بایدها و نبایدها: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    [[بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های آیت‌الله شهید دکتر بهشتی]] (تهيه و تنظيم)
    [[بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های آیت‌الله شهید دکتر بهشتی]] (تهيه و تنظيم)


    [[بهشتی، محمد]] (نویسنده)
    [[بهشتی، سید محمد]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏196‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ب‎‏2
    | کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏196‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ب‎‏2
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17188
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =19987
    | کتابخوان همراه نور =19987
    | کتابخوان همراه نور =19987
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    }}
    }}


    '''بايدها و نبايدها''' اثر فارسی شهيد آيت‌الله دكتر سيد‌ ‎محمد حسینى بهشتى، دربرگيرنده سلسله مباحث ايشان است كه بين سال‌هاى 1349 تا 1355ش در جلسات تفسير قرآنى كه در شامگاه هر يك‌شنبه با عنوان «مكتب قرآن» تشكيل مى‌شده، ايراد گرديده است.
    '''بایدها و نبایدها''' اثر فارسی [[بهشتی، سید محمد|شهید آیت‌الله دكتر سید‌ ‎محمد حسینى بهشتى]]، دربرگیرنده سلسله مباحث ایشان است كه بین سال‌هاى 1349 تا 1355ش در جلسات تفسیر قرآنى كه در شامگاه هر یک‌شنبه با عنوان «مكتب قرآن» تشكیل مى‌شده، ایراد گردیده است.


    == ساختار==
    == ساختار==
    كتاب با مقدمه بنياد نشر آثار و انديشه‌هاى آيت‌الله شهيد دكتر بهشتى آغاز و مطالب به همان زبان گفتارى، در قالب ده جلسه، عرضه شده است.
    كتاب با مقدمه بنیاد نشر آثار و اندیشه‌هاى [[بهشتی، سید محمد|آیت‌الله شهید دكتر بهشتى]] آغاز و مطالب به همان زبان گفتارى، در قالب ده جلسه، عرضه شده است.


    دكتر بهشتى در اين جلسات به تفسير و توضيح آيات 102 تا 110 سوره آل عمران و مبحث بسيار ارزنده و در عين حال به فراموشى سپرده شده امر به معروف و نهى از منكر پرداخته است.
    [[بهشتی، سید محمد|دكتر بهشتى]] در این جلسات به تفسیر و توضیح آیات 102 تا 110 سوره آل عمران و مبحث بسیار ارزنده و در عین حال به فراموشى سپرده شده امر به معروف و نهى از منكر پرداخته است.


    محور جالب توجه در مجموعه بحث‌هایى كه در اين كتاب آمده است، مراتب شناخت معروف و منكر است. دكتر بهشتى براى اين شناخت، مراحلى برشمرده است. وى معتقد است خير و شر همه كس فهم و همه كس شناس است؛ هر چند كه گاه داراى پيچيدگى‌هایى است كه انديشه‌ورزى بيشتر مى‌طلبد و در خور ورزيدگان عالم و اهل فكر و انديشه است و گاه در دايره شناسايى‌هایى از زاويه ديد امام صورت مى‌گيرد؛ همو كه چون مسئوليت رهبرى جامعه را به عهده دارد، در محاسبه جنبه‌هاى مثبت و منفى هر تصميم بايد از منظرى عالمتر، مصالح عامه مسلمين را نيز در نظر گيرد. مباحث اين كتاب، مملوّ از برداشت‌هاى اصولى، همه‌سونگر و ناظم‌مندى است كه درصدد پاسخ‌يابى به پرسش‌هاى زمان ما از دين است.
    محور جالب توجه در مجموعه بحث‌هایى كه در این كتاب آمده است، مراتب شناخت معروف و منكر است. [[بهشتی، سید محمد|دكتر بهشتى]] براى این شناخت، مراحلى برشمرده است. وى معتقد است خیر و شر همه كس فهم و همه كس شناس است؛ هر چند كه گاه داراى پیچیدگى‌هایى است كه اندیشه‌ورزى بیشتر مى‌طلبد و در خور ورزیدگان عالم و اهل فكر و اندیشه است و گاه در دایره شناسایى‌هایى از زاویه دید امام صورت مى‌گیرد؛ همو كه چون مسئولیت رهبرى جامعه را به عهده دارد، در محاسبه جنبه‌هاى مثبت و منفى هر تصمیم باید از منظرى عالمتر، مصالح عامه مسلمین را نیز در نظر گیرد. مباحث این كتاب، مملوّ از برداشت‌هاى اصولى، همه‌سونگر و ناظم‌مندى است كه درصدد پاسخ‌یابى به پرسش‌هاى زمان ما از دین است.


    == گزارش محتوا==
    == گزارش محتوا==
    شهيد بهشتى در جلسه اول، به نقد عنوان «محمدى‌ها» براى مسلمانان پرداخته است. ايشان معتقد است كه ما به حضرت محمد(ص) احترام مى‌گذاریم و او را دوست داريم، اما لقب تاريخى ما، بر حسب آنچه قرآن مى‌خواند، «مسلم» است اما نويسندگان غربى به اشتباه، ما را به جاى مسلمان، «محمدى» مى‌نامند. وى در خطاب به ايشان مى‌فرمايد: شما چون خودتان را مسيحى ناميده‌ايد، ما را هم با آن قياس كرده‌ايد. يعنى قطبتان و محورتان مسيح است تا آنجا كه مسيح مى‌آيد و مقدم بر خداى آفريدگار مسيح مى‌شود: اول مى‌شود پسر خدا، كم كم شریک خدا، كم كم همتاى خدا، بعد هم مى‌شود ادغام در خدا، آن هم ادغام اين طرفى، يعنى آن قدر كه نام مسيح در شما هست اما نام خدا نيست.
    [[بهشتی، سید محمد|شهید بهشتى]] در جلسه اول، به نقد عنوان «محمدى‌ها» براى مسلمانان پرداخته است. ایشان معتقد است كه ما به حضرت محمد(ص) احترام مى‌گذاریم و او را دوست داریم، اما لقب تاریخى ما، بر حسب آنچه قرآن مى‌خواند، «مسلم» است اما نویسندگان غربى به اشتباه، ما را به جاى مسلمان، «محمدى» مى‌نامند. وى در خطاب به ایشان مى‌فرماید: شما چون خودتان را مسیحى نامیده‌اید، ما را هم با آن قیاس كرده‌اید. یعنى قطبتان و محورتان مسیح است تا آنجا كه مسیح مى‌آید و مقدم بر خداى آفریدگار مسیح مى‌شود: اول مى‌شود پسر خدا، كم كم شریک خدا، كم كم همتاى خدا، بعد هم مى‌شود ادغام در خدا، آن هم ادغام این طرفى، یعنى آن قدر كه نام مسیح در شما هست اما نام خدا نیست.


    وى معتقد است ما بايد همواره با پيوند خدا، كه اسلام و تسليم بودن در برابر اوست، زندگى كنيم؛ چون اين عامل وحدت ماست و پيامبر(ص) به عنوان رسول‌الله و على(ع) به عنوان اميرالمؤمنين و ولى الله در ميان ما شناخته مى‌شوند كه عشق و گرايش ما به پيغمبر و امام حجاب پيوند ما با خدا نشود؛ بلكه كمكى به تقويت پيوند ما با خدا باشد.
    وى معتقد است ما باید همواره با پیوند خدا، كه اسلام و تسلیم بودن در برابر اوست، زندگى كنیم؛ چون این عامل وحدت ماست و پیامبر(ص) به عنوان رسول‌الله و على(ع) به عنوان امیرالمؤمنین و ولى الله در میان ما شناخته مى‌شوند كه عشق و گرایش ما به پیغمبر و امام حجاب پیوند ما با خدا نشود؛ بلكه كمكى به تقویت پیوند ما با خدا باشد.


    جلسه دوم، به تفسير آيه مبارکه «و لتكن منكم امه يدعون الى الخير و يآمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر...» اختصاص يافته و به اين پرسش پاسخ داده شده است كه چه كسانى موظف به انجام امر به معروف و نهى از منكرند؟
    جلسه دوم، به تفسیر آیه مبارکه «و لتكن منكم امه یدعون الى الخیر و یآمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر...» اختصاص یافته و به این پرسش پاسخ داده شده است كه چه كسانى موظف به انجام امر به معروف و نهى از منكرند؟


    دكتر بهشتى در اين جلسه، به بررسى اين مسأله پرداخته كه آيا اين آيه مى‌گويد بايد دسته‌اى از شما اين كار را عهده‌دار شوند يا مى‌گويد جامعه شما و امت شما يك‌پارچه بايد چنين جامعه و امتى باشد؟
    [[بهشتی، سید محمد|دكتر بهشتى]] در این جلسه، به بررسى این مسأله پرداخته كه آیا این آیه مى‌گوید باید دسته‌اى از شما این كار را عهده‌دار شوند یا مى‌گوید جامعه شما و امت شما یکپارچه باید چنین جامعه و امتى باشد؟


    وى معتقد است علت اينكه بعضى از اين آيه، برداشت اول را داشته‌اند و دارند، وجود كلمه «من» است ولى به اعتقاد وى، اين كلمه براى بيان، نشو و ابتداست. يعنى از شما مردم، بايد چنين جماعتى پديد آيد. شما بايد سازندگان چنين جماعتى باشيد. اين تعبير هم در زبان فارسی و هم در زبان عربى براى معادل «من» فراوان است.
    وى معتقد است علت اینكه بعضى از این آیه، برداشت اول را داشته‌اند و دارند، وجود كلمه «من» است ولى به اعتقاد وى، این كلمه براى بیان، نشو و ابتداست. یعنى از شما مردم، باید چنین جماعتى پدید آید. شما باید سازندگان چنین جماعتى باشید. این تعبیر هم در زبان فارسی و هم در زبان عربى براى معادل «من» فراوان است.


    در جلسه سوم، از انسان تربيت شده اسلام، بحث به ميان آمده است. دكتر بهشتى معتقد است كه اسلام و اديان مى‌خواهند انسان عاشق تربيت كنند؛ انسانى كه هم عاقل باشد و هم عاشق. انسانى كه حساب‌ها را برسد، چشم‌ها و گوش‌هایش را باز كند، زمينه‌ها را مطالعه كند، مقتضيات را نگاه كند، استعدادها، آمادگى‌ها، موانع و مشكلات را حساب كند و راه مناسب را انتخاب نمايد. اما اين را بداند كه در زندگى، از تلاش باز ايستادن وجود ندارد. اين، كار عاشق است، در او شور و گرمايى است كه نمى‌گذارد آرام بگيرد. به باور وى، آرامش انسان‌هاى نوميد، انسان‌هایى كه ممكن است محاسبه آن‌ها را به نوميدى بكشاند، در آن‌ها نيست.
    در جلسه سوم، از انسان تربیت شده اسلام، بحث به میان آمده است. [[بهشتی، سید محمد|دكتر بهشتى]] معتقد است كه اسلام و ادیان مى‌خواهند انسان عاشق تربیت كنند؛ انسانى كه هم عاقل باشد و هم عاشق. انسانى كه حساب‌ها را برسد، چشم‌ها و گوش‌هایش را باز كند، زمینه‌ها را مطالعه كند، مقتضیات را نگاه كند، استعدادها، آمادگى‌ها، موانع و مشكلات را حساب كند و راه مناسب را انتخاب نماید. اما این را بداند كه در زندگى، از تلاش باز ایستادن وجود ندارد. این، كار عاشق است، در او شور و گرمایى است كه نمى‌گذارد آرام بگیرد. به باور وى، آرامش انسان‌هاى نومید، انسان‌هایى كه ممكن است محاسبه آن‌ها را به نومیدى بكشاند، در آن‌ها نیست.


    در جلسه چهارم، به روند شتابان دگرگونى‌ها اشاره شده است. دنياى ما دنيايى است كه دگرگونى‌ها در آن عجيب سرعت گرفته است. در بخش‌هاى مختلف زندگى بشرى مى‌بينيم كه گاهى در هر ده سال، پا به عصرى جديد مى‌گذاریم. دكتر بهشتى بر اين باور است كه اين قدر فاصله‌ها نسبت به گذشته كم شده كه اگر فاصله‌هاى عصر حجر قديم را با عصر حجر جديد مقايسه كنيم، بعد عصر حجر جديد را با عصر آهن و آتش، مس، مفرغ و... بسنجيم، مى‌بينيم كه در آنجا فاصله‌ها چند هزار سال و چند صد سال است، اما يك‌باره به قرنى مى‌رسيم كه هر ده، پانزده سالى، تبديل مى‌شود به يك مقطع جديد از فرهنگ، صنعت و علم. به اعتقاد ايشان، در دگرگونى‌هاى فكرى و اجتماعى بشرى هم، عصر ما، همين خاصیت را دارد، يعنى در چند سالى، دنيا در زير سيطره يك نوع تفكر زندگى مى‌كرده است ولى دولت، قدرت، حكمرانى و سيطره اين فكر، گاهى ده سال هم دوام نياورده است.
    در جلسه چهارم، به روند شتابان دگرگونى‌ها اشاره شده است. دنیاى ما دنیایى است كه دگرگونى‌ها در آن عجیب سرعت گرفته است. در بخش‌هاى مختلف زندگى بشرى مى‌بینیم كه گاهى در هر ده سال، پا به عصرى جدید مى‌گذاریم. [[بهشتی، سید محمد|دكتر بهشتى]] بر این باور است كه این قدر فاصله‌ها نسبت به گذشته كم شده كه اگر فاصله‌هاى عصر حجر قدیم را با عصر حجر جدید مقایسه كنیم، بعد عصر حجر جدید را با عصر آهن و آتش، مس، مفرغ و... بسنجیم، مى‌بینیم كه در آنجا فاصله‌ها چند هزار سال و چند صد سال است، اما یکباره به قرنى مى‌رسیم كه هر ده، پانزده سالى، تبدیل مى‌شود به یك مقطع جدید از فرهنگ، صنعت و علم. به اعتقاد ایشان، در دگرگونى‌هاى فكرى و اجتماعى بشرى هم، عصر ما، همین خاصیت را دارد، یعنى در چند سالى، دنیا در زیر سیطره یك نوع تفكر زندگى مى‌كرده است ولى دولت، قدرت، حكمرانى و سیطره این فكر، گاهى ده سال هم دوام نیاورده است.


    در اين جلسه، به بررسى و بحث پيرامون معناى معروف، منكر، نسبى يا مطلق بودن خوبى و بدى، نظر اشاعره درباره حسن و قبح و درباره حيله‌هاى شرعى، پرداخته شده است.
    در این جلسه، به بررسى و بحث پیرامون معناى معروف، منكر، نسبى یا مطلق بودن خوبى و بدى، نظر اشاعره درباره حسن و قبح و درباره حیله‌هاى شرعى، پرداخته شده است.


    در جلسه پنجم، به موارد ثابت معروف و منكر اشاره شده است. در ابتدا، اين سؤال مطرح گرديده است كه آيا بخل، خودپايى و خودنگرى و جود، گذشت، ايثار، دگرنگرى و دگرنوازى، دو خوى و خصلت هست يا نيست؟ دكتر بهشتى معتقد است كه ترديدى نيست كه اين‌ها از خصلت‌هاى آدم است و آدم‌ها را از اين نظر مى‌شود به دو گروه تقسيم كنيم. آدم بخيل حواسش فقط جمع خودش است و آدم جوادِ بخشنده ايثار كننده، بر عكس اوست.
    در جلسه پنجم، به موارد ثابت معروف و منكر اشاره شده است. در ابتدا، این سؤال مطرح گردیده است كه آیا بخل، خودپایى و خودنگرى و جود، گذشت، ایثار، دگرنگرى و دگرنوازى، دو خوى و خصلت هست یا نیست؟ [[بهشتی، سید محمد|دكتر بهشتى]] معتقد است كه تردیدى نیست كه این‌ها از خصلت‌هاى آدم است و آدم‌ها را از این نظر مى‌شود به دو گروه تقسیم كنیم. آدم بخیل حواسش فقط جمع خودش است و آدم جوادِ بخشنده ایثار كننده، بر عكس اوست.


    در جلسه ششم، بحث به آنجا رسيده است بشر با همان مقدار شناخت و بينش فطرى خداداد همگانى، يك سلسله خصلت‌ها و كارها را پسنديده مى‌شناسد و يك سلسله كارها، خصلت‌ها و خلق‌ها را ناپسند و مردود مى‌داند؛ بنابراین ما يك مقدار خوب، شايسته و پسنديده همه كس‌شناس داريم به نام معروف و يك مقدار زشت، بد و ناپسند همه كس‌شناس داريم به نام منكر.
    در جلسه ششم، بحث به آنجا رسیده است بشر با همان مقدار شناخت و بینش فطرى خداداد همگانى، یك سلسله خصلت‌ها و كارها را پسندیده مى‌شناسد و یك سلسله كارها، خصلت‌ها و خلق‌ها را ناپسند و مردود مى‌داند؛ بنابراین ما یك مقدار خوب، شایسته و پسندیده همه كس‌شناس داریم به نام معروف و یك مقدار زشت، بد و ناپسند همه كس‌شناس داریم به نام منكر.


    در اين جلسه، بحث در اين مسير ادامه پيدا كرده است كه رعايت اين پسنديده‌ها و ناپسندهاى همه كس‌شناس، به هر حال براى هر كس، در هر نوع شرايط و در هر نظام و سيستمى، لازم است و اين معيارهاى شناخته شده، بايد رعايت شود.
    در این جلسه، بحث در این مسیر ادامه پیدا كرده است كه رعایت این پسندیده‌ها و ناپسندهاى همه كس‌شناس، به هر حال براى هر كس، در هر نوع شرایط و در هر نظام و سیستمى، لازم است و این معیارهاى شناخته شده، باید رعایت شود.


    در جلسه هفتم، شناخت معروف و منكر پيچيده، از وظايف رهبرى شناخته شده است. آنچه در اين جلسه مورد بررسى قرار گرفته، اين است كه شناخت برآيند نهایى معروف و منكر، در بسيارى از مسائل اجتماعى، از توان فرد خارج است و بايد در دايره وظايف رهبرى امت قرار بگيرد؛ نتيجه اينكه مقدارى از امر به معروف‌ها و نهى از منكرها، نه از نظر قدرت، بلكه اصولاً از مجراى معروف و منكر، از حدود مسئوليت فرد خارج است.
    در جلسه هفتم، شناخت معروف و منكر پیچیده، از وظایف رهبرى شناخته شده است. آنچه در این جلسه مورد بررسى قرار گرفته، این است كه شناخت برآیند نهایى معروف و منكر، در بسیارى از مسائل اجتماعى، از توان فرد خارج است و باید در دایره وظایف رهبرى امت قرار بگیرد؛ نتیجه اینكه مقدارى از امر به معروف‌ها و نهى از منكرها، نه از نظر قدرت، بلكه اصولاً از مجراى معروف و منكر، از حدود مسئولیت فرد خارج است.


    در جلسات بعدى، وجوب كفايى يا عينى امر به معروف و نهى از منكر و شرايطى كه در كتب فقهى براى آن گفته شده، بررسى گرديده و در پايان نيز نتيجه‌گيرى و جمع‌بندى مطالب آمده است.
    در جلسات بعدى، وجوب كفایى یا عینى امر به معروف و نهى از منكر و شرایطى كه در كتب فقهى براى آن گفته شده، بررسى گردیده و در پایان نیز نتیجه‌گیرى و جمع‌بندى مطالب آمده است.


    شهيد بهشتى معتقد است آنگاه كه نقش بنيادين اصل امر به معروف و نهى از منكر در شناخت خير و شر، پسنديده و ناپسند و بايدها و نبايدها در نظر گرفته شود و آنگاه كه كاركرد اجتماعى آن در سالم‌سازى محيط اجتماعى و فراهم نمودن زمينه و شرايط مناسب براى اعمال انتخابگرى انسان‌ها فهم شود، پيامدهاى زيانبار غفلت و جهالت از اين اصل، بيشتر و بيشتر آشكار مى‌گردد.
    [[بهشتی، سید محمد|شهید بهشتى]] معتقد است آنگاه كه نقش بنیادین اصل امر به معروف و نهى از منكر در شناخت خیر و شر، پسندیده و ناپسند و بایدها و نبایدها در نظر گرفته شود و آنگاه كه كاركرد اجتماعى آن در سالم‌سازى محیط اجتماعى و فراهم نمودن زمینه و شرایط مناسب براى اعمال انتخابگرى انسان‌ها فهم شود، پیامدهاى زیانبار غفلت و جهالت از این اصل، بیشتر و بیشتر آشكار مى‌گردد.


    == وضعيت كتاب==
    == وضعیت كتاب==
    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام در انتهاى كتاب آمده است. پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع و شماره آيه مورد بحث، اختصاص يافته است.
    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام در انتهاى كتاب آمده است. پاورقى‌ها بیشتر به ذكر منابع و شماره آیه مورد بحث، اختصاص یافته است.


    == منابع مقاله==
    == منابع مقاله==
    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.
    {{الگو:علوم قرآنی}}


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۵۶

    ‏بایدها و نبایدها
    بایدها و نبایدها
    پدیدآورانبنیاد نشر آثار و اندیشه‌های آیت‌الله شهید دکتر بهشتی (تهيه و تنظيم) بهشتی، سید محمد (نویسنده)
    ناشربقعه
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1379 ش
    چاپ1
    موضوعامر به معروف و نهی از منکر
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏196‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ب‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    بایدها و نبایدها اثر فارسی شهید آیت‌الله دكتر سید‌ ‎محمد حسینى بهشتى، دربرگیرنده سلسله مباحث ایشان است كه بین سال‌هاى 1349 تا 1355ش در جلسات تفسیر قرآنى كه در شامگاه هر یک‌شنبه با عنوان «مكتب قرآن» تشكیل مى‌شده، ایراد گردیده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه بنیاد نشر آثار و اندیشه‌هاى آیت‌الله شهید دكتر بهشتى آغاز و مطالب به همان زبان گفتارى، در قالب ده جلسه، عرضه شده است.

    دكتر بهشتى در این جلسات به تفسیر و توضیح آیات 102 تا 110 سوره آل عمران و مبحث بسیار ارزنده و در عین حال به فراموشى سپرده شده امر به معروف و نهى از منكر پرداخته است.

    محور جالب توجه در مجموعه بحث‌هایى كه در این كتاب آمده است، مراتب شناخت معروف و منكر است. دكتر بهشتى براى این شناخت، مراحلى برشمرده است. وى معتقد است خیر و شر همه كس فهم و همه كس شناس است؛ هر چند كه گاه داراى پیچیدگى‌هایى است كه اندیشه‌ورزى بیشتر مى‌طلبد و در خور ورزیدگان عالم و اهل فكر و اندیشه است و گاه در دایره شناسایى‌هایى از زاویه دید امام صورت مى‌گیرد؛ همو كه چون مسئولیت رهبرى جامعه را به عهده دارد، در محاسبه جنبه‌هاى مثبت و منفى هر تصمیم باید از منظرى عالمتر، مصالح عامه مسلمین را نیز در نظر گیرد. مباحث این كتاب، مملوّ از برداشت‌هاى اصولى، همه‌سونگر و ناظم‌مندى است كه درصدد پاسخ‌یابى به پرسش‌هاى زمان ما از دین است.

    گزارش محتوا

    شهید بهشتى در جلسه اول، به نقد عنوان «محمدى‌ها» براى مسلمانان پرداخته است. ایشان معتقد است كه ما به حضرت محمد(ص) احترام مى‌گذاریم و او را دوست داریم، اما لقب تاریخى ما، بر حسب آنچه قرآن مى‌خواند، «مسلم» است اما نویسندگان غربى به اشتباه، ما را به جاى مسلمان، «محمدى» مى‌نامند. وى در خطاب به ایشان مى‌فرماید: شما چون خودتان را مسیحى نامیده‌اید، ما را هم با آن قیاس كرده‌اید. یعنى قطبتان و محورتان مسیح است تا آنجا كه مسیح مى‌آید و مقدم بر خداى آفریدگار مسیح مى‌شود: اول مى‌شود پسر خدا، كم كم شریک خدا، كم كم همتاى خدا، بعد هم مى‌شود ادغام در خدا، آن هم ادغام این طرفى، یعنى آن قدر كه نام مسیح در شما هست اما نام خدا نیست.

    وى معتقد است ما باید همواره با پیوند خدا، كه اسلام و تسلیم بودن در برابر اوست، زندگى كنیم؛ چون این عامل وحدت ماست و پیامبر(ص) به عنوان رسول‌الله و على(ع) به عنوان امیرالمؤمنین و ولى الله در میان ما شناخته مى‌شوند كه عشق و گرایش ما به پیغمبر و امام حجاب پیوند ما با خدا نشود؛ بلكه كمكى به تقویت پیوند ما با خدا باشد.

    جلسه دوم، به تفسیر آیه مبارکه «و لتكن منكم امه یدعون الى الخیر و یآمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر...» اختصاص یافته و به این پرسش پاسخ داده شده است كه چه كسانى موظف به انجام امر به معروف و نهى از منكرند؟

    دكتر بهشتى در این جلسه، به بررسى این مسأله پرداخته كه آیا این آیه مى‌گوید باید دسته‌اى از شما این كار را عهده‌دار شوند یا مى‌گوید جامعه شما و امت شما یکپارچه باید چنین جامعه و امتى باشد؟

    وى معتقد است علت اینكه بعضى از این آیه، برداشت اول را داشته‌اند و دارند، وجود كلمه «من» است ولى به اعتقاد وى، این كلمه براى بیان، نشو و ابتداست. یعنى از شما مردم، باید چنین جماعتى پدید آید. شما باید سازندگان چنین جماعتى باشید. این تعبیر هم در زبان فارسی و هم در زبان عربى براى معادل «من» فراوان است.

    در جلسه سوم، از انسان تربیت شده اسلام، بحث به میان آمده است. دكتر بهشتى معتقد است كه اسلام و ادیان مى‌خواهند انسان عاشق تربیت كنند؛ انسانى كه هم عاقل باشد و هم عاشق. انسانى كه حساب‌ها را برسد، چشم‌ها و گوش‌هایش را باز كند، زمینه‌ها را مطالعه كند، مقتضیات را نگاه كند، استعدادها، آمادگى‌ها، موانع و مشكلات را حساب كند و راه مناسب را انتخاب نماید. اما این را بداند كه در زندگى، از تلاش باز ایستادن وجود ندارد. این، كار عاشق است، در او شور و گرمایى است كه نمى‌گذارد آرام بگیرد. به باور وى، آرامش انسان‌هاى نومید، انسان‌هایى كه ممكن است محاسبه آن‌ها را به نومیدى بكشاند، در آن‌ها نیست.

    در جلسه چهارم، به روند شتابان دگرگونى‌ها اشاره شده است. دنیاى ما دنیایى است كه دگرگونى‌ها در آن عجیب سرعت گرفته است. در بخش‌هاى مختلف زندگى بشرى مى‌بینیم كه گاهى در هر ده سال، پا به عصرى جدید مى‌گذاریم. دكتر بهشتى بر این باور است كه این قدر فاصله‌ها نسبت به گذشته كم شده كه اگر فاصله‌هاى عصر حجر قدیم را با عصر حجر جدید مقایسه كنیم، بعد عصر حجر جدید را با عصر آهن و آتش، مس، مفرغ و... بسنجیم، مى‌بینیم كه در آنجا فاصله‌ها چند هزار سال و چند صد سال است، اما یکباره به قرنى مى‌رسیم كه هر ده، پانزده سالى، تبدیل مى‌شود به یك مقطع جدید از فرهنگ، صنعت و علم. به اعتقاد ایشان، در دگرگونى‌هاى فكرى و اجتماعى بشرى هم، عصر ما، همین خاصیت را دارد، یعنى در چند سالى، دنیا در زیر سیطره یك نوع تفكر زندگى مى‌كرده است ولى دولت، قدرت، حكمرانى و سیطره این فكر، گاهى ده سال هم دوام نیاورده است.

    در این جلسه، به بررسى و بحث پیرامون معناى معروف، منكر، نسبى یا مطلق بودن خوبى و بدى، نظر اشاعره درباره حسن و قبح و درباره حیله‌هاى شرعى، پرداخته شده است.

    در جلسه پنجم، به موارد ثابت معروف و منكر اشاره شده است. در ابتدا، این سؤال مطرح گردیده است كه آیا بخل، خودپایى و خودنگرى و جود، گذشت، ایثار، دگرنگرى و دگرنوازى، دو خوى و خصلت هست یا نیست؟ دكتر بهشتى معتقد است كه تردیدى نیست كه این‌ها از خصلت‌هاى آدم است و آدم‌ها را از این نظر مى‌شود به دو گروه تقسیم كنیم. آدم بخیل حواسش فقط جمع خودش است و آدم جوادِ بخشنده ایثار كننده، بر عكس اوست.

    در جلسه ششم، بحث به آنجا رسیده است بشر با همان مقدار شناخت و بینش فطرى خداداد همگانى، یك سلسله خصلت‌ها و كارها را پسندیده مى‌شناسد و یك سلسله كارها، خصلت‌ها و خلق‌ها را ناپسند و مردود مى‌داند؛ بنابراین ما یك مقدار خوب، شایسته و پسندیده همه كس‌شناس داریم به نام معروف و یك مقدار زشت، بد و ناپسند همه كس‌شناس داریم به نام منكر.

    در این جلسه، بحث در این مسیر ادامه پیدا كرده است كه رعایت این پسندیده‌ها و ناپسندهاى همه كس‌شناس، به هر حال براى هر كس، در هر نوع شرایط و در هر نظام و سیستمى، لازم است و این معیارهاى شناخته شده، باید رعایت شود.

    در جلسه هفتم، شناخت معروف و منكر پیچیده، از وظایف رهبرى شناخته شده است. آنچه در این جلسه مورد بررسى قرار گرفته، این است كه شناخت برآیند نهایى معروف و منكر، در بسیارى از مسائل اجتماعى، از توان فرد خارج است و باید در دایره وظایف رهبرى امت قرار بگیرد؛ نتیجه اینكه مقدارى از امر به معروف‌ها و نهى از منكرها، نه از نظر قدرت، بلكه اصولاً از مجراى معروف و منكر، از حدود مسئولیت فرد خارج است.

    در جلسات بعدى، وجوب كفایى یا عینى امر به معروف و نهى از منكر و شرایطى كه در كتب فقهى براى آن گفته شده، بررسى گردیده و در پایان نیز نتیجه‌گیرى و جمع‌بندى مطالب آمده است.

    شهید بهشتى معتقد است آنگاه كه نقش بنیادین اصل امر به معروف و نهى از منكر در شناخت خیر و شر، پسندیده و ناپسند و بایدها و نبایدها در نظر گرفته شود و آنگاه كه كاركرد اجتماعى آن در سالم‌سازى محیط اجتماعى و فراهم نمودن زمینه و شرایط مناسب براى اعمال انتخابگرى انسان‌ها فهم شود، پیامدهاى زیانبار غفلت و جهالت از این اصل، بیشتر و بیشتر آشكار مى‌گردد.

    وضعیت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام در انتهاى كتاب آمده است. پاورقى‌ها بیشتر به ذكر منابع و شماره آیه مورد بحث، اختصاص یافته است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.