الوصایا (رفاعی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR76982J1.jpg | عنوان = الوصایا(رفاعی، احمد بن علی) | عن...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    لطفا از اینجا شروع به نوشتن کنید.
    '''الوصایا''' اثر [[رفاعی، احمد بن علی|احمد بن علی رفاعی]] که وصیت‌ها و نامه‌های وی به شخصیت‌های مختلف است که توسط دکتر [[عزب، محمد زینهم محمد|محمد زینهم محمد عزب]]، تحقیق شده و محقق با افزودن تعلیقاتی بر این وصایا بر وضوح متن آن یاری رسانده است.
    ==پانویس ==
     
    <references/>
    احمد بن علی بن احمد بن یحیی بن حازم... رفاعی از عالمان شافعی است که گروهی دور او گرد آمدند که به آنان طایفه رفاعیه، احمدیه یا بطائحیه گفته می‌شود. این گروه کارهای عجیبی مانند کارهای سایر دروایش انجام می‌دهند مانند خوردن مارهای زنده، وارد شدن به تنور آتش در حالت سماع و....<ref>ر.ک: مقدمه محقق بر کتاب، ص5-6</ref>
    ==منابع مقاله==
     
    کتاب، حاوی 5 وصیت از [[رفاعی، احمد بن علی|رفاعی]] است؛<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص56</ref> وصیت اول او به ابومظفر یوسف بن مقتفی(518 – 664 ه‍.) معروف به المستنجد بالله عباسی است که به فهم و ذکاوت و فضل توصیف شده و از [[رفاعی، احمد بن علی|رفاعی]] درخواست نصیحت کرده بود، [[رفاعی، احمد بن علی|رفاعی]]، روایتی را که در برخی صحاح اهل سنت با مضمون «نصیحت بودن دین» است، دستاویز قبول درخواست نصیحت از مستنجد قرار می‌دهد و می‌نویسد: اگر این روایت نبود، هرگز به نصیحت شخصی مانند تو، دست نمی‌زدم چرا که نصیحت مانند تویی دو شرط لازم دارد؛ اخلاص از ناصح و قبول به شرط عمل به نصیحت از برادر دینی....<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>
     
    وصیت دوم به سبطش ابو اسحاق علی ابراهیم اعزب است.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> وصیت سوم، سخن اوست به پسر خواهرش سید عبدالرحمن، در حالی که درباره او شنیده بود که بسیار عجول است و در حالت ناراحتی عظیمی به سر می‌برد؛ او را به نزد خودش خوانده و در کنار دستش نشاند و سخنانی را به او گفت و از او خواست این سخنان را بنویسد و پیش خودش نگه دارد....<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> وصیت چهارم، عمومی و کلی است و مخاطبش همه برادران دینی [[رفاعی، احمد بن علی|رفاعی]] هستند.<ref>ر.ک: همان، ص33</ref> مخاطب پنجمین وصیت نیز مانند مورد قبلی است و گفته شده این وصیت، آخرین مجلس وعظ اوست که قبل از وفاتش ایراد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>
     
    ==پانویس==
    <references />
     
    ==منبع مقاله==
    مقدمه و متن کتاب.
     
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:فاقد مقاله]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:تصوف و عرفان]]
    [[رده:طرائق صوفیه]]
    [[رده:مقالات آذر 01 یقموری]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1401]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۹

    الوصایا(رفاعی، احمد بن علی)
    الوصایا (رفاعی)
    پدیدآورانرفاعی، احمد بن علی (نويسنده) عزب، محمد زینهم محمد (محقق)
    ناشرمکتبة مدبولي
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر1413ق - 1993م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ر۷و۶ 291/5 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الوصایا اثر احمد بن علی رفاعی که وصیت‌ها و نامه‌های وی به شخصیت‌های مختلف است که توسط دکتر محمد زینهم محمد عزب، تحقیق شده و محقق با افزودن تعلیقاتی بر این وصایا بر وضوح متن آن یاری رسانده است.

    احمد بن علی بن احمد بن یحیی بن حازم... رفاعی از عالمان شافعی است که گروهی دور او گرد آمدند که به آنان طایفه رفاعیه، احمدیه یا بطائحیه گفته می‌شود. این گروه کارهای عجیبی مانند کارهای سایر دروایش انجام می‌دهند مانند خوردن مارهای زنده، وارد شدن به تنور آتش در حالت سماع و....[۱]

    کتاب، حاوی 5 وصیت از رفاعی است؛[۲] وصیت اول او به ابومظفر یوسف بن مقتفی(518 – 664 ه‍.) معروف به المستنجد بالله عباسی است که به فهم و ذکاوت و فضل توصیف شده و از رفاعی درخواست نصیحت کرده بود، رفاعی، روایتی را که در برخی صحاح اهل سنت با مضمون «نصیحت بودن دین» است، دستاویز قبول درخواست نصیحت از مستنجد قرار می‌دهد و می‌نویسد: اگر این روایت نبود، هرگز به نصیحت شخصی مانند تو، دست نمی‌زدم چرا که نصیحت مانند تویی دو شرط لازم دارد؛ اخلاص از ناصح و قبول به شرط عمل به نصیحت از برادر دینی....[۳]

    وصیت دوم به سبطش ابو اسحاق علی ابراهیم اعزب است.[۴] وصیت سوم، سخن اوست به پسر خواهرش سید عبدالرحمن، در حالی که درباره او شنیده بود که بسیار عجول است و در حالت ناراحتی عظیمی به سر می‌برد؛ او را به نزد خودش خوانده و در کنار دستش نشاند و سخنانی را به او گفت و از او خواست این سخنان را بنویسد و پیش خودش نگه دارد....[۵] وصیت چهارم، عمومی و کلی است و مخاطبش همه برادران دینی رفاعی هستند.[۶] مخاطب پنجمین وصیت نیز مانند مورد قبلی است و گفته شده این وصیت، آخرین مجلس وعظ اوست که قبل از وفاتش ایراد کرده است.[۷]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق بر کتاب، ص5-6
    2. ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص56
    3. ر.ک: متن کتاب، ص9
    4. ر.ک: همان، ص17
    5. ر.ک: همان، ص29
    6. ر.ک: همان، ص33
    7. ر.ک: همان، ص39

    منبع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها