ها و توضیحات استاد مطهری و همچنین ترجمه عربی اصول فلسفه و روش رئالیسم قبلا معرفی شده، در اینجا فقط ویژگی‌های نسخه حاضر و برخی مطالب که در کتاب‌شناسی‌های مذکور نیامده، بیان می‌شود.

    اثر حاضر شامل 5 جلد و 14 مقاله به این ترتیب است:

    فلسفه چیست؟

    فلسفه، موجودات واقعى را از موجودات پندارى جدا می‌کند[۱].

    فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده‌آلیسم)

    سقراط و افلاطون و ارسطو مغالطه‏‌هاى سوفسطائیان را آشکار ساختند و ثابت کردند که انسان می‌‏تواند حقیقت را بشناسد و قواعد منطق به همین منظور تدوین شد[۲].

    علم و ادراک

    چون صورت ادراکى ما خواص عمومى ماده (انقسام، عدم انطباق بزرگ به کوچک) را ندارد، مادى نیست[۳].

    علم و معلوم (ارزش معلومات)

    خطا در احکام عقلیه به‌واسطه مداخله قوه خیال است[۴].

    پیدایش کثرت در ادراکات

    اصل امتناع تناقض تکیه‌گاه تمام احکام بدیهى و نظرى ذهن است[۵].

    ادراکات اعتبارى

    انسان می‌‏تواند هر سبک اجتماعى را که روزى خوب شمرده روز دیگر بد بشمارد، ولى نمی‌‏تواند از اصل اجتماع صرف نظر نموده و یا اصل خوبى و بدى را فراموش نماید[۶].

    واقعیت و هستی اشیاء

    تا ذهن را نشناسیم نمی‌‏توانیم فلسفه داشته باشیم[۷].

    ضرورت و امکان

    در مسئله «جبر و اختیار» چه از جنبه فلسفى و چه از جنبه کلامى و چه از جنبه اخلاقى وارد شویم، نظر صحیح همانا نظریه «امر بین امرین» است[۸].

    علت و معلول

    علت فاعلى، قطع نظر از علت غایى، فاعل بالقوه است نه بالفعل، و ناقص است نه کامل و با علت غایى است که فاعل تمام و علت تامّه می‌‏شود[۹].

    قوه و فعل، امکان و فعلیت

    هیچ چیز بدون استعداد قبلى به وجود نمی‌‏آید[۱۰].

    قِدَم و حدوث

    در سلسله حوادث مادى هر حادثه‌‏اى که معلول علت تامّه خود می‌‏باشد نسبت به علت تامّه خود حدوث علّى داشته و علت نامبرده نسبت به آن، قدیم علّى (نه ‏زمانى) است[۱۱].

    وحدت و کثرت

    هر وحدتی، وحدت عددى نیست، بلکه وحدت عددى یکى از افراد وحدت است و وحدت و کثرت، اقسامى دارد[۱۲].

    مهیت، جوهر، عرض

    وجود به‌خودى‌خود وجود است و ماهیت به‌واسطه وجود داراى وجود[۱۳].

    خداى جهان و جهان

    علت فاعلى باید داراى کمالى باشد که به معلول خود می‌دهد؛ پس بخشاینده هستى همه کمالات هستى را داراست[۱۴]. ‏

    پانویس

    منابع مقاله

    متن کتاب.

    وابسته‌ها