خدا و صفات جمال و جلال: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =35062
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17545
    | کتابخوان همراه نور =17545
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۷: خط ۲۸:
    }}
    }}


    '''خدا و صفات جمال و جلال'''، اثر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‎الله جعفر سبحانی]] درباره، اولین اصل از اصول دین اسلام است که توسط [[استادی، رضا|رضا استادی]] گردآوری شده است.
    '''خدا و صفات جمال و جلال'''، اثر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله جعفر سبحانی]] درباره، اولین اصل از اصول دین اسلام است که توسط [[استادی، رضا|رضا استادی]] گردآوری شده است.


    در واقع این اثر، فصل دوم کتاب «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل» است که شامل درس‎های بیست‎و‎یک تا چهل از آن کتاب می‎شود و [[استادی، رضا|آیت‎الله استادی]] آن را خلاصه و منتشر نموده است.<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، ص141-221</ref>.
    در واقع این اثر، فصل دوم کتاب «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل» است که شامل درس‎های بیست‌و‎یک تا چهل از آن کتاب می‌شود و [[استادی، رضا|آیت‌الله استادی]] آن را خلاصه و منتشر نموده است.<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، ص141-221</ref>.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۷: خط ۳۸:
    برای آشنایی با محتوای این کتاب، توجه به نکات زیر ضروری است:
    برای آشنایی با محتوای این کتاب، توجه به نکات زیر ضروری است:


    الف)- نویسنده برای اثبات یگانگی خداوند پنج دلیل می‎آورد که چهار دلیل آن از راه برهان عقلی و یک دلیل آن از راه فطرت است. ایشان بعد از هر دلیل به توضیح آن برهان می‎پردازد. نویسنده دلیل اول را چنین اقامه می‎کند: «هرگاه فرض کنیم که برای خدای جهان همتا و نظیری وجود دارد، لازمه‎اش این است که هریک از خدای جهان و همتای او از دو جزء مرکب باشند و ترکیب شدن از دو جزء، مستلزم نیاز و احتیاج است و احتیاج با خداوندگاری سازگار نیست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>.
    الف)- نویسنده برای اثبات یگانگی خداوند پنج دلیل می‌آورد که چهار دلیل آن از راه برهان عقلی و یک دلیل آن از راه فطرت است. ایشان بعد از هر دلیل به توضیح آن برهان می‌پردازد. نویسنده دلیل اول را چنین اقامه می‌کند: «هرگاه فرض کنیم که برای خدای جهان همتا و نظیری وجود دارد، لازمه‌اش این است که هریک از خدای جهان و همتای او از دو جزء مرکب باشند و ترکیب شدن از دو جزء، مستلزم نیاز و احتیاج است و احتیاج با خداوندگاری سازگار نیست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>.


    ب)- نویسنده در توضیح می‎گوید: لازمه تعدد و دو بودن این است که این دو در یک‎جهت یا جهاتی با هم مشترک و در جهت یا جهات دیگر با هم اختلاف داشته باشند؛ به‎عبارت‎دیگر اگر دوگانگی دو موجود راست باشد، باید از یک‎جهت یا جهاتی شبیه هم و از جهت یا جهاتی از هم متمایز باشند، وگرنه دوگانگی آن دو حقیقت نخواهد داشت و یکی بیش نخواهند بود و این را نیز می‎دانیم که هر موجود مرکبی، به اجزای خود نیازمند است؛ همانند ماشین چاپی که از قطعات مختلفی تشکیل شده است. این واحد صنعتی به این قطعات گوناگون نیز نیاز دارد و بدون ترکیب و هماهنگی این قطعات، هستی و کارایی یک ماشین چاپ امکان‎پذیر نیست. همین‎طور اگر خدای جهان مرکب از دو جزء باشد، به اجزای خود نیازمند خواهد بود؛ یعنی هستی او بستگی به هستی آن دو جزء خواهد داشت و خدا از هرگونه نیاز و احتیاج منزه است.<ref>ر.ک: همان، ص9-11</ref>.
    ب)- نویسنده در توضیح می‌گوید: لازمه تعدد و دو بودن این است که این دو در یک‌جهت یا جهاتی با هم مشترک و در جهت یا جهات دیگر با هم اختلاف داشته باشند؛ به‌عبارت‌دیگر اگر دوگانگی دو موجود راست باشد، باید از یک‌جهت یا جهاتی شبیه هم و از جهت یا جهاتی از هم متمایز باشند، وگرنه دوگانگی آن دو حقیقت نخواهد داشت و یکی بیش نخواهند بود و این را نیز می‌دانیم که هر موجود مرکبی، به اجزای خود نیازمند است؛ همانند ماشین چاپی که از قطعات مختلفی تشکیل شده است. این واحد صنعتی به این قطعات گوناگون نیز نیاز دارد و بدون ترکیب و هماهنگی این قطعات، هستی و کارایی یک ماشین چاپ امکان‌پذیر نیست. همین‎طور اگر خدای جهان مرکب از دو جزء باشد، به اجزای خود نیازمند خواهد بود؛ یعنی هستی او بستگی به هستی آن دو جزء خواهد داشت و خدا از هرگونه نیاز و احتیاج منزه است.<ref>ر.ک: همان، ص9-11</ref>.


    ج)- درس سوم کتاب به مباحث توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال و توحید در عبادت اختصاص یافته است و نویسنده در پایان چنین نتیجه‎ای از آن گرفته است:
    ج)- درس سوم کتاب به مباحث توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال و توحید در عبادت اختصاص یافته است و نویسنده در پایان چنین نتیجه‌ای از آن گرفته است:
    # خدا یگانه است و شریک ندارد؛
    # خدا یگانه است و شریک ندارد؛
    # صفات او عین ذات او است و تعدد به هیچ معنا در ذات او راه ندارد؛
    # صفات او عین ذات او است و تعدد به هیچ معنا در ذات او راه ندارد؛
    خط ۴۷: خط ۴۸:
    # جز ذات اقدس او، موجودی شایسته پرستش نیست و عبادت فقط از آن خداوند است.<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>.
    # جز ذات اقدس او، موجودی شایسته پرستش نیست و عبادت فقط از آن خداوند است.<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>.


    د)- نویسنده در درس بعدی به مباحث مربوط به «تثلیث» پرداخته است و می‎گوید: برای تثلیث می‎توان دو وجه در نظر گرفت:
    د)- نویسنده در درس بعدی به مباحث مربوط به «تثلیث» پرداخته است و می‌گوید: برای تثلیث می‌توان دو وجه در نظر گرفت:
    # هرکدام از خدایان سه‎گانه، وجود مستقل دارند و هرکدام با وجود و تشخص خاصی خودنمایی می‎کنند؛ در این صورت هرکدام، فردی تام و مستقل هستند که به نام خدا شناخته می‎شوند. اگر به این معنا باشد یقیناً شرک است.
    # هرکدام از خدایان سه‌گانه، وجود مستقل دارند و هرکدام با وجود و تشخص خاصی خودنمایی می‌کنند؛ در این صورت هرکدام، فردی تام و مستقل هستند که به نام خدا شناخته می‌شوند. اگر به این معنا باشد یقیناً شرک است.
    # هرکدام از این سه استقلال نداشته باشند، ولی بر اثر ترکیب و به‎هم‎پیوستگی، خدای جهان را تشکیل می‎دهند. در این صورت خداوند مرکب از اجزاء خواهد شد و ملازم با احتیاج و باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>.
    # هرکدام از این سه استقلال نداشته باشند، ولی بر اثر ترکیب و به‌هم‌پیوستگی، خدای جهان را تشکیل می‌دهند. در این صورت خداوند مرکب از اجزاء خواهد شد و ملازم با احتیاج و باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>.


    ه)- نویسنده در ادامه به صفات خداوند می‎پردازد و ابتدا صفت قدرت را بیان می‎‎کند و بعد از توضیح و اثبات آن صفت برای خداوند به سه پرسش در این زمینه پاسخ می‎دهد.
    ه)- نویسنده در ادامه به صفات خداوند می‌پردازد و ابتدا صفت قدرت را بیان می‎‎کند و بعد از توضیح و اثبات آن صفت برای خداوند به سه پرسش در این زمینه پاسخ می‌دهد.
    او می‎گوید: سومین سؤال چنین است که آیا خداوند می‎تواند موجودی بسازد که از نابود کردن آن عاجز باشد؟ اگر گفتیم این کار شدنی نیست، معنی آن این نیست که خدا عاجز است، بلکه معنایش این است که این کار محال ذاتی است؛ زیرا لازمه‎اش این است که آن وجود هم «ممکن‎ الوجود» باشد هم نباشد؛ بدین معنا که از طرفی مخلوق خداست، پس ممکن‎ الوجود است و معنای آن این است که قابل فنا و نیستی است و از طرفی گفته می‎شود خدا نتواند آن را نابود کند؛ یعنی قابل فنا و نیستی نباشد («باشد» و «نباشد»، اجتماع نقیضین و محال است و سؤال باطل)<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.
    او می‌گوید: سومین سؤال چنین است که آیا خداوند می‌تواند موجودی بسازد که از نابود کردن آن عاجز باشد؟ اگر گفتیم این کار شدنی نیست، معنی آن این نیست که خدا عاجز است، بلکه معنایش این است که این کار محال ذاتی است؛ زیرا لازمه‌اش این است که آن وجود هم «ممکن‎ الوجود» باشد هم نباشد؛ بدین معنا که از طرفی مخلوق خداست، پس ممکن‎ الوجود است و معنای آن این است که قابل فنا و نیستی است و از طرفی گفته می‌شود خدا نتواند آن را نابود کند؛ یعنی قابل فنا و نیستی نباشد («باشد» و «نباشد»، اجتماع نقیضین و محال است و سؤال باطل)<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.


    و)- ایشان در ادامه، صفاتی چون علم، حیات، بصر و سمع، حکمت، عدل و برخی دیگر از صفات ثبوتیه و نیز صفات سلبیه را مورد بحث و بررسی قرار می‎دهد. در میان این مباحث سؤالاتی مطرح و به آنها پاسخ می‎دهد.
    و)- ایشان در ادامه، صفاتی چون علم، حیات، بصر و سمع، حکمت، عدل و برخی دیگر از صفات ثبوتیه و نیز صفات سلبیه را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در میان این مباحث سؤالاتی مطرح و به آنها پاسخ می‌دهد.


    یکی از آن سؤالات این است که با اینکه خدای متعال واحد و یگانه است، چرا در قرآن مجید می‎گوید: ما انسان را خلق کردیم، ما قرآن را نازل کردیم؛ چرا خداوند از خود به ضمیر جمع تعبیر می‎کند؟
    یکی از آن سؤالات این است که با اینکه خدای متعال واحد و یگانه است، چرا در قرآن مجید می‌گوید: ما انسان را خلق کردیم، ما قرآن را نازل کردیم؛ چرا خداوند از خود به ضمیر جمع تعبیر می‌کند؟
    در جواب باید گفت ما می‎دانیم در قسمتی از آیات نسبت به خدای متعال ضمیر جمع آمده است و در قسمت دیگر از آیات ضمیر مفرد استعمال شده است و نیز می‎دانیم که ضمیر جمع، گاهی برای جمع واقعی، یعنی عده‎ای که از دو نفر بیشتر باشند به‎کار می‎رود و گاهی هم برای تعظیم و بزرگداشت یک نفر، که این نوع استعمال در هر زبانی رایج و متداول است؛ شاید به‎کار رفتن ضمیر جمع برای خدا، یکی از جهاتش همین باشد<ref>ر.ک: همان، ص138-139</ref>.
    در جواب باید گفت ما می‌دانیم در قسمتی از آیات نسبت به خدای متعال ضمیر جمع آمده است و در قسمت دیگر از آیات ضمیر مفرد استعمال شده است و نیز می‌دانیم که ضمیر جمع، گاهی برای جمع واقعی، یعنی عده‌ای که از دو نفر بیشتر باشند به‌کار می‌رود و گاهی هم برای تعظیم و بزرگداشت یک نفر، که این نوع استعمال در هر زبانی رایج و متداول است؛ شاید به‌کار رفتن ضمیر جمع برای خدا، یکی از جهاتش همین باشد<ref>ر.ک: همان، ص138-139</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.
    فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.


    پاورقی‎ها شامل آدرس آیات، روایات، اقوال و توضیح و ترجمه برخی از لغات می‎باشد.
    پاورقی‌ها شامل آدرس آیات، روایات، اقوال و توضیح و ترجمه برخی از لغات می‌باشد.


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    خط ۷۳: خط ۷۴:
       
       
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[شرح الأسماء شرح دعاء الجوشن الكبير]]
     
    [[شرح أسماء الله الحسنی (قشیری)]]
     
     
    [[شرح أسماء الله الحسنی للرازي]]
     
     
    [[شرح أسماء الله الحسنی (جمال‌زاده بوشهری)|شرح أسماء الله الحسنی]]
     
     
    [[المقصد الأسنی: شرح اسماء الله الحسنی]]
     
    [[المقام الأسنی في تفسير الأسماء الحسنی]]


    [[كشف المعنی عن سر أسماء الله الحسنی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    خط ۸۵: خط ۱۰۱:
       
       
    [[رده:الهیات (توحید)]]
    [[رده:الهیات (توحید)]]
    [[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد]]
    [[رده:1 فروردین الی 31 فروردین97]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۳

    خدا و صفات جمال و جلال
    خدا و صفات جمال و جلال
    پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده) استادی، رضا (تنظيم)
    ناشردفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
    مکان نشرايران - قم
    چاپ1
    موضوعتوحيد خدا - صفات
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏218‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏خ‎‏4‎‏ ‎‏1362
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    خدا و صفات جمال و جلال، اثر آیت‌الله جعفر سبحانی درباره، اولین اصل از اصول دین اسلام است که توسط رضا استادی گردآوری شده است.

    در واقع این اثر، فصل دوم کتاب «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل» است که شامل درس‎های بیست‌و‎یک تا چهل از آن کتاب می‌شود و آیت‌الله استادی آن را خلاصه و منتشر نموده است.[۱].

    ساختار

    کتاب، حاوی یک مقدمه از نویسنده و بیست درس است.

    گزارش محتوا

    برای آشنایی با محتوای این کتاب، توجه به نکات زیر ضروری است:

    الف)- نویسنده برای اثبات یگانگی خداوند پنج دلیل می‌آورد که چهار دلیل آن از راه برهان عقلی و یک دلیل آن از راه فطرت است. ایشان بعد از هر دلیل به توضیح آن برهان می‌پردازد. نویسنده دلیل اول را چنین اقامه می‌کند: «هرگاه فرض کنیم که برای خدای جهان همتا و نظیری وجود دارد، لازمه‌اش این است که هریک از خدای جهان و همتای او از دو جزء مرکب باشند و ترکیب شدن از دو جزء، مستلزم نیاز و احتیاج است و احتیاج با خداوندگاری سازگار نیست»[۲].

    ب)- نویسنده در توضیح می‌گوید: لازمه تعدد و دو بودن این است که این دو در یک‌جهت یا جهاتی با هم مشترک و در جهت یا جهات دیگر با هم اختلاف داشته باشند؛ به‌عبارت‌دیگر اگر دوگانگی دو موجود راست باشد، باید از یک‌جهت یا جهاتی شبیه هم و از جهت یا جهاتی از هم متمایز باشند، وگرنه دوگانگی آن دو حقیقت نخواهد داشت و یکی بیش نخواهند بود و این را نیز می‌دانیم که هر موجود مرکبی، به اجزای خود نیازمند است؛ همانند ماشین چاپی که از قطعات مختلفی تشکیل شده است. این واحد صنعتی به این قطعات گوناگون نیز نیاز دارد و بدون ترکیب و هماهنگی این قطعات، هستی و کارایی یک ماشین چاپ امکان‌پذیر نیست. همین‎طور اگر خدای جهان مرکب از دو جزء باشد، به اجزای خود نیازمند خواهد بود؛ یعنی هستی او بستگی به هستی آن دو جزء خواهد داشت و خدا از هرگونه نیاز و احتیاج منزه است.[۳].

    ج)- درس سوم کتاب به مباحث توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال و توحید در عبادت اختصاص یافته است و نویسنده در پایان چنین نتیجه‌ای از آن گرفته است:

    1. خدا یگانه است و شریک ندارد؛
    2. صفات او عین ذات او است و تعدد به هیچ معنا در ذات او راه ندارد؛
    3. کارهای هر موجود و اثر هر مخلوقی در عین اینکه منسوب به خود آن موجود و مخلوق است، مربوط به خدا نیز است؛
    4. جز ذات اقدس او، موجودی شایسته پرستش نیست و عبادت فقط از آن خداوند است.[۴].

    د)- نویسنده در درس بعدی به مباحث مربوط به «تثلیث» پرداخته است و می‌گوید: برای تثلیث می‌توان دو وجه در نظر گرفت:

    1. هرکدام از خدایان سه‌گانه، وجود مستقل دارند و هرکدام با وجود و تشخص خاصی خودنمایی می‌کنند؛ در این صورت هرکدام، فردی تام و مستقل هستند که به نام خدا شناخته می‌شوند. اگر به این معنا باشد یقیناً شرک است.
    2. هرکدام از این سه استقلال نداشته باشند، ولی بر اثر ترکیب و به‌هم‌پیوستگی، خدای جهان را تشکیل می‌دهند. در این صورت خداوند مرکب از اجزاء خواهد شد و ملازم با احتیاج و باطل است.[۵].

    ه)- نویسنده در ادامه به صفات خداوند می‌پردازد و ابتدا صفت قدرت را بیان می‎‎کند و بعد از توضیح و اثبات آن صفت برای خداوند به سه پرسش در این زمینه پاسخ می‌دهد. او می‌گوید: سومین سؤال چنین است که آیا خداوند می‌تواند موجودی بسازد که از نابود کردن آن عاجز باشد؟ اگر گفتیم این کار شدنی نیست، معنی آن این نیست که خدا عاجز است، بلکه معنایش این است که این کار محال ذاتی است؛ زیرا لازمه‌اش این است که آن وجود هم «ممکن‎ الوجود» باشد هم نباشد؛ بدین معنا که از طرفی مخلوق خداست، پس ممکن‎ الوجود است و معنای آن این است که قابل فنا و نیستی است و از طرفی گفته می‌شود خدا نتواند آن را نابود کند؛ یعنی قابل فنا و نیستی نباشد («باشد» و «نباشد»، اجتماع نقیضین و محال است و سؤال باطل)[۶].

    و)- ایشان در ادامه، صفاتی چون علم، حیات، بصر و سمع، حکمت، عدل و برخی دیگر از صفات ثبوتیه و نیز صفات سلبیه را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در میان این مباحث سؤالاتی مطرح و به آنها پاسخ می‌دهد.

    یکی از آن سؤالات این است که با اینکه خدای متعال واحد و یگانه است، چرا در قرآن مجید می‌گوید: ما انسان را خلق کردیم، ما قرآن را نازل کردیم؛ چرا خداوند از خود به ضمیر جمع تعبیر می‌کند؟ در جواب باید گفت ما می‌دانیم در قسمتی از آیات نسبت به خدای متعال ضمیر جمع آمده است و در قسمت دیگر از آیات ضمیر مفرد استعمال شده است و نیز می‌دانیم که ضمیر جمع، گاهی برای جمع واقعی، یعنی عده‌ای که از دو نفر بیشتر باشند به‌کار می‌رود و گاهی هم برای تعظیم و بزرگداشت یک نفر، که این نوع استعمال در هر زبانی رایج و متداول است؛ شاید به‌کار رفتن ضمیر جمع برای خدا، یکی از جهاتش همین باشد[۷].

    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.

    پاورقی‌ها شامل آدرس آیات، روایات، اقوال و توضیح و ترجمه برخی از لغات می‌باشد.

    پانویس

    1. ر.ک: سبحانی، جعفر، ص141-221
    2. ر.ک: متن کتاب، ص9
    3. ر.ک: همان، ص9-11
    4. ر.ک: همان، ص32
    5. ر.ک: همان، ص37-38
    6. ر.ک: همان، ص51
    7. ر.ک: همان، ص138-139

    منابع مقاله

    1. متن کتاب.
    2. سبحانی، جعفر، «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل»، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 1379.


    وابسته‌ها