تجوید قرآن مجید: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR56590J1.jpg | عنوان =تجوید قرآن مجید | عنوانهای دیگر =...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تجوید (ابهام زدایی)' به 'تجوید (ابهامزدایی)') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابوالحسن | [[شعرانی، ابوالحسن]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =/ش7ت3 / 79/6 BP | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر = | | ناشر = اسلاميه | ||
| مکان نشر = | | مکان نشر =ايران - تهران | ||
| سال نشر = | | سال نشر = 1371ش. | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56590AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56590AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ =3 | ||
| تعداد جلد = | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =56590 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور =56590 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| تجوید (ابهامزدایی)}} | |||
'''تجوید قرآن مجید'''، اثر ابوالحسن | '''تجوید قرآن مجید'''، اثر [[شعرانی، ابوالحسن|ابوالحسن شعرانی]]، کتابی است یک جلدی، به زبان فارسی و درباره تجوید قرآن کریم. این اثر توسط انتشارات اسلامیه در تهران به چاپ رسیده است. برخی از مطالب این کتاب، در کتابهای جدید ذیل مباحث تجوید مطرح نمیشوند و ممکن است آنها را در مباحث روخوانی و روانخوانی یا... ارائه کنند. درهرحال این کتاب، اثر مختصر و مفیدی در فهمیدن برخی از علوم قرآنی، بهویژه روانخوانی و تجوید است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
علامه شعرانی در مقدمه کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان بزرگوار ایشان(ع)، مینویسد: اما بعد چنین گوید ابوالحسن بن محمد المدعو بالشعرانی: این مختصری است در آنچه مبتدیان را لازم است در دانستن ظواهر الفاظ قرآن و قواعد تلاوت و آنچه ناچار باید هر مسلمان از این مقوله بداند تا بتواند قرآن را صحیح بخواند. | [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانی]] در مقدمه کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان بزرگوار ایشان(ع)، مینویسد: اما بعد چنین گوید [[شعرانی، ابوالحسن|ابوالحسن بن محمد]] المدعو بالشعرانی: این مختصری است در آنچه مبتدیان را لازم است در دانستن ظواهر الفاظ قرآن و قواعد تلاوت و آنچه ناچار باید هر مسلمان از این مقوله بداند تا بتواند قرآن را صحیح بخواند. | ||
و بدان که علوم قرائت شامل فصول و ابواب بسیار است و حفظ و ضبط آن برای عامه مردم دشوار است و البته مقصود ما تفسیر قرآن نیست، بلکه ظاهر الفاظ است. بیشتر مردم یک فصل از فصول علم قرائت را که تجوید نام دارد، جدا کردهاند و همان را میآموزند و گاهی اندکی از رسمالخط قرآن را بر آن افزودند تا صحیح و غلط خطی قرآن را مقابله و تلاوتکنندگان، تشخیص دهند و برای عوام همین کافی است. | و بدان که علوم قرائت شامل فصول و ابواب بسیار است و حفظ و ضبط آن برای عامه مردم دشوار است و البته مقصود ما تفسیر قرآن نیست، بلکه ظاهر الفاظ است. بیشتر مردم یک فصل از فصول علم قرائت را که تجوید نام دارد، جدا کردهاند و همان را میآموزند و گاهی اندکی از رسمالخط قرآن را بر آن افزودند تا صحیح و غلط خطی قرآن را مقابله و تلاوتکنندگان، تشخیص دهند و برای عوام همین کافی است. | ||
مثلا یکی از فصول و ابواب علم قرائت آن است که بدانیم سورههای قرآن چگونه مرتب شد و چه کسی مثلا دویستوهشتادوشش آیه را بههم پیوست و نام آن را سوره بقره گذاشت و هشتادوسه آیه را ترکیب کرد و نام آن را سوره یاسین نهاد؟ این حروف مقطعه اوایل سورهها را چه کسی در اول سورهها قرار داد؟ یا مثلا سوره بقره که دویستوهشتادوشش آیه است، همه این آیهها یکباره نازل نشد، بلکه قطعهقطعه بهمناسبت در مواقع مختلف نازل شدند. چه شد که بعضی از این آیات متفرقه را در سوره بقره قرار دادند و بعضی را مثلا در سوره نساء؟ جواب همه این سؤالات آن است که جز به امر و فرمان خود پیغمبر(ص) معقول نیست خود مردم این کار را کنند، وگرنه هرکس آیهای را در سورهای قرار میداد و دیگری، در سوره دیگر. | مثلا یکی از فصول و ابواب علم قرائت آن است که بدانیم سورههای قرآن چگونه مرتب شد و چه کسی مثلا دویستوهشتادوشش آیه را بههم پیوست و نام آن را سوره بقره گذاشت و هشتادوسه آیه را ترکیب کرد و نام آن را سوره یاسین نهاد؟ این حروف مقطعه اوایل سورهها را چه کسی در اول سورهها قرار داد؟ یا مثلا سوره بقره که دویستوهشتادوشش آیه است، همه این آیهها یکباره نازل نشد، بلکه قطعهقطعه بهمناسبت در مواقع مختلف نازل شدند. چه شد که بعضی از این آیات متفرقه را در سوره بقره قرار دادند و بعضی را مثلا در سوره نساء؟ جواب همه این سؤالات آن است که جز به امر و فرمان خود پیغمبر(ص) معقول نیست خود مردم این کار را کنند، وگرنه هرکس آیهای را در سورهای قرار میداد و دیگری، در سوره دیگر. | ||
علامه شعرانی پس از بیان این مطالب، مباحث اصلی کتاب و بحث از تجوید را آغاز میکند و در آن از مباحث ذیل، سخن به میان میآورد: اقسام دندانها، اقسام حروف، صفات حروف، ادغام، ادغام قد و إذ، ادغام یرملون، وقف و احکام آن، وقفهای سجاوندی، های کنایه، یای آخر کلمه، سکت، سور عزیمه، تقسیم قرآن به سوره و آیه، فصل و وصل، الف در اماله و علامتهای قرآنهای پاکستانی<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-81</ref>. | پیغمبر(ص) فرمود: اسامه که سوره بقره میداند، سزاوار ریاست است و هرکس سوره یاسین بخواند چنان است و در هر نماز سوره کامل باید خواند و عنوان سوره در خود قرآن در آیه'''فأتوا بسورة من مثله''' (بقره: 23) آمده است. پس سوره در عهد پیغمبر(ص) تشکیل یافته و بههم پیوسته بود. این یکی از مسائل قرائت است و هزاران مسائل دیگر که اینجا گنجایش ندارد<ref>ر.ک: دیباچه مؤلف، ص2-5</ref>. | ||
[[شعرانی، ابوالحسن|شعرانی]]، سپس مباحثش را با ترغیب به تلاوت قرآن، فضیلت قرائت قرآن و علم آن و بیان قاریان هفتگانه و روایتکنندگان از آنها ادامه میدهد<ref>ر.ک: همان، ص5-17</ref>. | |||
[[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانی]] پس از بیان این مطالب، مباحث اصلی کتاب و بحث از تجوید را آغاز میکند و در آن از مباحث ذیل، سخن به میان میآورد: اقسام دندانها، اقسام حروف، صفات حروف، ادغام، ادغام قد و إذ، ادغام یرملون، وقف و احکام آن، وقفهای سجاوندی، های کنایه، یای آخر کلمه، سکت، سور عزیمه، تقسیم قرآن به سوره و آیه، فصل و وصل، الف در اماله و علامتهای قرآنهای پاکستانی<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-81</ref>. | |||
البته همان طور که از عناوین مطالب ذکر شده در بالا پیداست، برخی از مطالب فوق، در کتابهای جدید در مباحث تجوید مطرح نمیشوند و ممکن است آنها را در مباحث روخوانی و روانخوانی یا... ارائه کنند. درهرحال این کتاب، اثر مختصر و مفیدی در فهمیدن برخی علوم قرآنی، بهویژه روانخوانی و تجوید است. | البته همان طور که از عناوین مطالب ذکر شده در بالا پیداست، برخی از مطالب فوق، در کتابهای جدید در مباحث تجوید مطرح نمیشوند و ممکن است آنها را در مباحث روخوانی و روانخوانی یا... ارائه کنند. درهرحال این کتاب، اثر مختصر و مفیدی در فهمیدن برخی علوم قرآنی، بهویژه روانخوانی و تجوید است. | ||
خاتمه مختصری در انتهای کتاب، پس از ذکر علامتهای قرآنهای پاکستانی، آمده است که نویسنده در آن چنین گفته است: گاهی سؤال میشود که آیا در مثل '''إنما حرّم رَبّي الفواحش''' (اعراف: 33) جایز است «رَبِّ يَ الفواحش» بخوانیم؟؛ به این معنی که کسره «باء» را اشباع نکنیم، یا حتما باید کسره «باء» را اشباع کرد و «رَبّي يَ الفواحش» گفت؟ گوییم: وجه اول البته جایز نیست و حتما باید «رَبّي يَ الفواحش» گفت؛ چون قرآن را یا به حذف یاء متکلم خواندند، یعنی «رَبِّ الفواحش» و یا با وجود آن، یعنی «رَبّي يَ الفواحش» چنانکه گذشت و کسی «ربِّ يَ» نخوانده است<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص82</ref>. | خاتمه مختصری در انتهای کتاب، پس از ذکر علامتهای قرآنهای پاکستانی، آمده است که نویسنده در آن چنین گفته است: گاهی سؤال میشود که آیا در مثل'''إنما حرّم رَبّي الفواحش''' (اعراف: 33) جایز است «رَبِّ يَ الفواحش» بخوانیم؟؛ به این معنی که کسره «باء» را اشباع نکنیم، یا حتما باید کسره «باء» را اشباع کرد و «رَبّي يَ الفواحش» گفت؟ گوییم: وجه اول البته جایز نیست و حتما باید «رَبّي يَ الفواحش» گفت؛ چون قرآن را یا به حذف یاء متکلم خواندند، یعنی «رَبِّ الفواحش» و یا با وجود آن، یعنی «رَبّي يَ الفواحش» چنانکه گذشت و کسی «ربِّ يَ» نخوانده است<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص82</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در انتهای اثر آمده است. | فهرست مطالب در انتهای اثر آمده است. | ||
نویسنده، در انتهای کتاب پس از خاتمه، تاریخ به پایان رسیدن نگارش این اثر را چنین نوشته: «به پایان رسید به قلم بنده ناچیز ابوالحسن شعرانی در تاریخ رمضان المبارک 1392، مطابق آبان 1351، بعون الله و حسن توفيقه»<ref>ر.ک: همان، ص82</ref>. | |||
نویسنده، در انتهای کتاب پس از خاتمه، تاریخ به پایان رسیدن نگارش این اثر را چنین نوشته: «به پایان رسید به قلم بنده ناچیز [[شعرانی، ابوالحسن|ابوالحسن شعرانی]] در تاریخ رمضان المبارک 1392، مطابق آبان 1351، بعون الله و حسن توفيقه»<ref>ر.ک: همان، ص82</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۵۶: | خط ۶۱: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[]] | [[التمهيد في معرفة التجويد]] | ||
[[]] | [[المرشد في علم التجويد]] | ||
[[]] | [[التجويد القرآني دراسة صوتية فيزيائية]] | ||
[[]] | [[بررسی تطبیقی میان علم تجوید و آوا شناسی]] | ||
[[روضات الجنان في آداب و احكام تلاوة القرآن]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]] | |||
[[رده:علوم قرآنی]] | |||
[[رده:علم قرائت و تجوید]] | |||
[[رده:علم تجوید]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۴
تجوید قرآن مجید | |
---|---|
پدیدآوران | شعرانی، ابوالحسن (نویسنده) |
ناشر | اسلاميه |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1371ش. |
چاپ | 3 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ش7ت3 / 79/6 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تجوید قرآن مجید، اثر ابوالحسن شعرانی، کتابی است یک جلدی، به زبان فارسی و درباره تجوید قرآن کریم. این اثر توسط انتشارات اسلامیه در تهران به چاپ رسیده است. برخی از مطالب این کتاب، در کتابهای جدید ذیل مباحث تجوید مطرح نمیشوند و ممکن است آنها را در مباحث روخوانی و روانخوانی یا... ارائه کنند. درهرحال این کتاب، اثر مختصر و مفیدی در فهمیدن برخی از علوم قرآنی، بهویژه روانخوانی و تجوید است.
ساختار
کتاب، حاوی دیباچه مؤلف، مطالب اصلی در بخشهای مختلف و یک خاتمه بسیار کوتاه است. البته نویسنده، کتاب را بخشبندی نکرده و فقط سرفصل مطالب را ذکر کرده است.
گزارش محتوا
علامه شعرانی در مقدمه کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان بزرگوار ایشان(ع)، مینویسد: اما بعد چنین گوید ابوالحسن بن محمد المدعو بالشعرانی: این مختصری است در آنچه مبتدیان را لازم است در دانستن ظواهر الفاظ قرآن و قواعد تلاوت و آنچه ناچار باید هر مسلمان از این مقوله بداند تا بتواند قرآن را صحیح بخواند.
و بدان که علوم قرائت شامل فصول و ابواب بسیار است و حفظ و ضبط آن برای عامه مردم دشوار است و البته مقصود ما تفسیر قرآن نیست، بلکه ظاهر الفاظ است. بیشتر مردم یک فصل از فصول علم قرائت را که تجوید نام دارد، جدا کردهاند و همان را میآموزند و گاهی اندکی از رسمالخط قرآن را بر آن افزودند تا صحیح و غلط خطی قرآن را مقابله و تلاوتکنندگان، تشخیص دهند و برای عوام همین کافی است.
مثلا یکی از فصول و ابواب علم قرائت آن است که بدانیم سورههای قرآن چگونه مرتب شد و چه کسی مثلا دویستوهشتادوشش آیه را بههم پیوست و نام آن را سوره بقره گذاشت و هشتادوسه آیه را ترکیب کرد و نام آن را سوره یاسین نهاد؟ این حروف مقطعه اوایل سورهها را چه کسی در اول سورهها قرار داد؟ یا مثلا سوره بقره که دویستوهشتادوشش آیه است، همه این آیهها یکباره نازل نشد، بلکه قطعهقطعه بهمناسبت در مواقع مختلف نازل شدند. چه شد که بعضی از این آیات متفرقه را در سوره بقره قرار دادند و بعضی را مثلا در سوره نساء؟ جواب همه این سؤالات آن است که جز به امر و فرمان خود پیغمبر(ص) معقول نیست خود مردم این کار را کنند، وگرنه هرکس آیهای را در سورهای قرار میداد و دیگری، در سوره دیگر.
پیغمبر(ص) فرمود: اسامه که سوره بقره میداند، سزاوار ریاست است و هرکس سوره یاسین بخواند چنان است و در هر نماز سوره کامل باید خواند و عنوان سوره در خود قرآن در آیهفأتوا بسورة من مثله (بقره: 23) آمده است. پس سوره در عهد پیغمبر(ص) تشکیل یافته و بههم پیوسته بود. این یکی از مسائل قرائت است و هزاران مسائل دیگر که اینجا گنجایش ندارد[۱].
شعرانی، سپس مباحثش را با ترغیب به تلاوت قرآن، فضیلت قرائت قرآن و علم آن و بیان قاریان هفتگانه و روایتکنندگان از آنها ادامه میدهد[۲].
علامه شعرانی پس از بیان این مطالب، مباحث اصلی کتاب و بحث از تجوید را آغاز میکند و در آن از مباحث ذیل، سخن به میان میآورد: اقسام دندانها، اقسام حروف، صفات حروف، ادغام، ادغام قد و إذ، ادغام یرملون، وقف و احکام آن، وقفهای سجاوندی، های کنایه، یای آخر کلمه، سکت، سور عزیمه، تقسیم قرآن به سوره و آیه، فصل و وصل، الف در اماله و علامتهای قرآنهای پاکستانی[۳].
البته همان طور که از عناوین مطالب ذکر شده در بالا پیداست، برخی از مطالب فوق، در کتابهای جدید در مباحث تجوید مطرح نمیشوند و ممکن است آنها را در مباحث روخوانی و روانخوانی یا... ارائه کنند. درهرحال این کتاب، اثر مختصر و مفیدی در فهمیدن برخی علوم قرآنی، بهویژه روانخوانی و تجوید است.
خاتمه مختصری در انتهای کتاب، پس از ذکر علامتهای قرآنهای پاکستانی، آمده است که نویسنده در آن چنین گفته است: گاهی سؤال میشود که آیا در مثلإنما حرّم رَبّي الفواحش (اعراف: 33) جایز است «رَبِّ يَ الفواحش» بخوانیم؟؛ به این معنی که کسره «باء» را اشباع نکنیم، یا حتما باید کسره «باء» را اشباع کرد و «رَبّي يَ الفواحش» گفت؟ گوییم: وجه اول البته جایز نیست و حتما باید «رَبّي يَ الفواحش» گفت؛ چون قرآن را یا به حذف یاء متکلم خواندند، یعنی «رَبِّ الفواحش» و یا با وجود آن، یعنی «رَبّي يَ الفواحش» چنانکه گذشت و کسی «ربِّ يَ» نخوانده است[۴].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای اثر آمده است.
نویسنده، در انتهای کتاب پس از خاتمه، تاریخ به پایان رسیدن نگارش این اثر را چنین نوشته: «به پایان رسید به قلم بنده ناچیز ابوالحسن شعرانی در تاریخ رمضان المبارک 1392، مطابق آبان 1351، بعون الله و حسن توفيقه»[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.