آشتیانی، مرتضی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آشتیانی (ابهام زدایی)' به 'آشتیانی (ابهامزدایی)') |
|||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| data-type="authorOtherNames" |مرتضي بن ميرزا حسن ميرزاي | | data-type="authorOtherNames" |مرتضي بن ميرزا حسن ميرزاي آشتيانی | ||
آشتيانی غروی، مرتضي | |||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" | | | data-type="authorfatherName" |میرزا حسن آشتیانی | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| data-type="authorbirthDate" |1243ش / | | data-type="authorbirthDate" |1243ش / 1280ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |تهران | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۲۴: | خط ۲۲: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |[[رشتی، حبیبالله|میرزا حبیبالله رشتی]] | ||
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|ملا محمدکاظم خراسانی]] | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" |[[شرح | | data-type="authorWritings" |[[شرح كتاب الإجارة من الشرائع]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|آشتیانی (ابهامزدایی)}} | |||
'''مرتضی آشتیانی''' (1280-1365ق)، معروف به آشتیانی غروی، فرزند ارشد مبارز سرشناس جنبش تنباکو [[آشتیانی، محمدحسن|میرزا حسن آشتیانی]]، فقیه، از مبارزان و موافقان نهضت مشروطه و از شاگردان [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]]. | |||
==ولادت== | |||
== | |||
وی در سال 1280ق در تهران به دنیا آمد. | وی در سال 1280ق در تهران به دنیا آمد. | ||
==تحصیلات و اساتید== | ==تحصیلات و اساتید== | ||
شیخ مرتضی سطوح مقدماتی تحصیلی را نزد پدر و میرزا ابوالحسن جلوه فراگرفت. | شیخ مرتضی سطوح مقدماتی تحصیلی را نزد پدر و [[جلوه، سید ابوالحسن|میرزا ابوالحسن جلوه]] فراگرفت. | ||
در سال 1300ق جهت ادامه تحصیل به نجف سفر کرد و از محضر اساتیدی چون [[رشتی، حبیبالله|میرزا حبیبالله رشتی]]، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|ملا محمدکاظم خراسانی]] (آخوند خراسانی) و شیخ عبدالحسین صالحی بهره گرفت. | |||
در سال 1300ق جهت ادامه تحصیل به نجف سفر کرد و از محضر اساتیدی چون میرزا حبیبالله | |||
==مشاغل و فعالیتهای سیاسی== | ==مشاغل و فعالیتهای سیاسی== | ||
در سال 1317ق به تهران بازگشت و در مدرسه «خان مروی» به تدریس پرداخت. پس از خدمت پدر متولی مسجد «خازن الملک» که در آن زمان موقعیت سیاسی ویژهای داشت، گردید. | در سال 1317ق به تهران بازگشت و در مدرسه «خان مروی» به تدریس پرداخت. پس از خدمت پدر متولی مسجد «خازن الملک» که در آن زمان موقعیت سیاسی ویژهای داشت، گردید. | ||
در سال 1323ق دستور خرابی بانک روس را (که در جهت منافع دولت روسیه فعالیت میکرد و سیاستهای مغایر با اصول شرع اسلام داشت) صادر نمود و عمارت مذکور را مردم ویران کردند. | در سال 1323ق دستور خرابی بانک روس را (که در جهت منافع دولت روسیه فعالیت میکرد و سیاستهای مغایر با اصول شرع اسلام داشت) صادر نمود و عمارت مذکور را مردم ویران کردند. | ||
در آستانه جنبش مشروطهخواهی در ایران، توجه وی به مسائل سیاسی بیشتر شد و به جمع هواداران اصلاحات سیاسی پیوست؛ بهطوریکه پیش از صدور فرمان مشروطیت نامهای به مظفرالدین شاه نوشت و در آن راجع به ناتوانی رجال حکومتی برای رفع معضلات اجتماعی تذکر داد. | در آستانه جنبش مشروطهخواهی در ایران، توجه وی به مسائل سیاسی بیشتر شد و به جمع هواداران اصلاحات سیاسی پیوست؛ بهطوریکه پیش از صدور فرمان مشروطیت نامهای به مظفرالدین شاه نوشت و در آن راجع به ناتوانی رجال حکومتی برای رفع معضلات اجتماعی تذکر داد. | ||
در جریان نهضت مشروطه، عضو مجمع روحانیون یا همان مجلس شورای ملیون بود. | در جریان نهضت مشروطه، عضو مجمع روحانیون یا همان مجلس شورای ملیون بود. | ||
در پی وقوع جریان مسجد شاه با دیگر روحانیون معترض به شهر ری مهاجرت کرد و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم متحصن گردید. همین امر منجر به برکناری نامبرده از تولیت مدرسه «خان مروی» و امامت مسجد «خازنالملک» به دستور عینالدوله صدر اعظم وقت گردید. متحصنین درخواست بازگرداندن تولیت مدرسه مذکور را از مظفرالدین شاه نمودند که وی سرانجام مجبور به اجابت تقاضای آنان گردید. پس از آن مهاجران به تهران بازگشتند و بر خواسته خود که تأسیس عدالتخانه بود، اصرار ورزیدند. در همین رابطه شیخ مرتضی با عینالدوله ملاقات کرد، اما توافقی حاصل نشد؛ بنابراین علمای تهران در سال 1324ق، بههمراهی شیخ مرتضی آشتیانی به نشانه اعتراض به قم مهاجرت کردند. | در پی وقوع جریان مسجد شاه با دیگر روحانیون معترض به شهر ری مهاجرت کرد و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم متحصن گردید. همین امر منجر به برکناری نامبرده از تولیت مدرسه «خان مروی» و امامت مسجد «خازنالملک» به دستور عینالدوله صدر اعظم وقت گردید. متحصنین درخواست بازگرداندن تولیت مدرسه مذکور را از مظفرالدین شاه نمودند که وی سرانجام مجبور به اجابت تقاضای آنان گردید. پس از آن مهاجران به تهران بازگشتند و بر خواسته خود که تأسیس عدالتخانه بود، اصرار ورزیدند. در همین رابطه شیخ مرتضی با عینالدوله ملاقات کرد، اما توافقی حاصل نشد؛ بنابراین علمای تهران در سال 1324ق، بههمراهی شیخ مرتضی آشتیانی به نشانه اعتراض به قم مهاجرت کردند. | ||
شیخ مرتضی در سال 1340ق، پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان و قبل از کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان، به مشهد رفت و در آنجا به تدریس پرداخت و اداره حوزه علمیه را برعهده گرفت. در سال 1304ش، پس از خلع احمد شاه از سلطنت توسط مجلس شورای ملی و واگذاری آن به رضاخان سردارسپه، آشتیانی ضمن ارسال تلگرافی به شاه خواستار توجه بیشتر وی به امور مسلمین و روحانیون گردید. در پس سفر رضا شاه به ترکیه و تأثیرپذیری از اقدامات مصطفی کمال آتاتورک در مدرنیزه کردن ترکیه، دستور کشف حجاب زنان و تغییر لباس مردان و استفاده از لباس متحدالشکل صادر شد. پس از تصویب این قانون آشتیانی تحت فشار حکومتی قرار گرفت تا از صدور جواز اجتهاد برای طلبهها اجتناب کند. شیخ مرتضی بههمراه هفت نفر دیگر از روحانیون مشهد تلگرافی برای رضا شاه ارسال کردند و درخواست توقف طرح کشف حجاب را نمودند، اما پاسخ تلگراف، کشتار مردم بیدفاع در مسجد گوهرشاد مشهد بود. پس از این جریان آشتیانی و تعدادی از مقامات سیاسی و نظامی خراسان به مذاکره با شیخ محمدتقی بهلول، طلیعهدار معترضان پرداخته و تقاضای متفرق ساختن جمعیت را نمودند. فعالین اصلی واقعه مذکور مغضوب رضا شاه شدند و برای هریک مجازاتی تعیین شد. شیخ مرتضی نیز به تهران فراخوانده شد و حدود سه سال در شهر ری تحت نظر شهربانی قرار داشت. | شیخ مرتضی در سال 1340ق، پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان و قبل از کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان، به مشهد رفت و در آنجا به تدریس پرداخت و اداره حوزه علمیه را برعهده گرفت. در سال 1304ش، پس از خلع احمد شاه از سلطنت توسط مجلس شورای ملی و واگذاری آن به رضاخان سردارسپه، آشتیانی ضمن ارسال تلگرافی به شاه خواستار توجه بیشتر وی به امور مسلمین و روحانیون گردید. در پس سفر رضا شاه به ترکیه و تأثیرپذیری از اقدامات مصطفی کمال آتاتورک در مدرنیزه کردن ترکیه، دستور کشف حجاب زنان و تغییر لباس مردان و استفاده از لباس متحدالشکل صادر شد. پس از تصویب این قانون آشتیانی تحت فشار حکومتی قرار گرفت تا از صدور جواز اجتهاد برای طلبهها اجتناب کند. شیخ مرتضی بههمراه هفت نفر دیگر از روحانیون مشهد تلگرافی برای رضا شاه ارسال کردند و درخواست توقف طرح کشف حجاب را نمودند، اما پاسخ تلگراف، کشتار مردم بیدفاع در مسجد گوهرشاد مشهد بود. پس از این جریان آشتیانی و تعدادی از مقامات سیاسی و نظامی خراسان به مذاکره با شیخ محمدتقی بهلول، طلیعهدار معترضان پرداخته و تقاضای متفرق ساختن جمعیت را نمودند. فعالین اصلی واقعه مذکور مغضوب رضا شاه شدند و برای هریک مجازاتی تعیین شد. شیخ مرتضی نیز به تهران فراخوانده شد و حدود سه سال در شهر ری تحت نظر شهربانی قرار داشت. | ||
در سال 1320ق با درخواست انتقال وی به قم موافقت شد. در سال 1340ق به مشهد مشرف گردید و تا سال 1353ق که به تهران آمد در آنجا سکونت داشت. | در سال 1320ق با درخواست انتقال وی به قم موافقت شد. در سال 1340ق به مشهد مشرف گردید و تا سال 1353ق که به تهران آمد در آنجا سکونت داشت. | ||
در سال 1360ق به کربلا رفت و به مدت دو سال در آنجا به تدریس اشتغال ورزید. سپس به مشهد بازگشت. | در سال 1360ق به کربلا رفت و به مدت دو سال در آنجا به تدریس اشتغال ورزید. سپس به مشهد بازگشت. | ||
خط ۶۸: | خط ۵۹: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
[https://psri.ir/?id=g26bopvu وبسایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی] | |||
https://psri.ir/?id=g26bopvu | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[شرح كتاب الإجارة من الشرائع]] | [[شرح كتاب الإجارة من الشرائع]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده: | [[رده:خرداد (1401)]] | ||
[[رده:فقیهان شیعه]] | |||
[[رده:شاگردان آخوند خراسانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۹
نام | آشتیانی، مرتضی |
---|---|
نامهای دیگر | مرتضي بن ميرزا حسن ميرزاي آشتيانی
آشتيانی غروی، مرتضي |
نام پدر | میرزا حسن آشتیانی |
متولد | 1243ش / 1280ق |
محل تولد | تهران |
رحلت | 1325ش / 1365ق |
اساتید | میرزا حبیبالله رشتی |
برخی آثار | شرح كتاب الإجارة من الشرائع |
کد مؤلف | AUTHORCODE17038AUTHORCODE |
مرتضی آشتیانی (1280-1365ق)، معروف به آشتیانی غروی، فرزند ارشد مبارز سرشناس جنبش تنباکو میرزا حسن آشتیانی، فقیه، از مبارزان و موافقان نهضت مشروطه و از شاگردان آخوند خراسانی.
ولادت
وی در سال 1280ق در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات و اساتید
شیخ مرتضی سطوح مقدماتی تحصیلی را نزد پدر و میرزا ابوالحسن جلوه فراگرفت. در سال 1300ق جهت ادامه تحصیل به نجف سفر کرد و از محضر اساتیدی چون میرزا حبیبالله رشتی، ملا محمدکاظم خراسانی (آخوند خراسانی) و شیخ عبدالحسین صالحی بهره گرفت.
مشاغل و فعالیتهای سیاسی
در سال 1317ق به تهران بازگشت و در مدرسه «خان مروی» به تدریس پرداخت. پس از خدمت پدر متولی مسجد «خازن الملک» که در آن زمان موقعیت سیاسی ویژهای داشت، گردید. در سال 1323ق دستور خرابی بانک روس را (که در جهت منافع دولت روسیه فعالیت میکرد و سیاستهای مغایر با اصول شرع اسلام داشت) صادر نمود و عمارت مذکور را مردم ویران کردند. در آستانه جنبش مشروطهخواهی در ایران، توجه وی به مسائل سیاسی بیشتر شد و به جمع هواداران اصلاحات سیاسی پیوست؛ بهطوریکه پیش از صدور فرمان مشروطیت نامهای به مظفرالدین شاه نوشت و در آن راجع به ناتوانی رجال حکومتی برای رفع معضلات اجتماعی تذکر داد. در جریان نهضت مشروطه، عضو مجمع روحانیون یا همان مجلس شورای ملیون بود. در پی وقوع جریان مسجد شاه با دیگر روحانیون معترض به شهر ری مهاجرت کرد و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم متحصن گردید. همین امر منجر به برکناری نامبرده از تولیت مدرسه «خان مروی» و امامت مسجد «خازنالملک» به دستور عینالدوله صدر اعظم وقت گردید. متحصنین درخواست بازگرداندن تولیت مدرسه مذکور را از مظفرالدین شاه نمودند که وی سرانجام مجبور به اجابت تقاضای آنان گردید. پس از آن مهاجران به تهران بازگشتند و بر خواسته خود که تأسیس عدالتخانه بود، اصرار ورزیدند. در همین رابطه شیخ مرتضی با عینالدوله ملاقات کرد، اما توافقی حاصل نشد؛ بنابراین علمای تهران در سال 1324ق، بههمراهی شیخ مرتضی آشتیانی به نشانه اعتراض به قم مهاجرت کردند. شیخ مرتضی در سال 1340ق، پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان و قبل از کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان، به مشهد رفت و در آنجا به تدریس پرداخت و اداره حوزه علمیه را برعهده گرفت. در سال 1304ش، پس از خلع احمد شاه از سلطنت توسط مجلس شورای ملی و واگذاری آن به رضاخان سردارسپه، آشتیانی ضمن ارسال تلگرافی به شاه خواستار توجه بیشتر وی به امور مسلمین و روحانیون گردید. در پس سفر رضا شاه به ترکیه و تأثیرپذیری از اقدامات مصطفی کمال آتاتورک در مدرنیزه کردن ترکیه، دستور کشف حجاب زنان و تغییر لباس مردان و استفاده از لباس متحدالشکل صادر شد. پس از تصویب این قانون آشتیانی تحت فشار حکومتی قرار گرفت تا از صدور جواز اجتهاد برای طلبهها اجتناب کند. شیخ مرتضی بههمراه هفت نفر دیگر از روحانیون مشهد تلگرافی برای رضا شاه ارسال کردند و درخواست توقف طرح کشف حجاب را نمودند، اما پاسخ تلگراف، کشتار مردم بیدفاع در مسجد گوهرشاد مشهد بود. پس از این جریان آشتیانی و تعدادی از مقامات سیاسی و نظامی خراسان به مذاکره با شیخ محمدتقی بهلول، طلیعهدار معترضان پرداخته و تقاضای متفرق ساختن جمعیت را نمودند. فعالین اصلی واقعه مذکور مغضوب رضا شاه شدند و برای هریک مجازاتی تعیین شد. شیخ مرتضی نیز به تهران فراخوانده شد و حدود سه سال در شهر ری تحت نظر شهربانی قرار داشت. در سال 1320ق با درخواست انتقال وی به قم موافقت شد. در سال 1340ق به مشهد مشرف گردید و تا سال 1353ق که به تهران آمد در آنجا سکونت داشت. در سال 1360ق به کربلا رفت و به مدت دو سال در آنجا به تدریس اشتغال ورزید. سپس به مشهد بازگشت.
وفات
شیخ مرتضی آشتیانی در 28 آبان 1325ش، مصادف با 24 ذیحجه 1365ق در سن 85 سالگی دار فانی را وداع گفت و در صحن مطهر امام رضا(ع) مدفون گردید.
آثار
شیخ مرتضی تألیفاتی نیز از خود به یادگار گذاشت که از آن جمله کتابی در باب «اجاره» (با نام شرح كتاب الإجارة من الشرائع) است[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: وبسایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
منابع مقاله
وبسایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی