میرفندرسکی، ابوالقاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="wikiInfo">
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR05907.jpg|بندانگشتی|میرفندرسکی، ابوالقاسم]]
    [[پرونده:NUR05907.jpg|بندانگشتی|تندیس حکیم میرفندرسکی]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|فندرسکی (ابهام زدایی)}}


    '''ابوالقاسم میرفندرسکی''' (ح 970-1050ق) حکیم و دانشمند دوره صفوی و از استادان بنام مکتب اصفهان است. مهم‎ترین اثر او، رساله معروف به صناعیه است که به‎عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد. او حدود سال 1050ق از دنیا رفت.
    '''ابوالقاسم میرفندرسکی''' (حدود 970-1050ق) حکیم و دانشمند دوره صفوی و از استادان بنام مکتب اصفهان است. مهم‎ترین اثر او، رساله معروف به صناعیه است که به‌عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد.  


    ابوالقاسم حسینی موسوی فِندِرسکی، معروف به میرفندرسکی، حکیم و دانشمند دوره صفوی و از استادان بنام مکتب اصفهان است که پدران او از بزرگان سادات استرآباد بودند و جدش میر صدرالدین در ناحیه فندرسک از قرای استرآباد صاحب املاکی بود و بعد از جلوس شاه‎عباس اول (966ق) به دربار او پیوست. پدرش میرزابیک نیز در دستگاه شاه‎عباس خدمت می‎کرد و مورد تکریم بود<ref>ر.ک: نعمه، عبدالله، ص506، پایگاه تبیان</ref>.
    == ولادت ==
    ابوالقاسم حسینی موسوی فِندِرسکی، معروف به میرفندرسکی، حکیم و دانشمند دوره صفوی و از استادان بنام مکتب اصفهان است که پدران او از بزرگان سادات استرآباد بودند و جدش میر صدرالدین در ناحیه فندرسک از قرای استرآباد صاحب املاکی بود و بعد از جلوس شاه‌عباس اول (966ق) به دربار او پیوست. پدرش میرزا بیک نیز در دستگاه شاه‌عباس خدمت می‌کرد و مورد تکریم بود<ref>ر.ک: نعمه، عبدالله، ص506، پایگاه تبیان</ref>.


    ابوالقاسم در قصبه فندرسک زاده شد و ظاهراً مقدمات علوم را در همان نواحی فراگرفت،‎ ولی بعداً برای تحصیل به اصفهان رفت و نزد علامه چلبی بیک تبریزی (د 1041) که خود از شاگردان افضل‎الدین محمد ترکه اصفهانی بود به تحصیل حکمت و علوم پرداخت<ref>پایگاه تبیان</ref>.
    ابوالقاسم در قصبه فندرسک زاده شد.


    وی سپس در همانجا به تدریس مشغول شد، ولی ظاهراً محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادی‎طلب و تقلیدناپذیر او سازگار نبود و او نیز چون استادش چلبی‎بیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر، عازم هندوستان شد<ref>همان</ref>.
    == تحصیلات ==
    ظاهراً مقدمات علوم را در همان نواحی فراگرفت،‎ ولی بعداً برای تحصیل به اصفهان رفت و نزد علامه چلبی بیک تبریزی (متوفای  1041) که خود از شاگردان افضل‌الدین محمد ترکه اصفهانی بود به تحصیل حکمت و علوم پرداخت<ref>پایگاه تبیان</ref>.


    هندوستان در آن دوران به سبب روش و منش خاص اکبرشاه و سیاست «صلح کل او»، هم از لحاظ رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی مردمان نقاط دیگر را به‎سوی خود می‎کشید و هم از لحاظ تنوع ادیان و آیین‎ها و دوری از تعصبات مذهبی و فرقه‎ای برای مردمان آزاداندیش جایگاهی امن و دلخواه بود. ظاهراً سفر اول میر به هند در 1015ق و به همراهی اوحدی بلیانی (مؤلف تذکره عرفات العاشقین) بوده است. به گفته اوحدی هنگامی‎که میر به هند رسید به دستگاه میرزا جعفر آصف خان که خود از شاعران و ادیبان ایرانی بود و به هند مهاجرت کرده و در آنجا به صدارت و وزارت رسیده بود نزدیک شد. آصف‎خان با رعایت احوال او وسایل بازگشت او را به ایران فراهم نمود ولی دیری نگذشت که میر دوباره عازم سفر هند شد. نخست به گجرات و از آنجا به دکن رفت. اوحدی در هنگامی‎که مشغول نوشتن عرفات العاشقین بوده یعنی در فاصله سال‎های 1021 تا 1024ق ـ می‎نویسد که میرفندرسکی بعدازاین تاریخ نیز تا اواخر عمر همواره به هند سفر می‎کرده و ظاهراً یک‎بار در 1037ق و بار دیگر در 1046ق به معرفی ابوالحسن اصفهانی وزیر شاه جهان با آن پادشاه ملاقات کرده است. میرفندرسکی در دربار ایران نیز مورد تکریم بود و به گفته نصرآبادی هنگامی‎که از هند به اصفهان بازگشت شاه صفی به دیدنش رفت<ref>همان</ref>.
    وی سپس در همانجا به تدریس مشغول شد، ولی ظاهراً محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادی‎طلب و تقلیدناپذیر او سازگار نبود و او نیز چون استادش چلبی‌بیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر، عازم هندوستان شد<ref>همان</ref>.


    ===وفات===
    هندوستان در آن دوران به سبب روش و منش خاص اکبرشاه و سیاست «صلح کل او»، هم از لحاظ رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی مردمان نقاط دیگر را به‌سوی خود می‌کشید و هم از لحاظ تنوع ادیان و آیین‌ها و دوری از تعصبات مذهبی و فرقه‌ای برای مردمان آزاداندیش جایگاهی امن و دلخواه بود. ظاهراً سفر اول میر به هند در 1015ق و به همراهی اوحدی بلیانی (مؤلف تذکره عرفات العاشقین) بوده است. به گفته اوحدی هنگامی‌که میر به هند رسید به دستگاه میرزا جعفر آصف خان که خود از شاعران و ادیبان ایرانی بود و به هند مهاجرت کرده و در آنجا به صدارت و وزارت رسیده بود نزدیک شد. آصف‎خان با رعایت احوال او وسایل بازگشت او را به ایران فراهم نمود ولی دیری نگذشت که میر دوباره عازم سفر هند شد. نخست به گجرات و از آنجا به دکن رفت. اوحدی در هنگامی‌که مشغول نوشتن عرفات العاشقین بوده یعنی در فاصله سال‎های 1021 تا 1024ق ـ می‌نویسد که میرفندرسکی بعدازاین تاریخ نیز تا اواخر عمر همواره به هند سفر می‌کرده و ظاهراً یک‌‌بار در 1037ق و بار دیگر در 1046ق به معرفی ابوالحسن اصفهانی وزیر شاه جهان با آن پادشاه ملاقات کرده است. میرفندرسکی در دربار ایران نیز مورد تکریم بود و به گفته نصرآبادی هنگامی‌که از هند به اصفهان بازگشت شاه صفی به دیدنش رفت<ref>همان</ref>.
    وفات او در 1050ق در اصفهان روی داد و در همانجا در مقبره بابا رکن‎الدین در محلی که امروز به تخت فولاد و تکیه میر معروف است به خاک سپرده شد. او وصیت کرد که تمام کتاب‎هایش را به شاه صفی بدهند<ref>نعمه، عبدالله، ص506؛ پایگاه تبیان</ref>.
     
    ==وفات==
    وفات او در 1050ق در اصفهان روی داد و در همانجا در مقبره بابا رکن‌الدین در محلی که امروز به تخت فولاد و تکیه میر معروف است به خاک سپرده شد. او وصیت کرد که تمام کتاب‌هایش را به شاه صفی بدهند<ref>نعمه، عبدالله، ص506؛ پایگاه تبیان</ref>.


    ==آثار==
    ==آثار==
    مهم‎ترین اثر میر، رساله فارسی معروف به صناعیه است که به‎عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد. وی در این رساله صناعت را به مفهومی بسیار گسترده و به معنی هرچیز که از قوای عاقله و عامله آدمی به ظهور و حصول پیوندد، گرفته و در 24 باب و یک خاتمه به بیان حد صناعت انواع آن ارتباط صناعات مختلف با هم فایده و غایت هریک درجات سودمندی و شرف و خست آن‎ها و سهم و محل هریک از اهل حرف و صنایع در جامعه پرداخته ترتیب و ترتیب صنایع را برحسب شرف و غایت تا صناعتی که خود غایت غائی است و برای آن غایتی نیست تعیین نموده است<ref>پایگاه تبیان</ref>.
    مهم‎ترین اثر میر، رساله فارسی معروف به صناعیه است که به‌عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد. وی در این رساله صناعت را به مفهومی بسیار گسترده و به معنی هرچیز که از قوای عاقله و عامله آدمی به ظهور و حصول پیوندد، گرفته و در 24 باب و یک خاتمه به بیان حد صناعت انواع آن ارتباط صناعات مختلف با هم فایده و غایت هریک درجات سودمندی و شرف و خست آن‌ها و سهم و محل هریک از اهل حرف و صنایع در جامعه پرداخته ترتیب و ترتیب صنایع را برحسب شرف و غایت تا صناعتی که خود غایت غائی است و برای آن غایتی نیست تعیین نموده است<ref>پایگاه تبیان</ref>.


    برخی دیگر آثار وی عبارتند از:
    برخی دیگر آثار وی عبارتند از:
    خط ۶۲: خط ۶۷:
    # رسالة في حقيقة الوجود؛
    # رسالة في حقيقة الوجود؛
    # رسالة في معقولات العشر؛
    # رسالة في معقولات العشر؛
    # و...<ref>مهدوی، مصلح‎الدین، ج1، ص351</ref>.
    # و...<ref>مهدوی، مصلح‌الدین، ج1، ص351</ref>.


    در اغلب تذکره‎ها، اشعاری از میرفندرسکی نقل کرده‎اند. آنچه از او برجای‎مانده، دو قصیده است و چند رباعی و چند قطعه. یکی از قصاید شکوائیه‎ای است از روزگار نامساعد و قدرناشناسی ایام و دیگری منظومه‎ای است در فلسفه و حکمت الهی که به قصیده لائیه معروف است و آن را چند تن شرح کرده‎اند. شرح محمد صالح خلخالی، از دانشمندان سده 12ق، همراه با شرح دعای حضرت امیر(ع) و لوایح جامی در تهران در سال 1312ق به چاپ سنگی رسیده و شرح حکیم [[شریف دارابی شیرازی، عباس|عباس شریف دارابی]] شیرازی به کوشش فضل‎الله لایق در تهران (1337ش) طبع و نشر شده است. در بعضی از تذکره‎ها و کتب تراجم تألیفات دیگری چون تاریخ صفویه، تحقیق المزله و برخی رسالات و نوشته‎های دیگر به نام میر ذکر کرده‎اند که تاکنون اثری از آن‎ها به دست نیامده است<ref>پایگاه تبیان</ref>.
    در اغلب تذکره‌ها، اشعاری از میرفندرسکی نقل کرده‌اند. آنچه از او برجای‌مانده، دو قصیده است و چند رباعی و چند قطعه. یکی از قصاید شکوائیه‌ای است از روزگار نامساعد و قدرناشناسی ایام و دیگری منظومه‌ای است در فلسفه و حکمت الهی که به قصیده لائیه معروف است و آن را چند تن شرح کرده‌اند. شرح محمد صالح خلخالی، از دانشمندان سده 12ق، همراه با شرح دعای حضرت امیر(ع) و لوایح جامی در تهران در سال 1312ق به چاپ سنگی رسیده و شرح حکیم [[شریف دارابی شیرازی، عباس|عباس شریف دارابی]] شیرازی به کوشش فضل‌الله لایق در تهران (1337ش) طبع و نشر شده است. در بعضی از تذکره‌ها و کتب تراجم تألیفات دیگری چون تاریخ صفویه، تحقیق المزله و برخی رسالات و نوشته‌های دیگر به نام میر ذکر کرده‌اند که تاکنون اثری از آن‌ها به دست نیامده است<ref>پایگاه تبیان</ref>.


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references/>
    <references />


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مهدوی، مصلح‎الدین، «اعلام اصفهان»، ایران، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری، چاپ اول، اصفهان، 1386ش.
    # مهدوی، مصلح‌الدین، «اعلام اصفهان»، ایران، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری، چاپ اول، اصفهان، 1386ش.
    # نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، 1367ش.
    # نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، 1367ش.
    # پایگاه اینترنتی «تبیان»، به آدرس اینترنتی:
    # پایگاه اینترنتی «تبیان»،
    http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=934&articleID=704678


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[تحفة المراد]]
    [[تحفة المراد]]


    خط ۸۳: خط ۸۹:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25آذر الی 24 دی]]
    [[رده:25 آذر الی 24 دی96]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۳۷

    تندیس حکیم میرفندرسکی
    نام میرفندرسکی، ابوالقاسم
    نام‌های دیگر میرفندرسکی، ابوالقاسم بن ميرزا بزرگ

    Mir Fendereski

    نام پدر ابوطالب میرحسینی
    متولد حدود 970ق / ۹۴۲ش
    محل تولد فندرسک، گلستان
    رحلت 1050ق / 1019ش
    اساتید علامه چلبی بیک تبریزی
    برخی آثار تحفة المراد
    کد مؤلف AUTHORCODE05907AUTHORCODE

    ابوالقاسم میرفندرسکی (حدود 970-1050ق) حکیم و دانشمند دوره صفوی و از استادان بنام مکتب اصفهان است. مهم‎ترین اثر او، رساله معروف به صناعیه است که به‌عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد.

    ولادت

    ابوالقاسم حسینی موسوی فِندِرسکی، معروف به میرفندرسکی، حکیم و دانشمند دوره صفوی و از استادان بنام مکتب اصفهان است که پدران او از بزرگان سادات استرآباد بودند و جدش میر صدرالدین در ناحیه فندرسک از قرای استرآباد صاحب املاکی بود و بعد از جلوس شاه‌عباس اول (966ق) به دربار او پیوست. پدرش میرزا بیک نیز در دستگاه شاه‌عباس خدمت می‌کرد و مورد تکریم بود[۱].

    ابوالقاسم در قصبه فندرسک زاده شد.

    تحصیلات

    ظاهراً مقدمات علوم را در همان نواحی فراگرفت،‎ ولی بعداً برای تحصیل به اصفهان رفت و نزد علامه چلبی بیک تبریزی (متوفای 1041) که خود از شاگردان افضل‌الدین محمد ترکه اصفهانی بود به تحصیل حکمت و علوم پرداخت[۲].

    وی سپس در همانجا به تدریس مشغول شد، ولی ظاهراً محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادی‎طلب و تقلیدناپذیر او سازگار نبود و او نیز چون استادش چلبی‌بیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر، عازم هندوستان شد[۳].

    هندوستان در آن دوران به سبب روش و منش خاص اکبرشاه و سیاست «صلح کل او»، هم از لحاظ رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی مردمان نقاط دیگر را به‌سوی خود می‌کشید و هم از لحاظ تنوع ادیان و آیین‌ها و دوری از تعصبات مذهبی و فرقه‌ای برای مردمان آزاداندیش جایگاهی امن و دلخواه بود. ظاهراً سفر اول میر به هند در 1015ق و به همراهی اوحدی بلیانی (مؤلف تذکره عرفات العاشقین) بوده است. به گفته اوحدی هنگامی‌که میر به هند رسید به دستگاه میرزا جعفر آصف خان که خود از شاعران و ادیبان ایرانی بود و به هند مهاجرت کرده و در آنجا به صدارت و وزارت رسیده بود نزدیک شد. آصف‎خان با رعایت احوال او وسایل بازگشت او را به ایران فراهم نمود ولی دیری نگذشت که میر دوباره عازم سفر هند شد. نخست به گجرات و از آنجا به دکن رفت. اوحدی در هنگامی‌که مشغول نوشتن عرفات العاشقین بوده یعنی در فاصله سال‎های 1021 تا 1024ق ـ می‌نویسد که میرفندرسکی بعدازاین تاریخ نیز تا اواخر عمر همواره به هند سفر می‌کرده و ظاهراً یک‌‌بار در 1037ق و بار دیگر در 1046ق به معرفی ابوالحسن اصفهانی وزیر شاه جهان با آن پادشاه ملاقات کرده است. میرفندرسکی در دربار ایران نیز مورد تکریم بود و به گفته نصرآبادی هنگامی‌که از هند به اصفهان بازگشت شاه صفی به دیدنش رفت[۴].

    وفات

    وفات او در 1050ق در اصفهان روی داد و در همانجا در مقبره بابا رکن‌الدین در محلی که امروز به تخت فولاد و تکیه میر معروف است به خاک سپرده شد. او وصیت کرد که تمام کتاب‌هایش را به شاه صفی بدهند[۵].

    آثار

    مهم‎ترین اثر میر، رساله فارسی معروف به صناعیه است که به‌عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد. وی در این رساله صناعت را به مفهومی بسیار گسترده و به معنی هرچیز که از قوای عاقله و عامله آدمی به ظهور و حصول پیوندد، گرفته و در 24 باب و یک خاتمه به بیان حد صناعت انواع آن ارتباط صناعات مختلف با هم فایده و غایت هریک درجات سودمندی و شرف و خست آن‌ها و سهم و محل هریک از اهل حرف و صنایع در جامعه پرداخته ترتیب و ترتیب صنایع را برحسب شرف و غایت تا صناعتی که خود غایت غائی است و برای آن غایتی نیست تعیین نموده است[۶].

    برخی دیگر آثار وی عبارتند از:

    1. برهان الأبصار؛
    2. منظومه در کیمیا؛
    3. تحقيق المزلة؛
    4. تخمیریه؛
    5. ترجمه شذور الذهب؛
    6. حاشیه جوک با شست؛
    7. رساله حركت؛
    8. رساله صناعيه؛
    9. رسالة في ارتباط الحادث بالقديم؛
    10. رسالة في حقيقة الوجود؛
    11. رسالة في معقولات العشر؛
    12. و...[۷].

    در اغلب تذکره‌ها، اشعاری از میرفندرسکی نقل کرده‌اند. آنچه از او برجای‌مانده، دو قصیده است و چند رباعی و چند قطعه. یکی از قصاید شکوائیه‌ای است از روزگار نامساعد و قدرناشناسی ایام و دیگری منظومه‌ای است در فلسفه و حکمت الهی که به قصیده لائیه معروف است و آن را چند تن شرح کرده‌اند. شرح محمد صالح خلخالی، از دانشمندان سده 12ق، همراه با شرح دعای حضرت امیر(ع) و لوایح جامی در تهران در سال 1312ق به چاپ سنگی رسیده و شرح حکیم عباس شریف دارابی شیرازی به کوشش فضل‌الله لایق در تهران (1337ش) طبع و نشر شده است. در بعضی از تذکره‌ها و کتب تراجم تألیفات دیگری چون تاریخ صفویه، تحقیق المزله و برخی رسالات و نوشته‌های دیگر به نام میر ذکر کرده‌اند که تاکنون اثری از آن‌ها به دست نیامده است[۸].

    پانویس

    1. ر.ک: نعمه، عبدالله، ص506، پایگاه تبیان
    2. پایگاه تبیان
    3. همان
    4. همان
    5. نعمه، عبدالله، ص506؛ پایگاه تبیان
    6. پایگاه تبیان
    7. مهدوی، مصلح‌الدین، ج1، ص351
    8. پایگاه تبیان

    منابع مقاله

    1. مهدوی، مصلح‌الدین، «اعلام اصفهان»، ایران، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری، چاپ اول، اصفهان، 1386ش.
    2. نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، 1367ش.
    3. پایگاه اینترنتی «تبیان»،

    وابسته‌ها