طب و طبیب و تشریح: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''')
    جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. رده:کتاب‌شناسی' به '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
     
    (۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR12445J1.jpg|بندانگشتی|طب و طبیب و تشریح]]
    | تصویر =NUR12445J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =طب و طبیب و تشریح
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|طب و طبیب و تشریح
    [[حسن‌زاده آملی، حسن]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =فارسی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏R‎‏ ‎‏111‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ط‎‏2
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    پزشکی - متون قدیمی تا قرن 14
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[حسن‌‌زاده آملی، حسن]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|فارسی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏R‎‏ ‎‏111‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ط‎‏2
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|پزشکی - متون قدیمی تا قرن 14


    کالبد شناسی انسان
    کالبد شناسی انسان
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    دفتر نشر نويد اسلام
    |data-type='publisher'|دفتر نشر نويد اسلام
    | مکان نشر =قم - ایران
    |-
    | سال نشر = 1385 ش  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1385 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE12445AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12445AUTOMATIONCODE
    | چاپ =3
    | شابک =964-93307-3-9
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =12445
    | کتابخوان همراه نور =12445
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    '''طب و طبيب و تشريح'''، مجموعه‌اى از دو مقاله پيرامون جايگاه و ارزش دانش پزشکى و نيز فن تشريح است كه به زبان فارسى و به قلم [[حسن‌زاده آملی، حسن|آيت‌الله حسن‌زاده آملى]] به رشته تحرير درآمده است.
    از انگيزه نگارش بخش اول آن، گزارشى در اين اثر نيامده است، ولى گويا بخش دوم آن - كه درباره تشريح است - در پاسخ به نامه دكتر امامى ميبدى، دبير گردهمايى آناتوميست‌ها به تحرير درآمده است. دكتر امامى در نامه خود به آيت‌الله حسن‌زاده مى‌نويسد: «عموم مورخين و شرق‌شناسان غربى، اطباء مسلمانان را متهم مى‌كنند كه چون اسلام تشريح جسد را منع كرده است، مسلمانان تشريح نمى‌دانسته‌اند و به تبع آن جراحان خوبى نبوده‌اند. حقير به‌عنوان معلم آناتومى و علاقه‌مند به مطالعه و بررسى تاريخ طب و تشريح در ايران و اسلام چنين تصورى را باطل مى‌دانم و تا حدودى اطمينان دارم كه چنين نبوده است، ليكن بررسى موضوع، نيازمند كار كارشناسى اهل خبره است»<ref>طب و طبيب و تشريح، ص 36</ref>وى سپس از ايشان درخواست مى‌كند تا در اين موضوع مقاله‌اى بنويسند<ref>همان، ص 36</ref>


    == معرفى اجمالى ==
    تاريخ پايان نگارش بخش اول اين اثر، فروردين‌ماه مبارک 1370ش<ref>همان، ص 14</ref>و تاريخ پايان نگارش بخش دوم آن، تيرماه 1372ش<ref>همان، ص 37</ref>است.
    '''طب و طبيب و تشريح'''، مجموعه‌اى از دو مقاله پيرامون جايگاه و ارزش دانش پزشكى و نيز فن تشريح است كه به زبان فارسى و به قلم آيت‌الله حسن‌زاده آملى به رشته تحرير درآمده است.
     
    از انگيزه نگارش بخش اول آن، گزارشى در اين اثر نيامده است، ولى گويا بخش دوم آن - كه در باره تشريح است - در پاسخ به نامه دكتر امامى ميبدى، دبير گردهمايى آناتوميست‌ها به تحرير درآمده است. دكتر امامى در نامه خود به آيت‌الله حسن‌زاده مى‌نويسد: «عموم مورخين و شرق‌شناسان غربى، اطباء مسلمانان را متهم مى‌كنند كه چون اسلام تشريح جسد را منع كرده است، مسلمانان تشريح نمى‌دانسته‌اند و به تبع آن جراحان خوبى نبوده‌اند. حقير به‌عنوان معلم آناتومى و علاقه‌مند به مطالعه و بررسى تاريخ طب و تشريح در ايران و اسلام چنين تصورى را باطل مى‌دانم و تا حدودى اطمينان دارم كه چنين نبوده است، ليكن بررسى موضوع، نيازمند كار كارشناسى اهل خبره است» <ref>طب و طبيب و تشريح، ص 36</ref>. وى سپس از ايشان درخواست مى‌كند تا در اين موضوع مقاله‌اى بنويسند <ref>همان، ص 36</ref>.
     
    تاريخ پايان نگارش بخش اول اين اثر، فروردين‌ماه مبارك 1370ش <ref>همان، ص 14</ref> و تاريخ پايان نگارش بخش دوم آن، تيرماه 1372ش <ref>همان، ص 37</ref> است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
     
    كتاب، در دو بخش به نگارش درآمده است. بخش اول، درباره دانش پزشکى و جايگاه و اهميت آن است و بخش دوم، درباره تشريح (آناتومى) و ديدگاه اسلام نسبت به آن است.
     
    كتاب، در دو بخش به نگارش درآمده است. بخش اول، در باره دانش پزشكى و جايگاه و اهميت آن است و بخش دوم، در باره تشريح (آناتومى) و ديدگاه اسلام نسبت به آن است.


    البته از آنجا كه هر بخش از اين اثر، يك مقاله نه‌چندان مفصل است، ديگر هر بخش به فصل يا باب‌هاى جداگانه تقسيم نمى‌شود، بلكه مؤلف همه مباحث مورد نظر را در كنار هم تحرير مى‌نمايد.
    البته از آنجا كه هر بخش از اين اثر، يك مقاله نه‌چندان مفصل است، ديگر هر بخش به فصل يا باب‌هاى جداگانه تقسيم نمى‌شود، بلكه مؤلف همه مباحث مورد نظر را در كنار هم تحرير مى‌نمايد.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
     
    كتاب «طب و طبيب و تشريح» را نمى‌توان يك نگاشته پزشکى محض دانست، بلكه بيشتر مباحث آن به مباحث مقدماتى و تاريخى اختصاص دارد.
     
    كتاب «طب و طبيب و تشريح» را نمى‌توان يك نگاشته پزشكى محض دانست، بلكه بيشتر مباحث آن به مباحث مقدماتى و تاريخى اختصاص دارد.


    از سويى مؤلف در اين اثر به مباحثى پرداخته كه كمتر در آثار ديگر به چشم مى‌خورد؛ مباحثى همانند مباحث فقهى شرعى در تشريح، فرق روح بخارى با روح ناطقه، سير تاريخ طب و مثله كردن.
    از سويى مؤلف در اين اثر به مباحثى پرداخته كه كمتر در آثار ديگر به چشم مى‌خورد؛ مباحثى همانند مباحث فقهى شرعى در تشريح، فرق روح بخارى با روح ناطقه، سير تاريخ طب و مثله كردن.


    وى همچنين در مباحثى مثل تشريح كعبين و قطع اعضاء و پيوندزدن، به ارتباط دانش پزشكى با دانش فقه و در مباحثى همانند روح بخارى و تأثير نفس و بدن، به ارتباط دانش پزشكى با دانش فلسفه مى‌پردازد.
    وى همچنين در مباحثى مثل تشريح كعبين و قطع اعضاء و پيوندزدن، به ارتباط دانش پزشکى با دانش فقه و در مباحثى همانند روح بخارى و تأثير نفس و بدن، به ارتباط دانش پزشکى با دانش فلسفه مى‌پردازد.


    همچنين مؤلف در لابه‌لاى مباحث كتاب، داستان‌هاى تاريخى و درعين‌حال آموزنده را نقل مى‌نمايد <ref>همان، ص 23 و 24</ref> كه اين باعث جذابيت مباحث كتاب براى خواننده مى‌شود.
    همچنين مؤلف در لابه‌لاى مباحث كتاب، داستان‌هاى تاريخى و درعين‌حال آموزنده را نقل مى‌نمايد<ref>همان، ص 23 و 24</ref>كه اين باعث جذابيت مباحث كتاب براى خواننده مى‌شود.


    مؤلف در تحرير مطالب، به بسيارى از منابع تاريخى و پزشكى استناد جسته است. در كنار اين، گاه مطالبى را از اساتيد خويش نقل مى‌نمايد <ref>همان، ص 27 و 29 و 48</ref> كه نقل اين كلمات از اساتيدى كه اثرى در علم پزشكى از آنها باقى نمانده، ارزش اين اثر را دوچندان مى‌كند.
    مؤلف در تحرير مطالب، به بسيارى از منابع تاريخى و پزشکى استناد جسته است. در كنار اين، گاه مطالبى را از اساتيد خويش نقل مى‌نمايد<ref>همان، ص 27 و 29 و 48</ref>كه نقل اين كلمات از اساتيدى كه اثرى در علم پزشکى از آنها باقى نمانده، ارزش اين اثر را دوچندان مى‌كند.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۷۵: خط ۵۸:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    == پیوندها ==


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۶

    طب و طبیب و تشریح
    طب و طبیب و تشریح
    پدیدآورانحسن‌زاده آملی، حسن (نویسنده)
    ناشردفتر نشر نويد اسلام
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1385 ش
    چاپ3
    شابک964-93307-3-9
    موضوعپزشکی - متون قدیمی تا قرن 14 کالبد شناسی انسان
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏R‎‏ ‎‏111‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ط‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    طب و طبيب و تشريح، مجموعه‌اى از دو مقاله پيرامون جايگاه و ارزش دانش پزشکى و نيز فن تشريح است كه به زبان فارسى و به قلم آيت‌الله حسن‌زاده آملى به رشته تحرير درآمده است. از انگيزه نگارش بخش اول آن، گزارشى در اين اثر نيامده است، ولى گويا بخش دوم آن - كه درباره تشريح است - در پاسخ به نامه دكتر امامى ميبدى، دبير گردهمايى آناتوميست‌ها به تحرير درآمده است. دكتر امامى در نامه خود به آيت‌الله حسن‌زاده مى‌نويسد: «عموم مورخين و شرق‌شناسان غربى، اطباء مسلمانان را متهم مى‌كنند كه چون اسلام تشريح جسد را منع كرده است، مسلمانان تشريح نمى‌دانسته‌اند و به تبع آن جراحان خوبى نبوده‌اند. حقير به‌عنوان معلم آناتومى و علاقه‌مند به مطالعه و بررسى تاريخ طب و تشريح در ايران و اسلام چنين تصورى را باطل مى‌دانم و تا حدودى اطمينان دارم كه چنين نبوده است، ليكن بررسى موضوع، نيازمند كار كارشناسى اهل خبره است»[۱]وى سپس از ايشان درخواست مى‌كند تا در اين موضوع مقاله‌اى بنويسند[۲]

    تاريخ پايان نگارش بخش اول اين اثر، فروردين‌ماه مبارک 1370ش[۳]و تاريخ پايان نگارش بخش دوم آن، تيرماه 1372ش[۴]است.

    ساختار

    كتاب، در دو بخش به نگارش درآمده است. بخش اول، درباره دانش پزشکى و جايگاه و اهميت آن است و بخش دوم، درباره تشريح (آناتومى) و ديدگاه اسلام نسبت به آن است.

    البته از آنجا كه هر بخش از اين اثر، يك مقاله نه‌چندان مفصل است، ديگر هر بخش به فصل يا باب‌هاى جداگانه تقسيم نمى‌شود، بلكه مؤلف همه مباحث مورد نظر را در كنار هم تحرير مى‌نمايد.

    گزارش محتوا

    كتاب «طب و طبيب و تشريح» را نمى‌توان يك نگاشته پزشکى محض دانست، بلكه بيشتر مباحث آن به مباحث مقدماتى و تاريخى اختصاص دارد.

    از سويى مؤلف در اين اثر به مباحثى پرداخته كه كمتر در آثار ديگر به چشم مى‌خورد؛ مباحثى همانند مباحث فقهى شرعى در تشريح، فرق روح بخارى با روح ناطقه، سير تاريخ طب و مثله كردن.

    وى همچنين در مباحثى مثل تشريح كعبين و قطع اعضاء و پيوندزدن، به ارتباط دانش پزشکى با دانش فقه و در مباحثى همانند روح بخارى و تأثير نفس و بدن، به ارتباط دانش پزشکى با دانش فلسفه مى‌پردازد.

    همچنين مؤلف در لابه‌لاى مباحث كتاب، داستان‌هاى تاريخى و درعين‌حال آموزنده را نقل مى‌نمايد[۵]كه اين باعث جذابيت مباحث كتاب براى خواننده مى‌شود.

    مؤلف در تحرير مطالب، به بسيارى از منابع تاريخى و پزشکى استناد جسته است. در كنار اين، گاه مطالبى را از اساتيد خويش نقل مى‌نمايد[۶]كه نقل اين كلمات از اساتيدى كه اثرى در علم پزشکى از آنها باقى نمانده، ارزش اين اثر را دوچندان مى‌كند.

    وضعيت كتاب

    كتاب، توسط مؤسسه انتشاراتى نويد (قم)، در 100 صفحه، چاپ و منتشر شده است.

    در ابتداى كتاب، فهرست موضوعات آن آمده است. در انتهاى كتاب نيز فهرست اشخاص، كتب و رسالات، اشعار، انبياء و ائمه(ع) و آيات قرآنى تدوين و تنظيم شده است.

    پاورقى‌هاى اين اثر، دو دسته است: دسته‌اى، به ذكر ارجاعات متن اختصاص دارد و دسته‌اى ديگر، شرح و توضيحاتى است مرتبط با متن.

    پانويس

    1. طب و طبيب و تشريح، ص 36
    2. همان، ص 36
    3. همان، ص 14
    4. همان، ص 37
    5. همان، ص 23 و 24
    6. همان، ص 27 و 29 و 48

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها