بیات، بایزید: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ه' به '، ه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03897.jpg|بندانگشتی|بیات، بایزید]] | [[پرونده:NUR03897.jpg|بندانگشتی|بیات، بایزید]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |بیات، بایزید | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |سده 10ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |زنده در 999ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[تذکره همایون و اکبر]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03897AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''بايزيد | '''بايزيد بيات،''' مورخ و دولتمرد ایرانی دربار همایون شاه بابری در سده 10ق/16م'''.''' مؤلف «[[تذکره همایون و اکبر|تذكره همايون و اكبر]]» (تأليف 999ق) از طايفه ترك بيات بوده است كه در آذربايجان، ايروان، تهران، فارس و نيشابور پراكندهاند. | ||
برادر بزرگش، شاه بِردى بيات، كه بعداً به بهرام سقا معروف شد، به فارسی و تركى شعر مىسرود. هر دو برادر زير نظر كامران ميرزا، حكومت گرديز، نَغَز و بَنْگَش را به دست گرفتند. | برادر بزرگش، شاه بِردى بيات، كه بعداً به بهرام سقا معروف شد، به فارسی و تركى شعر مىسرود. | ||
== فعالیت در مناصب حکومتی == | |||
هر دو برادر زير نظر كامران ميرزا، حكومت گرديز، نَغَز و بَنْگَش را به دست گرفتند. | |||
در رمضان 952ق كه همايون شاه وارد كابل شد، كامران با منصبداران خود، كه بايزيد و بهرام نيز جزو آنان بودند، به خدمت همايون درآمد. بايزيد تا آن زمان كه همايون به شاه ایران در زنجان نپيوسته بود، با وى ملاقات نكرد. در مهمانىهایى كه به افتخار همايون ترتيب داده مىشد حضور مىيافت و با اعيان و اشراف مملكت مراوده داشت. پس از وفات همايون در 963ق به خدمت اكبرشاه درآمد و به سمت داروغه مطبخ (بَكاوَل بيگى) منصوب شد. | در رمضان 952ق كه همايون شاه وارد كابل شد، كامران با منصبداران خود، كه بايزيد و بهرام نيز جزو آنان بودند، به خدمت همايون درآمد. بايزيد تا آن زمان كه همايون به شاه ایران در زنجان نپيوسته بود، با وى ملاقات نكرد. در مهمانىهایى كه به افتخار همايون ترتيب داده مىشد حضور مىيافت و با اعيان و اشراف مملكت مراوده داشت. پس از وفات همايون در 963ق به خدمت اكبرشاه درآمد و به سمت داروغه مطبخ (بَكاوَل بيگى) منصوب شد. | ||
خط ۳۹: | خط ۴۲: | ||
بايزيد مردى متديّن بود، ولى به سبب خراب كردن معبدى در بنارس، مغضوب اكبرشاه قرار گرفت و از خدمت بركنار شد و مدتى درويشى اختيار كرد، اما پس از چند سال اكبرشاه، بايزيد را به حضور پذيرفت و او را، كه شصت سال با وظيفهشناسى به دولت خدمت كرده بود، متدين خواند و بار ديگر به كار گماشت. | بايزيد مردى متديّن بود، ولى به سبب خراب كردن معبدى در بنارس، مغضوب اكبرشاه قرار گرفت و از خدمت بركنار شد و مدتى درويشى اختيار كرد، اما پس از چند سال اكبرشاه، بايزيد را به حضور پذيرفت و او را، كه شصت سال با وظيفهشناسى به دولت خدمت كرده بود، متدين خواند و بار ديگر به كار گماشت. | ||
اكبرشاه به منظور جمعآورى و تدوين اخبارِ وقايع روزگار پدرش، فرمانى صادر كرده بود كه منصبدارانى كه از روزگار پادشاهى همايون خاطرهاى دارند، آن را بنويسند. ابوالفضل علاّمى متن فرمان را به بايزيد، كه در آن زمان پير شده و حمله فلج او را از نوشتن ناتوان ساخته بود، ابلاغ كرد و كاتبى در اختيار او گذاشت. بايزيد در 999ق، در لاهور، خاطرات خود را به كاتب املا كرد و گرچه جسماً ضعيف و معلول بود، به كمك حافظه قوى، توانست آنچه در گذشته ديده و شنيده بود، بازگو كند. مع هذا، اين توانايى را نداشت كه مقصود خود را به عبارات فصيح و بليغ ادا كند و به آنها صبغه ادبى بدهد. از اين رو، كتابش نمونه خوبى از فارسی گفتارى آن روزگار با | == علت تألیف کتاب همایون و اکبر == | ||
اكبرشاه به منظور جمعآورى و تدوين اخبارِ وقايع روزگار پدرش، فرمانى صادر كرده بود كه منصبدارانى كه از روزگار پادشاهى همايون خاطرهاى دارند، آن را بنويسند. ابوالفضل علاّمى متن فرمان را به بايزيد، كه در آن زمان پير شده و حمله فلج او را از نوشتن ناتوان ساخته بود، ابلاغ كرد و كاتبى در اختيار او گذاشت. بايزيد در 999ق، در لاهور، خاطرات خود را به كاتب املا كرد و گرچه جسماً ضعيف و معلول بود، به كمك حافظه قوى، توانست آنچه در گذشته ديده و شنيده بود، بازگو كند. مع هذا، اين توانايى را نداشت كه مقصود خود را به عبارات فصيح و بليغ ادا كند و به آنها صبغه ادبى بدهد. از اين رو، كتابش نمونه خوبى از فارسی گفتارى آن روزگار با سبکی طبيعى است، هر چند كه خاطرات و وقايع را به طور نامنظّم بيان كرده است. | |||
==منابع مقاله== | |||
#[https://rch.ac.ir/article/Details/5839 دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بایزید بیات»، ج1، صفحه434]. | |||
#[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7291 سید حسین زاده، هدی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378] | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۸
نام | بیات، بایزید |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | سده 10ق |
محل تولد | |
رحلت | زنده در 999ق |
اساتید | |
برخی آثار | تذکره همایون و اکبر |
کد مؤلف | AUTHORCODE03897AUTHORCODE |
بايزيد بيات، مورخ و دولتمرد ایرانی دربار همایون شاه بابری در سده 10ق/16م. مؤلف «تذكره همايون و اكبر» (تأليف 999ق) از طايفه ترك بيات بوده است كه در آذربايجان، ايروان، تهران، فارس و نيشابور پراكندهاند.
برادر بزرگش، شاه بِردى بيات، كه بعداً به بهرام سقا معروف شد، به فارسی و تركى شعر مىسرود.
فعالیت در مناصب حکومتی
هر دو برادر زير نظر كامران ميرزا، حكومت گرديز، نَغَز و بَنْگَش را به دست گرفتند.
در رمضان 952ق كه همايون شاه وارد كابل شد، كامران با منصبداران خود، كه بايزيد و بهرام نيز جزو آنان بودند، به خدمت همايون درآمد. بايزيد تا آن زمان كه همايون به شاه ایران در زنجان نپيوسته بود، با وى ملاقات نكرد. در مهمانىهایى كه به افتخار همايون ترتيب داده مىشد حضور مىيافت و با اعيان و اشراف مملكت مراوده داشت. پس از وفات همايون در 963ق به خدمت اكبرشاه درآمد و به سمت داروغه مطبخ (بَكاوَل بيگى) منصوب شد.
بايزيد مردى متديّن بود، ولى به سبب خراب كردن معبدى در بنارس، مغضوب اكبرشاه قرار گرفت و از خدمت بركنار شد و مدتى درويشى اختيار كرد، اما پس از چند سال اكبرشاه، بايزيد را به حضور پذيرفت و او را، كه شصت سال با وظيفهشناسى به دولت خدمت كرده بود، متدين خواند و بار ديگر به كار گماشت.
علت تألیف کتاب همایون و اکبر
اكبرشاه به منظور جمعآورى و تدوين اخبارِ وقايع روزگار پدرش، فرمانى صادر كرده بود كه منصبدارانى كه از روزگار پادشاهى همايون خاطرهاى دارند، آن را بنويسند. ابوالفضل علاّمى متن فرمان را به بايزيد، كه در آن زمان پير شده و حمله فلج او را از نوشتن ناتوان ساخته بود، ابلاغ كرد و كاتبى در اختيار او گذاشت. بايزيد در 999ق، در لاهور، خاطرات خود را به كاتب املا كرد و گرچه جسماً ضعيف و معلول بود، به كمك حافظه قوى، توانست آنچه در گذشته ديده و شنيده بود، بازگو كند. مع هذا، اين توانايى را نداشت كه مقصود خود را به عبارات فصيح و بليغ ادا كند و به آنها صبغه ادبى بدهد. از اين رو، كتابش نمونه خوبى از فارسی گفتارى آن روزگار با سبکی طبيعى است، هر چند كه خاطرات و وقايع را به طور نامنظّم بيان كرده است.
منابع مقاله
- دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بایزید بیات»، ج1، صفحه434.
- سید حسین زاده، هدی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378