شرح معالمالدین (محمدصالح مازندرانی): تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR02725J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مالدین' به 'مالدین') |
||
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR02725J1.jpg | |||
| عنوان =حاشیة معالمالدین (مازندرانی، محمد صالح بن احمد) | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[مازندرانی، محمدصالح بن احمد]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | |||
| | | موضوع = | ||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
| ناشر = | |||
مکتبة الداوري | |||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
| سال نشر = | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02725AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02725 | |||
| کتابخوان همراه نور =02725 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''شرح معالمالدين''' از مشهورترين تأليفات [[مازندرانی، محمدصالح بن احمد|محمد صالح بن احمد مازندرانى]]، (متوفاى 1081ق)، اين كتاب پس از نگارش مورد توجه و عنايت علماى اصولى قرار گرفته است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
نویسنده از فصلبندى كتاب معالم پيروى كرده است با اين تفاوت كه حاشيه ملا محمد صالح از خطبه كتاب معالم تا بحث روايت مرسله كتاب ادامه دارد و تقريبا تا انتهاى مطلب ششم كه مبحث اخبار است ادامه دارد و مباحث نسخ، قياس و استصحاب، اجتهاد و تقليد و تعادل و تراجيح را در بر ندارد. | |||
علت ناقص گذاشتن حواشى، در کتابهاى ديگر مؤلف ذكر نشده و در متن كتاب نيز دليل آن مشخص نشده است. | |||
علت ناقص گذاشتن حواشى، در | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف صرفا پيرو نظريات [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] نيست، بلكه در بسيارى موارد داراى ابتكارات و نظريات جديدى مىباشد. مثلاًدر بحث اجتماع امر و نهى، اگر چه [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] اجتماع امر و نهى را محال مىداند، اما ملا محمد صالح با تبيين تغاير جهت به سبب اعتبار، اين اجتماع را محال نمىداند.(صفحات 120 تا 122) | |||
احاطه مؤلف به حواشى [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] و فرزندش محمد بن حسن در توضيح و تفسير معالم به اين كتاب اعتبار خاصى داده است. گاهى نيز در مقام دفاع از نظر [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] به حواشى فرزندش جواب مىدهد مثل «و لا يرد عليه ما أورده ولده قدسسره...» | |||
از ديگر نكات مثبت كتاب اينكه به حكايت و نقل با واسطه از منابع و مآخذ اكتفا نشده، بلكه مؤلف به صورت مستقيم از منابع نقل قول مىكند كه از عبارتهاى كتاب معلوم است مثل: «ابن الحاجب صرّح في شرح المفصّل...، و قال قطبالدين هذا الدليل...» | |||
از ديگر نكات مثبت كتاب اينكه به حكايت و نقل با واسطه از منابع و مآخذ اكتفا نشده، بلكه مؤلف به صورت مستقيم از منابع نقل قول مىكند كه از عبارتهاى كتاب معلوم است مثل: «ابن الحاجب صرّح في شرح المفصّل...، و قال | |||
كتاب از معدود | كتاب از معدود شروح معالم است كه اكثر منابع و مآخذ مذكور در معالم را مشخص كرده و براى استفاده محققين از منابع اوليه كلمات [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] بسيار مفيد مىباشد. | ||
در بعضى مباحث كه درك واضح نظريهاى مشكل است مثل بحث مقدمه واجب و تفصيل بين مقدمهاى كه سبب باشد و مقدمهاى كه سبب نباشد، كه منسوب به سيد مرتضى است، مؤلف خواننده را به تأمّل بيشتر دعوت مىكند. | در بعضى مباحث كه درك واضح نظريهاى مشكل است مثل بحث مقدمه واجب و تفصيل بين مقدمهاى كه سبب باشد و مقدمهاى كه سبب نباشد، كه منسوب به [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] است، مؤلف خواننده را به تأمّل بيشتر دعوت مىكند. | ||
اگر چه بناى مؤلف بر اختصار حواشى كتاب است، اما حواشى مفصلى نيز دارد. بهعنوان مثال در مباحثى مثل مطلق و | اگر چه بناى مؤلف بر اختصار حواشى كتاب است، اما حواشى مفصلى نيز دارد. بهعنوان مثال در مباحثى مثل مطلق و مقيد، اين سؤال را مطرح مىكند كه آيا با نسخ مدلول امر دلالت آن بر جواز باقى مىماند يا نه، كه داراى مطالب با ارزشى است. | ||
مؤلف نه تنها به شرح مباحث اصلى كتاب توجه دارد، بلكه حتى به موارد جزئى مثل بيان معانى لغات نيز عنايت دارد مثل معنى لفظ اخترم بمعناى مات و يا فرى به معناى قطع كردن و ديگر موارد.(ص 111 - 112 كتاب) | مؤلف نه تنها به شرح مباحث اصلى كتاب توجه دارد، بلكه حتى به موارد جزئى مثل بيان معانى لغات نيز عنايت دارد مثل معنى لفظ اخترم بمعناى مات و يا فرى به معناى قطع كردن و ديگر موارد.(ص 111 - 112 كتاب) | ||
نویسنده، حواشى سلطان العلما را با نام سلطان المحققين در كتاب ذكر مىكند و در موارد نادرى به اين حواشى متعرض مىشود مثل صفحات 182 و 188 كه نظريه مشهور سلطان العلماء راجع به مجاز نبودن استعمال مطلق در مقيد را نمىپذيرد. | |||
مؤلف از منابع و مآخذ فراوانى چه از شيعه و چه از اهل سنت استفاده كرده است | مؤلف از منابع و مآخذ فراوانى چه از شيعه و چه از اهل سنت استفاده كرده است | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== | ||
كتاب شرح ملا محمد صالح به صورت مستقل يا منضم به حاشيه سلطان العلماء در سال 1278ش چاپ شده است. نوشتن آن پس از مقابله با دو نسخه صحيح به وسيله آقاى عليرضا خوانسارى در سال 1275ش به پايان رسيده است.نسخه حاضر همراه با حاشيه سلطان با چاپ سنگى چاپ شده است. | |||
==منابع مقاله== | |||
متن كتاب | |||
== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۰۶
حاشیة معالمالدین (مازندرانی، محمد صالح بن احمد) | |
---|---|
پدیدآوران | مازندرانی، محمدصالح بن احمد (نویسنده) |
ناشر | مکتبة الداوري |
مکان نشر | قم - ایران |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح معالمالدين از مشهورترين تأليفات محمد صالح بن احمد مازندرانى، (متوفاى 1081ق)، اين كتاب پس از نگارش مورد توجه و عنايت علماى اصولى قرار گرفته است.
ساختار
نویسنده از فصلبندى كتاب معالم پيروى كرده است با اين تفاوت كه حاشيه ملا محمد صالح از خطبه كتاب معالم تا بحث روايت مرسله كتاب ادامه دارد و تقريبا تا انتهاى مطلب ششم كه مبحث اخبار است ادامه دارد و مباحث نسخ، قياس و استصحاب، اجتهاد و تقليد و تعادل و تراجيح را در بر ندارد.
علت ناقص گذاشتن حواشى، در کتابهاى ديگر مؤلف ذكر نشده و در متن كتاب نيز دليل آن مشخص نشده است.
گزارش محتوا
مؤلف صرفا پيرو نظريات صاحب معالم نيست، بلكه در بسيارى موارد داراى ابتكارات و نظريات جديدى مىباشد. مثلاًدر بحث اجتماع امر و نهى، اگر چه صاحب معالم اجتماع امر و نهى را محال مىداند، اما ملا محمد صالح با تبيين تغاير جهت به سبب اعتبار، اين اجتماع را محال نمىداند.(صفحات 120 تا 122)
احاطه مؤلف به حواشى صاحب معالم و فرزندش محمد بن حسن در توضيح و تفسير معالم به اين كتاب اعتبار خاصى داده است. گاهى نيز در مقام دفاع از نظر صاحب معالم به حواشى فرزندش جواب مىدهد مثل «و لا يرد عليه ما أورده ولده قدسسره...»
از ديگر نكات مثبت كتاب اينكه به حكايت و نقل با واسطه از منابع و مآخذ اكتفا نشده، بلكه مؤلف به صورت مستقيم از منابع نقل قول مىكند كه از عبارتهاى كتاب معلوم است مثل: «ابن الحاجب صرّح في شرح المفصّل...، و قال قطبالدين هذا الدليل...»
كتاب از معدود شروح معالم است كه اكثر منابع و مآخذ مذكور در معالم را مشخص كرده و براى استفاده محققين از منابع اوليه كلمات صاحب معالم بسيار مفيد مىباشد.
در بعضى مباحث كه درك واضح نظريهاى مشكل است مثل بحث مقدمه واجب و تفصيل بين مقدمهاى كه سبب باشد و مقدمهاى كه سبب نباشد، كه منسوب به سيد مرتضى است، مؤلف خواننده را به تأمّل بيشتر دعوت مىكند.
اگر چه بناى مؤلف بر اختصار حواشى كتاب است، اما حواشى مفصلى نيز دارد. بهعنوان مثال در مباحثى مثل مطلق و مقيد، اين سؤال را مطرح مىكند كه آيا با نسخ مدلول امر دلالت آن بر جواز باقى مىماند يا نه، كه داراى مطالب با ارزشى است.
مؤلف نه تنها به شرح مباحث اصلى كتاب توجه دارد، بلكه حتى به موارد جزئى مثل بيان معانى لغات نيز عنايت دارد مثل معنى لفظ اخترم بمعناى مات و يا فرى به معناى قطع كردن و ديگر موارد.(ص 111 - 112 كتاب)
نویسنده، حواشى سلطان العلما را با نام سلطان المحققين در كتاب ذكر مىكند و در موارد نادرى به اين حواشى متعرض مىشود مثل صفحات 182 و 188 كه نظريه مشهور سلطان العلماء راجع به مجاز نبودن استعمال مطلق در مقيد را نمىپذيرد.
مؤلف از منابع و مآخذ فراوانى چه از شيعه و چه از اهل سنت استفاده كرده است
وضعيت كتاب
كتاب شرح ملا محمد صالح به صورت مستقل يا منضم به حاشيه سلطان العلماء در سال 1278ش چاپ شده است. نوشتن آن پس از مقابله با دو نسخه صحيح به وسيله آقاى عليرضا خوانسارى در سال 1275ش به پايان رسيده است.نسخه حاضر همراه با حاشيه سلطان با چاپ سنگى چاپ شده است.
منابع مقاله
متن كتاب