ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
    جز (جایگزینی متن - 'ن شناسی ' به 'ن‌شناسی ')
     
    (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳: خط ۳:
    | عنوان =ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو
    | عنوان =ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ثامسطيوس]] (شارح)
    [[ثامسطیوس]] (شارح)


    [[ارسطو]] (نویسنده)
    [[ارسطو]] (نویسنده)
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =37537
    | کتابخوان همراه نور =37537
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۱: خط ۳۲:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    «[[حیری، اسحق بن حنین|معلم اول - ارسطوی کبیر]] - نخستین متفکری بوده است که به‎طور منظم و منقح، مسائل مربوط به نفس را تبویب و تدوین نموده است. همچنین نخستین کتاب مستقل در این‎باره - ‎درباره نفس - ‎نوشتاری جامع و روشمند، از آثار ارزشمند [[ارسطو]] محسوب می‌شود. [[ارسطو]] در این کتاب، نفس را صورت بدن انگاشته و در ارتباط با نظریه ماده - صورت خود - که رکن رکین مابعدالطبیعه او محسوب می‌شود، نفس را در بحث طبیعیات وارد می‌نماید. مباحث [[ارسطو]]، تعریف نفس، انواع نفوس و قوا و کارکردهای نفس را شامل می‌شود و باید دانست که این مباحث در طول تاریخ اندیشه - ‎چه در سنت فلسفه غربی و چه در تفکر فلسفی اسلامی - ‎همواره محل تضارب و تلاقی تفاسیر و برداشت‎های گوناگون بوده است»<ref>خبرگزاری مهر</ref>.
    «[[حیری، اسحق بن حنین|معلم اول - ارسطوی کبیر]] - نخستین متفکری بوده است که به‌طور منظم و منقح، مسائل مربوط به نفس را تبویب و تدوین نموده است. همچنین نخستین کتاب مستقل در این‌باره - ‎درباره نفس - ‎نوشتاری جامع و روشمند، از آثار ارزشمند [[ارسطو]] محسوب می‌شود. [[ارسطو]] در این کتاب، نفس را صورت بدن انگاشته و در ارتباط با نظریه ماده - صورت خود - که رکن رکین مابعدالطبیعه او محسوب می‌شود، نفس را در بحث طبیعیات وارد می‌نماید. مباحث [[ارسطو]]، تعریف نفس، انواع نفوس و قوا و کارکردهای نفس را شامل می‌شود و باید دانست که این مباحث در طول تاریخ اندیشه - ‎چه در سنت فلسفه غربی و چه در تفکر فلسفی اسلامی - ‎همواره محل تضارب و تلاقی تفاسیر و برداشت‎های گوناگون بوده است»<ref>خبرگزاری مهر</ref>.


    «نسخه ای از كتاب النفس [[ارسطو]] یافت شده است که در آن فارابی به خط خود یادداشت کرده است که این کتاب را صد بار خوانده است»<ref>انسان‎شناسی و فرهنگ</ref>.
    «نسخه‌ای از كتاب النفس [[ارسطو]] یافت شده است که در آن فارابی به خط خود یادداشت کرده است که این کتاب را صد بار خوانده است»<ref>انسان‌شناسی و فرهنگ</ref>.


    به گفته ابن ندیم، كتاب النفس، سه مقاله از [[ارسطو]]<nowiki/>ست. حنین آن را به‌صورت کامل به سریانی ترجمه کرد و [[حیری، اسحق بن حنین|اسحاق]] به عربی. البته در ترجمه [[حیری، اسحق بن حنین|اسحاق]]، اندکی از کتاب جا مانده بود که وی در ترجمه مجدد، آن را هم افزود. ثامسطیوس تمام این کتاب را شرح کرده؛ هریک از مقاله‌های اول و دوم را در دو مقاله و مقاله سوم را در سه مقاله<ref>ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ص351</ref>.
    به گفته ابن ندیم، كتاب النفس، سه مقاله از [[ارسطو]]<nowiki/>ست. حنین آن را به‌صورت کامل به سریانی ترجمه کرد و [[حیری، اسحق بن حنین|اسحاق]] به عربی. البته در ترجمه [[حیری، اسحق بن حنین|اسحاق]]، اندکی از کتاب جا مانده بود که وی در ترجمه مجدد، آن را هم افزود. ثامسطیوس تمام این کتاب را شرح کرده؛ هریک از مقاله‌های اول و دوم را در دو مقاله و مقاله سوم را در سه مقاله<ref>ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ص351</ref>.
    خط ۳۹: خط ۴۰:
    [[حیری، اسحق بن حنین|اسحاق]] گفته: این کتاب را از روی یک نسخه ردیء (ناخوانا) به عربی ترجمه کردم و بعد از سی سال نسخه‌ای را یافتم که در نهایت جودت (وضوح و خوانایی) بود و نسخه خودم را با آن مقابله کردم و آن نسخه، شرح ثامسطیوس بود<ref>ر.ک: همان، ص352</ref>.
    [[حیری، اسحق بن حنین|اسحاق]] گفته: این کتاب را از روی یک نسخه ردیء (ناخوانا) به عربی ترجمه کردم و بعد از سی سال نسخه‌ای را یافتم که در نهایت جودت (وضوح و خوانایی) بود و نسخه خودم را با آن مقابله کردم و آن نسخه، شرح ثامسطیوس بود<ref>ر.ک: همان، ص352</ref>.


    ثامسطیوس خطیب و حکیمی از مفسران کتاب‌های [[ارسطو]]<nowiki/>ست که کاتب یولیانس مرتد بود. او بسیاری از کتاب‌های [[ارسطو]] را شرح کرده در میان حکمای یونان روش [[ارسطو]] را اختیار کرد. وی به وزارت رسید. کتاب‌های او به‎وسیله یحیی بن عدی و دیگران به عربی ترجمه شد. بوعلی تقریرات و شروح ثامسطیوس را بر سایر شروح ترجیح داده است.<ref>ر.ک: لغتنامه دهخدا، ثامسطیوس</ref>.
    ثامسطیوس خطیب و حکیمی از مفسران کتاب‌های [[ارسطو]]<nowiki/>ست که کاتب یولیانس مرتد بود. او بسیاری از کتاب‌های [[ارسطو]] را شرح کرده در میان حکمای یونان روش [[ارسطو]] را اختیار کرد. وی به وزارت رسید. کتاب‌های او به‌وسیله یحیی بن عدی و دیگران به عربی ترجمه شد. بوعلی تقریرات و شروح ثامسطیوس را بر سایر شروح ترجیح داده است.<ref>ر.ک: لغتنامه دهخدا، ثامسطیوس</ref>.


    وی در مقاله اول خودش بر شرح مقاله اول [[ارسطو]] (بخش اول کتاب) می‌نویسد: ما در این کتاب به اندازه وسع و درک از فلسفه [[ارسطو]] به شرح نظر او درباره نفس پرداخته‌ایم و آنچه نیاز به توضیح دارد را توضیح داده و به مواردی تذکر داده و مواردی را هم تلخیص کرده‌ایم و در تلخیص رعایت اعتدال را کرده‌ایم. در میان کتاب‌های [[ارسطو]]، با حجم انبوهشان، کتاب نفس برتر از سایرین است. [[ارسطو]] در هنگام شروع کلام درباره نفس پس از شریف دانستن همه علوم، برخی را به‎خاطر وثاقت برهانشان و برخی دیگر را به‎خاطر شرف موضوعشان، برتر از دیگر علوم می‌شمارد؛ مثلاًدر مقایسه هریک از هندسه و نجوم با یکدیگر، هندسه به‎خاطر میزان صحت و دقتش و نجوم به‎خاطر طبیعت موضوعش بر دیگری برتری دارند. اما علم نفس جامع هر دو امر، یعنی هم شرافت در صحت و هم شرافت در موضوع، است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2-3</ref>.
    وی در مقاله اول خودش بر شرح مقاله اول [[ارسطو]] (بخش اول کتاب) می‌نویسد: ما در این کتاب به اندازه وسع و درک از فلسفه [[ارسطو]] به شرح نظر او درباره نفس پرداخته‌ایم و آنچه نیاز به توضیح دارد را توضیح داده و به مواردی تذکر داده و مواردی را هم تلخیص کرده‌ایم و در تلخیص رعایت اعتدال را کرده‌ایم. در میان کتاب‌های [[ارسطو]]، با حجم انبوهشان، کتاب نفس برتر از سایرین است. [[ارسطو]] در هنگام شروع کلام درباره نفس پس از شریف دانستن همه علوم، برخی را به‌خاطر وثاقت برهانشان و برخی دیگر را به‌خاطر شرف موضوعشان، برتر از دیگر علوم می‌شمارد؛ مثلاًدر مقایسه هریک از هندسه و نجوم با یکدیگر، هندسه به‌خاطر میزان صحت و دقتش و نجوم به‌خاطر طبیعت موضوعش بر دیگری برتری دارند. اما علم نفس جامع هر دو امر، یعنی هم شرافت در صحت و هم شرافت در موضوع، است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2-3</ref>.


    ثامسطیوس در مقاله اولش در شرح مقاله دوم (بخش سوم کتاب) می‌نویسد: به حد کافی از پیشینیان درباره نفس به ما اطلاعات رسیده است و ما در اینجا از جهت دیگری بحث را شروع می‌کنیم و به دنبال تلخیص این مطلب هستیم که نفس چیست؟ روشن است که حد نفس باید مطابق با تمامی آنچه باشد که بتوان به آن نفس گفت، نه فقط نفس انسان. البته تعاریف پیشینیان از نفس خلاف این امر است و فقط به نفس انسان انصراف دارد<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
    ثامسطیوس در مقاله اولش در شرح مقاله دوم (بخش سوم کتاب) می‌نویسد: به حد کافی از پیشینیان درباره نفس به ما اطلاعات رسیده است و ما در اینجا از جهت دیگری بحث را شروع می‌کنیم و به دنبال تلخیص این مطلب هستیم که نفس چیست؟ روشن است که حد نفس باید مطابق با تمامی آنچه باشد که بتوان به آن نفس گفت، نه فقط نفس انسان. البته تعاریف پیشینیان از نفس خلاف این امر است و فقط به نفس انسان انصراف دارد<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
    خط ۴۷: خط ۴۸:
    وی در مقاله دومش در شرح مقاله دوم [[ارسطو]]، حواس پنج‎گانه را شرح می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص89-136</ref>.
    وی در مقاله دومش در شرح مقاله دوم [[ارسطو]]، حواس پنج‎گانه را شرح می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص89-136</ref>.


    او در مقاله اولش در شرح مقاله سوم [[ارسطو]] می‌نویسد: اما اینکه حس دیگری غیر از حواس خمس وجود ندارد، از طریق اشیایی که بیان شد، تصدیق به آن حاصل می‌شود. ما پیش از این هم در این شک نکردیم که آیا قوای حاسه لمس، به‎خاطر کثرت موضوعات ملموس [در وزن و سردی و گرمی و...]، بیش از یک قوه باشد؛ بلکه قوه حس، یک قوه بیش نیست<ref>ر.ک: همان، ص137</ref>.
    او در مقاله اولش در شرح مقاله سوم [[ارسطو]] می‌نویسد: اما اینکه حس دیگری غیر از حواس خمس وجود ندارد، از طریق اشیایی که بیان شد، تصدیق به آن حاصل می‌شود. ما پیش از این هم در این شک نکردیم که آیا قوای حاسه لمس، به‌خاطر کثرت موضوعات ملموس [در وزن و سردی و گرمی و...]، بیش از یک قوه باشد؛ بلکه قوه حس، یک قوه بیش نیست<ref>ر.ک: همان، ص137</ref>.


    ثامسطیوس در شرح مقاله سومش بر مقاله سوم [[ارسطو]] چنین می‌نویسد: از آنجایی که نفس از حیوان (زندگان) است، به‎طور خاص بر دو قوه حاکمه و محرکه تحدید می‌شود. قوه حاکمه مربوط به انجام تمییز و حس است و قوه محرکه انجام‎دهنده حرکت در مکان است... حال آیا قوه محرکه، جزئی از نفس است که در مقدار یا معنی از آن انفراد می‎یابد، یا تمام نفس است؟ اگر جزء باشد، آیا غیر از قوایی مانند فکری و غضبی و شهوانی است که عادت به ذکر آنها تعلق گرفته، یا یکی از آنها است.<ref>ر.ک: همان، ص215</ref>.
    ثامسطیوس در شرح مقاله سومش بر مقاله سوم [[ارسطو]] چنین می‌نویسد: از آنجایی که نفس از حیوان (زندگان) است، به‌طور خاص بر دو قوه حاکمه و محرکه تحدید می‌شود. قوه حاکمه مربوط به انجام تمییز و حس است و قوه محرکه انجام‌دهنده حرکت در مکان است... حال آیا قوه محرکه، جزئی از نفس است که در مقدار یا معنی از آن انفراد می‌یابد، یا تمام نفس است؟ اگر جزء باشد، آیا غیر از قوایی مانند فکری و غضبی و شهوانی است که عادت به ذکر آنها تعلق گرفته، یا یکی از آنها است.<ref>ر.ک: همان، ص215</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    کتاب، فهرست مطالب و... ندارد. پاورقی‎ها علاوه بر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح مطلب هستند که گاهی به زبان عربی و گاهی به انگلیسی می‎باشند. کنار پاراگراف‎ها، شماره‌های مربوط به شماره‎بندی آثار [[ارسطو]] وجود دارد.
    کتاب، فهرست مطالب و... ندارد. پاورقی‌ها علاوه بر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح مطلب هستند که گاهی به زبان عربی و گاهی به انگلیسی می‌باشند. کنار پاراگراف‌ها، شماره‌های مربوط به شماره‌بندی آثار [[ارسطو]] وجود دارد.


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    خط ۵۹: خط ۶۰:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # ابن ندیم، محمد بن اسحاق، «الفهرست»، دار المعرفة، بیروت (از روی نسخه کتابخانه دیجیتال نور).
    # ابن ندیم، محمد بن اسحاق، «الفهرست»، دار المعرفة، بیروت (از روی نسخه کتابخانه دیجیتال نور).
    # [http://anthropology.ir/article/17514 انسان شناسی و فرهنگ]
    # [http://anthropology.ir/article/17514 انسان‌شناسی و فرهنگ]
    # [http://www.mehrnews.com/news/2889531 خبرگزاری مهر]
    # [http://www.mehrnews.com/news/2889531 خبرگزاری مهر]
    # لغتنامه دهخدا.
    # لغتنامه دهخدا.
    خط ۶۵: خط ۶۶:


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[ارسطو]]
    [[ارسطو]]


    خط ۷۴: خط ۷۷:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:25 مهر الی 24 آبان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۱

    ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو
    ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو
    پدیدآورانثامسطیوس (شارح)

    ارسطو (نویسنده)

    حیری، اسحق بن حنین (مترجم)
    ناشر[بي نا]
    مکان نشر[بي جا]
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو، کتابی است به زبان عربی از اسحاق بن حنین با موضوع فلسفه. در واقع اسحاق بن حنین در این اثر، به ترجمه شرح ثامسطیوس بر آنیما (كتاب النفس)، اثر ارسطو دست زده است. ثامسطیوس در هفت مقاله، مقالات سه‌گانه ارسطو درباره نفس را شرح کرده است (دو مقاله در شرح مقاله اول، دو مقاله در شرح مقاله دوم و سه مقاله در شرح مقاله سوم).

    ساختار

    در این کتاب یکباره و بدون هیچ مقدمه و... با ترجمه متن اصلی مواجه می‌شویم. محتوای مطالب، ضمن ترجمه سه مقاله و در هفت بخش (دو مقاله از ثامسطیوس در شرح مقاله اول، دو مقاله از وی در شرح مقاله دوم و سه مقاله از او در شرح مقاله سوم ارسطو درباره نفس) بیان شده است.

    گزارش محتوا

    «معلم اول - ارسطوی کبیر - نخستین متفکری بوده است که به‌طور منظم و منقح، مسائل مربوط به نفس را تبویب و تدوین نموده است. همچنین نخستین کتاب مستقل در این‌باره - ‎درباره نفس - ‎نوشتاری جامع و روشمند، از آثار ارزشمند ارسطو محسوب می‌شود. ارسطو در این کتاب، نفس را صورت بدن انگاشته و در ارتباط با نظریه ماده - صورت خود - که رکن رکین مابعدالطبیعه او محسوب می‌شود، نفس را در بحث طبیعیات وارد می‌نماید. مباحث ارسطو، تعریف نفس، انواع نفوس و قوا و کارکردهای نفس را شامل می‌شود و باید دانست که این مباحث در طول تاریخ اندیشه - ‎چه در سنت فلسفه غربی و چه در تفکر فلسفی اسلامی - ‎همواره محل تضارب و تلاقی تفاسیر و برداشت‎های گوناگون بوده است»[۱].

    «نسخه‌ای از كتاب النفس ارسطو یافت شده است که در آن فارابی به خط خود یادداشت کرده است که این کتاب را صد بار خوانده است»[۲].

    به گفته ابن ندیم، كتاب النفس، سه مقاله از ارسطوست. حنین آن را به‌صورت کامل به سریانی ترجمه کرد و اسحاق به عربی. البته در ترجمه اسحاق، اندکی از کتاب جا مانده بود که وی در ترجمه مجدد، آن را هم افزود. ثامسطیوس تمام این کتاب را شرح کرده؛ هریک از مقاله‌های اول و دوم را در دو مقاله و مقاله سوم را در سه مقاله[۳].

    اسحاق گفته: این کتاب را از روی یک نسخه ردیء (ناخوانا) به عربی ترجمه کردم و بعد از سی سال نسخه‌ای را یافتم که در نهایت جودت (وضوح و خوانایی) بود و نسخه خودم را با آن مقابله کردم و آن نسخه، شرح ثامسطیوس بود[۴].

    ثامسطیوس خطیب و حکیمی از مفسران کتاب‌های ارسطوست که کاتب یولیانس مرتد بود. او بسیاری از کتاب‌های ارسطو را شرح کرده در میان حکمای یونان روش ارسطو را اختیار کرد. وی به وزارت رسید. کتاب‌های او به‌وسیله یحیی بن عدی و دیگران به عربی ترجمه شد. بوعلی تقریرات و شروح ثامسطیوس را بر سایر شروح ترجیح داده است.[۵].

    وی در مقاله اول خودش بر شرح مقاله اول ارسطو (بخش اول کتاب) می‌نویسد: ما در این کتاب به اندازه وسع و درک از فلسفه ارسطو به شرح نظر او درباره نفس پرداخته‌ایم و آنچه نیاز به توضیح دارد را توضیح داده و به مواردی تذکر داده و مواردی را هم تلخیص کرده‌ایم و در تلخیص رعایت اعتدال را کرده‌ایم. در میان کتاب‌های ارسطو، با حجم انبوهشان، کتاب نفس برتر از سایرین است. ارسطو در هنگام شروع کلام درباره نفس پس از شریف دانستن همه علوم، برخی را به‌خاطر وثاقت برهانشان و برخی دیگر را به‌خاطر شرف موضوعشان، برتر از دیگر علوم می‌شمارد؛ مثلاًدر مقایسه هریک از هندسه و نجوم با یکدیگر، هندسه به‌خاطر میزان صحت و دقتش و نجوم به‌خاطر طبیعت موضوعش بر دیگری برتری دارند. اما علم نفس جامع هر دو امر، یعنی هم شرافت در صحت و هم شرافت در موضوع، است.[۶].

    ثامسطیوس در مقاله اولش در شرح مقاله دوم (بخش سوم کتاب) می‌نویسد: به حد کافی از پیشینیان درباره نفس به ما اطلاعات رسیده است و ما در اینجا از جهت دیگری بحث را شروع می‌کنیم و به دنبال تلخیص این مطلب هستیم که نفس چیست؟ روشن است که حد نفس باید مطابق با تمامی آنچه باشد که بتوان به آن نفس گفت، نه فقط نفس انسان. البته تعاریف پیشینیان از نفس خلاف این امر است و فقط به نفس انسان انصراف دارد[۷].

    وی در مقاله دومش در شرح مقاله دوم ارسطو، حواس پنج‎گانه را شرح می‌دهد[۸].

    او در مقاله اولش در شرح مقاله سوم ارسطو می‌نویسد: اما اینکه حس دیگری غیر از حواس خمس وجود ندارد، از طریق اشیایی که بیان شد، تصدیق به آن حاصل می‌شود. ما پیش از این هم در این شک نکردیم که آیا قوای حاسه لمس، به‌خاطر کثرت موضوعات ملموس [در وزن و سردی و گرمی و...]، بیش از یک قوه باشد؛ بلکه قوه حس، یک قوه بیش نیست[۹].

    ثامسطیوس در شرح مقاله سومش بر مقاله سوم ارسطو چنین می‌نویسد: از آنجایی که نفس از حیوان (زندگان) است، به‌طور خاص بر دو قوه حاکمه و محرکه تحدید می‌شود. قوه حاکمه مربوط به انجام تمییز و حس است و قوه محرکه انجام‌دهنده حرکت در مکان است... حال آیا قوه محرکه، جزئی از نفس است که در مقدار یا معنی از آن انفراد می‌یابد، یا تمام نفس است؟ اگر جزء باشد، آیا غیر از قوایی مانند فکری و غضبی و شهوانی است که عادت به ذکر آنها تعلق گرفته، یا یکی از آنها است.[۱۰].

    وضعیت کتاب

    کتاب، فهرست مطالب و... ندارد. پاورقی‌ها علاوه بر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح مطلب هستند که گاهی به زبان عربی و گاهی به انگلیسی می‌باشند. کنار پاراگراف‌ها، شماره‌های مربوط به شماره‌بندی آثار ارسطو وجود دارد.

    پانویس

    1. خبرگزاری مهر
    2. انسان‌شناسی و فرهنگ
    3. ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ص351
    4. ر.ک: همان، ص352
    5. ر.ک: لغتنامه دهخدا، ثامسطیوس
    6. ر.ک: متن کتاب، ص2-3
    7. ر.ک: همان، ص43
    8. ر.ک: همان، ص89-136
    9. ر.ک: همان، ص137
    10. ر.ک: همان، ص215

    منابع مقاله

    1. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، «الفهرست»، دار المعرفة، بیروت (از روی نسخه کتابخانه دیجیتال نور).
    2. انسان‌شناسی و فرهنگ
    3. خبرگزاری مهر
    4. لغتنامه دهخدا.
    5. مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها