ابوالمجد، محمدرضا: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
    جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م')
     
    (۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00138.jpg|بندانگشتی|ابوالمجد، محمدرضا]]
    [[پرونده:NUR00138.jpg|بندانگشتی|ابوالمجد، محمدرضا]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابوالمجد، محمدرضا
    ! نام!! data-type="authorName" |ابوالمجد، محمدرضا
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| آل‌ع‍لام‍ه‌، م‍ح‍م‍درض‍ا
    | data-type="authorOtherNames" | آل‌ع‍لام‍ه‌، م‍ح‍م‍درض‍ا


    اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍درض‍ا
    اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍درض‍ا
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |محمدحسین
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1247 ش
    | data-type="authorbirthDate" |1247 ش
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|نجف اشرف
    | data-type="authorBirthPlace" |نجف اشرف
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1322 ش یا 1362 ق
    | data-type="authorDeathDate" |1322 ش یا 1362 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |شيخ محمدحسین اصفهانى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[أداء المفروض من شرح أرجوزة العروض]]  
    | data-type="authorWritings" |[[وقایة الأذهان]]
     
    [[السیف الصنیع لرقاب منکری علم البدیع]]
    [[السیف الصنیع لرقاب منکری علم البدیع]]  
    |- class="articleCode"
    |-class='articleCode'
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE00138AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00138AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''محمدرضا بن محمدحسین بن محمدباقربن محمدتقى ايوان كيفى تهرانى اصفهانى'''، (متوفاى 1362 قمرى)
    '''محمدرضا بن محمدحسین بن محمدباقر بن محمدتقى ايوان کیفی تهرانى اصفهانى''' (۱۲۸۷-۱۳۶۲ق)، فقیه، اصولی، حکیم، متکلم،ریاضیدان، شاعر، مشهور به آقارضا اصفهانی
     
    [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|آیت‌الله شيخ محمدباقر نجفى اصفهانى]] جد ایشان است.
     
    [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|آیت‌الله محمدتقی نجفی اصفهانی]] جد اعلای ایشان است.


    ==ولادت==
    ==ولادت==


     
    مؤلف در 20 محرم الحرام سال 1287 قمرى در نجف اشرف چشم به جهان گشود. از ناحيۀ پدرى به شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] مى‌رسد و مادر او نيز ربابه سلطان بيگم دختر سيد‌ ‎ محمدباقر بن محمدتقى موسوى، معروف به [[شفتی بیدآبادی، سید محمدباقر|حجت‌الاسلام شفتى]] (متوفاى 1260 قمرى) مى‌باشد.
    مؤلف در 20 محرم الحرام سال 1287 قمرى در نجف اشرف چشم به جهان گشود. از ناحيۀ پدرى به شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] مى‌رسد و مادر او نيز ربابه سلطان بيگم دختر سيد‌‎محمدباقربن محمدتقى موسوى، معروف به حجت‌الاسلام شفتى (متوفاى 1260 قمرى) مى‌باشد.


    ==خاندان==
    ==خاندان==


    خاندان [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|شيخ محمدتقى اصفهانى]] (صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|حاشيه بر معالم]]) (متوفاى 1248 قمرى) و جد مؤلف از اشرف و افضل خاندان علم و تقوى در اصفهان بوده‌اند. در این خاندان نوابغ و بزرگانى در فضل و علم و ادب و معرفت ظهور كرده‌اند. [[امین، حسن|سيد‌ ‎ حسن امین]] دربارۀ خاندان او این چنين مى‌گوید:آل صاحب الحاشية بيت علم جليل في أصفهان.([[مستدركات أعيان الشيعة]] ج 6 ص165)


    خاندان شيخ محمدتقى اصفهانى (صاحب حاشيه بر معالم) (متوفاى 1248 قمرى) و جد مؤلف از اشرف و افضل خاندان علم و تقوى در اصفهان بوده‌اند. در این خاندان نوابغ و بزرگانى در فضل و علم و ادب و معرفت ظهور كرده‌اند. سيد‌‎حسن امین دربارۀ خاندان او این چنين مى‌گوید:آل صاحب الحاشية بيت علم جليل في أصفهان.(مستدركات [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 6 ص165)
    در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعه]] دربارۀ پدر بزرگوار ايشان این چنين آمده است الإمام الزاهد العارف... كان مجدا مجتهدا في شأنه كان كثير الفكر منقطعا عن الناس.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص249)


    در أعيان الشيعه دربارۀ پدر بزرگوار ايشان این چنين آمده است الإمام الزاهد العارف... كان مجدا مجتهدا في شأنه كان كثير الفكر منقطعا عن الناس.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص249)
    دربارۀ جد او [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|شيخ محمدباقر بن محمدتقى اصفهانى]]:شيخ شيوخ أصفهان و أحد أعيان الرؤساء في إيران... لم يبق معه شأن لولاة أصفهان أبطل حكومتهم حتى ضاق بهم الخناق، بل كان حكمه فوق كل حكم.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص186)


    دربارۀ جد او شيخ محمدباقربن محمدتقى اصفهانى:شيخ شيوخ أصفهان و أحد أعيان الرؤساء في إيران... لم يبق معه شأن لولاة أصفهان أبطل حكومتهم حتى ضاق بهم الخناق، بل كان حكمه فوق كل حكم.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص186)
    و امّا [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|شيخ محمدتقى اصفهانى]] صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] نيازى به بيان مطلبى دربارۀ عظمت او نيست.


    و امّا شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] نيازى به بيان مطلبى دربارۀ عظمت او نيست.
    اجداد و خاندان مادرى او نيز از بزرگان علم و فضل بوده‌اند. پدر مادرش سيد‌ ‎ محمدباقر بن محمدتقى موسوى (متوفاى 1260 قمرى)، معروف به [[شفتی بیدآبادی، سید محمدباقر|حجت‌الاسلام شفتى]] در أعيان آمده الفقيه الإمام الرئيس في أصفهان.
     
    اجداد و خاندان مادرى او نيز از بزرگان علم و فضل بوده‌اند. پدر مادرش سيد‌‎محمدباقربن محمدتقى موسوى (متوفاى 1260 قمرى)، معروف به حجت‌الاسلام شفتى در أعيان آمده الفقيه الإمام الرئيس في أصفهان.


    در مورد دايى‌هایش:جلهم علماء فضلاء انتهت إليهم الرياسة العلمیّة بعد أبيهم في أصفهان.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص188)
    در مورد دايى‌هایش:جلهم علماء فضلاء انتهت إليهم الرياسة العلمیّة بعد أبيهم في أصفهان.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص188)


    ==دوران كودكى و تحصيل==
    ==دوران كودكى و تحصيل==


    مؤلف در نه سالگى از نجف اشرف همراه پدرش به اصفهان مسافرت كرده و پس از آموختن ادبيات و مقدمات فقه و اصول در سن پانزده سالگى به نجف اشرف برمى‌گردد.
    مؤلف در نه سالگى از نجف اشرف همراه پدرش به اصفهان مسافرت كرده و پس از آموختن ادبيات و مقدمات فقه و اصول در سن پانزده سالگى به نجف اشرف برمى‌گردد.


    در نجف اشرف ابتدا از محضر پدر بزرگوارش [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] (متوفاى 1308 قمرى) در فقه و اصول (کتاب فصول و قسمتى از رسائل) و بعضى از کتاب‌هاى تفسيرى (تفسير بيضاوى و [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]]) استفاده نموده و همینطور از [[قزوینی، ابراهیم بن محمدباقر|سيد‌‎ابراهيم قزوینى]] در رياضيات و هيئت و علوم عقلى و معالم الأصول و شرح لمعه و شيخ فتح‌اللّه مشهور به شريعتمدارى اصفهانى در قسمت زيادى از رسائل، میرزا حبيب‌اللّه تهرانى در رياضيات، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|شيخ محمد كاظم خراسانى]] (متوفاى 1329 قمرى) [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شيخ الشريعة اصفهانى]] (متوفاى 1339 قمرى)، [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد‌‎محمد كاظم يزدى]] (متوفاى 1337 قمرى)، شيخ [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]] (متوفاى 1322 قمرى)، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد‌‎محمد فشاركى]] (متوفاى 1316 قمرى)، شيخ حسین نورى (متوفاى 1320 قمرى) و سيد‌‎مرتضى كشمیرى (متوفاى 1323 قمرى) استفاده نموده است. در بين اساتيد مؤلف، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد‌‎محمد فشاركى]] از جايگاه خاصى برخوردار است. مؤلف در مورد ايشان این چنين مى‌گفته كه در مدت كوتاهى كه مصاحب او بوده از وى بيش از اساتيد ديگرش استفاده نموده است.
    در نجف اشرف ابتدا از محضر پدر بزرگوارش [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] (متوفاى 1308 قمرى) در فقه و اصول (کتاب فصول و قسمتى از رسائل) و بعضى از کتاب‌هاى تفسيرى (تفسير بيضاوى و [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]]) استفاده نموده و همینطور از [[قزوینی، سید ابراهیم بن محمدباقر|سيد‌ ‎ابراهیم قزوینى]] در رياضيات و هيئت و علوم عقلى و معالم الأصول و شرح لمعه و شيخ فتح‌اللّه مشهور به شريعتمدارى اصفهانى در قسمت زيادى از رسائل، میرزا حبيب‌اللّه تهرانى در رياضيات، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|شيخ محمد كاظم خراسانى]] (متوفاى 1329 قمرى) [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شيخ الشريعة اصفهانى]] (متوفاى 1339 قمرى)، [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد‌ ‎محمد كاظم يزدى]] (متوفاى 1337 قمرى)، شيخ [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]] (متوفاى 1322 قمرى)، [[فشارکی اصفهانی، سید محمد بن امیرقاسم|سيد‌ ‎محمد فشاركى]] (متوفاى 1316 قمرى)، شيخ حسین نورى (متوفاى 1320 قمرى) و سيد‌ ‎مرتضى كشمیرى (متوفاى 1323 قمرى) استفاده نموده است. در بين اساتيد مؤلف، [[فشارکی اصفهانی، سید محمد بن امیرقاسم|سيد‌ ‎محمد فشاركى]] از جايگاه خاصى برخوردار است. مؤلف در مورد ايشان این چنين مى‌گفته كه در مدت كوتاهى كه مصاحب او بوده از وى بيش از اساتيد ديگرش استفاده نموده است.


    ==ویژگی‌ها==
    ==ویژگی‌ها==


     
    از مهمترين ویژگی‌هاى شخصيتى مؤلف جامعيت او در علوم مختلف اسلامى است. جديت در تحصيل و فراگیرى علوم، او را فردى صاحب نظر و داراى نظريات جديد، عمیق، و مبتكر در رشته‌هاى مختلف علمى ساخته است.
    از مهمترين ویژگی‌هاى شخصيتى مؤلف جامعيت او در علوم مختلف اسلامى است. جديت در تحصيل و فراگيرى علوم، او را فردى صاحب نظر و داراى نظريات جديد، عمیق، و مبتكر در رشته‌هاى مختلف علمى ساخته است.


    جامعيت در علوم مختلف، فضل و عظمت علمى، حافظۀ عجيب، استعداد فطرى و عشق او به كسب علم و دانش باعث شده بود كه در بين اعلام و بزرگان حوزه به نبوغ و برترى علمى مشهور شده و شخصيتى باشد كه فضايل مختلف در او جمع گردد. او در فقه و اصول متخصص و در تفسير قرآن كريم، فلسفه، كلام و رياضى فردى صاحب نظر و متبحر بود.
    جامعيت در علوم مختلف، فضل و عظمت علمى، حافظۀ عجيب، استعداد فطرى و عشق او به كسب علم و دانش باعث شده بود كه در بين اعلام و بزرگان حوزه به نبوغ و برترى علمى مشهور شده و شخصيتى باشد كه فضايل مختلف در او جمع گردد. او در فقه و اصول متخصص و در تفسير قرآن كريم، فلسفه، كلام و رياضى فردى صاحب نظر و متبحر بود.
    خط ۸۱: خط ۸۰:
    به علاوه در ادبيات و شعر نبوغ عجيب ايشان زبانزد عام و خاص بوده است. در کتاب كواكب السماویة تأليف علامۀ سماوى و همینطور کتاب الطليعة در ترجمۀ شعراى شيعه به بعضى از نكات خيره كنندۀ ادبى ايشان اشاره شده است.
    به علاوه در ادبيات و شعر نبوغ عجيب ايشان زبانزد عام و خاص بوده است. در کتاب كواكب السماویة تأليف علامۀ سماوى و همینطور کتاب الطليعة در ترجمۀ شعراى شيعه به بعضى از نكات خيره كنندۀ ادبى ايشان اشاره شده است.


    در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] و [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] دربارۀ تبحر او به زبان عربى و شعر اينگونه گفته شده است:نظم المعاني الفارسیة بألفاظ العربية همانطور كه راجع به مهيار ديلمى گفته‌اند. همینطور در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] بعضى از اشعار زيبا و پر معناى او آورده شده است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7 ص17 و نقباء البشر ج 2 ص747)
    در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] و [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] دربارۀ تبحر او به زبان عربى و شعر اينگونه گفته شده است:نظم المعاني‌الفارسیة بألفاظ العربية همانطور كه راجع به مهيار ديلمى گفته‌اند. همینطور در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] بعضى از اشعار زيبا و پر معناى او آورده شده است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7 ص17 و نقباء البشر ج 2 ص747)


    در نقباء البشر در رابطه با شعر مؤلف این گونه آورده شده:و في بعض شعره نكات أدبية قد لا يتنبه لها البعض لدقتها و غموضها و كان يحمل اللفظ معنى أكثر من قابليته.
    در نقباء البشر در رابطه با شعر مؤلف این گونه آورده شده:و في بعض شعره نكات أدبية قد لا يتنبه لها البعض لدقتها و غموضها و كان يحمل اللفظ معنى أكثر من قابليته.


    با این حال با همۀ شهرت و بزرگى جايگاه علمى ايشان وضعيت مالى مناسبى نداشته و غالباً در امر امرار معاش و گذران زندگى دچار مشكل بوده است.
    با این حال با همۀ شهرت و بزرگى جايگاه علمى ايشان وضعيت مالى مناسبى نداشته و غالباً در امر امرار معاش و گذران زندگى دچار مشكل بوده است.


    عظمت علمى همراه با زهد و تنگدستى و شادابى و روحيۀ با نشاط، خوش صحبتى و در همان حال رعايت وقار و متانت و دورى از سبکىو بى‌محتوايى در گفتار، این شخصيت عظيم را چهره‌اى استثنايى و محبوب ساخته بود.
    عظمت علمى همراه با زهد و تنگدستى و شادابى و روحيۀ با نشاط، خوش صحبتى و در همان حال رعايت وقار و متانت و دورى از سبکی و بى‌محتوايى در گفتار، این شخصيت عظيم را چهره‌اى استثنايى و محبوب ساخته بود.


    ==هجرت به اصفهان==
    ==هجرت به اصفهان==


    مؤلف پس از شروع جنگ جهانى اوّل در سال 1333 قمرى مدتى به كربلا مى‌رود اما به علت دشواريهایى كه در نتيجۀ جنگ برای خانواده و فرزندانش بوجود آمد به اصفهان مسافرت مى‌كند و در آنجا زعامت دينى و رياست فقهى مردم را به عهده گرفته و به جاى پدر بزرگوارش به هدايت مردم و نشر معارف اسلامى و نيز امامت جماعت و تدريس مى‌پردازد.
    مؤلف پس از شروع جنگ جهانى اوّل در سال 1333 قمرى مدتى به كربلا مى‌رود اما به علت دشواريهایى كه در نتيجۀ جنگ برای خانواده و فرزندانش بوجود آمد به اصفهان مسافرت مى‌كند و در آنجا زعامت دينى و رياست فقهى مردم را به عهده گرفته و به جاى پدر بزرگوارش به هدايت مردم و نشر معارف اسلامى و نيز امامت جماعت و تدريس مى‌پردازد.


    ==تدريس==
    ==تدريس==


    به دليل بلاغت و رسايى در گفتار و تقرير نیکو و زيبا و جامعيت ايشان در علوم مختلف حوزوى و اينكه كلام ايشان با دلايل و استشهاد به اشعار عربى و فارسی و گفتار علماى لغت آمیخته بوده، بسيارى از طلاب و فضلا علاقه‌مند به شركت در درس ايشان و استفادۀ علمى از این شخصيت برجسته بوده‌اند و همینطور به دليل خوشرویى و خوش اخلاقى و لطافت روحى ايشان، در بين طالبين علم محبوبيت زائد الوصفى داشته‌اند كه این خود بر علاقۀ فضلا و بزرگان به شركت در حلقۀ درس ايشان مى‌افزوده است.
    به دليل بلاغت و رسايى در گفتار و تقرير نیکو و زيبا و جامعيت ايشان در علوم مختلف حوزوى و اينكه كلام ايشان با دلايل و استشهاد به اشعار عربى و فارسی و گفتار علماى لغت آمیخته بوده، بسيارى از طلاب و فضلا علاقه‌مند به شركت در درس ايشان و استفادۀ علمى از این شخصيت برجسته بوده‌اند و همینطور به دليل خوشرویى و خوش اخلاقى و لطافت روحى ايشان، در بين طالبين علم محبوبيت زائد الوصفى داشته‌اند كه این خود بر علاقۀ فضلا و بزرگان به شركت در حلقۀ درس ايشان مى‌افزوده است.
    خط ۱۰۴: خط ۱۰۱:




    نقباء البشر:عالم كبير و أديب جليل و فيلسوف بارع. كان مجتهدا في الفقه محيطا بأصوله و فروعه، متبحرا في الأصول متقنا لمباحثه و مسائله، متضلعا في الفلسفة خبيرا بالتفسير، بارعا في الكلام و العلوم الرياضية، و له في كل ذلك آراء فاضجة و نظريات صائبة، أضف إلى ذلك نبوغه في الأدب و الشعر (ج 2، ص274)
    نقباء البشر: عالم كبير و أديب جليل و فيلسوف بارع. كان مجتهدا في الفقه محيطا بأصوله و فروعه، متبحرا في الأصول متقنا لمباحثه و مسائله، متضلعا في الفلسفة خبيرا بالتفسير، بارعا في الكلام و العلوم الرياضية، و له في كل ذلك آراء فاضجة و نظريات صائبة، أضف إلى ذلك نبوغه في الأدب و الشعر (ج 2، ص274)


    [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] به نقل از کتاب الطليعة: فاضل تلقى الفضل عن أب و جد و لم یکفه ذلك حتى سعى في تحصيله و جد إلى ذكاء ثاقب و نظر صائب و روح خفيفة و حاشية طبع رقيقة أتى النجف فارتقى معارج الكمال و زاحم بمناكب الفضل الرجال. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7، ص16)
    [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] به نقل از کتاب الطليعة: فاضل تلقى الفضل عن أب و جد و لم یکفه ذلك حتى سعى في تحصيله و جد إلى ذكاء ثاقب و نظر صائب و روح خفيفة و حاشية طبع رقيقة أتى النجف فارتقى معارج الكمال و زاحم بمناكب الفضل الرجال. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7، ص16)


    و همینطور در أعيان به نقل از سيد‌‎شهاب‌الديننجفى مى‌فرمايد:هذا الرجل من نوابغ عصره و أغاليظ الزمان فقها و أصولا و أدبا و شعرا و حديثا و رياضيا.(همان منبع)
    و همینطور در أعيان به نقل از سيد‌ ‎شهاب‌الدين نجفى مى‌فرمايد: هذا الرجل من نوابغ عصره و أغاليظ الزمان فقها و أصولا و أدبا و شعرا و حديثا و رياضيا.(همان منبع)


    قابل ذكر است كه در رابطه با زندگینامۀ شيخ محمدرضا اصفهانى یک بار در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7 ص16 و یک بار در مستدركات [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 6 صفحۀ 165 توضيح داده شده است.
    قابل ذكر است كه در رابطه با زندگینامۀ شيخ محمدرضا اصفهانى یک بار در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7 ص16 و یک بار در مستدركات [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 6 صفحۀ 165 توضيح داده شده است.


    ==اساتيد==
    ==اساتيد==
    {{ستون-شروع|2}}
    # پدر بزرگوار او، شيخ محمدحسین اصفهانى نجفى (متوفاى 1308 قمرى)
    # [[قزوینی، سید ابراهیم بن محمدباقر|سيد‌ ‎ابراهیم قزوینى]]
    # میرزا حبيب‌اللّه تهرانى عراقى، مشهور به ذو الفنون (استاد رياضيات، هيئت، نجوم و معقول)
    # [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|شيخ محمد كاظم خراسانى]]، صاحب [[كفاية الأصول]] (متوفاى 1329 قمرى)
    # [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد‌ ‎محمد كاظم يزدى]] (متوفاى 1337 قمرى)
    # شيخ [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]] (متوفاى 1322 قمرى)
    # [[فشارکی اصفهانی، سید محمد بن امیرقاسم|سيد‌ ‎محمد فشاركى]] اصفهانى (متوفاى 1316 قمرى)
    # شيخ حسین نورى (متوفاى 1320 قمرى) استاد علم حديث و رجال.
    # سيد‌ ‎مرتضى كشمیرى (1323 قمرى)
    # [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شيخ الشريعة اصفهانى]] (متوفاى 1339 قمرى)
    # شيخ فتح‌اللّه ملقب به شريعتمدارى اصفهانى
    # سيد‌ ‎جعفر حلّى
    {{پایان}}


    ==وفات==


    1 - پدر بزرگوار او، [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] نجفى (متوفاى 1308 قمرى)
    در 24 محرم الحرام سال 1362ه‍.ق. در شهر اصفهان این يگانۀ دوران از این عالم خاک ى رخت بربسته و به ديار حق شتافت. بدن مطهر او در تخت فولاد، در تكيۀ مخصوص به خانواده‌اش به خاک سپرده شد.
     
    2 - [[قزوینی، ابراهیم بن محمدباقر|سيد‌‎ابراهيم قزوینى]]
     
    3 - میرزا حبيب‌اللّه تهرانى عراقى، مشهور به ذو الفنون (استاد رياضيات، هيئت، نجوم و معقول)
     
    4 - [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|شيخ محمد كاظم خراسانى]]، صاحب [[كفاية الأصول]] (متوفاى 1329 قمرى)
     
    5 - [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد‌‎محمد كاظم يزدى]] (متوفاى 1337 قمرى)
     
    6 - شيخ [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]] (متوفاى 1322 قمرى)
     
    7 - [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد‌‎محمد فشاركى]] اصفهانى (متوفاى 1316 قمرى)
     
    8 - شيخ حسین نورى (متوفاى 1320 قمرى) استاد علم حديث و رجال.
     
    9 - سيد‌‎مرتضى كشمیرى (1323 قمرى)
     
    10 - [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شيخ الشريعة اصفهانى]] (متوفاى 1339 قمرى)
     
    11 - شيخ فتح‌اللّه ملقب به شريعتمدارى اصفهانى
     
    12 - سيد‌‎جعفر حلّى
     
    ==تأليفات==
     
     
    1 - وقاية الأذهان و الألباب
     
    2 - رسالة في القبلة
     
    3 - نقد فلسفۀ داروین (در سه جلد، دو جلد آن در بغداد در سال 1331 قمرى چاپ شده است.)


    4 - حواشى بر نجاة العباد تأليف محمدحسن نجفى [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]]
    ==آثار==
    {{ستون-شروع|2}}


    5 - أداء المفروض في شرح أرجوزة العروض، تأليف میرزا مصطفى تبريزى (در علم عروض و قافيه)
    # وقاية الأذهان و الألباب
     
    # رسالة في القبلة
    6 - استيضاح المراد من قول الفاضل الجواد (فقهى)
    # نقد فلسفۀ داروین (در سه جلد، دو جلد آن در بغداد در سال 1331 قمرى چاپ شده است.)
     
    # حواشى بر نجاة العباد تأليف محمدحسن نجفى [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]]
    7 - أمجديّة (فقهى، اخلاقى)
    # أداء المفروض في شرح أرجوزة العروض، تأليف میرزا مصطفى تبريزى (در علم عروض و قافيه)
     
    # استيضاح المراد من قول الفاضل الجواد (فقهى)
    8 - الإيراد و الإصدار
    # أمجديّة (فقهى، اخلاقى)
     
    # الإيراد و الإصدار
    9 - حلى الدهر العاطل يا حلى الزمن العاطل
    # حلى الدهر العاطل يا حلى الزمن العاطل
     
    # ذخائر المجتهدين في شرح «معالم‌الدين في فقه آل ياسين»، تأليف ابن قطان (فقهى است و دو جلد نكاح و طهارت آن چاپ شده است)
    10 - ذخائر المجتهدين في شرح «معالم‌الدين في فقه آل ياسين»، تأليف ابن قطان (فقهى است و دو جلد نكاح و طهارت آن چاپ شده است)
    # الرد على البهائية
     
    # رسالة في الرد على «فصل القضاء في عدم حجيّة فقه الرضا عليه‌السلام» تأليف [[صدر، سید حسن|سيد‌ ‎حسن صدر]]  
    11 - الرد على البهائية
    # الروض الأريض (ديوان شعر عربى)
     
    # الروضة الغناء (در فقه)
    12 - رسالة في الرد على «فصل القضاء في عدم حجيّة فقه الرضا عليه‌السلام» تأليف [[صدر، حسن|سيد‌‎حسن صدر]]  
    # السيف الصنيع على رقاب منكرى البديع (در علم بلاغت)
     
    # العقد الثمین
    13 - الروض الأريض (ديوان شعر عربى)
    # نجعة المرتاد
     
    # القول الجمیل
    14 - الروضة الغناء (در فقه)
    # النوافج و الروزنامج
     
    # حاشيه بر كافى تأليف مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]  
    15 - السيف الصنيع على رقاب منكرى البديع (در علم بلاغت)
    # حواشى على اكثر «اكر لثاوى ذيلاسوس الحكيم اليوناني»، در علم هندسه
     
    # تنبيهات دليل انسداد يا اثبات حجّية الظن الطريقي (کتاب اصولى)
    16 - العقد الثمین
    {{پایان}}
     
    17 - نجعة المرتاد
     
    18 - القول الجمیل
     
    19 - النوافج و الروزنامج
     
    20 - حاشيه بر كافى تأليف مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]  
     
    21 - حواشى على اكثر «اكر لثاوى ذيلاسوس الحكيم اليوناني»، در علم هندسه
     
    22 - تنبيهات دليل انسداد يا اثبات حجّية الظن الطريقي (کتاب اصولى)
     
    ==وفات==
     
     
    در 24 محرم الحرام سال 1362ه‍.ق. در شهر اصفهان این يگانۀ دوران از این عالم خاک ى رخت بربسته و به ديار حق شتافت. بدن مطهر او در تخت فولاد، در تكيۀ مخصوص به خانواده‌اش به خاک سپرده شد.


    ==تبارنامه==
    {{الگو:تبارنامه خاندان نجفی اصفهانی}}


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    خط ۲۰۰: خط ۱۶۷:
    [[السیف الصنیع لرقاب منکری علم البدیع]]  
    [[السیف الصنیع لرقاب منکری علم البدیع]]  


    [[اداء المفروض من شرح ارجوزه العروض]]  
    [[أداء المفروض من شرح أرجوزة العروض]]  


    [[دیوان ابي المجد]]  
    [[دیوان ابي المجد]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:فیلسوفان]]
    [[رده:شاعران]]
    [[رده:متکلمان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۳

    ابوالمجد، محمدرضا
    نام ابوالمجد، محمدرضا
    نام‌های دیگر آل‌ع‍لام‍ه‌، م‍ح‍م‍درض‍ا

    اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍درض‍ا

    م‍س‍ج‍دش‍اه‍ی ن‍ج‍ف‍ی‌، م‍ح‍م‍درض‍ا

    ن‍ج‍ف‍ی‌، رض‍ا ب‍ن م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌

    ن‍ج‍ف‍ی‌، م‍ح‍م‍درض‍ا

    ن‍ج‍ف‍ی اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍درض‍ا

    نام پدر محمدحسین
    متولد 1247 ش
    محل تولد نجف اشرف
    رحلت 1322 ش یا 1362 ق
    اساتید شيخ محمدحسین اصفهانى
    برخی آثار وقایة الأذهان

    السیف الصنیع لرقاب منکری علم البدیع

    کد مؤلف AUTHORCODE00138AUTHORCODE

    محمدرضا بن محمدحسین بن محمدباقر بن محمدتقى ايوان کیفی تهرانى اصفهانى (۱۲۸۷-۱۳۶۲ق)، فقیه، اصولی، حکیم، متکلم،ریاضیدان، شاعر، مشهور به آقارضا اصفهانی

    آیت‌الله شيخ محمدباقر نجفى اصفهانى جد ایشان است.

    آیت‌الله محمدتقی نجفی اصفهانی جد اعلای ایشان است.

    ولادت

    مؤلف در 20 محرم الحرام سال 1287 قمرى در نجف اشرف چشم به جهان گشود. از ناحيۀ پدرى به شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين مى‌رسد و مادر او نيز ربابه سلطان بيگم دختر سيد‌ ‎ محمدباقر بن محمدتقى موسوى، معروف به حجت‌الاسلام شفتى (متوفاى 1260 قمرى) مى‌باشد.

    خاندان

    خاندان شيخ محمدتقى اصفهانى (صاحب حاشيه بر معالم) (متوفاى 1248 قمرى) و جد مؤلف از اشرف و افضل خاندان علم و تقوى در اصفهان بوده‌اند. در این خاندان نوابغ و بزرگانى در فضل و علم و ادب و معرفت ظهور كرده‌اند. سيد‌ ‎ حسن امین دربارۀ خاندان او این چنين مى‌گوید:آل صاحب الحاشية بيت علم جليل في أصفهان.(مستدركات أعيان الشيعة ج 6 ص165)

    در أعيان الشيعه دربارۀ پدر بزرگوار ايشان این چنين آمده است الإمام الزاهد العارف... كان مجدا مجتهدا في شأنه كان كثير الفكر منقطعا عن الناس.(أعيان الشيعة ج 9 ص249)

    دربارۀ جد او شيخ محمدباقر بن محمدتقى اصفهانى:شيخ شيوخ أصفهان و أحد أعيان الرؤساء في إيران... لم يبق معه شأن لولاة أصفهان أبطل حكومتهم حتى ضاق بهم الخناق، بل كان حكمه فوق كل حكم.(أعيان الشيعة ج 9 ص186)

    و امّا شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين نيازى به بيان مطلبى دربارۀ عظمت او نيست.

    اجداد و خاندان مادرى او نيز از بزرگان علم و فضل بوده‌اند. پدر مادرش سيد‌ ‎ محمدباقر بن محمدتقى موسوى (متوفاى 1260 قمرى)، معروف به حجت‌الاسلام شفتى در أعيان آمده الفقيه الإمام الرئيس في أصفهان.

    در مورد دايى‌هایش:جلهم علماء فضلاء انتهت إليهم الرياسة العلمیّة بعد أبيهم في أصفهان.(أعيان الشيعة ج 9 ص188)

    دوران كودكى و تحصيل

    مؤلف در نه سالگى از نجف اشرف همراه پدرش به اصفهان مسافرت كرده و پس از آموختن ادبيات و مقدمات فقه و اصول در سن پانزده سالگى به نجف اشرف برمى‌گردد.

    در نجف اشرف ابتدا از محضر پدر بزرگوارش شيخ محمدحسین اصفهانى (متوفاى 1308 قمرى) در فقه و اصول (کتاب فصول و قسمتى از رسائل) و بعضى از کتاب‌هاى تفسيرى (تفسير بيضاوى و كشاف) استفاده نموده و همینطور از سيد‌ ‎ابراهیم قزوینى در رياضيات و هيئت و علوم عقلى و معالم الأصول و شرح لمعه و شيخ فتح‌اللّه مشهور به شريعتمدارى اصفهانى در قسمت زيادى از رسائل، میرزا حبيب‌اللّه تهرانى در رياضيات، شيخ محمد كاظم خراسانى (متوفاى 1329 قمرى) شيخ الشريعة اصفهانى (متوفاى 1339 قمرى)، سيد‌ ‎محمد كاظم يزدى (متوفاى 1337 قمرى)، شيخ آقا رضا همدانى (متوفاى 1322 قمرى)، سيد‌ ‎محمد فشاركى (متوفاى 1316 قمرى)، شيخ حسین نورى (متوفاى 1320 قمرى) و سيد‌ ‎مرتضى كشمیرى (متوفاى 1323 قمرى) استفاده نموده است. در بين اساتيد مؤلف، سيد‌ ‎محمد فشاركى از جايگاه خاصى برخوردار است. مؤلف در مورد ايشان این چنين مى‌گفته كه در مدت كوتاهى كه مصاحب او بوده از وى بيش از اساتيد ديگرش استفاده نموده است.

    ویژگی‌ها

    از مهمترين ویژگی‌هاى شخصيتى مؤلف جامعيت او در علوم مختلف اسلامى است. جديت در تحصيل و فراگیرى علوم، او را فردى صاحب نظر و داراى نظريات جديد، عمیق، و مبتكر در رشته‌هاى مختلف علمى ساخته است.

    جامعيت در علوم مختلف، فضل و عظمت علمى، حافظۀ عجيب، استعداد فطرى و عشق او به كسب علم و دانش باعث شده بود كه در بين اعلام و بزرگان حوزه به نبوغ و برترى علمى مشهور شده و شخصيتى باشد كه فضايل مختلف در او جمع گردد. او در فقه و اصول متخصص و در تفسير قرآن كريم، فلسفه، كلام و رياضى فردى صاحب نظر و متبحر بود.

    به علاوه در ادبيات و شعر نبوغ عجيب ايشان زبانزد عام و خاص بوده است. در کتاب كواكب السماویة تأليف علامۀ سماوى و همینطور کتاب الطليعة در ترجمۀ شعراى شيعه به بعضى از نكات خيره كنندۀ ادبى ايشان اشاره شده است.

    در الذريعة و أعيان الشيعة دربارۀ تبحر او به زبان عربى و شعر اينگونه گفته شده است:نظم المعاني‌الفارسیة بألفاظ العربية همانطور كه راجع به مهيار ديلمى گفته‌اند. همینطور در أعيان الشيعة بعضى از اشعار زيبا و پر معناى او آورده شده است. (أعيان الشيعة ج 7 ص17 و نقباء البشر ج 2 ص747)

    در نقباء البشر در رابطه با شعر مؤلف این گونه آورده شده:و في بعض شعره نكات أدبية قد لا يتنبه لها البعض لدقتها و غموضها و كان يحمل اللفظ معنى أكثر من قابليته.

    با این حال با همۀ شهرت و بزرگى جايگاه علمى ايشان وضعيت مالى مناسبى نداشته و غالباً در امر امرار معاش و گذران زندگى دچار مشكل بوده است.

    عظمت علمى همراه با زهد و تنگدستى و شادابى و روحيۀ با نشاط، خوش صحبتى و در همان حال رعايت وقار و متانت و دورى از سبکی و بى‌محتوايى در گفتار، این شخصيت عظيم را چهره‌اى استثنايى و محبوب ساخته بود.

    هجرت به اصفهان

    مؤلف پس از شروع جنگ جهانى اوّل در سال 1333 قمرى مدتى به كربلا مى‌رود اما به علت دشواريهایى كه در نتيجۀ جنگ برای خانواده و فرزندانش بوجود آمد به اصفهان مسافرت مى‌كند و در آنجا زعامت دينى و رياست فقهى مردم را به عهده گرفته و به جاى پدر بزرگوارش به هدايت مردم و نشر معارف اسلامى و نيز امامت جماعت و تدريس مى‌پردازد.

    تدريس

    به دليل بلاغت و رسايى در گفتار و تقرير نیکو و زيبا و جامعيت ايشان در علوم مختلف حوزوى و اينكه كلام ايشان با دلايل و استشهاد به اشعار عربى و فارسی و گفتار علماى لغت آمیخته بوده، بسيارى از طلاب و فضلا علاقه‌مند به شركت در درس ايشان و استفادۀ علمى از این شخصيت برجسته بوده‌اند و همینطور به دليل خوشرویى و خوش اخلاقى و لطافت روحى ايشان، در بين طالبين علم محبوبيت زائد الوصفى داشته‌اند كه این خود بر علاقۀ فضلا و بزرگان به شركت در حلقۀ درس ايشان مى‌افزوده است.

    مؤلف در اوج فقر و تنگدستى داراى تأليفات و تصنيفات زيادى بوده كه در قسمت تأليفات ذكر خواهد شد.

    گفتار ديگران دربارۀ او

    نقباء البشر: عالم كبير و أديب جليل و فيلسوف بارع. كان مجتهدا في الفقه محيطا بأصوله و فروعه، متبحرا في الأصول متقنا لمباحثه و مسائله، متضلعا في الفلسفة خبيرا بالتفسير، بارعا في الكلام و العلوم الرياضية، و له في كل ذلك آراء فاضجة و نظريات صائبة، أضف إلى ذلك نبوغه في الأدب و الشعر (ج 2، ص274)

    أعيان الشيعة به نقل از کتاب الطليعة: فاضل تلقى الفضل عن أب و جد و لم یکفه ذلك حتى سعى في تحصيله و جد إلى ذكاء ثاقب و نظر صائب و روح خفيفة و حاشية طبع رقيقة أتى النجف فارتقى معارج الكمال و زاحم بمناكب الفضل الرجال. (أعيان الشيعة ج 7، ص16)

    و همینطور در أعيان به نقل از سيد‌ ‎شهاب‌الدين نجفى مى‌فرمايد: هذا الرجل من نوابغ عصره و أغاليظ الزمان فقها و أصولا و أدبا و شعرا و حديثا و رياضيا.(همان منبع)

    قابل ذكر است كه در رابطه با زندگینامۀ شيخ محمدرضا اصفهانى یک بار در أعيان الشيعة ج 7 ص16 و یک بار در مستدركات أعيان الشيعة ج 6 صفحۀ 165 توضيح داده شده است.

    اساتيد

    1. پدر بزرگوار او، شيخ محمدحسین اصفهانى نجفى (متوفاى 1308 قمرى)
    2. سيد‌ ‎ابراهیم قزوینى
    3. میرزا حبيب‌اللّه تهرانى عراقى، مشهور به ذو الفنون (استاد رياضيات، هيئت، نجوم و معقول)
    4. شيخ محمد كاظم خراسانى، صاحب كفاية الأصول (متوفاى 1329 قمرى)
    5. سيد‌ ‎محمد كاظم يزدى (متوفاى 1337 قمرى)
    6. شيخ آقا رضا همدانى (متوفاى 1322 قمرى)
    7. سيد‌ ‎محمد فشاركى اصفهانى (متوفاى 1316 قمرى)
    8. شيخ حسین نورى (متوفاى 1320 قمرى) استاد علم حديث و رجال.
    9. سيد‌ ‎مرتضى كشمیرى (1323 قمرى)
    10. شيخ الشريعة اصفهانى (متوفاى 1339 قمرى)
    11. شيخ فتح‌اللّه ملقب به شريعتمدارى اصفهانى
    12. سيد‌ ‎جعفر حلّى

    وفات

    در 24 محرم الحرام سال 1362ه‍.ق. در شهر اصفهان این يگانۀ دوران از این عالم خاک ى رخت بربسته و به ديار حق شتافت. بدن مطهر او در تخت فولاد، در تكيۀ مخصوص به خانواده‌اش به خاک سپرده شد.

    آثار

    1. وقاية الأذهان و الألباب
    2. رسالة في القبلة
    3. نقد فلسفۀ داروین (در سه جلد، دو جلد آن در بغداد در سال 1331 قمرى چاپ شده است.)
    4. حواشى بر نجاة العباد تأليف محمدحسن نجفى صاحب جواهر
    5. أداء المفروض في شرح أرجوزة العروض، تأليف میرزا مصطفى تبريزى (در علم عروض و قافيه)
    6. استيضاح المراد من قول الفاضل الجواد (فقهى)
    7. أمجديّة (فقهى، اخلاقى)
    8. الإيراد و الإصدار
    9. حلى الدهر العاطل يا حلى الزمن العاطل
    10. ذخائر المجتهدين في شرح «معالم‌الدين في فقه آل ياسين»، تأليف ابن قطان (فقهى است و دو جلد نكاح و طهارت آن چاپ شده است)
    11. الرد على البهائية
    12. رسالة في الرد على «فصل القضاء في عدم حجيّة فقه الرضا عليه‌السلام» تأليف سيد‌ ‎حسن صدر
    13. الروض الأريض (ديوان شعر عربى)
    14. الروضة الغناء (در فقه)
    15. السيف الصنيع على رقاب منكرى البديع (در علم بلاغت)
    16. العقد الثمین
    17. نجعة المرتاد
    18. القول الجمیل
    19. النوافج و الروزنامج
    20. حاشيه بر كافى تأليف مرحوم كلينى
    21. حواشى على اكثر «اكر لثاوى ذيلاسوس الحكيم اليوناني»، در علم هندسه
    22. تنبيهات دليل انسداد يا اثبات حجّية الظن الطريقي (کتاب اصولى)

    تبارنامه

     
     
     
    جعفر کاشف‌الغطا
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
    محمدرحیم
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
    ؟
     
     
     
    محمدتقی رازی نجفی اصفهانی
     
    محمدحسین نجفی اصفهانی
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
    سید صدرالدین عاملی
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
    زمزم بیگم
     
    محمد باقر نجفی اصفهانی
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
    محمدتقی آقا نجفی اصفهانینورالله نجفی اصفهانیمحمدحسین نجفی اصفهانیجمال‌الدین نجفی اصفهانیاسماعیل نجفی اصفهانیمحمدعلی نجفی اصفهانی
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
    موسی نجفی
     
     
     
    محمدرضا نجفی اصفهانی
     
     
     
     
     


    وابسته‌ها