ولايت نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== [[' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} [[')
     
    (۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    [[همتی، همایون]] (مترجم)
    [[همتی، همایون]] (مترجم)


    [[طباطبایی، محمدحسین]] (نويسنده)
    [[طباطبایی، سید محمدحسین]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | شابک =978-600-5182-01-9
    | شابک =978-600-5182-01-9
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =16634
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15514
    | کتابخوان همراه نور =15514
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۶: خط ۲۷:
    }}
    }}


    '''ولايت‌نامه'''، اثر همايون همتى (متولد 1337ش، ايلام) است كه در آن، كتاب «الولاية» نوشته [[طباطبایی، محمدحسین|علامه سيّد محمّدحسين طباطبايى]] (تبريز 1282-1360ش، قم) را از زبان عربى به فارسى ترجمه كرده است.
    '''ولايت‌نامه'''، اثر [[همتی، همایون|همايون همتى]] (متولد 1337ش، ايلام) است كه در آن، كتاب «[[رسالة الولاية|الولاية]]» نوشته [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه سيّد محمّدحسين طباطبايى]] (تبريز 1282-1360ش، قم) را از زبان عربى به فارسى ترجمه كرده است.


    درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:
    درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:
    خط ۳۳: خط ۳۴:
    #مترجم محترم در يادداشتى كه بر ويراست جديد در تهران، آذر 1386 نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است:
    #مترجم محترم در يادداشتى كه بر ويراست جديد در تهران، آذر 1386 نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است:
    #:الف)- در اين رساله كوتاه كه چند سال قبل با توصيه برخى بزرگان اهل نظر آن را ترجمه نمودم، اصول و مبانى سلوك شرعى بر نهج شيعى و مبتنى بر آموزه‌هاى قرآنى و معارف خاندان وحى(ع) عرضه گرديده است؛
    #:الف)- در اين رساله كوتاه كه چند سال قبل با توصيه برخى بزرگان اهل نظر آن را ترجمه نمودم، اصول و مبانى سلوك شرعى بر نهج شيعى و مبتنى بر آموزه‌هاى قرآنى و معارف خاندان وحى(ع) عرضه گرديده است؛
    #:ب)- اين رساله به حقيقت نوعى «سفرنامه» است كه نويسنده دل‌آگاه آن شرح سير و سفر معنوى خود را باز مى‌گويد. سخنان به شيوه‌اى موجز و مجمل گفته شده؛ زيرا كه مخاطب آن صاحب‌دلانند، نه بى‌خبران و نوآموزان ابجدخوان؛
    #:ب)- اين رساله به حقيقت نوعى «سفرنامه» است كه نویسنده دل‌آگاه آن شرح سير و سفر معنوى خود را باز مى‌گويد. سخنان به شيوه‌اى موجز و مجمل گفته شده؛ زيرا كه مخاطب آن صاحب‌دلانند، نه بى‌خبران و نوآموزان ابجدخوان؛
    #:ج)- براى فهم نظرات علامه در اين رساله كوتاه و كوچك، آشنايى با مبانى فلسفى ايشان و بعضى اصول «حكمت متعاليه» ضرورى است. مى‌توان رساله را با كمك يك معلم يا مدرس خواند و مى‌توان از ديگر آثار علامه همچون «اصول فلسفه و روش رئاليسم» مدد جست. به‌هرحال، قدرى آشنايى با فلسفه اسلامى براى فهم مضامين رساله لازم است<ref>مقدمه كتاب، ص1-2</ref>
    #:ج)- براى فهم نظرات علامه در اين رساله كوتاه و كوچك، آشنايى با مبانى فلسفى ايشان و بعضى اصول «حكمت متعاليه» ضرورى است. مى‌توان رساله را با كمك يك معلم يا مدرس خواند و مى‌توان از ديگر آثار علامه همچون «اصول فلسفه و روش رئاليسم» مدد جست. به‌هرحال، قدرى آشنايى با فلسفه اسلامى براى فهم مضامين رساله لازم است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/1 مقدمه كتاب، ص1-2]</ref>
    #همچنين نويسنده در مقدمه‌اش كه در بهمن 1364 بر چاپ اول نوشته، چند نكته را يادآور شده است:
    #همچنين نویسنده در مقدمه‌اش كه در بهمن 1364 بر چاپ اول نوشته، چند نكته را يادآور شده است:
    #:الف)- مسئله ولايت از مباحث مهم عرفان نظرى است كه پايه‌هاى استوار فلسفى نيز دارد؛
    #:الف)- مسئله ولايت از مباحث مهم عرفان نظرى است كه پايه‌هاى استوار فلسفى نيز دارد؛
    #:ب)- يكى از آيات و علامات مقام شامخ عرفانى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، «رساله ولايت» او است. اين رساله با اينكه لفظش كم است، اما بسيار محتوايش بلند و فراوان است. همان طور كه خود جناب [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] كم‌حرف و پرمعنى بود؛
    #:ب)- يكى از آيات و علامات مقام شامخ عرفانى [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، «رساله ولايت» او است. اين رساله با اينكه لفظش كم است، اما بسيار محتوايش بلند و فراوان است. همان طور كه خود جناب [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] كم‌حرف و پرمعنى بود؛
    #:ج)- در ترجمه نخواسته‌ام كه در مراعات نكات فنى و دستورى وسواس به خرج دهم، بلكه سعيم بر اين بوده است تا كلمات گهربار آن بزرگ را به زبان فارسى قابل فهم برگردانم، ولى تعمّد داشته‌ام تا در ترجمه و بازگردان اين رساله شريف همچون برخى نوگرايان و تجددزدگان اين روزگار از پارسى سره استفاده نكنم و در بهره‌گيرى از كلمات رساى عربى كه زبان وحى و قرآن است تعصب نابجا و ستيز و لجاجى نداشته‌ام، بلكه برعكس قصدم اين بوده است كه كلمات اصيل و جاافتاده عربى و مصطلحات عرفانى را به پارسى سره ترجمه نكنم، لذا از معادل‌سازى و نوآورى‌هاى نامناسب پرهيز كرده‌ام و كوشيده‌ام كه زبان ترجمه، زبان عرفان و به شيوه سخن گفتن خود عارفان ربانى و عالمان الهى باشد؛
    #:ج)- در ترجمه نخواسته‌ام كه در مراعات نكات فنى و دستورى وسواس به خرج دهم، بلكه سعيم بر اين بوده است تا كلمات گهربار آن بزرگ را به زبان فارسى قابل فهم برگردانم، ولى تعمّد داشته‌ام تا در ترجمه و بازگردان اين رساله شريف همچون برخى نوگرايان و تجددزدگان اين روزگار از پارسى سره استفاده نكنم و در بهره‌گيرى از كلمات رساى عربى كه زبان وحى و قرآن است تعصب نابجا و ستيز و لجاجى نداشته‌ام، بلكه برعكس قصدم اين بوده است كه كلمات اصيل و جاافتاده عربى و مصطلحات عرفانى را به پارسى سره ترجمه نكنم، لذا از معادل‌سازى و نوآورى‌هاى نامناسب پرهيز كرده‌ام و كوشيده‌ام كه زبان ترجمه، زبان عرفان و به شيوه سخن گفتن خود عارفان ربانى و عالمان الهى باشد؛
    #:د)- قابل تذكر است كه در تمام موارد، در ترجمه آيات قرآن كريم - جز در مواردى اندك - از ترجمه مرحوم استاد الهى قمشه‌اى(ره) استفاده شده است<ref>همان، ص3-18</ref>
    #:د)- قابل تذكر است كه در تمام موارد، در ترجمه آيات قرآن كريم - جز در مواردى اندك - از ترجمه مرحوم استاد الهى قمشه‌اى(ره) استفاده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/3 همان، ص3-18]</ref>
    #همچنين مترجم محترم گاه توضيحاتى در پاورقى افزوده و آن را با علامت «م» مشخص كرده است؛ مثلاً چنين نوشته است:
    #همچنين مترجم محترم گاه توضيحاتى در پاورقى افزوده و آن را با علامت «م» مشخص كرده است؛ مثلاً چنين نوشته است:
    #:- «ارزش و والايى كار بزرگ علامه نيز در همين است كه در شرايط سختى كه روى‌آورى به فلسفه و عرفان، جرم و كفر بود و پرداختن به قرآن و تفسير آن نوعى «خودكشى اجتماعى» و مانع وصول به مقام رياست دينى و مرجعيت مذهبى بود، پرصلابت و استوار قد برافراشت و مشعل حكمت و عرفان را فروزان ساخت. براى اطلاع بيشتر در اين زمينه به سخنان غمبار و دردآلود شهيد عقيده، استاد [[مطهری، مرتضی|مرتضى مطهرى]](ره) در كتاب ده گفتار، صفحه 190-189، نيز به اوايل كتاب مهر تابان، نوشته سيد محمدحسين تهرانى مراجعه كنيد-م»<ref>مقدمه كتاب، ص14، پاورقى 1</ref>
    #:- «ارزش و والايى كار بزرگ علامه نيز در همين است كه در شرايط سختى كه روى‌آورى به فلسفه و عرفان، جرم و كفر بود و پرداختن به قرآن و تفسير آن نوعى «خودكشى اجتماعى» و مانع وصول به مقام رياست دينى و مرجعيت مذهبى بود، پرصلابت و استوار قد برافراشت و مشعل حكمت و عرفان را فروزان ساخت. براى اطلاع بيشتر در اين زمينه به سخنان غمبار و دردآلود شهيد عقيده، استاد [[مطهری، مرتضی|مرتضى مطهرى]](ره) در كتاب ده گفتار، صفحه 190-189، نيز به اوايل كتاب مهر تابان، نوشته سيد محمدحسين تهرانى مراجعه كنيد-م»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/14 مقدمه كتاب، ص14، پاورقى 1]</ref>
    #:- «البته عبارت متن با اصل متن مناجات شعبانيه اندك تفاوتى دارد، ولى ترجمه اصل عبارت مناجات شعبانيه چنين است: خدايا شيدايى و شيفتگى ذكر خود را پياپى در دلم انداز و همتم را در نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده-م»<ref>متن كتاب، ص125، پاورقى 2</ref>
    #:- «البته عبارت متن با اصل متن مناجات شعبانيه اندك تفاوتى دارد، ولى ترجمه اصل عبارت مناجات شعبانيه چنين است: خدايا شيدايى و شيفتگى ذكر خود را پياپى در دلم انداز و همتم را در نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده-م»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/125 متن كتاب، ص125، پاورقى 2]</ref>
    #شايان ذكر است كه در اين اثر، پاورقى‌هاى بسيارى با امضاى «و» مشخص شده كه معلوم نشد نوشته كيست<ref>مقدمه كتاب، ص15، پاورقى 1 و متن كتاب، ص25، پاورقى 2 و ص27، پاورقى 1 و ص28، پاورقى 1-4 و...</ref>؛ به نظر مى‌رسد اين پاورقى‌ها نوشته جناب آقاى حسن وكيليان از استادان ادبيات عرب و از دوستان مترجم محترم باشد<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص17</ref> در پاورقى‌هاى اين كتاب، نام و نشان آيات مشخص شده<ref>ر.ک: متن كتاب، ص25، پاورقى 1 و...</ref>، گاه منابع مورد نظر با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه معين شده<ref>ر.ک: همان، ص60، پاورقى 1-2 و...</ref> و گاه مطالبى توضيحى آمده است<ref>ر.ک: همان، ص40، پاورقى 1 و...</ref>
    #شايان ذكر است كه در اين اثر، پاورقى‌هاى بسيارى با امضاى «و» مشخص شده كه معلوم نشد نوشته كيست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/15 مقدمه كتاب، ص15، پاورقى 1] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/25 متن كتاب، ص25، پاورقى 2] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/27 ص27، پاورقى 1] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/28 ص28، پاورقى 1-4 و...]</ref>؛ به نظر مى‌رسد اين پاورقى‌ها نوشته جناب آقاى حسن وكيليان از استادان ادبيات عرب و از دوستان مترجم محترم باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/17 ر.ک: مقدمه كتاب، ص17]</ref> در پاورقى‌هاى اين كتاب، نام و نشان آيات مشخص شده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/25 ر.ک: متن كتاب، ص25، پاورقى 1 و...]</ref>، گاه منابع مورد نظر با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه معين شده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/60 ر.ک: همان، ص60، پاورقى 1-2 و...]</ref> و گاه مطالبى توضيحى آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/40 ر.ک: همان، ص40، پاورقى 1 و...]</ref>
    #شايان يادآورى است كه نويسنده، مقدمه كوتاهى بر كتاب نوشته و در آن چنين آورده: «... رسالة في الولاية و أنها هي الكمال الأخير الحقيقي للإنسان و أنها الغرض الأخير من تشريع الشريعة الحقة الإلهية على ما يستفاد من صريح البرهان و يدلّ عليه ظواهر البياناتالدينية و الكلام موضوع في فصول و الله سبحانه المستعان»<ref>ر.ک: رسالة الولاية، ص4</ref>، ولى مترجم محترم آن را ترجمه نكرده و به‌جاى آن شعرى از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تحت عنوان «پيام نسيم» آورده كه آغاز و انجامش چنين است:
    #شايان يادآورى است كه نویسنده، مقدمه كوتاهى بر كتاب نوشته و در آن چنين آورده: «... رسالة في الولاية و أنها هي الكمال الأخير الحقيقي للإنسان و أنها الغرض الأخير من تشريع الشريعة الحقة الإلهية على ما يستفاد من صريح البرهان و يدلّ عليه ظواهر البيانات‌الدينية و الكلام موضوع في فصول و الله سبحانه المستعان»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17028/1/4 ر.ک: رسالة الولاية، ص4]</ref>، ولى مترجم محترم آن را ترجمه نكرده و به‌جاى آن شعرى از [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] تحت عنوان «پيام نسيم» آورده كه آغاز و انجامش چنين است:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۵۲: خط ۵۳:




    مترجم افزوده است: «مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] اين قطعه شعر را به‌صورت «پارسى سره» در سنه 1330ش، در دهكده «زان» زير درختان «ورس» سروده‌اند؛ رحمة اللّه عليه رحمة واسعة<ref>ر.ک: متن كتاب، ص19</ref>
    مترجم افزوده است: «مرحوم [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] اين قطعه شعر را به‌صورت «پارسى سره» در سنه 1330ش، در دهكده «زان» زير درختان «ورس» سروده‌اند؛ رحمة‌اللّه‌عليه رحمة واسعة<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17028/1/19 ر.ک: متن كتاب، ص19]</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    خط ۶۱: خط ۶۲:
    #رسالة الولاية، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، مؤسسة أهل‌البيت(ع)، قم الطبعة الأولى، 1360ش.
    #رسالة الولاية، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، مؤسسة أهل‌البيت(ع)، قم الطبعة الأولى، 1360ش.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[رسالة الولاية]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:25 مرداد الی 24 شهریور]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۳

    ولايت نامه
    ولايت نامه
    پدیدآورانهمتی، همایون (مترجم) طباطبایی، سید محمدحسین (نویسنده)
    ناشرروايت فتح
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    شابک978-600-5182-01-9
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ولايت‌نامه، اثر همايون همتى (متولد 1337ش، ايلام) است كه در آن، كتاب «الولاية» نوشته علامه سيّد محمّدحسين طباطبايى (تبريز 1282-1360ش، قم) را از زبان عربى به فارسى ترجمه كرده است.

    درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:

    1. با بررسى اجمالى ترجمه كه انجام شد، به نظر مى‌رسد زبان و ادبيات استفاده‌شده در اين ترجمه، روان و شيوا و متناسب با فرهنگ فارسى امروزى در سطح علمى و رسمى است و ترجمه مطالب، با دقت و رعايت امانت انجام شده است و البته مخاطبان، آشنايان با زبان و ادبيات عرفانى اسلام هستند.
    2. مترجم محترم در يادداشتى كه بر ويراست جديد در تهران، آذر 1386 نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است:
      الف)- در اين رساله كوتاه كه چند سال قبل با توصيه برخى بزرگان اهل نظر آن را ترجمه نمودم، اصول و مبانى سلوك شرعى بر نهج شيعى و مبتنى بر آموزه‌هاى قرآنى و معارف خاندان وحى(ع) عرضه گرديده است؛
      ب)- اين رساله به حقيقت نوعى «سفرنامه» است كه نویسنده دل‌آگاه آن شرح سير و سفر معنوى خود را باز مى‌گويد. سخنان به شيوه‌اى موجز و مجمل گفته شده؛ زيرا كه مخاطب آن صاحب‌دلانند، نه بى‌خبران و نوآموزان ابجدخوان؛
      ج)- براى فهم نظرات علامه در اين رساله كوتاه و كوچك، آشنايى با مبانى فلسفى ايشان و بعضى اصول «حكمت متعاليه» ضرورى است. مى‌توان رساله را با كمك يك معلم يا مدرس خواند و مى‌توان از ديگر آثار علامه همچون «اصول فلسفه و روش رئاليسم» مدد جست. به‌هرحال، قدرى آشنايى با فلسفه اسلامى براى فهم مضامين رساله لازم است[۱]
    3. همچنين نویسنده در مقدمه‌اش كه در بهمن 1364 بر چاپ اول نوشته، چند نكته را يادآور شده است:
      الف)- مسئله ولايت از مباحث مهم عرفان نظرى است كه پايه‌هاى استوار فلسفى نيز دارد؛
      ب)- يكى از آيات و علامات مقام شامخ عرفانى علامه طباطبايى، «رساله ولايت» او است. اين رساله با اينكه لفظش كم است، اما بسيار محتوايش بلند و فراوان است. همان طور كه خود جناب علامه طباطبايى كم‌حرف و پرمعنى بود؛
      ج)- در ترجمه نخواسته‌ام كه در مراعات نكات فنى و دستورى وسواس به خرج دهم، بلكه سعيم بر اين بوده است تا كلمات گهربار آن بزرگ را به زبان فارسى قابل فهم برگردانم، ولى تعمّد داشته‌ام تا در ترجمه و بازگردان اين رساله شريف همچون برخى نوگرايان و تجددزدگان اين روزگار از پارسى سره استفاده نكنم و در بهره‌گيرى از كلمات رساى عربى كه زبان وحى و قرآن است تعصب نابجا و ستيز و لجاجى نداشته‌ام، بلكه برعكس قصدم اين بوده است كه كلمات اصيل و جاافتاده عربى و مصطلحات عرفانى را به پارسى سره ترجمه نكنم، لذا از معادل‌سازى و نوآورى‌هاى نامناسب پرهيز كرده‌ام و كوشيده‌ام كه زبان ترجمه، زبان عرفان و به شيوه سخن گفتن خود عارفان ربانى و عالمان الهى باشد؛
      د)- قابل تذكر است كه در تمام موارد، در ترجمه آيات قرآن كريم - جز در مواردى اندك - از ترجمه مرحوم استاد الهى قمشه‌اى(ره) استفاده شده است[۲]
    4. همچنين مترجم محترم گاه توضيحاتى در پاورقى افزوده و آن را با علامت «م» مشخص كرده است؛ مثلاً چنين نوشته است:
      - «ارزش و والايى كار بزرگ علامه نيز در همين است كه در شرايط سختى كه روى‌آورى به فلسفه و عرفان، جرم و كفر بود و پرداختن به قرآن و تفسير آن نوعى «خودكشى اجتماعى» و مانع وصول به مقام رياست دينى و مرجعيت مذهبى بود، پرصلابت و استوار قد برافراشت و مشعل حكمت و عرفان را فروزان ساخت. براى اطلاع بيشتر در اين زمينه به سخنان غمبار و دردآلود شهيد عقيده، استاد مرتضى مطهرى(ره) در كتاب ده گفتار، صفحه 190-189، نيز به اوايل كتاب مهر تابان، نوشته سيد محمدحسين تهرانى مراجعه كنيد-م»[۳]
      - «البته عبارت متن با اصل متن مناجات شعبانيه اندك تفاوتى دارد، ولى ترجمه اصل عبارت مناجات شعبانيه چنين است: خدايا شيدايى و شيفتگى ذكر خود را پياپى در دلم انداز و همتم را در نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده-م»[۴]
    5. شايان ذكر است كه در اين اثر، پاورقى‌هاى بسيارى با امضاى «و» مشخص شده كه معلوم نشد نوشته كيست[۵]؛ به نظر مى‌رسد اين پاورقى‌ها نوشته جناب آقاى حسن وكيليان از استادان ادبيات عرب و از دوستان مترجم محترم باشد[۶] در پاورقى‌هاى اين كتاب، نام و نشان آيات مشخص شده[۷]، گاه منابع مورد نظر با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه معين شده[۸] و گاه مطالبى توضيحى آمده است[۹]
    6. شايان يادآورى است كه نویسنده، مقدمه كوتاهى بر كتاب نوشته و در آن چنين آورده: «... رسالة في الولاية و أنها هي الكمال الأخير الحقيقي للإنسان و أنها الغرض الأخير من تشريع الشريعة الحقة الإلهية على ما يستفاد من صريح البرهان و يدلّ عليه ظواهر البيانات‌الدينية و الكلام موضوع في فصول و الله سبحانه المستعان»[۱۰]، ولى مترجم محترم آن را ترجمه نكرده و به‌جاى آن شعرى از علامه طباطبايى تحت عنوان «پيام نسيم» آورده كه آغاز و انجامش چنين است:
    گذر ز دانه و دام جهان و خويش مبازكه مرغ با پر آزاد مى‌كند پرواز
    به هرزه راه مپيما و خويش خسته مساز كه پيش پاى تو باشد بسى نشيب و فراز


    مترجم افزوده است: «مرحوم علامه طباطبايى اين قطعه شعر را به‌صورت «پارسى سره» در سنه 1330ش، در دهكده «زان» زير درختان «ورس» سروده‌اند؛ رحمة‌اللّه‌عليه رحمة واسعة[۱۱]

    پانويس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. رسالة الولاية، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، مؤسسة أهل‌البيت(ع)، قم الطبعة الأولى، 1360ش.

    وابسته‌ها