أفضل الدين: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '= ') |
||
(۴۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR00710J1.jpg | |||
| عنوان =افضلالدین | |||
| | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
[[کاشفالغطاء، عباس]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | |||
| موضوع = | |||
| ناشر = | |||
مؤسسه کاشف الغطاء العامة | |||
| مکان نشر =نجف اشرف - عراق | |||
| سال نشر = 1425 ق | |||
|زبان | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00710AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
|کد کنگره | | کتابخانۀ دیجیتال نور =00710 | ||
| کتابخوان همراه نور =00710 | |||
| کد پدیدآور = | |||
|موضوع | | پس از = | ||
| پیش از = | |||
}} | |||
|ناشر | '''أفضلالدين''' شيخ [[کاشفالغطاء، عباس|عباس کاشفالغطاء]]، در مسئله فتوت و جوانمردى با روىكردى فقهى مىباشد. | ||
|مکان نشر | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
|کد | |||
| | |||
از آنجا كه به نظر مؤلف، مروّت افضل دين است، عنوان بحث خود را «أفضلالدين» قرار داده است. | |||
== | ==انگیزه تأليف== | ||
مؤلف، در زمانى مىزيسته است كه حكومت مركزى در عراق سقوط مىكند و مردم كه قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممین را مورد لعن و تهمت قرار دادند و ديگر احترامى برای آنها قايل نبودند. | |||
نویسنده، معتقد است برخى از روحانیون به دليل آنكه از مسير مروت و جوانمردى خارج شدند و زىّ طلبگى را كنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار دادهاند و لذا مشكل عمده را در ترك مروّت دانسته است و با تأليف این کتاب مىخواهد مروت را تعريف كند و بيان كند كه چگونه مىتوان این روحيه را در بين روحانیون و طلاب رواج داد و جلوههاى مختلف آن را بر حسب افراد و زمانها و مكانهاى مختلف نشان دهد. | |||
وى خاطرنشان مىكند كه هر عملى از روحانیون و طلاب كه خلاف مروّت باشد، موجب هتك این نهاد دينى و وهن حوزههاى علمیه خواهد شد. | |||
از | ==گزارش محتوا== | ||
وى پس از ارائه معناى لغوى مروت<ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=6&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص6]</ref>، مصاديق آن را به تفصيل بيان كرده است. وى معتقد است كه مروت بر حسب زمانها و مكانهاى مختلف ممكن است داراى مصاديق مختلفى باشد. | |||
== | سپس مروّت را از ديدگاه روايات<ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=23&viewType=html ر.ک: همان، ص23]</ref> و اشعار <ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=31&viewType=html ر.ک: همان، ص31]</ref>بررسى مىكند. در پایان نيز ضمن برشمردن برخى از مصاديق مروت<ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=40&viewType=html ر.ک: همان، ص40] </ref>، آن را از نظرگاه فقه اسلامى مورد بررسى قرار داده است. | ||
مروّت يعنى كمال انسانيت كه گاه به جوانمردى نيز تعبير مىشود. روش و رفتار جوانمردانه؛ يعنى انجام كارهایى كه زينت و كمال یک انسان فرهيخته باشد. بنا بر این هر گونه عملى كه از نظر عرف جامعه دينى، عيب و نقص باشد، خلاف مروت و جوانمردى است؛ حتى اگر آن عمل عمل مباح باشد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=6&viewType=html ر.ک: همان، ص6]</ref> | |||
مؤلف پس از بيان معناى لغوى این واژه متذكر مىشود كه فقها معمولاً این مسئله را در ضمن تعريف عدالت مطرح مىكنند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=49&viewType=html ر.ک: همان، ص49]</ref>. | |||
برخى از فقها معتقدند یکى از مؤلفههاى عدالت مروّت است؛ يعنى امام جماعت نبايد مرتكب كارى شود كه از نظر عرف جامعه عملى ناپسند و زشت تلقى مىشود. برخى از فقها مروت را به معناى دورى از كارهاى پست و بىارزش مىدانند كه در شأن افراد فرهيخته و دانشمند نيست؛ مانند مسخره كردن افراد يا غذا خوردن در خيابان و يا حتى پوشيدن لباسى كه در شأن آنها نباشد. | |||
وى | مؤلف، در نهایت مروت را به معناى رفتار اجتماعى برحسب موازين عرفى مىداند. به همین دليل مروت به حسب افراد مختلف است. هر چه دانش و مسئولیت یک فرد بالاتر باشد، مواظبت رفتارى وى نيز بايد بيشتر باشد. برای یک فرد غذا خوردن هنگام راه رفتن در خيابان خلاف مروت نيست؛ اما برای یک فقيه يا قاضى خلاف مروت است. مصاديق مروت در زمانها و مكانهاى مختلف نيز تغيير مىكند زيرا موازين عرفى از یک زمان تا زمان ديگر و از یک مكان تا مكان ديگر متفاوت است. | ||
== | البته نویسنده تذكر مىدهد كه مروت از لوازم انسانيت است و منطبق بر فطرت پاک انسانى است و لذا اگر عموم مردم در اثر عدول از فطرت انسانى از برخى سنن شرعى روىگردان شدند، علما نبايد تابع چنين عرفى باشند. به همین خاطر [[شهيد ثانى]] در [[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدی)|لمعه]] فرموده است: اگر شخصى مستحبات شرعى را رعايت كند، اشكالى ندارد هرچند عامه آن را زشت تلقى كنند؛ مانند حنا گذاشتن و غيره.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=17&viewType=html ر.ک: همان، ص17]</ref> وى سپس برخى از روايات مربوط به مروت را ذكر كرده است. | ||
در پایان به تفصيل وارد این بحث فقهى مىشود كه آيا مروت در عدالت شرط است يا خير؟ وى پس از ذكر دلايل موافقين و مخالفين، مروت را در عدالت شرط مىداند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/710/%D8%A3%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86?pageNumber=48&viewType=html ر.ک: همان، ص48]</ref>. | |||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | |||
مقدمه و متن کتاب | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسفند(1400)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۵۹
افضلالدین | |
---|---|
پدیدآوران | کاشفالغطاء، عباس (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه کاشف الغطاء العامة |
مکان نشر | نجف اشرف - عراق |
سال نشر | 1425 ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أفضلالدين شيخ عباس کاشفالغطاء، در مسئله فتوت و جوانمردى با روىكردى فقهى مىباشد.
از آنجا كه به نظر مؤلف، مروّت افضل دين است، عنوان بحث خود را «أفضلالدين» قرار داده است.
انگیزه تأليف
مؤلف، در زمانى مىزيسته است كه حكومت مركزى در عراق سقوط مىكند و مردم كه قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممین را مورد لعن و تهمت قرار دادند و ديگر احترامى برای آنها قايل نبودند.
نویسنده، معتقد است برخى از روحانیون به دليل آنكه از مسير مروت و جوانمردى خارج شدند و زىّ طلبگى را كنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار دادهاند و لذا مشكل عمده را در ترك مروّت دانسته است و با تأليف این کتاب مىخواهد مروت را تعريف كند و بيان كند كه چگونه مىتوان این روحيه را در بين روحانیون و طلاب رواج داد و جلوههاى مختلف آن را بر حسب افراد و زمانها و مكانهاى مختلف نشان دهد.
وى خاطرنشان مىكند كه هر عملى از روحانیون و طلاب كه خلاف مروّت باشد، موجب هتك این نهاد دينى و وهن حوزههاى علمیه خواهد شد.
گزارش محتوا
وى پس از ارائه معناى لغوى مروت[۱]، مصاديق آن را به تفصيل بيان كرده است. وى معتقد است كه مروت بر حسب زمانها و مكانهاى مختلف ممكن است داراى مصاديق مختلفى باشد.
سپس مروّت را از ديدگاه روايات[۲] و اشعار [۳]بررسى مىكند. در پایان نيز ضمن برشمردن برخى از مصاديق مروت[۴]، آن را از نظرگاه فقه اسلامى مورد بررسى قرار داده است.
مروّت يعنى كمال انسانيت كه گاه به جوانمردى نيز تعبير مىشود. روش و رفتار جوانمردانه؛ يعنى انجام كارهایى كه زينت و كمال یک انسان فرهيخته باشد. بنا بر این هر گونه عملى كه از نظر عرف جامعه دينى، عيب و نقص باشد، خلاف مروت و جوانمردى است؛ حتى اگر آن عمل عمل مباح باشد.[۵]
مؤلف پس از بيان معناى لغوى این واژه متذكر مىشود كه فقها معمولاً این مسئله را در ضمن تعريف عدالت مطرح مىكنند[۶].
برخى از فقها معتقدند یکى از مؤلفههاى عدالت مروّت است؛ يعنى امام جماعت نبايد مرتكب كارى شود كه از نظر عرف جامعه عملى ناپسند و زشت تلقى مىشود. برخى از فقها مروت را به معناى دورى از كارهاى پست و بىارزش مىدانند كه در شأن افراد فرهيخته و دانشمند نيست؛ مانند مسخره كردن افراد يا غذا خوردن در خيابان و يا حتى پوشيدن لباسى كه در شأن آنها نباشد.
مؤلف، در نهایت مروت را به معناى رفتار اجتماعى برحسب موازين عرفى مىداند. به همین دليل مروت به حسب افراد مختلف است. هر چه دانش و مسئولیت یک فرد بالاتر باشد، مواظبت رفتارى وى نيز بايد بيشتر باشد. برای یک فرد غذا خوردن هنگام راه رفتن در خيابان خلاف مروت نيست؛ اما برای یک فقيه يا قاضى خلاف مروت است. مصاديق مروت در زمانها و مكانهاى مختلف نيز تغيير مىكند زيرا موازين عرفى از یک زمان تا زمان ديگر و از یک مكان تا مكان ديگر متفاوت است.
البته نویسنده تذكر مىدهد كه مروت از لوازم انسانيت است و منطبق بر فطرت پاک انسانى است و لذا اگر عموم مردم در اثر عدول از فطرت انسانى از برخى سنن شرعى روىگردان شدند، علما نبايد تابع چنين عرفى باشند. به همین خاطر شهيد ثانى در لمعه فرموده است: اگر شخصى مستحبات شرعى را رعايت كند، اشكالى ندارد هرچند عامه آن را زشت تلقى كنند؛ مانند حنا گذاشتن و غيره.[۷] وى سپس برخى از روايات مربوط به مروت را ذكر كرده است.
در پایان به تفصيل وارد این بحث فقهى مىشود كه آيا مروت در عدالت شرط است يا خير؟ وى پس از ذكر دلايل موافقين و مخالفين، مروت را در عدالت شرط مىداند[۸].
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب