السنة قبل التدوين: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[خطیب، محمد عجاج]] (نویسنده) | [[خطیب، محمد عجاج]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =/خ6س9 / 106/5 BP | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =36085 | ||
| کتابخوان همراه نور =36085 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''السنة قبل التدوين'''، اثر [[خطیب، محمد عجاج|محمد عجاج خطیب]]، بررسى حجيت يا عدم حجيت روايات پيامبر(ص) و نگاه به تاريخ تدوين آن و وضعيت حديث، قبل از تدوين مىباشد كه به زبان عربى نوشته شده است. | |||
'''السنة قبل التدوين'''، اثر [[خطیب، محمد عجاج|محمد عجاج | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در تمهيد، ابتدا سنت تعريف شده و سپس، به موضوع سنت و جايگاه آن در قبال قرآن، پرداخته شده است. سنت در لغت، به معناى سيره، چه پسنديده و نيكو و چه ناپسند و قبيح، دانسته شده است، اما پيرامون معناى اصطلاحى آن، اختلاف وجود دارد و لذا نویسنده به تعريف معناى اصطلاحى آن نزد علماى حديث، اصول و فقه پرداخته و سپس آنها را با يكديگر مقايسه و بررسى كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/18 متن كتاب، ص18]</ref> | در تمهيد، ابتدا سنت تعريف شده و سپس، به موضوع سنت و جايگاه آن در قبال قرآن، پرداخته شده است. سنت در لغت، به معناى سيره، چه پسنديده و نيكو و چه ناپسند و قبيح، دانسته شده است، اما پيرامون معناى اصطلاحى آن، اختلاف وجود دارد و لذا نویسنده به تعريف معناى اصطلاحى آن نزد علماى حديث، اصول و فقه پرداخته و سپس آنها را با يكديگر مقايسه و بررسى كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/18 متن كتاب، ص18]</ref> | ||
باب اول، در مورد سنت در عهد نبوى بوده و به زندگانى پيامبر(ص) از نگاه معلم و مربى بودن ايشان، نگريسته شده و به تبيين موقف و جايگاه ايشان در رابطه با علم و تعلّم پرداخته شده است. نویسنده در اين فصل، درباره چگونگى آموزش پيامبر(ص) به صحابه و | باب اول، در مورد سنت در عهد نبوى بوده و به زندگانى پيامبر(ص) از نگاه معلم و مربى بودن ايشان، نگريسته شده و به تبيين موقف و جايگاه ايشان در رابطه با علم و تعلّم پرداخته شده است. نویسنده در اين فصل، درباره چگونگى آموزش پيامبر(ص) به صحابه و کیفیت دريافت كردن آنان سنت را از پيامبر(ص) و نحوه انتشار سنت در زمان آن حضرت، سخن گفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/11 تمهيد، ص11]</ref> | ||
در باب دوم، در دو فصل زير، به بحث از سنت در دوران صحابه و تابعين اختصاص يافته است: | در باب دوم، در دو فصل زير، به بحث از سنت در دوران صحابه و تابعين اختصاص يافته است: | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
فصل اول، چهار مبحث را در خود جاى داده است: | فصل اول، چهار مبحث را در خود جاى داده است: | ||
در مبحث نخست، تأسى صحابه و تابعين به پيامبر(ص) و نحوه تمسك آنها به سنت آن حضرت، بررسى شده است. نویسنده بر اين باور است كه مسلمانان صدر اسلام، در تبعيت از قول خداوند كه فرمود: ''' «لقد كان لكم في رسولالله أسوة حسنة» '''.<ref>احزاب: 21</ref>، به پيروى از پيامبر(ص) پرداخته و به سنت او، تمسك كردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/56 متن كتاب، ص56]</ref> | در مبحث نخست، تأسى صحابه و تابعين به پيامبر(ص) و نحوه تمسك آنها به سنت آن حضرت، بررسى شده است. نویسنده بر اين باور است كه مسلمانان صدر اسلام، در تبعيت از قول خداوند كه فرمود:''' «لقد كان لكم في رسولالله أسوة حسنة»'''.<ref>احزاب: 21</ref>، به پيروى از پيامبر(ص) پرداخته و به سنت او، تمسك كردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/56 متن كتاب، ص56]</ref> | ||
در مبحث دوم، از احتياط صحابه و تابعين و ورع آنها در روايت حديث پيامبر(ص) سخن گفته شده است. در اين زمينه، به بررسى اقوال [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] و [[ | در مبحث دوم، از احتياط صحابه و تابعين و ورع آنها در روايت حديث پيامبر(ص) سخن گفته شده است. در اين زمينه، به بررسى اقوال [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] و [[خطیب بغدادى]] پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/63 همان، ص63 - 75]</ref> | ||
نویسنده، معتقد است همچنان كه صحابه و تابعين، در نقل حديث احتياط میكردند، در قبول آن نيز داراى احتياط و مواظبت بودند. اين مطلب در مبحث سوم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/76 همان، ص76]</ref> | نویسنده، معتقد است همچنان كه صحابه و تابعين، در نقل حديث احتياط میكردند، در قبول آن نيز داراى احتياط و مواظبت بودند. اين مطلب در مبحث سوم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/76 همان، ص76]</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در مبحث دوم، به بررسى چگونگى انتشار و گسترش حديث و روايت در عصر صحابه و تابعين آنها پرداخته شده است. از جمله مطالب مطرحشده در اين مبحث، معرفى اهم مراكز علمى نشر حديث در شهرهاى مختلف اسلامى مىباشد كه عبارتند از: مدينه منوره، مكه مكرمه، كوفه، بصره، شام، مصر، مغرب و اندلس، يمن و خراسان.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/110 همان، ص110]</ref> | در مبحث دوم، به بررسى چگونگى انتشار و گسترش حديث و روايت در عصر صحابه و تابعين آنها پرداخته شده است. از جمله مطالب مطرحشده در اين مبحث، معرفى اهم مراكز علمى نشر حديث در شهرهاى مختلف اسلامى مىباشد كه عبارتند از: مدينه منوره، مكه مكرمه، كوفه، بصره، شام، مصر، مغرب و اندلس، يمن و خراسان.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/110 همان، ص110]</ref> | ||
در مبحث سوم، مسئله سفر براى | در مبحث سوم، مسئله سفر براى فراگیرى حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است كه اينگونه سفرها از زمان خود پيامبر(ص) متداول بوده و همواره بودهاند كسانى كه بهمنظور طلب حديث و روايت، فرسنگها راه پيموده و رنج سفر را بر خود هموار میكردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/119 همان، ص119]</ref> | ||
باب سوم، چهار فصل زير را در خود جاى داده است: | باب سوم، چهار فصل زير را در خود جاى داده است: | ||
در فصل اول، به بررسى وضع حديث و اسباب آن پرداخته شده است. از جمله عواملى كه نویسنده، معتقد است باعث جعل حديث شده است، عبارتند از: احزاب سياسى (شیعیان و خوارج)؛ دشمنان اسلام و زنادقه؛ تفرقه و تعصبات قبيلگى؛ | در فصل اول، به بررسى وضع حديث و اسباب آن پرداخته شده است. از جمله عواملى كه نویسنده، معتقد است باعث جعل حديث شده است، عبارتند از: احزاب سياسى (شیعیان و خوارج)؛ دشمنان اسلام و زنادقه؛ تفرقه و تعصبات قبيلگى؛ قصويان و وعاظ؛ رغبت در مورد امر يا خبرى و جهل از دين؛ اختلافات مذهبى و كلامى؛ تقرب به حكام و.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/124 همان، ص124]</ref> | ||
در فصل دوم، از تلاش صحابه و تابعين آنها و همچنين تابعين تابعين در راستاى حفظ روايات پيامبر(ص) و چگونگى وضع حديث، سخن به ميان آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/145 همان، ص145]</ref> | در فصل دوم، از تلاش صحابه و تابعين آنها و همچنين تابعين تابعين در راستاى حفظ روايات پيامبر(ص) و چگونگى وضع حديث، سخن به ميان آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/145 همان، ص145]</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در فصل دوم، كتب و آثارى كه در عصر پيامبر(ص) و صدر اسلام، تدوين شدهاند، معرفى گرديده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/225 همان، ص225]</ref> | در فصل دوم، كتب و آثارى كه در عصر پيامبر(ص) و صدر اسلام، تدوين شدهاند، معرفى گرديده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/225 همان، ص225]</ref> | ||
در سومين فصل، به بررسى آراى مختلف پيرامون تدوين حديث و حجيت آن، پرداخته شده و در اين زمينه، نظر شيخ محمد رشيدرضا (1282 - 1354ق)؛ علماى شيعه همچون [[صدر، حسن | | در سومين فصل، به بررسى آراى مختلف پيرامون تدوين حديث و حجيت آن، پرداخته شده و در اين زمينه، نظر شيخ محمد رشيدرضا (1282 - 1354ق)؛ علماى شيعه همچون [[صدر، سید حسن |سيد حسن صدر]](1272 - 1354ق) و مستشرقين، مورد بحث قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/238 همان، ص238]</ref> | ||
آخرين باب، در دو فصل زير، به معرفى برخى از اعلام صحابه و تابعين كه به روايت حديث پرداختهاند، اختصاص يافته است: | آخرين باب، در دو فصل زير، به معرفى برخى از اعلام صحابه و تابعين كه به روايت حديث پرداختهاند، اختصاص يافته است: | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
در فصل اول، به معرفى و بررسى عدالت افراد زير، پرداخته شده است: ابوهريره، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عايشه، عبدالله بن عباس، جابر بن عبدالله انصارى و ابوسعيد خدرى.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/252 همان، ص252]</ref> | در فصل اول، به معرفى و بررسى عدالت افراد زير، پرداخته شده است: ابوهريره، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عايشه، عبدالله بن عباس، جابر بن عبدالله انصارى و ابوسعيد خدرى.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/252 همان، ص252]</ref> | ||
در فصل دوم نيز، به معرفى تابعينى كه از روات حديث بشمار مىروند، پرداخته شده است. اين افراد عبارتند از: سعيد بن مسيب، عروة بن زبير، محمد بن مسلم بن شهاب زهرى، نافع مولى ابن عمر، عبيدالله بن عبدالله، سالم بن عبدالله بن عمر، | در فصل دوم نيز، به معرفى تابعينى كه از روات حديث بشمار مىروند، پرداخته شده است. اين افراد عبارتند از: سعيد بن مسيب، عروة بن زبير، محمد بن مسلم بن شهاب زهرى، نافع مولى ابن عمر، عبيدالله بن عبدالله، سالم بن عبدالله بن عمر، ابراهیم نخعى، عامر شعبى، علقمه نخعى و محمد بن سيرين.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/312 همان، ص312]</ref> | ||
در خاتمه به جمعبندى مطالب و | در خاتمه به جمعبندى مطالب و نتيجهگیرى پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28570/1/338 همان، ص338]</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده: | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:فهرستها، کشف الحدیثها، واژهنامهها، غریب لغات الحدیث، سازمانها، انجمنها، دارالحدیثها، کنگرهها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۳
السنة قبل التدوین | |
---|---|
پدیدآوران | خطیب، محمد عجاج (نویسنده) |
ناشر | دار الفکر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1430 ق یا 2009 م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /خ6س9 / 106/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
السنة قبل التدوين، اثر محمد عجاج خطیب، بررسى حجيت يا عدم حجيت روايات پيامبر(ص) و نگاه به تاريخ تدوين آن و وضعيت حديث، قبل از تدوين مىباشد كه به زبان عربى نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در يك تمهيد، پنج باب و يك خاتمه، تنظيم شده است.
نویسنده در ابتدا، به بررسى چگونگى برخورد مسلمين با احاديث پيامبر و سنت نبوى پرداخته و سپس اين موضوع را در دوران صحابه و تابعين، بررسى كرده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به موضوع ابواب و فصول مختلف كتاب، اشاره شده است.
در تمهيد، ابتدا سنت تعريف شده و سپس، به موضوع سنت و جايگاه آن در قبال قرآن، پرداخته شده است. سنت در لغت، به معناى سيره، چه پسنديده و نيكو و چه ناپسند و قبيح، دانسته شده است، اما پيرامون معناى اصطلاحى آن، اختلاف وجود دارد و لذا نویسنده به تعريف معناى اصطلاحى آن نزد علماى حديث، اصول و فقه پرداخته و سپس آنها را با يكديگر مقايسه و بررسى كرده است.[۱]
باب اول، در مورد سنت در عهد نبوى بوده و به زندگانى پيامبر(ص) از نگاه معلم و مربى بودن ايشان، نگريسته شده و به تبيين موقف و جايگاه ايشان در رابطه با علم و تعلّم پرداخته شده است. نویسنده در اين فصل، درباره چگونگى آموزش پيامبر(ص) به صحابه و کیفیت دريافت كردن آنان سنت را از پيامبر(ص) و نحوه انتشار سنت در زمان آن حضرت، سخن گفته است.[۲]
در باب دوم، در دو فصل زير، به بحث از سنت در دوران صحابه و تابعين اختصاص يافته است:
فصل اول، چهار مبحث را در خود جاى داده است:
در مبحث نخست، تأسى صحابه و تابعين به پيامبر(ص) و نحوه تمسك آنها به سنت آن حضرت، بررسى شده است. نویسنده بر اين باور است كه مسلمانان صدر اسلام، در تبعيت از قول خداوند كه فرمود: «لقد كان لكم في رسولالله أسوة حسنة».[۳]، به پيروى از پيامبر(ص) پرداخته و به سنت او، تمسك كردند.[۴]
در مبحث دوم، از احتياط صحابه و تابعين و ورع آنها در روايت حديث پيامبر(ص) سخن گفته شده است. در اين زمينه، به بررسى اقوال ابن عبدالبر و خطیب بغدادى پرداخته شده است.[۵]
نویسنده، معتقد است همچنان كه صحابه و تابعين، در نقل حديث احتياط میكردند، در قبول آن نيز داراى احتياط و مواظبت بودند. اين مطلب در مبحث سوم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.[۶]
در چهارمين مبحث، به اين مطلب پرداخته شده كه روايت حديث در آن دوران، چگونه بوده است؟؛ يعنى آيا صحابه و تابعين احاديث پيامبر(ص) را لفظ به لفظ و كلمه به كلمه روايت میكردند يا به روايت معناى آن، اكتفا مىنمودند.[۷]
فصل دوم، نيز داراى سه مبحث، به شرح زير است:
در مبحث اول، به بررسى فعالیتهای علمى در عصرى كه صحابه و تابعين مىزيستهاند، اختصاص يافته است. نویسنده بر اين باور است كه صحابه در مراعات احوال محدثين، اهتمام ويژه داشته و همچنين احوال روات را بررسى مىنمودند. نشر حديث را نيز فقط براى اهلش جايز مىدانستند.[۸]
در مبحث دوم، به بررسى چگونگى انتشار و گسترش حديث و روايت در عصر صحابه و تابعين آنها پرداخته شده است. از جمله مطالب مطرحشده در اين مبحث، معرفى اهم مراكز علمى نشر حديث در شهرهاى مختلف اسلامى مىباشد كه عبارتند از: مدينه منوره، مكه مكرمه، كوفه، بصره، شام، مصر، مغرب و اندلس، يمن و خراسان.[۹]
در مبحث سوم، مسئله سفر براى فراگیرى حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است كه اينگونه سفرها از زمان خود پيامبر(ص) متداول بوده و همواره بودهاند كسانى كه بهمنظور طلب حديث و روايت، فرسنگها راه پيموده و رنج سفر را بر خود هموار میكردند.[۱۰]
باب سوم، چهار فصل زير را در خود جاى داده است:
در فصل اول، به بررسى وضع حديث و اسباب آن پرداخته شده است. از جمله عواملى كه نویسنده، معتقد است باعث جعل حديث شده است، عبارتند از: احزاب سياسى (شیعیان و خوارج)؛ دشمنان اسلام و زنادقه؛ تفرقه و تعصبات قبيلگى؛ قصويان و وعاظ؛ رغبت در مورد امر يا خبرى و جهل از دين؛ اختلافات مذهبى و كلامى؛ تقرب به حكام و.[۱۱]
در فصل دوم، از تلاش صحابه و تابعين آنها و همچنين تابعين تابعين در راستاى حفظ روايات پيامبر(ص) و چگونگى وضع حديث، سخن به ميان آمده است.[۱۲]
فصل سوم، به بررسى و نقد آراى برخى از مستشرقين و كسانى كه از آنها تبعيت كرده و به انكار حجيت روايات پيامبر(ص) مبادرت كردهاند، پرداخته شده است.[۱۳]
در فصل چهارم، معروفترين آثار و تأليفاتى كه در موضوع رجال و مسائل مربوط به آن، به رشته تحرير درآمده پرداخته شده و نویسنده، اين آثار را، ثمره جهد و تلاش علما در حفظ حديث دانسته است.[۱۴]
باب چهارم كه درباره تاريخ تدوين حديث است، مشتمل بر سه فصل زير است:
فصل اول، در مورد چگونگى تدوين حديث، اخبار مربوط به كتابت سنت و منع از نگارش حديث و مناقشاتى كه در اين زمينه صورت گرفته، مىباشد.[۱۵]
در فصل دوم، كتب و آثارى كه در عصر پيامبر(ص) و صدر اسلام، تدوين شدهاند، معرفى گرديده است.[۱۶]
در سومين فصل، به بررسى آراى مختلف پيرامون تدوين حديث و حجيت آن، پرداخته شده و در اين زمينه، نظر شيخ محمد رشيدرضا (1282 - 1354ق)؛ علماى شيعه همچون سيد حسن صدر(1272 - 1354ق) و مستشرقين، مورد بحث قرار گرفته است.[۱۷]
آخرين باب، در دو فصل زير، به معرفى برخى از اعلام صحابه و تابعين كه به روايت حديث پرداختهاند، اختصاص يافته است:
در فصل اول، به معرفى و بررسى عدالت افراد زير، پرداخته شده است: ابوهريره، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عايشه، عبدالله بن عباس، جابر بن عبدالله انصارى و ابوسعيد خدرى.[۱۸]
در فصل دوم نيز، به معرفى تابعينى كه از روات حديث بشمار مىروند، پرداخته شده است. اين افراد عبارتند از: سعيد بن مسيب، عروة بن زبير، محمد بن مسلم بن شهاب زهرى، نافع مولى ابن عمر، عبيدالله بن عبدالله، سالم بن عبدالله بن عمر، ابراهیم نخعى، عامر شعبى، علقمه نخعى و محمد بن سيرين.[۱۹]
در خاتمه به جمعبندى مطالب و نتيجهگیرى پرداخته شده است.[۲۰]
وضعيت كتاب
فهارس كتاب، در انتهاى آن جاى گرفته است. اين فهرستها به ترتيب عبارتند از: فهرست مصادر و منابع مورد استفاده نویسنده؛ موضوعات؛ آيات؛ روايات؛ احاديث موضوعه؛ نام شهرها، اماكن، مشاهد و غزوات؛ كتب معرفىشده، اعلام و فهرست فهارس.
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.