الفهرست (ابن نديم): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR03294J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
     
    جز (جایگزینی متن - 'الفهرست (ابهام زدایی)' به 'الفهرست (ابهام‌زدایی)')
     
    (۱۰۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR03294J1.jpg|بندانگشتی|الفهرست (ابن ندیم)]]
    | تصویر =NUR03294J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =الفهرست (ابن ندیم)
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|الفهرست (ابن ندیم)
    [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏‎‏Z‎‏ ‎‏7052‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ف‎‏9
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    ادبیات عربی - سرگذشت‌نامه و کتاب‌شناسی
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|عربی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏Z‎‏ ‎‏7052‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ف‎‏9
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|ادبیات عربی - سرگذشت نامه و کتاب شناسی


    کشورهای اسلامی - سرگذشت نامه و کتاب شناسی
    کشورهای اسلامی - سرگذشت‌نامه و کتاب‌شناسی
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    دار المعرفة
    |data-type='publisher'|دار المعرفة
    | مکان نشر =بیروت - لبنان
    |-
    | سال نشر =  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'|385 هـ.ق
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|3294
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03294AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =03294
    | کتابخوان همراه نور =03294
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    {{کاربردهای دیگر|الفهرست (ابهام‌زدایی)}}


     
    '''الفهرست'''، اثر [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|محمد بن اسحاق بن نديم]]، كه در واقع كتاب‌خانه‌اى در يك كتاب است، فهرستى از كتاب‌هاى ملل عرب و عجم و سير نهضت‌هاى علمى و ادبى در عالم اسلام تا قرن چهارم هجرى مى‌باشد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/38 حامدى گلناز، ص38]</ref>
    «الفهرست»، اثر محمد بن اسحاق بن نديم، كه در واقع كتاب‌خانه‌اى در يك كتاب است، فهرستى از كتاب‌هاى ملل عرب و عجم و سير نهضت‌هاى علمى و ادبى در عالم اسلام تا قرن چهارم هجرى مى‌باشد (حامدى گلناز، ص38).


    اين كتاب، به زبان عربى و در سده چهارم هجرى نوشته شده است.
    اين كتاب، به زبان عربى و در سده چهارم هجرى نوشته شده است.


    هدف ابن نديم از تأليف اين كتاب، نشان دادن كليه نسخه‌ها و رساله‌هايى بوده است كه در زبان عربى وجود داشته و يا از زبان‌هاى ديگر به اين زبان ترجمه شده است (ساغروانيان، سيد جليل، ص152).
    هدف [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] از تأليف اين كتاب، نشان دادن كليه نسخه‌ها و رساله‌هایى بوده است كه در زبان عربى وجود داشته و يا از زبان‌هاى ديگر به اين زبان ترجمه شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/14652/152 ساغروانيان، سيد‌ ‎جليل، ص152]</ref>


    نويسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخه‌ها و كتاب‌ها، برخى از آداب نسخه‌شناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مى‌كند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است (همان).
    نویسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخه‌ها و كتاب‌ها، برخى از آداب نسخه‌شناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مى‌كند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/14652/152 همان]</ref>


    == ساختار ==
    ==ساختار==
    كتاب با مقدمه‌اى كوتاه در اشاره به زندگى‌نامه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] و اهميت اثر او آغاز شده است.


    سبک نوشتارى كتاب، بسيار ساده و از نوع محاوره‌اى بوده و شامل ده مقاله است و هر مقاله آن، به چند بخش كه نویسنده آن را فن ناميده، تقسيم شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/38 حامدى، گلناز، ص38]</ref>


    كتاب با مقدمه‌اى كوتاه در اشاره به زندگى‌نامه ابن نديم و اهميت اثر او آغاز شده است.
    ==گزارش محتوا==
     
    مقاله اول، شامل سه فن مى‌باشد كه فن اول، در توصيف شكل گرفتن خط و زبان اقوام مختلف، فن دوم درباره كتاب‌هاى دينى مسلمانان و اديان ديگر و فن سوم، در ستايش قرآن و علوم قرآنى است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/38 حامدى، گلناز، ص38]</ref>
    سبك نوشتارى كتاب، بسيار ساده و از نوع محاوره‌اى بوده و شامل ده مقاله است و هر مقاله آن، به چند بخش كه نويسنده آن را فن ناميده، تقسيم شده است (حامدى، گلناز، ص38).
     
    == گزارش محتوا ==
     
     
    مقاله اول، شامل سه فن مى‌باشد كه فن اول، در توصيف شكل گرفتن خط و زبان اقوام مختلف، فن دوم درباره كتاب‌هاى دينى مسلمانان و اديان ديگر و فن سوم، در ستايش قرآن و علوم قرآنى است (حامدى، گلناز، ص38).


    مقاله دوم، شامل سه بخش زير است:
    مقاله دوم، شامل سه بخش زير است:


    بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نام‌گذارى آن مى‌باشد (همان، ص40).
    بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نام‌گذارى آن مى‌باشد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/40 همان، ص40]</ref>


    بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. ابن نديم در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است (همان).
    بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/40 همان]</ref>


    بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كرده‌اند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى كرمانى؛ شخصى ايرانى به نام هروى، صاحب كتاب‌هاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد سيبويه» و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نويسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل» (همان، ص41).
    بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كرده‌اند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى کرمانى؛ شخصى ایرانى به نام هروى، صاحب كتاب‌هاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]» و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نویسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل».<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/41 همان، ص41]</ref>


    مقاله سوم، در سه بخش تنظيم شده است:
    مقاله سوم، در سه بخش تنظيم شده است:


    بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتاب‌هاى آنان است كه مشهورترين آن‌ها، صالح بن عمران معروف به صفدى بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است (همان).
    بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتاب‌هاى آنان است كه مشهورترين آن‌ها، صالح بن عمران معروف به [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/41 همان]</ref>


    بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مى‌توان به عبدالله بن مقفع، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد (همان).
    بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مى‌توان به [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]]، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/41 همان]</ref>


    بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مى‌باشد (همان، ص42).
    بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مى‌باشد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/42 همان، ص42]</ref>


    مقاله چهارم، شامل دو بخش است:
    مقاله چهارم، شامل دو بخش است:


    بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كرده‌اند كه به‌صورت فهرستى آمده است؛ مثلا نام شاعران و قبيله‌هايى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمع‌آورى كرده، به‌طور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شيعيان، بنى عدنان و بنى حارث (همان).
    بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كرده‌اند كه به‌صورت فهرستى آمده است؛ مثلاًنام شاعران و قبيله‌هایى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمع‌آورى كرده، به‌طور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شیعیان، بنى عدنان و بنى حارث.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/42 همان]</ref>


    در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ايرانى مثل على بن حمزه اصفهانى نيز اشاره شده است (همان).
    در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ایرانى مثل على بن [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نيز اشاره شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/42 همان]</ref>


    بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نويسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مى‌برد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مى‌پردازد (همان).
    بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نویسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مى‌برد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مى‌پردازد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/42 همان]</ref>


    بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. ابن نديم در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خوانده‌اند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خون‌خواهى عثمان بن عفان و مخالفت با حضرت على(ع) برخاستند، عده‌اى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شيعيان من» خطاب مى‌كرد» (همان).
    بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خوانده‌اند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خون‌خواهى عثمان بن عفان و مخالفت با [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] برخاستند، عده‌اى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شیعیان من» خطاب مى‌كرد».<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/42 همان]</ref>


    بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آن‌ها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مى‌باشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتاب‌هايشان را در خفا نگهدارى مى‌كردند (ر.ك: همان).
    بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آن‌ها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مى‌باشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتاب‌هایشان را در خفا نگهدارى می‌كردند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/42 ر.ک: همان]</ref>


    بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نويسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نويسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «كتاب الزهد» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مى‌برد، سپس درباره حلاج، مذهب او و پيروانش مى‌نويسد (همان).
    بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نویسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نویسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «[[الزهد|كتاب الزهد]]» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مى‌برد، سپس درباره [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، مذهب او و پيروانش مى‌نويسد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/42 همان]</ref>


    در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتاب‌هايى كه تصنيف كرده‌اند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق (همان، ص43).
    در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتاب‌هایى كه تصنيف كرده‌اند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/43 همان، ص43]</ref>


    در بخش دوم اين مقاله، از ابوحنيفه و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست (همان).
    در بخش دوم اين مقاله، از [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/43 همان]</ref>


    نويسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولين كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. ابن نديم كتاب‌هاى زيادى را از او نام برده كه مهم‌ترين آن‌ها، «إيضاح» و «الأصول» است (همان).
    نویسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولین كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] كتاب‌هاى زيادى را از او نام برده كه مهم‌ترين آن‌ها، «إيضاح» و «الأصول» است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/43 همان]</ref>


    در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتاب‌هاى ايشان نام برده شده است. سليم بن قيس هلالى، از اصحاب حضرت على(ع) از جمله آن‌هاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگيرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابى‌عياش پناه برد (همان).
    در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتاب‌هاى ايشان نام برده شده است. [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس]] هلالى، از اصحاب [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله آن‌هاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگیرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابى‌عياش پناه برد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/43 همان]</ref>


    مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است:
    مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است:


    بخش اول، درباره فلاسفه، طبيعين و منطقيين و كتاب‌هاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسى به عربى اشتغال داشته است (همان، ص44).
    بخش اول، درباره فلاسفه، طبیعین و منطقيين و كتاب‌هاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسی به عربى اشتغال داشته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/44 همان، ص44]</ref>


    در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقى‌دانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولين بار در طب سخن رانده‌اند، بحث به ميان آمده است (همان، ص45).
    در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقى‌دانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولین بار در طب سخن رانده‌اند، بحث به ميان آمده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/45 همان، ص45]</ref>


    مقاله هشتم درباره افسانه‌سرايان ايرانى و هندى و تأليفات آن‌ها، افسون‌گران، دعانويسان، ساحران و شعبده‌بازان است (همان).
    مقاله هشتم درباره افسانه‌سرايان ایرانى و هندى و تأليفات آن‌ها، افسون‌گران، دعانويسان، ساحران و شعبده‌بازان است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/45 همان]</ref>


    در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده (همان، ص46) است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولين كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد (همان، ص47).
    در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/46 همان، ص46]</ref>است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولین كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/47 همان، ص47]</ref>


    به‌طور خلاصه مى‌توان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، به‌اجمال معرفى كرده است (همان).
    به‌طور خلاصه مى‌توان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، به‌اجمال معرفى كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/47 همان]</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    الفهرست، اولین بار در سيزدهم هجرى، توسط يك دانشمند اتريشى به نام گوستاو فلوگل كه طى سال‌ها صرف وقت و زحمات بسيار، نسخه‌هاى مختلفى از اين كتاب را جمع‌آورى و تدوين كرده كرد، در لايپزيك به چاپ رسيد ‎و به دنيا عرضه گرديد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2071/38 حامدى، گلناز، ص38]</ref>


    ==پانويس ==
    <references/>


    الفهرست، اولين بار در سيزدهم هجرى، توسط يك دانشمند اتريشى به نام گوستاو فلوگل كه طى سال‌ها صرف وقت و زحمات بسيار، نسخه‌هاى مختلفى از اين كتاب را جمع‌آورى و تدوين كرده كرد، در لايپزيك به چاپ رسيد و به دنيا عرضه گرديد (حامدى، گلناز، ص38).
    ==منابع مقاله==


    == منابع مقاله ==
    #مقدمه و متن كتاب.
    #[[:noormags:35899|حامدى، گلناز «معرفى كتاب الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «فقه و حقوق خانواده (نداى صادق سابق)»، پاييز 1376، شماره 7 (10 صفحه از 38 تا 47)]].
    #[[:noormags:279973|ساغروانيان، سيد‌ ‎جليل «جلوه‌هاى نسخه‌شناسى در الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «وقف ميراث جاويدان»، بهار 1375، شماره 13 (10 صفحه از 152 تا 161)]].


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    1. مقدمه و متن كتاب.


    2. حامدى، گلناز «معرفى كتاب الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «فقه و حقوق خانواده (نداى صادق سابق)»، پاييز 1376، شماره 7 (10 صفحه از 38 تا 47).


    3. ساغروانيان، سيد جليل «جلوه‌هاى نسخه‌شناسى در الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «وقف ميراث جاويدان»، بهار 1375، شماره 13 (10 صفحه از 152 تا 161).
    *[[الفهرست]]


    *[[الفهرست (طوسي)]] اثر [[شیخ طوسی]]


    == پیوندها ==
    *[[معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديماً و حديثاً (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبي‌جعفر الطوسي)]] اثر [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابوجعفر محمد بن على بن شهرآشوب مازندرانى]]
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14377 مطالعه کتاب الفهرست (ابن ندیم) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    *[[الفهرست (منتجب‌الدين)]] اثر [[منتجب‌الدین، علی بن عبیدالله]]
     
    *[[فهرست اسماء مصنفی الشیعه]] اثر [[نجاشی، احمد بن علی|احمد بن علی نجاشی]]  




    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۲

    الفهرست (ابن ندیم)
    الفهرست (ابن نديم)
    پدیدآورانابن ندیم، محمد بن اسحاق (نویسنده)
    ناشردار المعرفة
    مکان نشربیروت - لبنان
    چاپ1
    موضوعادبیات عربی - سرگذشت‌نامه و کتاب‌شناسی کشورهای اسلامی - سرگذشت‌نامه و کتاب‌شناسی
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏Z‎‏ ‎‏7052‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ف‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الفهرست، اثر محمد بن اسحاق بن نديم، كه در واقع كتاب‌خانه‌اى در يك كتاب است، فهرستى از كتاب‌هاى ملل عرب و عجم و سير نهضت‌هاى علمى و ادبى در عالم اسلام تا قرن چهارم هجرى مى‌باشد.[۱]

    اين كتاب، به زبان عربى و در سده چهارم هجرى نوشته شده است.

    هدف ابن نديم از تأليف اين كتاب، نشان دادن كليه نسخه‌ها و رساله‌هایى بوده است كه در زبان عربى وجود داشته و يا از زبان‌هاى ديگر به اين زبان ترجمه شده است.[۲]

    نویسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخه‌ها و كتاب‌ها، برخى از آداب نسخه‌شناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مى‌كند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است.[۳]

    ساختار

    كتاب با مقدمه‌اى كوتاه در اشاره به زندگى‌نامه ابن نديم و اهميت اثر او آغاز شده است.

    سبک نوشتارى كتاب، بسيار ساده و از نوع محاوره‌اى بوده و شامل ده مقاله است و هر مقاله آن، به چند بخش كه نویسنده آن را فن ناميده، تقسيم شده است.[۴]

    گزارش محتوا

    مقاله اول، شامل سه فن مى‌باشد كه فن اول، در توصيف شكل گرفتن خط و زبان اقوام مختلف، فن دوم درباره كتاب‌هاى دينى مسلمانان و اديان ديگر و فن سوم، در ستايش قرآن و علوم قرآنى است.[۵]

    مقاله دوم، شامل سه بخش زير است:

    بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نام‌گذارى آن مى‌باشد.[۶]

    بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. ابن نديم در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است.[۷]

    بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كرده‌اند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى کرمانى؛ شخصى ایرانى به نام هروى، صاحب كتاب‌هاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد سيبويه» و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نویسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل».[۸]

    مقاله سوم، در سه بخش تنظيم شده است:

    بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتاب‌هاى آنان است كه مشهورترين آن‌ها، صالح بن عمران معروف به صفدى بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است.[۹]

    بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مى‌توان به عبدالله بن مقفع، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد.[۱۰]

    بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مى‌باشد.[۱۱]

    مقاله چهارم، شامل دو بخش است:

    بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كرده‌اند كه به‌صورت فهرستى آمده است؛ مثلاًنام شاعران و قبيله‌هایى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمع‌آورى كرده، به‌طور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شیعیان، بنى عدنان و بنى حارث.[۱۲]

    در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ایرانى مثل على بن حمزه اصفهانى نيز اشاره شده است.[۱۳]

    بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نویسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مى‌برد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مى‌پردازد.[۱۴]

    بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. ابن نديم در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خوانده‌اند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خون‌خواهى عثمان بن عفان و مخالفت با حضرت على(ع) برخاستند، عده‌اى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شیعیان من» خطاب مى‌كرد».[۱۵]

    بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آن‌ها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مى‌باشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتاب‌هایشان را در خفا نگهدارى می‌كردند.[۱۶]

    بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نویسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نویسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «كتاب الزهد» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مى‌برد، سپس درباره حلاج، مذهب او و پيروانش مى‌نويسد.[۱۷]

    در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتاب‌هایى كه تصنيف كرده‌اند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق.[۱۸]

    در بخش دوم اين مقاله، از ابوحنيفه و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست.[۱۹]

    نویسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولین كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. ابن نديم كتاب‌هاى زيادى را از او نام برده كه مهم‌ترين آن‌ها، «إيضاح» و «الأصول» است.[۲۰]

    در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتاب‌هاى ايشان نام برده شده است. سليم بن قيس هلالى، از اصحاب حضرت على(ع) از جمله آن‌هاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگیرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابى‌عياش پناه برد.[۲۱]

    مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است:

    بخش اول، درباره فلاسفه، طبیعین و منطقيين و كتاب‌هاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسی به عربى اشتغال داشته است.[۲۲]

    در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقى‌دانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولین بار در طب سخن رانده‌اند، بحث به ميان آمده است.[۲۳]

    مقاله هشتم درباره افسانه‌سرايان ایرانى و هندى و تأليفات آن‌ها، افسون‌گران، دعانويسان، ساحران و شعبده‌بازان است.[۲۴]

    در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده.[۲۵]است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولین كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد.[۲۶]

    به‌طور خلاصه مى‌توان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، به‌اجمال معرفى كرده است.[۲۷]

    وضعيت كتاب

    الفهرست، اولین بار در سيزدهم هجرى، توسط يك دانشمند اتريشى به نام گوستاو فلوگل كه طى سال‌ها صرف وقت و زحمات بسيار، نسخه‌هاى مختلفى از اين كتاب را جمع‌آورى و تدوين كرده كرد، در لايپزيك به چاپ رسيد ‎و به دنيا عرضه گرديد.[۲۸]

    پانويس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. حامدى، گلناز «معرفى كتاب الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «فقه و حقوق خانواده (نداى صادق سابق)»، پاييز 1376، شماره 7 (10 صفحه از 38 تا 47).
    3. ساغروانيان، سيد‌ ‎جليل «جلوه‌هاى نسخه‌شناسى در الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «وقف ميراث جاويدان»، بهار 1375، شماره 13 (10 صفحه از 152 تا 161).

    وابسته‌ها