جبرتی، عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'رده:خرداد(99)' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'دائرة المعارف' به 'دائرةالمعارف')
     
    (یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    | data-type="authorTeachers" |[[مرتضی زبیدی، محمد|سيد محمدمرتضى زَبيدى]]
    | data-type="authorTeachers" |[[مرتضی زبیدی، محمد|سید محمدمرتضى زَبیدى]]


    [[عبدالرحمان عريشى]]
    [[عبدالرحمان عريشى|عبدالرحمان عریشى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |[[تاريخ عجائب الآثار في التراجم و الأخبار المعروف بتاريخ الجبرتي]]
    | data-type="authorWritings" |[[تاريخ عجائب الآثار في التراجم و الأخبار المعروف بتاريخ الجبرتي|تاریخ عجائب الآثار فی التراجم و الأخبار المعروف بتاریخ الجبرتی]]


    مظهر التقديس بذهاب دولة الفرنسيس
    مظهر التقدیس بذهاب دولة الفرنسیس
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف  
    |کد مؤلف  
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    </div>
    </div>


    '''عبدالرحمان بن حسن بن ابراهیم زَيْلَعى جبرتى عقيلى حنفى'''، مورخ نامور مصرى قرن دوازدهم و سيزدهم، در 1167ق در قاهره به دنيا آمد.
    '''عبدالرحمان بن حسن بن ابراهیم زَیْلَعى جبرتى عقیلى حنفى''' (1167-1241ق)، مورخ نامور مصرى قرن دوازدهم و سیزدهم،
     
    == ولادت ==
    در 1167ق در قاهره به دنیا آمد.


    ==خاندان==
    ==خاندان==


    نياكان جبرتى از مسلمانان حنفى ناحيه ساحلى جَبَرْت بودند. جد هفتم جبرتى، كه او نيز عبدالرحمان نام داشت، به قصد زيارت حرمين شريفين از جبرت عازم جده و سپس مكه شد، دو سال نيز در مدينه اقامت گزيد و نزد علماى آن سامان كسب علم كرد، آنگاه به مصر رفت و در اوايل سده دهم در كنار جامع الازهر قاهره اقامت گزيد. مدتى بعد وى شيخِ (بزرگ يا متولى) رواقِ جَبَرْت در جامع الازهر شد و اين مقام (مشيخة الرواق) به مدت سه قرن در خاندانش موروثى گرديد و به عبدالرحمان جبرتى ختم شد.
    نیاکان جبرتى از مسلمانان حنفى ناحیه ساحلى جَبَرْت بودند. جد هفتم جبرتى، که او نیز عبدالرحمان نام داشت، به قصد زیارت حرمین شریفین از جبرت عازم جده و سپس مکه شد، دو سال نیز در مدینه اقامت گزید و نزد علماى آن سامان کسب علم کرد، آنگاه به مصر رفت و در اوایل سده دهم در کنار جامع الازهر قاهره اقامت گزید. مدتى بعد وى شیخِ (بزرگ یا متولى) رواقِ جَبَرْت در جامع الازهر شد و این مقام (مشیخة الرواق) به مدت سه قرن در خاندانش موروثى گردید و به عبدالرحمان جبرتى ختم شد.
    ==تحصیلات==
    ==تحصیلات==


    پدر عبدالرحمان او را به مكتب‌خانه و آنگاه به مدرسه سِنانيه، واقع در شمال غرب جامع الازهر، فرستاد تا در آنجا قرآن و مقدمات علوم دينى را فرا گيرد. وى در يازده سالگى حافظ قرآن شد. جبرتى نزد پدرش تاريخ و علوم رياضى و هيئت آموخت و پيش ديگر استادانى كه با پدرش دوستى داشتند، علوم دينى و رياضى را فراگرفت. مشهورترين استاد وى در اين برهه [[مرتضی زبیدی، محمد|سيد محمدمرتضى زَبيدى]]، مؤلف [[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]، بود كه جبرتى در محضرش علم لغت آموخت. در رَواق شُوام نيز اصول مذهبى حنفى را نزد [[عبدالرحمان عريشى]] فرا گرفت.
    پدر عبدالرحمان او را به مکتب‌خانه و آنگاه به مدرسه سِنانیه، واقع در شمال غرب جامع الازهر، فرستاد تا در آنجا قرآن و مقدمات علوم دینى را فرا گیرد. وى در یازده سالگى حافظ قرآن شد. جبرتى نزد پدرش تاریخ و علوم ریاضى و هیئت آموخت و پیش دیگر استادانى که با پدرش دوستى داشتند، علوم دینى و ریاضى را فراگرفت. مشهورترین استاد وى در این برهه [[مرتضی زبیدی، محمد|سید محمدمرتضى زَبیدى]]، مؤلف [[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]، بود که جبرتى در محضرش علم لغت آموخت. در رَواق شُوام نیز اصول مذهبى حنفى را نزد [[عبدالرحمان عريشى|عبدالرحمان عریشى]] فرا گرفت.


    عبدالرحمان در محافل علمى و ادبى پدرش حضور مى‌يافت و از دانشمندان بهره علمى مى‌برد. وى در اول صفر 1188ق، با وفات پدرش، به رياست رواق جَبَرْت رسيد و وارث ثروت عظيم و املاك و اوقاف متعدد او شد. تمام عمرش را در قاهره به كسب علم و تدريس در الازهر و در منزل خود و حاشيه نوشتن بر كتاب‌هاى پدرش و مذاكره با بزرگان در محافل علمى سپرى كرد. وى علاوه بر فقه و علوم دينى، به رياضيات علاقه‌مند بود و در پزشکى نيز مطالعاتى كرد و در آن رشته، كتابى نگاشت و تا حدودى نيز به تصوف گرايش يافت.
    عبدالرحمان در محافل علمى و ادبى پدرش حضور مى‌یافت و از دانشمندان بهره علمى مى‌برد. وى در اول صفر 1188ق، با وفات پدرش، به ریاست رواق جَبَرْت رسید و وارث ثروت عظیم و املاک و اوقاف متعدد او شد. تمام عمرش را در قاهره به کسب علم و تدریس در الازهر و در منزل خود و حاشیه نوشتن بر کتاب‌هاى پدرش و مذاکره با بزرگان در محافل علمى سپرى کرد. وى علاوه بر فقه و علوم دینى، به ریاضیات علاقه‌مند بود و در پزشکى نیز مطالعاتى کرد و در آن رشته، کتابى نگاشت و تا حدودى نیز به تصوف گرایش یافت.


    او در اواخر سال 1195ق شروع به نگارش يادداشت‌هايى كرد كه بعدها پايه تاريخش گرديد.
    او در اواخر سال 1195ق شروع به نگارش یادداشت‌هایى کرد که بعدها پایه تاریخش گردید.


    با ورود ناپلئون بناپارت و سپاهيانش در صفر 1213ق./ 1798م. به قاهره و اشغال مصر، جبرتى قاهره را به سوى مزرعه‌اش در شهرك ابيار در شمال دلتاى مصر، ترك كرد ولى اندكى بعد، در پى دعوت ناپلئون از دانشمندان و علماى مهاجر مصر، به قاهره بازگشت. همچنين به عضويت مجلس اعيان (ديوان عمومى)، متشكل از ده تن از بزرگان مصر، درآمد كه ناپلئون قصد داشت به وسيله آن ديوان، امور مصر را اداره كند و بدين‌ترتيب، نزد سرداران سپاه فرانسوى و فرهيختگان همراه سپاه، احترام يافت.
    با ورود ناپلئون بناپارت و سپاهیانش در صفر 1213ق./ 1798م. به قاهره و اشغال مصر، جبرتى قاهره را به سوى مزرعه‌اش در شهرک ابیار در شمال دلتاى مصر، ترک کرد ولى اندکى بعد، در پى دعوت ناپلئون از دانشمندان و علماى مهاجر مصر، به قاهره بازگشت. همچنین به عضویت مجلس اعیان (دیوان عمومى)، متشکل از ده تن از بزرگان مصر، درآمد که ناپلئون قصد داشت به وسیله آن دیوان، امور مصر را اداره کند و بدین‌ترتیب، نزد سرداران سپاه فرانسوى و فرهیختگان همراه سپاه، احترام یافت.


    جبرتى درباره حمله فرانسه به مصر، موضع مخالف نداشت بلكه برعكس، با تعدادى از دانشمندان فرانسوى دوست شد و پس از آنكه به دعوت آنها از فرهنگستان علوم فرانسه در قاهره و كتابخانه و ابزارهاى فلكى فرانسویان ديدن كرد، آن ابزارها را به دقت در كتابش وصف و ستايش نمود و شيفتة پيشرفتهاى علمى فرانسویان شد. او اين تماسها را به هيچ وجه همكارى با سپاه فرانسه و اشغالگران نمى‌دانست، بلكه آن را شيوه‌اى براى استفاده از علوم و فنون فرانسویان مى‌شمرد و در عين حال از ظلم و بى‌بندوبارى فرانسویان انتقاد مى‌كرد.جبرتى در دستگاه حكومت محمدعلى پاشا (1220- 1264ق.)، متولى وظيفه افتا بر اساس مذهب حنفى و تعيين اوقات نماز و رؤيت هلال ماه رمضان و شوال بود. علاوه بر آن، تا هفت سال مانده به مرگش همچنان در جامع‌الازهر تدريس مى‌كرد.
    جبرتى درباره حمله فرانسه به مصر، موضع مخالف نداشت بلکه برعکس، با تعدادى از دانشمندان فرانسوى دوست شد و پس از آنکه به دعوت آنها از فرهنگستان علوم فرانسه در قاهره و کتابخانه و ابزارهاى فلکى فرانسویان دیدن کرد، آن ابزارها را به دقت در کتابش وصف و ستایش نمود و شیفتة پیشرفتهاى علمى فرانسویان شد. او این تماسها را به هیچ وجه همکارى با سپاه فرانسه و اشغالگران نمى‌دانست، بلکه آن را شیوه‌اى براى استفاده از علوم و فنون فرانسویان مى‌شمرد و در عین حال از ظلم و بى‌بندوبارى فرانسویان انتقاد مى‌کرد.جبرتى در دستگاه حکومت محمدعلى پاشا (1220- 1264ق.)، متولى وظیفه افتا بر اساس مذهب حنفى و تعیین اوقات نماز و رؤیت هلال ماه رمضان و شوال بود. علاوه بر آن، تا هفت سال مانده به مرگش همچنان در جامع‌الازهر تدریس مى‌کرد.


    جبرتى به سبب حادثه قتل فرزندش خليل در رمضان 1237ق، و نيز به علت بيمارى و كهولت، جلد چهارم تاريخش را ناتمام گذاشت و در سوك فرزند، بينايى‌اش را از دست داد.
    جبرتى به سبب حادثه قتل فرزندش خلیل در رمضان 1237ق، و نیز به علت بیمارى و کهولت، جلد چهارم تاریخش را ناتمام گذاشت و در سوک فرزند، بینایى‌اش را از دست داد.


    ==وفات==
    ==وفات==


    وى در حدود 1240-1241ق در قاهره وفات يافت.
    وى در حدود 1240-1241ق در قاهره وفات یافت.


    == آثار==
    == آثار==


    # مظهرالتقديس بذهاب دولة الفرنسيس؛
    # مظهرالتقدیس بذهاب دولة الفرنسیس؛
    # مختصر تذكرة اولى الالباب و الجامع للعَجَبِ العُجاب؛
    # مختصر تذکرة اولى الالباب و الجامع للعَجَبِ العُجاب؛
    # دستور تقويم الكواكب السبعة و الجواهر و الاَهِلَّة والتواريخ الثلاثة؛
    # دستور تقویم الکواکب السبعة و الجواهر و الاَهِلَّة والتواریخ الثلاثة؛
    # نقد كتاب الف ليلة و ليلة.
    # نقد کتاب الف لیلة و لیلة.


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    [https://rch.ac.ir/article/Details/10290?%D8%AC%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86 دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج9، ص 4469]
    [https://rch.ac.ir/article/Details/10290?%D8%AC%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86 دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ج9، ص 4469]


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۵

    جبرتی، عبدالرحمن
    نام جبرتی، عبدالرحمن
    نام‎های دیگر
    نام پدر حسن
    متولد 1754 م/1167ق
    محل تولد قاهره
    رحلت 1822م/1240-1241ق
    اساتید سید محمدمرتضى زَبیدى

    عبدالرحمان عریشى

    برخی آثار تاریخ عجائب الآثار فی التراجم و الأخبار المعروف بتاریخ الجبرتی

    مظهر التقدیس بذهاب دولة الفرنسیس

    کد مؤلف AUTHORCODE03969AUTHORCODE

    عبدالرحمان بن حسن بن ابراهیم زَیْلَعى جبرتى عقیلى حنفى (1167-1241ق)، مورخ نامور مصرى قرن دوازدهم و سیزدهم،

    ولادت

    در 1167ق در قاهره به دنیا آمد.

    خاندان

    نیاکان جبرتى از مسلمانان حنفى ناحیه ساحلى جَبَرْت بودند. جد هفتم جبرتى، که او نیز عبدالرحمان نام داشت، به قصد زیارت حرمین شریفین از جبرت عازم جده و سپس مکه شد، دو سال نیز در مدینه اقامت گزید و نزد علماى آن سامان کسب علم کرد، آنگاه به مصر رفت و در اوایل سده دهم در کنار جامع الازهر قاهره اقامت گزید. مدتى بعد وى شیخِ (بزرگ یا متولى) رواقِ جَبَرْت در جامع الازهر شد و این مقام (مشیخة الرواق) به مدت سه قرن در خاندانش موروثى گردید و به عبدالرحمان جبرتى ختم شد.

    تحصیلات

    پدر عبدالرحمان او را به مکتب‌خانه و آنگاه به مدرسه سِنانیه، واقع در شمال غرب جامع الازهر، فرستاد تا در آنجا قرآن و مقدمات علوم دینى را فرا گیرد. وى در یازده سالگى حافظ قرآن شد. جبرتى نزد پدرش تاریخ و علوم ریاضى و هیئت آموخت و پیش دیگر استادانى که با پدرش دوستى داشتند، علوم دینى و ریاضى را فراگرفت. مشهورترین استاد وى در این برهه سید محمدمرتضى زَبیدى، مؤلف تاج العروس، بود که جبرتى در محضرش علم لغت آموخت. در رَواق شُوام نیز اصول مذهبى حنفى را نزد عبدالرحمان عریشى فرا گرفت.

    عبدالرحمان در محافل علمى و ادبى پدرش حضور مى‌یافت و از دانشمندان بهره علمى مى‌برد. وى در اول صفر 1188ق، با وفات پدرش، به ریاست رواق جَبَرْت رسید و وارث ثروت عظیم و املاک و اوقاف متعدد او شد. تمام عمرش را در قاهره به کسب علم و تدریس در الازهر و در منزل خود و حاشیه نوشتن بر کتاب‌هاى پدرش و مذاکره با بزرگان در محافل علمى سپرى کرد. وى علاوه بر فقه و علوم دینى، به ریاضیات علاقه‌مند بود و در پزشکى نیز مطالعاتى کرد و در آن رشته، کتابى نگاشت و تا حدودى نیز به تصوف گرایش یافت.

    او در اواخر سال 1195ق شروع به نگارش یادداشت‌هایى کرد که بعدها پایه تاریخش گردید.

    با ورود ناپلئون بناپارت و سپاهیانش در صفر 1213ق./ 1798م. به قاهره و اشغال مصر، جبرتى قاهره را به سوى مزرعه‌اش در شهرک ابیار در شمال دلتاى مصر، ترک کرد ولى اندکى بعد، در پى دعوت ناپلئون از دانشمندان و علماى مهاجر مصر، به قاهره بازگشت. همچنین به عضویت مجلس اعیان (دیوان عمومى)، متشکل از ده تن از بزرگان مصر، درآمد که ناپلئون قصد داشت به وسیله آن دیوان، امور مصر را اداره کند و بدین‌ترتیب، نزد سرداران سپاه فرانسوى و فرهیختگان همراه سپاه، احترام یافت.

    جبرتى درباره حمله فرانسه به مصر، موضع مخالف نداشت بلکه برعکس، با تعدادى از دانشمندان فرانسوى دوست شد و پس از آنکه به دعوت آنها از فرهنگستان علوم فرانسه در قاهره و کتابخانه و ابزارهاى فلکى فرانسویان دیدن کرد، آن ابزارها را به دقت در کتابش وصف و ستایش نمود و شیفتة پیشرفتهاى علمى فرانسویان شد. او این تماسها را به هیچ وجه همکارى با سپاه فرانسه و اشغالگران نمى‌دانست، بلکه آن را شیوه‌اى براى استفاده از علوم و فنون فرانسویان مى‌شمرد و در عین حال از ظلم و بى‌بندوبارى فرانسویان انتقاد مى‌کرد.جبرتى در دستگاه حکومت محمدعلى پاشا (1220- 1264ق.)، متولى وظیفه افتا بر اساس مذهب حنفى و تعیین اوقات نماز و رؤیت هلال ماه رمضان و شوال بود. علاوه بر آن، تا هفت سال مانده به مرگش همچنان در جامع‌الازهر تدریس مى‌کرد.

    جبرتى به سبب حادثه قتل فرزندش خلیل در رمضان 1237ق، و نیز به علت بیمارى و کهولت، جلد چهارم تاریخش را ناتمام گذاشت و در سوک فرزند، بینایى‌اش را از دست داد.

    وفات

    وى در حدود 1240-1241ق در قاهره وفات یافت.

    آثار

    1. مظهرالتقدیس بذهاب دولة الفرنسیس؛
    2. مختصر تذکرة اولى الالباب و الجامع للعَجَبِ العُجاب؛
    3. دستور تقویم الکواکب السبعة و الجواهر و الاَهِلَّة والتواریخ الثلاثة؛
    4. نقد کتاب الف لیلة و لیلة.

    منابع مقاله

    دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ج9، ص 4469

    وابسته‌ها