كشف العوار في تفسير آية الغار: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =كشف العوار في تفسير آية الغار | | عنوان =كشف العوار في تفسير آية الغار | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[شوشتری، نورالله بن شریفالدین]](نویسنده) | [[شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین]](نویسنده) | ||
[[محمودی، محمدجواد]] (محقق) | [[محمودی، محمدجواد]] (محقق) | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| شابک =978-964-6119-30-7 | | شابک =978-964-6119-30-7 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =16867 | ||
| کتابخوان همراه نور =16867 | |||
| کد پدیدآور =00234 | | کد پدیدآور =00234 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۴: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''كشف العوار في تفسير آية الغار'''، تألیف [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|سید نورالله مرعشی شوشتری]] (1019ق)، | '''كشف العوار في تفسير آية الغار'''، تألیف [[شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین|سید نورالله مرعشی شوشتری]] (1019ق)، رسالهای است در تفسیر سوره غار و رد کسانی که این آیه شریفه را در فضیلت خلیفه اول، دانستهاند. | ||
تحقیق کتاب توسط [[ | تحقیق کتاب توسط [[محمودی، محمدجواد|محمدجواد محمودی]] صورت گرفته است. | ||
برخی، از این کتاب با نام «كشف الغبار في تحقيق مسألة الغار» یاد | برخی، از این کتاب با نام «كشف الغبار في تحقيق مسألة الغار» یاد کردهاند<ref>ر.ک: مرعشی شوشتری، سید نورالله، ص49</ref>. | ||
ظاهرا انگیزه نوشتن این رساله در رد سخن نیشابوری، | ظاهرا انگیزه نوشتن این رساله در رد سخن نیشابوری، مناظرهای باشد که در خانه شیخ فیضی - از علمای هند - پیرامون آیه غار با برخی علمای سنی داشته است؛ در این مناظره، آن عالم سنی، به سخن نیشابوری استشهاد کرده و آیه را دلیل بر فضیلت ابوبکر دانسته و قاضی در آن مجلس، جواب قانعکنندهای میدهد و به دنبال آن، این کتاب را در رد سخن فاضل نیشابوری مینویسد<ref>همان</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
مقدمه محقق، آغازگر کتاب | مقدمه محقق، آغازگر کتاب میباشد. نویسنده ابتدا سخن فاضل نیشابوری در تفسیرش پیرامون آیه غار و استدلالهای او به این آیه و دلالتش بر فضیلت ابوبکر را ذکر کرده و آنگاه هفده اشکال بر آن نموده و با استناد به قرآن و سنت پیامبر(ص) و استفاده از نوشته بزرگانی مانند شیخ مفید و سید مرتضی، بهطور مستدل، سخنان نیشابوری را رد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص49-50</ref>. | ||
نویسنده در تألیف این کتاب، از کتابهای متعددی استفاده کرده است که | نویسنده در تألیف این کتاب، از کتابهای متعددی استفاده کرده است که بهصراحت از برخی نام برده و به برخی نیز اشاره کرده است. کتبی که بهصراحت نام برده شده، عبارتند از: | ||
# [[الإتقان في علوم القرآن]]، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر| | # [[الإتقان في علوم القرآن]]، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین سیوطی]]؛ | ||
# [[أسد الغابة في معرفة الصحابة|أسد الغابة في معرفة الصحابه]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]؛ | # [[أسد الغابة في معرفة الصحابة|أسد الغابة في معرفة الصحابه]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]؛ | ||
# [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الأمم و الملوك]]، معروف به [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]؛ | # [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الأمم و الملوك]]، معروف به [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]؛ | ||
# [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|تفسیر بیضاوی]] (نویسنده به اسم این کتاب تصریح نکرده، اما گفته است: «بیضاوی | # [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|تفسیر بیضاوی]] (نویسنده به اسم این کتاب تصریح نکرده، اما گفته است: «بیضاوی اینگونه تفسیر کرده است»)؛ | ||
# [[التفسير الكبير (فخر رازی)|التفسير الكبير]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] (او پس از نقل کلام فاضل نیشابوری، نوشته است: «این سخن بازنویسی سخن فخر رازی در تفسیر | # [[التفسير الكبير (فخر رازی)|التفسير الكبير]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] (او پس از نقل کلام فاضل نیشابوری، نوشته است: «این سخن بازنویسی سخن فخر رازی در تفسیر میباشد»)؛ | ||
# الرسالة المستظهرية، غزالی؛ | # الرسالة المستظهرية، غزالی؛ | ||
# سفر السعادة، مجدالدین فیروزآبادی؛ | # سفر السعادة، مجدالدین فیروزآبادی؛ | ||
# [[السير و المغازي|السيرة النبوية]]، [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]؛ | # [[السير و المغازي|السيرة النبوية]]، [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]؛ | ||
# السيرة، بکری مصری؛ | # السيرة، بکری مصری؛ | ||
# شرح الهياكل، | # شرح الهياكل، غیاثالدین منصور شیرازی؛ | ||
# [[تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان|غرائب القرآن و رغائب الفرقان]]، معروف به «[[تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان|تفسیر نیشابوری]]»؛ | # [[تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان|غرائب القرآن و رغائب الفرقان]]، معروف به «[[تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان|تفسیر نیشابوری]]»؛ | ||
# [[كامل بهائی|کامل بهائی]]، [[طبرسی، حسن بن علی|عمادالدین حسن بن علی طبری]]؛ | # [[كامل بهائی|کامل بهائی]]، [[طبرسی، حسن بن علی|عمادالدین حسن بن علی طبری]]؛ | ||
# [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]، [[زمخشری، محمود بن عمر|محمود بن عمر زمخشری]]؛ | # [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]، [[زمخشری، محمود بن عمر|محمود بن عمر زمخشری]]؛ | ||
# [[المطول|مطول]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]؛ | # [[المطول|مطول]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]؛ | ||
# مکاتیب، | # مکاتیب، قطبالدین محیی شیرازی؛ | ||
# مواقف، عضدالدین ایجی شیرازی<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>. | # مواقف، عضدالدین ایجی شیرازی<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>. | ||
گاهی نیز | گاهی نیز بهجای نام بردن از کتابی، اسم مؤلفی را برده و میگوید: او در بعضی نوشتههایش چنین گفته است؛ مثلاًدر یک مورد مینویسد: «[[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] در بعضی کتابهایش گفته است». در جای دیگر مینویسد: «[[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در برخی تألیفهایش گفته»؛ که سخن [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در کتاب «الفصول المختارة من العيون و المحاسن» آمده است. | ||
در موردی گفته: «استاد ما [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] پاسخی داده که | در موردی گفته: «استاد ما [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] پاسخی داده که خلاصهاش چنین است»؛ ظاهر این عبارت، این است که خود او سخن شیخ مفید را در کتابش دیده است؛ درحالیکه در کتابهای [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] نمیباشد، بلکه سخن او را [[کراجکی، محمد بن علی|مرحوم کراجکی]] در «[[كنز الفوائد]]» نقل کرده و مؤلف، آن را از کتاب [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکی]] گرفته است و عبارت «استاد ما [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]» نیز از کراجکی است. | ||
همچنین به نظر | همچنین به نظر میرسد که برخی عبارتها را از کتاب «التعجب» [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکی]] نقل کرده، گرچه نامی از آن نبرده است<ref>همان، ص51</ref>. | ||
گاهی در این کتاب، شعرهایی وجود دارد که مأخذی برای آن نقل نکرده، مانند آنچه از حسن کاشانی نقل کرده است و به نظر | گاهی در این کتاب، شعرهایی وجود دارد که مأخذی برای آن نقل نکرده، مانند آنچه از حسن کاشانی نقل کرده است و به نظر میرسد که این شعرها در زمان وی معروف بوده است<ref>همان</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محقق، ضمن معرفی کتاب و بحث پیرامون اولین کسی که برای اثبات فضیلت ابوبکر به آیه غار تمسک نمود و کسانی که در اعصار بعد به آن استناد کردند، به شرح حال نویسنده پرداخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5-52</ref>. | در مقدمه محقق، ضمن معرفی کتاب و بحث پیرامون اولین کسی که برای اثبات فضیلت ابوبکر به آیه غار تمسک نمود و کسانی که در اعصار بعد به آن استناد کردند، به شرح حال نویسنده پرداخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5-52</ref>. | ||
در این نوشتار کوتاه، ولی پرمحتوا، به تفسیر آیه چهل سوره توبه، معروف به آیه غار پرداخته شده و با عباراتی کوتاه و | در این نوشتار کوتاه، ولی پرمحتوا، به تفسیر آیه چهل سوره توبه، معروف به آیه غار پرداخته شده و با عباراتی کوتاه و درعینحال محکم و استوار، به نقد نظریه اهل سنت که این آیه را دلیل برتری ابوبکر بر دیگر مسلمانان میدانند، پرداخته شده است<ref>ر.ک: مرعشی شوشتری، سید نورالله، ص9</ref>. | ||
نویسنده در این کتاب، ابتدا سخن فاضل نیشابوری را نقل نموده و سپس، به نقد آن پرداخته است. فاضل نیشابوری در تفسیرش، چنین نوشته است: «اهل سنت این آیه را دلیل برتری ابوبکر دانسته و | نویسنده در این کتاب، ابتدا سخن فاضل نیشابوری را نقل نموده و سپس، به نقد آن پرداخته است. فاضل نیشابوری در تفسیرش، چنین نوشته است: «اهل سنت این آیه را دلیل برتری ابوبکر دانسته و میگویند: از آن چنین فهمیده میشود که ابوبکر با پیامبر(ص) بوده و در مصاحبت و همراهی با رسول خدا، یکتاست. همچنین این آیه دلالت دارد بر اینکه درون وی با برونش یکی بوده؛ چراکه اگر غیر از این بود، در چنین حالتی پیامبر(ص) به او اعتماد نمیکرد. نکته دیگری که از آیه فهمیده میشود این است که او دومین شخصیت پس از رسول خدا(ص) بوده است». نیشابوری معتقد است که ابوبکر از نظر دانش نیز دومین شخصیت پس از پیامبر(ص) بوده است؛ زیرا آن حضرت فرمود: «هیچ چیزی در سینه من جای نگرفت، مگر آنکه آن را در سینه ابوبکر فروریختم و به او منتقل کردم». به اعتقاد وی، ابوبکر در دعوت به توحید و خداپرستی، دومین شخصیت بوده است؛ زیرا پیامبر(ص) در ابتدا او را به یکتاپرستی و ایمان فراخواند و او ایمان آورد، آنگاه ابوبکر اسلام را بر طلحه، زبیر، عثمان بن عفان و گروهی دیگر از صحابه، عرضه کرد<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref>. | ||
در ادامه | در ادامه میگوید: «او همواره در کنار رسول خدا(ص) بود و هرگز از وی جدا نمیشد، چه در جنگها و چه در نمازهای جماعت و در مجالس و محافل گوناگون؛ در زمانی که رسول خدا(ص) بیمار بود، ابوبکر را بهجای خویش امام جماعت قرار داد و هنگامی که ابوبکر از دنیا رفت، در کنار رسول خدا(ص) به خاک سپرده شد. او از ابتدا تا انتها دومین نفر پس از پیامبر(ص) بود. اگر در یکی از سفرها که ابوبکر در کنار آن حضرت بود، مرگ رسول خدا(ص) فرامیرسید، ابوبکر وصی او میشد. او بود که کارهایش را انجام میداد و آنچه در این مسیر از وحی و قرآن نازل شده بود، توسط ابوبکر به مردم ابلاغ میشد»<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | ||
نویسنده در پاسخ به ادعاهای نیشابوری، چند اشکال وارد کرده است: | نویسنده در پاسخ به ادعاهای نیشابوری، چند اشکال وارد کرده است: | ||
اشکال اول، مربوط به این ادعای اوست که همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) را دلیل یگانگی و یکرنگی او با رسول خدا(ص) و نهایت همراهی او با آن حضرت و نشان یکی بودن ظاهر و باطن او دانسته است. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی بدون دلیل است که باطل بودن آن | اشکال اول، مربوط به این ادعای اوست که همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) را دلیل یگانگی و یکرنگی او با رسول خدا(ص) و نهایت همراهی او با آن حضرت و نشان یکی بودن ظاهر و باطن او دانسته است. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی بدون دلیل است که باطل بودن آن بهقدری آشکار است که نیازی به دلیل ندارد؛ زیرا هیچگاه همراه بودن یکی با دیگری، دلیل بر یکرنگی و اتحاد آنها نیست<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | ||
اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که | اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که میگوید: «جمله ثاني اثنين، دلالت بر شخصیت والای ابوبکر بهعنوان دومین نفر پس از رسول خدا(ص) میکند». به اعتقاد نویسنده، این سخن سست و بیپایه است؛ زیرا جمله فوق، بیانکننده ورود رسول خدا(ص) بهعنوان دومین نفر است. زمانی که آن حضرت و ابوبکر به غار رسیدند، ابتدا ابوبکر وارد غار شد و سپس رسول خدا(ص)، ولذا استدلال به آیه بر دومین بودن شخصیت ابوبکر پس از پیامبر(ص) صحیح نمیباشد<ref>ر.ک: همان، ص72</ref>. | ||
از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بیاساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، | از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بیاساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، ساختهاند و از زمان حکومت بنیامیه برای بالا بردن شخصیت اجتماعی ابوبکر، داستان را در میان مردم رواج دادهاند<ref>ر.ک: همان، ص144</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است. | فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است. | ||
در | در پاورقیها که توسط محقق نوشته شده، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ، به ذکر شرح حال اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۹۱: | خط ۹۲: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[یار غار]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۴۰
كشف العوار في تفسير آية الغار | |
---|---|
پدیدآوران | شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین(نویسنده) محمودی، محمدجواد (محقق) |
ناشر | نشر حبيب |
مکان نشر | ايران - قم |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-6119-30-7 |
زبان | فارسی عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كشف العوار في تفسير آية الغار، تألیف سید نورالله مرعشی شوشتری (1019ق)، رسالهای است در تفسیر سوره غار و رد کسانی که این آیه شریفه را در فضیلت خلیفه اول، دانستهاند.
تحقیق کتاب توسط محمدجواد محمودی صورت گرفته است.
برخی، از این کتاب با نام «كشف الغبار في تحقيق مسألة الغار» یاد کردهاند[۱].
ظاهرا انگیزه نوشتن این رساله در رد سخن نیشابوری، مناظرهای باشد که در خانه شیخ فیضی - از علمای هند - پیرامون آیه غار با برخی علمای سنی داشته است؛ در این مناظره، آن عالم سنی، به سخن نیشابوری استشهاد کرده و آیه را دلیل بر فضیلت ابوبکر دانسته و قاضی در آن مجلس، جواب قانعکنندهای میدهد و به دنبال آن، این کتاب را در رد سخن فاضل نیشابوری مینویسد[۲].
ساختار
مقدمه محقق، آغازگر کتاب میباشد. نویسنده ابتدا سخن فاضل نیشابوری در تفسیرش پیرامون آیه غار و استدلالهای او به این آیه و دلالتش بر فضیلت ابوبکر را ذکر کرده و آنگاه هفده اشکال بر آن نموده و با استناد به قرآن و سنت پیامبر(ص) و استفاده از نوشته بزرگانی مانند شیخ مفید و سید مرتضی، بهطور مستدل، سخنان نیشابوری را رد کرده است[۳].
نویسنده در تألیف این کتاب، از کتابهای متعددی استفاده کرده است که بهصراحت از برخی نام برده و به برخی نیز اشاره کرده است. کتبی که بهصراحت نام برده شده، عبارتند از:
- الإتقان في علوم القرآن، جلالالدین سیوطی؛
- أسد الغابة في معرفة الصحابه، ابن اثیر؛
- تاريخ الأمم و الملوك، معروف به تاریخ طبری؛
- تفسیر بیضاوی (نویسنده به اسم این کتاب تصریح نکرده، اما گفته است: «بیضاوی اینگونه تفسیر کرده است»)؛
- التفسير الكبير، فخر رازی (او پس از نقل کلام فاضل نیشابوری، نوشته است: «این سخن بازنویسی سخن فخر رازی در تفسیر میباشد»)؛
- الرسالة المستظهرية، غزالی؛
- سفر السعادة، مجدالدین فیروزآبادی؛
- السيرة النبوية، ابن اسحاق؛
- السيرة، بکری مصری؛
- شرح الهياكل، غیاثالدین منصور شیرازی؛
- غرائب القرآن و رغائب الفرقان، معروف به «تفسیر نیشابوری»؛
- کامل بهائی، عمادالدین حسن بن علی طبری؛
- کشاف، محمود بن عمر زمخشری؛
- مطول، سعدالدین تفتازانی؛
- مکاتیب، قطبالدین محیی شیرازی؛
- مواقف، عضدالدین ایجی شیرازی[۴].
گاهی نیز بهجای نام بردن از کتابی، اسم مؤلفی را برده و میگوید: او در بعضی نوشتههایش چنین گفته است؛ مثلاًدر یک مورد مینویسد: «سید مرتضی در بعضی کتابهایش گفته است». در جای دیگر مینویسد: «شیخ مفید در برخی تألیفهایش گفته»؛ که سخن شیخ مفید در کتاب «الفصول المختارة من العيون و المحاسن» آمده است.
در موردی گفته: «استاد ما شیخ مفید پاسخی داده که خلاصهاش چنین است»؛ ظاهر این عبارت، این است که خود او سخن شیخ مفید را در کتابش دیده است؛ درحالیکه در کتابهای شیخ مفید نمیباشد، بلکه سخن او را مرحوم کراجکی در «كنز الفوائد» نقل کرده و مؤلف، آن را از کتاب کراجکی گرفته است و عبارت «استاد ما شیخ مفید» نیز از کراجکی است.
همچنین به نظر میرسد که برخی عبارتها را از کتاب «التعجب» کراجکی نقل کرده، گرچه نامی از آن نبرده است[۵].
گاهی در این کتاب، شعرهایی وجود دارد که مأخذی برای آن نقل نکرده، مانند آنچه از حسن کاشانی نقل کرده است و به نظر میرسد که این شعرها در زمان وی معروف بوده است[۶].
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، ضمن معرفی کتاب و بحث پیرامون اولین کسی که برای اثبات فضیلت ابوبکر به آیه غار تمسک نمود و کسانی که در اعصار بعد به آن استناد کردند، به شرح حال نویسنده پرداخته شده است[۷].
در این نوشتار کوتاه، ولی پرمحتوا، به تفسیر آیه چهل سوره توبه، معروف به آیه غار پرداخته شده و با عباراتی کوتاه و درعینحال محکم و استوار، به نقد نظریه اهل سنت که این آیه را دلیل برتری ابوبکر بر دیگر مسلمانان میدانند، پرداخته شده است[۸].
نویسنده در این کتاب، ابتدا سخن فاضل نیشابوری را نقل نموده و سپس، به نقد آن پرداخته است. فاضل نیشابوری در تفسیرش، چنین نوشته است: «اهل سنت این آیه را دلیل برتری ابوبکر دانسته و میگویند: از آن چنین فهمیده میشود که ابوبکر با پیامبر(ص) بوده و در مصاحبت و همراهی با رسول خدا، یکتاست. همچنین این آیه دلالت دارد بر اینکه درون وی با برونش یکی بوده؛ چراکه اگر غیر از این بود، در چنین حالتی پیامبر(ص) به او اعتماد نمیکرد. نکته دیگری که از آیه فهمیده میشود این است که او دومین شخصیت پس از رسول خدا(ص) بوده است». نیشابوری معتقد است که ابوبکر از نظر دانش نیز دومین شخصیت پس از پیامبر(ص) بوده است؛ زیرا آن حضرت فرمود: «هیچ چیزی در سینه من جای نگرفت، مگر آنکه آن را در سینه ابوبکر فروریختم و به او منتقل کردم». به اعتقاد وی، ابوبکر در دعوت به توحید و خداپرستی، دومین شخصیت بوده است؛ زیرا پیامبر(ص) در ابتدا او را به یکتاپرستی و ایمان فراخواند و او ایمان آورد، آنگاه ابوبکر اسلام را بر طلحه، زبیر، عثمان بن عفان و گروهی دیگر از صحابه، عرضه کرد[۹].
در ادامه میگوید: «او همواره در کنار رسول خدا(ص) بود و هرگز از وی جدا نمیشد، چه در جنگها و چه در نمازهای جماعت و در مجالس و محافل گوناگون؛ در زمانی که رسول خدا(ص) بیمار بود، ابوبکر را بهجای خویش امام جماعت قرار داد و هنگامی که ابوبکر از دنیا رفت، در کنار رسول خدا(ص) به خاک سپرده شد. او از ابتدا تا انتها دومین نفر پس از پیامبر(ص) بود. اگر در یکی از سفرها که ابوبکر در کنار آن حضرت بود، مرگ رسول خدا(ص) فرامیرسید، ابوبکر وصی او میشد. او بود که کارهایش را انجام میداد و آنچه در این مسیر از وحی و قرآن نازل شده بود، توسط ابوبکر به مردم ابلاغ میشد»[۱۰].
نویسنده در پاسخ به ادعاهای نیشابوری، چند اشکال وارد کرده است: اشکال اول، مربوط به این ادعای اوست که همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) را دلیل یگانگی و یکرنگی او با رسول خدا(ص) و نهایت همراهی او با آن حضرت و نشان یکی بودن ظاهر و باطن او دانسته است. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی بدون دلیل است که باطل بودن آن بهقدری آشکار است که نیازی به دلیل ندارد؛ زیرا هیچگاه همراه بودن یکی با دیگری، دلیل بر یکرنگی و اتحاد آنها نیست[۱۱].
اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که میگوید: «جمله ثاني اثنين، دلالت بر شخصیت والای ابوبکر بهعنوان دومین نفر پس از رسول خدا(ص) میکند». به اعتقاد نویسنده، این سخن سست و بیپایه است؛ زیرا جمله فوق، بیانکننده ورود رسول خدا(ص) بهعنوان دومین نفر است. زمانی که آن حضرت و ابوبکر به غار رسیدند، ابتدا ابوبکر وارد غار شد و سپس رسول خدا(ص)، ولذا استدلال به آیه بر دومین بودن شخصیت ابوبکر پس از پیامبر(ص) صحیح نمیباشد[۱۲].
از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بیاساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، ساختهاند و از زمان حکومت بنیامیه برای بالا بردن شخصیت اجتماعی ابوبکر، داستان را در میان مردم رواج دادهاند[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها که توسط محقق نوشته شده، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ، به ذکر شرح حال اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- مرعشی شوشتری، سید نورالله، «یار غار»، ترجمه محمدجواد محمودی، قم، نشر حبیب، چاپ اول، 1390.