إنباء الهصر بأنباء العصر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| تصویر =NUR10297J1.jpg | | تصویر =NUR10297J1.jpg | ||
| عنوان =إنباء الهصر بأنباء العصر | | عنوان =إنباء الهصر بأنباء العصر | ||
| عنوانهای دیگر =مصر - تاريخ - | | عنوانهای دیگر =مصر - تاريخ - سرگذشتنامه | ||
مصر - تاريخ - قرن 9ق. | مصر - تاريخ - قرن 9ق. | ||
کشورهاي | کشورهاي اسلامى - سرگذشتنامه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابن صیرفی، علی بن داود]] (نویسنده) | [[ابن صیرفی، علی بن داود]] (نویسنده) | ||
[[ | [[حبشی، حسن]] (محقق) | ||
| زبان =عربی | |||
| زبان = | |||
| کد کنگره =/آ2الف2 1381 83 DT | | کد کنگره =/آ2الف2 1381 83 DT | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| ناشر = الهيئة المصرية العامة للکتاب | | ناشر = الهيئة المصرية العامة للکتاب | ||
| مکان نشر =مصر - قاهره | | مکان نشر =مصر - قاهره | ||
| سال نشر = 2002م , 1423ق | | سال نشر = 2002م , 1423ق | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10297AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10297AUTOMATIONCODE | ||
خط ۲۱: | خط ۱۹: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10297 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''إنباء الهصر بأنباء العصر'''، اثر [[ابن صیرفی، علی بن داود|علی بن داود جوهری صیرفی]] معروف به [[ابن صیرفی، علی بن داود|ابن صیرفی]] یا صیرفی (متوفی 900ق)، در رابطه با حوادث بخشی از تاریخ ممالیک مصر است. [[حبشی، حسن|حسن حبشی]] تحقیق و نگارش مقدمه کتاب به عربی را برعهده داشته است. | |||
'''إنباء الهصر بأنباء العصر'''، اثر [[ابن صیرفی، علی بن داود|علی بن داود جوهری صیرفی]] معروف به [[ابن صیرفی، علی بن داود|ابن صیرفی]] یا صیرفی (متوفی 900ق)، در رابطه با حوادث بخشی از تاریخ ممالیک مصر است. [[ | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] آنگونه که محقق اثر نوشته چارهای از قضاوت برای حنفیه در مصر نداشته است. او در 52 سالگی در قضاوت نیابت از محبالدین بن شحنه (متوفی 890 ق) را برعهده داشته است. ابن حجر در انباء الغمر از ابن شحنه به «علامه» و ابن خطیب ناصریة به «شیخنا الاسلام» یاد کرده است. از مطالعه کتاب «انباء الهصر» به این نتیجه میرسیم که ابن شحنه فراوان با جوهری مصاحبت داشته است؛ آنگاهکه در اعیاد و یا در اوایل ماههای مبارک مانند رجب و شعبان و رمضان با دیگر قضات مذاهب و نواب ایشان برای عرض تبریک به سلطان قایتبای خدمت میرسیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص16</ref>. | [[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] آنگونه که محقق اثر نوشته چارهای از قضاوت برای حنفیه در مصر نداشته است. او در 52 سالگی در قضاوت نیابت از محبالدین بن شحنه (متوفی 890 ق) را برعهده داشته است. ابن حجر در انباء الغمر از ابن شحنه به «علامه» و ابن خطیب ناصریة به «شیخنا الاسلام» یاد کرده است. از مطالعه کتاب «انباء الهصر» به این نتیجه میرسیم که ابن شحنه فراوان با جوهری مصاحبت داشته است؛ آنگاهکه در اعیاد و یا در اوایل ماههای مبارک مانند رجب و شعبان و رمضان با دیگر قضات مذاهب و نواب ایشان برای عرض تبریک به سلطان قایتبای خدمت میرسیده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?pageNumber=16&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص16]</ref>. | ||
محقق اثر در بخشی از مقدمه به نگارش پر ایراد [[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] اشاره کرده مینویسد: [[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] به لحاظ نحوی و لغوی کثیر الخطاست و شیوه او هنگامیکه تلاش میکند به عربی فصیح کامل سخن بگوید، گاه -اگر نگوییم فراوان- مبهم است. در پاورقی به برخی اشتباهات که در متن تصحیح شده اشاره کردهایم. نهایت چیزی که میتوان گفت این است که روش [[ابن صیرفی، علی بن داود|ابن صیرفی]] ابتداییترین شیوه کتابت تاریخی است که در مصر رایج شد. شیوه او همانند شیوه ابن ایاس حنفی است که عباراتی عامیانه و پر خطا دارد<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>؛ اما باوجوداین خطاها «انباء الهصر» [[ابن صیرفی، علی بن داود|ابن صیرفی]] و «بدائع الزهور» ابن ایاس هر دو از مصادر مهم تاریخ مصر در عصر اخیر پیش از سلطه عثمانی بر مصر است و لکن از حیث تاریخی مکمل «النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة» ابی المحاسن بزدی هستند<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | محقق اثر در بخشی از مقدمه به نگارش پر ایراد [[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] اشاره کرده مینویسد: [[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] به لحاظ نحوی و لغوی کثیر الخطاست و شیوه او هنگامیکه تلاش میکند به عربی فصیح کامل سخن بگوید، گاه -اگر نگوییم فراوان- مبهم است. در پاورقی به برخی اشتباهات که در متن تصحیح شده اشاره کردهایم. نهایت چیزی که میتوان گفت این است که روش [[ابن صیرفی، علی بن داود|ابن صیرفی]] ابتداییترین شیوه کتابت تاریخی است که در مصر رایج شد. شیوه او همانند شیوه ابن ایاس حنفی است که عباراتی عامیانه و پر خطا دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?pageNumber=20&viewType=html ر.ک: همان، ص20]</ref>؛ اما باوجوداین خطاها «انباء الهصر» [[ابن صیرفی، علی بن داود|ابن صیرفی]] و «بدائع الزهور» ابن ایاس هر دو از مصادر مهم تاریخ مصر در عصر اخیر پیش از سلطه عثمانی بر مصر است و لکن از حیث تاریخی مکمل «النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة» ابی المحاسن بزدی هستند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?pageNumber=21&viewType=html ر.ک: همان، ص21]</ref>. | ||
محقق اثر، قریب به ده صفحه از کتاب را به شرححال و آثار [[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] اختصاص داده است. پسازآن به معرفی نسخه کتاب پرداخته است. اصل نسخه در کتابخانه پاریس و تصویر آن در کتابخانه تیموریه قاهره موجود است. خط نسخه خطی اگرچه واضح است اما دارای خطا و تصحیفات فراوانی است. عدم وجود نسخه دیگری برای مطابقات و استنباط سبب دشواری تصحیح آن شده است. این نسخه همچنین کامل نیست و حوادث انتهایی آن و وفیات آن از سال 877 تا اوایل 885ق بهجز شرححال ابراهیم بقاعی به دست ما نرسیده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | محقق اثر، قریب به ده صفحه از کتاب را به شرححال و آثار [[ابن صیرفی، علی بن داود|صیرفی]] اختصاص داده است. پسازآن به معرفی نسخه کتاب پرداخته است. اصل نسخه در کتابخانه پاریس و تصویر آن در کتابخانه تیموریه قاهره موجود است. خط نسخه خطی اگرچه واضح است اما دارای خطا و تصحیفات فراوانی است. عدم وجود نسخه دیگری برای مطابقات و استنباط سبب دشواری تصحیح آن شده است. این نسخه همچنین کامل نیست و حوادث انتهایی آن و وفیات آن از سال 877 تا اوایل 885ق بهجز شرححال ابراهیم بقاعی به دست ما نرسیده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?pageNumber=21&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. | ||
عنوان کتاب نیز باعث شگفتی است و نمیتوانیم به دلیل نامگذاری این تاریخ به این نام پی ببریم جز اینکه «الهصر» تحریف یا اشتقاق از سوی مؤلف از کلمه «الهصر به معنی اسد» است و مقصود از آن سلطان قایتبای است که صفحات کتاب پر است از تحسین حکمت و سیاست و دین او<ref>ر.ک: همان؛ متن کتاب، ص1</ref>. | عنوان کتاب نیز باعث شگفتی است و نمیتوانیم به دلیل نامگذاری این تاریخ به این نام پی ببریم جز اینکه «الهصر» تحریف یا اشتقاق از سوی مؤلف از کلمه «الهصر به معنی اسد» است و مقصود از آن سلطان قایتبای است که صفحات کتاب پر است از تحسین حکمت و سیاست و دین او<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?sectionNumber=2&viewType=html ر.ک: همان؛ متن کتاب، ص1]</ref>. | ||
کتاب در ذکر حوادث سال 873م با این عبارت آغاز شده است: «این سال سالی آرام است و خلیفه المستنجد بالله ابوالمظفر یوسف عباس که تنها عنوان خلیفه را یدک میکشد و در سرای سلطانی از قلعه جبل در جای اقامت ملک منصور اقامت دارد...». سپس از سلطان ابوالنصر قایتبای و محبالدین شحنه قاضی القضاة حنفی، حسامالدین ابن جریز قاضی القضاة مالکی و عزالدین احمد عسقلانی قاضی القضاة حنبلی یاد شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | کتاب در ذکر حوادث سال 873م با این عبارت آغاز شده است: «این سال سالی آرام است و خلیفه المستنجد بالله ابوالمظفر یوسف عباس که تنها عنوان خلیفه را یدک میکشد و در سرای سلطانی از قلعه جبل در جای اقامت ملک منصور اقامت دارد...». سپس از سلطان ابوالنصر قایتبای و محبالدین شحنه قاضی القضاة حنفی، حسامالدین ابن جریز قاضی القضاة مالکی و عزالدین احمد عسقلانی قاضی القضاة حنبلی یاد شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?sectionNumber=2&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. | ||
سرزمین مصر در زمان حکومت ممالیک (923-648ق) به پایتخت فرهنگی جهان اسلام و محل ظهور و بروز مراکز و مؤسسات بزرگ آموزشی و چهرههای شاخص در زمینه علوم مختلف تبدیل شد. ممالیک، غلامانی بودند که پس از سقوط ایوبیان در سده هفتم هجری طی سالهای ۶٤٨ تا ٩٢٣ق در مصر و شام حکومت تشکیل دادند. آنان به دو دسته ممالیک بحری و ممالیک برجی تقسیم شدند. علیرغم آنکه سلاطین ممالیک بهخصوص ممالیک برجی خیلی افراد تعلیمدیدهای نبودند اما بااینحال سیاست ایوبیان در ساخت و رونق مراکز آموزشی را پیشه خود ساختند. بسیاری از مراکز ساخته شده در دوره ایوبیان یا در این دوره بازسازی شد یا با کمک سلاطین، توانگران و دینداران، مراکز جدیدی ساخته شد؛ که از جمله میتوان به مکتبخانهها، جوامع و مساجد، مدارس، خانقاهها و زوایا و بیمارستانها اشاره نمود. اندیشمندان و عالمان بزرگی نیز در این دوران ظهور یافتند که یا دانشآموخته این مراکز بودند و بعد از مدتی به مرتبه استادی رسیدند یا خود از اساتید، سرپرستان و واقفان این مراکز بودند<ref>ر.ک: بهرامی، بهرام و دیگران؛ ص134-133</ref>. زینالدین استادار یا اشقر که منصب استاداریه را در حکومت ملک ظاهر جقمق دارا بوده مساجد جامع فراوانی را تعمیر کرده که جوامع قنطره موسکی، حبانیة و بولاق از آن جمله است. وی به هنگام گرانی، کارهای مفیدی برای رسیدگی به امور فقرا انجام داده که از آن جمله پخش: نان، آرد و گندم بود. این امور خیریه سبب شد که دنیا به او روی آورد و از حمایت کامل سلطان نیز برخوردار شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص173</ref>. | سرزمین مصر در زمان حکومت ممالیک (923-648ق) به پایتخت فرهنگی جهان اسلام و محل ظهور و بروز مراکز و مؤسسات بزرگ آموزشی و چهرههای شاخص در زمینه علوم مختلف تبدیل شد. ممالیک، غلامانی بودند که پس از سقوط ایوبیان در سده هفتم هجری طی سالهای ۶٤٨ تا ٩٢٣ق در مصر و شام حکومت تشکیل دادند. آنان به دو دسته ممالیک بحری و ممالیک برجی تقسیم شدند. علیرغم آنکه سلاطین ممالیک بهخصوص ممالیک برجی خیلی افراد تعلیمدیدهای نبودند اما بااینحال سیاست ایوبیان در ساخت و رونق مراکز آموزشی را پیشه خود ساختند. بسیاری از مراکز ساخته شده در دوره ایوبیان یا در این دوره بازسازی شد یا با کمک سلاطین، توانگران و دینداران، مراکز جدیدی ساخته شد؛ که از جمله میتوان به مکتبخانهها، جوامع و مساجد، مدارس، خانقاهها و زوایا و بیمارستانها اشاره نمود. اندیشمندان و عالمان بزرگی نیز در این دوران ظهور یافتند که یا دانشآموخته این مراکز بودند و بعد از مدتی به مرتبه استادی رسیدند یا خود از اساتید، سرپرستان و واقفان این مراکز بودند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/70995/133 ر.ک: بهرامی، بهرام و دیگران؛ ص134-133]</ref>. زینالدین استادار یا اشقر که منصب استاداریه را در حکومت ملک ظاهر جقمق دارا بوده مساجد جامع فراوانی را تعمیر کرده که جوامع قنطره موسکی، حبانیة و بولاق از آن جمله است. وی به هنگام گرانی، کارهای مفیدی برای رسیدگی به امور فقرا انجام داده که از آن جمله پخش: نان، آرد و گندم بود. این امور خیریه سبب شد که دنیا به او روی آورد و از حمایت کامل سلطان نیز برخوردار شود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?sectionNumber=173&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص173]</ref>. | ||
اشاره به موضوعات نجومی از جمله خسوف (ماهگرفتگی) و شرح دقیق ویژگیهای آن از جمله مطالب کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. ذکر بلایا و بیماریها مانند: «انتشار طاعون در ثغر اسکندریه» از دیگر اطلاعات مفیدی است که در کتاب به آن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. ثغر [در ابتدا] به معنای بندر بوده است، مسلمانان با توسعه این اصطلاح، آن را بر شهرهای خشکی هممرز با بلاد خصم که لشکر برای جهاد وارد آنجا میشد، اطلاق نمودند؛ بنابراین، ثغر مناطق مرزی جهان اسلام و جهان کفر بود و شامل شهرهای مستحکمی میشد که در حدود سرزمین دشمن قرار داشت و داخل سرزمینهای اسلامی را از یورش کفار و دشمنان حفظ میکرد. ثغور فراوان است که از آن جمله، ثغور شام و ثغور جزیره است. اسکندریه از جمله ثغور شام بوده است<ref>ر.ک: برومند اعلم، عباس، ص36</ref>. | اشاره به موضوعات نجومی از جمله خسوف (ماهگرفتگی) و شرح دقیق ویژگیهای آن از جمله مطالب کتاب است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?sectionNumber=10&viewType=html ر.ک: همان، ص10]</ref>. ذکر بلایا و بیماریها مانند: «انتشار طاعون در ثغر اسکندریه» از دیگر اطلاعات مفیدی است که در کتاب به آن اشاره شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10297/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B5%D8%B1?sectionNumber=12&viewType=html ر.ک: همان، ص12]</ref>. ثغر [در ابتدا] به معنای بندر بوده است، مسلمانان با توسعه این اصطلاح، آن را بر شهرهای خشکی هممرز با بلاد خصم که لشکر برای جهاد وارد آنجا میشد، اطلاق نمودند؛ بنابراین، ثغر مناطق مرزی جهان اسلام و جهان کفر بود و شامل شهرهای مستحکمی میشد که در حدود سرزمین دشمن قرار داشت و داخل سرزمینهای اسلامی را از یورش کفار و دشمنان حفظ میکرد. ثغور فراوان است که از آن جمله، ثغور شام و ثغور جزیره است. اسکندریه از جمله ثغور شام بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/14188/36 ر.ک: برومند اعلم، عباس، ص36]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۲: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه محقق و متن کتاب. | # مقدمه محقق و متن کتاب. | ||
# بهرامی، بهرام و دیگران؛ «مراکز آموزشی و فرهنگی مصر در عصر ممالیک»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات تاریخی جهان اسلام، پاییز و زمستان 1394، شماره 6، صفحه 133 تا | #[[:noormags:1176464|بهرامی، بهرام و دیگران؛ «مراکز آموزشی و فرهنگی مصر در عصر ممالیک»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات تاریخی جهان اسلام، پاییز و زمستان 1394، شماره 6، صفحه 133 تا 153]]. | ||
#[[:noormags:269106|برومند اعلم، عباس، «ثغور شامی و عواصم (تحولات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از فتوحات تا پایان قرن سوم هجری)»، پایگاه مجلات تخصصی نور: تاریخ اسلام، بهار 1384، شماره 21، صفحه 33 تا 66]]. | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:تاریخ]] | ||
[[رده:تاریخ آفریقا]] | |||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۶
إنباء الهصر بأنباء العصر | |
---|---|
پدیدآوران | ابن صیرفی، علی بن داود (نویسنده) حبشی، حسن (محقق) |
عنوانهای دیگر | مصر - تاريخ - سرگذشتنامه
مصر - تاريخ - قرن 9ق. کشورهاي اسلامى - سرگذشتنامه |
ناشر | الهيئة المصرية العامة للکتاب |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 2002م , 1423ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /آ2الف2 1381 83 DT |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
إنباء الهصر بأنباء العصر، اثر علی بن داود جوهری صیرفی معروف به ابن صیرفی یا صیرفی (متوفی 900ق)، در رابطه با حوادث بخشی از تاریخ ممالیک مصر است. حسن حبشی تحقیق و نگارش مقدمه کتاب به عربی را برعهده داشته است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و تاریخ مصر بر اساس حوادث سال 873 تا 886م و وفیات آن سالهاست.
گزارش محتوا
صیرفی آنگونه که محقق اثر نوشته چارهای از قضاوت برای حنفیه در مصر نداشته است. او در 52 سالگی در قضاوت نیابت از محبالدین بن شحنه (متوفی 890 ق) را برعهده داشته است. ابن حجر در انباء الغمر از ابن شحنه به «علامه» و ابن خطیب ناصریة به «شیخنا الاسلام» یاد کرده است. از مطالعه کتاب «انباء الهصر» به این نتیجه میرسیم که ابن شحنه فراوان با جوهری مصاحبت داشته است؛ آنگاهکه در اعیاد و یا در اوایل ماههای مبارک مانند رجب و شعبان و رمضان با دیگر قضات مذاهب و نواب ایشان برای عرض تبریک به سلطان قایتبای خدمت میرسیده است[۱].
محقق اثر در بخشی از مقدمه به نگارش پر ایراد صیرفی اشاره کرده مینویسد: صیرفی به لحاظ نحوی و لغوی کثیر الخطاست و شیوه او هنگامیکه تلاش میکند به عربی فصیح کامل سخن بگوید، گاه -اگر نگوییم فراوان- مبهم است. در پاورقی به برخی اشتباهات که در متن تصحیح شده اشاره کردهایم. نهایت چیزی که میتوان گفت این است که روش ابن صیرفی ابتداییترین شیوه کتابت تاریخی است که در مصر رایج شد. شیوه او همانند شیوه ابن ایاس حنفی است که عباراتی عامیانه و پر خطا دارد[۲]؛ اما باوجوداین خطاها «انباء الهصر» ابن صیرفی و «بدائع الزهور» ابن ایاس هر دو از مصادر مهم تاریخ مصر در عصر اخیر پیش از سلطه عثمانی بر مصر است و لکن از حیث تاریخی مکمل «النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة» ابی المحاسن بزدی هستند[۳].
محقق اثر، قریب به ده صفحه از کتاب را به شرححال و آثار صیرفی اختصاص داده است. پسازآن به معرفی نسخه کتاب پرداخته است. اصل نسخه در کتابخانه پاریس و تصویر آن در کتابخانه تیموریه قاهره موجود است. خط نسخه خطی اگرچه واضح است اما دارای خطا و تصحیفات فراوانی است. عدم وجود نسخه دیگری برای مطابقات و استنباط سبب دشواری تصحیح آن شده است. این نسخه همچنین کامل نیست و حوادث انتهایی آن و وفیات آن از سال 877 تا اوایل 885ق بهجز شرححال ابراهیم بقاعی به دست ما نرسیده است[۴].
عنوان کتاب نیز باعث شگفتی است و نمیتوانیم به دلیل نامگذاری این تاریخ به این نام پی ببریم جز اینکه «الهصر» تحریف یا اشتقاق از سوی مؤلف از کلمه «الهصر به معنی اسد» است و مقصود از آن سلطان قایتبای است که صفحات کتاب پر است از تحسین حکمت و سیاست و دین او[۵].
کتاب در ذکر حوادث سال 873م با این عبارت آغاز شده است: «این سال سالی آرام است و خلیفه المستنجد بالله ابوالمظفر یوسف عباس که تنها عنوان خلیفه را یدک میکشد و در سرای سلطانی از قلعه جبل در جای اقامت ملک منصور اقامت دارد...». سپس از سلطان ابوالنصر قایتبای و محبالدین شحنه قاضی القضاة حنفی، حسامالدین ابن جریز قاضی القضاة مالکی و عزالدین احمد عسقلانی قاضی القضاة حنبلی یاد شده است[۶].
سرزمین مصر در زمان حکومت ممالیک (923-648ق) به پایتخت فرهنگی جهان اسلام و محل ظهور و بروز مراکز و مؤسسات بزرگ آموزشی و چهرههای شاخص در زمینه علوم مختلف تبدیل شد. ممالیک، غلامانی بودند که پس از سقوط ایوبیان در سده هفتم هجری طی سالهای ۶٤٨ تا ٩٢٣ق در مصر و شام حکومت تشکیل دادند. آنان به دو دسته ممالیک بحری و ممالیک برجی تقسیم شدند. علیرغم آنکه سلاطین ممالیک بهخصوص ممالیک برجی خیلی افراد تعلیمدیدهای نبودند اما بااینحال سیاست ایوبیان در ساخت و رونق مراکز آموزشی را پیشه خود ساختند. بسیاری از مراکز ساخته شده در دوره ایوبیان یا در این دوره بازسازی شد یا با کمک سلاطین، توانگران و دینداران، مراکز جدیدی ساخته شد؛ که از جمله میتوان به مکتبخانهها، جوامع و مساجد، مدارس، خانقاهها و زوایا و بیمارستانها اشاره نمود. اندیشمندان و عالمان بزرگی نیز در این دوران ظهور یافتند که یا دانشآموخته این مراکز بودند و بعد از مدتی به مرتبه استادی رسیدند یا خود از اساتید، سرپرستان و واقفان این مراکز بودند[۷]. زینالدین استادار یا اشقر که منصب استاداریه را در حکومت ملک ظاهر جقمق دارا بوده مساجد جامع فراوانی را تعمیر کرده که جوامع قنطره موسکی، حبانیة و بولاق از آن جمله است. وی به هنگام گرانی، کارهای مفیدی برای رسیدگی به امور فقرا انجام داده که از آن جمله پخش: نان، آرد و گندم بود. این امور خیریه سبب شد که دنیا به او روی آورد و از حمایت کامل سلطان نیز برخوردار شود[۸].
اشاره به موضوعات نجومی از جمله خسوف (ماهگرفتگی) و شرح دقیق ویژگیهای آن از جمله مطالب کتاب است[۹]. ذکر بلایا و بیماریها مانند: «انتشار طاعون در ثغر اسکندریه» از دیگر اطلاعات مفیدی است که در کتاب به آن اشاره شده است[۱۰]. ثغر [در ابتدا] به معنای بندر بوده است، مسلمانان با توسعه این اصطلاح، آن را بر شهرهای خشکی هممرز با بلاد خصم که لشکر برای جهاد وارد آنجا میشد، اطلاق نمودند؛ بنابراین، ثغر مناطق مرزی جهان اسلام و جهان کفر بود و شامل شهرهای مستحکمی میشد که در حدود سرزمین دشمن قرار داشت و داخل سرزمینهای اسلامی را از یورش کفار و دشمنان حفظ میکرد. ثغور فراوان است که از آن جمله، ثغور شام و ثغور جزیره است. اسکندریه از جمله ثغور شام بوده است[۱۱].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهرست اسامی اعلام و اماکن و بقاع در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق و متن کتاب.
- بهرامی، بهرام و دیگران؛ «مراکز آموزشی و فرهنگی مصر در عصر ممالیک»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مطالعات تاریخی جهان اسلام، پاییز و زمستان 1394، شماره 6، صفحه 133 تا 153.
- برومند اعلم، عباس، «ثغور شامی و عواصم (تحولات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از فتوحات تا پایان قرن سوم هجری)»، پایگاه مجلات تخصصی نور: تاریخ اسلام، بهار 1384، شماره 21، صفحه 33 تا 66.