زنده بیدار: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'لت' به 'لت') |
جز (جایگزینی متن - '}} [[' به '}} [[') |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| تصویر =NUR10897J1.jpg | | تصویر =NUR10897J1.jpg | ||
| عنوان =زنده بیدار | | عنوان =زنده بیدار | ||
| عنوانهای دیگر =زنده بيدار «حي بن | | عنوانهای دیگر =زنده بيدار «حي بن یقظان» | ||
حي بن | حي بن یقظان. فارسی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[فروزانفر، بدیعالزمان]] (مترجم) | [[فروزانفر، بدیعالزمان]] (مترجم) | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
| موضوع =داستانهای عرفاني - قرن ?ق. | | موضوع =داستانهای عرفاني - قرن ?ق. | ||
فلسفه | فلسفه اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
| ناشر =شرکت انتشارات علمي و | | ناشر =شرکت انتشارات علمي و فرهنگی | ||
| مکان نشر =ايران - تهران | | مکان نشر =ايران - تهران | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک =964-445-365-4 | | شابک =964-445-365-4 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10897 | ||
| کتابخوان همراه نور =10897 | |||
| کد پدیدآور =00970 | | کد پدیدآور =00970 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''زنده بیدار'''، ترجمه فارسی [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] از رساله «[[حي بن یقظان|حي بن | '''زنده بیدار'''، ترجمه فارسی [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] از رساله «[[حي بن یقظان|حي بن یقظان]]»، اثر [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابوبکر بن طفیل اندلسی]] (متوفی 581ق) است. | ||
ترجمه فارسی دو قصه «[[ | ترجمه فارسی دو قصه «[[حي بن یقظان]]» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و «[[غربة الغريبة]]» نوشته [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]، نیز به کتاب ضمیمه شده است. | ||
در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ی حکیم و از سوی دیگر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «[[حي بن یقظان|حي بن | در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ی حکیم و از سوی دیگر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «[[حي بن یقظان|حي بن یقظان]]» بر آن نهاده، انسانی را مجسم میکند که از آغاز زندگی در جزیرهای دورافتاده، درافتاده و بهتنهایی بهسر میبرد و جز طیور و وحوش کسی را نمیشناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا میرود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل میشود و ابن طفیل این سیر روحانی را آنچنان زیبا و گیرا وصف میکند که ما را توان وصف آن نیست...»<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، صفحه پنج</ref>. | ||
همچنین در مقدمه ناشر، بهاختصار ترجمه کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است: «شیوه نثرنویسی استاد فقید [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] را اهل قلم، کموبیش میشناسند و از پختگی و فخامت و شیوایی آن آگاهند و حقاً که در پارهای از موارد میتوان جرأت کرد و گفت که ترجمه کتاب از متن آن گیراتر شده است؛ بااینهمه در یک جا سهوی پیش آمده و واژه «العهن» را در صفحه 136 به معنای پنبه ترجمه کردهاند و این خطاست؛ زیرا که «العهن» به معنای صوف، یعنی «پشم» یا «پشم رنگین» است و در جای دیگر (یعنی صفحه 31) که سخن از شطح و طامات صوفیان رفته، ترجمه استاد، مقصود [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] را بهطور واضح ادا نمیکند و حق مطلب را نمیرساند؛ به این معنی که [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] عقیده دارد صوفیان چون به مقام استغراق و فنا نائل میآیند، گاهی به ادعای خدایی برمیخیزند! و «أنا الحق» و «ليس في جبتي إلا الله» میسرایند که «من خدایم!» و «در جامه پشمینهام جز الله کس نیست»! اما [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] این سخنان پریشان را نمیپسندد و علم و ادب غزالی را میستاید که چون وصف حال جذبه و فنای خویش کرده، گفته است: | همچنین در مقدمه ناشر، بهاختصار ترجمه کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است: «شیوه نثرنویسی استاد فقید [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] را اهل قلم، کموبیش میشناسند و از پختگی و فخامت و شیوایی آن آگاهند و حقاً که در پارهای از موارد میتوان جرأت کرد و گفت که ترجمه کتاب از متن آن گیراتر شده است؛ بااینهمه در یک جا سهوی پیش آمده و واژه «العهن» را در صفحه 136 به معنای پنبه ترجمه کردهاند و این خطاست؛ زیرا که «العهن» به معنای صوف، یعنی «پشم» یا «پشم رنگین» است و در جای دیگر (یعنی صفحه 31) که سخن از شطح و طامات صوفیان رفته، ترجمه استاد، مقصود [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] را بهطور واضح ادا نمیکند و حق مطلب را نمیرساند؛ به این معنی که [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] عقیده دارد صوفیان چون به مقام استغراق و فنا نائل میآیند، گاهی به ادعای خدایی برمیخیزند! و «أنا الحق» و «ليس في جبتي إلا الله» میسرایند که «من خدایم!» و «در جامه پشمینهام جز الله کس نیست»! اما [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] این سخنان پریشان را نمیپسندد و علم و ادب غزالی را میستاید که چون وصف حال جذبه و فنای خویش کرده، گفته است: | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
مترجم در مقدمهاش بر کتاب با ذکر شرح حال [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] با استفاده از دیگر منابع، به بررسی احوال او پرداخته است.<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص3-1</ref>. سپس رساله مورد بحث را تنها اثر باقیمانده از [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] دانسته است: «بااینکه [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] در اجزای حکمت از طبیعی و الهی دارای تألیفات بود و عبدالواحد مراکشی آنها را دیده و یکی از کتبش را بهعنوان «رسالة في النفس» به خط او ملاحظه نموده است، ولی از آن همه تألیف جز رساله مختصری به نام «[[حي بن یقظان|حي بن | مترجم در مقدمهاش بر کتاب با ذکر شرح حال [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] با استفاده از دیگر منابع، به بررسی احوال او پرداخته است.<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص3-1</ref>. سپس رساله مورد بحث را تنها اثر باقیمانده از [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] دانسته است: «بااینکه [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] در اجزای حکمت از طبیعی و الهی دارای تألیفات بود و عبدالواحد مراکشی آنها را دیده و یکی از کتبش را بهعنوان «رسالة في النفس» به خط او ملاحظه نموده است، ولی از آن همه تألیف جز رساله مختصری به نام «[[حي بن یقظان|حي بن یقظان]]» به دست ما نرسیده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | ||
وی در بخشی از مقدمه به سه نسخه مورد استفاده در ترجمه کتاب اشاره کرده است. سپس رعایت امانت را در ترجمه تحتاللفظی عبارات دانسته است: «در ترجمه تا جایی که ممکن میشد اصل را رعایت کرده و ترتیب عبارت و مقصود مؤلف را در نظر گرفتهایم و تحتاللفظ ترجمه کردهایم، مگر در موردی که جمله با سیاق فارسی موافق نبوده که در آن مورد، معنی را ملحوظ داشته و در قالب فارسی بیان نموده و در بعضی مواضع که عبارت واضح نبود جملهای افزوده و آن را میانه () قرار دادهایم»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | وی در بخشی از مقدمه به سه نسخه مورد استفاده در ترجمه کتاب اشاره کرده است. سپس رعایت امانت را در ترجمه تحتاللفظی عبارات دانسته است: «در ترجمه تا جایی که ممکن میشد اصل را رعایت کرده و ترتیب عبارت و مقصود مؤلف را در نظر گرفتهایم و تحتاللفظ ترجمه کردهایم، مگر در موردی که جمله با سیاق فارسی موافق نبوده که در آن مورد، معنی را ملحوظ داشته و در قالب فارسی بیان نموده و در بعضی مواضع که عبارت واضح نبود جملهای افزوده و آن را میانه () قرار دادهایم»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | ||
در بخش ضمائم کتاب برای تکمیل فایده کتاب، ترجمه دو رساله دیگر، یعنی «[[قصه حي بن یقظان و قصه سلامان و ابسال|حي بن | در بخش ضمائم کتاب برای تکمیل فایده کتاب، ترجمه دو رساله دیگر، یعنی «[[قصه حي بن یقظان و قصه سلامان و ابسال|حي بن یقظان]]» نوشته [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و «غربة الغريبة» نوشته [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] نیز ارائه شده است. متن عربی و ترجمه و شرح فارسی رساله «حي بن یقظان» ابن سینا توسط [[کربن، هانری|هانری کربن]] با مقدمه و ترجمه فرانسوی، در سال 1331ش، در کتاب «ابن سینا و تمثیل عرفانی» از انتشارات «انجمن آثار ملی» منتشر شده بود که با اجازه آن انجمن نقل شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص159</ref>. | ||
مترجم در مقدمه درباره رساله ابن سینا مینویسد: «پیش از آنکه ابن طفیل داستان «حي بن | مترجم در مقدمه درباره رساله ابن سینا مینویسد: «پیش از آنکه ابن طفیل داستان «حي بن یقظان» را به رشته تحریر کشد و از «سلامان و ابسال» ذکری به میان آورد، ابوعلی سینا رسالهای به نام «حي بن یقظان» تألیف کرده و به قصه «سلامان و ابسال» در کتاب «الإشارات و التنبيهات» اشارهگونهای نموده است، ولی چنانکه در مقدمه «حي بن یقظان» ملاحظه میشود، هیچگونه مناسبتی میانه گفتار ابن سینا و ابن طفیل موجود نیست؛ مگر از جهت اشتراک لفظ و عنوان رساله»<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12</ref>. | ||
در دیباچه رساله سهروردی نیز چنین میخوانیم: «چون داستان «حي بن | در دیباچه رساله سهروردی نیز چنین میخوانیم: «چون داستان «حي بن یقظان» را خواندم، هرچند شامل سخنان روحانی شگفت و اشارتهای عمیق شگرف است، آن را عاری یافتم از تلویحاتی که اشاره کند به طور اعظم، یعنی طامه کبری که در نامههای خداوندی مخزون است و در رمزهای حکیمان مکنون و هم در داستان «سلامان و ابسال» - که گوینده قصه «حي بن یقظان» آن را پرداخته - پوشیده آمده است. رازی است که مقامات پیروان تصوف و صاحبان مکاشفه بر آن استوار است و در رساله «حي بن یقظان» نیز بدان اشارتی نیست، جز در پایان کتاب؛ آنجا که آمده بود که یکی از مردمان به نزدیک وی شود تا پایان گفتار. پس بر آن شدم که اندکی از آن به شیوه داستانی به نام «قصه غربت غریبه» برای بعض دوستان بزرگوار بپردازم و مرا در آنچه آهنگ کنم بر خدای توکل است»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص180-179</ref>. | ||
در رابطه با این رساله نیز [[فروزانفر، بدیعالزمان|فروزانفر]] در مقدمهاش چنین نوشته است: «گفته ابن طفیل با تألیفی از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی]] به همین نام، یعنی «حي بن | در رابطه با این رساله نیز [[فروزانفر، بدیعالزمان|فروزانفر]] در مقدمهاش چنین نوشته است: «گفته ابن طفیل با تألیفی از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی]] به همین نام، یعنی «حي بن یقظان» که مرحوم احمد امین آن را با رساله ابن طفیل (به سال 1952م) در مصر انتشار داد، بههیچروی مشابهت ندارد»<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12</ref>. | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب پیش از مقدمه مترجم ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب نیز معانی برخی الفاظ نامأنوس و توضیحات ارزشمندی از مترجم ذکر گردیده است. | فهرست مطالب در ابتدای کتاب پیش از مقدمه مترجم ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب نیز معانی برخی الفاظ نامأنوس و توضیحات ارزشمندی از مترجم ذکر گردیده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۵: | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[قصه حي بن یقظان و قصه سلامان و ابسال]] | [[قصه حي بن یقظان و قصه سلامان و ابسال]] | ||
[[حي بن یقظان]] | [[حي بن یقظان]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۷
زنده بیدار | |
---|---|
پدیدآوران | فروزانفر، بدیعالزمان (مترجم) ابن طفیل، محمد بن عبدالملک (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | زنده بيدار «حي بن یقظان» حي بن یقظان. فارسی |
ناشر | شرکت انتشارات علمي و فرهنگی |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1360ش, |
شابک | 964-445-365-4 |
موضوع | داستانهای عرفاني - قرن ?ق. فلسفه اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
زنده بیدار، ترجمه فارسی بدیعالزمان فروزانفر از رساله «حي بن یقظان»، اثر ابوبکر بن طفیل اندلسی (متوفی 581ق) است.
ترجمه فارسی دو قصه «حي بن یقظان» ابن سینا و «غربة الغريبة» نوشته سهروردی، نیز به کتاب ضمیمه شده است.
در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو ابن سینای حکیم و از سوی دیگر ابن عربی صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از ابن عربی معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «حي بن یقظان» بر آن نهاده، انسانی را مجسم میکند که از آغاز زندگی در جزیرهای دورافتاده، درافتاده و بهتنهایی بهسر میبرد و جز طیور و وحوش کسی را نمیشناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا میرود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل میشود و ابن طفیل این سیر روحانی را آنچنان زیبا و گیرا وصف میکند که ما را توان وصف آن نیست...»[۱].
همچنین در مقدمه ناشر، بهاختصار ترجمه کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است: «شیوه نثرنویسی استاد فقید بدیعالزمان فروزانفر را اهل قلم، کموبیش میشناسند و از پختگی و فخامت و شیوایی آن آگاهند و حقاً که در پارهای از موارد میتوان جرأت کرد و گفت که ترجمه کتاب از متن آن گیراتر شده است؛ بااینهمه در یک جا سهوی پیش آمده و واژه «العهن» را در صفحه 136 به معنای پنبه ترجمه کردهاند و این خطاست؛ زیرا که «العهن» به معنای صوف، یعنی «پشم» یا «پشم رنگین» است و در جای دیگر (یعنی صفحه 31) که سخن از شطح و طامات صوفیان رفته، ترجمه استاد، مقصود ابن طفیل را بهطور واضح ادا نمیکند و حق مطلب را نمیرساند؛ به این معنی که ابن طفیل عقیده دارد صوفیان چون به مقام استغراق و فنا نائل میآیند، گاهی به ادعای خدایی برمیخیزند! و «أنا الحق» و «ليس في جبتي إلا الله» میسرایند که «من خدایم!» و «در جامه پشمینهام جز الله کس نیست»! اما ابن طفیل این سخنان پریشان را نمیپسندد و علم و ادب غزالی را میستاید که چون وصف حال جذبه و فنای خویش کرده، گفته است:
[۲].رخ داد حالتی که نگویم به ماسوا | پس بد گمان مبر و نپرسم ز ماجرا |
مترجم در مقدمهاش بر کتاب با ذکر شرح حال ابن طفیل با استفاده از دیگر منابع، به بررسی احوال او پرداخته است.[۳]. سپس رساله مورد بحث را تنها اثر باقیمانده از ابن طفیل دانسته است: «بااینکه ابن طفیل در اجزای حکمت از طبیعی و الهی دارای تألیفات بود و عبدالواحد مراکشی آنها را دیده و یکی از کتبش را بهعنوان «رسالة في النفس» به خط او ملاحظه نموده است، ولی از آن همه تألیف جز رساله مختصری به نام «حي بن یقظان» به دست ما نرسیده است.[۴].
وی در بخشی از مقدمه به سه نسخه مورد استفاده در ترجمه کتاب اشاره کرده است. سپس رعایت امانت را در ترجمه تحتاللفظی عبارات دانسته است: «در ترجمه تا جایی که ممکن میشد اصل را رعایت کرده و ترتیب عبارت و مقصود مؤلف را در نظر گرفتهایم و تحتاللفظ ترجمه کردهایم، مگر در موردی که جمله با سیاق فارسی موافق نبوده که در آن مورد، معنی را ملحوظ داشته و در قالب فارسی بیان نموده و در بعضی مواضع که عبارت واضح نبود جملهای افزوده و آن را میانه () قرار دادهایم»[۵].
در بخش ضمائم کتاب برای تکمیل فایده کتاب، ترجمه دو رساله دیگر، یعنی «حي بن یقظان» نوشته ابن سینا و «غربة الغريبة» نوشته سهروردی نیز ارائه شده است. متن عربی و ترجمه و شرح فارسی رساله «حي بن یقظان» ابن سینا توسط هانری کربن با مقدمه و ترجمه فرانسوی، در سال 1331ش، در کتاب «ابن سینا و تمثیل عرفانی» از انتشارات «انجمن آثار ملی» منتشر شده بود که با اجازه آن انجمن نقل شده است.[۶].
مترجم در مقدمه درباره رساله ابن سینا مینویسد: «پیش از آنکه ابن طفیل داستان «حي بن یقظان» را به رشته تحریر کشد و از «سلامان و ابسال» ذکری به میان آورد، ابوعلی سینا رسالهای به نام «حي بن یقظان» تألیف کرده و به قصه «سلامان و ابسال» در کتاب «الإشارات و التنبيهات» اشارهگونهای نموده است، ولی چنانکه در مقدمه «حي بن یقظان» ملاحظه میشود، هیچگونه مناسبتی میانه گفتار ابن سینا و ابن طفیل موجود نیست؛ مگر از جهت اشتراک لفظ و عنوان رساله»[۷].
در دیباچه رساله سهروردی نیز چنین میخوانیم: «چون داستان «حي بن یقظان» را خواندم، هرچند شامل سخنان روحانی شگفت و اشارتهای عمیق شگرف است، آن را عاری یافتم از تلویحاتی که اشاره کند به طور اعظم، یعنی طامه کبری که در نامههای خداوندی مخزون است و در رمزهای حکیمان مکنون و هم در داستان «سلامان و ابسال» - که گوینده قصه «حي بن یقظان» آن را پرداخته - پوشیده آمده است. رازی است که مقامات پیروان تصوف و صاحبان مکاشفه بر آن استوار است و در رساله «حي بن یقظان» نیز بدان اشارتی نیست، جز در پایان کتاب؛ آنجا که آمده بود که یکی از مردمان به نزدیک وی شود تا پایان گفتار. پس بر آن شدم که اندکی از آن به شیوه داستانی به نام «قصه غربت غریبه» برای بعض دوستان بزرگوار بپردازم و مرا در آنچه آهنگ کنم بر خدای توکل است»[۸].
در رابطه با این رساله نیز فروزانفر در مقدمهاش چنین نوشته است: «گفته ابن طفیل با تألیفی از شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی به همین نام، یعنی «حي بن یقظان» که مرحوم احمد امین آن را با رساله ابن طفیل (به سال 1952م) در مصر انتشار داد، بههیچروی مشابهت ندارد»[۹].
فهرست مطالب در ابتدای کتاب پیش از مقدمه مترجم ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب نیز معانی برخی الفاظ نامأنوس و توضیحات ارزشمندی از مترجم ذکر گردیده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.