سیاست: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.ر' به '. ر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[ارسطو]] (نويسنده) | [[ارسطو]] (نويسنده) | ||
[[ | [[عنایت، سید حمید]] (مترجم) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =JC 71 /الف4س9 1386 | | کد کنگره =JC 71 /الف4س9 1386 | ||
| موضوع =علوم سياسي - متون | | موضوع =علوم سياسي - متون قدیمی تا 1800 | ||
| ناشر =شرکت انتشارات علمي و | | ناشر =شرکت انتشارات علمي و فرهنگی | ||
| مکان نشر =ايران - تهران | | مکان نشر =ايران - تهران | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک =978-964-445-311-3 | | شابک =978-964-445-311-3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =14470 | ||
| کتابخوان همراه نور =14470 | |||
| کد پدیدآور =00708 | | کد پدیدآور =00708 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''سیاست'''، ترجمه [[ | '''سیاست'''، ترجمه [[عنایت، سید حمید|حمید عنایت]] (متوفی 1402ق) از کتاب «Politics» [[ارسطو]]<nowiki/>ست که با مقدمهای تحقیقی به قلم خودش منتشر شده است. اهمیت کتاب سیاست از دو نکته برمیخیزد: یکی آنکه روح فلسفه پیشرو زمان [[ارسطو]] را منعکس میکند و دیگر آنکه سرچشمه اصلی اندیشههایی است که تا پایان قرون وسطی فلسفه سیاسی غرب را سیراب میکرد و در مراحل واپسین آن عصر، مانع گسترش اندیشههای آزاد و نو و دستیار صاحبان قدرت و تاریکاندیشان گشت<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ دوم، صفحه بیستوچهار و بیستوپنج</ref>. | ||
مترجم در مطلع کتاب، تفاوت چاپ دوم از کتاب با چاپ پیشین را اینگونه توضیح میدهد: «چاپ دوم سیاست [[ارسطو]] با چاپ نخست آن از چند حیث یکسره فرق دارد. نخست آنکه در عبارات ترجمه، از آغاز تا پایان، با توجه خاص به ترجمههای ارنست بارکر و ه.رکم تجدیدنظر کلی کردهام و در رفع نقایص آن کوشیدهام. دوم آنکه ترتیب مطالب کتاب که در چاپ نخست مطابق روش مارسل پرهلو بود، در این چاپ به روش بارکر که شیوه معمول در بیشتر ترجمههای جاری از سیاست است بازگردانده شد. سوم آنکه حواشی و یادداشتهایی که خواننده را به فهم مطالب و یافتن موضوعات موردنیاز خود یاری کند، بهعلاوه فهرست موضوعی جامعی که با همکاری دوستان ارجمندم علی صلحجو و محمدکریم اشراق فراهم آوردهام بر ترجمه افزودهام»<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ دوم، صفحه نه</ref> | مترجم در مطلع کتاب، تفاوت چاپ دوم از کتاب با چاپ پیشین را اینگونه توضیح میدهد: «چاپ دوم سیاست [[ارسطو]] با چاپ نخست آن از چند حیث یکسره فرق دارد. نخست آنکه در عبارات ترجمه، از آغاز تا پایان، با توجه خاص به ترجمههای ارنست بارکر و ه. رکم تجدیدنظر کلی کردهام و در رفع نقایص آن کوشیدهام. دوم آنکه ترتیب مطالب کتاب که در چاپ نخست مطابق روش مارسل پرهلو بود، در این چاپ به روش بارکر که شیوه معمول در بیشتر ترجمههای جاری از سیاست است بازگردانده شد. سوم آنکه حواشی و یادداشتهایی که خواننده را به فهم مطالب و یافتن موضوعات موردنیاز خود یاری کند، بهعلاوه فهرست موضوعی جامعی که با همکاری دوستان ارجمندم علی صلحجو و محمدکریم اشراق فراهم آوردهام بر ترجمه افزودهام»<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ دوم، صفحه نه</ref>. | ||
[[ | [[عنایت، سید حمید|عنایت]] همچنین زندگی [[ارسطو]] را از نظر روش تفکر به سه دوره شاگردی او در آکادمی مکتب افلاطون، سالهای سرگردانی و بازگشت به آتن و بنیانگذاری مکتب لوکئوم تقسیم کرده و هر یک را مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ نخست، صفحات یازده تا شانزده</ref>. سپس فصلبندی سیاست به شش بخش و جایگاه هر یک از کتب هشتگانه در این بخشها را ذکر میکند و البته کتاب را فاقد پیوستگی لازم میداند: «بررسی دقیق کتاب سیاست نشان میدهد که همواری و پیوستگی لازم در مطالب آن وجود ندارد؛ گویی کتاب از گفتارهای گوناگونی فراهم آمده که قصد نویسنده گردآوردن آنها در یک مجموعه نبوده است. ازاینرو مطالب مکرر در بخشهای سیاست بسیار دیده میشود؛ نویسنده پس از آنکه موضوعی را طرح میکند یکباره، به شیوه داستانهای مثنوی، نکته دیگری را پیش میکشد و رشته بحث را میگسلد. چنین روشی اگر در شعر پسندیده باشد در یک کتاب جدی و تحقیقی مطلوب نیست. در چند جا ارسطو گفتگو درباره نکاتی را وعده میدهد، اما در دنباله کتاب آن را وفا نمیکند. این عیبها و احتمال تصرف کسانی جز خود [[ارسطو]] در گردآوردن بخشهای سیاست، مایه آن شده است که مترجمان حرمت ترتیب قدیم مطالب کتاب را نگاه ندارند و خود روشهای تازهای در پیوستن آنها پیش نهند»<ref>ر.ک: همان، صفحات شانزده و هفده</ref>. | ||
مترجم بهتر دیده که اصطلاحات خاص سیاست را تا جایی که میتواند به نزدیکترین معادلهای پارسی برگرداند؛ بهعنوانمثال در رابطه با واژه شهروند (polites) اینگونه توضیح میدهد: از میان معادلهای پارسی که در این ترجمه بهکار رفته واژه «شهروند» تازگی دارد. مترجم این واژه را در برابر polites یونانی و citizen و citoyen انگلیسی و فرانسه اقتباس کرده است. تا آنجا که دیده شده، در کتابهای ما این واژه را به «همشهری» برگرداندهاند که ظاهراً ترجمه لفظی همان «مواطن» عربی است؛ اما معنای مشارکت که از «هم» در «همشهری» و از مصدر مفاعله واژه «مواطن» دانسته میشوند، بههیچرو لازمه اصل یونانی polites یا معادلهای فرانسه و انگلیسی آن نیست. پسوندهای «es» و «zein» در هر سه این واژهها معنای بستگی میدهد و به گمان مترجم، هیچ پسوندی چون «وند» در پارسی بر افاده آن توانانی ندارد. از این گذشته، ارسطو در تعریف polites اصول وضع فرد را از لحاظ ارتباطش با شهر در نظر دارد، نه با همانندانش. ازاینرو در انتخاب هر معادل دیگری برای این واژه باید معنای رابطه فرد را با شهر مقدم بر معانی دیگر در نظر داشت. واژه «شهری» چندان از مقصود دور نیست؛ اما چون از برای متضاد «روستایی» بهکار میرود، معنی آن را آشفته میکند<ref>ر.ک: همان، صفحات هجده و نوزده</ref> | مترجم بهتر دیده که اصطلاحات خاص سیاست را تا جایی که میتواند به نزدیکترین معادلهای پارسی برگرداند؛ بهعنوانمثال در رابطه با واژه شهروند (polites) اینگونه توضیح میدهد: از میان معادلهای پارسی که در این ترجمه بهکار رفته واژه «شهروند» تازگی دارد. مترجم این واژه را در برابر polites یونانی و citizen و citoyen انگلیسی و فرانسه اقتباس کرده است. تا آنجا که دیده شده، در کتابهای ما این واژه را به «همشهری» برگرداندهاند که ظاهراً ترجمه لفظی همان «مواطن» عربی است؛ اما معنای مشارکت که از «هم» در «همشهری» و از مصدر مفاعله واژه «مواطن» دانسته میشوند، بههیچرو لازمه اصل یونانی polites یا معادلهای فرانسه و انگلیسی آن نیست. پسوندهای «es» و «zein» در هر سه این واژهها معنای بستگی میدهد و به گمان مترجم، هیچ پسوندی چون «وند» در پارسی بر افاده آن توانانی ندارد. از این گذشته، ارسطو در تعریف polites اصول وضع فرد را از لحاظ ارتباطش با شهر در نظر دارد، نه با همانندانش. ازاینرو در انتخاب هر معادل دیگری برای این واژه باید معنای رابطه فرد را با شهر مقدم بر معانی دیگر در نظر داشت. واژه «شهری» چندان از مقصود دور نیست؛ اما چون از برای متضاد «روستایی» بهکار میرود، معنی آن را آشفته میکند<ref>ر.ک: همان، صفحات هجده و نوزده</ref>. | ||
در بخش دیگری از مقدمه، کتاب سیاست مورد نقد قرار گرفته است. به اعتقاد مترجم سیاست نه مهمترین کتاب ارسطو و نه مظهر نخستین کوشش فکری انسان برای حل مسائل سیاسی است... [[ارسطو]] در سیاست، منطق و مابعدالطبیعه را که چاشنی نوشتههای پیشینیان درباره حکومت بود، یکسره کنار گذاشت و حدود یک بحث سیاسی را روشن کرد. درباره او بهحق باید گفت که سیاست را از آسمان به زمین آورد. در سیاست، بهجای آنکه از مدینه فاضله داستان سراید، سازمان حکومتهای آتن و اسپارت و کارتاژ را وصف میکند. [[ارسطو]] هر پدیده سیاسی را در جوامع انسانی آفریده تغییرات اجتماعی میداند؛ ازاینرو به دیده او بدعتهای سیاسی در شهرهای یونان، پیش از آنکه پسندیده یا نکوهیده باشد، معلول برخورد منافع و کشمکش توانگران و تهیدستان است<ref>ر.ک: همان، صفحات بیست تا بیستودو</ref> | در بخش دیگری از مقدمه، کتاب سیاست مورد نقد قرار گرفته است. به اعتقاد مترجم سیاست نه مهمترین کتاب ارسطو و نه مظهر نخستین کوشش فکری انسان برای حل مسائل سیاسی است... [[ارسطو]] در سیاست، منطق و مابعدالطبیعه را که چاشنی نوشتههای پیشینیان درباره حکومت بود، یکسره کنار گذاشت و حدود یک بحث سیاسی را روشن کرد. درباره او بهحق باید گفت که سیاست را از آسمان به زمین آورد. در سیاست، بهجای آنکه از مدینه فاضله داستان سراید، سازمان حکومتهای آتن و اسپارت و کارتاژ را وصف میکند. [[ارسطو]] هر پدیده سیاسی را در جوامع انسانی آفریده تغییرات اجتماعی میداند؛ ازاینرو به دیده او بدعتهای سیاسی در شهرهای یونان، پیش از آنکه پسندیده یا نکوهیده باشد، معلول برخورد منافع و کشمکش توانگران و تهیدستان است<ref>ر.ک: همان، صفحات بیست تا بیستودو</ref>. | ||
ترتیب و خلاصه مطالب کتاب سیاست، آخرین بخش مقدمه کتاب است. در بخشی از خلاصه کتاب هشتم میخوانیم: «ورزش نخستین مرحله آموزش و پرورش است، اما نباید مانند اسپارتیان در پرورش هوش و اندیشه کودک کوتاهی کرد» <ref>ر.ک: همان، صفحه سیوسه</ref> | ترتیب و خلاصه مطالب کتاب سیاست، آخرین بخش مقدمه کتاب است. در بخشی از خلاصه کتاب هشتم میخوانیم: «ورزش نخستین مرحله آموزش و پرورش است، اما نباید مانند اسپارتیان در پرورش هوش و اندیشه کودک کوتاهی کرد»<ref>ر.ک: همان، صفحه سیوسه</ref>. | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و نمایه الفاظ در انتهای آن ذکر شده است. | فهرست مطالب در ابتدای کتاب و نمایه الفاظ در انتهای آن ذکر شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
پیشگفتار و متن کتاب. | پیشگفتار و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[السياسة]] | [[السياسة]] | ||
[[الضروري في السياسة: مختصر كتاب السياسة لأفلاطون]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:نظریههای سیاسی، حکومت، نظریههای حکومتی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۵
سياست (أرسطو) | |
---|---|
پدیدآوران | ارسطو (نويسنده) عنایت، سید حمید (مترجم) |
ناشر | شرکت انتشارات علمي و فرهنگی |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1386ش, |
شابک | 978-964-445-311-3 |
موضوع | علوم سياسي - متون قدیمی تا 1800 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | JC 71 /الف4س9 1386 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سیاست، ترجمه حمید عنایت (متوفی 1402ق) از کتاب «Politics» ارسطوست که با مقدمهای تحقیقی به قلم خودش منتشر شده است. اهمیت کتاب سیاست از دو نکته برمیخیزد: یکی آنکه روح فلسفه پیشرو زمان ارسطو را منعکس میکند و دیگر آنکه سرچشمه اصلی اندیشههایی است که تا پایان قرون وسطی فلسفه سیاسی غرب را سیراب میکرد و در مراحل واپسین آن عصر، مانع گسترش اندیشههای آزاد و نو و دستیار صاحبان قدرت و تاریکاندیشان گشت[۱].
مترجم در مطلع کتاب، تفاوت چاپ دوم از کتاب با چاپ پیشین را اینگونه توضیح میدهد: «چاپ دوم سیاست ارسطو با چاپ نخست آن از چند حیث یکسره فرق دارد. نخست آنکه در عبارات ترجمه، از آغاز تا پایان، با توجه خاص به ترجمههای ارنست بارکر و ه. رکم تجدیدنظر کلی کردهام و در رفع نقایص آن کوشیدهام. دوم آنکه ترتیب مطالب کتاب که در چاپ نخست مطابق روش مارسل پرهلو بود، در این چاپ به روش بارکر که شیوه معمول در بیشتر ترجمههای جاری از سیاست است بازگردانده شد. سوم آنکه حواشی و یادداشتهایی که خواننده را به فهم مطالب و یافتن موضوعات موردنیاز خود یاری کند، بهعلاوه فهرست موضوعی جامعی که با همکاری دوستان ارجمندم علی صلحجو و محمدکریم اشراق فراهم آوردهام بر ترجمه افزودهام»[۲].
عنایت همچنین زندگی ارسطو را از نظر روش تفکر به سه دوره شاگردی او در آکادمی مکتب افلاطون، سالهای سرگردانی و بازگشت به آتن و بنیانگذاری مکتب لوکئوم تقسیم کرده و هر یک را مورد بررسی قرار داده است[۳]. سپس فصلبندی سیاست به شش بخش و جایگاه هر یک از کتب هشتگانه در این بخشها را ذکر میکند و البته کتاب را فاقد پیوستگی لازم میداند: «بررسی دقیق کتاب سیاست نشان میدهد که همواری و پیوستگی لازم در مطالب آن وجود ندارد؛ گویی کتاب از گفتارهای گوناگونی فراهم آمده که قصد نویسنده گردآوردن آنها در یک مجموعه نبوده است. ازاینرو مطالب مکرر در بخشهای سیاست بسیار دیده میشود؛ نویسنده پس از آنکه موضوعی را طرح میکند یکباره، به شیوه داستانهای مثنوی، نکته دیگری را پیش میکشد و رشته بحث را میگسلد. چنین روشی اگر در شعر پسندیده باشد در یک کتاب جدی و تحقیقی مطلوب نیست. در چند جا ارسطو گفتگو درباره نکاتی را وعده میدهد، اما در دنباله کتاب آن را وفا نمیکند. این عیبها و احتمال تصرف کسانی جز خود ارسطو در گردآوردن بخشهای سیاست، مایه آن شده است که مترجمان حرمت ترتیب قدیم مطالب کتاب را نگاه ندارند و خود روشهای تازهای در پیوستن آنها پیش نهند»[۴].
مترجم بهتر دیده که اصطلاحات خاص سیاست را تا جایی که میتواند به نزدیکترین معادلهای پارسی برگرداند؛ بهعنوانمثال در رابطه با واژه شهروند (polites) اینگونه توضیح میدهد: از میان معادلهای پارسی که در این ترجمه بهکار رفته واژه «شهروند» تازگی دارد. مترجم این واژه را در برابر polites یونانی و citizen و citoyen انگلیسی و فرانسه اقتباس کرده است. تا آنجا که دیده شده، در کتابهای ما این واژه را به «همشهری» برگرداندهاند که ظاهراً ترجمه لفظی همان «مواطن» عربی است؛ اما معنای مشارکت که از «هم» در «همشهری» و از مصدر مفاعله واژه «مواطن» دانسته میشوند، بههیچرو لازمه اصل یونانی polites یا معادلهای فرانسه و انگلیسی آن نیست. پسوندهای «es» و «zein» در هر سه این واژهها معنای بستگی میدهد و به گمان مترجم، هیچ پسوندی چون «وند» در پارسی بر افاده آن توانانی ندارد. از این گذشته، ارسطو در تعریف polites اصول وضع فرد را از لحاظ ارتباطش با شهر در نظر دارد، نه با همانندانش. ازاینرو در انتخاب هر معادل دیگری برای این واژه باید معنای رابطه فرد را با شهر مقدم بر معانی دیگر در نظر داشت. واژه «شهری» چندان از مقصود دور نیست؛ اما چون از برای متضاد «روستایی» بهکار میرود، معنی آن را آشفته میکند[۵].
در بخش دیگری از مقدمه، کتاب سیاست مورد نقد قرار گرفته است. به اعتقاد مترجم سیاست نه مهمترین کتاب ارسطو و نه مظهر نخستین کوشش فکری انسان برای حل مسائل سیاسی است... ارسطو در سیاست، منطق و مابعدالطبیعه را که چاشنی نوشتههای پیشینیان درباره حکومت بود، یکسره کنار گذاشت و حدود یک بحث سیاسی را روشن کرد. درباره او بهحق باید گفت که سیاست را از آسمان به زمین آورد. در سیاست، بهجای آنکه از مدینه فاضله داستان سراید، سازمان حکومتهای آتن و اسپارت و کارتاژ را وصف میکند. ارسطو هر پدیده سیاسی را در جوامع انسانی آفریده تغییرات اجتماعی میداند؛ ازاینرو به دیده او بدعتهای سیاسی در شهرهای یونان، پیش از آنکه پسندیده یا نکوهیده باشد، معلول برخورد منافع و کشمکش توانگران و تهیدستان است[۶].
ترتیب و خلاصه مطالب کتاب سیاست، آخرین بخش مقدمه کتاب است. در بخشی از خلاصه کتاب هشتم میخوانیم: «ورزش نخستین مرحله آموزش و پرورش است، اما نباید مانند اسپارتیان در پرورش هوش و اندیشه کودک کوتاهی کرد»[۷].
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و نمایه الفاظ در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
پیشگفتار و متن کتاب.