کیمیای سعادت (ترجمه طهارة الأعراق): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ج' به 'ه‌ج')
     
    (۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۱۴: خط ۱۴:
    [[امامی، ابوالقاسم]] (مصحح)
    [[امامی، ابوالقاسم]] (مصحح)


    [[موسوی زنجانی، محمد بن ابوالقاسم]] (مترجم)
    [[موسوی زنجانی، سید محمد بن ابوالقاسم]] (مترجم)


    [[امامی، ابوالقاسم]] (مقدمه)
    [[امامی، ابوالقاسم]] (مقدمه)
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | موضوع =اخلاق - متون قدیمی تا قرن 14
    | موضوع =اخلاق - متون قدیمی تا قرن 14


    اخلاق اسلامي - متون قدیمی تا قرن 14
    اخلاق اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14


    نثر فارسی - قرن 13ق.
    نثر فارسی - قرن 13ق.


    | ناشر =مرکز پژوهشي ميراث مکتوب
    | ناشر =مرکز پژوهشی ميراث مکتوب


    نشر نقطه  
    نشر نقطه  
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    | شابک =964-5548-57-8
    | شابک =964-5548-57-8
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =34637
    | کتابخوان همراه نور =34637
    | کد پدیدآور =03721
    | کد پدیدآور =03721
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۴۶: خط ۴۷:


    ==انگیزه مترجم==
    ==انگیزه مترجم==
    مترجم نیز بعد از حمد و ثنای الهی، درباره انگیزه خویش چنین گفته: بعد، در فلسفه عملى بهترین پرداخته و نوشته و ساخته بزرگواران از گذشتگان، نامه محقق مدقق پزشک روان و دل، خداشناس بزرگ، [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه رازى (قدس الله نفسه)]] است که نامیده است آن را طهارة الأعراق. از اینکه به زبان رسمى علمى اسلامى گفته، نفعش ناقص و مقصور بر ارباب کمال بود. این بنده درمانده شرمنده تبه‎روزگار، ابوطالب محمد بن ابى‎القاسم محمد بن محمدکاظم موسوى، آن را به زبان فارسى ترجمه و اثر خامه خود را براى اخلاف یادگار ناقابلى گذاشت<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص26</ref>.
    مترجم نیز بعد از حمد و ثنای الهی، درباره انگیزه خویش چنین گفته: بعد، در فلسفه عملى بهترین پرداخته و نوشته و ساخته بزرگواران از گذشتگان، نامه محقق مدقق پزشک روان و دل، خداشناس بزرگ، [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه رازى (قدس الله نفسه)]] است که نامیده است آن را طهارة الأعراق. از اینکه به زبان رسمى علمى اسلامى گفته، نفعش ناقص و مقصور بر ارباب کمال بود. این بنده درمانده شرمنده تبه‌روزگار، ابوطالب محمد بن ابی‌القاسم محمد بن محمدکاظم موسوى، آن را به زبان فارسى ترجمه و اثر خامه خود را براى اخلاف یادگار ناقابلى گذاشت<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص26</ref>.


    ==روش مترجم‎==
    ==روش مترجم‎==
    # به‌کار بردن واژگان و ترکیبات ناب پارسى؛
    # به‌کار بردن واژگان و ترکیبات ناب پارسى؛
    # به‌کار بردن واژگان و ترکیبات عربى، همچون: مدى الأعصار الطويلة (در طول روزگاران دراز)، مداواى جرحى‎ و تشفیه مرضى، تمام ما يجب (همه چیزهاى لازم)، ریاضات (ورزش و تعلیمات (نظامى))، آناً فآناً (لحظه‌به‎لحظه) و جز آن؛
    # به‌کار بردن واژگان و ترکیبات عربى، همچون: مدى الأعصار الطويلة (در طول روزگاران دراز)، مداواى جرحى‎ و تشفیه مرضى، تمام ما يجب (همه چیزهاى لازم)، ریاضات (ورزش و تعلیمات (نظامى))، آناً فآناً (لحظه‌به‌لحظه) و جز آن؛
    # رعایت دستور زبان عربى در فارسى، همچون: موازنه صحیحه؛ اندیشه‌هاى صحیحه؛ درّه‌هاى عمیقه؛ رنود جمع رند فارسى؛ اصدقاى متصفه به صفات؛ نظامات عقلانیه؛ افراط در جمع‎هاى عربى؛
    # رعایت دستور زبان عربى در فارسى، همچون: موازنه صحیحه؛ اندیشه‌هاى صحیحه؛ درّه‌هاى عمیقه؛ رنود جمع رند فارسى؛ اصدقاى متصفه به صفات؛ نظامات عقلانیه؛ افراط در جمع‎هاى عربى؛
    # به‌کار بردن واو استیناف در آغاز جمله‌هاى فارسى؛
    # به‌کار بردن واو استیناف در آغاز جمله‌هاى فارسى؛
    خط ۵۶: خط ۵۷:
    # به‌کار بردن «مر» در تأکید «را» در ترکیباتى، مانند: «قوّتى است مر نفس را»؛
    # به‌کار بردن «مر» در تأکید «را» در ترکیباتى، مانند: «قوّتى است مر نفس را»؛
    # آوردن برخى اصطلاحات و تعبیرات نظامى عصر قاجار، همچون: استحکامات برّیه و بحریه، اسلحه ناریه، تفنگ‎های خاراشکاف، فشنگ و خرطوش، البسه عسکریه، ارّاده بارکش و جز آن؛
    # آوردن برخى اصطلاحات و تعبیرات نظامى عصر قاجار، همچون: استحکامات برّیه و بحریه، اسلحه ناریه، تفنگ‎های خاراشکاف، فشنگ و خرطوش، البسه عسکریه، ارّاده بارکش و جز آن؛
    # واژگان ویژه: مراد واژگانى است که بسا در متون دیگر کمتر به چشم مى‎خورد و از اختصاصات نثر میرزا در کیمیاى سعادت است. ما در اینجا براى نمونه برخى از آن‌ها را مى‎آوریم:
    # واژگان ویژه: مراد واژگانى است که بسا در متون دیگر کمتر به چشم مى‌خورد و از اختصاصات نثر میرزا در کیمیاى سعادت است. ما در اینجا براى نمونه برخى از آن‌ها را می‌آوریم:
    آسمان‌کورش: آسمان‎غرّش؛ انداز: اندازه؛ آفتاب و خورتاب و خودتاب (در مقایسه لغوى و معنایى)؛ احسان پاشیدن: نیکى کردن بر همگان؛ از شست به در رفتن: از دست رفتن؛ بزک و تزک، در برابر «الزينة» در متن؛ بوستان‌افروز: آفتاب‎گردان؛ پالهنگ: لگام اسب یدک که به لگام اصلى بسته شود، قیدوبند و رهنمود؛ چامه‎گو: قصیده‎سرا؛ دارایى داشتن و دارایى کردن: داشتن و نگاهدارى؛ در ماده: درباره، در باب؛ دست افتادن: به دست افتادن؛ دست‎چینان: مفسدان؛ دست و پى بریدن: دست‎وپا بریدن؛ راهپیمایى دوستى: پیمودن راه دوستى؛ رنگ و ریو: فریب و تزویر؛ روزمانى دراز: روزگارى دراز؛ سخن‎برى: سخن‎چینی، سعایت؛ صاف کردن: منقح کردن مطلب در بحث،  
    آسمان‌کورش: آسمان‎غرّش؛ انداز: اندازه؛ آفتاب و خورتاب و خودتاب (در مقایسه لغوى و معنایى)؛ احسان پاشیدن: نیکى کردن بر همگان؛ از شست به در رفتن: از دست رفتن؛ بزک و تزک، در برابر «الزينة» در متن؛ بوستان‌افروز: آفتاب‌گردان؛ پالهنگ: لگام اسب یدک که به لگام اصلى بسته شود، قیدوبند و رهنمود؛ چامه‌گو: قصیده‌سرا؛ دارایى داشتن و دارایى کردن: داشتن و نگاهدارى؛ در ماده: درباره، در باب؛ دست افتادن: به دست افتادن؛ دست‎چینان: مفسدان؛ دست و پى بریدن: دست‌وپا بریدن؛ راهپیمایى دوستى: پیمودن راه دوستى؛ رنگ و ریو: فریب و تزویر؛ روزمانى دراز: روزگارى دراز؛ سخن‌برى: سخن‎چینی، سعایت؛ صاف کردن: منقح کردن مطلب در بحث،  
    کتره و لیچار؛ کوتاه انداختن: این ترکیب در لغت‎نامه دهخدا و فرهنگ معین نیامده است؛ گفته‌ها سرودن: گفتن؛ نى‎گوهر: عَرَض (در برابر گوهر/ جوهر، در فلسفه)؛ هیربد: در معنى حکیم و فرزانه<ref>مقدمه مصحح، ص20-21</ref>.
    کتره و لیچار؛ کوتاه انداختن: این ترکیب در لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معین نیامده است؛ گفته‌ها سرودن: گفتن؛ نى‌گوهر: عَرَض (در برابر گوهر/ جوهر، در فلسفه)؛ هیربد: در معنى حکیم و فرزانه<ref>مقدمه مصحح، ص20-21</ref>.


    ==شیوه تصحیح==
    ==شیوه تصحیح==
    خط ۶۵: خط ۶۶:
    در تصحیح این اثر، تکیه ما از یک‎سو، بر قرائت درست نسخه و هشیارى در یافتن اشتباهات کاتب و از سوى دیگر مقایسه موارد ابهام با متن تهذيب الأخلاق‎ (طهارة الأعراق) به تصحیح زُریق و چاپ بیروت بوده است.
    در تصحیح این اثر، تکیه ما از یک‎سو، بر قرائت درست نسخه و هشیارى در یافتن اشتباهات کاتب و از سوى دیگر مقایسه موارد ابهام با متن تهذيب الأخلاق‎ (طهارة الأعراق) به تصحیح زُریق و چاپ بیروت بوده است.


    تفاوت‎های مهم میان متن و ترجمه را که در سرنوشت معنى مؤثر بود در حاشیه آوردیم. درعین‎حال آنچه به آن اشاره شد همه تغییراتى نیست که مترجم در کار خود داشته است، بلکه نمونه‌هایى است براى آگاهى خواننده که در ارزیابى این ترجمه معیارى براى سنجش نسبت میان ترجمه و متن به دست داشته باشد و در استناد سخن به مصنف جانب احتیاط را نگاه بدارد. آنچه در میان دو قلاب [] نهاده شد از مصحح است. چه در مطاوى متن، چه در عنوان‌ها و چه در لابه‎لای حواشى مترجم، اعم از اینکه به این مطلب در جاى خود اشاره‌اى شده باشد یا نه. مترجم در این ترجمه چنان‌که در شیوه او باز نمودیم، جای‎جای مطالبى به‌تفصیل افزوده است که گاه تحت عنوان «مترجم گوید» و گاه بدون عنوان است که مصحح براى یک‎دست شدن بر همه آن‌ها عنوان مزبور را نهاده است.
    تفاوت‎های مهم میان متن و ترجمه را که در سرنوشت معنى مؤثر بود در حاشیه آوردیم. درعین‌حال آنچه به آن اشاره شد همه تغییراتى نیست که مترجم در کار خود داشته است، بلکه نمونه‌هایى است براى آگاهى خواننده که در ارزیابى این ترجمه معیارى براى سنجش نسبت میان ترجمه و متن به دست داشته باشد و در استناد سخن به مصنف جانب احتیاط را نگاه بدارد. آنچه در میان دو قلاب [] نهاده شد از مصحح است. چه در مطاوى متن، چه در عنوان‌ها و چه در لابه‌لای حواشى مترجم، اعم از اینکه به این مطلب در جاى خود اشاره‌اى شده باشد یا نه. مترجم در این ترجمه چنان‌که در شیوه او باز نمودیم، جای‌جای مطالبى به‌تفصیل افزوده است که گاه تحت عنوان «مترجم گوید» و گاه بدون عنوان است که مصحح براى یک‎دست شدن بر همه آن‌ها عنوان مزبور را نهاده است.


    علاوه بر این، آن را با سطرهاى کوتاه‌تر و با فاصله‌اى از متن آورده است تا میان سخنان مصنف و مترجم خلط نشود. درعین‎حال مترجم ابیاتى از شعر و جز آن را بدون هیچ نشانه‌اى در لابه‎لای ترجمه‌اش مى‎نهد که در پاورقى به افزودگى آن‌ها اشاره شده است.
    علاوه بر این، آن را با سطرهاى کوتاه‌تر و با فاصله‌اى از متن آورده است تا میان سخنان مصنف و مترجم خلط نشود. درعین‌حال مترجم ابیاتى از شعر و جز آن را بدون هیچ نشانه‌اى در لابه‌لای ترجمه‌اش مى‌نهد که در پاورقى به افزودگى آن‌ها اشاره شده است.


    در هامش نسخه چاپ‎سنگ گه‎گاه توضیحات کوتاهى آمده است که با عبارت (حواشى مترجم) مشخص شده است. سایر مطالب پانوشت، همگى از مصحح است.
    در هامش نسخه چاپ‎سنگ گه‌گاه توضیحات کوتاهى آمده است که با عبارت (حواشى مترجم) مشخص شده است. سایر مطالب پانوشت، همگى از مصحح است.


    آیات قرآن کریم، احادیث، منقولات دیگر و نیز ابیات عربى را، اعم از آنچه در متن آمده است یا در ترجمه، همگى را در پاورقى ترجمه کرده‌ایم و معنى لغات دشوار را که حائز وجهى از اهمیت بود جای‎جای به دست داده‌ایم و از دادن معنى همه لغات که سراسر اثر از آن آکنده است به علّت غلبه‌اى که داشت، صرف‎نظر کرده‌ایم.
    آیات قرآن کریم، احادیث، منقولات دیگر و نیز ابیات عربى را، اعم از آنچه در متن آمده است یا در ترجمه، همگى را در پاورقى ترجمه کرده‌ایم و معنى لغات دشوار را که حائز وجهى از اهمیت بود جای‌جای به دست داده‌ایم و از دادن معنى همه لغات که سراسر اثر از آن آکنده است به علّت غلبه‌اى که داشت، صرف‎نظر کرده‌ایم.


    مترجم در ترجمه خود میان واوهاى استیناف و عطف در آغاز عبارات فرقى ننهاده و همه را در ترجمه آورده و کار نقطه‎گذارى را به‌ویژه در پایان جمله‌ها دشوار کرده است. به همین سبب در نقطه‎گذارى ضنّتى نشان داده‌ایم و در فصل و وصل بیشتر از نشانه ویرگول (،) سود جسته‌ایم.
    مترجم در ترجمه خود میان واوهاى استیناف و عطف در آغاز عبارات فرقى ننهاده و همه را در ترجمه آورده و کار نقطه‌گذارى را به‌ویژه در پایان جمله‌ها دشوار کرده است. به همین سبب در نقطه‌گذارى ضنّتى نشان داده‌ایم و در فصل و وصل بیشتر از نشانه ویرگول (،) سود جسته‌ایم.


    در رسم‌الخط نسخه، ناگزیر به تغییر شدیم که ضبط نسخه و صورت تغییریافته نمونه‌هایى از آن چنین است: نه‎چسبد/ نچسبد؛ ایستاده‎گى/ ایستادگى؛ خان‌ها/ خانه‌ها؛ اندازه - ‎همزه به‌جای یاى نکره - / اندازه‌اى؛ مسالمه/ مسالمت؛ رذیله/ رذیلت؛ جودة/ جودت؛ چنانی‎که/ چنان‌که؛ پیرامان/ پیرامون؛ میلیان/ میلیون، که سه مورد اخیر نه از باب رسم‌الخط، بلکه به علّت دوگانگى در ضبط آن‌ها بود که در همه موارد به‌صورت رایج یک‎دست شده است<ref>ر.ک: همان، ص22-24</ref>.
    در رسم‌الخط نسخه، ناگزیر به تغییر شدیم که ضبط نسخه و صورت تغییریافته نمونه‌هایى از آن چنین است: نه‌چسبد/ نچسبد؛ ایستاده‌گى/ ایستادگى؛ خان‌ها/ خانه‌ها؛ اندازه - ‎همزه به‌جای یاى نکره - / اندازه‌اى؛ مسالمه/ مسالمت؛ رذیله/ رذیلت؛ جودة/ جودت؛ چنانی‌که/ چنان‌که؛ پیرامان/ پیرامون؛ میلیان/ میلیون، که سه مورد اخیر نه از باب رسم‌الخط، بلکه به علّت دوگانگى در ضبط آن‌ها بود که در همه موارد به‌صورت رایج یک‎دست شده است<ref>ر.ک: همان، ص22-24</ref>.


    فهارس فنی در انتهای کتاب آمده است.
    فهارس فنی در انتهای کتاب آمده است.
    خط ۸۸: خط ۸۹:
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
     
     
    [[رده:اخلاق]]
    [[رده:اخلاق]]
    [[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]]
    [[رده:سال97-25آذر الی24دی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۴۹

    ‏کیمیای سعادت (ترجمه طهارة الأعراق)
    کیمیای سعادت (ترجمه طهارة الأعراق)
    پدیدآورانابن مسکويه، احمد بن محمد (نويسنده)

    امامی، ابوالقاسم (مصحح)

    موسوی زنجانی، سید محمد بن ابوالقاسم (مترجم)

    امامی، ابوالقاسم (مقدمه)
    عنوان‌های دیگرطهاره الاعراق. فارسی

    تهذيب الاخلاق

    طهارة الاعراق

    ترجمه طهارة الأعراق أبو علي مسکويه رازي
    ناشرمرکز پژوهشی ميراث مکتوب نشر نقطه
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1375ش,
    شابک964-5548-57-8
    موضوعاخلاق - متون قدیمی تا قرن 14

    اخلاق اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14

    نثر فارسی - قرن 13ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏‎‏BJ‎‏ ‎‏1185‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏2‎‏ ‎‏ط‎‏9041*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    کیمیای سعادت، ترجمه‌ای از کتاب «طهارة الأعراق» ابوعلی مسکویه (متوفی 421ق)، در موضوع اخلاق نظری و حکمت عملی است که توسط میرزا ابوطالب زنجانی (متوفی 1329ق) به فارسی برگردانده شده و ابوالقاسم امامی (معاصر) آن را تصحیح نموده است.

    مصحح در ابتدای کتاب بعد از معرفی ابن مسکویه و آثارش و ترجمه‌های این اثر، از روش خویش و مترجم سخن به میان آورده است.

    انگیزه مترجم

    مترجم نیز بعد از حمد و ثنای الهی، درباره انگیزه خویش چنین گفته: بعد، در فلسفه عملى بهترین پرداخته و نوشته و ساخته بزرگواران از گذشتگان، نامه محقق مدقق پزشک روان و دل، خداشناس بزرگ، ابوعلى احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه رازى (قدس الله نفسه) است که نامیده است آن را طهارة الأعراق. از اینکه به زبان رسمى علمى اسلامى گفته، نفعش ناقص و مقصور بر ارباب کمال بود. این بنده درمانده شرمنده تبه‌روزگار، ابوطالب محمد بن ابی‌القاسم محمد بن محمدکاظم موسوى، آن را به زبان فارسى ترجمه و اثر خامه خود را براى اخلاف یادگار ناقابلى گذاشت[۱].

    روش مترجم‎

    1. به‌کار بردن واژگان و ترکیبات ناب پارسى؛
    2. به‌کار بردن واژگان و ترکیبات عربى، همچون: مدى الأعصار الطويلة (در طول روزگاران دراز)، مداواى جرحى‎ و تشفیه مرضى، تمام ما يجب (همه چیزهاى لازم)، ریاضات (ورزش و تعلیمات (نظامى))، آناً فآناً (لحظه‌به‌لحظه) و جز آن؛
    3. رعایت دستور زبان عربى در فارسى، همچون: موازنه صحیحه؛ اندیشه‌هاى صحیحه؛ درّه‌هاى عمیقه؛ رنود جمع رند فارسى؛ اصدقاى متصفه به صفات؛ نظامات عقلانیه؛ افراط در جمع‎هاى عربى؛
    4. به‌کار بردن واو استیناف در آغاز جمله‌هاى فارسى؛
    5. آوردن «را»ى مفعول به تصور اعمال مصدر در مفعول بر اساس نحو عربى، همچون: «بر استخراج مطلوب را»؛
    6. به‌کار بردن «مر» در تأکید «را» در ترکیباتى، مانند: «قوّتى است مر نفس را»؛
    7. آوردن برخى اصطلاحات و تعبیرات نظامى عصر قاجار، همچون: استحکامات برّیه و بحریه، اسلحه ناریه، تفنگ‎های خاراشکاف، فشنگ و خرطوش، البسه عسکریه، ارّاده بارکش و جز آن؛
    8. واژگان ویژه: مراد واژگانى است که بسا در متون دیگر کمتر به چشم مى‌خورد و از اختصاصات نثر میرزا در کیمیاى سعادت است. ما در اینجا براى نمونه برخى از آن‌ها را می‌آوریم:

    آسمان‌کورش: آسمان‎غرّش؛ انداز: اندازه؛ آفتاب و خورتاب و خودتاب (در مقایسه لغوى و معنایى)؛ احسان پاشیدن: نیکى کردن بر همگان؛ از شست به در رفتن: از دست رفتن؛ بزک و تزک، در برابر «الزينة» در متن؛ بوستان‌افروز: آفتاب‌گردان؛ پالهنگ: لگام اسب یدک که به لگام اصلى بسته شود، قیدوبند و رهنمود؛ چامه‌گو: قصیده‌سرا؛ دارایى داشتن و دارایى کردن: داشتن و نگاهدارى؛ در ماده: درباره، در باب؛ دست افتادن: به دست افتادن؛ دست‎چینان: مفسدان؛ دست و پى بریدن: دست‌وپا بریدن؛ راهپیمایى دوستى: پیمودن راه دوستى؛ رنگ و ریو: فریب و تزویر؛ روزمانى دراز: روزگارى دراز؛ سخن‌برى: سخن‎چینی، سعایت؛ صاف کردن: منقح کردن مطلب در بحث، کتره و لیچار؛ کوتاه انداختن: این ترکیب در لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معین نیامده است؛ گفته‌ها سرودن: گفتن؛ نى‌گوهر: عَرَض (در برابر گوهر/ جوهر، در فلسفه)؛ هیربد: در معنى حکیم و فرزانه[۲].

    شیوه تصحیح

    مصحح کتاب، ابوالقاسم امامی خود می‌گوید:

    در تصحیح این اثر، تکیه ما از یک‎سو، بر قرائت درست نسخه و هشیارى در یافتن اشتباهات کاتب و از سوى دیگر مقایسه موارد ابهام با متن تهذيب الأخلاق‎ (طهارة الأعراق) به تصحیح زُریق و چاپ بیروت بوده است.

    تفاوت‎های مهم میان متن و ترجمه را که در سرنوشت معنى مؤثر بود در حاشیه آوردیم. درعین‌حال آنچه به آن اشاره شد همه تغییراتى نیست که مترجم در کار خود داشته است، بلکه نمونه‌هایى است براى آگاهى خواننده که در ارزیابى این ترجمه معیارى براى سنجش نسبت میان ترجمه و متن به دست داشته باشد و در استناد سخن به مصنف جانب احتیاط را نگاه بدارد. آنچه در میان دو قلاب [] نهاده شد از مصحح است. چه در مطاوى متن، چه در عنوان‌ها و چه در لابه‌لای حواشى مترجم، اعم از اینکه به این مطلب در جاى خود اشاره‌اى شده باشد یا نه. مترجم در این ترجمه چنان‌که در شیوه او باز نمودیم، جای‌جای مطالبى به‌تفصیل افزوده است که گاه تحت عنوان «مترجم گوید» و گاه بدون عنوان است که مصحح براى یک‎دست شدن بر همه آن‌ها عنوان مزبور را نهاده است.

    علاوه بر این، آن را با سطرهاى کوتاه‌تر و با فاصله‌اى از متن آورده است تا میان سخنان مصنف و مترجم خلط نشود. درعین‌حال مترجم ابیاتى از شعر و جز آن را بدون هیچ نشانه‌اى در لابه‌لای ترجمه‌اش مى‌نهد که در پاورقى به افزودگى آن‌ها اشاره شده است.

    در هامش نسخه چاپ‎سنگ گه‌گاه توضیحات کوتاهى آمده است که با عبارت (حواشى مترجم) مشخص شده است. سایر مطالب پانوشت، همگى از مصحح است.

    آیات قرآن کریم، احادیث، منقولات دیگر و نیز ابیات عربى را، اعم از آنچه در متن آمده است یا در ترجمه، همگى را در پاورقى ترجمه کرده‌ایم و معنى لغات دشوار را که حائز وجهى از اهمیت بود جای‌جای به دست داده‌ایم و از دادن معنى همه لغات که سراسر اثر از آن آکنده است به علّت غلبه‌اى که داشت، صرف‎نظر کرده‌ایم.

    مترجم در ترجمه خود میان واوهاى استیناف و عطف در آغاز عبارات فرقى ننهاده و همه را در ترجمه آورده و کار نقطه‌گذارى را به‌ویژه در پایان جمله‌ها دشوار کرده است. به همین سبب در نقطه‌گذارى ضنّتى نشان داده‌ایم و در فصل و وصل بیشتر از نشانه ویرگول (،) سود جسته‌ایم.

    در رسم‌الخط نسخه، ناگزیر به تغییر شدیم که ضبط نسخه و صورت تغییریافته نمونه‌هایى از آن چنین است: نه‌چسبد/ نچسبد؛ ایستاده‌گى/ ایستادگى؛ خان‌ها/ خانه‌ها؛ اندازه - ‎همزه به‌جای یاى نکره - / اندازه‌اى؛ مسالمه/ مسالمت؛ رذیله/ رذیلت؛ جودة/ جودت؛ چنانی‌که/ چنان‌که؛ پیرامان/ پیرامون؛ میلیان/ میلیون، که سه مورد اخیر نه از باب رسم‌الخط، بلکه به علّت دوگانگى در ضبط آن‌ها بود که در همه موارد به‌صورت رایج یک‎دست شده است[۳].

    فهارس فنی در انتهای کتاب آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مترجم، ص26
    2. مقدمه مصحح، ص20-21
    3. ر.ک: همان، ص22-24

    منابع مقاله

    مقدمات و متن کتاب.

    وابسته‌ها