شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - 'کاشانی، عبدالرزاق' به 'عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‌الدین')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR10417J1.jpg
| تصویر =NUR10417J1.jpg
| عنوان =منازل السائرین
| عنوان =شرح منازل السائرين
| عنوان‌های دیگر =منازل السائرین. شرح
| عنوان‌های دیگر =منازل السائرین. شرح


شرح منازل السائرین
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[انصاری، عبدالله بن محمد]] (نويسنده)
[[انصاری، عبدالله بن محمد]] (نویسنده)


[[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین]] (شارح)
[[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین]] (شارح)
خط ۳۰: خط ۲۹:
| شابک =964-7155-23-9
| شابک =964-7155-23-9
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6515
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10417
| کتابخوان همراه نور =10417
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر| شرح منازل السائرين (ابهام‌زدایی)}}
'''شرح منازل السائرين'''، اثر [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|كمال‌الدين عبدالرزاق قاسانى]] (735ق)، شرحى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] (481ق) است. شارح، «منازل السائرين» را به زبان خود منازل؛ يعنى عربى شرح كرده و اين مهم را به درخواست غياث‌الدين محمد بن رشيدالدين فضل‌الله، وزير سلطان ابوسعيد بهادرخان (736-716) به انجام رسانده و در تاريخ دوشنبه، بيست رجب 731، در ربع رشيدى تبريز از تأليف آن، فراغت يافته است.
'''شرح منازل السائرين'''، اثر [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|كمال‌الدين عبدالرزاق قاسانى]] (735ق)، شرحى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] (481ق) است. شارح، «منازل السائرين» را به زبان خود منازل؛ يعنى عربى شرح كرده و اين مهم را به درخواست غياث‌الدين محمد بن رشيدالدين فضل‌الله، وزير سلطان ابوسعيد بهادرخان (736-716) به انجام رسانده و در تاريخ دوشنبه، بيست رجب 731، در ربع رشيدى تبريز از تأليف آن، فراغت يافته است.


اين شرح، مهم‌ترين اثر شارح و در ميان شروح منازل، بهترين شرح و مهم‌ترين كتاب در حوزه عرفان عملى است و به تعبير استاد، [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، شرح قاسانى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، حاكى از عظمت و بزرگىِ نظر و مقام و سعه باع و تضلع كامل او در تصوف علمى است <ref>آشتيانى، 1380، ص 57</ref> پرورش يافتن شاگردانى چون [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] و قيصرى در مكتب عرفان عملى و نظرى ملا عبدالرزاق، خود دليل تبحر و تضلع اوست<ref>عابدى، 1373، ص 28</ref> البته قدرت فكر و باريك‌انديشى‌هاى قاسانى، نه تنها در «شرح منازل»، بلكه در ساير كتاب‌هاى او، مثل «شرح فصوص» بى‌نياز از تعريف است.
==کیفیت شرح==
اين شرح، مهم‌ترين اثر شارح و در ميان شروح منازل، بهترين شرح و مهم‌ترين كتاب در حوزه عرفان عملى است و به تعبير استاد، [[آشتیانی، سید جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، شرح قاسانى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، حاكى از عظمت و بزرگىِ نظر و مقام و سعه باع و تضلع كامل او در تصوف علمى است<ref>آشتيانى، 1380، ص 57</ref> پرورش يافتن شاگردانى چون [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] و قيصرى در مكتب عرفان عملى و نظرى ملا عبدالرزاق، خود دليل تبحر و تضلع اوست<ref>عابدى، 1373، ص 28</ref> البته قدرت فكر و باريك‌انديشى‌هاى قاسانى، نه تنها در «شرح منازل»، بلكه در ساير كتاب‌هاى او، مثل «شرح فصوص» بى‌نياز از تعريف است.


«شرح منازل»، به‌صورت غير مزجى و بر وفق «منازل السائرين»، در ده قسم كلى باب‌بندى شده است. اين مقامات ده‌گانه، هريك، خود به ده باب منقسم مى‌باشد و هر قسم در سه مرحله در طول يكديگر بيان مى‌شود. شارح در اين مقام چنين مى‌فرمايد: «اندراج هريك تحت ديگرى، بسان اندراج و ترتب انواع و اجناس منطقى است كه هريك از اعالى را صورتى در اسافل و هريك از اسافل را صورتى در اعالى است؛ نه چون بالارونده از پلكان كه چون پاى از درجتى برداشت و به بالاتر جهيد در جهت، فروتر را فروهلد، بلكه در عين اينكه پاى در منزل برتر دارد، در منزل فروتر نيز حضورى و صورتى جداگانه دارد؛ بدين ترتيب، هريك از صد مقام به حسب صورتش در ديگر ابواب ده‌گانه، خود صد صورت دارد كه مجموعا هزار مى‌شود»<ref>تبادكانى، 1382، ص 22</ref>  
«شرح منازل»، به‌صورت غير مزجى و بر وفق «منازل السائرين»، در ده قسم كلى باب‌بندى شده است. اين مقامات ده‌گانه، هريك، خود به ده باب منقسم مى‌باشد و هر قسم در سه مرحله در طول يكديگر بيان مى‌شود. شارح در اين مقام چنين مى‌فرمايد: «اندراج هريك تحت ديگرى، بسان اندراج و ترتب انواع و اجناس منطقى است كه هريك از اعالى را صورتى در اسافل و هريك از اسافل را صورتى در اعالى است؛ نه چون بالارونده از پلكان كه چون پاى از درجتى برداشت و به بالاتر جهيد در جهت، فروتر را فروهلد، بلكه در عين اينكه پاى در منزل برتر دارد، در منزل فروتر نيز حضورى و صورتى جداگانه دارد؛ بدين ترتيب، هريك از صد مقام به حسب صورتش در ديگر ابواب ده‌گانه، خود صد صورت دارد كه مجموعا هزار مى‌شود».<ref>تبادكانى، 1382، ص 22</ref>  


اگرچه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] در «منازل السائرين»، صد منزل شمرده، ولى اين كليات است و حقيقت اين است كه انسان از وقتى پا از رتبه طبيعت بيرون مى‌گذارد و در مقام سير الى الله برمى‌آيد تا به آخرين مقام، مراتب غير متناهيه طى مى‌كند. همان طور كه بين ظلمت و نور شديد مراتب روشنايى غير متناهى است، مراتب محبت و علم نيز همين است <ref>حسن‌زاده آملى، 1379، ج 2، ص 262</ref>  
اگرچه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] در «منازل السائرين»، صد منزل شمرده، ولى اين كليات است و حقيقت اين است كه انسان از وقتى پا از رتبه طبيعت بيرون مى‌گذارد و در مقام سير الى الله برمى‌آيد تا به آخرين مقام، مراتب غير متناهيه طى مى‌كند. همان طور كه بين ظلمت و نور شديد مراتب روشنايى غير متناهى است، مراتب محبت و علم نيز همين است.<ref>حسن‌زاده آملى، 1379، ج 2، ص 262</ref>  


ملا عبدالرزاق كاشى، داراى ذوقى سرشار و قلمى تواناست و قادر است كه مطالب مفصلى را با كمال سهولت، روان و جذاب و قابل فهم، به‌صورت اختصار درآورد<ref>جامى، 1370، ص 38</ref>  
ملا عبدالرزاق كاشى، داراى ذوقى سرشار و قلمى تواناست و قادر است كه مطالب مفصلى را با كمال سهولت، روان و جذاب و قابل فهم، به‌صورت اختصار درآورد.<ref>جامى، 1370، ص 38</ref>  


قاسانى در اين شرح، به‌سان شمارى از شروح، تحت تأثير مستقيم عفيف‌الدين تلمسانى (690)<ref>عفيف‌الدين تلمسانى، از اكابر عرفا و دانشمندان و يكى از مؤلفان بزرگ در عرفان علمى و عملى است. بر «منازل السائرين» خواجه عبدالله و «فصوص الحكم» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] شرح نوشته است و به فارسى نيز اثرى از او ديده شده است، با اينكه او از مردم مغرب عربى است. برخى گويند: شرح او بر «منازل»، اولين شرح است و عارف نامدار عبدالرزاق كاشى، شرح او را ديده است، ولى شرحى بر «منازل» موجود است كه زمان تأليف آن مقدم بر زمان تأليف شرح تلمسانى است (فرغانى، 1379، ص 41)</ref> است و در غالب مطالب از وى پيروى كرده است؛ به اضافه فوايدى كه در تشريح مطالب از خود افزوده است با اين تفاوت كه زبانى فنى‌تر از تلمسانى دارد و بيشتر از وى اصطلاحات عرفانى را استفاده مى‌كند <ref>تبادكانى، 1382، ص 31</ref> و به فرموده [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]]، اگر هيچ شرحى بر «منازل» خواجه عبدالله در دسترس محقق كاشانى نبود، بازهم او در كار خود توفيق حاصل مى‌كرد<ref>قيصرى، 1386، ص 6</ref>  
قاسانى در اين شرح، به‌سان شمارى از شروح، تحت تأثير مستقيم عفيف‌الدين تلمسانى (690)<ref>عفيف‌الدين تلمسانى، از اكابر عرفا و دانشمندان و يكى از مؤلفان بزرگ در عرفان علمى و عملى است. بر «منازل السائرين» خواجه عبدالله و «فصوص الحكم» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] شرح نوشته است و به فارسى نيز اثرى از او ديده شده است، با اينكه او از مردم مغرب عربى است. برخى گويند: شرح او بر «منازل»، اولين شرح است و عارف نامدار عبدالرزاق كاشى، شرح او را ديده است، ولى شرحى بر «منازل» موجود است كه زمان تأليف آن مقدم بر زمان تأليف شرح تلمسانى است (فرغانى، 1379، ص 41)</ref> است و در غالب مطالب از وى پيروى كرده است؛ به اضافه فوايدى كه در تشريح مطالب از خود افزوده است با اين تفاوت كه زبانى فنى‌تر از تلمسانى دارد و بيشتر از وى اصطلاحات عرفانى را استفاده مى‌كند<ref>تبادكانى، 1382، ص 31</ref> و به فرموده [[آشتیانی، سید جلال‌الدین|استاد آشتيانى]]، اگر هيچ شرحى بر «منازل» خواجه عبدالله در دسترس محقق كاشانى نبود، بازهم او در كار خود توفيق حاصل مى‌كرد.<ref>قيصرى، 1386، ص 6</ref>  


شايان توجه اينكه از لحاظ كتاب‌شناسى، اين شرح مشتمل بر صحيح‌ترين ضبط متن منازل است، چرا كه به‌تصريح كاشانى در پايان كتاب، نسخه‌اى از متن «منازل السائرين» كه آن را نزد شيخ‌الاسلام انصارى خوانده بودند و اجازه شيخ به خط خود وى، مورخ 453 در هامش آن بوده است، او شرح خود را بر اساس ضبط آن نسخه مى‌نگارد.<ref>تبادكانى، 1382، ص 31</ref>  
شايان توجه اينكه از لحاظ كتاب‌شناسى، اين شرح مشتمل بر صحيح‌ترين ضبط متن منازل است، چرا كه به‌تصريح كاشانى در پايان كتاب، نسخه‌اى از متن «منازل السائرين» كه آن را نزد شيخ‌الاسلام انصارى خوانده بودند و اجازه شيخ به خط خود وى، مورخ 453 در هامش آن بوده است، او شرح خود را بر اساس ضبط آن نسخه مى‌نگارد.<ref>تبادكانى، 1382، ص 31</ref>  


از آنجا كه كاشانى در فلسفه نظرى هم راسخ بوده و منشأ ترويج تصوف اسلامى شده و مورد احترام اهل نظر و برهان است<ref>آشتيانى، 1380، ص 53</ref>، اين خصوصيت او بدين شرح امتيازى خاص بخشيده، چرا كه وى در حوزه عرفان عملى، از عرفان نظرى سود برده است و از اين جانب قدمى در ترويج تصوف اسلامی‌برداشته است، چرا كه عرفان نظرى، معرفتى براى سالك حاصل مى‌كند كه با كمك آن مى‌تواند دقيقا مفهوم شهودهاى خويش را دريابد و بداند كه اين شهود از كدامين مرحله خبر مى‌دهد و ديگر آنكه سالكان مى‌توانند با مراجعه به آنچه عارفان در بحث‌هاى نظرى و محتواى شهود فنايى آورده‌اند، شهود خويش را محك بزنند و موقعيت فعلى خويش را به‌طور دقيق از نظر رتبه وجوى تشخيص دهند<ref>يزدان‌پناه، 1389، ص 71</ref>  
از آنجا كه كاشانى در فلسفه نظرى هم راسخ بوده و منشأ ترويج تصوف اسلامى شده و مورد احترام اهل نظر و برهان است<ref>آشتيانى، 1380، ص 53</ref>، اين خصوصيت او بدين شرح امتيازى خاص بخشيده، چرا كه وى در حوزه عرفان عملى، از عرفان نظرى سود برده است و از اين جانب قدمى در ترويج تصوف اسلامی‌برداشته است، چرا كه عرفان نظرى، معرفتى براى سالك حاصل مى‌كند كه با كمك آن مى‌تواند دقيقا مفهوم شهودهاى خويش را دريابد و بداند كه اين شهود از كدامين مرحله خبر مى‌دهد و ديگر آنكه سالكان مى‌توانند با مراجعه به آنچه عارفان در بحث‌هاى نظرى و محتواى شهود فنايى آورده‌اند، شهود خويش را محك بزنند و موقعيت فعلى خويش را به‌طور دقيق از نظر رتبه وجودى تشخيص دهند.<ref>يزدان‌پناه، 1389، ص 71</ref>  


قاسانى اين شرح را بر مبناى وحدت وجود مى‌نگارد و در برابر اين ادعاى سمنانى كه قول به وحدت وجود در ميان طائفه، سابقه نداشته است و بدعتى از سوى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است، به اين ابيات از خواجه عبدالله كه در «منازل السائرين» در منزل توحيد آمده، استناد مى‌كند:
قاسانى اين شرح را بر مبناى وحدت وجود مى‌نگارد و در برابر اين ادعاى سمنانى كه قول به وحدت وجود در ميان طائفه، سابقه نداشته است و بدعتى از سوى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است، به اين ابيات از خواجه عبدالله كه در «منازل السائرين» در منزل توحيد آمده، استناد مى‌كند:<ref>همان، ص 32</ref> و<ref>قاسانى، 1381، ص 618</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''ما وحد الواحد من واحد''|2=''اذ كل من وحده جاحد''}}
{{ب|''ما وحد الواحد من واحد''|2=''اذ كل من وحده جاحد''}}
{{ب|''توحيد من ينطق عن نعته''|2=''عارية أبطلها الواحد''}}
{{ب|''توحيد من ينطق عن نعته''|2=''عارية أبطلها الواحد''}}
{{ب|''توحيده إيّاه توحيده''|2=''و نعت من ينعته لاحد''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص 32</ref> و <ref>قاسانى، 1381، ص 618</ref>
{{ب|''توحيده إيّاه توحيده''|2=''و نعت من ينعته لاحد''}} {{پایان شعر}}


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۸۱: خط ۸۲:
# فهرست مراجع.
# فهرست مراجع.


پيش از اين، «شرح منازل السائرين» [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق كاشانى]] به همراه «نصوص و فكوك» قونوى، در 1315ق (چاپ دوم، 1354ش) در تهران، به طبع رسيده بود.<ref>فرغانى، 1379، ص 42</ref>  
پيش از اين، «شرح منازل السائرين» [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]] به همراه «نصوص و فكوك» قونوى، در 1315ق (چاپ دوم، 1354ش) در تهران، به طبع رسيده بود.<ref>فرغانى، 1379، ص 42</ref>  


==پانویس==
==پانویس==
خط ۹۱: خط ۹۲:
# آشتيانى، سيد جلال‌الدين (1380)، شرح مقدمه قيصرى، چاپ پنجم، قم، دفتر تبليغات اسلامى.
# آشتيانى، سيد جلال‌الدين (1380)، شرح مقدمه قيصرى، چاپ پنجم، قم، دفتر تبليغات اسلامى.
# تبادكانى طوسى، شمس‌الدين محمد (1382)، تسنيم المقربين، تصحيح و تحقيق سيد محمد طباطبايى (منصور)، چاپ اول، تهران، كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى.
# تبادكانى طوسى، شمس‌الدين محمد (1382)، تسنيم المقربين، تصحيح و تحقيق سيد محمد طباطبايى (منصور)، چاپ اول، تهران، كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى.
# [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، عبدالرحمن بن احمد (1370)، نقد النصوص فى شرح نقش الفصوص، تصحيح و تعليق ويليام چيتيك و پيشگفتار [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى.
# [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، عبدالرحمن بن احمد (1370)، نقد النصوص فى شرح نقش الفصوص، تصحيح و تعليق ويليام چيتيك و پيشگفتار [[آشتیانی، سید جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى.
# [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] حسن (1379)، هزار و يك كلمه، ج 2، چاپ سوم، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم.
# [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] حسن (1379)، هزار و يك كلمه، ج 2، چاپ سوم، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم.
# عابدى احمد (1373)، منازل السائرين و شرح كاشانى بر آن، مجله آينه پژوهش، شماره 28، ص 30 تا 33.
# عابدى احمد (1373)، منازل السائرين و شرح كاشانى بر آن، مجله آينه پژوهش، شماره 28، ص 30 تا 33.
# فرغانى سعدالدين سعيد (1379)، مشارق الدرارى، تصحيح و تعليق [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، چاپ دوم، قم، دفتر تبليغات اسلامى.
# فرغانى سعدالدين سعيد (1379)، مشارق الدرارى، تصحيح و تعليق [[آشتیانی، سید جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، چاپ دوم، قم، دفتر تبليغات اسلامى.
# قاسانى عبدالرزاق (1381)، شرح منازل السائرين، تحقيق و تعليق [[بیدارفر، محسن|محسن بيدارفر]]، چاپ دوم، قم، انتشارات بيدار.
# قاسانى عبدالرزاق (1381)، شرح منازل السائرين، تحقيق و تعليق [[بیدارفر، محسن|محسن بيدارفر]]، چاپ دوم، قم، انتشارات بيدار.
# قيصرى رومى داوود (1386)، شرح فصوص الحكم، تصحيح و تعليق [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، چاپ سوم، تهران، انتشارات علمى - فرهنگى.
# قيصرى رومى داوود (1386)، شرح فصوص الحكم، تصحيح و تعليق [[آشتیانی، سید جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، چاپ سوم، تهران، انتشارات علمى - فرهنگى.
# يزدان‌پناه سيد يدالله (1389)، مبانى و اصول عرفان نظرى، نگارش سيد عطاء انزلى، چاپ دوم، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى - پژوهشى امام خمينى.
# يزدان‌پناه سيد يدالله (1389)، مبانى و اصول عرفان نظرى، نگارش سيد عطاء انزلى، چاپ دوم، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى - پژوهشى امام خمينى.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[أنيس العارفين (تحریر فارسی شرح عبدالرزاق کاشانی بر منازل السائرين خواجه عبدالله انصاری)]]
[[أنيس العارفين (تحریر فارسی شرح عبدالرزاق کاشانی بر منازل السائرين خواجه عبدالله انصاری)]]


خط ۱۰۸: خط ۱۱۱:
[[رده:تصوف و عرفان]]
[[رده:تصوف و عرفان]]
[[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]]
[[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]]
[[رده:25 مرداد الی 24 شهریور]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۱۰

شرح منازل السائرين، اثر كمال‌الدين عبدالرزاق قاسانى (735ق)، شرحى بر «منازل السائرين» خواجه عبدالله انصارى (481ق) است. شارح، «منازل السائرين» را به زبان خود منازل؛ يعنى عربى شرح كرده و اين مهم را به درخواست غياث‌الدين محمد بن رشيدالدين فضل‌الله، وزير سلطان ابوسعيد بهادرخان (736-716) به انجام رسانده و در تاريخ دوشنبه، بيست رجب 731، در ربع رشيدى تبريز از تأليف آن، فراغت يافته است.

شرح منازل السائرين
شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی)
پدیدآورانانصاری، عبدالله بن محمد (نویسنده)

عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین (شارح)

بیدارفر، محسن (مصحح)
عنوان‌های دیگرمنازل السائرین. شرح
ناشربيدار
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1385 ش یا 1427 ق
چاپ3
شابک964-7155-23-9
موضوعاخلاق عرفانی - متون قدیمی تا قرن 14

انصاری، عبدالله بن محمد، ۳۹۶ - ۴۸۱ق. منازل السایرین - نقد و تفسیر

تصوف - متون قدیمی تا قرن 14

عرفان - متون قدیمی تا قرن 14
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏282‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ ‎‏م‎‏8028
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

کیفیت شرح

اين شرح، مهم‌ترين اثر شارح و در ميان شروح منازل، بهترين شرح و مهم‌ترين كتاب در حوزه عرفان عملى است و به تعبير استاد، سيد جلال‌الدين آشتيانى، شرح قاسانى بر «منازل السائرين» خواجه عبدالله انصارى، حاكى از عظمت و بزرگىِ نظر و مقام و سعه باع و تضلع كامل او در تصوف علمى است[۱] پرورش يافتن شاگردانى چون قاضى سعيد قمى و قيصرى در مكتب عرفان عملى و نظرى ملا عبدالرزاق، خود دليل تبحر و تضلع اوست[۲] البته قدرت فكر و باريك‌انديشى‌هاى قاسانى، نه تنها در «شرح منازل»، بلكه در ساير كتاب‌هاى او، مثل «شرح فصوص» بى‌نياز از تعريف است.

«شرح منازل»، به‌صورت غير مزجى و بر وفق «منازل السائرين»، در ده قسم كلى باب‌بندى شده است. اين مقامات ده‌گانه، هريك، خود به ده باب منقسم مى‌باشد و هر قسم در سه مرحله در طول يكديگر بيان مى‌شود. شارح در اين مقام چنين مى‌فرمايد: «اندراج هريك تحت ديگرى، بسان اندراج و ترتب انواع و اجناس منطقى است كه هريك از اعالى را صورتى در اسافل و هريك از اسافل را صورتى در اعالى است؛ نه چون بالارونده از پلكان كه چون پاى از درجتى برداشت و به بالاتر جهيد در جهت، فروتر را فروهلد، بلكه در عين اينكه پاى در منزل برتر دارد، در منزل فروتر نيز حضورى و صورتى جداگانه دارد؛ بدين ترتيب، هريك از صد مقام به حسب صورتش در ديگر ابواب ده‌گانه، خود صد صورت دارد كه مجموعا هزار مى‌شود».[۳]

اگرچه خواجه عبدالله انصارى در «منازل السائرين»، صد منزل شمرده، ولى اين كليات است و حقيقت اين است كه انسان از وقتى پا از رتبه طبيعت بيرون مى‌گذارد و در مقام سير الى الله برمى‌آيد تا به آخرين مقام، مراتب غير متناهيه طى مى‌كند. همان طور كه بين ظلمت و نور شديد مراتب روشنايى غير متناهى است، مراتب محبت و علم نيز همين است.[۴]

ملا عبدالرزاق كاشى، داراى ذوقى سرشار و قلمى تواناست و قادر است كه مطالب مفصلى را با كمال سهولت، روان و جذاب و قابل فهم، به‌صورت اختصار درآورد.[۵]

قاسانى در اين شرح، به‌سان شمارى از شروح، تحت تأثير مستقيم عفيف‌الدين تلمسانى (690)[۶] است و در غالب مطالب از وى پيروى كرده است؛ به اضافه فوايدى كه در تشريح مطالب از خود افزوده است با اين تفاوت كه زبانى فنى‌تر از تلمسانى دارد و بيشتر از وى اصطلاحات عرفانى را استفاده مى‌كند[۷] و به فرموده استاد آشتيانى، اگر هيچ شرحى بر «منازل» خواجه عبدالله در دسترس محقق كاشانى نبود، بازهم او در كار خود توفيق حاصل مى‌كرد.[۸]

شايان توجه اينكه از لحاظ كتاب‌شناسى، اين شرح مشتمل بر صحيح‌ترين ضبط متن منازل است، چرا كه به‌تصريح كاشانى در پايان كتاب، نسخه‌اى از متن «منازل السائرين» كه آن را نزد شيخ‌الاسلام انصارى خوانده بودند و اجازه شيخ به خط خود وى، مورخ 453 در هامش آن بوده است، او شرح خود را بر اساس ضبط آن نسخه مى‌نگارد.[۹]

از آنجا كه كاشانى در فلسفه نظرى هم راسخ بوده و منشأ ترويج تصوف اسلامى شده و مورد احترام اهل نظر و برهان است[۱۰]، اين خصوصيت او بدين شرح امتيازى خاص بخشيده، چرا كه وى در حوزه عرفان عملى، از عرفان نظرى سود برده است و از اين جانب قدمى در ترويج تصوف اسلامی‌برداشته است، چرا كه عرفان نظرى، معرفتى براى سالك حاصل مى‌كند كه با كمك آن مى‌تواند دقيقا مفهوم شهودهاى خويش را دريابد و بداند كه اين شهود از كدامين مرحله خبر مى‌دهد و ديگر آنكه سالكان مى‌توانند با مراجعه به آنچه عارفان در بحث‌هاى نظرى و محتواى شهود فنايى آورده‌اند، شهود خويش را محك بزنند و موقعيت فعلى خويش را به‌طور دقيق از نظر رتبه وجودى تشخيص دهند.[۱۱]

قاسانى اين شرح را بر مبناى وحدت وجود مى‌نگارد و در برابر اين ادعاى سمنانى كه قول به وحدت وجود در ميان طائفه، سابقه نداشته است و بدعتى از سوى ابن عربى است، به اين ابيات از خواجه عبدالله كه در «منازل السائرين» در منزل توحيد آمده، استناد مى‌كند:[۱۲] و[۱۳]

ما وحد الواحد من واحداذ كل من وحده جاحد
توحيد من ينطق عن نعتهعارية أبطلها الواحد
توحيده إيّاه توحيدهو نعت من ينعته لاحد

وضعيت كتاب

گرچه نهضت تصحيح و تحقيق متون در چند سال اخير در كشور ما شتابى چشمگير به خود گرفته و كتاب‌هاى باارزشى احيا گرديده‌اند، اما آنچه واقعاً كارى تحقيقى بر متون قديمى به شمار رَوَد، كمتر يافت مى‌شود؛ به‌ويژه آنهايى كه در تصحيح، صاحب روش بوده‌اند، بسيار كمترند و تصحيح آقاى بيدارفر يكى از اين كمترين‌هاست. وى در مقدمه، پس از توضيح كوتاهى پيرامون سير و سلوك و معرفى ماتن و شارح و اهميت اين كتاب، روش خود را تبيين كرده است.

وى براى تصحيح اين كتاب، از پنج نسخه خطى (كه نزد ايشان بوده) به‌خوبى استفاده كرده است و بهترين نص را در متن آورده و در پاورقى به اختلاف نسخ اشاره كرده است، ولى از آوردن نسخه‌بدل‌هايى كه نادرستى آنها روشن بوده و جز شلوغ كردن كتاب هيچ فايده‌اى در بر نداشته، اجتناب ورزيده است.

پاورقى‌هاى هر باب - و نه فقط هر صفحه - مسلسل است و پاورقى‌هايى كه در بيان نسخه‌بدل‌هاى كتاب است، از تعليقاتى كه معمولاً بيان مصادر احاديث، اشعار يا مقايسه متن با شرح تلمسانى و يا توضيح بعضى لغات مشكل را در بر دارند، به‌وسيله پاره خط، جدا شده‌اند.

آدرس آيات شريفه در متن كتاب آورده شده. موارد اختلاف شرح كاشانى با شرح تلمسانى نيز مشخص شده است. وجود نُه فهرست در خاتمه و فهرستِ ابواب در ابتداى كتاب، كارِ مراجعه به كتاب را بسيار آسان ساخته است.[۱۴]

اين 9 فهرست عبارتند از:

  1. فهرست آيات؛
  2. فهرست احاديث؛
  3. فهرست اقوال و آثار؛
  4. فهرست اشعار؛
  5. فهرست موضوعات و اصطلاحات؛
  6. فهرست اعلام؛
  7. فهرست كتب؛
  8. فهرست اماكن؛
  9. فهرست مراجع.

پيش از اين، «شرح منازل السائرين» عبدالرزاق كاشانى به همراه «نصوص و فكوك» قونوى، در 1315ق (چاپ دوم، 1354ش) در تهران، به طبع رسيده بود.[۱۵]

پانویس

  1. آشتيانى، 1380، ص 57
  2. عابدى، 1373، ص 28
  3. تبادكانى، 1382، ص 22
  4. حسن‌زاده آملى، 1379، ج 2، ص 262
  5. جامى، 1370، ص 38
  6. عفيف‌الدين تلمسانى، از اكابر عرفا و دانشمندان و يكى از مؤلفان بزرگ در عرفان علمى و عملى است. بر «منازل السائرين» خواجه عبدالله و «فصوص الحكم» ابن عربى شرح نوشته است و به فارسى نيز اثرى از او ديده شده است، با اينكه او از مردم مغرب عربى است. برخى گويند: شرح او بر «منازل»، اولين شرح است و عارف نامدار عبدالرزاق كاشى، شرح او را ديده است، ولى شرحى بر «منازل» موجود است كه زمان تأليف آن مقدم بر زمان تأليف شرح تلمسانى است (فرغانى، 1379، ص 41)
  7. تبادكانى، 1382، ص 31
  8. قيصرى، 1386، ص 6
  9. تبادكانى، 1382، ص 31
  10. آشتيانى، 1380، ص 53
  11. يزدان‌پناه، 1389، ص 71
  12. همان، ص 32
  13. قاسانى، 1381، ص 618
  14. عابدى، 1373، ص 28
  15. فرغانى، 1379، ص 42


منابع مقاله

  1. آشتيانى، سيد جلال‌الدين (1380)، شرح مقدمه قيصرى، چاپ پنجم، قم، دفتر تبليغات اسلامى.
  2. تبادكانى طوسى، شمس‌الدين محمد (1382)، تسنيم المقربين، تصحيح و تحقيق سيد محمد طباطبايى (منصور)، چاپ اول، تهران، كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى.
  3. جامى، عبدالرحمن بن احمد (1370)، نقد النصوص فى شرح نقش الفصوص، تصحيح و تعليق ويليام چيتيك و پيشگفتار سيد جلال‌الدين آشتيانى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى.
  4. حسن‌زاده آملى حسن (1379)، هزار و يك كلمه، ج 2، چاپ سوم، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم.
  5. عابدى احمد (1373)، منازل السائرين و شرح كاشانى بر آن، مجله آينه پژوهش، شماره 28، ص 30 تا 33.
  6. فرغانى سعدالدين سعيد (1379)، مشارق الدرارى، تصحيح و تعليق سيد جلال‌الدين آشتيانى، چاپ دوم، قم، دفتر تبليغات اسلامى.
  7. قاسانى عبدالرزاق (1381)، شرح منازل السائرين، تحقيق و تعليق محسن بيدارفر، چاپ دوم، قم، انتشارات بيدار.
  8. قيصرى رومى داوود (1386)، شرح فصوص الحكم، تصحيح و تعليق سيد جلال‌الدين آشتيانى، چاپ سوم، تهران، انتشارات علمى - فرهنگى.
  9. يزدان‌پناه سيد يدالله (1389)، مبانى و اصول عرفان نظرى، نگارش سيد عطاء انزلى، چاپ دوم، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى - پژوهشى امام خمينى.

وابسته‌ها