معراج التشوف إلى حقائق التصوف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'معراج (ابهام زدایی)' به 'معراج (ابهامزدایی)') |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
[[عتم، عبدالله]] (محقق) | [[عتم، عبدالله]] (محقق) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره =/الف2م6 / 284/3 BP | | کد کنگره =/الف2م6 / 284/3 BP | ||
| موضوع = تصوف | | موضوع = تصوف | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| معراج (ابهامزدایی)}} | |||
'''معراج التشوف إلى حقائق التصوف''' تألیف [[ابن عجیبه، احمد|احمد بن محمد بن عجیبه حسنی]] (1160 - 1224ق)، عارف، مفسر و دانشمند مراكشى، کتابی است در علم تصوف | |||
در این کتاب نویسنده به مجموعهای از اصطلاحاتی میپردازد که مردم در سیر و سلوک به سوی سرای آخرت بدان نیازمندند. ایشان که خود عالمی است که علاوه بر تخصص در علوم شریعت و لغت، در علوم تصوف نیز تبحر دارد، در این کتاب حدود 100 اصطلاح از اصطلاحات علم تصوف را آورده و آنها را بهتفصیل شرح داده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5</ref> | |||
ابن عجیبه در این کتاب علم تصوف را آقا و سرور و رئیس همه علوم دانسته و آن را مغز و اساس شریعت برشمرده است زیرا که علم تصوف تفسیر مقاماحسان است. احسان یعنی مقام شهود و نتیجه این شهود عبارت از روشن شدن حقایق آنگونه که هستند و صاحب مقام احسان هر چیز را آنگونه که هست میشناسد و درواقع صوفی حقایق عالم را آنگونه که هستند مشاهده میکند.<ref>ر.ک: ص19</ref> | |||
از جمله مقاماتی که در این کتاب به آن پرداختهشده مقام رجاء، صبر، شکر، ورع، زهد، توکل، رضا و تسلیم، مراقبه و محاسبه، اخلاص، صدق، مجاهده و عبودیت، قناعت، یقین و موارد دیگری است که آگاهی بر این معانی برای کسی که به دنبال پژوهش و تحقیق یا رهجویان این طریقاند لازم هست. | |||
ایشان اخلاص را شرط عمل دانسته و زهد را رکن در مسیر سیر الی الله میداند و تعریف زهد را خالی کردن قلب از دلبستگی به غیر پروردگار یا سرد نمودن دنیا در قلب یعنی محبت دنیا را از دل خالی کردن و بی رغبتی روح از آن دانسته است که سبب محبت به خداوند بزرگ است و سبب برای سیر و سلوک و وصول به حق تعالی است، زیرا تا زمانی که قلب به چیزی تعلق داشته باشد نمیتواند بهسوی محبوب حرکت کند.<ref>ر.ک: همان، ص36-37</ref> | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۴۵: | خط ۵۴: | ||
[[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]] | [[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]] | ||
[[رده:مقالات خرداد 01 باقی زاده]] | [[رده:مقالات خرداد 01 باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده1]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهرماه 1401]] | ||
[[رده:مقالات کامل مهرماه باقی زاده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۲۹
معراج التشوف الي حقائق التصوف | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عجیبه، احمد (نویسنده) عتم، عبدالله (محقق) |
ناشر | عالم الکتب |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1429ق. = 2008م. |
چاپ | يکم |
موضوع | تصوف تصوف - آداب و اعمال |
زبان | عربی |
کد کنگره | /الف2م6 / 284/3 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
معراج التشوف إلى حقائق التصوف تألیف احمد بن محمد بن عجیبه حسنی (1160 - 1224ق)، عارف، مفسر و دانشمند مراكشى، کتابی است در علم تصوف
در این کتاب نویسنده به مجموعهای از اصطلاحاتی میپردازد که مردم در سیر و سلوک به سوی سرای آخرت بدان نیازمندند. ایشان که خود عالمی است که علاوه بر تخصص در علوم شریعت و لغت، در علوم تصوف نیز تبحر دارد، در این کتاب حدود 100 اصطلاح از اصطلاحات علم تصوف را آورده و آنها را بهتفصیل شرح داده است.[۱] ابن عجیبه در این کتاب علم تصوف را آقا و سرور و رئیس همه علوم دانسته و آن را مغز و اساس شریعت برشمرده است زیرا که علم تصوف تفسیر مقاماحسان است. احسان یعنی مقام شهود و نتیجه این شهود عبارت از روشن شدن حقایق آنگونه که هستند و صاحب مقام احسان هر چیز را آنگونه که هست میشناسد و درواقع صوفی حقایق عالم را آنگونه که هستند مشاهده میکند.[۲] از جمله مقاماتی که در این کتاب به آن پرداختهشده مقام رجاء، صبر، شکر، ورع، زهد، توکل، رضا و تسلیم، مراقبه و محاسبه، اخلاص، صدق، مجاهده و عبودیت، قناعت، یقین و موارد دیگری است که آگاهی بر این معانی برای کسی که به دنبال پژوهش و تحقیق یا رهجویان این طریقاند لازم هست. ایشان اخلاص را شرط عمل دانسته و زهد را رکن در مسیر سیر الی الله میداند و تعریف زهد را خالی کردن قلب از دلبستگی به غیر پروردگار یا سرد نمودن دنیا در قلب یعنی محبت دنیا را از دل خالی کردن و بی رغبتی روح از آن دانسته است که سبب محبت به خداوند بزرگ است و سبب برای سیر و سلوک و وصول به حق تعالی است، زیرا تا زمانی که قلب به چیزی تعلق داشته باشد نمیتواند بهسوی محبوب حرکت کند.[۳]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب