الشيعة في عقائدهم و احكامهم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهامزدایی)') |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR15746J1.jpg | | تصویر =NUR15746J1.jpg | ||
| عنوان = | | عنوان =الشيعة في عقائدهم و احکامهم | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[موسوی کاظمی قزوینی، محمد]] (نویسنده) | [[موسوی کاظمی قزوینی، سید محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 211/5 /م8ش9 | | کد کنگره =BP 211/5 /م8ش9 | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| چاپ =4 | | چاپ =4 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =15746 | ||
| کتابخوان همراه نور =15746 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهامزدایی)}} | |||
'''الشيعة في عقائدهم و أحكامهم''' اثر [[موسوی کاظمی قزوینی، سید محمد|سيد امير محمد كاظمى قزوينى]]، بررسى و توضيح عقايد و احكام مذهب شيعه اثنیعشر ى و پاسخ به شبهات مطرح شده پيرامون آن مىباشد كه به زبان عربى در سال 1396ق نوشته شده است. | |||
نویسنده انگیزه خود از تأليف كتاب را، زدودن شبهاتى كه به عقايد و احكام مذهب اماميه به ناروا نسبت داده شده، عنوان نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/13 مقدمه، ص13]</ref> | |||
نویسنده | |||
== ساختار== | == ساختار== | ||
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در بيستوچهار فصل تنظيم شده است. | كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در بيستوچهار فصل تنظيم شده است. | ||
نویسنده در ابتدا بحثى لغوى و معنايى در مورد شيعه داشته و سپس به اصول مذهب شيعه، توحيد و معناى، عدل و نبوت از ديدگاه شيعه پرداخته و در | نویسنده در ابتدا بحثى لغوى و معنايى در مورد شيعه داشته و سپس به اصول مذهب شيعه، توحيد و معناى، عدل و نبوت از ديدگاه شيعه پرداخته و در نهایت، ضمن بحث از تعداد ائمه(ع) و مسأله خلافت پس از پيامبر(ص)، برخى از احكام و امور عبادى را بررسى نموده و شبهات مطرح شده در مورد هر يك را پاسخ داده است. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
در مقدمه كتاب ضمن بيان | در مقدمه كتاب ضمن بيان انگیزه تأليف، به نكاتى پيرامون كتاب اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/7 مقدمه، ص7]</ref> | ||
فصل اول، بحثى لغوى بوده و نویسنده در آن، به بررسى شيعه از لحاظ لغت و معنا، پرداخته و به اين نكته اشاره نموده است كه حديث ثقلين، به خوبى به مطلوب شيعه، دلالت دارد. برخى دلايلى كه نویسنده براى اثبات اين مدعا ارائه نموده، عبارت است از: | فصل اول، بحثى لغوى بوده و نویسنده در آن، به بررسى شيعه از لحاظ لغت و معنا، پرداخته و به اين نكته اشاره نموده است كه حديث ثقلين، به خوبى به مطلوب شيعه، دلالت دارد. برخى دلايلى كه نویسنده براى اثبات اين مدعا ارائه نموده، عبارت است از: | ||
#پيامبر(ص) اهلبيت خود را يكى از ثقلين قرار داده و حكم نموده است كه آن دو هيچگاه از يكديگر جدا نخواهند شد و اين خود دليل بر عصمت اهلبيت(ع) دارد زيرا قرآن معصوم بوده و هيچ خطايى در آن راه ندارد به هيچ وجه جايز نيست تا غيرمعصوم، عِدل قرار گیرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 متن كتاب، ص20]</ref> | |||
#اين حديث اين دلالت را دارد كه علم قرآن، نزد اهلبيت(ع) بوده و ايشان از ديگران افضل هستند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 همان]</ref> | |||
#پيامبر(ص) اهلبيت(ع) را عِدل قرآن قرار داده و تبعيت از آنان را مانند قرآن، واجب كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 همان]</ref> | |||
#آن حضرت به اين نكته اشاره نمودهاند كه عترت(ع) و قرآن، تا زمانى كه دنيا پابرجاست، از يكديگر جدا نخواهند بود و اين دليل بر استمرار امامت در تمام اعصار دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 همان]</ref> | |||
در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شیعیان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مىگردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سهگانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.<ref>همان، ص23</ref> | در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شیعیان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مىگردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سهگانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/23 همان، ص23]</ref> | ||
توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نویسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق | توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نویسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق میشود را بيان كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/26 همان، ص26-30]</ref> | ||
فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نویسنده چنين استدلال مىكند كه شیعیان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مىدانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمىگردد، كارى انجام نمىدهد، زيرا او بىنياز از فعل قبيح مىباشد.<ref>همان، ص32</ref> | فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نویسنده چنين استدلال مىكند كه شیعیان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مىدانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمىگردد، كارى انجام نمىدهد، زيرا او بىنياز از فعل قبيح مىباشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/32 همان، ص32]</ref> | ||
در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>همان، ص39</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>همان، ص42</ref> | در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/39 همان، ص39]</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/42 همان، ص42]</ref> | ||
امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نویسنده در اين فصل، آيات ''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم» ''' و ''' «و أمرهم شورى بينهم» ''' را مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص42-48</ref> | امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نویسنده در اين فصل، آيات''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم»''' و''' «و أمرهم شورى بينهم»''' را مورد بررسى قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/42 همان، ص42-48]</ref> | ||
در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>همان، ص49-59</ref> | در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/49 همان، ص49-59]</ref> | ||
فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مىباشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمىشود؛ افضليت اهلبيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>همان، ص60-83</ref> | فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مىباشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمىشود؛ افضليت اهلبيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/60 همان، ص60-83]</ref> | ||
در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نویسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پایان رسانده است.<ref>همان، ص84- 370</ref> | در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نویسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پایان رسانده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/84 همان، ص84- 370]</ref> | ||
== وضعيت كتاب== | == وضعيت كتاب== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۱: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله== | == منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۴
الشيعة في عقائدهم و احکامهم | |
---|---|
پدیدآوران | موسوی کاظمی قزوینی، سید محمد (نویسنده) |
ناشر | دار الزهراء |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1413 ق یا 1993 م |
چاپ | 4 |
موضوع | شیعه امامیه - اصول دین
شیعه امامیه - عقاید فروع دین فقه جعفری - قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 211/5 /م8ش9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشيعة في عقائدهم و أحكامهم اثر سيد امير محمد كاظمى قزوينى، بررسى و توضيح عقايد و احكام مذهب شيعه اثنیعشر ى و پاسخ به شبهات مطرح شده پيرامون آن مىباشد كه به زبان عربى در سال 1396ق نوشته شده است.
نویسنده انگیزه خود از تأليف كتاب را، زدودن شبهاتى كه به عقايد و احكام مذهب اماميه به ناروا نسبت داده شده، عنوان نموده است.[۱]
ساختار
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در بيستوچهار فصل تنظيم شده است.
نویسنده در ابتدا بحثى لغوى و معنايى در مورد شيعه داشته و سپس به اصول مذهب شيعه، توحيد و معناى، عدل و نبوت از ديدگاه شيعه پرداخته و در نهایت، ضمن بحث از تعداد ائمه(ع) و مسأله خلافت پس از پيامبر(ص)، برخى از احكام و امور عبادى را بررسى نموده و شبهات مطرح شده در مورد هر يك را پاسخ داده است.
گزارش محتوا
در مقدمه كتاب ضمن بيان انگیزه تأليف، به نكاتى پيرامون كتاب اشاره شده است.[۲]
فصل اول، بحثى لغوى بوده و نویسنده در آن، به بررسى شيعه از لحاظ لغت و معنا، پرداخته و به اين نكته اشاره نموده است كه حديث ثقلين، به خوبى به مطلوب شيعه، دلالت دارد. برخى دلايلى كه نویسنده براى اثبات اين مدعا ارائه نموده، عبارت است از:
- پيامبر(ص) اهلبيت خود را يكى از ثقلين قرار داده و حكم نموده است كه آن دو هيچگاه از يكديگر جدا نخواهند شد و اين خود دليل بر عصمت اهلبيت(ع) دارد زيرا قرآن معصوم بوده و هيچ خطايى در آن راه ندارد به هيچ وجه جايز نيست تا غيرمعصوم، عِدل قرار گیرد.[۳]
- اين حديث اين دلالت را دارد كه علم قرآن، نزد اهلبيت(ع) بوده و ايشان از ديگران افضل هستند.[۴]
- پيامبر(ص) اهلبيت(ع) را عِدل قرآن قرار داده و تبعيت از آنان را مانند قرآن، واجب كرده است.[۵]
- آن حضرت به اين نكته اشاره نمودهاند كه عترت(ع) و قرآن، تا زمانى كه دنيا پابرجاست، از يكديگر جدا نخواهند بود و اين دليل بر استمرار امامت در تمام اعصار دارد.[۶]
در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شیعیان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مىگردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سهگانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.[۷]
توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نویسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق میشود را بيان كرده است.[۸]
فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نویسنده چنين استدلال مىكند كه شیعیان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مىدانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمىگردد، كارى انجام نمىدهد، زيرا او بىنياز از فعل قبيح مىباشد.[۹]
در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.[۱۰]و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.[۱۱]
امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نویسنده در اين فصل، آيات «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم» و «و أمرهم شورى بينهم» را مورد بررسى قرار داده است.[۱۲]
در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.[۱۳]
فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مىباشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به حضرت على(ع) از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمىشود؛ افضليت اهلبيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.[۱۴]
در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نویسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پایان رسانده است.[۱۵]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىهاى اندك كتاب برخى كلمات توضيح داده شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.