منصوری دوادار، بیبرس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|منصوری (ابهام زدایی)}} | |||
'''ركنالدين بيبرس منصورى خطائى دوادار (دواتدار)''' (645-725ق)، فرمانده سپاه، دولتمرد و مورخ مملوكى | '''ركنالدين بيبرس منصورى خطائى دوادار (دواتدار)''' (645-725ق)، فرمانده سپاه، دولتمرد و مورخ مملوكى |
نسخهٔ کنونی تا ۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۲۹
نام | منصوری دوادار، بیبرس |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | حدود 645ق |
محل تولد | |
رحلت | 25 رمضان 725ق |
اساتید | |
برخی آثار | التحفة الملوكية في الدولة التركية
زبدة الفکر في تاريخ الهجرة |
کد مؤلف | AUTHORCODE00561AUTHORCODE |
ركنالدين بيبرس منصورى خطائى دوادار (دواتدار) (645-725ق)، فرمانده سپاه، دولتمرد و مورخ مملوكى
ولادت
احتمالاً در حدود 645ق، متولد شده است. بيبرس، حنفىمذهب بود و در پارهاى از علوم دينى مطالعاتى داشت. او با زبان و ادب عربى نيز آشنا بود و آثارى در تاريخ و تفسير تأليف كرد.
رفتن به مکتب
وى در 659ق، از موصل به مصر بُرده شد و امير سيفالدين قلاوون - كه بعداً با لقب المنصور به سلطنت نشست - او را خريد و به مكتب فرستاد؛ ازاينرو بيبرس، با انتساب به منصور، به منصورى معروف شد.
بيبرس پس از آموختن قرآن، در سلك ملازمان قلاوون درآمد و بهتدريج در دستگاه مماليك ترقى كرد و در 671، قلاوون او را از رتبه حقوقبگيران (ارباب الجامكيه) به رتبه صاحبان اقطاع ارتقا داد.
بيبرس در 673 در حمله به سيس و در 675 در نبرد با سپاه مغول در شام حضور يافت و در 680 در نبرد با مغولان در حِمْص شركت كرد. پس از آنكه قلاوون به سلطنت رسيد (678 - 689)، بر مقام بيبرس افزود و در 682 به او مقام اميرى و در شوال سال بعد، اميرى طبلخانه و اقطاعى نو داد. در 685 بيبرس نايب الحكومه كَرك در شام شد. جانشين قلاوون، الملك الاشرف خليل، در ربيعالآخر 690 بيبرس را از اين مقام بركنار كرد. كمى بعد بيبرس با عِدّه و عُدّه خود از كَرك به اردوى سلطان پيوست و در نبرد مهم جمادىالاولى 690 با فرنگان در عكّا شركت كرد.
وى در رجب 691 براى پس گرفتن قلعة الروم، تنها دژ باقىمانده در دست فرنگان، سلطان را يارى رساند و در 692 از طرف او مأمور حفاظت از شهرهاى مرزى ناحيه حلب شد.
او پس از بركنارى از حكومت كَرك، به مصر بازگشت و از سوى الملك الاشرف به دواتدارى منصوب شد و ديوان رسائل و مكاتبات و فرامين سلطنتى و بريد را تصدى كرد. همزمان با انتخاب الناصر محمد بن قلاوون براى سلطنت در محرم 693، بيبرس از مأموريت شام به مصر بازگشت و در منصب دواتدارى ابقا شد و افزون بر آن، فرمانده صد سوار و هزار پياده گرديد.
وى در 694 مأموريتهاى متعددى يافت، از جمله محافظت از اسكندريه در برابر خطرات احتمالى، رسيدگى به وضع فقرا و قحطزدگان و گوشمالى عربهاى بَرقه به دليل تعرضشان به مسلمانان. وى در دوره سلطنت كتبغا (محرم 694 - 696)، در منصب دواتدارى باقى ماند.
بيبرس در 700 و 701، با جمعى از امرا، مأموريت يافت تا فتنه عربهاى بحيره و صعيد را فرونشاند. در 701 اميرالحاج شد و در رمضان سال بعد، از جمله امراى مملوكى بود كه سپاه مهاجم غازان را نزديك دمشق در هم شكستند. پس از آن، بيبرس براى رسيدگى به تأسيسات دفاعى اسكندريه و بازسازى بناهايى كه به سبب زلزله شديد ذىحجه 702 خراب شده بود، با تشريفاتى رسمى بدان سو حركت كرد.
در 703 نامزد حمل چتر سلطنتى در مواكب رسمى گرديد. در 704 سلاّر و بيبرس جاشْنِگير كه سررشته امور دولتى را در دست داشتند، او را از سمت دواتدارى عزل كردند، اما وى همچنان از امراى قدرتمند بود. در نتيجه تحكّم اين دو فرمانده در دستگاه حكومتى، محمد بن قلاوون در 708 ناچار ازسلطنت كناره گرفت. بيبرس تلاش كرد كه وى دوباره به تخت بنشيند تا اينكه محمد در رمضان 709 دوباره به سلطنت رسيد و در پى آن بيبرس به شغلهاى مهمى چون نيابت دارالعدل و نظارت بر اوقاف مصر و شام منصوب شد و به مقام دواتدارى بازگشت.
او در 711 نايبالسلطنه شد، اما در ربيعالآخر 712 بر اثر سعايت مخالفان از اين مقام عزل و در كَرك زندانى شد. وى حدود پنج سال بعد، در 717 از زندان آزاد شد و به قاهره بازگشت و در سال بعد اقطاع و امارت يافت.
وفات
بيبرس در 25 رمضان 725ق در هشتاد سالگى درگذشت و در مدرسه خود به خاک سپرده شد.
آثار
- زبدة الفكرة في تاريخ الهجرة؛
- التحفة الملوكية في الدولة التركية؛
- مواعظ الأبرار؛
- اللطائف في أخبار الخلائف.
منابع مقاله
دانشنامه جهان اسلام، جلد 5، صفحه 63 - 65، زير نظر غلامعلى حداد عادل، تهران، 1379، نویسنده مقاله: محمدرضا ناجى.