وهابيت از ديدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'وهابیت (ابهام زدایی)' به 'وهابیت (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[رضوانی، علی‌اصغر]] (نويسنده)
    [[رضوانی، علی‌اصغر]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏201‎‏/‎‏65‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ر‎‏6
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏201‎‏/‎‏65‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ر‎‏6
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =978-964-397-408-7
    | شابک =978-964-397-408-7
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15533
    | کتابخوان همراه نور =15533
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر|وهابیت (ابهام‌زدایی)}}


    '''وهابيت از ديدگاه اهل سنت'''، از آثار على‌اصغر رضوانى از مؤلفين معاصر و به زبان فارسى است.
    '''وهابيت از ديدگاه اهل سنت'''، از آثار [[رضوانی، علی‌اصغر|على‌اصغر رضوانى]] از مؤلفين معاصر و به زبان فارسى است.


    در مقدمه كتاب آمده است: بعد از ظهور افكار وهابيان توسط «ابن تيميمه حرانى» در قرن هشتم هجرى، تمام علماى اسلامى از هر فرقه و مذهبى به مواجهه و مقابله با او برآمده و افكارش را به نقد كشيدند و لذا با جواب از اشكالات او در برخى از مسائل، امت اسلامى را توجيه نمودند.
    در مقدمه كتاب آمده است: بعد از ظهور افكار وهابيان توسط «ابن تيميمه حرانى» در قرن هشتم هجرى، تمام علماى اسلامى از هر فرقه و مذهبى به مواجهه و مقابله با او برآمده و افكارش را به نقد كشيدند و لذا با جواب از اشكالات او در برخى از مسائل، امت اسلامى را توجيه نمودند.
    خط ۳۳: خط ۳۶:
    تااينكه در قرن دوازدهم بار ديگر اين اعتقادات و افكار توسط «محمد بن عبدالوهاب» و با كمك نظامى و زور و تهديد آل سعود زنده شده و در شبه جزيره عرب گسترش يافت و از آنجا كه مردم آن منطقه افرادى متحجر بودند و از طرفى هم دعوت محمد بن عبدالوهاب با زور و تهديد همراه بود، لذا توانست تا حدودى در مردم تأثير گذارد.
    تااينكه در قرن دوازدهم بار ديگر اين اعتقادات و افكار توسط «محمد بن عبدالوهاب» و با كمك نظامى و زور و تهديد آل سعود زنده شده و در شبه جزيره عرب گسترش يافت و از آنجا كه مردم آن منطقه افرادى متحجر بودند و از طرفى هم دعوت محمد بن عبدالوهاب با زور و تهديد همراه بود، لذا توانست تا حدودى در مردم تأثير گذارد.


    آنان هركه را از هر دين و مذهبى، سد راه خود مى‌ديدند و يا مذهبشان را نمى‌پذيرفتند، به اشد وجه مجازات كرده و او را نابود مى‌نمودند و بدين جهت است كه در طول تاريخ ظهور اين افكار از زمان «[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]» تا هم‌اكنون مشاهده مى‌كنيم كه علماى اهل سنت دست به قلم شده و شديدا با افكار آنان به مقابله پرداخته‌اند<ref>مقدمه كتاب، ص15 و 16</ref>
    آنان هركه را از هر دين و مذهبى، سد راه خود مى‌ديدند و يا مذهبشان را نمى‌پذيرفتند، به اشد وجه مجازات كرده و او را نابود مى‌نمودند و بدين جهت است كه در طول تاريخ ظهور اين افكار از زمان «[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]» تا هم‌اكنون مشاهده مى‌كنيم كه علماى اهل سنت دست به قلم شده و شديدا با افكار آنان به مقابله پرداخته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34024/1/15 مقدمه كتاب، ص15 و 16]</ref>


    كتاب حاضر داراى سه بخش است؛ بخش اول ([[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مؤسس وهابيت)، به بررسى ديدگاه علماى شافعى، علماى حنفى و علماى مالكى و علماى حنبلى درباره [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] از ديدگاه معاصرين و سلفيان معاصر مى‌پردازد.
    كتاب حاضر داراى سه بخش است؛ بخش اول ([[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مؤسس وهابيت)، به بررسى ديدگاه علماى شافعى، علماى حنفى و علماى مالكى و علماى حنبلى درباره [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] از ديدگاه معاصرين و سلفيان معاصر مى‌پردازد.
    خط ۳۹: خط ۴۲:
    تقى‌الدين سُبكى از علماى شافعى قرن هشتم در رد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مسئله زيارت قبر پيامبر(ص) مى‌گويد:
    تقى‌الدين سُبكى از علماى شافعى قرن هشتم در رد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مسئله زيارت قبر پيامبر(ص) مى‌گويد:


    «پرواضح است كه زيارت به قصد تبرک و تعظيم، منتهى به درجه ربوبيت نمى‌شود و زايد بر نص قرآن و سنت و فعل صحابه از تعظيم پيامبر(ص) در زمان حيات و بعد از وفات او نمى‌گردد، پس چگونه امتناع آن به خيال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] رسيده است»<ref>متن كتاب، ص31</ref>
    «پرواضح است كه زيارت به قصد تبرک و تعظيم، منتهى به درجه ربوبيت نمى‌شود و زايد بر نص قرآن و سنت و فعل صحابه از تعظيم پيامبر(ص) در زمان حيات و بعد از وفات او نمى‌گردد، پس چگونه امتناع آن به خيال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] رسيده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34024/1/31 متن كتاب، ص31]</ref>


    زين‌الدين عبدالرحمن بن رجب حنبلى (ت795ق)، درباره شيخ ابوبكر حصنى شافعى در ذم [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مى‌گويد: «شيخ زين‌الدين بن رجب حنبلى از جمله كسانى بود كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را كافر مى‌دانست و ردى بر او نوشته است و لذا با بلندترين صدا در برخى مجالس مى‌گفت: سبک ى در تكفير [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] صاحب حق است»<ref>همان، ص95 و 96</ref>
    زين‌الدين عبدالرحمن بن رجب حنبلى (ت795ق)، درباره شيخ ابوبكر حصنى شافعى در ذم [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مى‌گويد: «شيخ زين‌الدين بن رجب حنبلى از جمله كسانى بود كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را كافر مى‌دانست و ردى بر او نوشته است و لذا با بلندترين صدا در برخى مجالس مى‌گفت: سبکی در تكفير [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] صاحب حق است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34024/1/95 همان، ص95 و 96]</ref>


    «محمد بن عبدالوهاب مجدد وهابيت»، عنوان بخش دوم است كه نويسنده در اين بخش، مباحث خود را در زير دو عنوان كلى «محمد بن عبدالوهاب از ديدگاه اهل سنت» و «مخالفت وهابيان با عقايد اهل سنت» بررسى مى‌كند.
    «محمد بن عبدالوهاب مجدد وهابيت»، عنوان بخش دوم است كه نویسنده در اين بخش، مباحث خود را در زير دو عنوان كلى «محمد بن عبدالوهاب از ديدگاه اهل سنت» و «مخالفت وهابيان با عقايد اهل سنت» بررسى مى‌كند.


    زينى دحلان درباره محمد بن عبدالوهاب مى‌گويد: «محمد بن عبدالوهاب كسى است كه اين بدعت را جعل كرد. او در روز جمعه در مسجد درعيه خطبه مى‌خواند و در هر خطبه‌اى مى‌گفت: هركس به پيامبر توسل كند كافر است. برادرش [[نجدی، سلیمان بن عبدالوهاب|سليمان بن عبدالوهاب]] كه از اهل علم بود شديدا در تمام كارهايى كه انجام مى‌داد يا به آن امر مى‌كرد بر او شديدا انكار مى‌نمود و از هيچ‌يك از بدعت‌هايش پيروى نمى‌كرد. روزى برادرش سليمان به او گفت: اركان اسلام چند تا است اى محمد بن عبدالوهاب؟! او گفت: پنج‌تا. برادرش گفت: ولى تو اركان اسلام را شش‌تا مى‌دانى و ششم آن را كسى مى‌دانى كه از تو پيروى نكرده است، پس او مسلمان نيست و اين نزد تو ركن ششم از اركان اسلام است...»<ref>همان، ص136</ref>
    زينى دحلان درباره محمد بن عبدالوهاب مى‌گويد: «محمد بن عبدالوهاب كسى است كه اين بدعت را جعل كرد. او در روز جمعه در مسجد درعيه خطبه مى‌خواند و در هر خطبه‌اى مى‌گفت: هركس به پيامبر توسل كند كافر است. برادرش [[نجدی، سلیمان بن عبدالوهاب|سليمان بن عبدالوهاب]] كه از اهل علم بود شديدا در تمام كارهايى كه انجام مى‌داد يا به آن امر مى‌كرد بر او شديدا انكار مى‌نمود و از هيچ‌يك از بدعت‌هايش پيروى نمى‌كرد. روزى برادرش سليمان به او گفت: اركان اسلام چند تا است اى محمد بن عبدالوهاب؟! او گفت: پنج‌تا. برادرش گفت: ولى تو اركان اسلام را شش‌تا مى‌دانى و ششم آن را كسى مى‌دانى كه از تو پيروى نكرده است، پس او مسلمان نيست و اين نزد تو ركن ششم از اركان اسلام است...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34024/1/136 همان، ص136]</ref>


    مؤلف در بخش سوم به ذكر برخى از فتاواى وهابيان، مانند نشستن خدا بر عرش و كرسى، تحريم زيارت قبر پيامبر(ص)، انكار مجاز در قرآن، تحريم «صدق الله العظيم» بعد از قرائت قرآن، تحريم بلند كردن دست‌ها هنگام دعا، تحريم رفتن به‌سوى غار حرا و... پرداخته است. در اين فتاوا ديگران را به كفر، بدعت و خلاف شرع متهم مى‌كنند.
    مؤلف در بخش سوم به ذكر برخى از فتاواى وهابيان، مانند نشستن خدا بر عرش و كرسى، تحريم زيارت قبر پيامبر(ص)، انكار مجاز در قرآن، تحريم «صدق الله العظيم» بعد از قرائت قرآن، تحريم بلند كردن دست‌ها هنگام دعا، تحريم رفتن به‌سوى غار حرا و... پرداخته است. در اين فتاوا ديگران را به كفر، بدعت و خلاف شرع متهم مى‌كنند.


    محمد بن صالح بن عثيمين (از علماى وهابى) مى‌گويد: «شستن دست‌ها و صورت با صابون هنگام وضو مشروع نيست». در جاى ديگر همين عالم وهابى مى‌گويد: «اگر انسان از گوشت شتر (چه نر باشد و چه ماده) بخورد وضويش باطل مى‌شود چه خام باشد و چه پخته...»<ref>ر.ک: همان، ص229</ref>
    محمد بن صالح بن عثيمين (از علماى وهابى) مى‌گويد: «شستن دست‌ها و صورت با صابون هنگام وضو مشروع نيست». در جاى ديگر همين عالم وهابى مى‌گويد: «اگر انسان از گوشت شتر (چه نر باشد و چه ماده) بخورد وضويش باطل مى‌شود چه خام باشد و چه پخته...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34024/1/229 ر.ک: همان، ص229]</ref>


    بن باز وهابى مى‌گويد: «اينكه برخى از مردم دست‌هايشان را بعد از نماز واجب بلند مى‌كنند بدعت بوده و داراى اصلى بر آن نيست...»<ref>همان، ص242</ref>
    بن باز وهابى مى‌گويد: «اينكه برخى از مردم دست‌هايشان را بعد از نماز واجب بلند مى‌كنند بدعت بوده و داراى اصلى بر آن نيست...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34024/1/242 همان، ص242]</ref>


    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى كتاب آمده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۶

    وهابيت از ديدگاه اهل سنت
    وهابيت از ديدگاه اهل سنت
    پدیدآورانرضوانی، علی‌اصغر (نویسنده)
    ناشردليل ما
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    شابک978-964-397-408-7
    موضوعابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، 661 - 728ق. - نظریه اهل سنت

    اهل سنت - نظریه درباره وهابیه

    وهابیه - عقاید
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏201‎‏/‎‏65‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ر‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    وهابيت از ديدگاه اهل سنت، از آثار على‌اصغر رضوانى از مؤلفين معاصر و به زبان فارسى است.

    در مقدمه كتاب آمده است: بعد از ظهور افكار وهابيان توسط «ابن تيميمه حرانى» در قرن هشتم هجرى، تمام علماى اسلامى از هر فرقه و مذهبى به مواجهه و مقابله با او برآمده و افكارش را به نقد كشيدند و لذا با جواب از اشكالات او در برخى از مسائل، امت اسلامى را توجيه نمودند.

    تااينكه در قرن دوازدهم بار ديگر اين اعتقادات و افكار توسط «محمد بن عبدالوهاب» و با كمك نظامى و زور و تهديد آل سعود زنده شده و در شبه جزيره عرب گسترش يافت و از آنجا كه مردم آن منطقه افرادى متحجر بودند و از طرفى هم دعوت محمد بن عبدالوهاب با زور و تهديد همراه بود، لذا توانست تا حدودى در مردم تأثير گذارد.

    آنان هركه را از هر دين و مذهبى، سد راه خود مى‌ديدند و يا مذهبشان را نمى‌پذيرفتند، به اشد وجه مجازات كرده و او را نابود مى‌نمودند و بدين جهت است كه در طول تاريخ ظهور اين افكار از زمان «ابن تيميه» تا هم‌اكنون مشاهده مى‌كنيم كه علماى اهل سنت دست به قلم شده و شديدا با افكار آنان به مقابله پرداخته‌اند[۱]

    كتاب حاضر داراى سه بخش است؛ بخش اول (ابن تيميه مؤسس وهابيت)، به بررسى ديدگاه علماى شافعى، علماى حنفى و علماى مالكى و علماى حنبلى درباره ابن تيميه و ابن تيميه از ديدگاه معاصرين و سلفيان معاصر مى‌پردازد.

    تقى‌الدين سُبكى از علماى شافعى قرن هشتم در رد ابن تيميه در مسئله زيارت قبر پيامبر(ص) مى‌گويد:

    «پرواضح است كه زيارت به قصد تبرک و تعظيم، منتهى به درجه ربوبيت نمى‌شود و زايد بر نص قرآن و سنت و فعل صحابه از تعظيم پيامبر(ص) در زمان حيات و بعد از وفات او نمى‌گردد، پس چگونه امتناع آن به خيال ابن تيميه رسيده است»[۲]

    زين‌الدين عبدالرحمن بن رجب حنبلى (ت795ق)، درباره شيخ ابوبكر حصنى شافعى در ذم ابن تيميه مى‌گويد: «شيخ زين‌الدين بن رجب حنبلى از جمله كسانى بود كه ابن تيميه را كافر مى‌دانست و ردى بر او نوشته است و لذا با بلندترين صدا در برخى مجالس مى‌گفت: سبکی در تكفير ابن تيميه صاحب حق است»[۳]

    «محمد بن عبدالوهاب مجدد وهابيت»، عنوان بخش دوم است كه نویسنده در اين بخش، مباحث خود را در زير دو عنوان كلى «محمد بن عبدالوهاب از ديدگاه اهل سنت» و «مخالفت وهابيان با عقايد اهل سنت» بررسى مى‌كند.

    زينى دحلان درباره محمد بن عبدالوهاب مى‌گويد: «محمد بن عبدالوهاب كسى است كه اين بدعت را جعل كرد. او در روز جمعه در مسجد درعيه خطبه مى‌خواند و در هر خطبه‌اى مى‌گفت: هركس به پيامبر توسل كند كافر است. برادرش سليمان بن عبدالوهاب كه از اهل علم بود شديدا در تمام كارهايى كه انجام مى‌داد يا به آن امر مى‌كرد بر او شديدا انكار مى‌نمود و از هيچ‌يك از بدعت‌هايش پيروى نمى‌كرد. روزى برادرش سليمان به او گفت: اركان اسلام چند تا است اى محمد بن عبدالوهاب؟! او گفت: پنج‌تا. برادرش گفت: ولى تو اركان اسلام را شش‌تا مى‌دانى و ششم آن را كسى مى‌دانى كه از تو پيروى نكرده است، پس او مسلمان نيست و اين نزد تو ركن ششم از اركان اسلام است...»[۴]

    مؤلف در بخش سوم به ذكر برخى از فتاواى وهابيان، مانند نشستن خدا بر عرش و كرسى، تحريم زيارت قبر پيامبر(ص)، انكار مجاز در قرآن، تحريم «صدق الله العظيم» بعد از قرائت قرآن، تحريم بلند كردن دست‌ها هنگام دعا، تحريم رفتن به‌سوى غار حرا و... پرداخته است. در اين فتاوا ديگران را به كفر، بدعت و خلاف شرع متهم مى‌كنند.

    محمد بن صالح بن عثيمين (از علماى وهابى) مى‌گويد: «شستن دست‌ها و صورت با صابون هنگام وضو مشروع نيست». در جاى ديگر همين عالم وهابى مى‌گويد: «اگر انسان از گوشت شتر (چه نر باشد و چه ماده) بخورد وضويش باطل مى‌شود چه خام باشد و چه پخته...»[۵]

    بن باز وهابى مى‌گويد: «اينكه برخى از مردم دست‌هايشان را بعد از نماز واجب بلند مى‌كنند بدعت بوده و داراى اصلى بر آن نيست...»[۶]

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى كتاب آمده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.