الاجتهاد و التقليد (آملی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
    جز (جایگزینی متن - 'الاجتهاد و التقليد (ابهام زدایی)' به 'الاجتهاد و التقليد (ابهام‌زدایی)')
     
    (۵۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR13302J1.jpg|بندانگشتی|الاجتهاد و التقلید ( آملی، میرزا هاشم)]]
    | تصویر =NUR13302J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =الاجتهاد و التقلید (آملی، میرزا هاشم)
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =بحوث علمیه استدلالیه استفدیناها من دراسات استادنا الفقیه الاصولی... میرزا هاشم آملی
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|الاجتهاد و التقلید ( آملی، میرزا هاشم)
    [[نجفی، ضیاءالدین]] (مقرر)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|بحوث علمیه استدلالیه استفدیناها من دراسات استادنا الفقیه الاصولی ... میرزا هاشم آملی
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[نجفی، ضیاء الدین]] (مقرر)


    [[آملی، هاشم]] (محاضر)
    [[آملی، هاشم]] (محاضر)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏167‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏3‎‏الف‎‏3‎‏
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع =
    |-
    اجتهاد و تقلید
    |کد کنگره  
    | ناشر =
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏167‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏3‎‏الف‎‏3‎‏
    دفتر نشر نويد اسلام
    |-
    | مکان نشر =قم - ایران
    |موضوع  
    | سال نشر = 1388 ش  
    |data-type='subject'|اجتهاد و تقلید
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|دفتر نشر نويد اسلام
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1388 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE13302AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


     
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13302AUTOMATIONCODE
    == معرفى اجمالى ==
    | چاپ =1
     
    | شابک =978-964-176-050-4
     
    | تعداد جلد =1
    «الاجتهاد و التقليد»، به قلم شيخ ضياء الدين نجفى، حاوى بحث‌هايى علمى است كه وى، از درس‌هاى اصولى استاد خود، ميرزا هاشم آملى، استفاده كرده است.
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =13302
    | کتابخوان همراه نور =13302
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر| الاجتهاد و التقليد (ابهام‌زدایی)}}
    '''الاجتهاد و التقليد'''، به قلم شيخ [[نجفی، ضیاءالدین|ضياء‌الدين نجفى]]، حاوى بحث‌هایى علمى است كه وى، از درس‌هاى اصولى استاد خود، [[آملی، هاشم|ميرزا هاشم آملى]]، استفاده كرده است.


    كتاب، به زبان عربى است و به بررسى دو مسئله مهم اجتهاد و تقليد و فروع مرتبط با آنها، اختصاص دارد و در سال 1400ق، نوشته شده است.
    كتاب، به زبان عربى است و به بررسى دو مسئله مهم اجتهاد و تقليد و فروع مرتبط با آنها، اختصاص دارد و در سال 1400ق، نوشته شده است.


    == ساختار ==
    ==ساختار==
     
     
    كتاب، با مقدمه مؤلف، در تقسيم احكام به اصول و فروع، آغاز و مطالب، در دو جزء و هر جزء، در چندين بخش، ارائه شده است.
    كتاب، با مقدمه مؤلف، در تقسيم احكام به اصول و فروع، آغاز و مطالب، در دو جزء و هر جزء، در چندين بخش، ارائه شده است.


    تفاوت اجتهاد شيعه با سنى، مبادى اجتهاد، شئون فقيه، بررسى مبحث تقليد در آيات و روايات، كلام شيخ طوسى در رابطه با سيره متشرعه در تقليد، عدم جواز تقليد در ضروريات و اوصاف و شرايط مفتى، از جمله مباحث مهم كتاب مى‌باشد.
    تفاوت اجتهاد شيعه با سنى، مبادى اجتهاد، شئون فقيه، بررسى مبحث تقليد در آيات و روايات، كلام [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در رابطه با سيره متشرعه در تقليد، عدم جواز تقليد در ضروريات و اوصاف و شرايط مفتى، از جمله مباحث مهم كتاب مى‌باشد.
     
    == گزارش محتوا ==
     


    ==گزارش محتوا==
    جزء اول، مباحث مربوط به اجتهاد را مورد بحث و بررسى قرار داده است.
    جزء اول، مباحث مربوط به اجتهاد را مورد بحث و بررسى قرار داده است.


    نويسنده، معتقد است كه مقوله اجتهاد، از مهم‌ترين مسائل فقه اسلامى، از زمان حضور معصوم(ع) تا عصر حاضر بوده و مجتهدان، وظيفه حمل تكاليف الهى براى بشر را همواره بر عهده داشته‌اند.
    نویسنده، معتقد است كه مقوله اجتهاد، از مهم‌ترين مسائل فقه اسلامى، از زمان حضور معصوم(ع) تا عصر حاضر بوده و مجتهدان، وظيفه حمل تكاليف الهى برای بشر را همواره بر عهده داشته‌اند.


    وى، اجتهاد را از دو منظر شيعه و سنى، مورد بحث قرار داده است. به بيان وى، اجتهاد نزد شيعه اماميه، عبارت است از به‌كارگرفتن نهايت توانايى خويش در راه كشف احكام از ادله، بنابراين، آن، استنباط فروع، از اصول مأثوره در دين مى‌باشد و مبنى بر دو اصل كتاب و سنت معصومين(ع) است، اما نزد اهل سنت، اصل مستقلى، در مقابل كتاب و سنت مى‌باشد.
    وى، اجتهاد را از دو منظر شيعه و سنى، مورد بحث قرار داده است. به بيان وى، اجتهاد نزد شيعه اماميه، عبارت است از به‌كارگرفتن نهایت توانايى خويش در راه كشف احكام از ادله، بنابراین، آن، استنباط فروع، از اصول مأثوره در دين مى‌باشد و مبنى بر دو اصل كتاب و سنت معصومين(ع) است، اما نزد اهل سنت، اصل مستقلى، در مقابل كتاب و سنت مى‌باشد.


    وى، پس از بيان معناى لغوى و اصطلاحى واژه اجتهاد و اشاره به اختلاف تعابير در معناى آن، علم اجتهاد را علمى مستقل در علوم اسلام دانسته كه داخل در مباحث فقه، اصول فقه و اصول دين نمى‌باشد.
    وى، پس از بيان معناى لغوى و اصطلاحى واژه اجتهاد و اشاره به اختلاف تعابير در معناى آن، علم اجتهاد را علمى مستقل در علوم اسلام دانسته كه داخل در مباحث فقه، اصول فقه و اصول دين نمى‌باشد.


    وى، اجتهاد را، واجب كفايى مى‌داند و معتقد است اگر در عصرى، كسى متكفل آن نشود، تمامى مكلفين آن عصر، عاصى بوده و دليل آن را نيز، آيه شريفه'''«فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فى الدين»''' ذكر كرده است.
    وى، اجتهاد را، واجب كفايى مى‌داند و معتقد است اگر در عصرى، كسى متكفل آن نشود، تمامى مكلفين آن عصر، عاصى بوده و دليل آن را نيز، آيه شريفه'''«فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فى‌الدين»''' ذكر كرده است.
     
    وى، پس از واجب دانستن اجتهاد براى كسى كه داراى قوه استنباط است، مبادى اجتهاد و اقسام آن را مورد بحث قرار داده و در ادامه، امكان تحقق مجتهد مطلق را بررسى نموده است.


    تقليد براى كسى كه خود داراى ملكه اجتهاد است، مجتهد و جواز تقليد از وى، احكام مجتهد مطلق، امكان تحقق مجتهد متجزى، متجزى در مبادى اجتهاد، مبحث تخطئه و تصويب، مستندات ولايت فقيه، عدالت و مرجعيت، مفهوم و حقيقت عدالت، عدالت نزد علماى علم اخلاق، رابطه عدالت و اجتناب از معصيت، تقسيم معاصى به كبيره و صغيره، منظور از اجتناب از كباير و عدم اصرار بر صغاير، حقيقت معاصى، حقيقت اصرار بر صغاير و رابطه عدالت با مروت، توبه و عصمت، از جمله مباحث اين جزء مى‌باشد.
    وى، پس از واجب دانستن اجتهاد برای كسى كه داراى قوه استنباط است، مبادى اجتهاد و اقسام آن را مورد بحث قرار داده و در ادامه، امكان تحقق مجتهد مطلق را بررسى نموده است.


    نويسنده، معتقد است وجوب اعلام، براى مجتهدى كه دچار نسيان در ادله احكام شرعيه و اضمحلال رأى در مبانى فقه شده است، داير مدار اين امر مى‌باشد كه اين مسئله را، از باب شبهات موضوعيه بدانيم يا از باب شبهات حكميه؛ كه بنا بر اول، هم‌چنان‌كه فحص در مورد آن واجب نيست، اعلام نيز واجب نمى‌باشد و بنا بر دوم، اعلام واجب است.
    تقليد برای كسى كه خود داراى ملكه اجتهاد است، مجتهد و جواز تقليد از وى، احكام مجتهد مطلق، امكان تحقق مجتهد متجزى، متجزى در مبادى اجتهاد، مبحث تخطئه و تصويب، مستندات ولايت فقيه، عدالت و مرجعيت، مفهوم و حقيقت عدالت، عدالت نزد علماى علم اخلاق، رابطه عدالت و اجتناب از معصيت، تقسيم معاصى به كبيره و صغيره، منظور از اجتناب از كباير و عدم اصرار بر صغاير، حقيقت معاصى، حقيقت اصرار بر صغاير و رابطه عدالت با مروت، توبه و عصمت، از جمله مباحث اين جزء مى‌باشد.


    تبدل رأى مجتهد، از ديگر مباحث مطرح شده، مى‌باشد و نويسنده، اين مسئله را ذيل سه جهت زير، مورد بحث و بررسى قرار داده است:
    نویسنده، معتقد است وجوب اعلام، برای مجتهدى كه دچار نسيان در ادله احكام شرعيه و اضمحلال رأى در مبانى فقه شده است، داير مدار اين امر مى‌باشد كه اين مسئله را، از باب شبهات موضوعيه بدانيم يا از باب شبهات حكميه؛ كه بنا بر اول، هم‌چنان‌كه فحص در مورد آن واجب نيست، اعلام نيز واجب نمى‌باشد و بنا بر دوم، اعلام واجب است.


    1. اينكه بحث در اين مسئله، متوقف بر قول به تحقق خطا در اجتهاد مى‌باشد، اما بنا بر قول به تصويب، براى اين بحث، ثمره‌اى وجود نخواهد داشت؛
    تبدل رأى مجتهد، از ديگر مباحث مطرح شده، مى‌باشد و نویسنده، اين مسئله را ذيل سه جهت زير، مورد بحث و بررسى قرار داده است:


    2. اگر تبدل رأى محقق شود، عمل به رأى سابق، نه براى خود مجتهد جايز است و نه براى مقلدين وى؛
    #اينكه بحث در اين مسئله، متوقف بر قول به تحقق خطا در اجتهاد مى‌باشد، اما بنا بر قول به تصويب، برای اين بحث، ثمره‌اى وجود نخواهد داشت؛
    #اگر تبدل رأى محقق شود، عمل به رأى سابق، نه برای خود مجتهد جايز است و نه برای مقلدين وى؛
    #نسبت ميان اين مسئله و مبحث اجزاء، عموم و خصوص من وجه مى‌باشد.


    3. نسبت ميان اين مسئله و مبحث اجزاء، عموم و خصوص من وجه مى‌باشد.
    در جزء دوم، «تقليد» و مباحث مرتبط با آن، بررسى شده است. نویسنده، ابتدا، مشروعيت تقليد را مورد بحث قرار داده و ضمن تحقيق در معناى آن، رابطه تقليد با حكم عقل و شرع را بيان كرده است.
     
    در جزء دوم، «تقليد» و مباحث مرتبط با آن، بررسى شده است. نويسنده، ابتدا، مشروعيت تقليد را مورد بحث قرار داده و ضمن تحقيق در معناى آن، رابطه تقليد با حكم عقل و شرع را بيان كرده است.


    در مورد رابطه تقليد با حكم عقل، به اصول زير، اشاره شده است:
    در مورد رابطه تقليد با حكم عقل، به اصول زير، اشاره شده است:


    1. اصل اولى در حكم عقل، قبيح و مذموم بودن اتباع از حكم غير و تبعيت از امر و نهى او مى‌باشد، زيرا شأن انسان، بالاتر از آن است كه مانند اشياء فاقد عقل و اراده، تابع ديگران باشد؛ پس اصل اولى عقل، مستقل بودن تعقّل و اراده آدمى است؛
    #اصل اولى در حكم عقل، قبيح و مذموم بودن اتباع از حكم غير و تبعيت از امر و نهى او مى‌باشد، زيرا شأن انسان، بالاتر از آن است كه مانند اشياء فاقد عقل و اراده، تابع ديگران باشد؛ پس اصل اولى عقل، مستقل بودن تعقّل و اراده آدمى است؛
    #اصل ثانوى اين است كه اگر تقليد انسان از ديگرى، داراى جهت عقلائى باشد، از دايره اين ذم، خارج شده و مورد مدح قرار گرفته است و شاهد آن سيره عقلاء در رجوع به خبره در هر امر است.


    2. اصل ثانوى اين است كه اگر تقليد انسان از ديگرى، داراى جهت عقلائى باشد، از دايره اين ذم، خارج شده و مورد مدح قرار گرفته است و شاهد آن سيره عقلاء در رجوع به خبره در هر امر است.
    نویسنده، مجراى تقليد را، احكام فرعیه عمليه، مانند صلات، صوم و... عنوان كرده و معتقد است كه طبق نظر مشهور علما، در اصول دين (كه مطلوب در آنها، نفس معرفت و اعتقاد مى‌باشد، مانند ايمان به مبدأ، معاد، رسالت و امامت)، تقليد جايز نبوده و در اين‌گونه امور، بر هر مسلمانى، اجتهاد به حسب علم و اطلاعات شخصى، واجب است.


    نويسنده، مجراى تقليد را، احكام فرعيه عمليه، مانند صلات، صوم و... عنوان كرده و معتقد است كه طبق نظر مشهور علما، در اصول دين(كه مطلوب در آنها، نفس معرفت و اعتقاد مى‌باشد، مانند ايمان به مبدأ، معاد، رسالت و امامت)، تقليد جايز نبوده و در اين‌گونه امور، بر هر مسلمانى، اجتهاد به حسب علم و اطلاعات شخصى، واجب است.
    وى، تقليد از مجتهد اعلم را كه عبارت است از مجتهدى كه آگاه‌تر به قواعد مورد نياز در استنباط حكم شرعى و مدارک علميه شرعيه برای علم به فروع فقيه بوده و اطلاعات وى در مسائل شرعيه و رواياتى كه پيرامون احكام صادر شده، بيشتر مى‌باشد، واجب دانسته و معتقد است كه مرجع تعيين اعلميّت، اهل خبره و مطلعين اين علم مى‌باشند.
     
    وى، تقليد از مجتهد اعلم را كه عبارت است از مجتهدى كه آگاه‌تر به قواعد مورد نياز در استنباط حكم شرعى و مدارك علميه شرعيه براى علم به فروع فقيه بوده و اطلاعات وى در مسائل شرعيه و رواياتى كه پيرامون احكام صادر شده، بيشتر مى‌باشد، واجب دانسته و معتقد است كه مرجع تعيين اعلميّت، اهل خبره و مطلعين اين علم مى‌باشند.


    در باب تخيير بين تقليد از اعلم و تقليد از غير اعلم، تنبيهات متعددى ذكر شده است.
    در باب تخيير بين تقليد از اعلم و تقليد از غير اعلم، تنبيهات متعددى ذكر شده است.


    از ديگر مباحث مطرح شده در اين جزء، مى‌توان به رابطه سيره متشرعه با جواز تقليد، جواز فى نفسه تقليد، نظر علماى اهل سنت در تقديم اعلم، تبعيض در تقليد، معناى حجت، شرايط مجتهد مفتى، عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده ديگر، اشتراط حيات در مجتهد مفتى، تقليد ابتدائى و استدامتى از ميت، حكم تقليد در حال صغر، حكم اجير، وكيل و وصى، تعذر وجدان مجتهد جامع الشرايط، احكام احتياط و تقسيم آن به وجوبى و استحبابى، اشاره كرد.
    از ديگر مباحث مطرح شده در اين جزء، مى‌توان به رابطه سيره متشرعه با جواز تقليد، جواز في نفسه تقليد، نظر علماى اهل سنت در تقديم اعلم، تبعيض در تقليد، معناى حجت، شرايط مجتهد مفتى، عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده ديگر، اشتراط حيات در مجتهد مفتى، تقليد ابتدائى و استدامتى از ميت، حكم تقليد در حال صغر، حكم اجير، وكيل و وصى، تعذر وجدان مجتهد جامع الشرايط، احكام احتياط و تقسيم آن به وجوبى و استحبابى، اشاره كرد.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.


    نويسنده، در پاورقى‌ها، به ذكر منابع و توضيح برخى از كلمات و عبارات متن، پرداخته است.
    نویسنده، در پاورقى‌ها، به ذكر منابع و توضيح برخى از كلمات و عبارات متن، پرداخته است.


    == منابع ==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    مقدمه و متن كتاب.


    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}


    [[نجفی، ضیاء الدین]] (مقرر)
    [[نجفی، ضیاءالدین]] (مقرر)


    [[آملی، هاشم]] (محاضر)
    [[آملی، هاشم]] (محاضر)




    == پیوندها ==
     


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:فقه و اصول]]
    [[رده: فقه و اصول]]
    [[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]]
    [[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۳

    الاجتهاد و التقلید (آملی، میرزا هاشم)
    الاجتهاد و التقليد (آملی)
    پدیدآوراننجفی، ضیاءالدین (مقرر) آملی، هاشم (محاضر)
    عنوان‌های دیگربحوث علمیه استدلالیه استفدیناها من دراسات استادنا الفقیه الاصولی... میرزا هاشم آملی
    ناشردفتر نشر نويد اسلام
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1388 ش
    چاپ1
    شابک978-964-176-050-4
    موضوعاجتهاد و تقلید
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏167‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏3‎‏الف‎‏3‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الاجتهاد و التقليد، به قلم شيخ ضياء‌الدين نجفى، حاوى بحث‌هایى علمى است كه وى، از درس‌هاى اصولى استاد خود، ميرزا هاشم آملى، استفاده كرده است.

    كتاب، به زبان عربى است و به بررسى دو مسئله مهم اجتهاد و تقليد و فروع مرتبط با آنها، اختصاص دارد و در سال 1400ق، نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب، با مقدمه مؤلف، در تقسيم احكام به اصول و فروع، آغاز و مطالب، در دو جزء و هر جزء، در چندين بخش، ارائه شده است.

    تفاوت اجتهاد شيعه با سنى، مبادى اجتهاد، شئون فقيه، بررسى مبحث تقليد در آيات و روايات، كلام شيخ طوسى در رابطه با سيره متشرعه در تقليد، عدم جواز تقليد در ضروريات و اوصاف و شرايط مفتى، از جمله مباحث مهم كتاب مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    جزء اول، مباحث مربوط به اجتهاد را مورد بحث و بررسى قرار داده است.

    نویسنده، معتقد است كه مقوله اجتهاد، از مهم‌ترين مسائل فقه اسلامى، از زمان حضور معصوم(ع) تا عصر حاضر بوده و مجتهدان، وظيفه حمل تكاليف الهى برای بشر را همواره بر عهده داشته‌اند.

    وى، اجتهاد را از دو منظر شيعه و سنى، مورد بحث قرار داده است. به بيان وى، اجتهاد نزد شيعه اماميه، عبارت است از به‌كارگرفتن نهایت توانايى خويش در راه كشف احكام از ادله، بنابراین، آن، استنباط فروع، از اصول مأثوره در دين مى‌باشد و مبنى بر دو اصل كتاب و سنت معصومين(ع) است، اما نزد اهل سنت، اصل مستقلى، در مقابل كتاب و سنت مى‌باشد.

    وى، پس از بيان معناى لغوى و اصطلاحى واژه اجتهاد و اشاره به اختلاف تعابير در معناى آن، علم اجتهاد را علمى مستقل در علوم اسلام دانسته كه داخل در مباحث فقه، اصول فقه و اصول دين نمى‌باشد.

    وى، اجتهاد را، واجب كفايى مى‌داند و معتقد است اگر در عصرى، كسى متكفل آن نشود، تمامى مكلفين آن عصر، عاصى بوده و دليل آن را نيز، آيه شريفه«فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فى‌الدين» ذكر كرده است.

    وى، پس از واجب دانستن اجتهاد برای كسى كه داراى قوه استنباط است، مبادى اجتهاد و اقسام آن را مورد بحث قرار داده و در ادامه، امكان تحقق مجتهد مطلق را بررسى نموده است.

    تقليد برای كسى كه خود داراى ملكه اجتهاد است، مجتهد و جواز تقليد از وى، احكام مجتهد مطلق، امكان تحقق مجتهد متجزى، متجزى در مبادى اجتهاد، مبحث تخطئه و تصويب، مستندات ولايت فقيه، عدالت و مرجعيت، مفهوم و حقيقت عدالت، عدالت نزد علماى علم اخلاق، رابطه عدالت و اجتناب از معصيت، تقسيم معاصى به كبيره و صغيره، منظور از اجتناب از كباير و عدم اصرار بر صغاير، حقيقت معاصى، حقيقت اصرار بر صغاير و رابطه عدالت با مروت، توبه و عصمت، از جمله مباحث اين جزء مى‌باشد.

    نویسنده، معتقد است وجوب اعلام، برای مجتهدى كه دچار نسيان در ادله احكام شرعيه و اضمحلال رأى در مبانى فقه شده است، داير مدار اين امر مى‌باشد كه اين مسئله را، از باب شبهات موضوعيه بدانيم يا از باب شبهات حكميه؛ كه بنا بر اول، هم‌چنان‌كه فحص در مورد آن واجب نيست، اعلام نيز واجب نمى‌باشد و بنا بر دوم، اعلام واجب است.

    تبدل رأى مجتهد، از ديگر مباحث مطرح شده، مى‌باشد و نویسنده، اين مسئله را ذيل سه جهت زير، مورد بحث و بررسى قرار داده است:

    1. اينكه بحث در اين مسئله، متوقف بر قول به تحقق خطا در اجتهاد مى‌باشد، اما بنا بر قول به تصويب، برای اين بحث، ثمره‌اى وجود نخواهد داشت؛
    2. اگر تبدل رأى محقق شود، عمل به رأى سابق، نه برای خود مجتهد جايز است و نه برای مقلدين وى؛
    3. نسبت ميان اين مسئله و مبحث اجزاء، عموم و خصوص من وجه مى‌باشد.

    در جزء دوم، «تقليد» و مباحث مرتبط با آن، بررسى شده است. نویسنده، ابتدا، مشروعيت تقليد را مورد بحث قرار داده و ضمن تحقيق در معناى آن، رابطه تقليد با حكم عقل و شرع را بيان كرده است.

    در مورد رابطه تقليد با حكم عقل، به اصول زير، اشاره شده است:

    1. اصل اولى در حكم عقل، قبيح و مذموم بودن اتباع از حكم غير و تبعيت از امر و نهى او مى‌باشد، زيرا شأن انسان، بالاتر از آن است كه مانند اشياء فاقد عقل و اراده، تابع ديگران باشد؛ پس اصل اولى عقل، مستقل بودن تعقّل و اراده آدمى است؛
    2. اصل ثانوى اين است كه اگر تقليد انسان از ديگرى، داراى جهت عقلائى باشد، از دايره اين ذم، خارج شده و مورد مدح قرار گرفته است و شاهد آن سيره عقلاء در رجوع به خبره در هر امر است.

    نویسنده، مجراى تقليد را، احكام فرعیه عمليه، مانند صلات، صوم و... عنوان كرده و معتقد است كه طبق نظر مشهور علما، در اصول دين (كه مطلوب در آنها، نفس معرفت و اعتقاد مى‌باشد، مانند ايمان به مبدأ، معاد، رسالت و امامت)، تقليد جايز نبوده و در اين‌گونه امور، بر هر مسلمانى، اجتهاد به حسب علم و اطلاعات شخصى، واجب است.

    وى، تقليد از مجتهد اعلم را كه عبارت است از مجتهدى كه آگاه‌تر به قواعد مورد نياز در استنباط حكم شرعى و مدارک علميه شرعيه برای علم به فروع فقيه بوده و اطلاعات وى در مسائل شرعيه و رواياتى كه پيرامون احكام صادر شده، بيشتر مى‌باشد، واجب دانسته و معتقد است كه مرجع تعيين اعلميّت، اهل خبره و مطلعين اين علم مى‌باشند.

    در باب تخيير بين تقليد از اعلم و تقليد از غير اعلم، تنبيهات متعددى ذكر شده است.

    از ديگر مباحث مطرح شده در اين جزء، مى‌توان به رابطه سيره متشرعه با جواز تقليد، جواز في نفسه تقليد، نظر علماى اهل سنت در تقديم اعلم، تبعيض در تقليد، معناى حجت، شرايط مجتهد مفتى، عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده ديگر، اشتراط حيات در مجتهد مفتى، تقليد ابتدائى و استدامتى از ميت، حكم تقليد در حال صغر، حكم اجير، وكيل و وصى، تعذر وجدان مجتهد جامع الشرايط، احكام احتياط و تقسيم آن به وجوبى و استحبابى، اشاره كرد.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

    نویسنده، در پاورقى‌ها، به ذكر منابع و توضيح برخى از كلمات و عبارات متن، پرداخته است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها