ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم: تفاوت میان نسخهها
جز (Yqorbani@noornet.net صفحهٔ ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم را به ابن ابى اُصَيْبِعه، موفقالدين ابوالعباس احمد بن قاسم سعدى خزرجى منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type="authorName" |ابن | ! نام!! data-type="authorName" |ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
'''ابن ابى اُصَيْبِعه، موفقالدين ابوالعباس احمد بن قاسم سعدى خزرجى''' (ح 595- 668ق) مشهورترين پزشک خاندان ابىاصيبعه است. جدّ او، خليفه بن يونس، از نزدیک ان صلاحالدين ايوبى بهشمار مىرفت. دو پسر خليفه بن يونس، قاسم و على، از پزشکان معروف بيمارستان ناصرى و نيز ساليان دراز در خدمت شاهان و امراى ايوبى بودند. | '''ابن ابى اُصَيْبِعه، موفقالدين ابوالعباس احمد بن قاسم سعدى خزرجى''' (ح 595- 668ق) مشهورترين پزشک خاندان ابىاصيبعه است. جدّ او، خليفه بن يونس، از نزدیک ان صلاحالدين ايوبى بهشمار مىرفت. دو پسر خليفه بن يونس، قاسم و على، از پزشکان معروف بيمارستان ناصرى و نيز ساليان دراز در خدمت شاهان و امراى ايوبى بودند. | ||
احمد در دمشق زاده شد و پرورش يافت. وى پس از فراگرفتن ادبيات و مقدمات پزشکى و كحالى، نزد پدر و عمویش، در بيمارستان نورى دمشق نزد رضىالدين رحبى، ابن بيطار و عبدالرحيم بن على دخوار به آموختن پزشکى پرداخت. سالهاى آموزش ابن ابىاصيبعه نزد ابن بيطار و دخوار از دورانهاى خوش زندگانى وى بوده است. وى با ابن بيطار در مناطق پيرامون دمشق به جستوجوى | == ولادت == | ||
احمد در دمشق زاده شد و پرورش يافت. | |||
== تحصیلات == | |||
وى پس از فراگرفتن ادبيات و مقدمات پزشکى و كحالى، نزد پدر و عمویش، در بيمارستان نورى دمشق نزد رضىالدين رحبى، ابن بيطار و عبدالرحيم بن على دخوار به آموختن پزشکى پرداخت. سالهاى آموزش ابن ابىاصيبعه نزد ابن بيطار و دخوار از دورانهاى خوش زندگانى وى بوده است. وى با ابن بيطار در مناطق پيرامون دمشق به جستوجوى گیاهان طبى مىپرداخت و از او در گیاهشناسى نيز بسيار آموخت. ابن ابىاصيبعه خوش قريحه و باهوش بود و به زودى در شناخت و درمان بيمارىها مهارت يافت و در همان بيمارستان به كار و نيز تدريس پرشكى مشغول شد. عمران بن صدقه، همكار وى در بيمارستان نورى، کتابخانهاى بزرگ از آثار پزشکى داشت و چنين مىنمايد كه ابن ابىاصيبعه از آن کتابخانه به ویژه در تأليف کتاب «عيون الانباء في طبقات الاطباء» استفاده بسيار كرده است. | |||
وى در 631ق به قاهره رفت و در بيمارستان ناصرى به طبابت و تدريس مشغول گشت. همكار نامدار وى در آنجا، سديدالدين بن ابى البيان اسرائيلى بود كه ابن ابىاصيبعه از دانش او در داروسازى استفاده مىكرد و در گردآورى مطالب کتاب اقرابادين به وى يارى مىرساند. در632ق به بيمارستان نورى دمشق بازگشت و در 634ق به عنوان پزشک مخصوص امیر عزالدين اَيدَمور بن على، به صفد رفت و 34 سال بقيه عمر خود را در آنجا به كارهاى درمانى و تأليف كتب گذراند و در همانجا درگذشت. | وى در 631ق به قاهره رفت و در بيمارستان ناصرى به طبابت و تدريس مشغول گشت. همكار نامدار وى در آنجا، سديدالدين بن ابى البيان اسرائيلى بود كه ابن ابىاصيبعه از دانش او در داروسازى استفاده مىكرد و در گردآورى مطالب کتاب اقرابادين به وى يارى مىرساند. در632ق به بيمارستان نورى دمشق بازگشت و در 634ق به عنوان پزشک مخصوص امیر عزالدين اَيدَمور بن على، به صفد رفت و 34 سال بقيه عمر خود را در آنجا به كارهاى درمانى و تأليف كتب گذراند و در همانجا درگذشت. | ||
از شاگردان معروف او، | از شاگردان معروف او، امینالدوله ابوالفرج بن القُفّ است. | ||
== وفات == | |||
در سال 668ق در صفد درگذشت. | |||
== | ==آثار== | ||
يادگار مهم ابن ابىاصيبعه، «[[عيون الأنباء في طبقات الأطباء (خزرجی)|عيون الانباء في طبقات الاطباء]]» است كه عمدهترين منبع آگاهى ما از تاريخ طب اسلامى تا روزگار اوست. | |||
علاوه بر اثر مذكور، وى آثار ديگرى نيز داشته كه از آنها در عيون و برخى منابع ديگر نام برده شده، ولى بعدها از میان رفتهاند. از این جملهاند: | علاوه بر اثر مذكور، وى آثار ديگرى نيز داشته كه از آنها در عيون و برخى منابع ديگر نام برده شده، ولى بعدها از میان رفتهاند. از این جملهاند: | ||
خط ۵۵: | خط ۶۱: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۷: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده: | [[رده:پزشکان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۵
نام | ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم |
---|---|
نامهای دیگر | خزرجی، موفقالدین احمد بن قاسم
سعدی، ابوالعباس احمد |
نام پدر | قاسم سعدى خزرجى |
متولد | 595ق |
محل تولد | دمشق |
رحلت | 668 ق |
اساتید | رضىالدين رحبى، ابن بيطار و عبدالرحيم بن على دخوار |
برخی آثار | عيون الأنباء في طبقات الأطباء (خزرجی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE03015AUTHORCODE |
ابن ابى اُصَيْبِعه، موفقالدين ابوالعباس احمد بن قاسم سعدى خزرجى (ح 595- 668ق) مشهورترين پزشک خاندان ابىاصيبعه است. جدّ او، خليفه بن يونس، از نزدیک ان صلاحالدين ايوبى بهشمار مىرفت. دو پسر خليفه بن يونس، قاسم و على، از پزشکان معروف بيمارستان ناصرى و نيز ساليان دراز در خدمت شاهان و امراى ايوبى بودند.
ولادت
احمد در دمشق زاده شد و پرورش يافت.
تحصیلات
وى پس از فراگرفتن ادبيات و مقدمات پزشکى و كحالى، نزد پدر و عمویش، در بيمارستان نورى دمشق نزد رضىالدين رحبى، ابن بيطار و عبدالرحيم بن على دخوار به آموختن پزشکى پرداخت. سالهاى آموزش ابن ابىاصيبعه نزد ابن بيطار و دخوار از دورانهاى خوش زندگانى وى بوده است. وى با ابن بيطار در مناطق پيرامون دمشق به جستوجوى گیاهان طبى مىپرداخت و از او در گیاهشناسى نيز بسيار آموخت. ابن ابىاصيبعه خوش قريحه و باهوش بود و به زودى در شناخت و درمان بيمارىها مهارت يافت و در همان بيمارستان به كار و نيز تدريس پرشكى مشغول شد. عمران بن صدقه، همكار وى در بيمارستان نورى، کتابخانهاى بزرگ از آثار پزشکى داشت و چنين مىنمايد كه ابن ابىاصيبعه از آن کتابخانه به ویژه در تأليف کتاب «عيون الانباء في طبقات الاطباء» استفاده بسيار كرده است.
وى در 631ق به قاهره رفت و در بيمارستان ناصرى به طبابت و تدريس مشغول گشت. همكار نامدار وى در آنجا، سديدالدين بن ابى البيان اسرائيلى بود كه ابن ابىاصيبعه از دانش او در داروسازى استفاده مىكرد و در گردآورى مطالب کتاب اقرابادين به وى يارى مىرساند. در632ق به بيمارستان نورى دمشق بازگشت و در 634ق به عنوان پزشک مخصوص امیر عزالدين اَيدَمور بن على، به صفد رفت و 34 سال بقيه عمر خود را در آنجا به كارهاى درمانى و تأليف كتب گذراند و در همانجا درگذشت.
از شاگردان معروف او، امینالدوله ابوالفرج بن القُفّ است.
وفات
در سال 668ق در صفد درگذشت.
آثار
يادگار مهم ابن ابىاصيبعه، «عيون الانباء في طبقات الاطباء» است كه عمدهترين منبع آگاهى ما از تاريخ طب اسلامى تا روزگار اوست.
علاوه بر اثر مذكور، وى آثار ديگرى نيز داشته كه از آنها در عيون و برخى منابع ديگر نام برده شده، ولى بعدها از میان رفتهاند. از این جملهاند:
- حكايات الاطباء في علاجات الادواء.
- اصابات المنجمین.
- التجارب و الفوائد و معالم الامم[۱].
پانویس
- ↑ مولوی، محمدعلی، ج2، ص627-628
منابع مقاله
مولوی، محمدعلی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374ش