کتاب الیقین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR10468J1.jpg | عنوان =کتاب الیقین | عنوان‌های دیگر = |پد...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - 'قديمي' به 'قدیمی')
     
    (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۸: خط ۸:
    [[عبدالفتاح، سعید]] (محقق)
    [[عبدالفتاح، سعید]] (محقق)
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =عربي  
    | زبان =عربی  
    | کد کنگره =‏/الف2ي7 / 37/4 BP  
    | کد کنگره =‏/الف2ي7 / 37/4 BP  
    | موضوع =عرفان - متون قديمي تا قرن 14
    | موضوع =عرفان - متون قدیمی تا قرن 14


    تصوف - متون قديمي تا قرن 14
    تصوف - متون قدیمی تا قرن 14


    |ناشر  
    |ناشر  
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10468
    | کتابخوان همراه نور =
    | کتابخوان همراه نور =
    | کد پدیدآور =00782-04826
    | کد پدیدآور =00782-04826
    خط ۳۰: خط ۳۰:
    }}
    }}


    '''کتاب الیقین''' اثر محی‌الدین ابن‌عربی (متوفی 638ق)، رساله‌ای است مختصر در بررسی دیدگاه ابن عربی پیرامون مفهوم «یقین» که با تحقیق سعید عبدالفتاح به چاپ رسیده است.
    '''کتاب الیقین''' اثر [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین ابن‌ عربی]] (متوفی 638ق)، رساله‌ای است مختصر در بررسی دیدگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] پیرامون مفهوم «یقین» که با تحقیق [[عبدالفتاح، سعید|سعید عبدالفتاح]] به چاپ رسیده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۳: خط ۴۳:


    از یقین در مقابل ظن، به روح ایمان نیز تعبیر شده است.
    از یقین در مقابل ظن، به روح ایمان نیز تعبیر شده است.
    گاهی مراد از یقین، معرفت است و عبارت‌های اهل معرفت و اهل یقین درباره اهل کشف به کار می‌رود. همچنین، از یقین به سرمایۀ دین و تمام ایمان تعبیر شده است.
    گاهی مراد از یقین، معرفت است و عبارت‌های اهل معرفت و اهل یقین درباره اهل کشف به کار می‌رود. همچنین، از یقین به سرمایۀ دین و تمام ایمان تعبیر شده است.


    فیض کاشانی یقین را مشترک لفظی و دارای دو معنای متفاوت می‌داند:
    [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانی]] یقین را مشترک لفظی و دارای دو معنای متفاوت می‌داند:
    # مقصود اهل استدلال و متکلّمان از یقین، عدم شک است که چهار مقام دارد؛
    # مقصود اهل استدلال و متکلّمان از یقین، عدم شک است که چهار مقام دارد؛
    # اهل عرفان و تصوف از آن، سیطره و غلبۀ باور در قلب را اراده می‌کنند.
    # اهل عرفان و تصوف از آن، سیطره و غلبۀ باور در قلب را اراده می‌کنند.


    غزالی یقین را معرفتی ویژه می‎‌داند که موضوع آن اموری است که در شریعت وارد شده است. به‌این‌ترتیب که آدمی در حالت یقین تمام اشیا را از مسبب‌الاسباب می‌بیند و به وسایط توجه نمی‌کند.
    [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] یقین را معرفتی ویژه می‎‌داند که موضوع آن اموری است که در شریعت وارد شده است. به‌این‌ترتیب که آدمی در حالت یقین تمام اشیا را از مسبب‌الاسباب می‌بیند و به وسایط توجه نمی‌کند.


    ابن عربی در ادامۀ سنّت عرفانی، سه مرتبۀ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین را تفکیک می‌نماید. او در تعریف عین الیقین، آن را به کشف و مشاهده تعبیر می‌کند. همچنین، دلیل نام‌گذاری با واژه «عین» را شباهت شدت لذّت دیدار معبود با لذّت بصری می‌داند.
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در ادامۀ سنّت عرفانی، سه مرتبۀ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین را تفکیک می‌نماید. او در تعریف عین الیقین، آن را به کشف و مشاهده تعبیر می‌کند. همچنین، دلیل نام‌گذاری با واژه «عین» را شباهت شدت لذّت دیدار معبود با لذّت بصری می‌داند.


    ابن عربی در موضع دیگری، تفاوت میان سه مرتبۀ یقین را چنین تقریر می‌کند:
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در موضع دیگری، تفاوت میان سه مرتبۀ یقین را چنین تقریر می‌کند:
    # علم الیقین: آنچه برای آن دلیل داریم و شک و شبهه‌ای در آن نیست؛
    # علم الیقین: آنچه برای آن دلیل داریم و شک و شبهه‌ای در آن نیست؛
    # عین الیقین: شناختی که حاصل‌شده و کشف معلوم است؛
    # عین الیقین: شناختی که حاصل‌شده و کشف معلوم است؛
    خط ۶۲: خط ۶۳:
    بر این اساس، می‌توان برای این ترکیبات طیفی از معانی عام و خاص در نظر گرفت؛ به‌گونه‌ای که شامل معرفت عقلانی و استدلالی و نیز شناخت عرفانی و کشف باطنی باشند. همچنین، می‌توان ادعا کرد که این ترکیبات گاهی به‌صورت مترادف و به‌جای هم و گاهی به‌صورت خاص و جداگانه به کار می‌روند.
    بر این اساس، می‌توان برای این ترکیبات طیفی از معانی عام و خاص در نظر گرفت؛ به‌گونه‌ای که شامل معرفت عقلانی و استدلالی و نیز شناخت عرفانی و کشف باطنی باشند. همچنین، می‌توان ادعا کرد که این ترکیبات گاهی به‌صورت مترادف و به‌جای هم و گاهی به‌صورت خاص و جداگانه به کار می‌روند.


    اما با بررسی دو موضع از کتاب «التدبیرات الالهیه» با نوعی از کاربرد دقیق این عبارت‌ها روبه‌رو می‌شویم که نه در دیگر آثار ابن عربی از آن نشانی هست و نه در سایر آثار عرفانیِ هم‌سطح با آن.
    اما با بررسی دو موضع از کتاب «التدبیرات الالهیه» با نوعی از کاربرد دقیق این عبارت‌ها روبه‌رو می‌شویم که نه در دیگر آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] از آن نشانی هست و نه در سایر آثار عرفانیِ هم‌سطح با آن.


    ابن عربی می‌گوید که خداوند در ساحت قلب دارای دو دیده است: 1. دیده بصیرت؛2. دید ة یقین. دیده بصیرت همان علم الیقین، و شناخت از روی دلیل و برهان است. دیده دومِ قلب، عین الیقین است که به‌وسیلۀ آن به کشف و عیان دیده می‌شود. اساس تفکیک میان این دو دیده (دیده بصیرت و دیده یقین) آن است که خداوند را دو نور است:
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌گوید که خداوند در ساحت قلب دارای دو دیده است: 1. دیده بصیرت؛2. دید ة یقین. دیده بصیرت همان علم الیقین، و شناخت از روی دلیل و برهان است. دیده دومِ قلب، عین الیقین است که به‌وسیلۀ آن به کشف و عیان دیده می‌شود. اساس تفکیک میان این دو دیده (دیده بصیرت و دیده یقین) آن است که خداوند را دو نور است:
    # نور بصیرت: نوری که خدا به‌وسیلۀ آن هدایت می‌کند؛
    # نور بصیرت: نوری که خدا به‌وسیلۀ آن هدایت می‌کند؛
    # نور یقین: نوری که خدا به‌سوی آن هدایت می‌کند.
    # نور یقین: نوری که خدا به‌سوی آن هدایت می‌کند.
    «دیده بصیرت» ناظر به نور بصیرت (عقل) است و «دیده یقین» ناظر به نور یقین.
    «دیده بصیرت» ناظر به نور بصیرت (عقل) است و «دیده یقین» ناظر به نور یقین.


    ابن عربی در توضیح دیدگاه خویش به دو آیه استناد می‌کند:
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در توضیح دیدگاه خویش به دو آیه استناد می‌کند:
    # و یجعل لَّکُم نُورا تَمشُونَ بِه (حدید: 28).
    # و یجعل لَّکُم نُورا تَمشُونَ بِه (حدید: 28).
    # یهدی اللَّه لِنُورِهِ من یشَاء (نور: 35).
    # یهدی اللَّه لِنُورِهِ من یشَاء (نور: 35).
    خط ۷۵: خط ۷۶:
    آیۀ نخست به نوری اشاره می‌کند که خداوند به‌وسیلۀ آن مردمان را هدایت می‌ کند (نور یهدِی بِه)؛ بنابراین، این آیه به نور بصیرت اشاره دارد؛ اما آیۀ دوم به نوری اشاره دارد که خداوند کسانی را که می‌خواهد، به‌سوی آن، هدایت می‌کند (نور یهدِی اِلَیهِ) و این همان نور یقین است. مسلم است که مرتبۀ این نور بالاتر از مرتبۀ نور نخست است. بر همین اساس، مرتبۀ دیده یقین (عین الیقین) بالاتر از دیده بصیرت (علم الیقین) است.
    آیۀ نخست به نوری اشاره می‌کند که خداوند به‌وسیلۀ آن مردمان را هدایت می‌ کند (نور یهدِی بِه)؛ بنابراین، این آیه به نور بصیرت اشاره دارد؛ اما آیۀ دوم به نوری اشاره دارد که خداوند کسانی را که می‌خواهد، به‌سوی آن، هدایت می‌کند (نور یهدِی اِلَیهِ) و این همان نور یقین است. مسلم است که مرتبۀ این نور بالاتر از مرتبۀ نور نخست است. بر همین اساس، مرتبۀ دیده یقین (عین الیقین) بالاتر از دیده بصیرت (علم الیقین) است.


    ابن عربی معتقد است نور یقین از جانب عقل بر ساحت قلب افاضه می‌شود. او باب هجدهم «التدبیرات الالهیه» را به شناخت این مطلب اختصاص می‌دهد... از نفس حیوانی نوری از جانب دهلیزی از قلب که روح در آن قرار دارد، پرتو می‌افشاند و به دورترین نقاط بدن می‌رسد. ابن عربی این نور را «نور حیات» می‌نامد. سپس آن نور، بازتاب یافته، به مغز می‌رسد و به عقل می‌پیوندد (نورعقل).
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] معتقد است نور یقین از جانب عقل بر ساحت قلب افاضه می‌شود. او باب هجدهم «التدبیرات الالهیه» را به شناخت این مطلب اختصاص می‌دهد... از نفس حیوانی نوری از جانب دهلیزی از قلب که روح در آن قرار دارد، پرتو می‌افشاند و به دورترین نقاط بدن می‌رسد. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] این نور را «نور حیات» می‌نامد. سپس آن نور، بازتاب یافته، به مغز می‌رسد و به عقل می‌پیوندد (نورعقل).


    نور نفس حیوانی نیز با بازتاب بر عقل، دیده بصیرت را بینا می‌‌کند. سپس، این نور از دیده بصیرت بر ساحت قلب منعکس می‌شود؛ در نتیجه دیده بصیرت شگفتی‌های ملکوت را می‌نگرد و با انوار الهی پیوند می‌یابد.
    نور نفس حیوانی نیز با بازتاب بر عقل، دیده بصیرت را بینا می‌‌کند. سپس، این نور از دیده بصیرت بر ساحت قلب منعکس می‌شود؛ در نتیجه دیده بصیرت شگفتی‌های ملکوت را می‌نگرد و با انوار الهی پیوند می‌یابد.
    خط ۸۳: خط ۸۴:
    # کشف و عیان (عین الیقین).
    # کشف و عیان (عین الیقین).


    دیده دل هنگامی به دیدار ملکوت باز می‌شود که هر دو دیده بصیرت و یقین بینا باشد و پرده‌هایی که مانع دیدار می‌شود، کنار رود <ref>زمانی، مهدی؛ قاسمی، محمدجواد، ص 128-122</ref>.
    دیده دل هنگامی به دیدار ملکوت باز می‌شود که هر دو دیده بصیرت و یقین بینا باشد و پرده‌هایی که مانع دیدار می‌شود، کنار رود <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/52421/122 زمانی، مهدی؛ قاسمی، محمدجواد، ص 128-122]</ref>.


    ===مقدمات===
    ===مقدمات===
    در مقدمه محقق، ابتدا به تحقیق مفهوم «یقین» پرداخته شده و این واژه، از جنبه‌های زیر، مورد بررسی قرار گرفته است:
    در مقدمه محقق، ابتدا به تحقیق مفهوم «یقین» پرداخته شده و این واژه، از جنبه‌های زیر، مورد بررسی قرار گرفته است:
    # در لغت: که به معنای علم، از بین بردن شک و تحقیق امر آمده است<ref>مقدمه محقق، ص15</ref>.
    # در لغت: که به معنای علم، از بین بردن شک و تحقیق امر آمده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=15&viewType=pdf مقدمه محقق، ص15]</ref>.
    # در اصطلاح قرآنی: به معانی مختلفی استفاده شده است، از جمله به معنای روز قیامت در آیه 47 سوره مبارکه مدثر: «و کنا نکذب بیوم الدین حتی أتانا الیقین» و به معنی مرگ در آیه 99 سوره مبارکه حجر: «حتی یأتیک الیقین»<ref>همان، ص16</ref>.
    # در اصطلاح قرآنی: به معانی مختلفی استفاده شده است، از جمله به معنای روز قیامت در آیه 47 سوره مبارکه مدثر: «و کنا نکذب بیوم الدین حتی أتانا الیقین» و به معنی مرگ در آیه 99 سوره مبارکه حجر: «حتی یأتیک الیقین»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=16&viewType=pdf همان، ص16]</ref>.
    # در اصطلاح اهل تصوف: که آن را به سه قسم «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» تقسیم کرده‌اند<ref>همان، ص20</ref>.
    # در اصطلاح اهل تصوف: که آن را به سه قسم «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» تقسیم کرده‌اند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=20&viewType=pdf همان، ص20]</ref>.
    # در اصطلاح ابن عربی: که از آن به «مقر العلم فی الخلد» تعبیر شده است و برای آن چهار رکن روحانی و چهار رکن لفظی قائل می‌شود<ref>همان، ص21</ref>.
    # در اصطلاح [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]: که از آن به «مقر العلم فی الخلد» تعبیر شده است و برای آن چهار رکن روحانی و چهار رکن لفظی قائل می‌شود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=21&viewType=pdf همان، ص21]</ref>.


    در ادامه مقدمه، اقدامات پژوهشی صورت گرفته در کتاب توضیح داده شده<ref>همان، ص29</ref> و سپس، به توصیف نسخ خطی کتاب پرداخته شده<ref>همان، ص33</ref> و نمونه‌های از صور خطی کتاب، در اختیار خواننده قرار گرفته است<ref>همان، ص41</ref>.
    در ادامه مقدمه، اقدامات پژوهشی صورت گرفته در کتاب توضیح داده شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=29&viewType=pdf همان، ص29]</ref> و سپس، به توصیف نسخ خطی کتاب پرداخته شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=33&viewType=pdf همان، ص33]</ref> و نمونه‌های از صور خطی کتاب، در اختیار خواننده قرار گرفته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=41&viewType=pdf همان، ص41]</ref>.


    در مقدمه مؤلف، به حمد و ثنای الهی پرداخته شده است<ref>مقدمه مؤلف، ص51</ref>.
    در مقدمه مؤلف، به حمد و ثنای الهی پرداخته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=51&viewType=pdf مقدمه مؤلف، ص51]</ref>.


    ===متن کتاب===
    ===متن کتاب===
    ابن عربی، یقین را مقامی شریف میان علم و طمأنینه می‌داند و آن را در لغت، مشتق از «یقن الماء» یعنی آرام گرفتن آب در حفره و در اصطلاح، استقرار علم در قلب به‌گونه‌ای که زوال نداشته باشد، معنا کرده و در ادامه، به توضیح این امر پرداخته است<ref>متن کتاب، ص52</ref>.
    [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، یقین را مقامی شریف میان علم و طمأنینه می‌داند و آن را در لغت، مشتق از «یقن الماء» یعنی آرام گرفتن آب در حفره و در اصطلاح، استقرار علم در قلب به‌گونه‌ای که زوال نداشته باشد، معنا کرده و در ادامه، به توضیح این امر پرداخته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=52&viewType=pdf متن کتاب، ص52]</ref>.


    در ادامه، دو فصل در موضوعات زیر، مطرح شده است:
    در ادامه، دو فصل در موضوعات زیر، مطرح شده است:


    فصلی در ذکر سبب تألیف کتاب: ابن عربی در این قسمت، به انگیزه تألیف کتاب اشاره کرده و آن را چنین بیان نموده است: «پس از زیارت مزار حضرت ابراهیم(ع)، به همراه دو تن از دوستان به نام صاین‌الدین ابوالعباس احمد بن ابراهیم بن عبدالملک بن مطوف المری و عفیف‌الدین ابومروان عبدالملک بن محمد بن حفاظ قیسی، به قصد زیارت مرقد حضرت لوط(ع) حرکت کردیم که در راه به مسجد «الیقین» رسیدیم و خداوند در آن مسجد، در ذهن و خاطرم، انگیزه نوشتن کتابی در موضوع یقین را قرار داد»<ref>همان، ص85</ref>.
    فصلی در ذکر سبب تألیف کتاب: [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در این قسمت، به انگیزه تألیف کتاب اشاره کرده و آن را چنین بیان نموده است: «پس از زیارت مزار حضرت ابراهیم(ع)، به همراه دو تن از دوستان به نام صاین‌الدین ابوالعباس احمد بن ابراهیم بن عبدالملک بن مطوف المری و عفیف‌الدین ابومروان عبدالملک بن محمد بن حفاظ قیسی، به قصد زیارت مرقد حضرت لوط(ع) حرکت کردیم که در راه به مسجد «الیقین» رسیدیم و خداوند در آن مسجد، در ذهن و خاطرم، انگیزه نوشتن کتابی در موضوع یقین را قرار داد»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=85&viewType=pdf همان، ص85]</ref>.


    در فصل بعدی، به وجه‌تسمیه کتاب و اینکه چرا به آن جایگاه و مسجد، «مسجد الیقین» گفته شده، اشاره شده است<ref>همان، ص87</ref>.
    در فصل بعدی، به وجه‌تسمیه کتاب و اینکه چرا به آن جایگاه و مسجد، «مسجد الیقین» گفته شده، اشاره شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=87&viewType=pdf همان، ص87]</ref>.


    در انتهای کتاب، متون و مطالبی که مربوط به مبحث یقین می‌باشد، تحت عنوان «ملاحق و نصوص خاصة بمقام الیقین عند بن عربی»، آورده شده است که به ترتیب، عبارتند از:
    در انتهای کتاب، متون و مطالبی که مربوط به مبحث یقین می‌باشد، تحت عنوان «ملاحق و نصوص خاصة بمقام الیقین عند بن عربی»، آورده شده است که به ترتیب، عبارتند از:
    # باب صدوبیست و دوم از کتاب «الفتوحات المکیة» درباره شناخت مقام یقین و اسرار آن<ref>همان، ص91</ref>.
    # باب صدوبیست و دوم از کتاب «الفتوحات المکیة» درباره شناخت مقام یقین و اسرار آن<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=91&viewType=pdf همان، ص91]</ref>.
    # باب صدوبیست و سه در شناخت مقام ترک یقین و اسرار آن<ref>همان، ص98</ref>.
    # باب صدوبیست و سه در شناخت مقام ترک یقین و اسرار آن<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=98&viewType=pdf همان، ص98]</ref>.
    # باب دویست نودونه در شناخت علم الیقین<ref>همان، ص102</ref>.
    # باب دویست نودونه در شناخت علم الیقین<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=102&viewType=pdf همان، ص102]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهارس کتاب، شامل فهرست آیات؛ احادیث نبوی؛ منابع مورد استفاده محقق و فهرست مطالب، در انتهای آن جای گرفته است.
    فهارس کتاب، شامل فهرست آیات؛ احادیث نبوی؛ منابع مورد استفاده محقق و فهرست مطالب، در انتهای آن جای گرفته است.


    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص62</ref>، به اختلاف نسخ اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص74</ref>.
    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=62&viewType=pdf ر.ک: پاورقی، ص62]</ref>، به اختلاف نسخ اشاره شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10468/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86?pageNumber=74&viewType=pdf ر.ک: همان، ص74]</ref>.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۱۲۰: خط ۱۲۱:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مقدمه و متن کتاب.
    # مقدمه و متن کتاب.
    # زمانی، مهدی؛ قاسمی، محمدجواد، ««عین القلب»، «عین البصیرة» و «عین الیقین»، در آثار محی‌الدین ابن عربی»، نشریه ادبیات عرفانی، سال دوم، شماره 4، بهار و تابستان 1390، به آدرس:
    #[[:noormags:978693|زمانی، مهدی؛ قاسمی، محمدجواد، ««عین القلب»، «عین البصیرة» و «عین الیقین»، در آثار محی‌الدین ابن عربی»، نشریه ادبیات عرفانی، سال دوم، شماره 4، بهار و تابستان 1390]].
     
    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/978693


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    خط ۱۲۹: خط ۱۲۸:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات جدید]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:سرگذشت‌نامه‌ها]]
    [[رده:سرگذشت‌نامه‌های فردی]]
    [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]]
    [[رده:حالات فردی]]
    [[رده:امام علی(ع)]]
    [[رده:اسفند(1400)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۵۰

    کتاب الیقین
    کتاب الیقین
    پدیدآورانابن عربی، محمد بن علی (نویسنده) عبدالفتاح، سعید (محقق)
    ناشردار اخبار اليوم للتراث
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر[--13]
    چاپچاپ يکم
    موضوععرفان - متون قدیمی تا قرن 14 تصوف - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/الف2ي7 / 37/4 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    کتاب الیقین اثر محی‌الدین ابن‌ عربی (متوفی 638ق)، رساله‌ای است مختصر در بررسی دیدگاه ابن عربی پیرامون مفهوم «یقین» که با تحقیق سعید عبدالفتاح به چاپ رسیده است.

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب بدون تبویب و فصل‌بندی خاصی عرضه شده است. در انتهای کتاب، دو فصل، به‌منظور اشاره به انگیزه تألیف و وجه‌تسمیه کتاب، افزوده شده است.

    گزارش محتوا

    موضوع کتاب

    یقین از مقامات اصلی سیر و سلوک است؛ از آن به مرکب راه سلوک تعبیر شده و آن را پایان درجات عوام و گام آغازین خواص دانسته‌اند. برای یقین سه درجه درنظر گرفته می‌شود:

    1. علم الیقین: پی بردن از شاهد به غایب؛
    2. عین الیقین: درک بی‌واسطه و مشاهده مستقیم حقیقت؛
    3. حق الیقین: فنا در حقیقت یقین.

    از یقین در مقابل ظن، به روح ایمان نیز تعبیر شده است.

    گاهی مراد از یقین، معرفت است و عبارت‌های اهل معرفت و اهل یقین درباره اهل کشف به کار می‌رود. همچنین، از یقین به سرمایۀ دین و تمام ایمان تعبیر شده است.

    فیض کاشانی یقین را مشترک لفظی و دارای دو معنای متفاوت می‌داند:

    1. مقصود اهل استدلال و متکلّمان از یقین، عدم شک است که چهار مقام دارد؛
    2. اهل عرفان و تصوف از آن، سیطره و غلبۀ باور در قلب را اراده می‌کنند.

    غزالی یقین را معرفتی ویژه می‎‌داند که موضوع آن اموری است که در شریعت وارد شده است. به‌این‌ترتیب که آدمی در حالت یقین تمام اشیا را از مسبب‌الاسباب می‌بیند و به وسایط توجه نمی‌کند.

    ابن عربی در ادامۀ سنّت عرفانی، سه مرتبۀ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین را تفکیک می‌نماید. او در تعریف عین الیقین، آن را به کشف و مشاهده تعبیر می‌کند. همچنین، دلیل نام‌گذاری با واژه «عین» را شباهت شدت لذّت دیدار معبود با لذّت بصری می‌داند.

    ابن عربی در موضع دیگری، تفاوت میان سه مرتبۀ یقین را چنین تقریر می‌کند:

    1. علم الیقین: آنچه برای آن دلیل داریم و شک و شبهه‌ای در آن نیست؛
    2. عین الیقین: شناختی که حاصل‌شده و کشف معلوم است؛
    3. حق الیقین: شناختی که از علم در قلب حاصل می‌شود.

    دیدن ملکوت آسمان‌ها و زمین نوعی مشاهده با دیده یقین است.

    بر این اساس، می‌توان برای این ترکیبات طیفی از معانی عام و خاص در نظر گرفت؛ به‌گونه‌ای که شامل معرفت عقلانی و استدلالی و نیز شناخت عرفانی و کشف باطنی باشند. همچنین، می‌توان ادعا کرد که این ترکیبات گاهی به‌صورت مترادف و به‌جای هم و گاهی به‌صورت خاص و جداگانه به کار می‌روند.

    اما با بررسی دو موضع از کتاب «التدبیرات الالهیه» با نوعی از کاربرد دقیق این عبارت‌ها روبه‌رو می‌شویم که نه در دیگر آثار ابن عربی از آن نشانی هست و نه در سایر آثار عرفانیِ هم‌سطح با آن.

    ابن عربی می‌گوید که خداوند در ساحت قلب دارای دو دیده است: 1. دیده بصیرت؛2. دید ة یقین. دیده بصیرت همان علم الیقین، و شناخت از روی دلیل و برهان است. دیده دومِ قلب، عین الیقین است که به‌وسیلۀ آن به کشف و عیان دیده می‌شود. اساس تفکیک میان این دو دیده (دیده بصیرت و دیده یقین) آن است که خداوند را دو نور است:

    1. نور بصیرت: نوری که خدا به‌وسیلۀ آن هدایت می‌کند؛
    2. نور یقین: نوری که خدا به‌سوی آن هدایت می‌کند.

    «دیده بصیرت» ناظر به نور بصیرت (عقل) است و «دیده یقین» ناظر به نور یقین.

    ابن عربی در توضیح دیدگاه خویش به دو آیه استناد می‌کند:

    1. و یجعل لَّکُم نُورا تَمشُونَ بِه (حدید: 28).
    2. یهدی اللَّه لِنُورِهِ من یشَاء (نور: 35).

    آیۀ نخست به نوری اشاره می‌کند که خداوند به‌وسیلۀ آن مردمان را هدایت می‌ کند (نور یهدِی بِه)؛ بنابراین، این آیه به نور بصیرت اشاره دارد؛ اما آیۀ دوم به نوری اشاره دارد که خداوند کسانی را که می‌خواهد، به‌سوی آن، هدایت می‌کند (نور یهدِی اِلَیهِ) و این همان نور یقین است. مسلم است که مرتبۀ این نور بالاتر از مرتبۀ نور نخست است. بر همین اساس، مرتبۀ دیده یقین (عین الیقین) بالاتر از دیده بصیرت (علم الیقین) است.

    ابن عربی معتقد است نور یقین از جانب عقل بر ساحت قلب افاضه می‌شود. او باب هجدهم «التدبیرات الالهیه» را به شناخت این مطلب اختصاص می‌دهد... از نفس حیوانی نوری از جانب دهلیزی از قلب که روح در آن قرار دارد، پرتو می‌افشاند و به دورترین نقاط بدن می‌رسد. ابن عربی این نور را «نور حیات» می‌نامد. سپس آن نور، بازتاب یافته، به مغز می‌رسد و به عقل می‌پیوندد (نورعقل).

    نور نفس حیوانی نیز با بازتاب بر عقل، دیده بصیرت را بینا می‌‌کند. سپس، این نور از دیده بصیرت بر ساحت قلب منعکس می‌شود؛ در نتیجه دیده بصیرت شگفتی‌های ملکوت را می‌نگرد و با انوار الهی پیوند می‌یابد.

    بر اساس تفکیک میان دو نور الهی و دو دیده، بصیرت و یقین، که محل هر دو در قلب است، می‌توان نتیجه گرفت که شناخت قلبی عام است و شامل علم الیقین و عین الیقین می‌شود؛ بنابراین، گاهی شناخت برهانی و استدلالی است و گاهی معرفت کشفی و شهودی. پس معرفت قلبی دو گونه است:

    1. نظر و برهان (عین البصیرة)؛
    2. کشف و عیان (عین الیقین).

    دیده دل هنگامی به دیدار ملکوت باز می‌شود که هر دو دیده بصیرت و یقین بینا باشد و پرده‌هایی که مانع دیدار می‌شود، کنار رود [۱].

    مقدمات

    در مقدمه محقق، ابتدا به تحقیق مفهوم «یقین» پرداخته شده و این واژه، از جنبه‌های زیر، مورد بررسی قرار گرفته است:

    1. در لغت: که به معنای علم، از بین بردن شک و تحقیق امر آمده است[۲].
    2. در اصطلاح قرآنی: به معانی مختلفی استفاده شده است، از جمله به معنای روز قیامت در آیه 47 سوره مبارکه مدثر: «و کنا نکذب بیوم الدین حتی أتانا الیقین» و به معنی مرگ در آیه 99 سوره مبارکه حجر: «حتی یأتیک الیقین»[۳].
    3. در اصطلاح اهل تصوف: که آن را به سه قسم «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» تقسیم کرده‌اند[۴].
    4. در اصطلاح ابن عربی: که از آن به «مقر العلم فی الخلد» تعبیر شده است و برای آن چهار رکن روحانی و چهار رکن لفظی قائل می‌شود[۵].

    در ادامه مقدمه، اقدامات پژوهشی صورت گرفته در کتاب توضیح داده شده[۶] و سپس، به توصیف نسخ خطی کتاب پرداخته شده[۷] و نمونه‌های از صور خطی کتاب، در اختیار خواننده قرار گرفته است[۸].

    در مقدمه مؤلف، به حمد و ثنای الهی پرداخته شده است[۹].

    متن کتاب

    ابن عربی، یقین را مقامی شریف میان علم و طمأنینه می‌داند و آن را در لغت، مشتق از «یقن الماء» یعنی آرام گرفتن آب در حفره و در اصطلاح، استقرار علم در قلب به‌گونه‌ای که زوال نداشته باشد، معنا کرده و در ادامه، به توضیح این امر پرداخته است[۱۰].

    در ادامه، دو فصل در موضوعات زیر، مطرح شده است:

    فصلی در ذکر سبب تألیف کتاب: ابن عربی در این قسمت، به انگیزه تألیف کتاب اشاره کرده و آن را چنین بیان نموده است: «پس از زیارت مزار حضرت ابراهیم(ع)، به همراه دو تن از دوستان به نام صاین‌الدین ابوالعباس احمد بن ابراهیم بن عبدالملک بن مطوف المری و عفیف‌الدین ابومروان عبدالملک بن محمد بن حفاظ قیسی، به قصد زیارت مرقد حضرت لوط(ع) حرکت کردیم که در راه به مسجد «الیقین» رسیدیم و خداوند در آن مسجد، در ذهن و خاطرم، انگیزه نوشتن کتابی در موضوع یقین را قرار داد»[۱۱].

    در فصل بعدی، به وجه‌تسمیه کتاب و اینکه چرا به آن جایگاه و مسجد، «مسجد الیقین» گفته شده، اشاره شده است[۱۲].

    در انتهای کتاب، متون و مطالبی که مربوط به مبحث یقین می‌باشد، تحت عنوان «ملاحق و نصوص خاصة بمقام الیقین عند بن عربی»، آورده شده است که به ترتیب، عبارتند از:

    1. باب صدوبیست و دوم از کتاب «الفتوحات المکیة» درباره شناخت مقام یقین و اسرار آن[۱۳].
    2. باب صدوبیست و سه در شناخت مقام ترک یقین و اسرار آن[۱۴].
    3. باب دویست نودونه در شناخت علم الیقین[۱۵].

    وضعیت کتاب

    فهارس کتاب، شامل فهرست آیات؛ احادیث نبوی؛ منابع مورد استفاده محقق و فهرست مطالب، در انتهای آن جای گرفته است.

    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۱۶]، به اختلاف نسخ اشاره شده است[۱۷].

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. زمانی، مهدی؛ قاسمی، محمدجواد، ««عین القلب»، «عین البصیرة» و «عین الیقین»، در آثار محی‌الدین ابن عربی»، نشریه ادبیات عرفانی، سال دوم، شماره 4، بهار و تابستان 1390.

    وابسته‌ها