ابوالمطرف، احمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'رده: دی (98)' به '') |
||
(۴۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03946.jpg|بندانگشتی|ابوالمطرف، احمد | [[پرونده:NUR03946.jpg|بندانگشتی|ابوالمطرف، احمد بن عبدالله]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |ابوالمطرف، احمد بن عبدالله | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | مخزومی، احمد بن عبدالله | ||
ابیالمطرف احمد بن عمیرة المخزومی | ابیالمطرف احمد بن عمیرة المخزومی | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |عبدالله | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |582 ق -1186م | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |جزیره شقر اندلس | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |658 ق یا 1260 م | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |ابوالربيع كلاعي | ||
ابوالحسن احمد بن واجب قيسي | |||
ابوالخطاب احمد بن واجب | |||
ابوعبدالله محمد بن نوح غافقي | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[تاریخ ميورقة]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03946AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''أبوالمطرف أحمد بن عبدالله بن محمد بن عمیرة مخزومی''' (582-658ق)، اديب،كاتب، فقيه و شاعر عصر موحدون در اندلس و مغرب<ref>ارزنده، مهران، ج6، ص250</ref>. | |||
== ولادت == | |||
در رمضان 582ق در جزيره شقر در 18 مايلى شرق اندلس متولد شد. نسب او به بنىمخزوم، تيرهاى از قريش مىرسد. | |||
==تحصیلات== | |||
ابوالمطرف مقدمات علوم را در شقر فراگرفت و سپس راهى بلنسيه شد تا دانش خویش را نزد استادان آن شهر كمال بخشد. در ابتداى طلب علم، به حديث و روايت عنايت شديدى داشت و از اساتيد این علم حديث بسيار شنيد. سپس به معقولات و اصول فقه پرداخت. او به علوم ادبى نيز علاقه داشت. | |||
ابوالمطرف | در راه تحصيل علم، به شهرهاى مختلف اندلس سفر كرد. با آنكه تاريخ دقيق سفرهاى ابوالمطرف و مدت اقامت و دانشاندوزى او معلوم نيست، از قراين چنين پيداست كه دستكم دو دهه از عمر وى در این كار سپرى شده اما این سالها یکسره به تحصيل دانش نگذشت. در واقع ابوالمطرف كه به روايتى، سخت دلبسته جاه و مال بود، از همان آغاز، انديشه راهیابى به دربار امیران و بزرگان را در سرمىپروراند. به همین سبب، بسيار زود در سلك كاتبان درآمد و تمامى سالهاى عمر وى در كار کتابت و قضا در شهرهاى اندلس و مغرب گذشت. | ||
آنچه اكنون مايه افتخار اوست، گذشته از ارزش ادبى آثار وى كه چندان متمايز از آثار نویسندگان بزرگ اندلس نيست، همانا آگاهىهاى تاريخى سودمندى است كه وى ضمن رسايل رسمى و غيررسمى خود، درباره جنبههاى گوناگون حيات سياسى و اجتماعى اندلس، در عصر انحطاط و از همپاشيدگى آن و نيز مغرب به دست داده است. بخشى از رسايل او مربوط به دروه حكومت فرمانروايانى است كه پس از سقوط موحدون در اندلس سربرآوردند (عصر سوم ملوك الطوايف) و در کتابهاى تاريخ، آگاهىهاى چندانى از حكومت آنان در دست نيست. در بررسى شرح حال ابوالمطرف و آنچه از رفتار و كردار وى نقل شده، نشانههایى مىتوان يافت كه برای پىبردن به جنبههایى از منش و شخصيت او و همتايانش سودمند است. | |||
دلبستگى وى به مناصب ديوانى و دولتى كه او را به قلمروهاى متفاوت و دربارهاى گوناگون كشانيد، در عين حال با نوعى زيركى و انعطافپذيرى همراه بود كه مانع گرفتار شدن او در ورطههاى سهمناكى مىشد كه برخى از همكاران او، از جمله دوستش انبار، را به كام مرگ كشانيد. این ویژگىهاى وى البته با اوضاع سياسى آن عصر كه هوسهاى فرمانروايان و گردبادهاى سياسى بر آن حاكم بود، سازگارى داشت و در واقع مىتوان گفت كه فرصتطلبى و عافيتجویى طبقهاى از اديبان و كاتبان دربارى كه ابوالمطرف نمونه شاخص آن است، نه صرفاً خصوصيتى اخلاقى، بلكه پديدهاى اجتماعى بود كه با ساختار سياسى و شيوه حكومت در آن عصر پيوند داشت. با اينهمه، علايق او را نمىتوان یکسره در جاه و مقام خلاصه كرد.آنچه در رسايل غير رسمى او مىبينيم، چهره مردى است كه پيوندهاى اجتماعى و علايق خانوادگى را سخت ارج مىنهد و مشغلههاى ديوانى، مانع توجه به مسائل و نيازهاى مردم نيست. | |||
==اساتيد== | |||
وى خود در اجازهاى كه در اواخر عمر به یکى از شاگردان خویش داده، تنى چند از مشايخ بزرگ خود و آثارى را كه نزد آنان خوانده، برشمرده است: | |||
وى خود در اجازهاى كه در اواخر عمر به | |||
# أبوالربيع كلاعي؛ | # أبوالربيع كلاعي؛ | ||
خط ۶۱: | خط ۶۷: | ||
# أبوعلى شلوبيني. | # أبوعلى شلوبيني. | ||
== | ==وفات== | ||
وی در 20 ذيالحجة 658ق، در تونس وفات يافت. | |||
آثار او به شعر و ادب محدود نمىشود و در | ==آثار== | ||
آثار او به شعر و ادب محدود نمىشود و در زمینه تاريخ، كلام و اخلاق نيز تأليفاتى دارد. آثار تاريخى و كلامى وى اكنون در دست نيست و ديگر آثارش نيز هنوز به چاپ نرسيده است. آثار شناخته شده او عبارتند از: | |||
# تاريخ | # تاريخ میورقة؛ | ||
# تعليق على | # تعليق على کتاب المعالم للفخر رازي؛ | ||
# إقتضاب من تاريخ المريدين؛ | # إقتضاب من تاريخ المريدين؛ | ||
# الرسائل؛ | # الرسائل؛ | ||
# المواعظ. | # المواعظ. | ||
==پانویس == | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | |||
[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3760 ارزنده، مهران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378] | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[تاریخ ميورقة]] | |||
[[تاریخ | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۰
أبوالمطرف أحمد بن عبدالله بن محمد بن عمیرة مخزومی (582-658ق)، اديب،كاتب، فقيه و شاعر عصر موحدون در اندلس و مغرب[۱].
نام | ابوالمطرف، احمد بن عبدالله |
---|---|
نامهای دیگر | مخزومی، احمد بن عبدالله
ابیالمطرف احمد بن عمیرة المخزومی |
نام پدر | عبدالله |
متولد | 582 ق -1186م |
محل تولد | جزیره شقر اندلس |
رحلت | 658 ق یا 1260 م |
اساتید | ابوالربيع كلاعي
ابوالحسن احمد بن واجب قيسي ابوالخطاب احمد بن واجب ابوعبدالله محمد بن نوح غافقي |
برخی آثار | تاریخ ميورقة |
کد مؤلف | AUTHORCODE03946AUTHORCODE |
ولادت
در رمضان 582ق در جزيره شقر در 18 مايلى شرق اندلس متولد شد. نسب او به بنىمخزوم، تيرهاى از قريش مىرسد.
تحصیلات
ابوالمطرف مقدمات علوم را در شقر فراگرفت و سپس راهى بلنسيه شد تا دانش خویش را نزد استادان آن شهر كمال بخشد. در ابتداى طلب علم، به حديث و روايت عنايت شديدى داشت و از اساتيد این علم حديث بسيار شنيد. سپس به معقولات و اصول فقه پرداخت. او به علوم ادبى نيز علاقه داشت.
در راه تحصيل علم، به شهرهاى مختلف اندلس سفر كرد. با آنكه تاريخ دقيق سفرهاى ابوالمطرف و مدت اقامت و دانشاندوزى او معلوم نيست، از قراين چنين پيداست كه دستكم دو دهه از عمر وى در این كار سپرى شده اما این سالها یکسره به تحصيل دانش نگذشت. در واقع ابوالمطرف كه به روايتى، سخت دلبسته جاه و مال بود، از همان آغاز، انديشه راهیابى به دربار امیران و بزرگان را در سرمىپروراند. به همین سبب، بسيار زود در سلك كاتبان درآمد و تمامى سالهاى عمر وى در كار کتابت و قضا در شهرهاى اندلس و مغرب گذشت.
آنچه اكنون مايه افتخار اوست، گذشته از ارزش ادبى آثار وى كه چندان متمايز از آثار نویسندگان بزرگ اندلس نيست، همانا آگاهىهاى تاريخى سودمندى است كه وى ضمن رسايل رسمى و غيررسمى خود، درباره جنبههاى گوناگون حيات سياسى و اجتماعى اندلس، در عصر انحطاط و از همپاشيدگى آن و نيز مغرب به دست داده است. بخشى از رسايل او مربوط به دروه حكومت فرمانروايانى است كه پس از سقوط موحدون در اندلس سربرآوردند (عصر سوم ملوك الطوايف) و در کتابهاى تاريخ، آگاهىهاى چندانى از حكومت آنان در دست نيست. در بررسى شرح حال ابوالمطرف و آنچه از رفتار و كردار وى نقل شده، نشانههایى مىتوان يافت كه برای پىبردن به جنبههایى از منش و شخصيت او و همتايانش سودمند است.
دلبستگى وى به مناصب ديوانى و دولتى كه او را به قلمروهاى متفاوت و دربارهاى گوناگون كشانيد، در عين حال با نوعى زيركى و انعطافپذيرى همراه بود كه مانع گرفتار شدن او در ورطههاى سهمناكى مىشد كه برخى از همكاران او، از جمله دوستش انبار، را به كام مرگ كشانيد. این ویژگىهاى وى البته با اوضاع سياسى آن عصر كه هوسهاى فرمانروايان و گردبادهاى سياسى بر آن حاكم بود، سازگارى داشت و در واقع مىتوان گفت كه فرصتطلبى و عافيتجویى طبقهاى از اديبان و كاتبان دربارى كه ابوالمطرف نمونه شاخص آن است، نه صرفاً خصوصيتى اخلاقى، بلكه پديدهاى اجتماعى بود كه با ساختار سياسى و شيوه حكومت در آن عصر پيوند داشت. با اينهمه، علايق او را نمىتوان یکسره در جاه و مقام خلاصه كرد.آنچه در رسايل غير رسمى او مىبينيم، چهره مردى است كه پيوندهاى اجتماعى و علايق خانوادگى را سخت ارج مىنهد و مشغلههاى ديوانى، مانع توجه به مسائل و نيازهاى مردم نيست.
اساتيد
وى خود در اجازهاى كه در اواخر عمر به یکى از شاگردان خویش داده، تنى چند از مشايخ بزرگ خود و آثارى را كه نزد آنان خوانده، برشمرده است:
- أبوالربيع كلاعي؛
- أبوالحسن أحمد بن واجب قيسي؛
- أبوالخطاب أحمد بن واجب؛
- أبوعمر أحمد إبن عات شاطبي؛
- أبومحمد عبدالله إبن حوط الله أنصاري؛
- أبوعلى شلوبيني.
وفات
وی در 20 ذيالحجة 658ق، در تونس وفات يافت.
آثار
آثار او به شعر و ادب محدود نمىشود و در زمینه تاريخ، كلام و اخلاق نيز تأليفاتى دارد. آثار تاريخى و كلامى وى اكنون در دست نيست و ديگر آثارش نيز هنوز به چاپ نرسيده است. آثار شناخته شده او عبارتند از:
- تاريخ میورقة؛
- تعليق على کتاب المعالم للفخر رازي؛
- إقتضاب من تاريخ المريدين؛
- الرسائل؛
- المواعظ.
پانویس
- ↑ ارزنده، مهران، ج6، ص250