سلسله‌های اسلامی جدید؛ راهنمای گاهشماری و تبارشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
     
    (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR10065J1.jpg
    | تصویر =NUR10065J1.jpg
    | عنوان =سلسله‌های اسلامی جدید: راهنمای گاهشماری و تبارشناسی
    | عنوان =سلسله‌های اسلامی جدید؛ راهنمای گاهشماری و تبارشناسی
    | عنوان‌های دیگر =راهنمای گاهشماری و تبارشناسی
    | عنوان‌های دیگر =راهنمای گاهشماری و تبارشناسی
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[باسورث، کلیفورد ادموند]] (نويسنده)
    [[باسورث، کلیفورد ادموند]] (نویسنده)


    [[بدره‌ای، فریدون]] (مترجم)
    [[بدره‌ای، فریدون]] (مترجم)
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =6135
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10065
    | کتابخوان همراه نور =10065
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۷: خط ۲۸:
    }}
    }}
       
       
    '''سلسله‌هاى اسلامى جديد'''، اثر كليفورد ادموند بوسورث، و ترجمه فريدون بدره‌اى براى آگاهى و كسب اطلاع از حكومت‌هاى جهان اسلام با فهرستى از سلاطين و ذكر سنوات سال‌هاى هجرى و ميلادى توسط موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى در تهران در سال 1371 به زيور چاپ آراسته گرديده است.
    '''سلسله‌هاى اسلامى جديد'''، اثر [[باسورث، کلیفورد ادموند|کليفورد ادموند بوسورث]]، و ترجمه [[بدره‌ای، فریدون|فريدون بدره‌اى]] براى آگاهى و کسب اطلاع از حکومت‌هاى جهان اسلام با فهرستى از سلاطين و ذکر سنوات سال‌هاى هجرى و ميلادى توسط مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى در تهران در سال 1371 به زيور چاپ آراسته گرديده است.


    == ساختار و گزارش محتوا==
    == ساختار ==


    کتاب از يک پيش گفتار و 17 فصل و 186 سلسله اسلامى به همراه شاخه‌هاى فرعى آن‌ها مورد بررسى قرار گرفته است؛


    كتاب از يك پيش گفتار و 17 فصل و 186 سلسله اسلامى به همراه شاخه‌هاى فرعى آن‌ها مورد بررسى قرار گرفته است؛ اما معرفى فصول:
    == گزارش محتوا ==
    اما معرفى فصول:


    1- خلفا: در اين فصل نويسنده، گاه‌شمارى دوران خلافت چهار خليفه نخستين، خلفاى اموى و خلفاى عباسى ارائه داده است. شاخه‌هاى مختلف سلسله اموى (سفيانى و مروانى) و عباسى (در حلب و حران، شمال شام و در نهايت قاهره) نيز ذكر گرديده است. نويسنده در اين قسمت به نفوذ روزافزون فرهنگ ايرانى در جامعه عباسيان اشاره مى‌نمايد.
    # خلفا: در اين فصل نویسنده، گاه‌شمارى دوران خلافت چهار خليفه نخستين، خلفاى اموى و خلفاى عباسى ارائه داده است. شاخه‌هاى مختلف سلسله اموى (سفيانى و مروانى) و عباسى (در حلب و حران، شمال شام و در نهايت قاهره) نيز ذکر گرديده است. نویسنده در اين قسمت به نفوذ روزافزون فرهنگ ايرانى در جامعه عباسيان اشاره مى‌نمايد.
    # اسپانيا: در اين قسمت، نویسنده ابتدا حکام اموى اسپانيا از عبدالرحمن تا هشام سوم را بر مى‌شمارد، سپس ملوک‌الطوايف يا روساى طوايف عرب اسپانيا از قرن 5 تا 7 هجرى را در مرکز و جنوب اسپانيا، و جزاير شرقى نام مى‌برد. وى از 18 حکومت کوچک محلى مسلمان و نام سرکردگان آن‌ها ياد مى‌کند.
    # شمال افريقا: در اين فصل 17 سلسله اسلامى حاکم بر شمال افريقا؛ از جمله ادريسيان مراکش (نخستين سلسله‌اى که اصول عقايد شيعى را البته به صورت بسيار ضعيف در مغرب رواج دادند)، بنى مدارا در سجلماسه، اغالبه در افريقيه، کلبيان در صقليه (سيسيل) زيريان و حماديان در تونس و الجزيره شرقى، مرابطون در شمال، غرب افريقا، اسپانيا و غيره معرفى شده‌اند.
    # مصر و شام: در اين قسمت نویسنده به معرفى سلسله‌هايى؛ همچون طولونيان، اخشيديان، قاطميان، مرداسيان، اسماعيليان نزارى، ايوبيان و شاحه‌هاى مختلف آن، مماليک و... که در منطقه مصر و شامات حاکم بوده‌اند، مى‌پردازد.
    # عراق و جزيره پيش از سلجوقيان: سلسله‌هاى حمدانيان در موصل و حلب، بنى‌مزيد در حله و عراق مرکزى، مروانيان در دياربکر، بنى‌عقيل در عراق و شمال سوريه و برخى سلسله‌هاى کوچک ديگر در اين فصل، مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
    # شبه جزيره عربستان: نویسنده در اين فصل به سلاله‌هاى محلى بى‌شمارى که از بين طوايف مسلمان در شبه جزيره عربستان به حکومت مشغول بوده‌اند، اشاره نموده است. قرامطه، امامان زيدى، زياديان، صليحيان، بنى‌نجاح، آل‌سعود و شريفان هاشمى از معروف‌ترين آن‌ها محسوب مى‌شوند. گستره اين فصل، تمام شبه جزيره عربستان را در بر مى‌گيرد.
    # افريقاى غربى: در اين فصل شاهان کيته‌ى مالى، شاهان سنگاى در مالى و حوالى رود نيجر، حکمرانان کانم، بورنو در شرق سودان و حکمرانان فولانى در شمال نيجريه به همراه شاخه‌هاى فرعى مختلف آن‌ها مورد بررسى قرار گرفته است.
    # افريقاى شرقى و شاخ افريقا: سلاطين کيول در سالحل تانزانيا، که سلسله شيرازى نيز يکى از شعبات آن‌ها محسوب مى‌شوند، حکمرانان بنهامى تپه نزدیک کنيا، واليان مزروعى يا حاکمان موصاسا در در ساحل افريقاى شرقى، آل بوسعيد در زنگبار و سلاطين هراز در حبشه. از جمله سلسله‌هاى معرفى شده در اين فصل مى‌باشند.
    # قفقاز و سرزمين‌هاى غربى ايران پيش از سلجوقيان: در اين قسمت به سلسله‌هاى گمنام، اما پر اهميت منطقه قفقاز؛ از جمله شيروان شاهيان در مشرق ماوراءالنهر، هاشميان دربند، جستانيان در ديلم، ساجيان آذربايجان، شداديان اران، ابودلفيان کرج، آل بويه، اسپهبذان دابويه و باوندى، آل زيار و... اشاره شده است.
    # سرزمين‌هاى شرقى ايران، ماوراءالنهر و خوارزم پيش از سلجوقيان، سلاله‌هاى مشهورى؛ همچون طاهريان و صفاريان در کنار خاندان‌هاى حاکم محلى؛ همچون سيجوريان در خراسان و قهستان، الباسيان در کرمان، بانيجوريان در بلخ و تخارستان، آل‌محتاج در جغانيان و... از مباحث مطرح شده در اين فصل هستند.
    # سلجوقيان، وابستگان آن‌ها و اتابکان: در اين قسمت سلجوقيان بزرگ در ايران و عراق به همراه سلجوقيان شام و سلجوقيان کرمان معرفى شده‌اند. اتابکان که حکومت‌هاى دست نشانده دوره سلجوقى بودند و با ضعف آن‌ها قدرت زيادى به دست آوردند نيز، در اين فصل معرفى شده‌اند که معروف‌ترين آن‌ها: اتابکان سلغرى فارس، اتابکان يزد، آذربايجان و... مى‌باشند.
    # ترکان در اناطوليا:در اين فصل ابتدا به سلسله‌هاى کوچک مسلمان حاکم بر منطقه اناطولى؛ مثل سلجوقيان روم، دانشمنديه و چندين سلسله کوچک محلى ديگر و در نهايت سلسله سلاطين عثمانى اشاره شده است.
    # مغولان و جانشينان آن‌ها در آسياى مرکزى و اروپاى شرقى: اين فصل به ارائه فهرست سلاطين خاندان‌هاى؛ مختلف مغول در آسياى مرکزى، اروپاى شرقى، چين و... اختصاص دارد. در اين قسمت خان‌هاى بزرگ مغول، ايلخانان ايران، خان‌هاى اردوى زرين در سيبرى، و... معرفى شده‌اند.
    # ايران بعد از مغول: در اين فصل، ابتدا سلسله‌هاى محلى پس از ايلخانان؛ مثل آل کرت، آل مظفر، آل اينجو، آل جلاير، سربداران معرفى شده، سپس به ترتيب تيموريان، ترکمانان قراقويونلو و آق قويونلو، مشعشعيان، صفويان، افشاريان، زنديان، قاجاريه و خاندان پهلوى تا استقرار جمهورى اسلامى مورد بررسى قرار گرفته است.
    # آسياى مرکزى پس از مغولان:در اين فصل کوتاه، سلسله شيبانيان، طغاى تيموريان، منغيت‌ها، خان‌هاى قنقراتى و خان‌هاى مينگ و سران آن‌ها معرفى شده‌اند.
    # افغانستان و شبه قاره هند: سلسله غزنويان و دوره‌هاى مختلف اين سلسله در افغانستان و ايران و سپس هندوستان، غوريان، سلاطين دهلى، سلاطين بنگال، کشمير، گجرات و ديگر سلسله‌هاى گمنام هندى از موضوعات مطرح شده، در اين فصل مى‌باشند.
    # جنوب شرقى آسيا و اندونزى: سلسله‌هاى مسلمان حاکم بر جنوب شرقى آسيا و اندونزى که کمتر شناخته شده در اين فصل معرفى شده‌اند که از جمله آن‌ها مى‌توان به حکمرانان مالاکا و سلطان‌هاى اچه سوماترا اشاره نمود.


    2- اسپانيا: در اين قسمت، نويسنده ابتدا حكام اموى اسپانيا از عبدالرحمن تا هشام سوم را بر مى‌شمارد، سپس ملوك‌الطوايف يا روساى طوايف عرب اسپانيا از قرن 5 تا 7 هجرى را در مركز و جنوب اسپانيا، و جزاير شرقى نام مى‌برد. وى از 18 حكومت كوچك محلى مسلمان و نام سركردگان آن‌ها ياد مى‌كند.
    کتاب با نمايه کسان، سلسله‌ها، جاى‌ها و کتاب‌ها که فهرست کاملى است، خاتمه مى‌يابد.


    3- شمال افريقا: در اين فصل 17 سلسله اسلامى حاكم بر شمال افريقا؛ از جمله ادريسيان مراكش (نخستين سلسله‌اى كه اصول عقايد شيعى را البته به صورت بسيار ضعيف در مغرب رواج دادند)، بنى مدارا در سجلماسه، اغالبه در افريقيه، كلبيان در صقليه (سيسيل) زيريان و حماديان در تونس و الجزيره شرقى، مرابطون در شمال، غرب افريقا، اسپانيا و غيره معرفى شده‌اند.
    نویسنده در پايان معرفى هر سلسله، کتاب‌شناسى آن سلسله را نيز ذکر کرده که هم بر غناى کارافزوده و هم براى علاقه‌مندان به جهت بررسى بيشتر آن سلسله موتر مى‌باشد. ذکر تواريخ بر اساس سال‌هاى ميلادى و قمرى هر دو صورت گرفته که کارى پسنديده است. به طور کلى، باسروث در اين کتاب کار فوق‌العاده‌اى انجام داده، بررسى 186 سلسله اسلامى با شاخه‌هاى فرعى و مختلف شان که بيش از نيمى از آن‌ها ناشناخته مانده بود و اطلاعات کمى راجع به آن‌ها وجود داشته، نيازمند به تلاش و صرف وقت بسيارى بوده که او چنين کارى را انجام داده است و به اين لحاظ قابل تقدير مى‌باشد.
     
    4- مصر و شام: در اين قسمت نويسنده به معرفى سلسله‌هايى؛ همچون طولونيان، اخشيديان، قاطميان، مرداسيان، اسماعيليان نزارى، ايوبيان و شاحه‌هاى مختلف آن، مماليك و... كه در منطقه مصر و شامات حاكم بوده‌اند، مى‌پردازد.
     
    5- عراق و جزيره پيش از سلجوقيان: سلسله‌هاى حمدانيان در موصل و حلب، بنى‌مزيد در حله و عراق مركزى، مروانيان در دياربكر، بنى‌عقيل در عراق و شمال سوريه و برخى سلسله‌هاى كوچك ديگر در اين فصل، مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
     
    6- شبه جزيره عربستان: نويسنده در اين فصل به سلاله‌هاى محلى بى‌شمارى كه از بين طوايف مسلمان در شبه جزيره عربستان به حكومت مشغول بوده‌اند، اشاره نموده است. قرامطه، امامان زيدى، زياديان، صليحيان، بنى‌نجاح، آل‌سعود و شريفان هاشمى از معروف‌ترين آن‌ها محسوب مى‌شوند. گستره اين فصل، تمام شبه جزيره عربستان را در بر مى‌گيرد.
     
    7- افريقاى غربى: در اين فصل شاهان كيته‌ى مالى، شاهان سنگاى در مالى و حوالى رود نيجر، حكمرانان كانم، بورنو در شرق سودان و حكمرانان فولانى در شمال نيجريه به همراه شاخه‌هاى فرعى مختلف آن‌ها مورد بررسى قرار گرفته است.
     
    8- افريقاى شرقى و شاخ افريقا: سلاطين كيول در سالحل تانزانيا، كه سلسله شيرازى نيز يكى از شعبات آن‌ها محسوب مى‌شوند، حكمرانان بنهامى تپه نزدیک كنيا، واليان مزروعى يا حاكمان موصاسا در در ساحل افريقاى شرقى، آل بوسعيد در زنگبار و سلاطين هراز در حبشه. از جمله سلسله‌هاى معرفى شده در اين فصل مى‌باشند.
     
    9- قفقاز و سرزمين‌هاى غربى ايران پيش از سلجوقيان: در اين قسمت به سلسله‌هاى گمنام، اما پر اهميت منطقه قفقاز؛ از جمله شيروان شاهيان در مشرق ماوراءالنهر، هاشميان دربند، جستانيان در ديلم، ساجيان آذربايجان، شداديان اران، ابودلفيان كرج، آل بويه، اسپهبذان دابويه و باوندى، آل زيار و... اشاره شده است.
     
    10- سرزمين‌هاى شرقى ايران، ماوراءالنهر و خوارزم پيش از سلجوقيان، سلاله‌هاى مشهورى؛ همچون طاهريان و صفاريان در كنار خاندان‌هاى حاكم محلى؛ همچون سيجوريان در خراسان و قهستان، الباسيان در کرمان، بانيجوريان در بلخ و تخارستان، آل‌محتاج در جغانيان و... از مباحث مطرح شده در اين فصل هستند.
     
    11- سلجوقيان، وابستگان آن‌ها و اتابكان: در اين قسمت سلجوقيان بزرگ در ايران و عراق به همراه سلجوقيان شام و سلجوقيان کرمان معرفى شده‌اند. اتابكان كه حكومت‌هاى دست نشانده دوره سلجوقى بودند و با ضعف آن‌ها قدرت زيادى به دست آوردند نيز، در اين فصل معرفى شده‌اند كه معروف‌ترين آن‌ها: اتابكان سلغرى فارس، اتابكان يزد، آذربايجان و... مى‌باشند.
     
    12- تركان در اناطوليا:در اين فصل ابتدا به سلسله‌هاى كوچك مسلمان حاكم بر منطقه اناطولى؛ مثل سلجوقيان روم، دانشمنديه و چندين سلسله كوچك محلى ديگر و در نهايت سلسله سلاطين عثمانى اشاره شده است.
     
    13- مغولان و جانشينان آن‌ها در آسياى مركزى و اروپاى شرقى: اين فصل به ارائه فهرست سلاطين خاندان‌هاى؛ مختلف مغول در آسياى مركزى، اروپاى شرقى، چين و... اختصاص دارد. در اين قسمت خان‌هاى بزرگ مغول، ايلخانان ايران، خان‌هاى اردوى زرين در سيبرى، و... معرفى شده‌اند.
     
    14- ايران بعد از مغول: در اين فصل، ابتدا سلسله‌هاى محلى پس از ايلخانان؛ مثل آل كرت، آل مظفر، آل اينجو، آل جلاير، سربداران معرفى شده، سپس به ترتيب تيموريان، تركمانان قراقويونلو و آق قويونلو، مشعشعيان، صفويان، افشاريان، زنديان، قاجاريه و خاندان پهلوى تا استقرار جمهورى اسلامى مورد بررسى قرار گرفته است.
     
    15- آسياى مركزى پس از مغولان:در اين فصل كوتاه، سلسله شيبانيان، طغاى تيموريان، منغيت‌ها، خان‌هاى قنقراتى و خان‌هاى مينگ و سران آن‌ها معرفى شده‌اند.
     
    16- افغانستان و شبه قاره هند: سلسله غزنويان و دوره‌هاى مختلف اين سلسله در افغانستان و ايران و سپس هندوستان، غوريان، سلاطين دهلى، سلاطين بنگال، كشمير، گجرات و ديگر سلسله‌هاى گمنام هندى از موضوعات مطرح شده، در اين فصل مى‌باشند.
     
    17- جنوب شرقى آسيا و اندونزى: سلسله‌هاى مسلمان حاكم بر جنوب شرقى آسيا و اندونزى كه كمتر شناخته شده در اين فصل معرفى شده‌اند كه از جمله آن‌ها مى‌توان به حكمرانان مالاكا و سلطان‌هاى اچه سوماترا اشاره نمود.
     
    كتاب با نمايه كسان، سلسله‌ها، جاى‌ها و كتاب‌ها كه فهرست كاملى است، خاتمه مى‌يابد.
     
    نويسنده در پايان معرفى هر سلسله، كتاب‌شناسى آن سلسله را نيز ذكر كرده كه هم بر غناى كارافزوده و هم براى علاقه‌مندان به جهت بررسى بيشتر آن سلسله موتر مى‌باشد. ذكر تواريخ بر اساس سال‌هاى ميلادى و قمرى هر دو صورت گرفته كه كارى پسنديده است. به طور كلى، باسروث در اين كتاب كار فوق‌العاده‌اى انجام داده، بررسى 186 سلسله اسلامى با شاخه‌هاى فرعى و مختلف شان كه بيش از نيمى از آن‌ها ناشناخته مانده بود و اطلاعات كمى راجع به آن‌ها وجود داشته، نيازمند به تلاش و صرف وقت بسيارى بوده كه او چنين كارى را انجام داده است و به اين لحاظ قابل تقدير مى‌باشد.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    خط ۷۷: خط ۶۶:
    [[رده: تاریخ (عمومی)]]
    [[رده: تاریخ (عمومی)]]
    [[رده: تاریخ آسیا]]
    [[رده: تاریخ آسیا]]
    [[رده:دی (1400)]]
    [[رده:آثار خاورشناسان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۰

    سلسله‌های اسلامی جدید؛ راهنمای گاهشماری و تبارشناسی
    سلسله‌های اسلامی جدید؛ راهنمای گاهشماری و تبارشناسی
    پدیدآورانباسورث، کلیفورد ادموند (نویسنده) بدره‌ای، فریدون (مترجم)
    عنوان‌های دیگرراهنمای گاهشماری و تبارشناسی
    ناشرمرکز بازشناسی اسلام و ايران
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1381 ش
    چاپ1
    موضوعکشورهای اسلامی - تاریخ - دستنامه‏‌ها کشورهای اسلامی - شاهان و فرمان روایان - نسب نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏627‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏2‎‏س‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سلسله‌هاى اسلامى جديد، اثر کليفورد ادموند بوسورث، و ترجمه فريدون بدره‌اى براى آگاهى و کسب اطلاع از حکومت‌هاى جهان اسلام با فهرستى از سلاطين و ذکر سنوات سال‌هاى هجرى و ميلادى توسط مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى در تهران در سال 1371 به زيور چاپ آراسته گرديده است.

    ساختار

    کتاب از يک پيش گفتار و 17 فصل و 186 سلسله اسلامى به همراه شاخه‌هاى فرعى آن‌ها مورد بررسى قرار گرفته است؛

    گزارش محتوا

    اما معرفى فصول:

    1. خلفا: در اين فصل نویسنده، گاه‌شمارى دوران خلافت چهار خليفه نخستين، خلفاى اموى و خلفاى عباسى ارائه داده است. شاخه‌هاى مختلف سلسله اموى (سفيانى و مروانى) و عباسى (در حلب و حران، شمال شام و در نهايت قاهره) نيز ذکر گرديده است. نویسنده در اين قسمت به نفوذ روزافزون فرهنگ ايرانى در جامعه عباسيان اشاره مى‌نمايد.
    2. اسپانيا: در اين قسمت، نویسنده ابتدا حکام اموى اسپانيا از عبدالرحمن تا هشام سوم را بر مى‌شمارد، سپس ملوک‌الطوايف يا روساى طوايف عرب اسپانيا از قرن 5 تا 7 هجرى را در مرکز و جنوب اسپانيا، و جزاير شرقى نام مى‌برد. وى از 18 حکومت کوچک محلى مسلمان و نام سرکردگان آن‌ها ياد مى‌کند.
    3. شمال افريقا: در اين فصل 17 سلسله اسلامى حاکم بر شمال افريقا؛ از جمله ادريسيان مراکش (نخستين سلسله‌اى که اصول عقايد شيعى را البته به صورت بسيار ضعيف در مغرب رواج دادند)، بنى مدارا در سجلماسه، اغالبه در افريقيه، کلبيان در صقليه (سيسيل) زيريان و حماديان در تونس و الجزيره شرقى، مرابطون در شمال، غرب افريقا، اسپانيا و غيره معرفى شده‌اند.
    4. مصر و شام: در اين قسمت نویسنده به معرفى سلسله‌هايى؛ همچون طولونيان، اخشيديان، قاطميان، مرداسيان، اسماعيليان نزارى، ايوبيان و شاحه‌هاى مختلف آن، مماليک و... که در منطقه مصر و شامات حاکم بوده‌اند، مى‌پردازد.
    5. عراق و جزيره پيش از سلجوقيان: سلسله‌هاى حمدانيان در موصل و حلب، بنى‌مزيد در حله و عراق مرکزى، مروانيان در دياربکر، بنى‌عقيل در عراق و شمال سوريه و برخى سلسله‌هاى کوچک ديگر در اين فصل، مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
    6. شبه جزيره عربستان: نویسنده در اين فصل به سلاله‌هاى محلى بى‌شمارى که از بين طوايف مسلمان در شبه جزيره عربستان به حکومت مشغول بوده‌اند، اشاره نموده است. قرامطه، امامان زيدى، زياديان، صليحيان، بنى‌نجاح، آل‌سعود و شريفان هاشمى از معروف‌ترين آن‌ها محسوب مى‌شوند. گستره اين فصل، تمام شبه جزيره عربستان را در بر مى‌گيرد.
    7. افريقاى غربى: در اين فصل شاهان کيته‌ى مالى، شاهان سنگاى در مالى و حوالى رود نيجر، حکمرانان کانم، بورنو در شرق سودان و حکمرانان فولانى در شمال نيجريه به همراه شاخه‌هاى فرعى مختلف آن‌ها مورد بررسى قرار گرفته است.
    8. افريقاى شرقى و شاخ افريقا: سلاطين کيول در سالحل تانزانيا، که سلسله شيرازى نيز يکى از شعبات آن‌ها محسوب مى‌شوند، حکمرانان بنهامى تپه نزدیک کنيا، واليان مزروعى يا حاکمان موصاسا در در ساحل افريقاى شرقى، آل بوسعيد در زنگبار و سلاطين هراز در حبشه. از جمله سلسله‌هاى معرفى شده در اين فصل مى‌باشند.
    9. قفقاز و سرزمين‌هاى غربى ايران پيش از سلجوقيان: در اين قسمت به سلسله‌هاى گمنام، اما پر اهميت منطقه قفقاز؛ از جمله شيروان شاهيان در مشرق ماوراءالنهر، هاشميان دربند، جستانيان در ديلم، ساجيان آذربايجان، شداديان اران، ابودلفيان کرج، آل بويه، اسپهبذان دابويه و باوندى، آل زيار و... اشاره شده است.
    10. سرزمين‌هاى شرقى ايران، ماوراءالنهر و خوارزم پيش از سلجوقيان، سلاله‌هاى مشهورى؛ همچون طاهريان و صفاريان در کنار خاندان‌هاى حاکم محلى؛ همچون سيجوريان در خراسان و قهستان، الباسيان در کرمان، بانيجوريان در بلخ و تخارستان، آل‌محتاج در جغانيان و... از مباحث مطرح شده در اين فصل هستند.
    11. سلجوقيان، وابستگان آن‌ها و اتابکان: در اين قسمت سلجوقيان بزرگ در ايران و عراق به همراه سلجوقيان شام و سلجوقيان کرمان معرفى شده‌اند. اتابکان که حکومت‌هاى دست نشانده دوره سلجوقى بودند و با ضعف آن‌ها قدرت زيادى به دست آوردند نيز، در اين فصل معرفى شده‌اند که معروف‌ترين آن‌ها: اتابکان سلغرى فارس، اتابکان يزد، آذربايجان و... مى‌باشند.
    12. ترکان در اناطوليا:در اين فصل ابتدا به سلسله‌هاى کوچک مسلمان حاکم بر منطقه اناطولى؛ مثل سلجوقيان روم، دانشمنديه و چندين سلسله کوچک محلى ديگر و در نهايت سلسله سلاطين عثمانى اشاره شده است.
    13. مغولان و جانشينان آن‌ها در آسياى مرکزى و اروپاى شرقى: اين فصل به ارائه فهرست سلاطين خاندان‌هاى؛ مختلف مغول در آسياى مرکزى، اروپاى شرقى، چين و... اختصاص دارد. در اين قسمت خان‌هاى بزرگ مغول، ايلخانان ايران، خان‌هاى اردوى زرين در سيبرى، و... معرفى شده‌اند.
    14. ايران بعد از مغول: در اين فصل، ابتدا سلسله‌هاى محلى پس از ايلخانان؛ مثل آل کرت، آل مظفر، آل اينجو، آل جلاير، سربداران معرفى شده، سپس به ترتيب تيموريان، ترکمانان قراقويونلو و آق قويونلو، مشعشعيان، صفويان، افشاريان، زنديان، قاجاريه و خاندان پهلوى تا استقرار جمهورى اسلامى مورد بررسى قرار گرفته است.
    15. آسياى مرکزى پس از مغولان:در اين فصل کوتاه، سلسله شيبانيان، طغاى تيموريان، منغيت‌ها، خان‌هاى قنقراتى و خان‌هاى مينگ و سران آن‌ها معرفى شده‌اند.
    16. افغانستان و شبه قاره هند: سلسله غزنويان و دوره‌هاى مختلف اين سلسله در افغانستان و ايران و سپس هندوستان، غوريان، سلاطين دهلى، سلاطين بنگال، کشمير، گجرات و ديگر سلسله‌هاى گمنام هندى از موضوعات مطرح شده، در اين فصل مى‌باشند.
    17. جنوب شرقى آسيا و اندونزى: سلسله‌هاى مسلمان حاکم بر جنوب شرقى آسيا و اندونزى که کمتر شناخته شده در اين فصل معرفى شده‌اند که از جمله آن‌ها مى‌توان به حکمرانان مالاکا و سلطان‌هاى اچه سوماترا اشاره نمود.

    کتاب با نمايه کسان، سلسله‌ها، جاى‌ها و کتاب‌ها که فهرست کاملى است، خاتمه مى‌يابد.

    نویسنده در پايان معرفى هر سلسله، کتاب‌شناسى آن سلسله را نيز ذکر کرده که هم بر غناى کارافزوده و هم براى علاقه‌مندان به جهت بررسى بيشتر آن سلسله موتر مى‌باشد. ذکر تواريخ بر اساس سال‌هاى ميلادى و قمرى هر دو صورت گرفته که کارى پسنديده است. به طور کلى، باسروث در اين کتاب کار فوق‌العاده‌اى انجام داده، بررسى 186 سلسله اسلامى با شاخه‌هاى فرعى و مختلف شان که بيش از نيمى از آن‌ها ناشناخته مانده بود و اطلاعات کمى راجع به آن‌ها وجود داشته، نيازمند به تلاش و صرف وقت بسيارى بوده که او چنين کارى را انجام داده است و به اين لحاظ قابل تقدير مى‌باشد.

    وابسته‌ها