إصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =1 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =1 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور =')
جز (جایگزینی متن - 'اصطلاحات (ابهام زدایی)' به 'اصطلاحات (ابهام‌زدایی)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
تصوف - اصطلاح‌ها و تعبیرها
تصوف - اصطلاح‌ها و تعبیرها


تصوف - واژه نامه‌ها
تصوف - واژه‌نامه‌ها


عرفان - اصطلاح‌ها و تعبیرها
عرفان - اصطلاح‌ها و تعبیرها


عرفان - واژه نامه‌ها
عرفان - واژه‌نامه‌ها
| ناشر =  
| ناشر =  
دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علي بيضون
دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علي بيضون
| مکان نشر =بیروت - لبنان
| مکان نشر =بیروت - لبنان
| سال نشر = 1426 ق  
| سال نشر = 1426 ق  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10458AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10458AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10458
| کتابخوان همراه نور =10458
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|اصطلاحات (ابهام‌زدایی)}}


'''اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال'''، شامل دو اثر از آثار [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|ملا عبدالرزاق كاشانى]] (متوفاى 730ق)، همراه با رساله مختصرى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] (متوفاى 638ق) به نام «اصطلاح الصوفية» است كه هر سه به زبان عربى به شرح واژه‌ها و اصطلاحات صوفيان همت گمارده‌اند.
'''اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال'''، شامل دو اثر از آثار [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|ملا عبدالرزاق كاشانى]] (متوفاى 730ق)، همراه با رساله مختصرى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] (متوفاى 638ق) به نام «اصطلاح الصوفية» است كه هر سه به زبان عربى به شرح واژه‌ها و اصطلاحات صوفيان همت گمارده‌اند.
خط ۳۷: خط ۳۸:
رشح الزلال، شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.
رشح الزلال، شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.


کتاب، توسط عاصم ابراهيم كيالى حسینى شاذلى ذرقاوى تصحيح شده است.
کتاب، توسط عاصم ابراهیم كيالى حسینى شاذلى ذرقاوى تصحيح شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۳: خط ۵۴:
درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:


#هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام کتاب به‌صورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از کتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام کتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز کتاب «رشح الزلال»، کتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. این مطلب به آن جهت است كه کتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص4</ref>و به همین جهت در ابتدا، متن کتاب آمده تا مطالب شرح، روشن‌تر شود.
#هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام کتاب به‌صورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از کتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام کتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز کتاب «رشح الزلال»، کتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. این مطلب به آن جهت است كه کتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/4 ر.ک: مقدمه کتاب، ص4]</ref>و به همین جهت در ابتدا، متن کتاب آمده تا مطالب شرح، روشن‌تر شود.
#مصحح کتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكل‌ترين علوم است و به‌طور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامینش روشن نخواهد شد و همین مطلب نقش و اهمیت کتاب حاضر را بيشتر روشن مى‌سازد.<ref>همان، ص3-5</ref>
#مصحح کتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكل‌ترين علوم است و به‌طور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامینش روشن نخواهد شد و همین مطلب نقش و اهمیت کتاب حاضر را بيشتر روشن مى‌سازد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/3 همان، ص3-5]</ref>
#عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول کتاب اصطلاحات الصوفية را با واژه‌هاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع».<ref>متن کتاب، ص11</ref>و... شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول».<ref>همان، ص17</ref>و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة».<ref>همان، ص90</ref>، به پایان رسانده است. همو مباحث بخش دوم کتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژه‌هاى «اليقظة».<ref>همان، ص92</ref>و... آغاز كرده و با واژه‌هایى مانند «الصبر».<ref>همان، ص116</ref>و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد».<ref>همان، ص164</ref>به پایان رسانده است.
#عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول کتاب اصطلاحات الصوفية را با واژه‌هاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10458/%D8%A5%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9?pageNumber=11&viewType=html متن کتاب، ص11]</ref>و... شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/17 همان، ص17]</ref>و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10458/%D8%A5%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9?pageNumber=90&viewType=html همان، ص90]</ref>، به پایان رسانده است. همو مباحث بخش دوم کتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژه‌هاى «اليقظة».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/92 همان، ص92]</ref>و... آغاز كرده و با واژه‌هایى مانند «الصبر».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10458/%D8%A5%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9?pageNumber=116&viewType=html همان، ص116]</ref>و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/164 همان، ص164]</ref>به پایان رسانده است.
#:ابن عربى، مباحث کتاب «اصطلاح الصوفية» را و همچنين عبدالرزاق كاشانى نيز مطالب کتاب «رشح الزلال» را با واژه‌هاى «الهاجس»، «الإرادة» و «المريد».<ref>همان، ص169 و ص184-187</ref>و... شروع كرده و با «العلة»، «الرياضة» و «المجاهدة» ادامه داده.<ref>همان، ص174 و ص227-228</ref>و... و با «سرّ السرّ».<ref>همان، ص180 و ص268</ref>به پایان رسانده‌اند.
#:ابن عربى، مباحث کتاب «اصطلاح الصوفية» را و همچنين عبدالرزاق كاشانى نيز مطالب کتاب «رشح الزلال» را با واژه‌هاى «الهاجس»، «الإرادة» و «المريد».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/169 همان، ص169]</ref>،<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/184 ص184-187]</ref>و... شروع كرده و با «العلة»، «الرياضة» و «المجاهدة» ادامه داده.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/174 همان، ص174]</ref>و<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/227 ص227-228]</ref>و... و با «سرّ السرّ».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/180 همان، ص180]</ref> و<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/268 همان، ص268]</ref>به پایان رسانده‌اند.
#ابن عربى در پایان کتاب «اصطلاح الصوفية» يادآور شده است كه مجموعه این الفاظ، 198 لفظ است كه آن را نویسنده‌اش در ملطيه در دهم صفر سال 615ق نوشته است.<ref>همان، ص180</ref>
#ابن عربى در پایان کتاب «اصطلاح الصوفية» يادآور شده است كه مجموعه‌این الفاظ، 198 لفظ است كه آن را نویسنده‌اش در ملطيه در دهم صفر سال 615ق نوشته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/180 همان، ص180]</ref>
#عبدالرزاق كاشانى، «جمع» را اين‌گونه معنا كرده است كه انسان حقّ را بدون خلق شهود كند.<ref>همان، ص20</ref>
#عبدالرزاق كاشانى، «جمع» را اين‌گونه معنا كرده است كه انسان حقّ را بدون خلق شهود كند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/20 همان، ص20]</ref>
#كاشانى در «اصطلاحات الصوفية» واژه «عبدالمحيي» را به این صورت معنا كرده است: كسى كه حضرت حقّ با اسم محيى برای او تجلى كرده، پس قلبش را با آن احيا كرده و او را قادر ساخته كه مردگان را زنده كند، مانند عيسى(ع).<ref>همان، ص52</ref>
#كاشانى در «اصطلاحات الصوفية» واژه «عبدالمحيي» را به این صورت معنا كرده است: كسى كه حضرت حقّ با اسم محيى برای او تجلى كرده، پس قلبش را با آن احيا كرده و او را قادر ساخته كه مردگان را زنده كند، مانند عيسى(ع).<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/52 همان، ص52]</ref>
#عبدالرزاق كاشانى، نهایت سفر اول عرفانى را برداشته شدن حجاب كثرت از روى وحدت و نهایت سفر دوم را رفع حجاب وحدت از وجوه كثرت علمى باطنى و نهایت سفر سوم را زوال تقيّد به ضدين و ظاهر و باطن... بشمار آورده است.<ref>همان، ص84</ref>
#عبدالرزاق كاشانى، نهایت سفر اول عرفانى را برداشته شدن حجاب كثرت از روى وحدت و نهایت سفر دوم را رفع حجاب وحدت از وجوه كثرت علمى باطنى و نهایت سفر سوم را زوال تقيّد به ضدين و ظاهر و باطن... بشمار آورده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/84 همان، ص84]</ref>
#ابن عربى در مورد مجاهده چنين نوشته است: مجاهده آن است كه نفس را بر مشقت‌هاى بدنى و مخالفت هواى نفس درهرحال وادار سازى.<ref>همان، ص174</ref>
#ابن عربى در مورد مجاهده چنين نوشته است: مجاهده آن است كه نفس را بر مشقت‌هاى بدنى و مخالفت هواى نفس درهرحال وادار سازى.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/174 همان، ص174]</ref>
#همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اين‌گونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همین صحيح است؛ چون كامل‌تر و پاکيزه‌تر است.<ref>همان، ص180</ref>
#همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اين‌گونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همین صحيح است؛ چون كامل‌تر و پاکيزه‌تر است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/180 همان، ص180]</ref>
#عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است.<ref>همان، ص84</ref>و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد این اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً این تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ویژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناخته‌شده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه ده‌ها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مى‌زيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است.
#عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/84 همان، ص84]</ref>و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد این اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً این تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ویژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناخته‌شده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه ده‌ها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مى‌زيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است.
#مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و کتاب‌هاى دانشمندان پيدا نكرده است.<ref>ر.ک: همان، ص25، پاورقى 1</ref>
#مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و کتاب‌هاى دانشمندان پيدا نكرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/25 ر.ک: همان، ص25، پاورقى 1]</ref>


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==


 
متأسفانه هيچ فهرستى جز فهرست تفصيلى مطالب، برای کتاب حاضر تنظيم نشده است. مصحح محترم نام و نشان سوره‌ها و آيات مورد نظر را به‌صورت درون‌متنى مشخص كرده است. او در پاورقى‌ها، گاه به استخراج منابع روايات پرداخته.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>و گاه افزون بر آن، متن كامل روايت مورد بحث را نيز آورده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/48 ر.ک: همان، ص48، 54، 55، 56]</ref>و گاه نام شاعرى كه ابياتى از او نقل شده را مشخص كرده و درباره وى يا شعرش توضيحى داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/72 ر.ک: همان، ص72، پاورقى 1؛ ص80، پاورقى 1 و 2]</ref>و گاه اختلاف نسخه‌هاى خطى را مشخص كرده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10458/%D8%A5%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9?pageNumber=76&viewType=html ر.ک: همان، ص76، پاورقى 1] و [https://noorlib.ir/book/view/10458/%D8%A5%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9?pageNumber=77&viewType=html ص77 پاورقى1]</ref>و گاه لغت يا لغاتى را توضيح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/183 ر.ک: همان، ص183، پاورقى 1 و ص184، پاورقى 1، 2، 3 و 4]</ref>و گاه توضيحاتى در مورد شخصيتى تاريخى يا عرفانى و... عرضه كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/186 ر.ک: همان، ص186، پاورقى 1 و 2؛ ص187، پاورقى 1 و 2 و ص188، پاورقى 1]</ref>و گاهى اصطلاحى را با استفاده از منابع ديگر توضيح بيشتر داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41789/1/188 ر.ک: همان، ص188، پاورقى 2 و 3 و ص189، پاورقى 1 و 3]</ref>و...
متأسفانه هيچ فهرستى جز فهرست تفصيلى مطالب، برای کتاب حاضر تنظيم نشده است. مصحح محترم نام و نشان سوره‌ها و آيات مورد نظر را به‌صورت درون‌متنى مشخص كرده است. او در پاورقى‌ها، گاه به استخراج منابع روايات پرداخته.<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>و گاه افزون بر آن، متن كامل روايت مورد بحث را نيز آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص48، 54، 55، 56</ref>و گاه نام شاعرى كه ابياتى از او نقل شده را مشخص كرده و درباره وى يا شعرش توضيحى داده است.<ref>ر.ک: همان، ص72، پاورقى 1؛ ص80، پاورقى 1 و 2</ref>و گاه اختلاف نسخه‌هاى خطى را مشخص كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص76، پاورقى 1 و ص77 پاورقى1</ref>و گاه لغت يا لغاتى را توضيح داده است.<ref>ر.ک: همان، ص183، پاورقى 1 و ص184، پاورقى 1، 2، 3 و 4</ref>و گاه توضيحاتى در مورد شخصيتى تاريخى يا عرفانى و... عرضه كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص186، پاورقى 1 و 2؛ ص187، پاورقى 1 و 2 و ص188، پاورقى 1</ref>و گاهى اصطلاحى را با استفاده از منابع ديگر توضيح بيشتر داده است.<ref>ر.ک: همان، ص188، پاورقى 2 و 3 و ص189، پاورقى 1 و 3</ref>و...


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.
 
{{فرهنگ اصطلاحات}}


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۳

اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال، شامل دو اثر از آثار ملا عبدالرزاق كاشانى (متوفاى 730ق)، همراه با رساله مختصرى از ابن عربى (متوفاى 638ق) به نام «اصطلاح الصوفية» است كه هر سه به زبان عربى به شرح واژه‌ها و اصطلاحات صوفيان همت گمارده‌اند.

إصطلاحات الصوفیة و یلیه رشح الزلال
إصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال
پدیدآورانعبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین (نویسنده) کیالی، عاصم ابراهیم (مصحح)
عنوان‌های دیگررشح الزلال
ناشردار الکتب العلمیة، منشورات محمد علي بيضون
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1426 ق
چاپ1
موضوعتصوف - اصطلاح‌ها و تعبیرها

تصوف - واژه‌نامه‌ها

عرفان - اصطلاح‌ها و تعبیرها

عرفان - واژه‌نامه‌ها
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏274‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏الف‎‏6‎‏ ‎‏1384
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

عبدالرزاق كاشانى و ابن عربى هر دو از عارفان نامدار و ممتاز فرهنگ اسلامى هستند و كسى در آگاهى این دو در زمینه اصطلاحات تصوف و صوفيان ترديدى ندارد و بنابراین، اثر حاضر از نظر اعتبار علمى داراى جايگاهى ویژه و مهمّ در تاريخ تصوف و عرفان اسلامى است.

رشح الزلال، شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.

کتاب، توسط عاصم ابراهیم كيالى حسینى شاذلى ذرقاوى تصحيح شده است.

ساختار

کتاب حاضر، از سه رساله به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. اصطلاحات الصوفية؛ 2. اصطلاح الصوفية؛ 3. رشح الزلال في شرح الألفاظ المتداولة بين أرباب الأذواق و الأحوال.

شيوه نگارش در اثر حاضر، گوناگون است؛ به این ترتيب كه در رساله اول از دو روش الفبايى و موضوعى استفاده شده؛ به این صورت كه نخست اصطلاحات به شكل الفبايى و بعد به شكل موضوعى (بدايات، ابواب، معاملات، اخلاق، اصول، اوديه، احوال، ولايات، حقايق و نهایات) ذكر و توضيح داده شده است.

رساله ابن عربى هيچ نظمى، الفبايى يا موضوعى، ندارد و شرح آن، يعنى رساله رشح الزلال نيز منظم نيست و پيرو آن است و اصطلاحات بسيارى در آن بدون نظم الفبايى يا موضوعى آمده است.

در مجموع در رساله‌هاى حاضر صدها واژه و اصطلاح مطرح و روشن شده است.

هرچند كاشانى و ابن عربى عارفانى مشهور و آگاه به اصطلاحات تصوف هستند، ولى این اثر را به‌صورت فردى پديد آورده‌اند و مطالب و اطلاعاتى كه در این اثر درباره واژه‌ها و اصطلاحات ارائه كرده‌اند، گاه مفصل و گاه مجمل و همچنين گاه كافى و گاه ناكافى است و در نتيجه اثر حاضر را نمى‌توان منبعى هماهنگ و بسامان مانند فرهنگ‌نامه‌هاى امروزى شمرد.

گزارش محتوا

درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:

  1. هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام کتاب به‌صورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از کتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام کتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز کتاب «رشح الزلال»، کتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. این مطلب به آن جهت است كه کتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.[۱]و به همین جهت در ابتدا، متن کتاب آمده تا مطالب شرح، روشن‌تر شود.
  2. مصحح کتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكل‌ترين علوم است و به‌طور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامینش روشن نخواهد شد و همین مطلب نقش و اهمیت کتاب حاضر را بيشتر روشن مى‌سازد.[۲]
  3. عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول کتاب اصطلاحات الصوفية را با واژه‌هاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع».[۳]و... شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول».[۴]و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة».[۵]، به پایان رسانده است. همو مباحث بخش دوم کتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژه‌هاى «اليقظة».[۶]و... آغاز كرده و با واژه‌هایى مانند «الصبر».[۷]و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد».[۸]به پایان رسانده است.
    ابن عربى، مباحث کتاب «اصطلاح الصوفية» را و همچنين عبدالرزاق كاشانى نيز مطالب کتاب «رشح الزلال» را با واژه‌هاى «الهاجس»، «الإرادة» و «المريد».[۹]،[۱۰]و... شروع كرده و با «العلة»، «الرياضة» و «المجاهدة» ادامه داده.[۱۱]و[۱۲]و... و با «سرّ السرّ».[۱۳] و[۱۴]به پایان رسانده‌اند.
  4. ابن عربى در پایان کتاب «اصطلاح الصوفية» يادآور شده است كه مجموعه‌این الفاظ، 198 لفظ است كه آن را نویسنده‌اش در ملطيه در دهم صفر سال 615ق نوشته است.[۱۵]
  5. عبدالرزاق كاشانى، «جمع» را اين‌گونه معنا كرده است كه انسان حقّ را بدون خلق شهود كند.[۱۶]
  6. كاشانى در «اصطلاحات الصوفية» واژه «عبدالمحيي» را به این صورت معنا كرده است: كسى كه حضرت حقّ با اسم محيى برای او تجلى كرده، پس قلبش را با آن احيا كرده و او را قادر ساخته كه مردگان را زنده كند، مانند عيسى(ع).[۱۷]
  7. عبدالرزاق كاشانى، نهایت سفر اول عرفانى را برداشته شدن حجاب كثرت از روى وحدت و نهایت سفر دوم را رفع حجاب وحدت از وجوه كثرت علمى باطنى و نهایت سفر سوم را زوال تقيّد به ضدين و ظاهر و باطن... بشمار آورده است.[۱۸]
  8. ابن عربى در مورد مجاهده چنين نوشته است: مجاهده آن است كه نفس را بر مشقت‌هاى بدنى و مخالفت هواى نفس درهرحال وادار سازى.[۱۹]
  9. همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اين‌گونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همین صحيح است؛ چون كامل‌تر و پاکيزه‌تر است.[۲۰]
  10. عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است.[۲۱]و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد این اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً این تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ویژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناخته‌شده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه ده‌ها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مى‌زيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است.
  11. مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و کتاب‌هاى دانشمندان پيدا نكرده است.[۲۲]

وضعيت کتاب

متأسفانه هيچ فهرستى جز فهرست تفصيلى مطالب، برای کتاب حاضر تنظيم نشده است. مصحح محترم نام و نشان سوره‌ها و آيات مورد نظر را به‌صورت درون‌متنى مشخص كرده است. او در پاورقى‌ها، گاه به استخراج منابع روايات پرداخته.[۲۳]و گاه افزون بر آن، متن كامل روايت مورد بحث را نيز آورده است.[۲۴]و گاه نام شاعرى كه ابياتى از او نقل شده را مشخص كرده و درباره وى يا شعرش توضيحى داده است.[۲۵]و گاه اختلاف نسخه‌هاى خطى را مشخص كرده است.[۲۶]و گاه لغت يا لغاتى را توضيح داده است.[۲۷]و گاه توضيحاتى در مورد شخصيتى تاريخى يا عرفانى و... عرضه كرده است.[۲۸]و گاهى اصطلاحى را با استفاده از منابع ديگر توضيح بيشتر داده است.[۲۹]و...

پانویس

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها