تفسير سورة الكوثر: تفاوت میان نسخهها
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| كوثر (ابهامزدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر| كوثر ( | |||
'''تفسير سورة الكوثر''' اثر علامه [[عاملی، جعفر مرتضی|سيد جعفر مرتضى عاملى]]، كتابى است مختصر در تفسير سوره مبارکه كوثر كه به زبان عربى نوشته شده است. | '''تفسير سورة الكوثر''' اثر علامه [[عاملی، جعفر مرتضی|سيد جعفر مرتضى عاملى]]، كتابى است مختصر در تفسير سوره مبارکه كوثر كه به زبان عربى نوشته شده است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۲: | ||
نویسنده، فراوانى ذريه پيامبر(ص) از نسل حضرت زهرا(س) و همچنين ابتر و مقطوعالنسل شدن همان كسى كه به شماتت پيامبر(ص) پرداخت را از اخبار غيبى اين سوره دانسته است..<ref>همان، ص17 - 18</ref> | نویسنده، فراوانى ذريه پيامبر(ص) از نسل حضرت زهرا(س) و همچنين ابتر و مقطوعالنسل شدن همان كسى كه به شماتت پيامبر(ص) پرداخت را از اخبار غيبى اين سوره دانسته است..<ref>همان، ص17 - 18</ref> | ||
در قسمت اول، آيه ''' «إنا أعطيناك الكوثر» ''' تفسير شده است. اولين مطلبى كه نویسنده پيرامون اين آيه مطرح كرده است، اين نكته مىباشد كه چرا خداوند در اينجا، از صيغه جمع استفاده كرده و نگفته است «إنى أعطيتك»؟ در جواب به اين پرسش، وى به اين امر اشاره دارد كه گاهى مقام الوهيت كه به معناى جباريت، قدرت، غنا، قهاريت، تفرد، استحقاق عبادت و... مىباشد، مد نظر بوده و گاهى مقام ربوبيت كه متضمن معناى تدبير، خلق، رزق، شفاء، رحمانيت، رحيميت و... مىباشد، مراد است. در صورتى كه مقصود، تأكيد بر انحصار صفت الوهيت يا ربوبيت حقيقى به خداى سبحان باشد، صيغه مفرد به كار مىرود نه جمع. | در قسمت اول، آيه''' «إنا أعطيناك الكوثر»''' تفسير شده است. اولين مطلبى كه نویسنده پيرامون اين آيه مطرح كرده است، اين نكته مىباشد كه چرا خداوند در اينجا، از صيغه جمع استفاده كرده و نگفته است «إنى أعطيتك»؟ در جواب به اين پرسش، وى به اين امر اشاره دارد كه گاهى مقام الوهيت كه به معناى جباريت، قدرت، غنا، قهاريت، تفرد، استحقاق عبادت و... مىباشد، مد نظر بوده و گاهى مقام ربوبيت كه متضمن معناى تدبير، خلق، رزق، شفاء، رحمانيت، رحيميت و... مىباشد، مراد است. در صورتى كه مقصود، تأكيد بر انحصار صفت الوهيت يا ربوبيت حقيقى به خداى سبحان باشد، صيغه مفرد به كار مىرود نه جمع. | ||
اما در آنجا كه صيغه جمع استعمال مىشود، گاهى مقصود، اظهار عزت و عظمت مناسب با مقام الوهيت است... و گاهى مراد، اشاره به مقام ربوبيت است؛ بنابراین، وقتى مثلاًهدف، اشاره به واسطههاى در خلق يا رزق يا... باشد، صيغه جمع به كار مىرود، مثل آيه مورد بحث..<ref>همان، ص29 - 31</ref> | اما در آنجا كه صيغه جمع استعمال مىشود، گاهى مقصود، اظهار عزت و عظمت مناسب با مقام الوهيت است... و گاهى مراد، اشاره به مقام ربوبيت است؛ بنابراین، وقتى مثلاًهدف، اشاره به واسطههاى در خلق يا رزق يا... باشد، صيغه جمع به كار مىرود، مثل آيه مورد بحث..<ref>همان، ص29 - 31</ref> | ||
در بخش دوم، به تفسير آيه ''' «فصل لربك و انحر» ''' پرداخته شده است. وجود صفات الوهيت در كسى كه كوثر را عطا مىكند، دليل گفتن ''' «فصلِّ» ''' بهجاى «فاعبدالله» است؛ چراكه عبادت گاه از سر خوف است، گاه از سر طمع، گاه از سر شكر و امتنان و... و اگر گفته مىشد «اعبد»، جهت اين عبادت مشخص و معلوم نمىگرديد... ولى چون «صلاة» هم عبادت را در نهان خود دارد و هم شكر با قلب و لسان و جوارح را، لفظ «صل» مناسب مىباشد. عبادت شاكرين، خائفين و طامعين، دليل گفتن ''' «لربك» ''' بهجاى «لله سبحانه و تعالى»، آغاز به الوهيت و انتها به ربوبيت، نظر مفسرين پيرامون ''' «و انحر» ''' و مقصود خداوند از آن و... از جمله مباحث مطرحشده در اين بخش مىباشد..<ref>همان، ص55 - 78</ref> | در بخش دوم، به تفسير آيه''' «فصل لربك و انحر»''' پرداخته شده است. وجود صفات الوهيت در كسى كه كوثر را عطا مىكند، دليل گفتن''' «فصلِّ»''' بهجاى «فاعبدالله» است؛ چراكه عبادت گاه از سر خوف است، گاه از سر طمع، گاه از سر شكر و امتنان و... و اگر گفته مىشد «اعبد»، جهت اين عبادت مشخص و معلوم نمىگرديد... ولى چون «صلاة» هم عبادت را در نهان خود دارد و هم شكر با قلب و لسان و جوارح را، لفظ «صل» مناسب مىباشد. عبادت شاكرين، خائفين و طامعين، دليل گفتن''' «لربك»''' بهجاى «لله سبحانه و تعالى»، آغاز به الوهيت و انتها به ربوبيت، نظر مفسرين پيرامون''' «و انحر»''' و مقصود خداوند از آن و... از جمله مباحث مطرحشده در اين بخش مىباشد..<ref>همان، ص55 - 78</ref> | ||
در آخرين بخش، ''' «إن شانئك هو الأبتر» ''' تفسير شده است. در اين بخش، به بررسى اين نكات كه دليل برخورد تند و شديد با كسى كه به شماتت پيامبر(ص) پرداخته، چيست؟ چرا «شانئ» با صيغه اسم فاعل آمده؟ چرا كلمه «هو» بعد از شانئ ذكر شذده؟ چرا «ابتر» با الف و لام آمده؟ و... پرداخته شده است..<ref>همان، ص85</ref> | در آخرين بخش،''' «إن شانئك هو الأبتر»''' تفسير شده است. در اين بخش، به بررسى اين نكات كه دليل برخورد تند و شديد با كسى كه به شماتت پيامبر(ص) پرداخته، چيست؟ چرا «شانئ» با صيغه اسم فاعل آمده؟ چرا كلمه «هو» بعد از شانئ ذكر شذده؟ چرا «ابتر» با الف و لام آمده؟ و... پرداخته شده است..<ref>همان، ص85</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۱: | ||
{{تفاسیر}} | {{تفاسیر}} | ||
{{سرور زنان جهان}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[ | [[رنجهای حضرت زهرا علیهاالسلام]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۳
تفسیر سورة الکوثر | |
---|---|
پدیدآوران | عاملی، جعفر مرتضی (نویسنده) |
ناشر | المرکز الإسلامي للدراسات |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1419 ق یا 1999 م |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسیر (سوره کوثر) تفاسیر شیعه - قرن ۱۴ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 102/978 /ع2ت7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسير سورة الكوثر اثر علامه سيد جعفر مرتضى عاملى، كتابى است مختصر در تفسير سوره مبارکه كوثر كه به زبان عربى نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و سه بخش، تنظيم شده است.
نویسنده، هر آيه از سوره كوثر را در يك بخش، تفسير كرده است.
گزارش محتوا
در مقدمه نویسنده به اهميت سوره كوثر و به نكاتى پيرامون كتاب حاضر، اشاره شده است..[۱]
در تمهيد، ابتدا به بيان فضيلت قرائت سوره كوثر اشاره گرديده و سپس، به مطالب زير، پرداخته شده است: سبب نزول سوره كوثر، خبرهاى غيبى در اين سوره، در مكه نازل شدن آن و پيوند دادن ارزشها به امور واقعى و ملموس..[۲]
پيرامون سبب نزول اين سوره، دو قول وجود دارد. بر طبق يكى از آنها، ابتر خوانده شدن پيامبر(ص) از طرف عمرو بن عاص سبب نزول دانسته شده و بر طبق ديگرى، اين فعل قبيح به عاص بن وائل سهمى نسبت داده شده است..[۳]
نویسنده، فراوانى ذريه پيامبر(ص) از نسل حضرت زهرا(س) و همچنين ابتر و مقطوعالنسل شدن همان كسى كه به شماتت پيامبر(ص) پرداخت را از اخبار غيبى اين سوره دانسته است..[۴]
در قسمت اول، آيه «إنا أعطيناك الكوثر» تفسير شده است. اولين مطلبى كه نویسنده پيرامون اين آيه مطرح كرده است، اين نكته مىباشد كه چرا خداوند در اينجا، از صيغه جمع استفاده كرده و نگفته است «إنى أعطيتك»؟ در جواب به اين پرسش، وى به اين امر اشاره دارد كه گاهى مقام الوهيت كه به معناى جباريت، قدرت، غنا، قهاريت، تفرد، استحقاق عبادت و... مىباشد، مد نظر بوده و گاهى مقام ربوبيت كه متضمن معناى تدبير، خلق، رزق، شفاء، رحمانيت، رحيميت و... مىباشد، مراد است. در صورتى كه مقصود، تأكيد بر انحصار صفت الوهيت يا ربوبيت حقيقى به خداى سبحان باشد، صيغه مفرد به كار مىرود نه جمع.
اما در آنجا كه صيغه جمع استعمال مىشود، گاهى مقصود، اظهار عزت و عظمت مناسب با مقام الوهيت است... و گاهى مراد، اشاره به مقام ربوبيت است؛ بنابراین، وقتى مثلاًهدف، اشاره به واسطههاى در خلق يا رزق يا... باشد، صيغه جمع به كار مىرود، مثل آيه مورد بحث..[۵]
در بخش دوم، به تفسير آيه «فصل لربك و انحر» پرداخته شده است. وجود صفات الوهيت در كسى كه كوثر را عطا مىكند، دليل گفتن «فصلِّ» بهجاى «فاعبدالله» است؛ چراكه عبادت گاه از سر خوف است، گاه از سر طمع، گاه از سر شكر و امتنان و... و اگر گفته مىشد «اعبد»، جهت اين عبادت مشخص و معلوم نمىگرديد... ولى چون «صلاة» هم عبادت را در نهان خود دارد و هم شكر با قلب و لسان و جوارح را، لفظ «صل» مناسب مىباشد. عبادت شاكرين، خائفين و طامعين، دليل گفتن «لربك» بهجاى «لله سبحانه و تعالى»، آغاز به الوهيت و انتها به ربوبيت، نظر مفسرين پيرامون «و انحر» و مقصود خداوند از آن و... از جمله مباحث مطرحشده در اين بخش مىباشد..[۶]
در آخرين بخش، «إن شانئك هو الأبتر» تفسير شده است. در اين بخش، به بررسى اين نكات كه دليل برخورد تند و شديد با كسى كه به شماتت پيامبر(ص) پرداخته، چيست؟ چرا «شانئ» با صيغه اسم فاعل آمده؟ چرا كلمه «هو» بعد از شانئ ذكر شذده؟ چرا «ابتر» با الف و لام آمده؟ و... پرداخته شده است..[۷]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.