رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =1 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =1 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور =')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
     
    (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۸: خط ۱۸:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =16533
    | کتابخوان همراه نور =16533
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۴: خط ۲۵:
    }}
    }}
       
       
    '''رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير'''، تألیف ابو‌القاسم محمدبن ابو‌العلاء محمد بن محمد بن سماک عاملی اندلسی (زنده در نیمه دوم قرن 8 و اوایل قرن 9ق)، کتابی است به زبان عربی و با موضوع ادبیات سیاسی عرب، در دوره‌ای که تاریخ اسلامی رونق گرفت. این کتاب به ارتباطات سیاسی رعیت و سلطان در دوره ترقی و رشد حکومت اندلس پرداخته است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص4-3</ref>
    '''رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير'''، تألیف ابو‌القاسم محمدبن ابو‌العلاء محمد بن محمد بن سماک عاملی اندلسی (زنده در نیمه دوم قرن 8 و اوایل قرن 9ق)، کتابی است به زبان عربی و با موضوع ادبیات سیاسی عرب، در دوره‌ای که تاریخ اسلامی رونق گرفت. این کتاب به ارتباطات سیاسی رعیت و سلطان در دوره ترقی و رشد حکومت اندلس پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص4-3]</ref>


    زمان تقریبی نگارش این کتاب، حدود 797 تا 811ق، است.<ref>ر.ک: تقدیم محقق، ص12</ref>
    زمان تقریبی نگارش این کتاب، حدود 797 تا 811ق، است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/12 ر.ک: تقدیم محقق، ص12]</ref>


    مؤلف این کتاب را حاصل تجربیات سی‌وسه ساله‌ خدمت صادقانه‌اش به سلطان می‌داند<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص20</ref>
    مؤلف این کتاب را حاصل تجربیات سی‌وسه ساله‌ خدمت صادقانه‌اش به سلطان می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/20 ر.ک: مقدمه مؤلف، ص20]</ref>
       
       
    کتاب، توسط دکتر سلیمان قرشی تحقیق و مقدمه‌نگاری شده است.
    کتاب، توسط دکتر سلیمان قرشی تحقیق و مقدمه‌نگاری شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    این کتاب، مشتمل است بر: مقدمه محقق، تقدیم وی، مقدمه مؤلف و متن اصلی در چهل باب و یک خاتمه. مؤلف کتاب برای تألیف آن، به حدود شصت منبع ارجاع داده است.<ref>ر.ک: فهرس المصادر و المراجع، ص179-176</ref>
    این کتاب، مشتمل است بر: مقدمه محقق، تقدیم وی، مقدمه مؤلف و متن اصلی در چهل باب و یک خاتمه. مؤلف کتاب برای تألیف آن، به حدود شصت منبع ارجاع داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/176 ر.ک: فهرس المصادر و المراجع، ص179-176]</ref>


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    سلیمان قرشی، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، سه امر را مورد ارزیابی قرار داده است: درباره کتاب، نویسنده و نسخه‌هایی که به آن مراجعه شده است.
    سلیمان قرشی، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، سه امر را مورد ارزیابی قرار داده است: درباره کتاب، نویسنده و نسخه‌هایی که به آن مراجعه شده است.
    او در قسمت درباره کتاب به شروع و ادامه آداب سلطانی، کتاب حاضر و نویسندگی در روش‌های سیاست و حکومت در اندلس و ساختار گفتمان سیاسی رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير، پرداخته است. وی در باب شروع آداب سلطانی معتقد است عرب بادیه‌نشین به علت عادت به خشونت‌های زندگی، تحمل اینکه زیر بار حکومت یا سلطان برود را نداشت و با ظهور اسلام بود که حکومت، دولت و سلطان، برای اعراب موضوعیت پیدا کرد<ref>ر.ک: تقدیم محقق، ص6-5</ref>
    او در قسمت درباره کتاب به شروع و ادامه آداب سلطانی، کتاب حاضر و نویسندگی در روش‌های سیاست و حکومت در اندلس و ساختار گفتمان سیاسی رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير، پرداخته است. وی در باب شروع آداب سلطانی معتقد است عرب بادیه‌نشین به علت عادت به خشونت‌های زندگی، تحمل اینکه زیر بار حکومت یا سلطان برود را نداشت و با ظهور اسلام بود که حکومت، دولت و سلطان، برای اعراب موضوعیت پیدا کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/5 ر.ک: تقدیم محقق، ص6-5]</ref>


    وی درباره کتاب حاضر می‌گوید: نویسنده در عهد المستعین نصری (ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد الغنی بالله (متوفی 1408م)، پسر ابوحجاج یوسف دوم که بعد از پدرش در سال 1396م، حکومت را به دست گرفت)، این کتاب را برای او و به جهت تثبیت پایه‌های حکومت وی که با شروع فتنه‌های داخلی و جنگ با ممالک نصرانی رو به لرزش بود، نوشت<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>
    وی درباره کتاب حاضر می‌گوید: نویسنده در عهد المستعین نصری (ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد الغنی بالله (متوفی 1408م)، پسر ابوحجاج یوسف دوم که بعد از پدرش در سال 1396م، حکومت را به دست گرفت)، این کتاب را برای او و به جهت تثبیت پایه‌های حکومت وی که با شروع فتنه‌های داخلی و جنگ با ممالک نصرانی رو به لرزش بود، نوشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>


    نویسنده این کتاب، سعادت عموم مردم را در ستایش پادشاه و اطاعت از او می‌داند و برای جا انداختن این مطلب از مجموعه‌ای از اقوال مأثور و آرای مشهور کمک می‌گیرد. از نظر او اساسا توفیق اسپانیای آن روز که به پراکندگی سیاسی معروف بود در همین نکته نهفته است.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>
    نویسنده این کتاب، سعادت عموم مردم را در ستایش پادشاه و اطاعت از او می‌داند و برای جا انداختن این مطلب از مجموعه‌ای از اقوال مأثور و آرای مشهور کمک می‌گیرد. از نظر او اساسا توفیق اسپانیای آن روز که به پراکندگی سیاسی معروف بود در همین نکته نهفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>


    در بخش درباره نویسنده، به معرفی اجمالی از نویسنده و پدر وی می‌پردازد و بیان می‌کند که نویسنده رونق التحبير، کاتب دربار سلطان بود و این سمت را از پدرش به ارث برد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
    در بخش درباره نویسنده، به معرفی اجمالی از نویسنده و پدر وی می‌پردازد و بیان می‌کند که نویسنده رونق التحبير، کاتب دربار سلطان بود و این سمت را از پدرش به ارث برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>


    ابوالقاسم محمد بن ابوالعلاء معاصر سه تن از پادشاهان بنی‌نصر در اندلس بوده؛ یعنی ابوعبدالله محمد الغنی بالله، فرزندش یوسف و محمد حفید الغنی بالله که این کتاب به او تقدیم شده است.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>
    ابوالقاسم محمد بن ابوالعلاء معاصر سه تن از پادشاهان بنی‌نصر در اندلس بوده؛ یعنی ابوعبدالله محمد الغنی بالله، فرزندش یوسف و محمد حفید الغنی بالله که این کتاب به او تقدیم شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>


    از ابن سماک سه کتاب برجای مانده است: کتاب حاضر که در باب آداب سلطانی است، الحلل الموشية في ذكر الأخبار المراكشية که از مصادر تاریخی مهم است و به بیان حیات سیاسی از دوران مرابطیه و موحدیه به بعد پرداخته است و الزهرات المنثورة في نكت الأخبار المأثورة که مجموعه‌ای از اخبار و مواعظ است و قصد مؤلف از آن آموزش امیران و فرزندان سلاطین است. کتاب سوم از لحاظ محتوایی به رونق التحبير شباهت دارد<ref>ر.ک: همان، ص13-12</ref>
    از ابن سماک سه کتاب برجای مانده است: کتاب حاضر که در باب آداب سلطانی است، الحلل الموشية في ذكر الأخبار المراكشية که از مصادر تاریخی مهم است و به بیان حیات سیاسی از دوران مرابطیه و موحدیه به بعد پرداخته است و الزهرات المنثورة في نكت الأخبار المأثورة که مجموعه‌ای از اخبار و مواعظ است و قصد مؤلف از آن آموزش امیران و فرزندان سلاطین است. کتاب سوم از لحاظ محتوایی به رونق التحبير شباهت دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/12 ر.ک: همان، ص13-12]</ref>


    محقق در قسمت درباره نسخه‌هایی که به آنها مراجعه کرده، دو نسخه خطی را ذکر می‌کند که شرح آن خواهد آمد.
    محقق در قسمت درباره نسخه‌هایی که به آنها مراجعه کرده، دو نسخه خطی را ذکر می‌کند که شرح آن خواهد آمد.
    خط ۵۳: خط ۵۴:
    بیشتر چهل باب کتاب مذکور، به بیان اخلاقیات، حقوق، وظایف، آداب و... مربوط به سلطان می‌پردازد، اما از باب چهارم تا پانزدهم آن در بیان امور مربوط به سایر مقامات مملکتی مثل وزیر، کاتب، نگهبان، قاضی، نیروهای نظامی و... است.
    بیشتر چهل باب کتاب مذکور، به بیان اخلاقیات، حقوق، وظایف، آداب و... مربوط به سلطان می‌پردازد، اما از باب چهارم تا پانزدهم آن در بیان امور مربوط به سایر مقامات مملکتی مثل وزیر، کاتب، نگهبان، قاضی، نیروهای نظامی و... است.


    مؤلف در باب اول کتاب، ضمن ستایش جایگاه سلطانی شروط شش‌گانه‌ای چون سلامت در بدن و رأی، عدالت، اجتهاد، شجاعت و... را برای سلطان لازم می‌داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص24</ref>او در باب دوم ضمن تعریف عدالت<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>، تدبیر امور مردم در ده امر از جمله، صیانت از مرزها، اجرای عدالت و... را از وظایف سلطان دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص27-26</ref>
    مؤلف در باب اول کتاب، ضمن ستایش جایگاه سلطانی شروط شش‌گانه‌ای چون سلامت در بدن و رأی، عدالت، اجتهاد، شجاعت و... را برای سلطان لازم می‌داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص24</ref>او در باب دوم ضمن تعریف عدالت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>، تدبیر امور مردم در ده امر از جمله، صیانت از مرزها، اجرای عدالت و... را از وظایف سلطان دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/26 ر.ک: همان، ص27-26]</ref>


    وی صلاح مملکت را در عزت دین، تأمین امنیت و رعایت مصلحت رعیت می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>ابن سماک در سایر باب‌ها از حقوق واجب در ارتباط با سلطان و اینکه طوری با او برخورد شود که رعایت احترام و عظمتش بشود<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>، تقسیم وزیران به وزرای تفویض و تنفیذ و بیان اوصاف و شرایط هرکدام<ref>ر.ک: همان، ص39-35</ref>، تمجید از جایگاه کاتب<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>، تقسیم کاتبان به چهار قسم<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>و بیان وظایف و اهمیت و مراتب هریک<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>، عدم امکان مباشرت سلطان به قضاوت، معرفی [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] به‌عنوان اولین قاضی اسلام<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>، بیان شروط هفت‌گانه قضاوت<ref>ر.ک: همان، ص58-57</ref>، امور ده‌گانه‌ای که قاضی در ولایت عامه برعهده دارد<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>، ولایت در رد مظالم، رئیس شرطه (پلیس) و وظایف وی، محتسب، تعریف حسبه، بیان شرایط محتسب و وظایف وی<ref>ر.ک: همان، ص71-68</ref>و... سخن می‌گوید.
    وی صلاح مملکت را در عزت دین، تأمین امنیت و رعایت مصلحت رعیت می‌داند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>ابن سماک در سایر باب‌ها از حقوق واجب در ارتباط با سلطان و اینکه طوری با او برخورد شود که رعایت احترام و عظمتش بشود<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>، تقسیم وزیران به وزرای تفویض و تنفیذ و بیان اوصاف و شرایط هرکدام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/35 ر.ک: همان، ص39-35]</ref>، تمجید از جایگاه کاتب<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/40 ر.ک: همان، ص40]</ref>، تقسیم کاتبان به چهار قسم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>و بیان وظایف و اهمیت و مراتب هریک<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/42 ر.ک: همان، ص42]</ref>، عدم امکان مباشرت سلطان به قضاوت، معرفی [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] به‌عنوان اولین قاضی اسلام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>، بیان شروط هفت‌گانه قضاوت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/57 ر.ک: همان، ص58-57]</ref>، امور ده‌گانه‌ای که قاضی در ولایت عامه برعهده دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/60 ر.ک: همان، ص60]</ref>، ولایت در رد مظالم، رئیس شرطه (پلیس) و وظایف وی، محتسب، تعریف حسبه، بیان شرایط محتسب و وظایف وی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/68 ر.ک: همان، ص71-68]</ref>و... سخن می‌گوید.


    سایر باب‌های کتاب به موارد ذیل در روابط سیاسی جامعه اسلامی پرداخته است:
    سایر باب‌های کتاب به موارد ذیل در روابط سیاسی جامعه اسلامی پرداخته است:
    دیوان حکومتی و کارکنان آن و تقسیم مخارج آن برای چهار گروه و نظارت دائمی سلطان بر نحوه برداشت پول از آن، سفیران، روحیات لازم برای تصدی این منصب و ممانعت سلطان از تصدی این منصب به دست حریص و شراب‌خوار و نظارت دائمی سلطان بر احوال و اعمال سفیران، نیروهای نظامی و اینکه اقل فرماندهان آن‌ها باید چهار نفر باشند تا از جهات چهارگانه کشور محافظت کنند، بیان تعداد در لشکرها و رسته‌های نظامی، شرایط فرماندهان و نیروهای نظامی، حقوق هفت‌گانه نیروهای نظامی بر فرماندهان و بالعکس، عدم شرکت خود سلطان در جنگ، نحوه چینش نیروهای نظامی و تدابیر جنگی، آداب ورود نزد پادشاه و بیان روابط دیپلماتیک آن روزگار، نام‌گذاری سلطان به اسمی مختص و صدا کردن او به آن، ذکر اقسام چهارگانه نام‌گذاری بر مبنای احکام شرعی و مخاطب قرار دادن او با ضمیر غایب به‌جهت رعایت تفاوت او با کسانی که کم‌شأن‌تر از اویند، گوش‌ دادن به سخنان سلطان، ندیمان پادشاه و لزوم سلیم النفس و الطبع بودن آنان، آداب غذا خوردن سلطان و هم‌غذایی سایرین با وی، اولویت او برای شروع نماز با فرارسیدن وقت آن، لزوم رعایت فاصله ده ذراعی با سلطان برای بقیه در نماز، سفر و تفریح با سلطان، لزوم حفظ شأن او در حرکت و مقدم داشتنش و همچنین مراعات سلطان نسبت به همراهان، ذکر انواع تفریحات، مانند: شطرنج، مشاعره، شکار، تیراندازی و...، حفظ اسرار سلطان، آداب پذیرایی از وی، تسلیت گفتن به او، خواب و پوشش پادشاه، هدیه دادن به وی، توصیه سلطان به بردباری، نزدیکی به پادشاه، وصایای سلطان، نامه‌های وی، رعیت و وظایف و حقوق آنها و..<ref>ر.ک: همان، ص166-72</ref>
    دیوان حکومتی و کارکنان آن و تقسیم مخارج آن برای چهار گروه و نظارت دائمی سلطان بر نحوه برداشت پول از آن، سفیران، روحیات لازم برای تصدی این منصب و ممانعت سلطان از تصدی این منصب به دست حریص و شراب‌خوار و نظارت دائمی سلطان بر احوال و اعمال سفیران، نیروهای نظامی و اینکه اقل فرماندهان آن‌ها باید چهار نفر باشند تا از جهات چهارگانه کشور محافظت کنند، بیان تعداد در لشکرها و رسته‌های نظامی، شرایط فرماندهان و نیروهای نظامی، حقوق هفت‌گانه نیروهای نظامی بر فرماندهان و بالعکس، عدم شرکت خود سلطان در جنگ، نحوه چینش نیروهای نظامی و تدابیر جنگی، آداب ورود نزد پادشاه و بیان روابط دیپلماتیک آن روزگار، نام‌گذاری سلطان به اسمی مختص و صدا کردن او به آن، ذکر اقسام چهارگانه نام‌گذاری بر مبنای احکام شرعی و مخاطب قرار دادن او با ضمیر غایب به‌جهت رعایت تفاوت او با کسانی که کم‌شأن‌تر از اویند، گوش‌ دادن به سخنان سلطان، ندیمان پادشاه و لزوم سلیم النفس و الطبع بودن آنان، آداب غذا خوردن سلطان و هم‌غذایی سایرین با وی، اولویت او برای شروع نماز با فرارسیدن وقت آن، لزوم رعایت فاصله ده ذراعی با سلطان برای بقیه در نماز، سفر و تفریح با سلطان، لزوم حفظ شأن او در حرکت و مقدم داشتنش و همچنین مراعات سلطان نسبت به همراهان، ذکر انواع تفریحات، مانند: شطرنج، مشاعره، شکار، تیراندازی و...، حفظ اسرار سلطان، آداب پذیرایی از وی، تسلیت گفتن به او، خواب و پوشش پادشاه، هدیه دادن به وی، توصیه سلطان به بردباری، نزدیکی به پادشاه، وصایای سلطان، نامه‌های وی، رعیت و وظایف و حقوق آنها و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/72 ر.ک: همان، ص166-72]</ref>


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهارس کتاب (به ترتیب: فهارس اعلام، شهرها و مکان‌ها، مردمان و قبیله‌ها) و منابع کتاب، کار محقق آن است.
    فهارس کتاب (به ترتیب: فهارس اعلام، شهرها و مکان‌ها، مردمان و قبیله‌ها) و منابع کتاب، کار محقق آن است.
    دکتر سلیمان قرشی، در تحقیق این کتاب بر دو نسخه خطی اعتماد کرده که هر دو به خط مغربی هستند؛ اولی، به خط احمد بن محمد بن عبدالعزیز، دارای 95 صفحه و در هر صفحه 24 سطر است که در پاورقی با حرف «أ» نشان داده شده و دومی 82 صفحه و در هر صفحه 25 سطر دارد و در پاورقی با حرف «ب» نشان داده شده است.<ref>ر.ک: تقدیم محقق، ص13</ref>
    دکتر سلیمان قرشی، در تحقیق این کتاب بر دو نسخه خطی اعتماد کرده که هر دو به خط مغربی هستند؛ اولی، به خط احمد بن محمد بن عبدالعزیز، دارای 95 صفحه و در هر صفحه 24 سطر است که در پاورقی با حرف «أ» نشان داده شده و دومی 82 صفحه و در هر صفحه 25 سطر دارد و در پاورقی با حرف «ب» نشان داده شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775/1/13 ر.ک: تقدیم محقق، ص13]</ref>


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    خط ۷۲: خط ۷۳:


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25775 مطالعه کتاب رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    {{وابسته‌ها}}




    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۰۷

    رونق التحبير في حکم السياسة و التدبير
    رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير
    پدیدآورانابن سماک، محمد بن محمد (نویسنده) قرشي، سليمان (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر1424ق
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير، تألیف ابو‌القاسم محمدبن ابو‌العلاء محمد بن محمد بن سماک عاملی اندلسی (زنده در نیمه دوم قرن 8 و اوایل قرن 9ق)، کتابی است به زبان عربی و با موضوع ادبیات سیاسی عرب، در دوره‌ای که تاریخ اسلامی رونق گرفت. این کتاب به ارتباطات سیاسی رعیت و سلطان در دوره ترقی و رشد حکومت اندلس پرداخته است.[۱]

    زمان تقریبی نگارش این کتاب، حدود 797 تا 811ق، است.[۲]

    مؤلف این کتاب را حاصل تجربیات سی‌وسه ساله‌ خدمت صادقانه‌اش به سلطان می‌داند[۳]

    کتاب، توسط دکتر سلیمان قرشی تحقیق و مقدمه‌نگاری شده است.

    ساختار

    این کتاب، مشتمل است بر: مقدمه محقق، تقدیم وی، مقدمه مؤلف و متن اصلی در چهل باب و یک خاتمه. مؤلف کتاب برای تألیف آن، به حدود شصت منبع ارجاع داده است.[۴]

    گزارش محتوا

    سلیمان قرشی، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، سه امر را مورد ارزیابی قرار داده است: درباره کتاب، نویسنده و نسخه‌هایی که به آن مراجعه شده است. او در قسمت درباره کتاب به شروع و ادامه آداب سلطانی، کتاب حاضر و نویسندگی در روش‌های سیاست و حکومت در اندلس و ساختار گفتمان سیاسی رونق التحبير في حكم السياسة و التدبير، پرداخته است. وی در باب شروع آداب سلطانی معتقد است عرب بادیه‌نشین به علت عادت به خشونت‌های زندگی، تحمل اینکه زیر بار حکومت یا سلطان برود را نداشت و با ظهور اسلام بود که حکومت، دولت و سلطان، برای اعراب موضوعیت پیدا کرد[۵]

    وی درباره کتاب حاضر می‌گوید: نویسنده در عهد المستعین نصری (ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد الغنی بالله (متوفی 1408م)، پسر ابوحجاج یوسف دوم که بعد از پدرش در سال 1396م، حکومت را به دست گرفت)، این کتاب را برای او و به جهت تثبیت پایه‌های حکومت وی که با شروع فتنه‌های داخلی و جنگ با ممالک نصرانی رو به لرزش بود، نوشت[۶]

    نویسنده این کتاب، سعادت عموم مردم را در ستایش پادشاه و اطاعت از او می‌داند و برای جا انداختن این مطلب از مجموعه‌ای از اقوال مأثور و آرای مشهور کمک می‌گیرد. از نظر او اساسا توفیق اسپانیای آن روز که به پراکندگی سیاسی معروف بود در همین نکته نهفته است.[۷]

    در بخش درباره نویسنده، به معرفی اجمالی از نویسنده و پدر وی می‌پردازد و بیان می‌کند که نویسنده رونق التحبير، کاتب دربار سلطان بود و این سمت را از پدرش به ارث برد[۸]

    ابوالقاسم محمد بن ابوالعلاء معاصر سه تن از پادشاهان بنی‌نصر در اندلس بوده؛ یعنی ابوعبدالله محمد الغنی بالله، فرزندش یوسف و محمد حفید الغنی بالله که این کتاب به او تقدیم شده است.[۹]

    از ابن سماک سه کتاب برجای مانده است: کتاب حاضر که در باب آداب سلطانی است، الحلل الموشية في ذكر الأخبار المراكشية که از مصادر تاریخی مهم است و به بیان حیات سیاسی از دوران مرابطیه و موحدیه به بعد پرداخته است و الزهرات المنثورة في نكت الأخبار المأثورة که مجموعه‌ای از اخبار و مواعظ است و قصد مؤلف از آن آموزش امیران و فرزندان سلاطین است. کتاب سوم از لحاظ محتوایی به رونق التحبير شباهت دارد[۱۰]

    محقق در قسمت درباره نسخه‌هایی که به آنها مراجعه کرده، دو نسخه خطی را ذکر می‌کند که شرح آن خواهد آمد.

    بیشتر چهل باب کتاب مذکور، به بیان اخلاقیات، حقوق، وظایف، آداب و... مربوط به سلطان می‌پردازد، اما از باب چهارم تا پانزدهم آن در بیان امور مربوط به سایر مقامات مملکتی مثل وزیر، کاتب، نگهبان، قاضی، نیروهای نظامی و... است.

    مؤلف در باب اول کتاب، ضمن ستایش جایگاه سلطانی شروط شش‌گانه‌ای چون سلامت در بدن و رأی، عدالت، اجتهاد، شجاعت و... را برای سلطان لازم می‌داند[۱۱]او در باب دوم ضمن تعریف عدالت[۱۲]، تدبیر امور مردم در ده امر از جمله، صیانت از مرزها، اجرای عدالت و... را از وظایف سلطان دانسته است.[۱۳]

    وی صلاح مملکت را در عزت دین، تأمین امنیت و رعایت مصلحت رعیت می‌داند[۱۴]ابن سماک در سایر باب‌ها از حقوق واجب در ارتباط با سلطان و اینکه طوری با او برخورد شود که رعایت احترام و عظمتش بشود[۱۵]، تقسیم وزیران به وزرای تفویض و تنفیذ و بیان اوصاف و شرایط هرکدام[۱۶]، تمجید از جایگاه کاتب[۱۷]، تقسیم کاتبان به چهار قسم[۱۸]و بیان وظایف و اهمیت و مراتب هریک[۱۹]، عدم امکان مباشرت سلطان به قضاوت، معرفی علی بن ابی‌طالب(ع) به‌عنوان اولین قاضی اسلام[۲۰]، بیان شروط هفت‌گانه قضاوت[۲۱]، امور ده‌گانه‌ای که قاضی در ولایت عامه برعهده دارد[۲۲]، ولایت در رد مظالم، رئیس شرطه (پلیس) و وظایف وی، محتسب، تعریف حسبه، بیان شرایط محتسب و وظایف وی[۲۳]و... سخن می‌گوید.

    سایر باب‌های کتاب به موارد ذیل در روابط سیاسی جامعه اسلامی پرداخته است: دیوان حکومتی و کارکنان آن و تقسیم مخارج آن برای چهار گروه و نظارت دائمی سلطان بر نحوه برداشت پول از آن، سفیران، روحیات لازم برای تصدی این منصب و ممانعت سلطان از تصدی این منصب به دست حریص و شراب‌خوار و نظارت دائمی سلطان بر احوال و اعمال سفیران، نیروهای نظامی و اینکه اقل فرماندهان آن‌ها باید چهار نفر باشند تا از جهات چهارگانه کشور محافظت کنند، بیان تعداد در لشکرها و رسته‌های نظامی، شرایط فرماندهان و نیروهای نظامی، حقوق هفت‌گانه نیروهای نظامی بر فرماندهان و بالعکس، عدم شرکت خود سلطان در جنگ، نحوه چینش نیروهای نظامی و تدابیر جنگی، آداب ورود نزد پادشاه و بیان روابط دیپلماتیک آن روزگار، نام‌گذاری سلطان به اسمی مختص و صدا کردن او به آن، ذکر اقسام چهارگانه نام‌گذاری بر مبنای احکام شرعی و مخاطب قرار دادن او با ضمیر غایب به‌جهت رعایت تفاوت او با کسانی که کم‌شأن‌تر از اویند، گوش‌ دادن به سخنان سلطان، ندیمان پادشاه و لزوم سلیم النفس و الطبع بودن آنان، آداب غذا خوردن سلطان و هم‌غذایی سایرین با وی، اولویت او برای شروع نماز با فرارسیدن وقت آن، لزوم رعایت فاصله ده ذراعی با سلطان برای بقیه در نماز، سفر و تفریح با سلطان، لزوم حفظ شأن او در حرکت و مقدم داشتنش و همچنین مراعات سلطان نسبت به همراهان، ذکر انواع تفریحات، مانند: شطرنج، مشاعره، شکار، تیراندازی و...، حفظ اسرار سلطان، آداب پذیرایی از وی، تسلیت گفتن به او، خواب و پوشش پادشاه، هدیه دادن به وی، توصیه سلطان به بردباری، نزدیکی به پادشاه، وصایای سلطان، نامه‌های وی، رعیت و وظایف و حقوق آنها و..[۲۴]

    وضعیت کتاب

    فهارس کتاب (به ترتیب: فهارس اعلام، شهرها و مکان‌ها، مردمان و قبیله‌ها) و منابع کتاب، کار محقق آن است. دکتر سلیمان قرشی، در تحقیق این کتاب بر دو نسخه خطی اعتماد کرده که هر دو به خط مغربی هستند؛ اولی، به خط احمد بن محمد بن عبدالعزیز، دارای 95 صفحه و در هر صفحه 24 سطر است که در پاورقی با حرف «أ» نشان داده شده و دومی 82 صفحه و در هر صفحه 25 سطر دارد و در پاورقی با حرف «ب» نشان داده شده است.[۲۵]

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه‌ها و متن کتاب.


    وابسته‌ها