صوفی‌نامه؛ التصفیه فی احوال المتصوفه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۸: خط ۸:
    [[یوسفی، غلامحسین]] (مصحح)
    [[یوسفی، غلامحسین]] (مصحح)
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان = فارسي 
    | زبان = فارسی
    | کد کنگره =‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ت‎‏6 / 289/2 BP  
    | کد کنگره =‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ت‎‏6 / 289/2 BP  
    | موضوع = آداب طريقت - متون قديمي تا قرن 14
    | موضوع = آداب طریقت - متون قدیمی تا قرن 14


    تصوف - متون قديمي تا قرن 14
    تصوف - متون قدیمی تا قرن 14


    نثر فارسي - قرن 6ق.
    نثر فارسی - قرن 6ق.


    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر = سخن
    | ناشر = سخن
    | مکان نشر =ايران - تهران  
    | مکان نشر =ایران - تهران  
    | سال نشر = 1368ش.
    | سال نشر = 1368ش.  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16373AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE109619AUTOMATIONCODE،AUTOMATIONCODE16373AUTOMATIONCODE
    | چاپ =چاپ يکم 
    | چاپ =چاپ یکم
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    خط ۳۲: خط ۳۲:
    }}
    }}
       
       
    '''صوفی‌نامه؛ التصفیه فی احوال المتصوفه''' اثر قطب‌الدین ابوالمظفر منصور بن اردشیر عبادی، کتابی است به فارسی که در آن به تفصیل، در باب اهل تصوف و رفتار و کردار و اصطلاحات آنان، بحث شده است.
    '''صوفی‌نامه؛ التصفية في أحوال المتصوفة،''' اثر [[عبادی، مظفر بن اردشیر|قطب‌الدین ابوالمظفر منصور بن اردشیر عبادی]]، کتابی است به فارسی که در آن به‌تفصیل، در باب اهل تصوف و رفتار و کردار و اصطلاحات آنان، بحث شده است.


    همچنان که از مقدمه کتاب معلوم می‌شود، این اثر در حقیقت نظر یکی از علمای معروف عامه را که خود به اهل طریقت اعتقاد دارد، نسبت به تصوف در قرن ششم آشکار می‌کند و چنان که مؤلف خود در مقدمه و نیز در خلال کتاب مکرر تصریح کرده، خواسته است این کتاب را به زبانی ساده و همه کس فهم بنویسد که همگان از آن بهره ببرند و در حقیقت نیز چنین است<ref>مقدمه مصحح، صفحه بیست و هفت</ref>.
    این اثر در حقیقت نظر یکی از علمای معروف عامه را که خود به اهل طریقت اعتقاد دارد، نسبت به تصوف در قرن ششم آشکار می‌کند.


    آنچه مؤلف در هر باب کتاب بیان کرده، روشن و مفهوم است و اکثر در پایان هر مبحثی از خدا آرزو می‌کند که ما را بدین صفت متحلی گرداند. فصول مختلف کتاب، حاوی تمثیلاتی است که مانند دیگر نویسندگان صوفی‌مشرب و هم به شیوه واعظان برای تفهیم معنی بکار برده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    مؤلف، خواسته است این کتاب را به زبانی ساده بنویسد که همگان از آن بهره ببرند و در حقیقت نیز چنین است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌وهفت</ref>.


    برخی از جمله‌ها که از کتاب نقل می‌شود، نموداری است هم از نثر نویسنده و هم از طرز تفکر او در باب مسائل عرفانی<ref>همان، صفحه بیست و هشت</ref>.
    فصول مختلف کتاب، حاوی تمثیلاتی است که مؤلف مانند دیگر نویسندگان صوفی‌مشرب و هم به شیوه واعظان برای تفهیم معنی به‌کار برده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


    نثر کتاب، مانند دیگر آثاری که در تصوف نوشته‌اند، ساده و روشن است و فقط در مواردی نادر و معدود، اندکی موزون و مسجع شده است که شاید متأثر از شیوه بیان نویسنده در وعظ و تذکیر باشد<ref>همان</ref>.
    نثر کتاب، مانند دیگر آثاری که در تصوف نوشته‌اند، ساده و روشن است و فقط در مواردی نادر و معدود، اندکی موزون و مسجع شده است که شاید متأثر از شیوه بیان نویسنده در وعظ و تذکیر باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
     
     
    [[عبادی، مظفر بن اردشیر|عبادی]] این کتاب را برای آن نوشته است که طرق شریعت و طریقت را بر طالبان و جویندگان معلوم گرداند و سره از ناسره و عارف از جاهل بازشناخته شود‏<ref>ر.ک: جوینی، عزیزالله، ص232-233</ref>.
     
    چنان‌که از مقدمه معلوم می‌شود، این کتاب در حقیقت نظر یکی از علمای معروف عامه را – که خود به اهل طریقت اعتقاد دارد – نسبت به تصوف در قرن ششم آشکار می‌کند و چنان‌که مؤلف، خود در مقدمه و نیز در خلال کتاب مکرر تصریح کرده، خواسته این کتاب را به زبانی ساده و همه‌کس‌فهم بنویسد که همگان از آن بهره ببرند و در حقیقت نیز چنین است.
     
    آنچه مؤلف در هر باب بیان کرده است، روشن و مفهوم است و اکثر در پایان هر مبحثی از خدا آرزو می‌کند که ما را بدین صفت متحلی گرداند. فصول مختلف کتاب حاوی تمثیلاتی است که مانند دیگر نویسندگان صوفی‌مشرب و هم به شیوه واعظان برای تفهیم معنی به‌کار برده است؛ مثلاً نویسنده کتاب در باب ارتباط شریعت و طریقت چنین اظهار عقیده می‌نماید: هرکه از عهده احکام شرعی بیرون آمد از احوال طریقت بهتر خبر یابد و هرکه در شریعت مقصر باشد بدین‌ طریقت هرگز نتواند رسیدن و همچنان باشد که کسی بر بامی خواهد شدن، راه نردبان آن بام خراب کند و خویشتن را بر روی دیوار برمی‌کشد، چندان‌که بکوشد به بسیار زمان خود را به بالا برد به یک لحظه فروافتد.
     
    در رکن چهارم کتاب در اصطلاحات و الفاظ پاره‌ای موضوعات نیز به شکل سؤال و جواب مطرح شده است.
     
    آیات و احادیث به‌مناسبت در کتاب فراوان به‌کار رفته و نویسنده اغلب آنها را خود به فارسی ترجمه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌وهفت تا بیست‌ونه</ref>‏.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۴۶: خط ۵۷:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن کتاب.
    #مقدمه مصحح.
    #[[:noormags:515015| جوینی، عزیزالله، «نقدی بر کتاب التصفية في أحوال المتصوفة یا صوفی‌نامه»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، پاییز 1355، سال بیست‌وسوم، شماره 3، ص232 تا 244]].




    خط ۵۴: خط ۶۶:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات تیرماه 01 مکرمی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:مقالات بارگذاری شده 01 قربانی]]
    [[رده: تصوف و عرفان]]
      [[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
    [[رده:مباحث خاص تصوف و عرفان]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات تیر 01 مکرمی]]
    [[رده:مقالات بارگذاری شده مردادماه 01 قربانی]]
      [[رده:مقالات بازبینی شده مرداد 01]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1401]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۲

    صوفی‌نامه؛ التصفیه فی احوال المتصوفه
    صوفی‌نامه؛ التصفیه فی احوال المتصوفه
    پدیدآورانعبادی، مظفر بن اردشیر (نویسنده) یوسفی، غلامحسین (مصحح)
    ناشرسخن
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1368ش.
    چاپچاپ یکم
    موضوعآداب طریقت - متون قدیمی تا قرن 14

    تصوف - متون قدیمی تا قرن 14

    نثر فارسی - قرن 6ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ت‎‏6 / 289/2 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    صوفی‌نامه؛ التصفية في أحوال المتصوفة، اثر قطب‌الدین ابوالمظفر منصور بن اردشیر عبادی، کتابی است به فارسی که در آن به‌تفصیل، در باب اهل تصوف و رفتار و کردار و اصطلاحات آنان، بحث شده است.

    این اثر در حقیقت نظر یکی از علمای معروف عامه را که خود به اهل طریقت اعتقاد دارد، نسبت به تصوف در قرن ششم آشکار می‌کند.

    مؤلف، خواسته است این کتاب را به زبانی ساده بنویسد که همگان از آن بهره ببرند و در حقیقت نیز چنین است[۱].

    فصول مختلف کتاب، حاوی تمثیلاتی است که مؤلف مانند دیگر نویسندگان صوفی‌مشرب و هم به شیوه واعظان برای تفهیم معنی به‌کار برده است[۲].

    نثر کتاب، مانند دیگر آثاری که در تصوف نوشته‌اند، ساده و روشن است و فقط در مواردی نادر و معدود، اندکی موزون و مسجع شده است که شاید متأثر از شیوه بیان نویسنده در وعظ و تذکیر باشد[۳].


    عبادی این کتاب را برای آن نوشته است که طرق شریعت و طریقت را بر طالبان و جویندگان معلوم گرداند و سره از ناسره و عارف از جاهل بازشناخته شود‏[۴].

    چنان‌که از مقدمه معلوم می‌شود، این کتاب در حقیقت نظر یکی از علمای معروف عامه را – که خود به اهل طریقت اعتقاد دارد – نسبت به تصوف در قرن ششم آشکار می‌کند و چنان‌که مؤلف، خود در مقدمه و نیز در خلال کتاب مکرر تصریح کرده، خواسته این کتاب را به زبانی ساده و همه‌کس‌فهم بنویسد که همگان از آن بهره ببرند و در حقیقت نیز چنین است.

    آنچه مؤلف در هر باب بیان کرده است، روشن و مفهوم است و اکثر در پایان هر مبحثی از خدا آرزو می‌کند که ما را بدین صفت متحلی گرداند. فصول مختلف کتاب حاوی تمثیلاتی است که مانند دیگر نویسندگان صوفی‌مشرب و هم به شیوه واعظان برای تفهیم معنی به‌کار برده است؛ مثلاً نویسنده کتاب در باب ارتباط شریعت و طریقت چنین اظهار عقیده می‌نماید: هرکه از عهده احکام شرعی بیرون آمد از احوال طریقت بهتر خبر یابد و هرکه در شریعت مقصر باشد بدین‌ طریقت هرگز نتواند رسیدن و همچنان باشد که کسی بر بامی خواهد شدن، راه نردبان آن بام خراب کند و خویشتن را بر روی دیوار برمی‌کشد، چندان‌که بکوشد به بسیار زمان خود را به بالا برد به یک لحظه فروافتد.

    در رکن چهارم کتاب در اصطلاحات و الفاظ پاره‌ای موضوعات نیز به شکل سؤال و جواب مطرح شده است.

    آیات و احادیث به‌مناسبت در کتاب فراوان به‌کار رفته و نویسنده اغلب آنها را خود به فارسی ترجمه کرده است[۵]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌وهفت
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: جوینی، عزیزالله، ص232-233
    5. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌وهفت تا بیست‌ونه

    منابع مقاله

    1. مقدمه مصحح.
    2. جوینی، عزیزالله، «نقدی بر کتاب التصفية في أحوال المتصوفة یا صوفی‌نامه»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، پاییز 1355، سال بیست‌وسوم، شماره 3، ص232 تا 244.


    وابسته‌ها