بیدل دهلوی، میرزا عبدالقادر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
[[پرونده:NUR48211.jpg|بندانگشتی|]]
| عنوان = بیدل دهلوی
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| تصویر = NUR48211.jpg
|-
| اندازه تصویر =
! نام!! data-type="authorName" |بيدل دهلوي، عبدالقادر بن عبدالخالق
| توضیح تصویر =
| نام کامل = ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی
| نام‌های دیگر =
| لقب =
| تخلص = بیدل
| نسب = از قبیله برلاس (ارلاس) ترکان جغتایی
| نام پدر = میرزا عبدالخالق
| ولادت = ۱۰۵۴ق / ۱۶۴۴م
| محل تولد = عظیم‌آباد هندوستان (پتنه کنونی)
| کشور تولد =
| محل زندگی = دهلی
| رحلت = ۱۱۳۳ق / ۱۷۲۰م
| شهادت =
| مدفن = خانه‌اش در دهلی (منتقل شده به محله جغتایی‌های قریه «خواجه رواش» در شمال کابل)
| طول عمر =
| نام همسر =
| فرزندان =
| خویشاوندان = میرزا قلندر (عمو)، میرزا ظریف (دایی)
| دین = اسلام
| مذهب =
| پیشه = شاعر، صوفی
| درجه علمی =
| دانشگاه =
| علایق پژوهشی =
| منصب =
| پس از =
| پیش از =
| اساتید = {{فهرست جعبه عمودی | [[شاه قاسم هواللهی]] | [[شاه کابلی]] | [[شاه فاضل]] | [[شیخ کمال بهاری]]}}
| مشایخ =
| معاصرین =
| شاگردان =
| اجازه اجتهاد از =
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | [[دیوان بیدل دهلوی]] | [[مثنوی عرفان]] | [[چهار عنصر]] | [[نکات]]}}
| سبک نوشتاری = سبک هندی
| وبگاه =
| امضا =
| کد مؤلف = AUTHORCODE48211AUTHORCODE
}}


|-
'''ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی''' (۱۰۵۴-۱۱۳۳ق)، متخلص به «بیدل»، شاعر پارسی‌سرای هند و صوفی و نماینده برجسته سبک هندی است. وی در الهیات، ریاضیات، طبیعیات، طب، نجوم، رمل، جفر، تاریخ و موسیقی دست داشت و به‌جز بنگالی که زبان مادری او بود، به زبان‌های فارسی، اردو و سانسکریت نیز تسلط داشت. از مهمترین آثار او می‌توان به «[[دیوان بیدل دهلوی]]»، «مثنوی عرفان»، «[[چهار عنصر بیدل|چهار عنصر]]» و «نکات» اشاره کرد.
|نام‌های دیگر
| data-type="authorOtherNames" |
|-
|نام پدر
| data-type="authorfatherName" |


|-
==ولادت==
|متولد  
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی، شاعر و صوفی هندی، در سال ۱۰۵۴ق/ ۱۶۴۴م، در عظیم‌آباد هندوستان (پتنه کنونی)، متولد شد.<ref>ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364</ref> پدرش میرزا عبدالخالق، از قبیله برلاس (و به روایتی ارلاس یا ارلات) ترکان جغتایی بود و درعین‌حال که در زمره سپاهیان بود، منشی صوفیانه داشت و به صوفیان «قادریه» هندوستان ارادت می‌ورزید و به توصیه مرشدان خود بود که پسر خویش را همنام شیخ عبدالقادر گیلانی (صوفی مشهور سده‌های ۵ و۶ق) گردانید.<ref> ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص132</ref>
| data-type="authorbirthDate" | 1054ق / 1644م


==تحصیلات==
بیدل پیش از رسیدن به ۵ سالگی، پدر خویش را از دست داد و نزد مادر به آموختن قرآن و الفبای فارسی پرداخت. پس از یک سال‌ونیم، مادرش نیز از دنیا رفت و سرپرستی او را عمویش، میرزا قلندر که چون برادر فردی سپاهی با خوی درویشی بود، برعهده گرفت. بیدل به سفارش عموی خود به آموختن ادبیات عرب پرداخت، اما چون به ۱۰ سالگی رسید، میرزا قلندر او را از مدرسه بازداشت و برای رهنمونی وی به معرفت حق، او را با خود به حلقه درویشان برد. میرزا قلندر شاعری درس ناخوانده بود که نکته‌سنجی‌های او در شکل‌گیری شخصیت شاعری بیدل بی‌تأثیر نبوده است. بیدل در ۱۰۶۹ق، در ۱۷ سالگی به سپاهیان میرزا عبداللطیف، از امرای شاهزاده شجاع (فرزند شاه جهان)، پیوست، اما در جریان جنگ قدرت میان فرزندان شاه شجاع، بیدل آنان را رها ساخت و همراه میرزا ظریف دایی خود به شهر «کَتَک» (در استان اریسه در شمال هند) رفت و ۴ سال نزد او به سر برد<ref>ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364</ref>. میرزا ظریف مردی فاضل بود و فقه، حدیث و عرفان تدریس می‌کرد و برخی از شاعران و صوفیان بزرگ هند، مانند شاه قاسم هواللهی که در تحولات روحی بیدل تأثیر داشتند، به مجلس او رفت‌وآمد می‌کردند. بیدل که از مدتی پیش مطالعه آثار منظوم را شروع کرده و به سرودن شعر پرداخته بود، در این زمان با تخلص «رمزی» حضور خود را در جمع شاعران اعلام کرد. او سرانجام تخلص «بیدل» را برگزید.<ref> ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص132</ref>.


|-
==فعالیت‌ها==
|محل تولد
میرزا ظریف در ۱۰۷۵ق/۱۶۶۴م، درگذشت و بیدل روانه دهلی شد و در آنجا به حلقه ارادتمندان صوفی دیگری به نام «شاه کابلی» پیوست. <ref>ر.ک: همان، ص364-365</ref> کم‌کم بیدل توجه حکمرانان هندوستان را به خود جلب کرد. در آغاز امیر کامگار خان (فرزند جعفرخان، دایی و وزیر اورنگ زیب)، از بیدل حمایت کرد و چون وی به دکن رفت، بیدل به دربار عاقل خان رازی پیوست<ref>ر.ک: همان، ص365</ref>. بیدل در ۱۰۸۰ق، ازدواج کرد، اما صاحب فرزندی نشد. خانه بیدل در دهلی، محل تجمع یاران شاعر او بود و از «سر شام» تا «نیمه‌شب» ابتدا بیدل و سپس دیگران اشعار خود را می‌خواندند. گفته‌اند که بزرگان شهر نیز در این مجلس حضور می‌یافتند و بیدل اشعار خود را با صلابت و مهابت می‌خوانده است. همچنین در شعرخوانی‌های این مجلس نسبت به اقتفا و انتقاد دیگران از اشعار خود تعصب می‌ورزید. ظاهراً این مجلس نخستین هسته مجالس «بیدل خوانی» را تشکیل می‌دهد. بیدل تا پایان عمر در آن خانه به رفاه می‌زیست و سرگرم فراهم آوردن آثار منظوم و منثور خود بود. او در همین ایام درخواست بهادرشاه را برای سرودن «شاهنامه گورکانی» نپذیرفت؛ چه، این امر را با روحیه درویشی خود ناسازگار می‌دید. بیدل در اواخر عمر به هنگام قتل محمدفرخ سیر (۱۱۳۱ق) که از حکمرانان حامی او بود، شعری سرود و سپس از بیم آزار دشمنان حاکم مقتول به لاهور گریخت و نزدیک به دو سال در آن شهر زیست و پس از پایان حکومت شورشیان به دهلی بازگشت.<ref>ر.ک: همان، ص365</ref>
| data-type="authorBirthPlace" |
 
|-
|رحلت
| data-type="authorDeathDate" |1133ق
|-
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |
|-
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |
 
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE48211AUTHORCODE
|}
</div>
 
 
'''ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی''' (1054-1133ق/1644-1720م)، متخلص به «بیدل»، شاعر پارسیسرای هند و صوفی و نماینده برجسته سبک هندی است.
 
==تولد==
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی، شاعر و صوفی هندی، در سال 1054ق/ 1644م، در عظیمآباد هندوستان (پتنه کنونی)، متولد شد<ref>ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364</ref>.
 
==نسب==
پدرش میرزا عبدالخالق، از قبیله برلاس (و به روایتی ارلاس یا ارلات) ترکان جغتایی بود و درعینحال که در زمره سپاهیان بود، منشی صوفیانه داشت و به صوفیان «قادریه» هندوستان ارادت میورزید و به توصیه مرشدان خود بود که پسر خویش را همنام شیخ عبدالقادر گیلانی (صوفی مشهور سدههای 5 و6ق) گردانید<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
==تحصیلات و شاعری==
بیدل پیش از رسیدن به 5 سالگی، پدر خویش را از دست داد و نزد مادر به آموختن قرآن و الفبای فارسی پرداخت. پس از یک سالونیم، مادرش نیز از دنیا رفت و سرپرستی او را عمویش، میرزا قلندر که چون برادر فردی سپاهی با خوی درویشی بود، برعهده گرفت. بیدل به سفارش عموی خود به آموختن ادبیات عرب پرداخت، اما چون به 10 سالگی رسید، میرزا قلندر او را از مدرسه بازداشت و برای رهنمونی وی به معرفت حق، او را با خود به حلقه درویشان برد<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
میرزا قلندر شاعری درس ناخوانده بود که نکتهسنجیهای او در شکلگیری شخصیت شاعری بیدل بیتأثیر نبوده است؛ چنانکه او همواره ذوق شاعرانه خود را از عموی خویش میدانست. سپاهیگری میرزا قلندر باعث شد که بیدل در 1069ق، در 17 سالگی به سپاهیان میرزا عبداللطیف، از امرای شاهزاده شجاع (فرزند شاه جهان)، بپیوندند، اما در جریان جنگ قدرت میان فرزندان شاه شجاع، بیدل آنان را رها ساخت و همراه میرزا ظریف دایی خود به شهر «کَتَک» (در استان اریسه در شمال هند) رفت و 4 سال نزد او به سر برد<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
میرزا ظریف مردی فاضل بود و فقه، حدیث و عرفان تدریس میکرد و برخی از شاعران و صوفیان برزگ هند، مانند شاه قاسم هواللهی که در تحولات روحی بیدل تأثیر داشتند، به مجلس او رفتوآمد میکردند. بیدل که از مدتی پیش مطالعه آثار منظوم را شروع کرده و به سرودن شعر پرداخته بود، در این زمان با تخلص «رمزی» حضور خود را در جمع شاعران اعلام کرد. او سرانجام تخلص «بیدل» را برگزید<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
میرزا ظریف در 1075ق/1664م، درگذشت و بیدل روانه دهلی شد و در آنجا به حلقه ارادتمندان صوفی دیگری به نام «شاهکابلی» پیوست<ref>ر.ک: همان، ص364-365</ref>.
 
کمکم بیدل توجه حکمرانان هندوستان را به خود جلب کرد. در آغاز امیر کامگار خان (فرزند جعفر خان، دایی و وزیر اورنگزیب)، از بیدل حمایت کرد و چون وی به دکن رفت، بیدل به دربار عاقل خان رازی پیوست<ref>ر.ک: همان، ص365</ref>.
 
بیدل در 1080ق، ازدواج کرد، اما صاحب فرزندی نشد و ناگزیر «خاطر از وسوسه انتظار توالد و تناسل پرداخت»<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
خانه بیدل در دهلی، محل تجمع یاران شاعر او بود و از «سر شام» تا «نیمهشب» ابتدا بیدل و سپس دیگران اشعار خود را میخواندند. گفتهاند که بزرگان شهر نیز در این مجلس حضور مییافتند و بیدل اشعار خود را با صلابت و مهابت میخوانده است. همچنین در شعرخوانیهای این مجلس نسبت به اقتفا و انتقاد دیگران از اشعار خود تعصب میورزید. ظاهراً این مجلس نخستین هسته مجالس «بیدلخوانی» را تشکیل میدهد. بیدل تا پایان عمر در آن خانه بهرفاه میزیست و سرگرم فراهم آوردن آثار منظوم و منثور خود بود. او در همین ایام درخواست بهادرشاه را برای سرودن «شاهنامه گورکانی» نپذیرفت؛ چه، این امر را با روحیه درویشی خود ناسازگار میدید<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
بیدل در اواخر عمر به هنگام قتل محمدفرخ سیر (1131ق) که از حکمرانان حامی او بود، شعری سرود و سپس از بیم آزار دشمنان حاکم مقتول به لاهور گریخت و نزدیک به دو سال در آن شهر زیست و پس از پایان حکومت شورشیان به دهلی بازگشت<ref>ر.ک: همان</ref>.


==وفات==
==وفات==
سرانجام، بیدل در چهارم صفر 1333ق/24 نوامبر 1720م، در دهلی درگذشت و در خانهاش به خاک سپرده شد، اما اکنون آثاری از آرامگاه وی در آنجا نیست و این موضوع باعث شد تا تصور شود که بعداً جنازه بیدل را به محله جغتاییهای قریه «خواجه رواش» (در شمال کابل) انتقال دادهاند<ref>ر.ک: همان</ref>.
سرانجام، بیدل در چهارم صفر ۱۱۳۳ق/۲۴ نوامبر ۱۷۲۰م، در دهلی درگذشت و در خانه‌اش به خاک سپرده شد، اما اکنون آثاری از آرامگاه وی در آنجا نیست و این موضوع باعث شد تا تصور شود که بعداً جنازه بیدل را به محله جغتایی‌های قریه «خواجه رواش» (در شمال کابل) انتقال داده‌اند.<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
==شعر==
==مهارتها==
بیدل در بیشتر قالب‌های شعر فارسی طبع سخنوری خود را آزموده، به‌نحوی‌که در کنار 35 هزار بیت غزل، 22 هزار بیت مثنوی سروده است و شمار ابیات قصاید، ترکیب‌بندها، قطعات و رباعیات او نیز به 11 هزار بیت می‌رسد، اما آنچه باعث اهمیت شعر بیدل شده است و جلوه‌گاه هنر شعری او را تشکیل می‌دهد، غزل‌های اوست<ref>ر.ک: همان، ص366</ref>.
بیدل در الهیات، ریاضیات، طبیعیات، طب، نجوم، رمل، جفر، تاریخ و موسیقی دست داشت و از علوم ظاهر نیز بیبهره نبود و بهجز بنگالی که زبان مادری او بود، به زبانهای فارسی، اردو و سنسکریت نیز تسلط داشته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
 
==آراء و اندیشهها==
بااینکه پدر و عموی بیدل اهل سنت بودهاند، اما در آثار وی دلبستگی خاصی به مذهب پدران دیده نمیشود و در منظومههای او از جانشینان پیامبر(ص) سخنی به میان نمیآید. در یک اثر منثور او از «جناب ولایتمآب علی مرتضی» یاد میشود و قصیدهای نیز «در منقبت اسدالله الغالب... كرم الله وجهه» دارد <ref>ر.ک: همان</ref>.


==شعر==
از بیدل آثار بسیاری به نظم و نثر بر جای مانده است که بارها در هندوستان، پاکستان، ایران و تاجیکستان به چاپ رسیده است. کلیات بیدل میان سال‌های ۱۳۴۱–۱۳۴۴ش در کابل، در سه جلد شعر به انضمام یک جلد نثر، به چاپ رسیده است. چاپ جدیدی از آن نیز به اهتمام اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی، در ۱۳۷۶ش در تهران در سه مجلد منتشر شده است.
بیدل در بیشتر قالبهای شعر فارسی طبع سخنوری خود را آزموده، بهنحوی که در کنار 35 هزار بیت غزل، 22 هزار بیت مثنوی سروده است و شمار ابیات قصاید، ترکیببندها، قطعات و رباعیات او نیز به 11 هزار بیت میرسد، اما آنچه باعث اهمیت شعر بیدل شده است و جلوهگاه هنر شعری او را تشکیل میدهد، غزلهای اوست<ref>ر.ک: همان، ص366</ref>.


==آثار منظوم==
==آثار منظوم==
الف)- غزلیات: شمار غزلیات دیوان بیدل 2800 و بالغ بر 35 هزار بیت است و جلد اول کلیات آثار او را تشکیل میدهد.
الف)- غزلیات: شمار غزلیات دیوان بیدل 2800 و بالغ‌بر 35 هزار بیت است و جلد اول کلیات آثار او را تشکیل می‌دهد.


ب)- مثنویها: بیدل 4 مثنوی معروف و 3 مثنوی کوتاه غیر معروف دارد که شمار ابیات مجموع آنها به حدود 24 هزار بیت میرسد و جلد سوم کلیات آثار او را تشکیل میدهد.
ب)- مثنوی‌ها: بیدل 4 مثنوی معروف و 3 مثنوی کوتاه غیر معروف دارد که شمار ابیات مجموع آن‌ها به حدود 24 هزار بیت می‌رسد و جلد سوم کلیات آثار او را تشکیل می‌دهد.
# «محیط اعظم»؛
# «محیط اعظم»؛
# «طلسم حیرت»؛
# «طلسم حیرت»؛
خط ۸۴: خط ۶۹:
# «عرفان»؛
# «عرفان»؛
# «تنبيه المهوسين».
# «تنبيه المهوسين».
ج)- قصاید و دیگر قالبهای شعری: جلد دوم کلیات بیدل شامل قصاید، ترکیببندها، ترجیعبندها، مخمسها، قطعات و رباعیات است که حدود 11هزار بیت را در بر میگیرد. در این مجموعه 20 قصیده دیده میشود که برخی از آنها در نعت پیامبر(ص) و یک قصیده در ستایش حضرت علی(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص367</ref>.
ج)- قصاید و دیگر قالب‌های شعری: جلد دوم کلیات بیدل شامل قصاید، ترکیب‌بندها، ترجیع‌بندها، مخمس‌ها، قطعات و رباعیات است که حدود 11هزار بیت را در برمی‌گیرد. در این مجموعه 20 قصیده دیده می‌شود که برخی از آن‌ها در نعت پیامبر(ص) و یک قصیده در ستایش حضرت علی(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص367</ref>.


==آثار منثور==
==آثار منثور==
# «چهار عنصر»؛
# «چهار عنصر»؛
# «رقعات»؛
# «رقعات»؛
# «نکات»<ref>ر.ک: همان، ص367-68</ref>.
# «نکات»<ref>ر.ک: همان، ص367-68</ref>.<ref> ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص134-135</ref>


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
جلالی پندری، یدالله، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1383.
#جلالی پندری، یدالله، «دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1383.
#عباسی داکانی، پرویز، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج5، تهران، بنیاد دایرة‎المعارف اسلامی، چاپ دوم، 1378.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[دیوان بیدل دهلوی]]


==وابسته‌ها==
[[چهار عنصر بیدل]]
{{وابسته‌ها}}


[[چهار عنصر]]


[[دیوان بیدل دهلوی]]
[[غزلیات بیدل: تصحیح انتقادی غزلیات ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل]]


[[گزیده اشعار بیدل]]
[[گزیده اشعار بیدل]]
خط ۱۰۹: خط ۹۸:
[[احوال و آثار میرزا عبدالقادر بیدل]]
[[احوال و آثار میرزا عبدالقادر بیدل]]


[[کلیات میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی]]
[[کلیا‌ت‌ ابوالمعا‌نی‌ میرزا عبدالقا‌در بیدل‌]]
[[ديوان بيدل: غزليات]]
[[آواز بيدل: نثر ادبي (رقعات - نکات - اشارات - چهار عنصر)]]
[[شعله آواز: (مثنوی‌های بيدل دهلوی)]]
[[مثنوی محیط اعظم]]
[[دیوان‌ مولانا‌ بیدل‌ دهلوی]]
[[مناقب آل ابی طالب در شعر فارسی]]
[[اصطلاحات نسخه پردازی در دیوان بیدل دهلوی (1133 - 1054ق | 1720 - 1644م)]]
[[گزیده رباعیات بیدل]]
[[مرقع‌ صد رنگ‌]]


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
 
[[رده:شاعران]]
[[رده:آپلود شهریور]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۴۰

ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی (۱۰۵۴-۱۱۳۳ق)، متخلص به «بیدل»، شاعر پارسی‌سرای هند و صوفی و نماینده برجسته سبک هندی است. وی در الهیات، ریاضیات، طبیعیات، طب، نجوم، رمل، جفر، تاریخ و موسیقی دست داشت و به‌جز بنگالی که زبان مادری او بود، به زبان‌های فارسی، اردو و سانسکریت نیز تسلط داشت. از مهمترین آثار او می‌توان به «دیوان بیدل دهلوی»، «مثنوی عرفان»، «چهار عنصر» و «نکات» اشاره کرد.

بیدل دهلوی
NUR48211.jpg
نام کاملابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی
تخلصبیدل
نسباز قبیله برلاس (ارلاس) ترکان جغتایی
نام پدرمیرزا عبدالخالق
ولادت۱۰۵۴ق / ۱۶۴۴م
محل تولدعظیم‌آباد هندوستان (پتنه کنونی)
محل زندگیدهلی
رحلت۱۱۳۳ق / ۱۷۲۰م
مدفنخانه‌اش در دهلی (منتقل شده به محله جغتایی‌های قریه «خواجه رواش» در شمال کابل)
خویشاوندانمیرزا قلندر (عمو)، میرزا ظریف (دایی)
دیناسلام
پیشهشاعر، صوفی
اطلاعات علمی
سبک نوشتاریسبک هندی
اساتید
برخی آثار

ولادت

ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی، شاعر و صوفی هندی، در سال ۱۰۵۴ق/ ۱۶۴۴م، در عظیم‌آباد هندوستان (پتنه کنونی)، متولد شد.[۱] پدرش میرزا عبدالخالق، از قبیله برلاس (و به روایتی ارلاس یا ارلات) ترکان جغتایی بود و درعین‌حال که در زمره سپاهیان بود، منشی صوفیانه داشت و به صوفیان «قادریه» هندوستان ارادت می‌ورزید و به توصیه مرشدان خود بود که پسر خویش را همنام شیخ عبدالقادر گیلانی (صوفی مشهور سده‌های ۵ و۶ق) گردانید.[۲]

تحصیلات

بیدل پیش از رسیدن به ۵ سالگی، پدر خویش را از دست داد و نزد مادر به آموختن قرآن و الفبای فارسی پرداخت. پس از یک سال‌ونیم، مادرش نیز از دنیا رفت و سرپرستی او را عمویش، میرزا قلندر که چون برادر فردی سپاهی با خوی درویشی بود، برعهده گرفت. بیدل به سفارش عموی خود به آموختن ادبیات عرب پرداخت، اما چون به ۱۰ سالگی رسید، میرزا قلندر او را از مدرسه بازداشت و برای رهنمونی وی به معرفت حق، او را با خود به حلقه درویشان برد. میرزا قلندر شاعری درس ناخوانده بود که نکته‌سنجی‌های او در شکل‌گیری شخصیت شاعری بیدل بی‌تأثیر نبوده است. بیدل در ۱۰۶۹ق، در ۱۷ سالگی به سپاهیان میرزا عبداللطیف، از امرای شاهزاده شجاع (فرزند شاه جهان)، پیوست، اما در جریان جنگ قدرت میان فرزندان شاه شجاع، بیدل آنان را رها ساخت و همراه میرزا ظریف دایی خود به شهر «کَتَک» (در استان اریسه در شمال هند) رفت و ۴ سال نزد او به سر برد[۳]. میرزا ظریف مردی فاضل بود و فقه، حدیث و عرفان تدریس می‌کرد و برخی از شاعران و صوفیان بزرگ هند، مانند شاه قاسم هواللهی که در تحولات روحی بیدل تأثیر داشتند، به مجلس او رفت‌وآمد می‌کردند. بیدل که از مدتی پیش مطالعه آثار منظوم را شروع کرده و به سرودن شعر پرداخته بود، در این زمان با تخلص «رمزی» حضور خود را در جمع شاعران اعلام کرد. او سرانجام تخلص «بیدل» را برگزید.[۴].

فعالیت‌ها

میرزا ظریف در ۱۰۷۵ق/۱۶۶۴م، درگذشت و بیدل روانه دهلی شد و در آنجا به حلقه ارادتمندان صوفی دیگری به نام «شاه کابلی» پیوست. [۵] کم‌کم بیدل توجه حکمرانان هندوستان را به خود جلب کرد. در آغاز امیر کامگار خان (فرزند جعفرخان، دایی و وزیر اورنگ زیب)، از بیدل حمایت کرد و چون وی به دکن رفت، بیدل به دربار عاقل خان رازی پیوست[۶]. بیدل در ۱۰۸۰ق، ازدواج کرد، اما صاحب فرزندی نشد. خانه بیدل در دهلی، محل تجمع یاران شاعر او بود و از «سر شام» تا «نیمه‌شب» ابتدا بیدل و سپس دیگران اشعار خود را می‌خواندند. گفته‌اند که بزرگان شهر نیز در این مجلس حضور می‌یافتند و بیدل اشعار خود را با صلابت و مهابت می‌خوانده است. همچنین در شعرخوانی‌های این مجلس نسبت به اقتفا و انتقاد دیگران از اشعار خود تعصب می‌ورزید. ظاهراً این مجلس نخستین هسته مجالس «بیدل خوانی» را تشکیل می‌دهد. بیدل تا پایان عمر در آن خانه به رفاه می‌زیست و سرگرم فراهم آوردن آثار منظوم و منثور خود بود. او در همین ایام درخواست بهادرشاه را برای سرودن «شاهنامه گورکانی» نپذیرفت؛ چه، این امر را با روحیه درویشی خود ناسازگار می‌دید. بیدل در اواخر عمر به هنگام قتل محمدفرخ سیر (۱۱۳۱ق) که از حکمرانان حامی او بود، شعری سرود و سپس از بیم آزار دشمنان حاکم مقتول به لاهور گریخت و نزدیک به دو سال در آن شهر زیست و پس از پایان حکومت شورشیان به دهلی بازگشت.[۷]

وفات

سرانجام، بیدل در چهارم صفر ۱۱۳۳ق/۲۴ نوامبر ۱۷۲۰م، در دهلی درگذشت و در خانه‌اش به خاک سپرده شد، اما اکنون آثاری از آرامگاه وی در آنجا نیست و این موضوع باعث شد تا تصور شود که بعداً جنازه بیدل را به محله جغتایی‌های قریه «خواجه رواش» (در شمال کابل) انتقال داده‌اند.[۸].

شعر

بیدل در بیشتر قالب‌های شعر فارسی طبع سخنوری خود را آزموده، به‌نحوی‌که در کنار 35 هزار بیت غزل، 22 هزار بیت مثنوی سروده است و شمار ابیات قصاید، ترکیب‌بندها، قطعات و رباعیات او نیز به 11 هزار بیت می‌رسد، اما آنچه باعث اهمیت شعر بیدل شده است و جلوه‌گاه هنر شعری او را تشکیل می‌دهد، غزل‌های اوست[۹].

از بیدل آثار بسیاری به نظم و نثر بر جای مانده است که بارها در هندوستان، پاکستان، ایران و تاجیکستان به چاپ رسیده است. کلیات بیدل میان سال‌های ۱۳۴۱–۱۳۴۴ش در کابل، در سه جلد شعر به انضمام یک جلد نثر، به چاپ رسیده است. چاپ جدیدی از آن نیز به اهتمام اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی، در ۱۳۷۶ش در تهران در سه مجلد منتشر شده است.

آثار منظوم

الف)- غزلیات: شمار غزلیات دیوان بیدل 2800 و بالغ‌بر 35 هزار بیت است و جلد اول کلیات آثار او را تشکیل می‌دهد.

ب)- مثنوی‌ها: بیدل 4 مثنوی معروف و 3 مثنوی کوتاه غیر معروف دارد که شمار ابیات مجموع آن‌ها به حدود 24 هزار بیت می‌رسد و جلد سوم کلیات آثار او را تشکیل می‌دهد.

  1. «محیط اعظم»؛
  2. «طلسم حیرت»؛
  3. «طور معرفت» یا «گلگشت حقیقت»؛
  4. «عرفان»؛
  5. «تنبيه المهوسين».

ج)- قصاید و دیگر قالب‌های شعری: جلد دوم کلیات بیدل شامل قصاید، ترکیب‌بندها، ترجیع‌بندها، مخمس‌ها، قطعات و رباعیات است که حدود 11هزار بیت را در برمی‌گیرد. در این مجموعه 20 قصیده دیده می‌شود که برخی از آن‌ها در نعت پیامبر(ص) و یک قصیده در ستایش حضرت علی(ع) است[۱۰].

آثار منثور

  1. «چهار عنصر»؛
  2. «رقعات»؛
  3. «نکات»[۱۱].[۱۲]

پانویس

  1. ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364
  2. ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص132
  3. ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364
  4. ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص132
  5. ر.ک: همان، ص364-365
  6. ر.ک: همان، ص365
  7. ر.ک: همان، ص365
  8. ر.ک: همان
  9. ر.ک: همان، ص366
  10. ر.ک: همان، ص367
  11. ر.ک: همان، ص367-68
  12. ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص134-135

منابع مقاله

  1. جلالی پندری، یدالله، «دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1383.
  2. عباسی داکانی، پرویز، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج5، تهران، بنیاد دایرة‎المعارف اسلامی، چاپ دوم، 1378.

وابسته‌ها