شیعه در ایران: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهامزدایی)') |
||
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR03886J1.jpg | |||
| عنوان =شیعه در ایران | |||
| | | عنوانهای دیگر =تاریخ الشیعه. فارسی. برگزیده | ||
| پدیدآوران = | |||
[[مظفر، محمد حسین]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[حجتی، | [[حجتی، سید محمدباقر]] (مترجم) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 239 /م6 ت20423 1386ب | ||
| موضوع = | |||
شیعه - تاریخ | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
مشعر | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
|موضوع | | سال نشر = 1386 ش | ||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03886AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =978-964-540-074-1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03886 | |||
| کتابخوان همراه نور =03886 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهامزدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر| تاریخ تشیع در ایران (ابهامزدایی)}} | |||
'''شيعه در ايران'''، ترجمه بخشى از كتاب [[تاريخ الشيعة]]، تأليف [[مظفر، محمد حسین|محمدحسين مظفر ]]است كه توسط [[حجتی، | |||
'''شيعه در ايران'''، ترجمه بخشى از كتاب [[تاريخ الشيعة]]، تأليف [[مظفر، محمد حسین|محمدحسين مظفر]] است كه توسط [[حجتی، سید محمدباقر|سيد محمدباقر حجتى]] انجام گرفته است. | |||
كتاب با يك مقدمه آغاز و طى چند بخش، به ترتيب از دولت طاهريان در هرات آغاز و به دولت قاجاريان ختم مىشود. | كتاب با يك مقدمه آغاز و طى چند بخش، به ترتيب از دولت طاهريان در هرات آغاز و به دولت قاجاريان ختم مىشود. | ||
خط ۴۶: | خط ۳۹: | ||
ايران در قرن اول هجرى - پس از آنكه مسلمين آن را فتح كردند - با ولا و محبت نسبت به اهلالبيت(ع) آشنايى نداشت. در قرن دوم همزمان با حكومت امويان بود كه تشيع در آن ريشه دوانيد و مردم با ولاى اهلالبيت(ع) تا حدّى مأنوس شدند. | ايران در قرن اول هجرى - پس از آنكه مسلمين آن را فتح كردند - با ولا و محبت نسبت به اهلالبيت(ع) آشنايى نداشت. در قرن دوم همزمان با حكومت امويان بود كه تشيع در آن ريشه دوانيد و مردم با ولاى اهلالبيت(ع) تا حدّى مأنوس شدند. | ||
تشيع در اواخر قرن دوم و سوم - در ثلث اول دوران حكومت بنى عباس و پس از اقامت امام رضا(ع) در خراسان - ظهور خود را آغاز كرد و در قرن چهارم و پنجم - همزمان با حكومت آل بويه - انتشار يافت و طىّ مدتى در عهد سلجوقيان گرفتار ركود و توقف گرديد؛ سرانجام در دوره حكومت مغولها (از قرن هفتم) دامنه تشيع در ايران رو به گسترش نهاد تاآنكه شاه اسماعيل صفوى در قرن دهم بر حكومت دست يافت و از همين قرن بود كه تشيع همه سرزمين ايران را زير پوشش خود گرفت <ref>متن كتاب، ص52 و 53</ref> | تشيع در اواخر قرن دوم و سوم - در ثلث اول دوران حكومت بنى عباس و پس از اقامت [[امام رضا(ع)]] در خراسان - ظهور خود را آغاز كرد و در قرن چهارم و پنجم - همزمان با حكومت آل بويه - انتشار يافت و طىّ مدتى در عهد سلجوقيان گرفتار ركود و توقف گرديد؛ سرانجام در دوره حكومت مغولها (از قرن هفتم) دامنه تشيع در ايران رو به گسترش نهاد تاآنكه شاه اسماعيل صفوى در قرن دهم بر حكومت دست يافت و از همين قرن بود كه تشيع همه سرزمين ايران را زير پوشش خود گرفت<ref>متن كتاب، ص52 و 53</ref> | ||
مؤلف درباره يكى از پادشاهان مغول به نام غازان و خدماتى كه به مذهب شيعه نموده و نيز تشرف او به اين مذهب مىگويد: | مؤلف درباره يكى از پادشاهان مغول به نام غازان و خدماتى كه به مذهب شيعه نموده و نيز تشرف او به اين مذهب مىگويد: | ||
وقتى غازان در سال 696ق، به عراق آمد، در سوى حله روى نهاد و آهنگ مشهد اميرالمؤمنين على(ع) نمود، ضريح مقدس آن حضرت را زيارت كرد و دستور داد كه وجوه و اموال فراوانى در اختيار علويان قرار دهند. آنگاه براى زيارت بهسوى مشهد حسينى در كربلا عازم گشت و در آنجا همانگونهكه در مشهد علوى كوشيد، دستور صادر نمود. همچنين بدينسان در سال 698ق - كه بار ديگر به عراق آمده بود - عمل كرد. | وقتى غازان در سال 696ق، به عراق آمد، در سوى حله روى نهاد و آهنگ مشهد [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] نمود، ضريح مقدس آن حضرت را زيارت كرد و دستور داد كه وجوه و اموال فراوانى در اختيار علويان قرار دهند. آنگاه براى زيارت بهسوى مشهد حسينى در كربلا عازم گشت و در آنجا همانگونهكه در مشهد علوى كوشيد، دستور صادر نمود. همچنين بدينسان در سال 698ق - كه بار ديگر به عراق آمده بود - عمل كرد. | ||
غازان به سال 696ق، در بغداد خانههايى براى ضيافت علويان كه مقيم بغداد بودند بنا كرد و آن را «دور السيادة» نام نهاد، اموال فراوانى براى بناى آن صرف نمود و املاك و زمينهايى بر آن وقف كرد. | غازان به سال 696ق، در بغداد خانههايى براى ضيافت علويان كه مقيم بغداد بودند بنا كرد و آن را «دور السيادة» نام نهاد، اموال فراوانى براى بناى آن صرف نمود و املاك و زمينهايى بر آن وقف كرد. | ||
خط ۵۶: | خط ۴۹: | ||
وى سه نهر از فرات حفر كرد كه يكى از آنها به شهر كربلا جارى مىشد. | وى سه نهر از فرات حفر كرد كه يكى از آنها به شهر كربلا جارى مىشد. | ||
و امثال اينگونه كارها كه موجب مىشود انسان به ظنّ قوى، او را شيعى بر شمارد؛ زيرا امثال اين كارها را غالباً جز كسى كه خون تشيع در عروق او جريان دارد انجام نمىدهد <ref>همان، ص36 و 37</ref> | و امثال اينگونه كارها كه موجب مىشود انسان به ظنّ قوى، او را شيعى بر شمارد؛ زيرا امثال اين كارها را غالباً ً جز كسى كه خون تشيع در عروق او جريان دارد انجام نمىدهد<ref>همان، ص36 و 37</ref> | ||
البته بايد توجه داشت عدهاى از اكراد در اين سرزمين بر مذهب اهل سنّت باقى ماندند (و در كردستان به سر مىبرند) و همچنين عدهاى از عربهاى جنوب (و مردمى از شمال و نيز گروهى از مردم زاهدان و بلوچستان ايران) پيرو مذهب اهل سنت مىباشند. وقتى چنين واقعيتى براى ما به مدد برهان و وجدان روشن شد، به اين نتيجه مىرسيم كه ايرانىها، همان مردمى هستند كه سالها پس از پيدايش تشيع، آن را پذيرا شدند و تشيع پس از قرنها توانست همه سرزمين ايران را در بر گيرد و اين تصور كه تشيع از ايران شروع شد را بايد تصورى واهى برشمرد. آيا صحيح است بگوييم آن پديدهاى كه همزمان با حيات نبىّ اكرم(ص) جوشيد و در عروق گروهى از صحابه برگزيده او جريان يافت، منبع آن را در قرن دهم در ايران جستجو كنيم؟ بايد از اين تصور واهى و اشتباه و بهتان بزرگ به خدا پناه برد؛ بلكه عناد و اصرار بر اختلاف، انسان را به آنجا مىكشاند كه دانسته و يا نادانسته وجود آفتاب را در حال طلوعش انكار مىكند و ديدگان او در رؤيت ماهتاب در شب چهارده از كار مىافتد. | البته بايد توجه داشت عدهاى از اكراد در اين سرزمين بر مذهب اهل سنّت باقى ماندند (و در كردستان به سر مىبرند) و همچنين عدهاى از عربهاى جنوب (و مردمى از شمال و نيز گروهى از مردم زاهدان و بلوچستان ايران) پيرو مذهب اهل سنت مىباشند. وقتى چنين واقعيتى براى ما به مدد برهان و وجدان روشن شد، به اين نتيجه مىرسيم كه ايرانىها، همان مردمى هستند كه سالها پس از پيدايش تشيع، آن را پذيرا شدند و تشيع پس از قرنها توانست همه سرزمين ايران را در بر گيرد و اين تصور كه تشيع از ايران شروع شد را بايد تصورى واهى برشمرد. آيا صحيح است بگوييم آن پديدهاى كه همزمان با حيات نبىّ اكرم(ص) جوشيد و در عروق گروهى از صحابه برگزيده او جريان يافت، منبع آن را در قرن دهم در ايران جستجو كنيم؟ بايد از اين تصور واهى و اشتباه و بهتان بزرگ به خدا پناه برد؛ بلكه عناد و اصرار بر اختلاف، انسان را به آنجا مىكشاند كه دانسته و يا نادانسته وجود آفتاب را در حال طلوعش انكار مىكند و ديدگان او در رؤيت ماهتاب در شب چهارده از كار مىافتد. | ||
هدف ما از اين سخن آن است كه اهل بصيرت و پويندگان حق را هشدارى باشد تا حقايق را از جادهاى مستقيم و روشن - و نه از طريقى گرفتار انحراف و اعوجاج كه انسان را از صراط مستقيم بهدور ساخته و موجب سقوط در چاه وَيل مىگردد - جويا گردند <ref>همان، ص53</ref> | هدف ما از اين سخن آن است كه اهل بصيرت و پويندگان حق را هشدارى باشد تا حقايق را از جادهاى مستقيم و روشن - و نه از طريقى گرفتار انحراف و اعوجاج كه انسان را از صراط مستقيم بهدور ساخته و موجب سقوط در چاه وَيل مىگردد - جويا گردند<ref>همان، ص53</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۲: | ||
متن كتاب. | متن كتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[تاريخ الشيعة]] | [[تاريخ الشيعة]] | ||
[[شیعه در حجاز]] | |||
[ | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:فرق اسلامی]] | [[رده: فرق اسلامی]] | ||
[[رده:فرق شیعه]] | [[رده: فرق شیعه]] | ||
[[رده:شیعهشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۶
شیعه در ایران | |
---|---|
پدیدآوران | مظفر، محمد حسین (نویسنده) حجتی، سید محمدباقر (مترجم) |
عنوانهای دیگر | تاریخ الشیعه. فارسی. برگزیده |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-540-074-1 |
موضوع | شیعه - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 239 /م6 ت20423 1386ب |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شيعه در ايران، ترجمه بخشى از كتاب تاريخ الشيعة، تأليف محمدحسين مظفر است كه توسط سيد محمدباقر حجتى انجام گرفته است.
كتاب با يك مقدمه آغاز و طى چند بخش، به ترتيب از دولت طاهريان در هرات آغاز و به دولت قاجاريان ختم مىشود.
مؤلف در اين بين به حكومتهاى علويان، آل بويه، مغول، صفويه و نادرشاه اشاره مىكند و به خدمات هركدام نسبت به مذهب تشيع اشاره مىنمايد.
ايران در قرن اول هجرى - پس از آنكه مسلمين آن را فتح كردند - با ولا و محبت نسبت به اهلالبيت(ع) آشنايى نداشت. در قرن دوم همزمان با حكومت امويان بود كه تشيع در آن ريشه دوانيد و مردم با ولاى اهلالبيت(ع) تا حدّى مأنوس شدند.
تشيع در اواخر قرن دوم و سوم - در ثلث اول دوران حكومت بنى عباس و پس از اقامت امام رضا(ع) در خراسان - ظهور خود را آغاز كرد و در قرن چهارم و پنجم - همزمان با حكومت آل بويه - انتشار يافت و طىّ مدتى در عهد سلجوقيان گرفتار ركود و توقف گرديد؛ سرانجام در دوره حكومت مغولها (از قرن هفتم) دامنه تشيع در ايران رو به گسترش نهاد تاآنكه شاه اسماعيل صفوى در قرن دهم بر حكومت دست يافت و از همين قرن بود كه تشيع همه سرزمين ايران را زير پوشش خود گرفت[۱]
مؤلف درباره يكى از پادشاهان مغول به نام غازان و خدماتى كه به مذهب شيعه نموده و نيز تشرف او به اين مذهب مىگويد:
وقتى غازان در سال 696ق، به عراق آمد، در سوى حله روى نهاد و آهنگ مشهد اميرالمؤمنين على(ع) نمود، ضريح مقدس آن حضرت را زيارت كرد و دستور داد كه وجوه و اموال فراوانى در اختيار علويان قرار دهند. آنگاه براى زيارت بهسوى مشهد حسينى در كربلا عازم گشت و در آنجا همانگونهكه در مشهد علوى كوشيد، دستور صادر نمود. همچنين بدينسان در سال 698ق - كه بار ديگر به عراق آمده بود - عمل كرد.
غازان به سال 696ق، در بغداد خانههايى براى ضيافت علويان كه مقيم بغداد بودند بنا كرد و آن را «دور السيادة» نام نهاد، اموال فراوانى براى بناى آن صرف نمود و املاك و زمينهايى بر آن وقف كرد.
وى سه نهر از فرات حفر كرد كه يكى از آنها به شهر كربلا جارى مىشد.
و امثال اينگونه كارها كه موجب مىشود انسان به ظنّ قوى، او را شيعى بر شمارد؛ زيرا امثال اين كارها را غالباً ً جز كسى كه خون تشيع در عروق او جريان دارد انجام نمىدهد[۲]
البته بايد توجه داشت عدهاى از اكراد در اين سرزمين بر مذهب اهل سنّت باقى ماندند (و در كردستان به سر مىبرند) و همچنين عدهاى از عربهاى جنوب (و مردمى از شمال و نيز گروهى از مردم زاهدان و بلوچستان ايران) پيرو مذهب اهل سنت مىباشند. وقتى چنين واقعيتى براى ما به مدد برهان و وجدان روشن شد، به اين نتيجه مىرسيم كه ايرانىها، همان مردمى هستند كه سالها پس از پيدايش تشيع، آن را پذيرا شدند و تشيع پس از قرنها توانست همه سرزمين ايران را در بر گيرد و اين تصور كه تشيع از ايران شروع شد را بايد تصورى واهى برشمرد. آيا صحيح است بگوييم آن پديدهاى كه همزمان با حيات نبىّ اكرم(ص) جوشيد و در عروق گروهى از صحابه برگزيده او جريان يافت، منبع آن را در قرن دهم در ايران جستجو كنيم؟ بايد از اين تصور واهى و اشتباه و بهتان بزرگ به خدا پناه برد؛ بلكه عناد و اصرار بر اختلاف، انسان را به آنجا مىكشاند كه دانسته و يا نادانسته وجود آفتاب را در حال طلوعش انكار مىكند و ديدگان او در رؤيت ماهتاب در شب چهارده از كار مىافتد.
هدف ما از اين سخن آن است كه اهل بصيرت و پويندگان حق را هشدارى باشد تا حقايق را از جادهاى مستقيم و روشن - و نه از طريقى گرفتار انحراف و اعوجاج كه انسان را از صراط مستقيم بهدور ساخته و موجب سقوط در چاه وَيل مىگردد - جويا گردند[۳]
پانويس
منابع مقاله
متن كتاب.