التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع')
     
    (۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۲: خط ۲:
    | تصویر =NUR16857J1.jpg
    | تصویر =NUR16857J1.jpg
    | عنوان =التنزلات اللیلیة فی أحکام الالهیة
    | عنوان =التنزلات اللیلیة فی أحکام الالهیة
    | عنوان‌های دیگر =رسالة نسب الخرقة
    | عنوان‌های دیگر =رسالة نسب الخرقة  
    |پدیدآورندگان  
    |پدیدآورندگان  
    | پدیدآوران = [[ابن عربی، محمد بن علی]] (نویسنده)
    | پدیدآوران = [[ابن عربی، محمد بن علی]] (نویسنده)
    خط ۸: خط ۸:
    [[محمود، عبدالرحمن حسن]] (مقدمه‌نويس)
    [[محمود، عبدالرحمن حسن]] (مقدمه‌نويس)
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =عربي 
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏
    | کد کنگره =‏
    | موضوع =
    | موضوع =
    خط ۱۷: خط ۱۷:


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16857AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16857AUTOMATIONCODE
    | چاپ =چاپ يکم
    | چاپ =چاپ يکم  
    | شابک =977-1415-35-2
    | شابک =977-1415-35-2
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =16857
    | کتابخوان همراه نور =
    | کتابخوان همراه نور =
    | کد پدیدآور =00782-08434
    | کد پدیدآور =00782-08434
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    }}
    }}


    '''التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة'''، تألیف [[ابن عربی، محمد بن علی|محیی‌الدین ابن‌عربی]] (متوفی 638ق) کتابی است مشتمل بر 51 مسئله در نقد افکار فلاسفه و تبیین عقاید عرفاست. این کتاب به همراه رساله «نسب الخرقة» با مقدمه و تعلیقات [[محمود، عبدالرحمن حسن|عبدالرحمن حسن محمود]] به زبان عربی منتشر شده است.
    '''التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة'''، تألیف [[ابن عربی، محمد بن علی|محیی‌الدین ابن‌ عربی]] (متوفی 638ق) کتابی است مشتمل بر 51 مسئله در نقد افکار فلاسفه و تبیین عقاید عرفاست. این کتاب به همراه رساله «نسب الخرقة» با مقدمه و تعلیقات [[محمود، عبدالرحمن حسن|عبدالرحمن حسن محمود]] به زبان عربی منتشر شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۶: خط ۳۶:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    [[محمود، عبدالرحمن حسن|عبدالرحمن حسن محمود]] در مقدمه‌اش بر کتاب به دفاع از عقاید صوفیه پرداخته و گفته‌های گروهی که معتقدند تصوف در زمان رسول‌الله(ص) نبوده و در قرون بعد ایجاد شده و نیز اینکه تصوف کلمه یونانی است و مانند آن را، به‌قصد مبارزه با تصوفی می‌داند که به کتاب و سنت خالص دعوت می‌کند و به‌دوراز مادیت هولناکی است که بر مسلمین سیطره یافته و آنها را چون عبید ذلیل کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص11</ref>‏
    [[محمود، عبدالرحمن حسن|عبدالرحمن حسن محمود]] در مقدمه‌اش بر کتاب به دفاع از عقاید صوفیه پرداخته و گفته‌های گروهی که معتقدند تصوف در زمان رسول‌الله(ص) نبوده و در قرون بعد ایجاد شده و نیز اینکه تصوف کلمه یونانی است و مانند آن را، به‌قصد مبارزه با تصوفی می‌داند که به کتاب و سنت خالص دعوت می‌کند و به‌دوراز مادیت هولناکی است که بر مسلمین سیطره یافته و آنها را چون عبید ذلیل کرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/11 ر.ک: مقدمه محقق، ص11]</ref>‏


    سپس اشاره می‌کند که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]] در این رساله به طرح و دفع افکار فلاسفه پرداخته و با حجت و برهان استدلالات آنها را باطل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.
    سپس اشاره می‌کند که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] در این رساله به طرح و دفع افکار فلاسفه پرداخته و با حجت و برهان استدلالات آنها را باطل کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/15 ر.ک: همان، ص15]</ref>‏.


    در اولین مسأله کتاب به موضوع رابطه حق که واجب‌الوجود به ذات است با مخلوقات که ممکنات هستند اشاره شده است. نویسنده پس از توضیح این مطلب، تعقل در ذات الهی را فرو رفتن در دریایی می‌داند که ساحلی نداشته و کسی که در آن واقع شود نمی‌تواند شنا کند و هلاک می‌شود و لذا تفکر و تعقل در ذات الهی ممکن نیست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22-21</ref>‏
    در اولین مسأله کتاب به موضوع رابطه حق که واجب‌الوجود به ذات است با مخلوقات که ممکنات هستند اشاره شده است. نویسنده پس از توضیح این مطلب، تعقل در ذات الهی را فرو رفتن در دریایی می‌داند که ساحلی نداشته و کسی که در آن واقع شود نمی‌تواند شنا کند و هلاک می‌شود و لذا تفکر و تعقل در ذات الهی ممکن نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/21 ر.ک: متن کتاب، ص22-21]</ref>‏


    در مسأله سیزده به موضوع برائت جستن معبودها از عبادت‌کنندگانشان در سرای آخرت اشاره شده که از آنها تبری جسته و از ترس عذاب می‌گویند که آنها ما را عبادت نکرده‌اند. پروردگار به ایشان می‌فرماید: راست می‌گویید: اما آنها ما را بدون بصیرت صحیح عبادت کردند و به دلیل کور بودن عذاب می‌شوند که «من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبیلا». سپس حق‌تعالی ایشان را از باب مظالم عباد به جهت افترایشان به مخلوقات و نسبت دادن الوهیت به آنها عذاب می‌کند و این عذاب عدالت و برپاداشتن حق غیر و عقوبت جاهل ازاین‌جهت است که بینا نشده و از هوای نفس پیروی کرده است. بنابراین شرک از مظالم عباد است نه حقی که به خداوند باز گردد.<ref>ر.ک: همان، ص 43-42</ref>‏
    در مسأله سیزده به موضوع برائت جستن معبودها از عبادت‌کنندگانشان در سرای آخرت اشاره شده که از آنها تبری جسته و از ترس عذاب می‌گویند که آنها ما را عبادت نکرده‌اند. پروردگار به ایشان می‌فرماید: راست می‌گویید: اما آنها ما را بدون بصیرت صحیح عبادت کردند و به دلیل کور بودن عذاب می‌شوند که «من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبیلا». سپس حق‌تعالی ایشان را از باب مظالم عباد به جهت افترایشان به مخلوقات و نسبت دادن الوهیت به آنها عذاب می‌کند و این عذاب عدالت و برپاداشتن حق غیر و عقوبت جاهل ازاین‌جهت است که بینا نشده و از هوای نفس پیروی کرده است. بنابراین شرک از مظالم عباد است نه حقی که به خداوند باز گردد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/42 ر.ک: همان، ص 43-42]</ref>‏


    و در مسأله 35 از سبب آفرینش مخلوقات سخن گفته است: خداوند آفرید تا مراتب وجود و معرفت در وجود را کامل کند. پس خلایق را آفرید تا او را بشناسند؛ آن‌گونه که در بعضی اخبار مشهور وارد شده است. آفرینش او برای آن نبود که ذات خود را کامل کنند که خداوند بزرگ‌تر از آن است.<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>‏
    و در مسأله 35 از سبب آفرینش مخلوقات سخن گفته است: خداوند آفرید تا مراتب وجود و معرفت در وجود را کامل کند. پس خلایق را آفرید تا او را بشناسند؛ آن‌گونه که در بعضی اخبار مشهور وارد شده است. آفرینش او برای آن نبود که ذات خود را کامل کنند که خداوند بزرگ‌تر از آن است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/61 ر.ک: همان، ص61]</ref>‏


    در مسأله 48، عقل و ایمان به نور تشبیه شده است: عقل نوری دارد که به آن نور، به معرفت وجود الله تعالی می‌رسیم. و اینکه قادر و سمیع و بصیر و عالم است. و به نور ایمان ذات حق و آنچه خود را به آن وصف کرده از تشبیه و تنزیه شناخته می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص71-70</ref>‏
    در مسأله 48، عقل و ایمان به نور تشبیه شده است: عقل نوری دارد که به آن نور، به معرفت وجود الله تعالی می‌رسیم. و اینکه قادر و سمیع و بصیر و عالم است. و به نور ایمان ذات حق و آنچه خود را به آن وصف کرده از تشبیه و تنزیه شناخته می‌شود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/70 ر.ک: همان، ص71-70]</ref>‏


    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]] جنبه‌های پنهان‌ و آشکار‌ تجلی‌ خداوند را تنزیه‌ و تشبیه می‌خواند و این هر دو از مفاهیم کلیدی‌ اوسـت‌. تـنزیه بـه معنای منزه و مبرا داشتن خداوند به‌طور مطلق از هر صفت یـا عـرَضِ انسانی‌ حتی‌ در‌ کمترین و ضعیف‌ترین‌ شکل آن و برعکس تشبیه متصف‌کردن خداوند به صفات‌ انسانی‌ و شباهت‌ دادن‌ بـه جـنبه‌های انـسانی است.<ref>ر.ک: شیوا (منصوره) کاویانی، ص20</ref>‏
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] جنبه‌های پنهان‌ و آشکار‌ تجلی‌ خداوند را تنزیه‌ و تشبیه می‌خواند و این هر دو از مفاهیم کلیدی‌ اوست‌. تنزیه به معنای منزه و مبرا داشتن خداوند به‌طور مطلق از هر صفت یا عرَضِ انسانی‌ حتی‌ در‌ کمترین و ضعیف‌ترین‌ شکل آن و برعکس تشبیه متصف‌کردن خداوند به صفات‌ انسانی‌ و شباهت‌ دادن‌ به جنبه‌های انسانی است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/20 ر.ک: شیوا (منصوره) کاویانی، ص20]</ref>‏


    از صفحه 79 کتاب، رساله خرقه با این عبارت آغاز شده است. این رساله از مجله «لواء الاسلام» احمد پاشا حمزه نقل شده که در ضمن موضوعی به‌عنوان «آل البیت رسول‌الله(ص) در عهد نبوت» نوشته احمد بن محمد بن صدیق ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص79</ref>‏
    از صفحه 79 کتاب، رساله خرقه با این عبارت آغاز شده است. این رساله از مجله «لواء الاسلام» احمد پاشا حمزه نقل شده که در ضمن موضوعی به‌عنوان «آل البیت رسول‌الله(ص) در عهد نبوت» نوشته احمد بن محمد بن صدیق ذکر شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/79 ر.ک: متن کتاب، ص79]</ref>‏


    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]]، رساله خرقه را با این عبارت آغاز کرده که خرقه و مانند آن، مقصود اصلی از راه نیست؛ بلکه اصل طریق مجاهده نفس و الزام آن به شریعت و سنت محمدی در باطن و ظاهر است.<ref>ر.ک: همان ص81</ref>‏
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]]، رساله خرقه را با این عبارت آغاز کرده که خرقه و مانند آن، مقصود اصلی از راه نیست؛ بلکه اصل طریق مجاهده نفس و الزام آن به شریعت و سنت محمدی در باطن و ظاهر است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/81 ر.ک: همان ص81]</ref>‏


    از دیدگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]] بدی کذب با لباس صدق، بدی خیانت با لباس امانت، بدی بی‌وفایی با وفا، بدی ریا با اخلاص و کفر نعمت با شکر منعم پوشانده می‌شود.<ref>ر.ک: همان ص85</ref>‏
    از دیدگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] بدی کذب با لباس صدق، بدی خیانت با لباس امانت، بدی بی‌وفایی با وفا، بدی ریا با اخلاص و کفر نعمت با شکر منعم پوشانده می‌شود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/85 ر.ک: همان ص85]</ref>‏


    هم و غم فی الله، حب و بغض فی الله، مودت در قرابت رسول‌الله(ص)، مولات صالحین، ابتهال در شب و روز، تعاون بر برّ و تقوی، یاری مظلوم، شب‌زنده‌داری، زیارت قبور، مسح سر یتیم، عیادت مریض، مراقبه و محاسبه نفس از جمله لباس‌هایی است که صوفی باید به تن کند.<ref>ر.ک: همان ص94</ref>‏ و زمانی که این لباس‌ها را به تن کرد می‌تواند در صدر مجالس عندالله بنشیند و از اهل صفوف اول باشد.<ref>ر.ک: همان ص96</ref>‏
    هم و غم فی الله، حب و بغض فی الله، مودت در قرابت رسول‌الله(ص)، مولات صالحین، ابتهال در شب و روز، تعاون بر برّ و تقوی، یاری مظلوم، شب‌زنده‌داری، زیارت قبور، مسح سر یتیم، عیادت مریض، مراقبه و محاسبه نفس از جمله لباس‌هایی است که صوفی باید به تن کند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/94 ر.ک: همان ص94]</ref>‏ و زمانی که این لباس‌ها را به تن کرد می‌تواند در صدر مجالس عندالله بنشیند و از اهل صفوف اول باشد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/942/96 ر.ک: همان ص96]</ref>‏


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۶۸: خط ۶۸:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مقدمه محقق و متن کتاب.
    # مقدمه محقق و متن کتاب.
    # شیوا (منصوره) کاویانی، «زندگی، آثار و عقائد ابن‌عربی»، کیهان فرهنگی، مرداد 1368، شماره 65، صفحه 16 تا 21؛ به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:15112| شیوا (منصوره) کاویانی، «زندگی، آثار و عقائد ابن‌ عربی»، کیهان فرهنگی، مرداد 1368، شماره 65، صفحه 16 تا 21]].


    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/15112




    خط ۷۹: خط ۷۸:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات جدید]]
    [[رده:اردیبهشت (1401)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۳

    التنزلات اللیلیة فی أحکام الالهیة
    التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة
    پدیدآورانابن عربی، محمد بن علی (نویسنده) محمود، عبدالرحمن حسن (مقدمه‌نويس)
    عنوان‌های دیگررسالة نسب الخرقة
    ناشرعالم الفکر
    مکان نشر[بي جا] - [بي جا]
    سال نشر[--13]
    چاپچاپ يکم
    شابک977-1415-35-2
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة، تألیف محیی‌الدین ابن‌ عربی (متوفی 638ق) کتابی است مشتمل بر 51 مسئله در نقد افکار فلاسفه و تبیین عقاید عرفاست. این کتاب به همراه رساله «نسب الخرقة» با مقدمه و تعلیقات عبدالرحمن حسن محمود به زبان عربی منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل است:

    1. مقدمه محقق.
    2. 51 مسأله.
    3. رساله نسب الخرقه.

    گزارش محتوا

    عبدالرحمن حسن محمود در مقدمه‌اش بر کتاب به دفاع از عقاید صوفیه پرداخته و گفته‌های گروهی که معتقدند تصوف در زمان رسول‌الله(ص) نبوده و در قرون بعد ایجاد شده و نیز اینکه تصوف کلمه یونانی است و مانند آن را، به‌قصد مبارزه با تصوفی می‌داند که به کتاب و سنت خالص دعوت می‌کند و به‌دوراز مادیت هولناکی است که بر مسلمین سیطره یافته و آنها را چون عبید ذلیل کرده است.[۱]

    سپس اشاره می‌کند که ابن‌ عربی در این رساله به طرح و دفع افکار فلاسفه پرداخته و با حجت و برهان استدلالات آنها را باطل کرده است[۲]‏.

    در اولین مسأله کتاب به موضوع رابطه حق که واجب‌الوجود به ذات است با مخلوقات که ممکنات هستند اشاره شده است. نویسنده پس از توضیح این مطلب، تعقل در ذات الهی را فرو رفتن در دریایی می‌داند که ساحلی نداشته و کسی که در آن واقع شود نمی‌تواند شنا کند و هلاک می‌شود و لذا تفکر و تعقل در ذات الهی ممکن نیست[۳]

    در مسأله سیزده به موضوع برائت جستن معبودها از عبادت‌کنندگانشان در سرای آخرت اشاره شده که از آنها تبری جسته و از ترس عذاب می‌گویند که آنها ما را عبادت نکرده‌اند. پروردگار به ایشان می‌فرماید: راست می‌گویید: اما آنها ما را بدون بصیرت صحیح عبادت کردند و به دلیل کور بودن عذاب می‌شوند که «من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبیلا». سپس حق‌تعالی ایشان را از باب مظالم عباد به جهت افترایشان به مخلوقات و نسبت دادن الوهیت به آنها عذاب می‌کند و این عذاب عدالت و برپاداشتن حق غیر و عقوبت جاهل ازاین‌جهت است که بینا نشده و از هوای نفس پیروی کرده است. بنابراین شرک از مظالم عباد است نه حقی که به خداوند باز گردد.[۴]

    و در مسأله 35 از سبب آفرینش مخلوقات سخن گفته است: خداوند آفرید تا مراتب وجود و معرفت در وجود را کامل کند. پس خلایق را آفرید تا او را بشناسند؛ آن‌گونه که در بعضی اخبار مشهور وارد شده است. آفرینش او برای آن نبود که ذات خود را کامل کنند که خداوند بزرگ‌تر از آن است.[۵]

    در مسأله 48، عقل و ایمان به نور تشبیه شده است: عقل نوری دارد که به آن نور، به معرفت وجود الله تعالی می‌رسیم. و اینکه قادر و سمیع و بصیر و عالم است. و به نور ایمان ذات حق و آنچه خود را به آن وصف کرده از تشبیه و تنزیه شناخته می‌شود.[۶]

    ابن‌ عربی جنبه‌های پنهان‌ و آشکار‌ تجلی‌ خداوند را تنزیه‌ و تشبیه می‌خواند و این هر دو از مفاهیم کلیدی‌ اوست‌. تنزیه به معنای منزه و مبرا داشتن خداوند به‌طور مطلق از هر صفت یا عرَضِ انسانی‌ حتی‌ در‌ کمترین و ضعیف‌ترین‌ شکل آن و برعکس تشبیه متصف‌کردن خداوند به صفات‌ انسانی‌ و شباهت‌ دادن‌ به جنبه‌های انسانی است.[۷]

    از صفحه 79 کتاب، رساله خرقه با این عبارت آغاز شده است. این رساله از مجله «لواء الاسلام» احمد پاشا حمزه نقل شده که در ضمن موضوعی به‌عنوان «آل البیت رسول‌الله(ص) در عهد نبوت» نوشته احمد بن محمد بن صدیق ذکر شده است[۸]

    ابن‌ عربی، رساله خرقه را با این عبارت آغاز کرده که خرقه و مانند آن، مقصود اصلی از راه نیست؛ بلکه اصل طریق مجاهده نفس و الزام آن به شریعت و سنت محمدی در باطن و ظاهر است.[۹]

    از دیدگاه ابن‌ عربی بدی کذب با لباس صدق، بدی خیانت با لباس امانت، بدی بی‌وفایی با وفا، بدی ریا با اخلاص و کفر نعمت با شکر منعم پوشانده می‌شود.[۱۰]

    هم و غم فی الله، حب و بغض فی الله، مودت در قرابت رسول‌الله(ص)، مولات صالحین، ابتهال در شب و روز، تعاون بر برّ و تقوی، یاری مظلوم، شب‌زنده‌داری، زیارت قبور، مسح سر یتیم، عیادت مریض، مراقبه و محاسبه نفس از جمله لباس‌هایی است که صوفی باید به تن کند.[۱۱]‏ و زمانی که این لباس‌ها را به تن کرد می‌تواند در صدر مجالس عندالله بنشیند و از اهل صفوف اول باشد.[۱۲]

    وضعیت کتاب

    در پاورقی‌های کتاب، اختلاف نسخ و توضیح برخی الفاظ و عبارات ذکر شده است.

    کتاب فاقد فهرست مطالب است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه محقق و متن کتاب.
    2. شیوا (منصوره) کاویانی، «زندگی، آثار و عقائد ابن‌ عربی»، کیهان فرهنگی، مرداد 1368، شماره 65، صفحه 16 تا 21.



    وابسته‌ها