أصول الشاشي: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
[[شاشی، نظامالدين]] (نویسنده) | [[شاشی، نظامالدين]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =ن6الف6 / 155/5 BP | | کد کنگره =ن6الف6 / 155/5 BP | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
| ناشر =دار الکتاب العربي | | ناشر =دار الکتاب العربي | ||
| مکان نشر =لبنان - بيروت | | مکان نشر =لبنان - بيروت | ||
| سال نشر =1402ق. | | سال نشر =1402ق. =1982م. | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56806AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56806AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =چاپ اول | | چاپ =چاپ اول | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۳۱
أصول الشاشي، اثر نظامالدین ابوعلی شاشی، کتابی است پیرامون برخی از مباحث علم اصول که بههمراه با شرح «عمدة الحواشي» اثر محمد فیض حسن کنکوهی، به چاپ رسیده است.
| أصول الشاشي | |
|---|---|
| پدیدآوران | کنکوهی، محمد فيضالحسن (نویسنده) شاشی، نظامالدين (نویسنده) |
| عنوانهای دیگر | عمدة الحواشي |
| ناشر | دار الکتاب العربي |
| مکان نشر | لبنان - بيروت |
| سال نشر | 1402ق. =1982م. |
| چاپ | چاپ اول |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | ن6الف6 / 155/5 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سخن بزرگان درباره کتاب
لکنوی کتاب حاضر را از جمله کتب مشهور متداول در بلاد هند و اطراف آن دانسته و درباره آن، چنین گفته است: «وأما المختصر في علم الأصول المعروف بأصول الشاشي المتداول في زماننا - أي ما يزيد علی مائة عام -».
ساختار
کتاب با مقدمه مختصری از شیخ خلیل میس، مدیر ازهر لبنان آغاز و مطالب بدون تبویب و فصلبندی خاصی، در قالب چندین بحث، عرضه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن ارائه شرح حال مختصری از مؤلف، به تعریف اصول فقه و توضیح روش تألیف متکلمین، احناف، متأخرین و متکلمین پرداخته شده است[۱].
نویسنده در ابتدای کتاب، اصول و ریشههای فقه را قرآن، سنت پیامبر(ص)، اجماع امت و قیاس معرفی نموده و سپس، به توضیح هریک پرداخته است:
الف)- کتاب الله: در این بخش، ابتدا به موضوع خاص و عام و مباحث مربوط به آن، از جمله تقسیمات عام[۲] و عام مخصص[۳] پرداخته شده و سپس، مباحثی همچون مطلق و مقید[۴]، مشترک و مؤول[۵]، حقیقت و مجاز[۶]، صریح و کنایه[۷]، وجوب عمل به حکم ظاهر و نص[۸]، ترجیح مفسر بر نص[۹]، خفی و مشکل و مجمل و متشابه[۱۰] مطرح شده است.
نویسنده در مبحث مجمل و متشابه، بحث مفصلی پیرامون مواضعی که حقایق الفاظ ترک میشود، مطرح کرده است[۱۱].
دیگر مباحث این بخش، عبارتند از: امر و مباحث مربوط به آن از جمله موجب امر مطلق[۱۲] و مأموربه مطلق و مقید[۱۳]، نهی و مباحث آن مانند تقسیمات نهی[۱۴]، نهی از افعال حسی و شرعی[۱۵]، طرق شناخت مراد شارع از نصوص[۱۶]، تقریر معانی حروف[۱۷].
ب)- سنت پیامبر(ص): نویسنده روایات پیامبر(ص) را در لزوم علم و عمل به آن، بهمنزله کتاب خدا دانسته[۱۸] و سپس به بررسی اقسام خبر، شامل خبر متواتر و مشهور[۱۹] و اقسام راوی پرداخته است. وی راویان را به دو دسته تقسیم کرده است: معروف به علم و اجتهاد مانند خلفای اربعه، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، زید بن ثابت، معاذ بن جبل و... سپس چنین سفارش کرده است: «اگر روایت ایشان از رسولالله(ص) نزد تو صحیح بود، عمل به آن روایت اولی از عمل به قیاس میباشد»[۲۰].
از دیگر مطالب این بخش، عبارت است از: شرط عمل به خبر واحد[۲۱]، ترک عمل به خبر واحد در صورت مخالفت با ظاهر[۲۲] و موارد حجیت خبر واحد[۲۳].
ج)- اجماع: نویسنده اجماع امت پس از پیامبر(ص) را در فروعات حجت شرعی دانسته[۲۴] و آن را به چهار قسم: «اجماع تمامی صحابه بهصورت نص»، «اجماع آنان بهصورت نص بعضی و سکوت باقی از رد»، «اجماع امت پس از صحابه در مواردی که قول سلف یافت نشود» و «اجماع بر یکی از اقوال سلف» تقسیم کرده و به توضیح هریک پرداخته است[۲۵].
آنچه بر مجتهد واجب است[۲۶] و تعارض دو دلیل[۲۷]، از جمله مباحث این بخش از کتاب میباشد.
د)- قیاس: نویسنده قیاس را در صورت فقدان موارد فوق، حجت شرعی دانسته و در ادامه، به توضیح چگونگی حجیت آن، پرداخته است[۲۸]. از جمله مباحث این بخش، میتوان به اخبار حجیت قیاس[۲۹]، شروط پنجگانه قیاس (شامل مقابل نص نبودن آن، متضمن تغییر حکمی از احکام نص نبودن، منجر به حکمی نامعقول نشدن، تعلیل برای حکمی شرعی باشد نه برای امری لغوی و نصی بر فرع مورد نظر موجود نباشد)[۳۰]، تعریف قیاس شرعی[۳۱]، سؤالات مربوط به مبحث قیاس[۳۲]، فرق میان سبب و علت[۳۳]، تعلق احکام شرعی به اسباب آن[۳۴] و احتجاج بلادلیل[۳۵] اشاره کرد.
وضعیت کتاب
کتاب، فاقد هرگونه فهرست بوده و توضیحات و حواشی محمد فیض حسن کنکوهی، تحت عنوان «عمدة الحواشي»، در پاورقی آمده که در آن، بهصورت «قوله...» به توضیح و شرح مطالب کتاب، پرداخته شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص5-11
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص20
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان، ص29
- ↑ ر.ک: همان، ص36
- ↑ ر.ک: همان، ص42
- ↑ ر.ک: همان، ص64
- ↑ ر.ک: همان، ص72
- ↑ ر.ک: همان، ص76
- ↑ ر.ک: همان، ص80
- ↑ ر.ک: همان، ص85
- ↑ ر.ک: همان، ص120
- ↑ ر.ک: همان، ص131
- ↑ ر.ک: همان، ص165
- ↑ ر.ک: همان، ص168
- ↑ ر.ک: همان، ص175
- ↑ ر.ک: همان، ص189
- ↑ ر.ک: همان، ص269
- ↑ ر.ک: همان، ص272
- ↑ ر.ک: همان، ص275
- ↑ ر.ک: همان، ص280
- ↑ ر.ک: همان، ص284
- ↑ ر.ک: همان، ص287
- ↑ ر.ک: همان، ص287-288
- ↑ ر.ک: همان، ص291
- ↑ ر.ک: همان، ص300
- ↑ ر.ک: همان، ص304
- ↑ ر.ک: همان، ص308
- ↑ ر.ک: همان، ص312
- ↑ ر.ک: همان، ص314
- ↑ ر.ک: همان، ص325
- ↑ ر.ک: همان، ص341
- ↑ ر.ک: همان، ص356
- ↑ ر.ک: همان، ص364
- ↑ ر.ک: همان، ص388
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.