باخرزی، علی بن حسن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'باخرزی (ابهام زدایی)' به 'باخرزی (ابهامزدایی)') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR02177.jpg|بندانگشتی|باخرزی، علی بن حسن]] | [[پرونده:NUR02177.jpg|بندانگشتی|باخرزی، علی بن حسن]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |باخرزی، علی بن حسن | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | باخرزی، ابوالحسنعلی بن حسن | ||
باخرزی، | باخرزی، ابوالقاسم علی بن حسن | ||
رئیس علی حسن | |||
شهید | شهید ابوالحسن علی بن حسن | ||
ابیطیب باخرزی، علی | ابیطیب باخرزی، علی | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |ابوعلى حسن بن ابىالطيب | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |قرن پنجم | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |باخرز (از منطق اطراف نيشابور) | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |467 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |امام موفق نيشابورى | ||
شيخ ابومحمد عبداللّه بن يوسف جوينى | |||
ابوبكر قهستانى | |||
عبدالقاهر جرجانى | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[دمية القصر و عصرة أهل العصر]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE02177AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|باخرزی (ابهامزدایی)}} | |||
'''نورالدين ابوالحسن (ابوالقاسم) على بن حسن باخَرزى''' (متوفای ذيقعده 467ق)، شاعر و اديب عربى نويس ایرانى قرن پنجم است. | |||
برخى از منابع عنوان «تاج الرؤساء» و «الرئيس الشهيد» را براى او به كار بردهاند. | |||
== ولادت == | |||
تولد و نشأتش در باخرز (از منطق اطراف نيشابور) بوده و نسبت «باخرزى» بدين سبب است. پدرش ابوعلى حسن بن ابىالطيب، مردى اديب و شاعر بود و نمونهاى از اشعارش در «تتمه اليتيمه» و «دُمْيَه القصر» آمده است. | |||
وى تحصيلات اوليه را نزد پدرش به انجام رسانيد و قرآن كريم را حفظ كرد و سپس به نيشابور رفت و در آنجا فقه شافعى و حديث را از امام موفق نيشابورى و شيخ ابومحمد عبداللّه بن يوسف جوينى فراگرفت.. از علما و ادباى ديگر بلاد نيز بهره جست: فلسفه را از ابوبكر قهستانى و نحو، ادب و بلاغت را از عبدالقاهر جرجانى، ابن برهان، قصبانى، ابوالفرج جرجانى و محمد بن تمام آموخت. گرايش او بيشتر به شعر و ادب بود و چون در كتابت و انشا مهارتى داشت، پيشه دبيرى برگزيد و به ديوان رسائل و انشا پيوست و در شهرهاى مختلف نيشابور، بغداد و بصره خدمت كرد. چندى نيز در عراق و آذربايجان در خدمت صاحب ابوعبداللّه حسین بن على، وزير طغرل سلجوقى بود و مدتى نيز از كاتبان محمدبن حسن وزير بود. پس از آنكه كُنْدُرى به وزارت طغرل رسيد، به سابقه دوستى و همدرسى در مجلس درس امام موفق نيشابورى، به نزدش رفت و علىرغم شعرى كه در ايام جوانى در هجاى او سروده بود، خلعت و نعمت يافت. با خواجه نظامالملک نيز نزدیک بود و سالها در عهد وزارت او دبيرى كرد و در چند سفر به همراهش بود. | == تحصیلات == | ||
وى تحصيلات اوليه را نزد پدرش به انجام رسانيد و قرآن كريم را حفظ كرد و سپس به نيشابور رفت و در آنجا فقه شافعى و حديث را از امام موفق نيشابورى و شيخ ابومحمد عبداللّه بن يوسف جوينى فراگرفت.. از علما و ادباى ديگر بلاد نيز بهره جست: فلسفه را از ابوبكر قهستانى و نحو، ادب و بلاغت را از عبدالقاهر جرجانى، ابن برهان، قصبانى، ابوالفرج جرجانى و محمد بن تمام آموخت. گرايش او بيشتر به شعر و ادب بود و چون در كتابت و انشا مهارتى داشت، پيشه دبيرى برگزيد و به ديوان رسائل و انشا پيوست و در شهرهاى مختلف نيشابور، بغداد و بصره خدمت كرد. چندى نيز در عراق و آذربايجان در خدمت صاحب ابوعبداللّه حسین بن على، وزير طغرل سلجوقى بود و مدتى نيز از كاتبان محمدبن حسن وزير بود. پس از آنكه كُنْدُرى به وزارت طغرل رسيد، به سابقه دوستى و همدرسى در مجلس درس امام موفق نيشابورى، به نزدش رفت و علىرغم شعرى كه در ايام جوانى در هجاى او سروده بود، خلعت و نعمت يافت. با [[نظامالملک، حسن بن علی|خواجه نظامالملک]] نيز نزدیک بود و سالها در عهد وزارت او دبيرى كرد و در چند سفر به همراهش بود. | |||
باخرزى، هم به مناسبت وظيفه ديوانى و هم به سائقه علاقه شخصى، سفرهاى بسيار كرد. اين سفرها كه از آغاز جوانى او شروع شد، تا زمان پيرى ادامه داشت و آخرين آنها ظاهراً سفر نيشابور در 466ق بود. چندين بار سفر كرد و در برخى شهرها بيش از يك سال اقامت داشت. در بلاد مختلف با ديدار ادبا و شعرا و استفاده از كتابخانهها، مواد فراوانى براى تأليف «دميه القصر» فراهم كرد. نواحى و شهرهایى را كه ديده و در اثرش نام برده است عبارتند از: نيشابور، زوزن، پوشنج، طوس، دهستان، جرجان، بصره، بغداد، سرخس، همدان، مرو، استراباد، رى، هرات. ظاهراً به شام، مصر و حجاز سفر نكرده و اقوالش در باب شعراى آن مناطق، منقول از راويان است. | باخرزى، هم به مناسبت وظيفه ديوانى و هم به سائقه علاقه شخصى، سفرهاى بسيار كرد. اين سفرها كه از آغاز جوانى او شروع شد، تا زمان پيرى ادامه داشت و آخرين آنها ظاهراً سفر نيشابور در 466ق بود. چندين بار سفر كرد و در برخى شهرها بيش از يك سال اقامت داشت. در بلاد مختلف با ديدار ادبا و شعرا و استفاده از كتابخانهها، مواد فراوانى براى تأليف «دميه القصر» فراهم كرد. نواحى و شهرهایى را كه ديده و در اثرش نام برده است عبارتند از: نيشابور، زوزن، پوشنج، طوس، دهستان، جرجان، بصره، بغداد، سرخس، همدان، مرو، استراباد، رى، هرات. ظاهراً به شام، مصر و حجاز سفر نكرده و اقوالش در باب شعراى آن مناطق، منقول از راويان است. | ||
باخرزى پس از سالها دبيرى، از خدمت ديوانى كناره گرفت و در موطن خود باخرز سكنى گزيد و احتمالاً در همين دوران تأليف «دُمْيَه القَصْر» را به پايان رسانيد. سرانجام در ذيقعده 467ق در مجلس انس به دست غلامى ترك كشته شد. احتمال مىرود كه دليل قتل او، به سبب نزدیکى باخرزى به نظامالملک باشد و اسماعيليان در قتل او دست داشتهاند. | باخرزى پس از سالها دبيرى، از خدمت ديوانى كناره گرفت و در موطن خود باخرز سكنى گزيد و احتمالاً در همين دوران تأليف «دُمْيَه القَصْر» را به پايان رسانيد. | ||
== وفات == | |||
سرانجام در ذيقعده 467ق در مجلس انس به دست غلامى ترك كشته شد. احتمال مىرود كه دليل قتل او، به سبب نزدیکى باخرزى به نظامالملک باشد و اسماعيليان در قتل او دست داشتهاند. | |||
باخرزى از اديبان مشهور و شاعران ذواللسانين عصر سلجوقى است كه به هر دو زبان عربى و فارسی شعر سروده است، ولى آثار عربیش افزونتر است. در انشا و ترسّل مقامى والا داشته و آگاهى عميق و گستردهاش از ادب و فرهنگ اسلامى از خلال «دميه القصر» هويداست. | باخرزى از اديبان مشهور و شاعران ذواللسانين عصر سلجوقى است كه به هر دو زبان عربى و فارسی شعر سروده است، ولى آثار عربیش افزونتر است. در انشا و ترسّل مقامى والا داشته و آگاهى عميق و گستردهاش از ادب و فرهنگ اسلامى از خلال «دميه القصر» هويداست. | ||
== | == آثار== | ||
# غاليه السُكّارى در وصف نيشابور | |||
# الاربعون في الحديث | |||
# ديوان شعر به عربى و فارسی | |||
# طربنامه | |||
# شعراى باخرز؛ كه در «دميه القصر» بدان اشاره كرده و محتمل است كه بخشى از آن كتاب بوده است. | |||
# دُمْيَه القَصْر و عُصْرَه اهلِ العَصْر. | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص421. | [https://rch.ac.ir/article/Details/5512?%D8%A8%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86-(%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-)-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%86 دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص421]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۷۷: | خط ۸۲: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:ادیبان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۲
نام | باخرزی، علی بن حسن |
---|---|
نامهای دیگر | باخرزی، ابوالحسنعلی بن حسن
باخرزی، ابوالقاسم علی بن حسن رئیس علی حسن شهید ابوالحسن علی بن حسن ابیطیب باخرزی، علی |
نام پدر | ابوعلى حسن بن ابىالطيب |
متولد | قرن پنجم |
محل تولد | باخرز (از منطق اطراف نيشابور) |
رحلت | 467 ق |
اساتید | امام موفق نيشابورى
شيخ ابومحمد عبداللّه بن يوسف جوينى ابوبكر قهستانى عبدالقاهر جرجانى |
برخی آثار | دمية القصر و عصرة أهل العصر |
کد مؤلف | AUTHORCODE02177AUTHORCODE |
نورالدين ابوالحسن (ابوالقاسم) على بن حسن باخَرزى (متوفای ذيقعده 467ق)، شاعر و اديب عربى نويس ایرانى قرن پنجم است.
برخى از منابع عنوان «تاج الرؤساء» و «الرئيس الشهيد» را براى او به كار بردهاند.
ولادت
تولد و نشأتش در باخرز (از منطق اطراف نيشابور) بوده و نسبت «باخرزى» بدين سبب است. پدرش ابوعلى حسن بن ابىالطيب، مردى اديب و شاعر بود و نمونهاى از اشعارش در «تتمه اليتيمه» و «دُمْيَه القصر» آمده است.
تحصیلات
وى تحصيلات اوليه را نزد پدرش به انجام رسانيد و قرآن كريم را حفظ كرد و سپس به نيشابور رفت و در آنجا فقه شافعى و حديث را از امام موفق نيشابورى و شيخ ابومحمد عبداللّه بن يوسف جوينى فراگرفت.. از علما و ادباى ديگر بلاد نيز بهره جست: فلسفه را از ابوبكر قهستانى و نحو، ادب و بلاغت را از عبدالقاهر جرجانى، ابن برهان، قصبانى، ابوالفرج جرجانى و محمد بن تمام آموخت. گرايش او بيشتر به شعر و ادب بود و چون در كتابت و انشا مهارتى داشت، پيشه دبيرى برگزيد و به ديوان رسائل و انشا پيوست و در شهرهاى مختلف نيشابور، بغداد و بصره خدمت كرد. چندى نيز در عراق و آذربايجان در خدمت صاحب ابوعبداللّه حسین بن على، وزير طغرل سلجوقى بود و مدتى نيز از كاتبان محمدبن حسن وزير بود. پس از آنكه كُنْدُرى به وزارت طغرل رسيد، به سابقه دوستى و همدرسى در مجلس درس امام موفق نيشابورى، به نزدش رفت و علىرغم شعرى كه در ايام جوانى در هجاى او سروده بود، خلعت و نعمت يافت. با خواجه نظامالملک نيز نزدیک بود و سالها در عهد وزارت او دبيرى كرد و در چند سفر به همراهش بود.
باخرزى، هم به مناسبت وظيفه ديوانى و هم به سائقه علاقه شخصى، سفرهاى بسيار كرد. اين سفرها كه از آغاز جوانى او شروع شد، تا زمان پيرى ادامه داشت و آخرين آنها ظاهراً سفر نيشابور در 466ق بود. چندين بار سفر كرد و در برخى شهرها بيش از يك سال اقامت داشت. در بلاد مختلف با ديدار ادبا و شعرا و استفاده از كتابخانهها، مواد فراوانى براى تأليف «دميه القصر» فراهم كرد. نواحى و شهرهایى را كه ديده و در اثرش نام برده است عبارتند از: نيشابور، زوزن، پوشنج، طوس، دهستان، جرجان، بصره، بغداد، سرخس، همدان، مرو، استراباد، رى، هرات. ظاهراً به شام، مصر و حجاز سفر نكرده و اقوالش در باب شعراى آن مناطق، منقول از راويان است.
باخرزى پس از سالها دبيرى، از خدمت ديوانى كناره گرفت و در موطن خود باخرز سكنى گزيد و احتمالاً در همين دوران تأليف «دُمْيَه القَصْر» را به پايان رسانيد.
وفات
سرانجام در ذيقعده 467ق در مجلس انس به دست غلامى ترك كشته شد. احتمال مىرود كه دليل قتل او، به سبب نزدیکى باخرزى به نظامالملک باشد و اسماعيليان در قتل او دست داشتهاند.
باخرزى از اديبان مشهور و شاعران ذواللسانين عصر سلجوقى است كه به هر دو زبان عربى و فارسی شعر سروده است، ولى آثار عربیش افزونتر است. در انشا و ترسّل مقامى والا داشته و آگاهى عميق و گستردهاش از ادب و فرهنگ اسلامى از خلال «دميه القصر» هويداست.
آثار
- غاليه السُكّارى در وصف نيشابور
- الاربعون في الحديث
- ديوان شعر به عربى و فارسی
- طربنامه
- شعراى باخرز؛ كه در «دميه القصر» بدان اشاره كرده و محتمل است كه بخشى از آن كتاب بوده است.
- دُمْيَه القَصْر و عُصْرَه اهلِ العَصْر.
منابع مقاله
دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص421.