معاني القرآن (للفراء): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    جز (جایگزینی متن - 'معانی القرآن (ابهام زدایی)' به 'معانی القرآن (ابهام‌زدایی)')
     
    (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | سال نشر = 1980 م
    | سال نشر = 1980 م


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1386AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01386AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    | تعداد جلد =3
    | تعداد جلد =3
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11031
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01386
    | کتابخوان همراه نور =01386
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر|معانی القرآن (ابهام‌زدایی)}}


    '''معاني القرآن''' اثر ابوزكريا يحيى بن زياد معروف به فرّاء (متوفى 207ق)، تفسير لغوى و نحوى قرآن كريم است. نویسنده آيات و كلماتى كه در فهم آن نياز به شرح و توضيح داشته است را مورد عنايت قرار داده و به تفسير لغوى اعتنا كرده است.
    '''معاني القرآن''' اثر [[فراء، یحیی بن زیاد|ابوزكريا يحيى بن زياد]] معروف به [[فراء، یحیی بن زیاد|فرّاء]] (متوفى 207ق)، تفسير لغوى و نحوى قرآن كريم است. نویسنده آيات و كلماتى كه در فهم آن نياز به شرح و توضيح داشته است را مورد عنايت قرار داده و به تفسير لغوى اعتنا كرده است.


    همچنين مهم‌ترين آراء نحوى را بيان نموده است. بيشترين آراء نحوى و صرفى وى، برگرفته از مدرسه كوفيان بوده و خود او از متخصصين نحو و لغت عربى در مكتب كوفيان به شمار مى‌آيد؛ لذا كتاب او از اين جهت نيز داراى اهميت بى‌شمارى مى‌باشد<ref>ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معانى القرآن</ref>
    همچنين مهم‌ترين آراء نحوى را بيان نموده است. بيشترين آراء نحوى و صرفى وى، برگرفته از مدرسه كوفيان بوده و خود او از متخصصين نحو و لغت عربى در مكتب كوفيان به شمار مى‌آيد؛ لذا كتاب او از اين جهت نيز داراى اهميت بى‌شمارى مى‌باشد<ref>ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معانى القرآن</ref>


    احمد يوسف نجاتى و محمد على نجار كار تحقيق و تحصيح كتاب را بر عهده داشته‌اند.
    [[نجاتی، احمد یوسف|احمد يوسف نجاتى]] و [[نجار، محمد علی|محمد على نجار]] كار تحقيق و تحصيح كتاب را بر عهده داشته‌اند.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب با مقدمه‌اى از محمد ابوالفضل ابراهيم و مقدمه ديگرى از احمد يوسف نجاتى و محمد على نجار آغاز و مطالب در سه جلد تنظيم شده است.
    كتاب با مقدمه‌اى از [[محمد ابوالفضل ابراهيم]] و مقدمه ديگرى از [[نجاتی، احمد یوسف|احمد يوسف نجاتى]] و [[نجار، محمد علی|محمد على نجار]] آغاز و مطالب در سه جلد تنظيم شده است.


    فراء ضمن پرداختن به جنبه‌هاى لغوى آيات، از شيوه تفسير قرآن با قرآن و بيان اشباه و نظائر استفاده كرده و در موارد اندكى نيز از تفسير قرآن به سنت نبوى بهره جسته است.
    فراء ضمن پرداختن به جنبه‌هاى لغوى آيات، از شيوه تفسير قرآن با قرآن و بيان اشباه و نظائر استفاده كرده و در موارد اندكى نيز از تفسير قرآن به سنت نبوى بهره جسته است.
    خط ۵۱: خط ۵۳:
    فراء به شيو تفسير قرآن با قرآن و بيان اشباه و نظائر در قرآن اهميت بارزى داده است. به عنوان مثال، هنگامى كه به اين آيه مى‌رسد: ''' «و إذ اوحيت إلى الحواريين أن آمنوا بى و برسولي» '''<ref>مائده/ 111</ref>مى‌گويد: يعنى الهمتهم، همان‌طور كه فرمود: ''' «و أوحى ربك إلى النحل أن اتخذي من الجبال بيوتا» '''<ref>النحل/ 68</ref>يعنى: «ألهمها». اين نوع را مى‌توان جزء اشباه و نظائر برشمرد كه فراء در كتاب خويش استفاده نموده است<ref>ر.ک: همان</ref>
    فراء به شيو تفسير قرآن با قرآن و بيان اشباه و نظائر در قرآن اهميت بارزى داده است. به عنوان مثال، هنگامى كه به اين آيه مى‌رسد: ''' «و إذ اوحيت إلى الحواريين أن آمنوا بى و برسولي» '''<ref>مائده/ 111</ref>مى‌گويد: يعنى الهمتهم، همان‌طور كه فرمود: ''' «و أوحى ربك إلى النحل أن اتخذي من الجبال بيوتا» '''<ref>النحل/ 68</ref>يعنى: «ألهمها». اين نوع را مى‌توان جزء اشباه و نظائر برشمرد كه فراء در كتاب خويش استفاده نموده است<ref>ر.ک: همان</ref>


    وى نخست يك تصوير كلى ايراد مى‌كند، سپس به جزئيات و توجيه و استشهاد براى كل آن چيزى كه ذكر كرده مى‌پردازد، مثلاً در تفسير ''' «الْحَمْدُ لِلَّهِ» '''، مى‌گويد: «قرّاء بر رفع (ضمه) «الْحَمْدُ» اتفاق كردند، اما بعضى از اهل بدو (عرب باديه‌نشين) مى‌گويند: «الْحَمْدَ لِلَّهِ»، و بعضى از آن‌ها مى‌گويند: «الْحَمْدِ لِلَّهِ» و بعضى از آن‌ها مى‌گويند: «الْحَمْدُ لُلّه»، پس دال و لام را هر دو ضمه مى‌دهند». سپس به جزئيات و توجيه و استشهاد آن چيزى كه ذكر كرده است مى‌پردازد؛ كه اين نشان دهنده هوش و استعداد بالاى او مى‌باشد<ref>ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معانى القرآن</ref>
    وى نخست يك تصوير كلى ايراد مى‌كند، سپس به جزئيات و توجيه و استشهاد براى كل آن چيزى كه ذكر كرده مى‌پردازد، مثلاً در تفسير ''' «الْحَمْدُ لِلَّهِ»'''، مى‌گويد: «قرّاء بر رفع (ضمه) «الْحَمْدُ» اتفاق كردند، اما بعضى از اهل بدو (عرب باديه‌نشين) مى‌گويند: «الْحَمْدَ لِلَّهِ»، و بعضى از آن‌ها مى‌گويند: «الْحَمْدِ لِلَّهِ» و بعضى از آن‌ها مى‌گويند: «الْحَمْدُ لُلّه»، پس دال و لام را هر دو ضمه مى‌دهند». سپس به جزئيات و توجيه و استشهاد آن چيزى كه ذكر كرده است مى‌پردازد؛ كه اين نشان دهنده هوش و استعداد بالاى او مى‌باشد<ref>ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معانى القرآن</ref>


    فراء به اين حد اكتفا نمى‌كند بلكه به توجيه هر لغتى از لغات عرب مى‌پردازد و از قرآن و شعر عرب و اقوال علما براى گفته‌هاى خود استشهاد مى‌گيرد؛ و در نهايت، سخنش را با يك نكته بلاغى، يا تعليق بر يك كلمه همراه با ذكر لغات عرب، پايان مى دهد<ref>همان</ref>
    فراء به اين حد اكتفا نمى‌كند بلكه به توجيه هر لغتى از لغات عرب مى‌پردازد و از قرآن و شعر عرب و اقوال علما براى گفته‌هاى خود استشهاد مى‌گيرد؛ و در نهايت، سخنش را با يك نكته بلاغى، يا تعليق بر يك كلمه همراه با ذكر لغات عرب، پايان می‌دهد<ref>همان</ref>


    سپس به اعراب كلمه معينى در آيه مى‌پردازد كه چندين شكل اعرابى در آن جايز است و در بعضى مكان‌ها ديدگاه علما نحو در مورد آنچه گفته است را بيان مى‌كند. به عنوان مثال، در تفسير: ''' «وَلا الضَّالِّينَ» '''مى‌گويد: «همانا معنى «غَيْرِ» همان معنى «لا» است... و بعضى از كسانى كه عربى را خوب نمى‌دانند، مى‌گويند: معناى «غير» در سوره حمد به معناى «سوى» است، و همانا «لا» صله در كلام است و به قول شاعر استدلال كردند كه مى‌گويد: «في بئر لا حور سرى و ما شعر» و اين جايز نيست، براى اينكه معنا بر چيزى كه عمل آن مشخص نيست واقع شده، و اين انكار محض است»<ref>ر.ک: همان</ref>
    سپس به اعراب كلمه معينى در آيه مى‌پردازد كه چندين شكل اعرابى در آن جايز است و در بعضى مكان‌ها ديدگاه علما نحو در مورد آنچه گفته است را بيان مى‌كند. به عنوان مثال، در تفسير: ''' «وَلا الضَّالِّينَ» '''مى‌گويد: «همانا معنى «غَيْرِ» همان معنى «لا» است... و بعضى از كسانى كه عربى را خوب نمى‌دانند، مى‌گويند: معناى «غير» در سوره حمد به معناى «سوى» است، و همانا «لا» صله در كلام است و به قول شاعر استدلال كردند كه مى‌گويد: «في بئر لا حور سرى و ما شعر» و اين جايز نيست، براى اينكه معنا بر چيزى كه عمل آن مشخص نيست واقع شده، و اين انكار محض است»<ref>ر.ک: همان</ref>
    خط ۶۶: خط ۶۸:


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==


    تا به حال پايان‌نامه‌هاى زيادى حول اين كتاب نوشته شده است و بدون شك اين تحقيقات علمى در مورد كتاب و شخصيت نویسنده آن، نشان دهنده اهميت بارز اين كتاب مى‌باشد. از جمله اين آثار، عبارتند از:
    تا به حال پايان‌نامه‌هاى زيادى حول اين كتاب نوشته شده است و بدون شك اين تحقيقات علمى در مورد كتاب و شخصيت نویسنده آن، نشان دهنده اهميت بارز اين كتاب مى‌باشد. از جمله اين آثار، عبارتند از:
    خط ۸۲: خط ۸۳:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    خط ۸۸: خط ۸۹:


    #مقدمه و متن كتاب.
    #مقدمه و متن كتاب.
    #«فراء و شيوه وى در كتاب معاني القرآن»، برگرفته از پايگاه اينترنتى «اسلام، قرآن و تفسير»، در تاريخ 22 فروردين 1394، به آدرس اينترنتى:
    #[http://www.islamqt.com/fa/show-article.php?aid%20137 «فراء و شيوه وى در كتاب معاني القرآن»، برگرفته از پايگاه اينترنتى «اسلام، قرآن و تفسير»، در تاريخ 22 فروردين 1394]
     


    http://www.islamqt.com/fa/show-article.php?aid 137





    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۶

    معاني القرآن
    معاني القرآن (للفراء)
    پدیدآورانشلبی، عبدالفتاح اسماعیل (محقق)

    فراء، یحیی بن زیاد (نویسنده)

    نجار، محمد علی (محقق)

    نجاتی، احمد یوسف (محقق)

    نجدی ناصف، علی (مصحح)
    ناشرالهیئة المصریة العامة للکتاب
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1980 م
    چاپ2
    موضوعتفاسیر اهل سنت - قرن 2ق. قرآن - مسایل لغوی
    زبانعربی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏82‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏4‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    معاني القرآن اثر ابوزكريا يحيى بن زياد معروف به فرّاء (متوفى 207ق)، تفسير لغوى و نحوى قرآن كريم است. نویسنده آيات و كلماتى كه در فهم آن نياز به شرح و توضيح داشته است را مورد عنايت قرار داده و به تفسير لغوى اعتنا كرده است.

    همچنين مهم‌ترين آراء نحوى را بيان نموده است. بيشترين آراء نحوى و صرفى وى، برگرفته از مدرسه كوفيان بوده و خود او از متخصصين نحو و لغت عربى در مكتب كوفيان به شمار مى‌آيد؛ لذا كتاب او از اين جهت نيز داراى اهميت بى‌شمارى مى‌باشد[۱]

    احمد يوسف نجاتى و محمد على نجار كار تحقيق و تحصيح كتاب را بر عهده داشته‌اند.

    ساختار

    كتاب با مقدمه‌اى از محمد ابوالفضل ابراهيم و مقدمه ديگرى از احمد يوسف نجاتى و محمد على نجار آغاز و مطالب در سه جلد تنظيم شده است.

    فراء ضمن پرداختن به جنبه‌هاى لغوى آيات، از شيوه تفسير قرآن با قرآن و بيان اشباه و نظائر استفاده كرده و در موارد اندكى نيز از تفسير قرآن به سنت نبوى بهره جسته است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه نخست، به نسخه‌هاى خطى موجود از كتاب اشاره شده[۲]و در مقدمه دوم، زندگى‌نامه مختصرى از فراء، ارائه گرديده است[۳]

    در اين مورد كه اين اثر، يك كتاب تفسير باشد يا كتاب نحوى و لغوى، بين علما اختلاف نظر وجود دارد. بعضى از مفسرين بر اين باورند كه اين كتاب در اصل يك كتاب در تفسير است، مگر اينكه فراء در آن به قدرت، گرايش لغوى در پيش گرفته است و اگر كسى با اين كتاب با ارزش تعامل داشته باشد، درمى‌يابد كه فراء در آن به جوانب تفسيرى نيز اهميت داده است[۴]

    فراء به شيو تفسير قرآن با قرآن و بيان اشباه و نظائر در قرآن اهميت بارزى داده است. به عنوان مثال، هنگامى كه به اين آيه مى‌رسد: «و إذ اوحيت إلى الحواريين أن آمنوا بى و برسولي» [۵]مى‌گويد: يعنى الهمتهم، همان‌طور كه فرمود: «و أوحى ربك إلى النحل أن اتخذي من الجبال بيوتا» [۶]يعنى: «ألهمها». اين نوع را مى‌توان جزء اشباه و نظائر برشمرد كه فراء در كتاب خويش استفاده نموده است[۷]

    وى نخست يك تصوير كلى ايراد مى‌كند، سپس به جزئيات و توجيه و استشهاد براى كل آن چيزى كه ذكر كرده مى‌پردازد، مثلاً در تفسير «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، مى‌گويد: «قرّاء بر رفع (ضمه) «الْحَمْدُ» اتفاق كردند، اما بعضى از اهل بدو (عرب باديه‌نشين) مى‌گويند: «الْحَمْدَ لِلَّهِ»، و بعضى از آن‌ها مى‌گويند: «الْحَمْدِ لِلَّهِ» و بعضى از آن‌ها مى‌گويند: «الْحَمْدُ لُلّه»، پس دال و لام را هر دو ضمه مى‌دهند». سپس به جزئيات و توجيه و استشهاد آن چيزى كه ذكر كرده است مى‌پردازد؛ كه اين نشان دهنده هوش و استعداد بالاى او مى‌باشد[۸]

    فراء به اين حد اكتفا نمى‌كند بلكه به توجيه هر لغتى از لغات عرب مى‌پردازد و از قرآن و شعر عرب و اقوال علما براى گفته‌هاى خود استشهاد مى‌گيرد؛ و در نهايت، سخنش را با يك نكته بلاغى، يا تعليق بر يك كلمه همراه با ذكر لغات عرب، پايان می‌دهد[۹]

    سپس به اعراب كلمه معينى در آيه مى‌پردازد كه چندين شكل اعرابى در آن جايز است و در بعضى مكان‌ها ديدگاه علما نحو در مورد آنچه گفته است را بيان مى‌كند. به عنوان مثال، در تفسير: «وَلا الضَّالِّينَ» مى‌گويد: «همانا معنى «غَيْرِ» همان معنى «لا» است... و بعضى از كسانى كه عربى را خوب نمى‌دانند، مى‌گويند: معناى «غير» در سوره حمد به معناى «سوى» است، و همانا «لا» صله در كلام است و به قول شاعر استدلال كردند كه مى‌گويد: «في بئر لا حور سرى و ما شعر» و اين جايز نيست، براى اينكه معنا بر چيزى كه عمل آن مشخص نيست واقع شده، و اين انكار محض است»[۱۰]

    از ديگر خصائص روش فراء اين است كه يك آيه را با آيه ديگر تفسير مى‌كند و يا اين‌كه قرآن را با كلام و اقوالى كه از عرب نقل شده تفسير مى‌كند؛ مثلاً در تفسير: «وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ»[۱۱]، مى‌گويد: يعنى ايشان بر يك سن باقى مى‌مانند و تغيير نمى‌كنند و عرب براى مردى كه به سن پيرى رسيد و موى سرش سفيد نشد، مى‌گويد: او مخلد است و همچنين اگر پس از سن پيرى دندان‌هايش باقى ماند، مى‌گويند: اين فرد مخلد است»[۱۲]

    اما تفسير قرآن با سنت نبوى در اين اثر زياد به چشم نمى‌خورد، بلكه اندك شمار ديده مى‌شود كه از اين شيوه استفاده كرده باشد و اگر از حديث نبوى شريف استفاده شده باشد، براى استدلالات لغوى استفاده شده و همچنين استشهاد وى به اقوال صحابه و تابعين نيز كم است. وى از آوردن اسرائيليات در كتابش پرهيز كرده و اين جاى ستايش است[۱۳]

    اما وى در آيات اعتقادى منهج پيشينيان را در پيش گرفته و از تأويل خوددارى كرده است؛ مثلاً در توجيه قرائت به رفع تاء در آيه «بل عجبت و يسخرون» [۱۴]، مى‌گويد: تعجب اگر به خداوند نسبت داده شود، معناى آن هنگام نسبت دادن به خداوند غير معناى است كه به بندگان نسبت داده مى‌شود، همين‌طور در اين آيه كه مى‌فرمايد: «اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ» [۱۵]، معناى آن هنگام نسبت دادن به الله غير از معناى آن از طرف بندگان است[۱۶]

    فراء در آيات احكام و فقه سخن را طولانى نمى‌كند، بلكه در اين موارد، خيلى كم رشته سخن را باز مى‌كند و كسى هم او را در زمره فقها قرار نداده است، بلكه وى را از يكى بزرگان علم لغت و نحو به شمار آورده‌اند[۱۷]

    وضعيت كتاب

    تا به حال پايان‌نامه‌هاى زيادى حول اين كتاب نوشته شده است و بدون شك اين تحقيقات علمى در مورد كتاب و شخصيت نویسنده آن، نشان دهنده اهميت بارز اين كتاب مى‌باشد. از جمله اين آثار، عبارتند از:

    1. منهج الفراء في كتابه معانى القرآن؛ حسين بن محمد بن شريف.
    2. التوجيه اللغوي للقرائات القرآنية عند الفراء في معاني القرآن؛ للدكتور: طه صالح أمين آغا.
    3. المصنفات الأولى في معاني القرآن أبوعبيدة و الأخفش و الفراء والدراسات الصرفية و النحوية، إعداد: ياسر محمد الحروب، رسالة دكتوراه، جامعة القديس يوسف.
    4. منهج الفراء في كتابه معانى القرآن، إعداد: حسين بن محمد هاشم، رسالة ماجستير، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية.
    5. علل اختيارات الفراء في القرائات القرآنية في كتاب معاني القرآن، إعداد: مازن أحمد محمود، رسالة ماجستير، جامعة اليرموك، إربد و..[۱۸]

    پاورقى‌ها توسط محققین نوشته شده و در آن‌ها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ و برخى قواعد لغوى و نحوى و نيز توضيح برخى لغات متن، به ذكر منابع پرداخته شده است[۱۹]

    فهرست آيات و سوره‌هاى هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است.


    پانويس

    1. ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معانى القرآن
    2. مقدمه، ج1، ص3- 6
    3. همان، ص7- 15
    4. ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معانى القرآن
    5. مائده/ 111
    6. النحل/ 68
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معانى القرآن
    9. همان
    10. ر.ک: همان
    11. واقعه/ 17
    12. ر.ک: همان
    13. همان
    14. الصافات/ 12
    15. البقره/ 15
    16. ر.ک: همان
    17. همان
    18. ر.ک: فراء و شيوه وى در كتاب معاني القرآن
    19. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. «فراء و شيوه وى در كتاب معاني القرآن»، برگرفته از پايگاه اينترنتى «اسلام، قرآن و تفسير»، در تاريخ 22 فروردين 1394