الشيخ الأنصاري و تطور البحث الأصولي: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =13177 | ||
| کتابخوان همراه نور =13177 | |||
| کد پدیدآور =05607 | | کد پدیدآور =05607 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه کتاب از عصر [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و پس از آن عصر حلیین و شهیدین و در آخر عصر [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحید بهبهانی]] و سید طباطبایی و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ اعظم انصاری]] در کربلا و نجف اشرف | در مقدمه کتاب از عصر [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و پس از آن عصر حلیین و شهیدین و در آخر عصر [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحید بهبهانی]] و سید طباطبایی و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ اعظم انصاری]] در کربلا و نجف اشرف بهعنوان دورههای مختلف تطور و نمو علم اصول یاد شده است. سپس با طرح این سؤال که [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] که بود؟ و نقش او در زعامت نهضت جدید در فقه و اصول چه بود؟ این کتاب، پاسخی به این دو پرسش، بهمناسبت کنگره جهانی دویستمین سال ولادت [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] و مقدمهای بر دو کتاب [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|فرائد]] و [[المكاسب (طبع قدیم)|مکاسب]] [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] دانسته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص4-3</ref>. | ||
اولین بخش از کتاب مشتمل بر مطالعه و بررسی زعامت و رهبری [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] در نهضت جدید فقه و اصول با نگاهی مختصر به زندگانی شریف ایشان است. در نگارش این بخش، از تعدادی از تحقیقات و آثار، | اولین بخش از کتاب مشتمل بر مطالعه و بررسی زعامت و رهبری [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] در نهضت جدید فقه و اصول با نگاهی مختصر به زندگانی شریف ایشان است. در نگارش این بخش، از تعدادی از تحقیقات و آثار، بهویژه دو اثر تحقیقی شیخ جعفر انصاری و شیخ احمد، نواده [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] استفاده شده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. در ضمن منابع از این دو اثر با نام «دراسة قيمة» یاد شده و از حواشی و تعلیقات آیتالله سید موسی زنجانی بر اثر دوم نیز استفاده شده است<ref>ر.ک: منابع، ص145</ref>. | ||
در این بخش پس از ذکر پیشینه اجتهاد از زمان ائمه اطهار(ع)، تعریفی از اجتهاد ارائه شده است: اجتهاد به معنای وسیعش که اعمال دقت و نظر در روایات و ترجیح بعضی بر بعضی است، در عصر ائمه(ع)، پس از وفات نبی اکرم(ص) موجود و معمول بوده است. بله هرچقدر از زمان رسالت فاصله گرفته شد و آراء و احادیث و روایات فراوان شد و خدعه و ساختن روایات داخل شد و انگیزههای دروغ در آن فراوان شد، اجتهاد و شناخت حکم شرعی دشوار شد و نیاز به لوازم و تلاش بیشتری داشت و به همین دلیل فاصله زیادی است بین اجتهاد رایج در عصر ائمه(ع) و حتی یکی دو قرن پس از غیبت و اجتهاد رایج در قرون حاضر. هر دو گروه از فقها در | در این بخش پس از ذکر پیشینه اجتهاد از زمان ائمه اطهار(ع)، تعریفی از اجتهاد ارائه شده است: اجتهاد به معنای وسیعش که اعمال دقت و نظر در روایات و ترجیح بعضی بر بعضی است، در عصر ائمه(ع)، پس از وفات نبی اکرم(ص) موجود و معمول بوده است. بله هرچقدر از زمان رسالت فاصله گرفته شد و آراء و احادیث و روایات فراوان شد و خدعه و ساختن روایات داخل شد و انگیزههای دروغ در آن فراوان شد، اجتهاد و شناخت حکم شرعی دشوار شد و نیاز به لوازم و تلاش بیشتری داشت و به همین دلیل فاصله زیادی است بین اجتهاد رایج در عصر ائمه(ع) و حتی یکی دو قرن پس از غیبت و اجتهاد رایج در قرون حاضر. هر دو گروه از فقها در بهکار گرفتن کوشش در استنباط احکام از ادله شرعی مشترک هستند، ولی در این جهت با هم فرق دارند که اجتهاد در عصر رسالت تا قرنها به جهت نزدیکی زمان به عهد رسالت و فراوانی قرائن، به مؤونه و لوازم کمتری نیاز داشت و در بسیاری از موارد نیاز به آن هم نداشت؛ چراکه امکان سؤال مفید علم وجود داشت؛ بهخلاف عصرهای متأخر که به جهت دوری زمان، اجتهاد یک ویژگی فنی است که امکانش جز برای فاضلترین از علمای متفکر اندیشمند در کتاب و سنت وجود ندارد؛ تا به عام بهجای خاص و به مطلق با وجود مقید و به اصل عملی با وجود دلیل اجتهادی و... که دوری از عهد معصومین آن را ایجاب کرده، عمل نشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-11</ref>. | ||
در ضمن توصیف زندگانی و شرح حال شیخ انصاری، به مکارم اخلاق او نیز اشاره شده است. اعلام مرجعیت او توسط صاحب جواهر و پرهیز شیخ از پذیرش این مسئولیت سنگین قابل توجه است: «چون [[صاحب جواهر، محمدحسن|شیخ محمدحسن صاحب جواهر]] که زعیم حوزه علمیه و مرجع مطلق شیعه بود، به سن پیری رسید و احساس کرد اجلش نزدیک شده است، تصمیم به جمع کردن علمای حوزه علمیه در منزلش گرفت تا مرجعیت و زعامت حوزه دینی را پس از خود مشخص کند. پس چون علما حاضر شدند چهرهها را نگریست و بین آنها شیخ انصاری را ندید. پس امر کرد که او را حاضر کنند. چون شیخ در مجلس داخل شد، صاحب جواهر دستش را گرفت و او را در کنار خود نشاند و دستش را بر قلبش گذاشت و گفت: | در ضمن توصیف زندگانی و شرح حال شیخ انصاری، به مکارم اخلاق او نیز اشاره شده است. اعلام مرجعیت او توسط صاحب جواهر و پرهیز شیخ از پذیرش این مسئولیت سنگین قابل توجه است: «چون [[صاحب جواهر، محمدحسن|شیخ محمدحسن صاحب جواهر]] که زعیم حوزه علمیه و مرجع مطلق شیعه بود، به سن پیری رسید و احساس کرد اجلش نزدیک شده است، تصمیم به جمع کردن علمای حوزه علمیه در منزلش گرفت تا مرجعیت و زعامت حوزه دینی را پس از خود مشخص کند. پس چون علما حاضر شدند چهرهها را نگریست و بین آنها شیخ انصاری را ندید. پس امر کرد که او را حاضر کنند. چون شیخ در مجلس داخل شد، صاحب جواهر دستش را گرفت و او را در کنار خود نشاند و دستش را بر قلبش گذاشت و گفت: هماکنون مرگ برایم گوارا شد. سپس به حاضرین رو کرد و گفت: این شخص مرجع پس از من است. سپس به شیخ رو کرد و گفت: از احتیاطت کم کن که اسلام دینی است سهل و آسان<ref>ر.ک: همان، ص64-63</ref>. | ||
دومین بخش از کتاب، مطالعه وسیع و عمیقی بر تطور بحث از دلیل و حجت در مکتب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] است. این بخش توسط شیخ محمدمهدی آصفی نوشته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | دومین بخش از کتاب، مطالعه وسیع و عمیقی بر تطور بحث از دلیل و حجت در مکتب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] است. این بخش توسط شیخ محمدمهدی آصفی نوشته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از کتاب چنین آورده است: خداوند این عبدصالح و عالم جلیل ([[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]]) را موفق نمود که این مباحث مهم را متحول و نوسازی کند. شیخ | نویسنده در بخشی از کتاب چنین آورده است: خداوند این عبدصالح و عالم جلیل ([[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]]) را موفق نمود که این مباحث مهم را متحول و نوسازی کند. شیخ بهتنهایی یک امت و مکتب در این علم شریف بود و خداوند عقلی پربرکت و قوی به او داده بود و قدرتی بر فراگیری و نوسازی داشت؛ پس تمامی آثار علمی که پیش از آن در اصول نوشته شده بود را فراگرفت و به احیا و نواندیشی وسیع در این علم اقدام کرد. نتیجه این امر، مکتب علمی کلانی در علم اصول بود که ثمرات سودمندی در علم اصول داشت و همه عقول و استعدادهای علمی کسانی که پس از او آمدند را در این رشته گسترده، پرورد و بهرهور نمود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص73</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
[[رده:طبقات و تراجم فقها]] | [[رده:طبقات و تراجم فقها]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۰۲
الشيخ الأنصاري و تطور البحث الأصولی | |
---|---|
پدیدآوران | جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی (گردآورنده و محقق) |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم. مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1415ق, |
موضوع | اصول فقه شيعه - تاريخ انصاري، مرتضي بن محمد امين، 1214 - 1281ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 153/5 /الف8ش9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشيخ الأنصاري و تطور البحث الأصولی، مشتمل بر زندگانی و آثار شیخ انصاری و بررسی تطور و تکامل مباحث اصولی به قلم محمدمهدی آصفی است. این کتاب به زبان عربی در یک جلد منتشر شده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه ناشر و دو بخش است: در بخش اول پس از مباحثی مقدماتی، زندگانی و آثار شیخ انصاری از تولد تا وفات مطرح شده است. در بخش دوم، تطور بحث از دلیل و حجت بر مبنای کتاب فرائد الأصول ارائه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه کتاب از عصر شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی و پس از آن عصر حلیین و شهیدین و در آخر عصر وحید بهبهانی و سید طباطبایی و شیخ اعظم انصاری در کربلا و نجف اشرف بهعنوان دورههای مختلف تطور و نمو علم اصول یاد شده است. سپس با طرح این سؤال که شیخ انصاری که بود؟ و نقش او در زعامت نهضت جدید در فقه و اصول چه بود؟ این کتاب، پاسخی به این دو پرسش، بهمناسبت کنگره جهانی دویستمین سال ولادت شیخ انصاری و مقدمهای بر دو کتاب فرائد و مکاسب شیخ انصاری دانسته شده است[۱].
اولین بخش از کتاب مشتمل بر مطالعه و بررسی زعامت و رهبری شیخ انصاری در نهضت جدید فقه و اصول با نگاهی مختصر به زندگانی شریف ایشان است. در نگارش این بخش، از تعدادی از تحقیقات و آثار، بهویژه دو اثر تحقیقی شیخ جعفر انصاری و شیخ احمد، نواده شیخ انصاری استفاده شده است[۲]. در ضمن منابع از این دو اثر با نام «دراسة قيمة» یاد شده و از حواشی و تعلیقات آیتالله سید موسی زنجانی بر اثر دوم نیز استفاده شده است[۳].
در این بخش پس از ذکر پیشینه اجتهاد از زمان ائمه اطهار(ع)، تعریفی از اجتهاد ارائه شده است: اجتهاد به معنای وسیعش که اعمال دقت و نظر در روایات و ترجیح بعضی بر بعضی است، در عصر ائمه(ع)، پس از وفات نبی اکرم(ص) موجود و معمول بوده است. بله هرچقدر از زمان رسالت فاصله گرفته شد و آراء و احادیث و روایات فراوان شد و خدعه و ساختن روایات داخل شد و انگیزههای دروغ در آن فراوان شد، اجتهاد و شناخت حکم شرعی دشوار شد و نیاز به لوازم و تلاش بیشتری داشت و به همین دلیل فاصله زیادی است بین اجتهاد رایج در عصر ائمه(ع) و حتی یکی دو قرن پس از غیبت و اجتهاد رایج در قرون حاضر. هر دو گروه از فقها در بهکار گرفتن کوشش در استنباط احکام از ادله شرعی مشترک هستند، ولی در این جهت با هم فرق دارند که اجتهاد در عصر رسالت تا قرنها به جهت نزدیکی زمان به عهد رسالت و فراوانی قرائن، به مؤونه و لوازم کمتری نیاز داشت و در بسیاری از موارد نیاز به آن هم نداشت؛ چراکه امکان سؤال مفید علم وجود داشت؛ بهخلاف عصرهای متأخر که به جهت دوری زمان، اجتهاد یک ویژگی فنی است که امکانش جز برای فاضلترین از علمای متفکر اندیشمند در کتاب و سنت وجود ندارد؛ تا به عام بهجای خاص و به مطلق با وجود مقید و به اصل عملی با وجود دلیل اجتهادی و... که دوری از عهد معصومین آن را ایجاب کرده، عمل نشود[۴].
در ضمن توصیف زندگانی و شرح حال شیخ انصاری، به مکارم اخلاق او نیز اشاره شده است. اعلام مرجعیت او توسط صاحب جواهر و پرهیز شیخ از پذیرش این مسئولیت سنگین قابل توجه است: «چون شیخ محمدحسن صاحب جواهر که زعیم حوزه علمیه و مرجع مطلق شیعه بود، به سن پیری رسید و احساس کرد اجلش نزدیک شده است، تصمیم به جمع کردن علمای حوزه علمیه در منزلش گرفت تا مرجعیت و زعامت حوزه دینی را پس از خود مشخص کند. پس چون علما حاضر شدند چهرهها را نگریست و بین آنها شیخ انصاری را ندید. پس امر کرد که او را حاضر کنند. چون شیخ در مجلس داخل شد، صاحب جواهر دستش را گرفت و او را در کنار خود نشاند و دستش را بر قلبش گذاشت و گفت: هماکنون مرگ برایم گوارا شد. سپس به حاضرین رو کرد و گفت: این شخص مرجع پس از من است. سپس به شیخ رو کرد و گفت: از احتیاطت کم کن که اسلام دینی است سهل و آسان[۵].
دومین بخش از کتاب، مطالعه وسیع و عمیقی بر تطور بحث از دلیل و حجت در مکتب شیخ انصاری است. این بخش توسط شیخ محمدمهدی آصفی نوشته شده است[۶].
نویسنده در بخشی از کتاب چنین آورده است: خداوند این عبدصالح و عالم جلیل (شیخ انصاری) را موفق نمود که این مباحث مهم را متحول و نوسازی کند. شیخ بهتنهایی یک امت و مکتب در این علم شریف بود و خداوند عقلی پربرکت و قوی به او داده بود و قدرتی بر فراگیری و نوسازی داشت؛ پس تمامی آثار علمی که پیش از آن در اصول نوشته شده بود را فراگرفت و به احیا و نواندیشی وسیع در این علم اقدام کرد. نتیجه این امر، مکتب علمی کلانی در علم اصول بود که ثمرات سودمندی در علم اصول داشت و همه عقول و استعدادهای علمی کسانی که پس از او آمدند را در این رشته گسترده، پرورد و بهرهور نمود[۷].
وضعیت کتاب
منابع مطالب و فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.