تهذیب البلاغة: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =/ف6ت9 2038 PJ | ||
| موضوع =زبان عربی - بدیع - زبان عربی - معانی و بیان | | موضوع =زبان عربی - بدیع - زبان عربی - معانی و بیان | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''تهذیب البلاغة''' تألیف عبدالهادی فضلی (۱۳۱۴ - ۱۳۹۲ش)، | '''تهذیب البلاغة''' تألیف [[فضلی، عبدالهادی|عبدالهادی فضلی]] (۱۳۱۴ - ۱۳۹۲ش)، از عالمان برجسته علوم مختلف اسلامی در دوران معاصر، از اهالی بصره، در موضوع علم بلاغت | ||
بلاغت در لغت، وصول و رسیدن به چیزی را گویند و در اصطلاح بلاغت را گاهی وصف کلام آورده و میگویند کلام بلیغ و زمانی وصف متکلم قرار داده و میگویند متکلم بلیغ. | بلاغت در لغت، وصول و رسیدن به چیزی را گویند و در اصطلاح بلاغت را گاهی وصف کلام آورده و میگویند کلام بلیغ و زمانی وصف متکلم قرار داده و میگویند متکلم بلیغ. | ||
بلاغت در سخن، هماهنگ بودن آن با مقتضی حال است و حال، انگیزه «زمینهها و شرایط» و برانگیزنده گوینده است برای اینکه: همراه سخنی که اصل مقصودش را میرساند، ویژگی و پیرایهای را نیز رعایت کند. | بلاغت در سخن، هماهنگ بودن آن با مقتضی حال است و حال، انگیزه «زمینهها و شرایط» و برانگیزنده گوینده است برای اینکه: همراه سخنی که اصل مقصودش را میرساند، ویژگی و پیرایهای را نیز رعایت کند.<ref> ر.ک: متن، ص9</ref> | ||
نویسنده پس از بیان عناصر بلاغت یا سبکها و شیوههای ادبی<ref>ر.ک: | نویسنده پس از بیان عناصر بلاغت یا سبکها و شیوههای ادبی <ref> ر.ک: همان، ص11</ref>، شرایط و بایستههای بلاغت را بیان نموده <ref> ر.ک: همان </ref> و اقسام سبکها و شیوههای ادبی را ذکر نموده است. <ref> ر.ک: همان، ص12</ref> | ||
ایشان در ادامه کتاب را به چهار بخش جداگانه تقسیم کرده است. در بخش اول درباره علم معانی سخن گفته است.<ref> ر.ک: همان، ص17</ref>، ایشان علم معانی را علمی میداند که در آن از | ایشان در ادامه کتاب را به چهار بخش جداگانه تقسیم کرده است. در بخش اول درباره علم معانی سخن گفته است. <ref> ر.ک: همان، ص17</ref>، ایشان علم معانی را علمی میداند که در آن از سبکها و شیوههای هماهنگی الفاظ درخور مقام و مناسب حال، بحث و گفتگو میشود. <ref> ر.ک: همان </ref> کلام و تقسیمات مرکب <ref> ر.ک: همان، ص20</ref>، احکام مسندٌالیه <ref> ر.ک: همان، ص24</ref>، احکام مسند <ref> ر.ک: همان، ص46</ref>، احکام قیدها یا وابستههای فعل <ref> ر.ک: همان، ص52</ref>، تقسیم اسناد <ref> ر.ک: همان، ص57</ref> از دیگر قسمتهای این بخش است. | ||
بخش دوم کتاب درباره اقسام کلام است<ref> ر.ک: همان، ص65</ref> و در آن از خبر<ref> ر.ک: همان، ص65</ref>، اقسام خبر<ref> ر.ک: همان، ص69</ref>، | بخش دوم کتاب درباره اقسام کلام است <ref> ر.ک: همان، ص65</ref> و در آن از خبر <ref> ر.ک: همان، ص65</ref>، اقسام خبر <ref> ر.ک: همان، ص69</ref>، انشا و اقسام آن <ref> ر.ک: همان، ص73-74</ref> و شیوههای بهکارگیری جملههای انشائیه <ref> ر.ک: همان، ص74</ref> و.....سخن گفته است. | ||
بخش سوم کتاب درباره علم بیان است. ایشان علم بیان را دانشی میداند که در آن از شیوههای معنوی کلام بحث و گفتگو | بخش سوم کتاب درباره علم بیان است. ایشان علم بیان را دانشی میداند که در آن از شیوههای معنوی کلام بحث و گفتگو میشود و با بهکارگیری آن شیوهها، کلام هماهنگ و مناسب مقام میگردد. <ref> ر.ک: همان، ص99</ref> | ||
نویسنده در تفاوت علم بیان و معانی مینویسد: دانش بیان به طور کامل از صورتهای ذهنی متفاوت برای تحققیافتن یک معنی بحث و گفتگو میکند، درحالیکه دانش معانی در پیرامون اشکال گوناگون برای دستیابی به یک معنا بحث میکند و به تعبیر دیگر عنصر اصلی و رکن اساسی بیان، خیال است، اما هسته مرکزی معانی، شکلگیریهای مختلف بهمنظور دستیابی به معنایی روشن و خاص است. <ref> ر.ک: همان، ص101</ref>، سپس به بیان هر یک از اسلوبها و دستمایههای بنیادی علم بیان یعنی تشبیه <ref> ر.ک: همان، ص102</ref>، حقیقت و مجاز <ref> ر.ک: همان، ص112</ref>، استعاره <ref> ر.ک: همان، ص118</ref> و کنایه <ref> ر.ک: همان، ص124</ref> پرداخته و پس از تعریف هرکدام، تقسیمات آنها را بیان کرده است. | |||
چهارمین بخش کتاب درباره علم بدیع است. <ref> ر.ک: همان، ص129</ref> علم بدیع دانشی است که در آن از شکلهای معنوی و لفظی که موجب زیبایی کلام و تأثیر بیشتر آن در شنونده و خواننده است، بحث و گفتگو میکند. <ref> ر.ک: همان </ref>. نویسنده هر یک از شیوهها و گونههای بدیع را به صورتهای معنوی و لفظی تقسیم میکند. | |||
مهمترین صور بدیعی عبارتاند از: | |||
#شکلهای معنوی که عبارتاند از: طباق، توریه، استخدام، لفونشر، مبالغه، حسن تعلیل. | |||
#شکلهای لفظی که عبارتاند از: جناس، سجع، حسن ابتدا و انتها، | |||
نویسنده در این بخش هرکدام از این اشکال و صورتهای بدیع را شرح داده است. | |||
خط ۵۳: | خط ۶۰: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | |||
[[رده:مقالات خرداد 01 باقی زاده]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده1]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1401]] | |||
[[رده:مقالات کامل آبان ماه باقی زاده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۳
تهذیب البلاغة | |
---|---|
پدیدآوران | فضلی، عبدالهادی (نويسنده) حسینی، علی (محشی) |
ناشر | دار العلم |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1387ش |
چاپ | 2 |
شابک | 978-964-9972-01-5 |
موضوع | زبان عربی - بدیع - زبان عربی - معانی و بیان |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ف6ت9 2038 PJ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تهذیب البلاغة تألیف عبدالهادی فضلی (۱۳۱۴ - ۱۳۹۲ش)، از عالمان برجسته علوم مختلف اسلامی در دوران معاصر، از اهالی بصره، در موضوع علم بلاغت
بلاغت در لغت، وصول و رسیدن به چیزی را گویند و در اصطلاح بلاغت را گاهی وصف کلام آورده و میگویند کلام بلیغ و زمانی وصف متکلم قرار داده و میگویند متکلم بلیغ.
بلاغت در سخن، هماهنگ بودن آن با مقتضی حال است و حال، انگیزه «زمینهها و شرایط» و برانگیزنده گوینده است برای اینکه: همراه سخنی که اصل مقصودش را میرساند، ویژگی و پیرایهای را نیز رعایت کند.[۱]
نویسنده پس از بیان عناصر بلاغت یا سبکها و شیوههای ادبی [۲]، شرایط و بایستههای بلاغت را بیان نموده [۳] و اقسام سبکها و شیوههای ادبی را ذکر نموده است. [۴]
ایشان در ادامه کتاب را به چهار بخش جداگانه تقسیم کرده است. در بخش اول درباره علم معانی سخن گفته است. [۵]، ایشان علم معانی را علمی میداند که در آن از سبکها و شیوههای هماهنگی الفاظ درخور مقام و مناسب حال، بحث و گفتگو میشود. [۶] کلام و تقسیمات مرکب [۷]، احکام مسندٌالیه [۸]، احکام مسند [۹]، احکام قیدها یا وابستههای فعل [۱۰]، تقسیم اسناد [۱۱] از دیگر قسمتهای این بخش است.
بخش دوم کتاب درباره اقسام کلام است [۱۲] و در آن از خبر [۱۳]، اقسام خبر [۱۴]، انشا و اقسام آن [۱۵] و شیوههای بهکارگیری جملههای انشائیه [۱۶] و.....سخن گفته است.
بخش سوم کتاب درباره علم بیان است. ایشان علم بیان را دانشی میداند که در آن از شیوههای معنوی کلام بحث و گفتگو میشود و با بهکارگیری آن شیوهها، کلام هماهنگ و مناسب مقام میگردد. [۱۷]
نویسنده در تفاوت علم بیان و معانی مینویسد: دانش بیان به طور کامل از صورتهای ذهنی متفاوت برای تحققیافتن یک معنی بحث و گفتگو میکند، درحالیکه دانش معانی در پیرامون اشکال گوناگون برای دستیابی به یک معنا بحث میکند و به تعبیر دیگر عنصر اصلی و رکن اساسی بیان، خیال است، اما هسته مرکزی معانی، شکلگیریهای مختلف بهمنظور دستیابی به معنایی روشن و خاص است. [۱۸]، سپس به بیان هر یک از اسلوبها و دستمایههای بنیادی علم بیان یعنی تشبیه [۱۹]، حقیقت و مجاز [۲۰]، استعاره [۲۱] و کنایه [۲۲] پرداخته و پس از تعریف هرکدام، تقسیمات آنها را بیان کرده است.
چهارمین بخش کتاب درباره علم بدیع است. [۲۳] علم بدیع دانشی است که در آن از شکلهای معنوی و لفظی که موجب زیبایی کلام و تأثیر بیشتر آن در شنونده و خواننده است، بحث و گفتگو میکند. [۲۴]. نویسنده هر یک از شیوهها و گونههای بدیع را به صورتهای معنوی و لفظی تقسیم میکند.
مهمترین صور بدیعی عبارتاند از:
- شکلهای معنوی که عبارتاند از: طباق، توریه، استخدام، لفونشر، مبالغه، حسن تعلیل.
- شکلهای لفظی که عبارتاند از: جناس، سجع، حسن ابتدا و انتها،
نویسنده در این بخش هرکدام از این اشکال و صورتهای بدیع را شرح داده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن، ص9
- ↑ ر.ک: همان، ص11
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص20
- ↑ ر.ک: همان، ص24
- ↑ ر.ک: همان، ص46
- ↑ ر.ک: همان، ص52
- ↑ ر.ک: همان، ص57
- ↑ ر.ک: همان، ص65
- ↑ ر.ک: همان، ص65
- ↑ ر.ک: همان، ص69
- ↑ ر.ک: همان، ص73-74
- ↑ ر.ک: همان، ص74
- ↑ ر.ک: همان، ص99
- ↑ ر.ک: همان، ص101
- ↑ ر.ک: همان، ص102
- ↑ ر.ک: همان، ص112
- ↑ ر.ک: همان، ص118
- ↑ ر.ک: همان، ص124
- ↑ ر.ک: همان، ص129
- ↑ ر.ک: همان