دیوان حکیم هیدجی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ت‎گ' به 'ت‌گ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر = NUR10239J1.jpg
| تصویر = NUR10239J1.jpg
| عنوان =  
| عنوان = ديوان حکيم هيدجي
| عنوان‌های دیگر =  
| عنوان‌های دیگر = دانشنامه، غزليات، رباعي‏ها، مفردات 
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران = [[هیدجی، محمد]] (نويسنده)
[[             ]] (       )
 
[[هشترودي، علي]] (مصحح)
| زبان = فارسی
| کد کنگره = /‎‏د‎‏9 7913 ‏PIR‎‏ ‏‎
| موضوع = شعر ترکي - ايران - قرن 14


| زبان =
شعر فارسی- قرن 14
| کد کنگره = ‏‎
| موضوع =


| ناشر =
| ناشر = [بي نا]


| مکان نشر =  
| مکان نشر = [بي جا] - [بي جا]
| سال نشر =  
| سال نشر = 1368ش


| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE10239AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE10239AUTOMATIONCODE
خط ۱۹: خط ۲۱:
| شابک =  
| شابک =  
| تعداد جلد =  
| تعداد جلد =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10239
| کتابخوان همراه نور =10239
| کد پدیدآور =  
| کد پدیدآور =  
| پس از =  
| پس از =  
خط ۲۵: خط ۲۸:
}}  
}}  
   
   
'''دیوان حکیم هیدجی'''، مجموعه اشعار ملا محمدعلی فرزند معصوم‌علی متخلص به مغنی و معروف به حکیم هیدجی است که با تصحیح علی هشترودی، چاپ و عرضه شده است.
'''دیوان حکیم هیدجی'''، مجموعه اشعار [[هیدجی، محمد|ملا محمدعلی]] فرزند معصوم‌علی متخلص به مغنی و معروف به [[هیدجی، محمد|حکیم هیدجی]] است که با تصحیح [[هشترودي، علي|علی هشترودی]]، چاپ و عرضه شده است.


===زبان کتاب===
==زبان کتاب==
اشعار کتاب، غالبا به زبان فارسی و ترکی سروده شده‌اند.‎
اشعار کتاب، غالبا به زبان فارسی و ترکی سروده شده‌اند.‎


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب آن شامل مقدمه، وصیت‎نامه، دانشنامه و مجموعه‌ای‎ از‎ سروده‌های حکیم هیدجی است که در قالب‎های مثنوی، غزل، قصیده، ترکیب‎بند، ترجیع‌بند، قطعه و... سروده شده است <ref>ر.ک: قائم‎پناه، یدالله، ص45</ref>.
کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب آن شامل مقدمه، وصیت‌نامه، دانشنامه و مجموعه‌ای‎ از‎ سروده‌های [[هیدجی، محمد|حکیم هیدجی]] است که در قالب‎های مثنوی، غزل، قصیده، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، قطعه و... سروده شده است<ref>ر.ک: قائم‌پناه، یدالله، ص45</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه مصحح، ضمن شرح حال نویسنده، به بیان سبک و آثار وی پرداخته شده و متن وصیت‎نامه وی، ذکر گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-‎16</ref>.
در مقدمه مصحح، ضمن شرح حال نویسنده، به بیان سبک و آثار وی پرداخته شده و متن وصیت‌نامه وی، ذکر گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-‎16</ref>.


«دانشنامه»‎ به سبک و سیاق شاهنامه فردوسی سروده شده است؛ چه، اینکه قالب آن مثنوی و وزنش «فعولن‎ فعولن فعولن فعول»، یعنی «بحر متقارب» است، اما محتوای آن حماسی نیست، بلکه‎ بیشتر تاریخی و اخلاقی است‎. حکیم‎ در دانشنامه به ستایش خداوند و ذکر گوشه‌هایی از تاریخ اسلام اشارت داشته است. برای نمونه از جریان اسامه، غدیر، داستان هابیل و قابیل، اتفاقات کربلا و یاری‌گری حضرت علی به پیرزنی‎ که حضرتش را نمی‌شناخته، سخن گفته است و گاهی همچون مولوی با ذکر داستان و حکایت به بیان مسائل اخلاقی پرداخته و گاهی هم نکات فلسفی را به نظم کشیده است. حکیم در‎ بیان‎ مطالب دانشنامه اغلب از زبان فارسی و گاهی هم از ترکی بهره جسته و با استفاده از تلمیح و تضمین، به غنای ادبی و اندیشگی آن افزوده است <ref>ر.ک: قائم‎پناه، یدالله، ص45</ref>.
«دانشنامه»‎ به سبک و سیاق شاهنامه فردوسی سروده شده است؛ چه، اینکه قالب آن مثنوی و وزنش «فعولن‎ فعولن فعولن فعول»، یعنی «بحر متقارب» است، اما محتوای آن حماسی نیست، بلکه‎ بیشتر تاریخی و اخلاقی است‎. حکیم‎ در دانشنامه به ستایش خداوند و ذکر گوشه‌هایی از تاریخ اسلام اشارت داشته است. برای نمونه از جریان اسامه، غدیر، داستان هابیل و قابیل، اتفاقات کربلا و یاری‌گری حضرت علی به پیرزنی‎ که حضرتش را نمی‌شناخته، سخن گفته است و گاهی همچون مولوی با ذکر داستان و حکایت به بیان مسائل اخلاقی پرداخته و گاهی هم نکات فلسفی را به نظم کشیده است. حکیم در‎ بیان‎ مطالب دانشنامه اغلب از زبان فارسی و گاهی هم از ترکی بهره جسته و با استفاده از تلمیح و تضمین، به غنای ادبی و اندیشگی آن افزوده است<ref>ر.ک: قائم‌پناه، یدالله، ص45</ref>.


در این راستا می‎توان به‎ استفاده‎ حکیم از کلام الهی، احادیث و روایت‎های اسلامی، اشعار شاعران بزرگ و... اشاره کرد که برای ایضاح مطلب در ارتباط با هریک از موضوعات فوق، به ذکر چند مثال‎ اکتفا‎ می‌شود:
در این راستا می‌توان به‎ استفاده‎ حکیم از کلام الهی، احادیث و روایت‎های اسلامی، اشعار شاعران بزرگ و... اشاره کرد که برای ایضاح مطلب در ارتباط با هریک از موضوعات فوق، به ذکر چند مثال‎ اکتفا‎ می‌شود:


الف)- استفاده از کلام خداوند:
الف)- استفاده از کلام خداوند:
حکیم هیدجی هم مثل هر شاعر مسلمانی از آیات قرآنی به اشکال گوناگون بسیار بهره گرفته است، از جمله در این ابیات:
'''به‎ من‎ ای‎ که بیرون ز اندیشه‌ای      تو‎ نزدیک‎تر‎ از‎ رگ و ریشه‌ای'''، برگرفته از: '''وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ''' ﴿ق‏: 16﴾؛ «و ما از شاهرگ [او] به او نزدیک‎تریم».
'''کسی نیست بی‎ رای‎ او‎ رهنمون      ازاین‎روی فرمود لا يشفعون'''، برگرفته‎ و اشارت‎ است به: '''يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ‎''' ﴿الأنبياء: 28﴾؛ «آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است، مى‌‏داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد، شفاعت نمى‏کنند و خود از بیم او هراسانند».
نیز اشارت است به: '''... مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ شَفِيعٍ أَ فَلاَ تَتَذَكَّرُونَ''' ﴿السجده‏: 4﴾؛ «خدا کسى است که آسمان‎ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت، براى شما غیر از او سرپرست و شفاعت‌گرى نیست؛ آیا باز هم پند نمى‎گیرید»<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.


'''خداوند داناست بر خویشتن    همه آفریده بدو تکیه‎زن'''؛
[[هیدجی، محمد|حکیم هیدجی]] هم مثل هر شاعر مسلمانی از آیات قرآنی به اشکال گوناگون بسیار بهره گرفته است، از جمله در این ابیات:
'''چسان آگاه‎ از‎ کرده‎ خویش حق      نباشد ألا يعلم من خلق'''، برگرفته و تلمیحی است از: '''أَ لاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ''' ﴿الملك: 14﴾؛ «آیا کسى که آفریده است نمى‌‏داند؟ بااینکه او خود باریک‏بین آگاه است»<ref>ر.ک: همان</ref>.


'''به کردار خویش است هرکس گرو  که پاشید جو، کرد‎ گندم‎ درو؟''' مصرع اول برگرفته از: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ''' ﴿المدثر: 38﴾؛ «هرکسى در گروِ دستاورد خویش است»<ref>ر.ک: همان</ref>.
{{شعر}}
{{ب|''به‎ من‎ ای‎ که بیرون ز اندیشه‌ای''|2='' تو‎ نزدیک‎تر‎ از‎ رگ و ریشه‌ای''}}
{{پایان شعر}}


'''اگر هرچه را می‎فرستید پیش    بیابید نزد خداوند‎ خویش‎'''، برگرفته و اشارت است به: «وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ''' ﴿البقرة: 110﴾؛ «و نماز را به‎پا دارید و زکات را بدهید و هر گونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا بازخواهید یافت؛ آرى، خدا به آنچه مى‏کنید بیناست»<ref>ر.ک: همان</ref>.
برگرفته از: '''وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ''' ﴿ق‏: 16﴾؛ «و ما از شاهرگ [او] به او نزدیک‎تریم».


'''به گیتی پی شادمانی است‎ غم    ‎ گل‎ و خار روییده پهلوی هم'''؛
{{شعر}}
'''هم‎آغوش رنج است آسودگی  رود مرگ هم‌دوش با‎ زندگی'''، برگرفته از: '''فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً''' ﴿الشرح: 5 و 6﴾؛ «پس [بدان که] با دشوارى، آسانى است؛ آرى، با دشوارى، آسانى است»<ref>ر.ک: همان</ref>.
{{ب|'' کسی نیست بی‎ رای‎ او‎ رهنمون''|2='' ازاین‌روی فرمود لا يشفعون''}}
{{پایان شعر}}


'''به‎ روزی‎ که دل گردد از بیم چاک      نگویی‎ همی‎ بودم‎ ای کاش خاک'''، برگرفته و اشارتی است به‎: '''إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَاباً''' ﴿النبأ: 40﴾؛ «ما شما را از عذابى نزدیک هشدار دادیم؛ روزى که آدمى آنچه را با دست خویش پیش فرستاده است، بنگرد و کافر گوید : «کاش من خاک بودم».
برگرفته‎ و اشارت‎ است به: '''يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ‎''' ﴿الأنبياء: 28﴾؛ «آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است، مى‌‏داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد، شفاعت نمى‌‏‌کنند و خود از بیم او هراسانند».
'''چو بر مغز‎ ابلیس شد چیره ناز    نیاورد‎ در پیش آدم نماز'''، برگرفته‎ از‎: '''وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ''' ﴿البقرة: 34﴾؛ «و چون فرشتگان را فرمودیم: «براى آدم سجده کنید»، پس به‎جز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند»<ref>ر.ک: همان</ref>.
نیز اشارت است به:'''... مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ شَفِيعٍ أَ فَلاَ تَتَذَكَّرُونَ''' ﴿السجده‏: 4﴾؛ «خدا کسى است که آسمان‎ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت، براى شما غیر از او سرپرست و شفاعت‌گرى نیست؛ آیا باز هم پند نمى‌گیرید»<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.


'''چنین است در نامه ایزدی    جزای بدی نیست‎ جز‎ یک بدی'''؛
{{شعر}}
'''هر آن کس که نیکی‎ به‎جای آورد  به‎ یک‎ ده برابر جزا می‎‎دهد'''، اقتباس و اشاره است به: '''مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ''' ﴿الأنعام: 160﴾؛ «هرکس کار نیکى بیاورد، ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هرکس کار بدى بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود»<ref>ر.ک: همان</ref>.
{{ب|'' خداوند داناست بر خویشتن''|2='' همه آفریده بدو تکیه‌زن''}}
{{ب|'' چسان آگاه‎ از‎ کرده‎ خویش حق''|2='' نباشد ألا يعلم من خلق''}}
{{پایان شعر}}


'''تو را کرده‎ خویش‎ گردد‎ دچار  وگرنه‎ بدی‎ ناید از کردگار'''، اقتباس است از: '''مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ''' ﴿الجاثية: 15﴾؛ «هرکه کارى شایسته کند، به سود خود اوست و هرکه بدى کند به زیانش باشد؛ سپس به سوى پروردگارتان برگردانیده مى‏شوید»<ref>ر.ک: همان</ref>.
برگرفته و تلمیحی است از: '''أَلاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ''' ﴿الملك: 14﴾؛ «آیا کسى که آفریده است نمى‌‏داند؟ بااینکه او خود باریک‏‌‌بین آگاه است»<ref>ر.ک: همان</ref>.


'''به آدم چو ابلیس شد رشک‎بر   ز فرمان داور بتابید سر''
{{شعر}}
'''که‎ من‎ ز آتشم آتش تابناک   نشاید فرود آورد سر به خاک''اقتباس و اشارت است به: '''قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ''' ﴿الأعراف‏: 12﴾؛ «فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم، چه چیز تو را بازداشت از اینکه سجده کنى»؟ گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفریدى و او را از گِل آفریدى»»<ref>ر.ک: همان</ref>.
{{ب|'' به کردار خویش است هرکس گرو''|2='' که پاشید جو، کرد‎ گندم‎ درو؟''}}
{{پایان شعر}}
 
مصرع اول برگرفته از: '''كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ''' ﴿المدثر: 38﴾؛ «هرکسى در گروِ دستاورد خویش است»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
{{شعر}}
{{ب|'' اگر هرچه را می‌فرستید پیش''|2='' بیابید نزد خداوند‎ خویش‎''}}
{{پایان شعر}}
 
برگرفته و اشارت است به: '''وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ''' ﴿البقرة: 110﴾؛ «و نماز را به‌پا دارید و زکات را بدهید و هر گونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا بازخواهید یافت؛ آرى، خدا به آنچه مى‌‏‌کنید بیناست»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
{{شعر}}
{{ب|'' به گیتی پی شادمانی است‎ غم''|2=''  گل‎ و خار روییده پهلوی هم''}}
{{ب|'' هم‌آغوش رنج است آسودگی''|2='' رود مرگ هم‌دوش با‎ زندگی''}}
{{پایان شعر}}
 
برگرفته از: '''فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً''' ﴿الشرح: 5 و 6﴾؛ «پس [بدان که] با دشوارى، آسانى است؛ آرى، با دشوارى، آسانى است»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
{{شعر}}
{{ب|'' به‎ روزی‎ که دل گردد از بیم چاک''|2='' نگویی‎ همی‎ بودم‎ ای کاش خاک''}}
{{پایان شعر}}
 
برگرفته و اشارتی است به‎:'''إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَاباً''' ﴿النبأ: 40﴾؛ «ما شما را از عذابى نزدیک هشدار دادیم؛ روزى که آدمى آنچه را با دست خ ویش پیش فرستاده است، بنگرد و کافر گوید:  «کاش من خاک بودم».
 
{{شعر}}
{{ب|'' چو بر مغز‎ ابلیس شد چیره ناز''|2='' نیاورد‎ در پیش آدم نماز''}}
{{پایان شعر}}
 
برگرفته‎ از‎: '''وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ''' ﴿البقرة: 34﴾؛ «و چون فرشتگان را فرمودیم: «براى آدم سجده کنید»، پس به‌جز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
{{شعر}}
{{ب|'' چنین است در نامه ایزدی''|2='' جزای بدی نیست‎ جز‎ یک بدی''}}
{{ب|'' هر آن کس که نیکی‎ به‌جای آورد''|2=''به‎ یک‎ ده برابر جزا می‎‎دهد''}}
{{پایان شعر}}
 
اقتباس و اشاره است به: '''مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ''' ﴿الأنعام: 160﴾؛ «هرکس کار نیکى بیاورد، ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هرکس کار بدى بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
{{شعر}}
{{ب|'' تو را کرده‎ خویش‎ گردد‎ دچار''|2='' وگرنه‎ بدی‎ ناید از کردگار''}}
{{پایان شعر}}
 
اقتباس است از: '''مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ''' ﴿الجاثية: 15﴾؛ «هرکه کارى شایسته کند، به سود خود اوست و هرکه بدى کند به زیانش باشد؛ سپس به سوى پروردگارتان برگردانیده مى‌‏شوید»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
{{شعر}}
{{ب|'' به آدم چو ابلیس شد رشک‎بر''|2='' ز فرمان داور بتابید سر''}}
{{ب|'' که‎ من‎ ز آتشم آتش تابناک''|2='' نشاید فرود آورد سر به خاک''}}
{{پایان شعر}}
 
اقتباس و اشارت است به: '''قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ''' ﴿الأعراف‏: 12﴾؛ «فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم، چه چیز تو را بازداشت از اینکه سجده کنى»؟ گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفریدى و او را از گِل آفریدى»»<ref>ر.ک: همان</ref>.


ب)- استفاده از احادیث و روایات:
ب)- استفاده از احادیث و روایات:
حکیم هیدجی به‎وفور از احادیث و روایات اسلامی در دانشنامه بهره جسته است. برای نمونه به تعدادی از آن‎ها اشاره‎ می‌شود:
'''پیمبر که اندیشه کیش داشت    پس از خویش وی را به مردم گماشت'''؛
'''گرفتش کمر روز خم غدیر      در آن دشت بردش به بالا ز زیر'''؛
'''بفرمود کای مردم این حیدر است    ‎ مرا‎ یاور و بر شما سرور است'''؛
'''خدا را اگر چشم و دست است و گوش        مرا هم تن و جان و مغز است و هوش'''؛
'''هر آن کس که او را منم پیشوای        علی پیشوا باشدش رهنمای'''؛
'''خدایا به‎ یار‎ علی باش یار        کسی را که خوارش کند خوار دار'''،  اقتباسی است از خطبه غدیر: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهّم وال من والاه و عاد من‎ عاداه‎ و انصر من نصره و اخذل من خذله»<ref>ر.ک: همان</ref>.


'''پیمبر که را گفت در راستی      تو از من چو هارون موساستی'''، اقتباسی است از حدیث منزلت که طبق این حدیث پیامبر اسلام(ص) خطاب‎ به‎ علی‎(ع) فرمودند: «يا علي أنت مني‎ بمنزلة‎ هارون‎ من موسی إلا أنه لا نبي بعدي» (ای علی تو برای من چون هارون برای موسایی، جز اینکه پیامبری در تو‎ نیست‎) <ref>ر.ک: همان</ref>.
[[هیدجی، محمد|حکیم هیدجی]] به‌وفور از احادیث و روایات اسلامی در دانشنامه بهره جسته است. برای نمونه به تعدادی از آن‎ها اشاره‎ می‌شود:


قسمت دوم دیوان‎ هیدجی، دربرگیرنده غزلیات، مخمسات، ترجیع‌بند، ترکیب‎بند و چند قطعه و مثنوی است. این اشعار به زبان فارسی‎ و ترکی‎ سروده‎ شده‌اند، ولی در کل اشعار این‎ قسمت‎ بیشتر‎ به‎ زبان‎ ترکی‎ است. شعرهای هیدجی در این بخش برخلاف سروده‌های دانشنامه که اغلب خالی از صور خیال و آرایه‌های ادبی شعری بوده، اکثر مشحون از آرایه‌های ادبی‎ و صور خیالند. محتوای آن‎ها در بسیاری از موارد کاملا عرفانی است و حکایت از آن دارند که هیدجی در سرودن غزل بیشتر به حافظ و دیدگاه عرفانی‌اش التفات داشته است. حکیم‎ در‎ چکامه‌های این بخش از سروده‌های عربی هم بیشتر بهره گرفته و خود هم سروده‌ای از شیخ اشراق را تضمین کرده که به دو زبان ترکی و عربی است‎ و حکایت‎ از توانمندی شاعر دارد<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.
{{شعر}}
{{ب|'' پیمبر که اندیشه کیش داشت''|2='' پس از خویش وی را به مردم گماشت''}}
{{ب|'' گرفتش کمر روز خم غدیر''|2='' در آن دشت بردش به بالا ز زیر''}}
{{ب|'' بفرمود کای مردم این حیدر است ''|2='' مرا‎ یاور و بر شما سرور است''}}
{{ب|'' خدا را اگر چشم و دست است و گوش ''|2=''  مرا هم تن و جان و مغز است و هوش''}}
{{ب|'' هر آن کس که او را منم پیشوای''|2='' علی پیشوا باشدش رهنمای''}}
{{ب|'' خدایا به‎ یار‎ علی باش یار''|2=''  کسی را که خوارش کند خوار دار''}}
{{پایان شعر}}


در غزلیات هیدجی همچون دانشنامه وی رد اشعار و اندیشه‌های حافظ، ‎فخر‎الدین عراقی، مولوی، عطار و حلاج به‎وضوح دیده‎ می‌شود. دیگر اینکه بعضی از‎ غزل‎های‎ فارسی و ترکی حکیم هیدجی از حیث معنا و محتوا چنان به هم نزدیکند که می‎توان گفت ترجمه منظوم و شعری همدیگرند؛ به‎ تعبیر‎ دیگر، می‌شود آنها‎ را‎ دو روی یک سکه قلمداد کرد. خلاصه آنکه غزل‎های هیدجی از حیث زبان و زیباشناسی، شیوا و زیبا و از حیث معنا و مفهوم عرفانی‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.
اقتباسی است از خطبه غدیر: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهّم وال من والاه و عاد من‎ عاداه‎ و انصر من نصره و اخذل من خذله»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
{{شعر}}
{{ب|'' پیمبر که را گفت در راستی''|2='' تو از من چو هارون موساستی''}}
{{پایان شعر}}
 
اقتباسی است از حدیث منزلت که طبق این حدیث پیامبر اسلام(ص) خطاب‎ به‎ [[امام على(ع)|علی‎(ع)]] فرمودند: «يا علي أنت مني‎ بمنزلة‎ هارون‎ من موسی إلا أنه لا نبي بعدي» (ای علی تو برای من چون هارون برای موسایی، جز اینکه پیامبری در تو‎ نیست‎)<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
قسمت دوم دیوان‎ هیدجی، دربرگیرنده غزلیات، مخمسات، ترجیع‌بند، ترکیب‌بند و چند قطعه و مثنوی است. این اشعار به زبان فارسی‎ و ترکی‎ سروده‎ شده‌اند، ولی در کل اشعار این‎ قسمت‎ بیشتر‎ به‎ زبان‎ ترکی‎ است. شعرهای هیدجی در این بخش برخلاف سروده‌های دانشنامه که اغلب خالی از صور خیال و آرایه‌های ادبی شعری بوده، اکثر مشحون از آرایه‌های ادبی‎ و صور خیالند. محتوای آن‎ها در بسیاری از موارد کاملا عرفانی است و حکایت از آن دارند که هیدجی در سرودن غزل بیشتر به [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و دیدگاه عرفانی‌اش التفات داشته است. حکیم‎ در‎ چکامه‌های این بخش از سروده‌های عربی هم بیشتر بهره گرفته و خود هم سروده‌ای از شیخ اشراق را تضمین کرده که به دو زبان ترکی و عربی است‎ و حکایت‎ از توانمندی شاعر دارد<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.
 
در غزلیات هیدجی همچون دانشنامه وی رد اشعار و اندیشه‌های [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، ‎[[فخر‎الدین عراقی]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]]، [[عطار نیشابوری|عطار]] و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] به‌وضوح دیده‎ می‌شود. دیگر اینکه بعضی از‎ غزل‎های‎ فارسی و ترکی [[هیدجی، محمد|حکیم هیدجی]] از حیث معنا و محتوا چنان به هم نزدیکند که می‌توان گفت ترجمه منظوم و شعری همدیگرند؛ به‎ تعبیر‎ دیگر، می‌شود آنها‎ را‎ دو روی یک سکه قلمداد کرد. خلاصه آنکه غزل‎های هیدجی از حیث زبان و زیباشناسی، شیوا و زیبا و از حیث معنا و مفهوم عرفانی‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
اخیرا دیوان اشعار ترکی حکیم هیدجی با مقدمه و تصحیح دکتر حسین محمد‎زاده‎ صدیق که شامل سه ترکیب‎بند، دوازده مثنوی، دو مناظره، چهارده قصیده‎، بیست‎وچهار‎ غزل، سه قطعه، یک مربع، بیست‎وسه تخمیس، یک ترجیع‌بند و یک ملمع است، به همت نشر پینار ‎‎وارد‎ بازار کتاب شده است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>.
اخیرا دیوان اشعار ترکی [[هیدجی، محمد|حکیم هیدجی]] با مقدمه و تصحیح دکتر حسین محمد‎زاده‎ صدیق که شامل سه ترکیب‌بند، دوازده مثنوی، دو مناظره، چهارده قصیده‎، بیست‌وچهار‎ غزل، سه قطعه، یک مربع، بیست‌وسه تخمیس، یک ترجیع‌بند و یک ملمع است، به همت نشر پینار ‎‎وارد‎ بازار کتاب شده است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>.


کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقی‎ها به توضیح برخی از کلمات و واژگان اشعار و مواردی که مضمون بیت به آن اشاره دارد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: پاورقی، ص27</ref>.
کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقی‌ها به توضیح برخی از کلمات و واژگان اشعار و مواردی که مضمون بیت به آن اشاره دارد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: پاورقی، ص27</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
# قائم‎پناه، یدالله، «ادب و هنر: هیدجی حکیم مهمان‎نواز»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: اطلاعات حکمت و معرفت، شهریور 1392، سال هشتم-‎شماره 6 (5 صفحه-‎از 43 تا 47)، به آدرس:
#[[:noormags:1038083|قائم‌پناه، یدالله، «ادب و هنر: هیدجی حکیم مهمان‌نواز»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: اطلاعات حکمت و معرفت، شهریور 1392، سال هشتم-‎شماره 6 (5 صفحه-‎از 43 تا 47)]].
www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1038083/
 


== وابسته‌ها ==  
== وابسته‌ها ==  
[[تعليقة الهيدجي علی المنظومة و شرحها]]  
[[رده:کتاب‌شناسی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
 
[[رده:مقالات جدید]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۴

دیوان حکیم هیدجی، مجموعه اشعار ملا محمدعلی فرزند معصوم‌علی متخلص به مغنی و معروف به حکیم هیدجی است که با تصحیح علی هشترودی، چاپ و عرضه شده است.

ديوان حکيم هيدجي
دیوان حکیم هیدجی
پدیدآورانهیدجی، محمد (نويسنده) هشترودي، علي (مصحح)
عنوان‌های دیگردانشنامه، غزليات، رباعي‏ها، مفردات
ناشر[بي نا]
مکان نشر[بي جا] - [بي جا]
سال نشر1368ش
موضوعشعر ترکي - ايران - قرن 14 شعر فارسی- قرن 14
زبانفارسی
کد کنگره
/‎‏د‎‏9 7913 ‏PIR‎‏ ‏‎
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

زبان کتاب

اشعار کتاب، غالبا به زبان فارسی و ترکی سروده شده‌اند.‎

ساختار

کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب آن شامل مقدمه، وصیت‌نامه، دانشنامه و مجموعه‌ای‎ از‎ سروده‌های حکیم هیدجی است که در قالب‎های مثنوی، غزل، قصیده، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، قطعه و... سروده شده است[۱].

گزارش محتوا

در مقدمه مصحح، ضمن شرح حال نویسنده، به بیان سبک و آثار وی پرداخته شده و متن وصیت‌نامه وی، ذکر گردیده است[۲].

«دانشنامه»‎ به سبک و سیاق شاهنامه فردوسی سروده شده است؛ چه، اینکه قالب آن مثنوی و وزنش «فعولن‎ فعولن فعولن فعول»، یعنی «بحر متقارب» است، اما محتوای آن حماسی نیست، بلکه‎ بیشتر تاریخی و اخلاقی است‎. حکیم‎ در دانشنامه به ستایش خداوند و ذکر گوشه‌هایی از تاریخ اسلام اشارت داشته است. برای نمونه از جریان اسامه، غدیر، داستان هابیل و قابیل، اتفاقات کربلا و یاری‌گری حضرت علی به پیرزنی‎ که حضرتش را نمی‌شناخته، سخن گفته است و گاهی همچون مولوی با ذکر داستان و حکایت به بیان مسائل اخلاقی پرداخته و گاهی هم نکات فلسفی را به نظم کشیده است. حکیم در‎ بیان‎ مطالب دانشنامه اغلب از زبان فارسی و گاهی هم از ترکی بهره جسته و با استفاده از تلمیح و تضمین، به غنای ادبی و اندیشگی آن افزوده است[۳].

در این راستا می‌توان به‎ استفاده‎ حکیم از کلام الهی، احادیث و روایت‎های اسلامی، اشعار شاعران بزرگ و... اشاره کرد که برای ایضاح مطلب در ارتباط با هریک از موضوعات فوق، به ذکر چند مثال‎ اکتفا‎ می‌شود:

الف)- استفاده از کلام خداوند:

حکیم هیدجی هم مثل هر شاعر مسلمانی از آیات قرآنی به اشکال گوناگون بسیار بهره گرفته است، از جمله در این ابیات:

به‎ من‎ ای‎ که بیرون ز اندیشه‌ای تو‎ نزدیک‎تر‎ از‎ رگ و ریشه‌ای

برگرفته از: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿ق‏: 16﴾؛ «و ما از شاهرگ [او] به او نزدیک‎تریم».

کسی نیست بی‎ رای‎ او‎ رهنمون ازاین‌روی فرمود لا يشفعون

برگرفته‎ و اشارت‎ است به: يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ‎ ﴿الأنبياء: 28﴾؛ «آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است، مى‌‏داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد، شفاعت نمى‌‏‌کنند و خود از بیم او هراسانند». نیز اشارت است به:... مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ شَفِيعٍ أَ فَلاَ تَتَذَكَّرُونَ ﴿السجده‏: 4﴾؛ «خدا کسى است که آسمان‎ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت، براى شما غیر از او سرپرست و شفاعت‌گرى نیست؛ آیا باز هم پند نمى‌گیرید»[۴].

خداوند داناست بر خویشتن همه آفریده بدو تکیه‌زن
چسان آگاه‎ از‎ کرده‎ خویش حق نباشد ألا يعلم من خلق

برگرفته و تلمیحی است از: أَلاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿الملك: 14﴾؛ «آیا کسى که آفریده است نمى‌‏داند؟ بااینکه او خود باریک‏‌‌بین آگاه است»[۵].

به کردار خویش است هرکس گرو که پاشید جو، کرد‎ گندم‎ درو؟

مصرع اول برگرفته از: كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ﴿المدثر: 38﴾؛ «هرکسى در گروِ دستاورد خویش است»[۶].

اگر هرچه را می‌فرستید پیش بیابید نزد خداوند‎ خویش‎

برگرفته و اشارت است به: وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿البقرة: 110﴾؛ «و نماز را به‌پا دارید و زکات را بدهید و هر گونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا بازخواهید یافت؛ آرى، خدا به آنچه مى‌‏‌کنید بیناست»[۷].

به گیتی پی شادمانی است‎ غم گل‎ و خار روییده پهلوی هم
هم‌آغوش رنج است آسودگی رود مرگ هم‌دوش با‎ زندگی

برگرفته از: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ﴿الشرح: 5 و 6﴾؛ «پس [بدان که] با دشوارى، آسانى است؛ آرى، با دشوارى، آسانى است»[۸].

به‎ روزی‎ که دل گردد از بیم چاک نگویی‎ همی‎ بودم‎ ای کاش خاک

برگرفته و اشارتی است به‎:إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَاباً ﴿النبأ: 40﴾؛ «ما شما را از عذابى نزدیک هشدار دادیم؛ روزى که آدمى آنچه را با دست خ ویش پیش فرستاده است، بنگرد و کافر گوید: «کاش من خاک بودم».

چو بر مغز‎ ابلیس شد چیره ناز نیاورد‎ در پیش آدم نماز

برگرفته‎ از‎: وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿البقرة: 34﴾؛ «و چون فرشتگان را فرمودیم: «براى آدم سجده کنید»، پس به‌جز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند»[۹].

چنین است در نامه ایزدی جزای بدی نیست‎ جز‎ یک بدی
هر آن کس که نیکی‎ به‌جای آوردبه‎ یک‎ ده برابر جزا می‎‎دهد

اقتباس و اشاره است به: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ﴿الأنعام: 160﴾؛ «هرکس کار نیکى بیاورد، ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هرکس کار بدى بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود»[۱۰].

تو را کرده‎ خویش‎ گردد‎ دچار وگرنه‎ بدی‎ ناید از کردگار

اقتباس است از: مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ﴿الجاثية: 15﴾؛ «هرکه کارى شایسته کند، به سود خود اوست و هرکه بدى کند به زیانش باشد؛ سپس به سوى پروردگارتان برگردانیده مى‌‏شوید»[۱۱].

به آدم چو ابلیس شد رشک‎بر ز فرمان داور بتابید سر
که‎ من‎ ز آتشم آتش تابناک نشاید فرود آورد سر به خاک

اقتباس و اشارت است به: قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿الأعراف‏: 12﴾؛ «فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم، چه چیز تو را بازداشت از اینکه سجده کنى»؟ گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفریدى و او را از گِل آفریدى»»[۱۲].

ب)- استفاده از احادیث و روایات:

حکیم هیدجی به‌وفور از احادیث و روایات اسلامی در دانشنامه بهره جسته است. برای نمونه به تعدادی از آن‎ها اشاره‎ می‌شود:

پیمبر که اندیشه کیش داشت پس از خویش وی را به مردم گماشت
گرفتش کمر روز خم غدیر در آن دشت بردش به بالا ز زیر
بفرمود کای مردم این حیدر است مرا‎ یاور و بر شما سرور است
خدا را اگر چشم و دست است و گوش مرا هم تن و جان و مغز است و هوش
هر آن کس که او را منم پیشوای علی پیشوا باشدش رهنمای
خدایا به‎ یار‎ علی باش یار کسی را که خوارش کند خوار دار

اقتباسی است از خطبه غدیر: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهّم وال من والاه و عاد من‎ عاداه‎ و انصر من نصره و اخذل من خذله»[۱۳].

پیمبر که را گفت در راستی تو از من چو هارون موساستی

اقتباسی است از حدیث منزلت که طبق این حدیث پیامبر اسلام(ص) خطاب‎ به‎ علی‎(ع) فرمودند: «يا علي أنت مني‎ بمنزلة‎ هارون‎ من موسی إلا أنه لا نبي بعدي» (ای علی تو برای من چون هارون برای موسایی، جز اینکه پیامبری در تو‎ نیست‎)[۱۴].

قسمت دوم دیوان‎ هیدجی، دربرگیرنده غزلیات، مخمسات، ترجیع‌بند، ترکیب‌بند و چند قطعه و مثنوی است. این اشعار به زبان فارسی‎ و ترکی‎ سروده‎ شده‌اند، ولی در کل اشعار این‎ قسمت‎ بیشتر‎ به‎ زبان‎ ترکی‎ است. شعرهای هیدجی در این بخش برخلاف سروده‌های دانشنامه که اغلب خالی از صور خیال و آرایه‌های ادبی شعری بوده، اکثر مشحون از آرایه‌های ادبی‎ و صور خیالند. محتوای آن‎ها در بسیاری از موارد کاملا عرفانی است و حکایت از آن دارند که هیدجی در سرودن غزل بیشتر به حافظ و دیدگاه عرفانی‌اش التفات داشته است. حکیم‎ در‎ چکامه‌های این بخش از سروده‌های عربی هم بیشتر بهره گرفته و خود هم سروده‌ای از شیخ اشراق را تضمین کرده که به دو زبان ترکی و عربی است‎ و حکایت‎ از توانمندی شاعر دارد[۱۵].

در غزلیات هیدجی همچون دانشنامه وی رد اشعار و اندیشه‌های حافظ، ‎فخر‎الدین عراقی، مولوی، عطار و حلاج به‌وضوح دیده‎ می‌شود. دیگر اینکه بعضی از‎ غزل‎های‎ فارسی و ترکی حکیم هیدجی از حیث معنا و محتوا چنان به هم نزدیکند که می‌توان گفت ترجمه منظوم و شعری همدیگرند؛ به‎ تعبیر‎ دیگر، می‌شود آنها‎ را‎ دو روی یک سکه قلمداد کرد. خلاصه آنکه غزل‎های هیدجی از حیث زبان و زیباشناسی، شیوا و زیبا و از حیث معنا و مفهوم عرفانی‌اند[۱۶].

وضعیت کتاب

اخیرا دیوان اشعار ترکی حکیم هیدجی با مقدمه و تصحیح دکتر حسین محمد‎زاده‎ صدیق که شامل سه ترکیب‌بند، دوازده مثنوی، دو مناظره، چهارده قصیده‎، بیست‌وچهار‎ غزل، سه قطعه، یک مربع، بیست‌وسه تخمیس، یک ترجیع‌بند و یک ملمع است، به همت نشر پینار ‎‎وارد‎ بازار کتاب شده است[۱۷].

کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقی‌ها به توضیح برخی از کلمات و واژگان اشعار و مواردی که مضمون بیت به آن اشاره دارد، پرداخته شده است[۱۸].

پانویس

  1. ر.ک: قائم‌پناه، یدالله، ص45
  2. ر.ک: مقدمه، ص2-‎16
  3. ر.ک: قائم‌پناه، یدالله، ص45
  4. ر.ک: همان، ص46
  5. ر.ک: همان
  6. ر.ک: همان
  7. ر.ک: همان
  8. ر.ک: همان
  9. ر.ک: همان
  10. ر.ک: همان
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان
  13. ر.ک: همان
  14. ر.ک: همان
  15. ر.ک: همان، ص47
  16. ر.ک: همان
  17. ر.ک: همان، ص45
  18. ر.ک: پاورقی، ص27

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. قائم‌پناه، یدالله، «ادب و هنر: هیدجی حکیم مهمان‌نواز»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: اطلاعات حکمت و معرفت، شهریور 1392، سال هشتم-‎شماره 6 (5 صفحه-‎از 43 تا 47).

وابسته‌ها

تعليقة الهيدجي علی المنظومة و شرحها