إيضاح ترددات الشرايع: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نجم الدین' به 'نجمالدین') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رجایی، سید مهدی' به 'رجایی، مهدی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| مکان نشر =قم - ایران | | مکان نشر =قم - ایران | ||
| سال نشر = 1428 ق | | سال نشر = 1428 ق | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10032AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10032AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| شابک =978-964-8179-50-7 | | شابک =978-964-8179-50-7 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10032 | ||
| کتابخوان همراه نور =10032 | | کتابخوان همراه نور =10032 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''ايضاح تردّدات الشرايع''' اثر نجمالدين جعفر بن زهدرى تعليقه بر [[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرايع الاسلام]] نوشته فقيه بزرگ قرن هفتم، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] است. کتاب مذكور علاوه بر اينكه قرنها به عنوان متن درسى حوزههاى علمیه تدريس مىشده، شاهد شروح، تعليقات و حواشى فراوانى بوده كه تعليقه حاضر از آن جمله است. | '''ايضاح تردّدات الشرايع''' اثر [[زهدری حلی، نجمالدین جعفر|نجمالدين جعفر بن زهدرى]] تعليقه بر [[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرايع الاسلام]] نوشته فقيه بزرگ قرن هفتم، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] است. کتاب مذكور علاوه بر اينكه قرنها به عنوان متن درسى حوزههاى علمیه تدريس مىشده، شاهد شروح، تعليقات و حواشى فراوانى بوده كه تعليقه حاضر از آن جمله است. | ||
اين کتاب با روش استدلالى فقهى و با رویكرد تحليلى -نقادى به شرح و ارزيابى مواردى از کتاب [[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرايع الاسلام]] پرداخته كه فتوا يا حكم شرعى در آن با نوعى ترديد بيان شده است. نویسنده كه خود فقيهى زبردست و از شاگردان [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] است، با طرح دلايل احكام شرعى مزبور و نظريات مختلف و نيز نقد آنها، به اثبات نظر برگزيده مىپردازد. | اين کتاب با روش استدلالى فقهى و با رویكرد تحليلى -نقادى به شرح و ارزيابى مواردى از کتاب [[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرايع الاسلام]] پرداخته كه فتوا يا حكم شرعى در آن با نوعى ترديد بيان شده است. نویسنده كه خود فقيهى زبردست و از شاگردان [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] است، با طرح دلايل احكام شرعى مزبور و نظريات مختلف و نيز نقد آنها، به اثبات نظر برگزيده مىپردازد. | ||
[[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] در کتاب شرايع مسئله جواز فرار از جنگ را در صورتى كه فرد، ظنّ غالب به مرگ خویش پيدا كند، را مطرح كرده و با استناد به آيه 196 سوره بقره كه مىفرمايد: «خودتان را به هلاكت نيفكنيد»، وى مىافزايد: اما نظريه عدم جواز، ظاهرتر است چرا كه در آيه 46 سوره انفال مسلمانان را در هنگام روبرو شدن با سپاه دشمن، امر به مقاومت نموده است: '''«واذ لقيتم فئه فاثبتوا.»'''كلام [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] در همین جا به پایان مىرسد. نویسنده ايضاح در توضيح این مطلب مىنویسد: این دو نظريه را [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در المبسوط ذكر نموده و نظريه اول (عدم جواز) را با اولویت، انتخاب نموده است. آنچه این قول را تأييد مىكند این است كه آيه دوم، در مورد خاص يعنى مقابل لشكر دشمن، امر به مقاومت نموده است، اما آيه اول دستور عام به حفظ داده و خاص بر عام مقدم است و بايد به عام در غير از صورت دليل خاص، عمل كرد. این بيان (تقديم خاص بر عام) با ايرادى روبروست؛ عمل به خاص و مقدم نمودن آن بر عام در جايى واجب است كه عمل به خاص به جز با تخصيص عام، ممكن نباشد. اما در صورتىكه اجراى دليل عام و عدم تصرف در آن و عمل به دليل خاص در برخى موارد آن، ممكن باشد، تقديم خاص بر عام لازم نيست و بلكه عدم تقديم، اولویت دارد؛ چرا كه عمل كردن به یکى از دو دليل به تمام صورتهاى آن و عمل به ديگرى در برخى اشكال آن، بر اينكه به برخى از صور هر دو دليل عمل نشود، اولویت دارد. این ايراد، خود، اشكالى دارد و آن هم این است كه عمل به تمامى صورتهاى آيهاى كه دستور به حفظ نفس داده (حتى صورت مقابله با دشمن) و تخصيص آيه دال بر مقاومت، نسبت به صورت عكس آن (عمل به تمامى صورتهاى آيه دوم و تخصيص آيه اول) اولویتى ندارد. حتى احتمال دارد بگویيم: تخصيص آيه دال بر حفظ نفس به وسيله آيه آمر به مقاومت، اولویت دارد و دليل آن آيه 111 سوره توبه است:'''«ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنه»''' همانطور كه مشاهده مىشود، خداوند متعال در این آيه جهادگران را مدح فرموده و در مورد آنان از تعبير خريدن جانهاى آنها استفاده نموده است و اگر مقاومت در صورت مشرف شدن بر هلاكت، مورد نهى بود، دليلى نداشت كه خداوند، مجاهدان را به جهت عرضه كردن جانهاى خود، مدح كند. | [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] در کتاب شرايع مسئله جواز فرار از جنگ را در صورتى كه فرد، ظنّ غالب به مرگ خویش پيدا كند، را مطرح كرده و با استناد به آيه 196 سوره بقره كه مىفرمايد: «خودتان را به هلاكت نيفكنيد»، وى مىافزايد: اما نظريه عدم جواز، ظاهرتر است چرا كه در آيه 46 سوره انفال مسلمانان را در هنگام روبرو شدن با سپاه دشمن، امر به مقاومت نموده است:'''«واذ لقيتم فئه فاثبتوا.»'''كلام [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] در همین جا به پایان مىرسد. | ||
نویسنده ايضاح در توضيح این مطلب مىنویسد: این دو نظريه را [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در المبسوط ذكر نموده و نظريه اول (عدم جواز) را با اولویت، انتخاب نموده است. آنچه این قول را تأييد مىكند این است كه آيه دوم، در مورد خاص يعنى مقابل لشكر دشمن، امر به مقاومت نموده است، اما آيه اول دستور عام به حفظ داده و خاص بر عام مقدم است و بايد به عام در غير از صورت دليل خاص، عمل كرد. این بيان (تقديم خاص بر عام) با ايرادى روبروست؛ عمل به خاص و مقدم نمودن آن بر عام در جايى واجب است كه عمل به خاص به جز با تخصيص عام، ممكن نباشد. اما در صورتىكه اجراى دليل عام و عدم تصرف در آن و عمل به دليل خاص در برخى موارد آن، ممكن باشد، تقديم خاص بر عام لازم نيست و بلكه عدم تقديم، اولویت دارد؛ چرا كه عمل كردن به یکى از دو دليل به تمام صورتهاى آن و عمل به ديگرى در برخى اشكال آن، بر اينكه به برخى از صور هر دو دليل عمل نشود، اولویت دارد. این ايراد، خود، اشكالى دارد و آن هم این است كه عمل به تمامى صورتهاى آيهاى كه دستور به حفظ نفس داده (حتى صورت مقابله با دشمن) و تخصيص آيه دال بر مقاومت، نسبت به صورت عكس آن (عمل به تمامى صورتهاى آيه دوم و تخصيص آيه اول) اولویتى ندارد. حتى احتمال دارد بگویيم: تخصيص آيه دال بر حفظ نفس به وسيله آيه آمر به مقاومت، اولویت دارد و دليل آن آيه 111 سوره توبه است:'''«ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنه»''' همانطور كه مشاهده مىشود، خداوند متعال در این آيه جهادگران را مدح فرموده و در مورد آنان از تعبير خريدن جانهاى آنها استفاده نموده است و اگر مقاومت در صورت مشرف شدن بر هلاكت، مورد نهى بود، دليلى نداشت كه خداوند، مجاهدان را به جهت عرضه كردن جانهاى خود، مدح كند. | |||
اين بحث از مواردى است كه شارح با بررسى عالمانه آن چيرهدستى خود را آشكار ساخته است. | اين بحث از مواردى است كه شارح با بررسى عالمانه آن چيرهدستى خود را آشكار ساخته است. | ||
فهرست مطالب هر یک از مجلدات در انتهاى همان جلد ذكر شده است. پاورقىهاى کتاب بيشتر به آدرس مطالب اختصاص دارد. | فهرست مطالب هر یک از مجلدات در انتهاى همان جلد ذكر شده است. پاورقىهاى کتاب بيشتر به آدرس مطالب اختصاص دارد. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۴
إیضاح ترددات الشرایع | |
---|---|
پدیدآوران | مرعشی، محمود (اشراف)
زهدری حلی، نجمالدین جعفر (نویسنده) رجایی، مهدی (محقق) |
عنوانهای دیگر | شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام. برگزیده. شرح |
ناشر | کتابخانه عمومی آیتاللهمرعشی نجفی(ره) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1428 ق |
چاپ | 2 |
شابک | 978-964-8179-50-7 |
موضوع | فقه جعفری - قرن 7ق. حلی، جعفر بن حسن، 602 - 676ق. شرایع الاسلام فی مسایل الحلال و الحرام - نقد و تفسیر |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 182 /م3 ش402338 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ايضاح تردّدات الشرايع اثر نجمالدين جعفر بن زهدرى تعليقه بر شرايع الاسلام نوشته فقيه بزرگ قرن هفتم، محقق حلى است. کتاب مذكور علاوه بر اينكه قرنها به عنوان متن درسى حوزههاى علمیه تدريس مىشده، شاهد شروح، تعليقات و حواشى فراوانى بوده كه تعليقه حاضر از آن جمله است.
اين کتاب با روش استدلالى فقهى و با رویكرد تحليلى -نقادى به شرح و ارزيابى مواردى از کتاب شرايع الاسلام پرداخته كه فتوا يا حكم شرعى در آن با نوعى ترديد بيان شده است. نویسنده كه خود فقيهى زبردست و از شاگردان علامه حلى است، با طرح دلايل احكام شرعى مزبور و نظريات مختلف و نيز نقد آنها، به اثبات نظر برگزيده مىپردازد.
محقق حلى در کتاب شرايع مسئله جواز فرار از جنگ را در صورتى كه فرد، ظنّ غالب به مرگ خویش پيدا كند، را مطرح كرده و با استناد به آيه 196 سوره بقره كه مىفرمايد: «خودتان را به هلاكت نيفكنيد»، وى مىافزايد: اما نظريه عدم جواز، ظاهرتر است چرا كه در آيه 46 سوره انفال مسلمانان را در هنگام روبرو شدن با سپاه دشمن، امر به مقاومت نموده است:«واذ لقيتم فئه فاثبتوا.»كلام محقق حلى در همین جا به پایان مىرسد.
نویسنده ايضاح در توضيح این مطلب مىنویسد: این دو نظريه را شيخ طوسى در المبسوط ذكر نموده و نظريه اول (عدم جواز) را با اولویت، انتخاب نموده است. آنچه این قول را تأييد مىكند این است كه آيه دوم، در مورد خاص يعنى مقابل لشكر دشمن، امر به مقاومت نموده است، اما آيه اول دستور عام به حفظ داده و خاص بر عام مقدم است و بايد به عام در غير از صورت دليل خاص، عمل كرد. این بيان (تقديم خاص بر عام) با ايرادى روبروست؛ عمل به خاص و مقدم نمودن آن بر عام در جايى واجب است كه عمل به خاص به جز با تخصيص عام، ممكن نباشد. اما در صورتىكه اجراى دليل عام و عدم تصرف در آن و عمل به دليل خاص در برخى موارد آن، ممكن باشد، تقديم خاص بر عام لازم نيست و بلكه عدم تقديم، اولویت دارد؛ چرا كه عمل كردن به یکى از دو دليل به تمام صورتهاى آن و عمل به ديگرى در برخى اشكال آن، بر اينكه به برخى از صور هر دو دليل عمل نشود، اولویت دارد. این ايراد، خود، اشكالى دارد و آن هم این است كه عمل به تمامى صورتهاى آيهاى كه دستور به حفظ نفس داده (حتى صورت مقابله با دشمن) و تخصيص آيه دال بر مقاومت، نسبت به صورت عكس آن (عمل به تمامى صورتهاى آيه دوم و تخصيص آيه اول) اولویتى ندارد. حتى احتمال دارد بگویيم: تخصيص آيه دال بر حفظ نفس به وسيله آيه آمر به مقاومت، اولویت دارد و دليل آن آيه 111 سوره توبه است:«ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنه» همانطور كه مشاهده مىشود، خداوند متعال در این آيه جهادگران را مدح فرموده و در مورد آنان از تعبير خريدن جانهاى آنها استفاده نموده است و اگر مقاومت در صورت مشرف شدن بر هلاكت، مورد نهى بود، دليلى نداشت كه خداوند، مجاهدان را به جهت عرضه كردن جانهاى خود، مدح كند.
اين بحث از مواردى است كه شارح با بررسى عالمانه آن چيرهدستى خود را آشكار ساخته است.
فهرست مطالب هر یک از مجلدات در انتهاى همان جلد ذكر شده است. پاورقىهاى کتاب بيشتر به آدرس مطالب اختصاص دارد.