ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن ابىالحديد، عزالدين ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله بن ابىالحديد مداينى'''، دانشمند، شاعر، اديب، فقيه شافعى و اصولى معتزلى، | '''ابن ابىالحديد، عزالدين ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله بن ابىالحديد مداينى''' (586-656ق)، دانشمند، شاعر، اديب، فقيه شافعى و اصولى معتزلى، | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
عزالدين در كودكى و به قولى در جوانى به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد كه بيشتر آنها شافعى مذهب بودند، به قرائت كتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمى و ادبى شركت جست و به قول صاحب «نسمة السحر»، معتزلى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ى شد. نيز از [[عکبری، عبدالله بن حسین|ابوالبقاء عكبرى]] و ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى ادب آموخت و به مناسبت نزدیکى عقيدتى با ابن علقمى ( | عزالدين در كودكى و به قولى در جوانى به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد كه بيشتر آنها شافعى مذهب بودند، به قرائت كتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمى و ادبى شركت جست و به قول صاحب «نسمة السحر»، معتزلى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ى شد. نيز از [[عکبری، عبدالله بن حسین|ابوالبقاء عكبرى]] و ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى ادب آموخت و به مناسبت نزدیکى عقيدتى با ابن علقمى (متوفای 656ق) وزير اديب و دانشمند مستعصم آخرين خليفه عباسى در شمار كاتبان ديوان دارالخلافه درآمد. از این رو ابن ابىالحديد قصايد السبع و شرح نهجالبلاغه را به نام او نوشت. | ||
در 642ق در نخستين يورشهاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرفالدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابىالحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيدهاى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهجالبلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» امیر علاءالدين طَبّرْس گرديد و پس از آن، ناظر بيمارستان عضدى و سرانجام ناظر کتابخانههاى بغداد شد. | در 642ق در نخستين يورشهاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرفالدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابىالحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيدهاى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهجالبلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» امیر علاءالدين طَبّرْس گرديد و پس از آن، ناظر بيمارستان عضدى و سرانجام ناظر کتابخانههاى بغداد شد. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
[[السقیفة و فدک]] | [[السقیفة و فدک]] | ||
[[عليعليهالسلام چهره درخشان اسلام]] | [[عليعليهالسلام چهره درخشان اسلام]] | ||
[[الفلك الدائر على المثل السائر]] | |||
[[نمی از یمی: مقدمه شرح نهجالبلاغه در بیان مناقب و فضایل امیر مؤمنان علیهالسلام]] | [[نمی از یمی: مقدمه شرح نهجالبلاغه در بیان مناقب و فضایل امیر مؤمنان علیهالسلام]] | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۲: | ||
[[تهذیب شرح نهجالبلاغة]] | [[تهذیب شرح نهجالبلاغة]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:ادیبان]] | |||
[[رده:نهجالبلاغهپژوهان]] | |||
[[ar:ابن_ابي_الحديد]] | |||
[[en:Ibn Abi l-Hadid]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۰
نام | ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله |
---|---|
نامهای دیگر | معتزلی، ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله
ابن ابیالحدید، ابو حامد ابن ابیالحدید، عزالدین بغدادی، کاظم بن محمد شیخ کاظم الازری عبدالحمید عزالدین، ابن ابیالحدید ابن ابیحدید، عبدالحمید بن هبةالله |
نام پدر | هبةالله |
متولد | 586ق |
محل تولد | مداين |
رحلت | 656 ق |
اساتید | ابوالبقاء عكبرى
ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى |
برخی آثار | جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید |
کد مؤلف | AUTHORCODE06893AUTHORCODE |
ابن ابىالحديد، عزالدين ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله بن ابىالحديد مداينى (586-656ق)، دانشمند، شاعر، اديب، فقيه شافعى و اصولى معتزلى،
ولادت
ابن ابىالحديد، عزالدين ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله بن محمد بن محمد بن محمد بن حسین بن ابىالحديد مداينى در اوّل ذيحجه 586ق در مداين ديده به جهان گشود و در همان شهر پرورش يافت. علم كلام و اصول آموخت. پدرش قاضى مداين بود.
تحصیلات
عزالدين در كودكى و به قولى در جوانى به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد كه بيشتر آنها شافعى مذهب بودند، به قرائت كتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمى و ادبى شركت جست و به قول صاحب «نسمة السحر»، معتزلى جاحظ ى شد. نيز از ابوالبقاء عكبرى و ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى ادب آموخت و به مناسبت نزدیکى عقيدتى با ابن علقمى (متوفای 656ق) وزير اديب و دانشمند مستعصم آخرين خليفه عباسى در شمار كاتبان ديوان دارالخلافه درآمد. از این رو ابن ابىالحديد قصايد السبع و شرح نهجالبلاغه را به نام او نوشت.
در 642ق در نخستين يورشهاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرفالدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابىالحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيدهاى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهجالبلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» امیر علاءالدين طَبّرْس گرديد و پس از آن، ناظر بيمارستان عضدى و سرانجام ناظر کتابخانههاى بغداد شد.
وى در شعر طبعى رسا داشت و در انواع مضامین شعر مىگفت؛ ولى مناجات و اشعار عرفانى او مشهورتر است. اطلاعات او درباره تاريخ صدر اسلام نيز گسترده بود. علامه حلى از پدر خود و او از ابن ابىالحديد روايت كردهاند. وى در اصول معتزلى و در فروع شافعى بود و گفته شده است كه مشربى میان تسنن و تشيع برگزيده بود. در مباحث عقيدتى خود در شرح نهجالبلاغه به موافقت با جاحظ تصريح دارد؛ به همین لحاظ او را معتزلى جاحظ ى شمردهاند.
بررسى شرح نهجالبلاغه او نشان مىدهد كه برخلاف نظر ابن كثير كه وى را شيعى غالى شمرده است، مىتوان او را معتزلى معتدلى دانست. او در آغاز کتابش، اتفاق همه شيوخ معتزلى خود (متقدمان، متأخران، بصريان و بغداديان) را بر صحت شرعى بيعت با ابوبكر نقل مىكند و تصريح مىنمايد كه از رسول خدا(ص) نصّى بر آن بيعت وارد نشده، بلكه تنها انتخاب مردم كه هم به اجماع و هم به غيراجماع راه تعيين پيشوا شمرده شده، موجب صحت آن است، اما ابن ابىالحديد به پيروى از مكتب معتزله بغداد، على(ع) را افضل از خلفاى سه گانه مىداند و تصريح مىكند كه آن حضرت هم در كثرت ثواب و هم در فضيل و خصال حمیده، از ديگران افضل است. لیکن به عقيده وى افضليت امام ضرورى نيست و در خطبه آغاز کتاب در همین معنى گفته است: سپاس خداوندى را كه مفضول را بر افضل مقدم داشت.
وفات
وى در حمله هلاكوخان به بغداد در 655ق1258/م محكوم به قتل شد و به شفاعت ابن علقمى و خواجه نصيرالدين طوسى از مرگ نجات يافت ولى روزگارش نپاييد و اندكى بعد در بغداد درگذشت.
آثار
تأليفات وى را تا 15 اثر برشمردهاند كه مشهورترين آنها موارد ذيل است:
- شرح نهجالبلاغه؛
- الفلك الدائر على المثل السائر؛
- السبع العلویات يا قصائد السبع العلویات؛
- نظم کتاب الفصيح ثعلب[۱].
پانویس
- ↑ فکرت، محمدآصف، ج2، ص640
منابع مقاله
فکرت، محمدآصف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374